خانه / شخصیت ها / پژوهشگران ایرانی / سیدمجتبی آقایی

سیدمجتبی آقایی

پاسخ‌نامه به نقدنامه‌ی استاد آقایی(۱۶) / قسمت پایانی

استاد آقایی: «چکیده نقدهای بنده چنین است: اولاً: علم کافی بر موضوع بحث یعنی دانش دین شناسی و نیز دین زرتشتی ندارید. ثانیاً: اصول مسلم اخلاقی در مجادله را رعایت نکرده و برخلاف توصیه ی قرآن و سیره ی ائمه اطهار (ع) سخن گفته اید. ثالثاً: طرف دعوا را به درستی نشناخته و بر بی گناه ظلم کرده اید. رابعاً: آب به آسیاب دشمنان دین و ملت ایران ریخته اید. خامساً: به جای «ما قال»، سرگرم …

بیشتر بخوانید »

پاسخ‌نامه به نقدنامه‌ی استاد آقایی(۱۵) / تحقیر زرتشتیان

استاد آقایی: «۵ـ عجب استدلالی؟! جناب آقای فاطمی! رویگردانی از «جدال احسن» و اخلاق اسلامی در مجادله در جنابعالی به درجه‌ای رسیده است که گاهی بنده هم در گمان می‌شوم که آیا واقعاً جنابعالی طلبه و روحانی هستید؟! این تردید، برای نمونه، با خواندن این جملات عجیب شدت می‌گیرد: «قبول دارم بعضی حرف‌ها سبب خرد شدن و تحقیر زرتشتی‌ها می‌شود اما این حرف ها با مدرک است؛ تقصیر من نیست؛ گذشته‌ی شما چنین اقتضایی دارد. زرتشتیان …

بیشتر بخوانید »

پاسخ‌نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۱۴) / آتش و توهین به زرتشتی ها

استاد آقایی: «۱ـ۹ـ گفته‌اید که «مقدس‌ترین چیز در نزد زرتشتیان آتش است» که البته حرف بی ربط و گزافه‌ای است؛ و در جایی دیگر، ناگهان دچار شهود گشته و پس از قدری کلی‌گویی در مورد وجه عمومی تقدس آتش،‌ چنین فرموده‌اید که «چه بسا قضیه‌ی آتش در میان زرتشتیان همان داستان شمع را دارد. همانگونه که در این زمان، اهمیت دادن به روشن کردن شمع ربطی به اسلام ندارد، بعید نیست قداست آتش نیز ربطی به …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۱۳) / ژان کلنز و مجوس

سید حسن فاطمی موحد

استاد آقایی: «۹ـ۹ـ در جایی، دست به دامن ژان کلنز شده‌‌اید و برخی از دیدگاه‌های او را نقل کرد و حجت قرار داده‌اید. آقاجان! آیا هیچ خبر دارید که نظریات شاذ ژان‌ کلنز به عنوان یکی از پیروان مکتب دستوری در تفسیر گاهان، با چه نقدهای جانانه‌ای همراه شده و در مواردی او را به تغییر دیدگاه هایش وادار کرده است؟ اگر بولتن‌سازانه در پی کسب اعتراف از منابع نیستید، آنها را هم نقل کنید. نیز، …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۱۱) / یک بام و دو هوا

استاد آقایی: «۸ـ۹ـ یک بام و دو هوای معمولِ جنابعالی در نوشته‌های سایت‌تان، گاهی بسیار رقت‌آور می‌شود. برای مثال، وقتی پای سفارش به خوردن ادرار شتر به میان می‌آید، مجدّانه وجه پزشکی و درمانی آن را یادآور شده و حتی تا حد ذکر فواید «پشکل ‌پلو» هم پیش می‌روید یا حدیثی را که صراحتاً ادرار شتر را بهتر از شیر آن می‌داند، به هر نحو ممکن توجیه و تفسیر می‌کنید؛ اما، به وقت طعنه زدن بر …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۹) / اسطوره، مُسطوره

