ابیاتی از فردوسی در شاهنامه چاپ مسکو:
منم بنده اهل بیت نبى ستاینده خاک پاى وصى
حکیم این جهان را چو دریا نهاد بر انگیخته موج از و تند باد
چو هفتاد کشتى برو ساخته همه بادبانها بر افراخته
یکى پهن کشتى بسان عروس بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با على همان اهل بیت نبى و ولى
خردمند کز دور دریا بدید کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن کس از غرق بیرون نخواهد شدن
بدل گفت اگر با نبى و وصى شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوى مى و انگبین همان چشمه شیر و ماء معین
اگر چشم دارى بدیگر سراى بنزد نبى و على گیر جاى
گرت زین بد آید گناه منست چنین است و این دین و راه منست
ابیات قبل از آنرا هم درج میکردید چون
احتمالا ابوبکر و عمربن خطاب و عثمان هم جزء اهل بیت بوده اند :
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز ابوبکر به
عمَر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
آیا واقعا این ابیات زاده ذهن فردوسی ست ؟
چون در ادامه این ابیات، دشمن علی را هم بی پدر مینامد ؛
نباشد جز از بیپدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست
ازو زارتر در جهان زار کیست
http://www.raherasti.ir/8804
این ابیات بعدا وارد شعر فردوسی شدند و جعلی هستن…تحقیق کنید
جالبه ، از نظر شما مدح ابوبکر و عمر و عثمان جزء شاهنامه نیست
ولی مدح علی و اهل بیت جزء شاهنامه ست ؟ :
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh7/
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=44&lid=0&mid=406262&catid=27651