سید حسن فاطمی موحد

استاد آقایی: «وانگهی، باور کنید مسأله راه حل دیگری دارد که البته بعید است حاضر به پیمودن آن باشید. آن راه دیگر، این است به جای تکیه‌ی صرف‌ بر علم اصول، علم‌الادیان را بیاموزید.» استاد عزیز! باز هم با نیش زدن با آنچه میان من و شما بود، دعوت به مطالعه ی علم الادیان کردید. در سال های گذشته به مناسبت هایی دو سه بار به شما عرض کردم که یک نقص کار شما این است …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۸) / زادگاه زرتشت و…

سید حسن فاطمی موحد

استاد آقایی: «۴ـ۹ـ بر همین منوال، اجازه بدهید که با این گمانه‌زنی‌های شگفت جنابعالی هم قدری انگشت به دندان بگزیم که: «آیا زرتشت یونانی نبود؟»، «زادگاهش قطب نبود؟»،‌ «اهل فلسطین نبود؟» و…!!!» استاد عزیز! هیچکدام از موارد فوق، بی مدرک نبوده و در عین حال نتیجه گیری هم نکردم بلکه تنها پرسشی را مطرح کردم. مگر پرسش ممنوع است؟ به جای اظهار شگفتی، توضیح می دادید که هیچکدام این سندها نشان دهنده ی یونانی یا فلسطینی …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۷) / استناد به سخن معاصران

استاد آقایی: «۲ـ۹ـ با این مایه از ضعف در تاریخ و ادیان ایران باستان و شوق به «بولتن‌سازی» است که به ناگزیر، دست به دامان سخنان دکتر شریعتی شده و لابد به این وسیله، دل خوش می‌دارید که مستنداً فرمایش فرموده‌اید! اما دوست عزیز! آقاجان! آقای دکتر شریعتی در کتاب تاریخ ادیان خود، چنان اراجیفی درباره‌ی دین زرتشت آورده‌ است که فقط برای لختی تفریح و خندیدن مناسب است. برای نمونه، ایشان در اواخر همان کتاب …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۶) / طرف دعوا

استاد آقایی: «آنچه می‌خواهم بگویم، روشن کردن این نکته است که طرف دعوا را عوضی گرفته‌اید! چه، بر این منوال که جنابعالی رانده‌اید،‌ یک عده زرتشتی اصیلِ افتاده در محاق اقلیت که توش و توان چندانی هم ندارند و سال‌ها در کنار مسلمانان با مسالمت زندگی کرده‌اند و آزاری هم نرسانده‌اند، باید جور معدودی باستانگرای برگشته از دین و متظاهر و افراطی را بکشند که با هدف نقد و توهین به دین اسلام،‌ دین زرتشتی را …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۵) / لجبازی

سید حسن فاطمی موحد

استاد آقایی: «جناب فاطمی عزیز‍! جنابعالی در یادداشتی با عنوان «دلیل بیان خرافه‌های زرتشتیان در این سایت» هدف خود را از جمله چنین بیان کرده‌اید: «مقابله به مثل با زرتشتیان. اگر بنا باشد زرتشتی‌ها هنگام بحث، به جای نقد اسلام، نقد مسلمانان و گذشته‌ی آنان را پیش کشند، ما نیز می‌توانیم بر سوابق ناشایست زرتشتی‌ها دست بگذاریم». آقاجان! تراز و عیار این سخنان در چارچوب «موعظه حسن» و «جدال احسن» و نیز سیره و منش ائمه‌ی …

بیشتر بخوانید »

پاسخ نامه به نقدنامه ی استاد آقایی (۴) / حجّیّت ظواهر

سید حسن فاطمی موحد

استاد آقایی: «۷ـ بولتن‌سازی؟! جناب آقای فاطمی عزیز! با مرور یادداشت‌های این سایت، یکی از چیزهایی که توجهم را جلب کرد، این بود که بخش بزرگی از تکاپوهای جنابعالی، بر یافتن جمله‌ای از یک موبد یا یک زرتشت‌پژوه متمرکز است که بتوان با آن طعنه و صدمه‌‌ای بر معتقدات یا حیثیت زرتشتیان وارد آورد. متأسفانه، شوق و شهوت جنابعالی در به کارگیری این ترفند (به تعبیر عوام: «از خودشان گرفتن و به خودشان زدن») به اندازه‌ای …

بیشتر بخوانید »