خانه / سایر مطالب / مدیر سایت / شاهکارهای ادبی (۴)

شاهکارهای ادبی (۴)

نوشتاری از اینجانب در مجله آینه پژوهش، شماره ۵۲، مهر و آبان ۱۳۷۷

۲۳۶. صدر الافاضل خطبه‏اى تدوین کرده است که در‌ آن‌ تنها‌ از پنج حـرف مـیم، واو، ه، لام و الف اسـتفاده کرده است. نویسنده با این کار خواسته‌ ثابت کند که عربى زبان وسیعى است؛ به گونه‏اى که با حروف انـدکى‌ از آن نیز مى‏توان‌ خطبه‏اى‌ طولانى نگاشت. آغاز:

الا لا الاء اِلّا اَلاءُ الاله، اَله مؤلهوه له لما لاه، و وَله مُهلوه اِملاها لمَّا لاه، اَلا لا اَولَ الّا الى اللّه، و لَا لآلَائه اَلا همال لا اِلاَهـ‌، للاُمم و لاللمَلل الّا الله.(۲)

شاهکارهای ادبی 4

دانلود شاهکارهای ادبی (۴)

۲۳۷. صدر الافـاضل در نـامه زیر ملتزم به تکرار حرف شین شده است. آغاز:

هو الشاهد المرشد المنشى و الراشد المبشر المخشى مشهود مى‏شود مشهوم محتشم و محشود شریف‌ الشیم‌ مشفق شکوهمند شرف شعار دانشور با کرامش شگرف بـینش.(۳)

۲۳۸. غزل زیر مرکب از پنج بیت است که بیت اول آن هیچ یک از حرف‏هاى آن به یکدیگر وصل نمى‏شوند‌ (اگر‌ حرفى قابل اتصال باشد در آخر کلمه است) به عبارت دیگر بیت اول، حرف حرف است و بیت دوم، دو حرف دو حرف بـه یکدیگـر متصل است تا بیت آخر‌ که‌ پنج حرف پنج حرف به یکدیگر متصل است. آغاز:

رخ زرد دارم ز دورى آن در

زده داغ و دردم درون دل آذر

چون من کاست گوئى شب فرقت تو

مه‌ نو‌ که‌ باشد بدین گونه لاغر(۴)

۲۳۹‌. کلمـات‌ بـیت‏هاى‌ زیر را از انتها به ابتدا نیز مى‏توان خواند اما در معنى مخالف خواهد بود:

حلموا فما ساءت لهم شیم

سمحوا‌ فما‌ شحت‌ لهم منن

سلموا فلا زلت لهم قدم

رشد‌ و افلا‌ ضلت لهـم سـنن

اگر کلمات دو بیت فوق از انتها خوانده شود، بدین صورت مى‏گردد:

منن لهم شحت فما‌ سمحوا‌

شیم‌ لهم ساءت فما حلموا

سنن لهم ضلت فلا رشدوا

قدم‌ لهم زلت فلا سـلموا(۵)

۲۴۰. در قـصیده زیر حـرف اول و حرف آخر هر بیت، هـمانند اسـت و تـرتیب الفبا‌ رعایت‌ شده‌ است. آغاز:

انظر الى الحق من مدلول اسماء

و کونه عین کلى‌ عین‌ اجزائى

بالذى قلت انه عین مابى

من سـؤال و مـنطق و جـواب(۶)

۲۴۱. قاآنى در ابیات زیر، حرف‌ الف‌ را‌ به کار نبرده است. آغـاز:

بـرد ز گیتى برون ربیع چو لشکر

لشکر‌ وى‌ ملک‌ وى نمود مسخّر

دهر زدم سردیش بخویش مشوّش

مهر زبى مهریش بمیغ مستر(۷)
آینه پژوهش » شماره ۵۲ (صفحه ۷)

*۷* ۲۴۲‌. اسـماعیل‌ بـن‌ عـباد در مدح اهل بیت(ع) ابیاتى بى الف سروده است. آغاز:

قد ظـل یجرح‌ صدرى‌

من لیس یعدوه فکرى(۸)

۲۴۳. شمس فخرى در قصیده «مخزن البحور» در ضمن‌ اشعار‌، الفاظ‌ خاصى را به کار برده که اگر کنـار یکدیگـر قـرار گیرند، شعر دیگرى استخراج‌ مى‏شود‌. آغاز:

«پرى رخ»ى که بر آرد ز نسترن گلنار

«دم» ا«د»م افکند انـدر دلم «از‌» آنـ‌ «گل‌» نار

عجب مدار «بتم برگل» ار زند طعنه

کنون که کرد «ش ریحان» ببندگى اقرار

هنو‌«ز» باش‌ که تا «سـنبل»ش بـرآرد سـر

«شود» ز «سنبل» جود«ش» نسیم غالیه بار

دمید‌ خطش‌ و بر‌ گل همى «کنـد بـرچین»

از آن دو زلفـش «پرچین» شده است دیگر بار(۹)

در صورتى‌ که‌ کلمات‌ داخل گیومه در مصرع‏هاى اول در کنار هم قـرار گـیرند، مـصرع اول‌ از‌ بیت زیر استخراج مى‏گردد و از مصرع‏هاى دوم، مصرع دوم زیر به دست مى‏آید:

پرى رخ بتم‌ بر‌ گل ز سنبل کند پرچـین‏

دمـد از گلشن ریحان شود سنبلش پرچین‏

۲۴۴‌. قطعه‌ «چهل کاف» شامل سه بیت است که‌ در‌ تـمام‌ کلمـات آن، حـرف کاف به کار رفته‌ و تعداد‌ آن‏ها به چهل مى‏رسد. این ابیات براى برآورده شدن حاجات با آداب مـخصوص‌ خـوانده‌ مى‏شود:

کفاک ربک لم یکفیک‌ واکفه‌

کفکافها ککمین‌ کان‌ منکلکا‌

تکر کراً ککر الکر فى کبدى‌

مـشکشکه‌ کلت لکلکلکا

کفـاک ربـّک کاف الکاف کربته

یا کوکباً کان یحکى کوکب‌ الفلکا‌

مولوى ارتضا على خان جو فاموى‌ این قطعه را در‌ «تفسیر‌ چهل کاف» شـرح کرده اسـت‌.(۱۰‌)

۲۴۵. ابن صقیل جزرى (م ۷۰۱ ق) در تمام کلمات عبارت زیر حرف صادر را‌ به‌ کار برده است. آغـاز:

حـصَّن‌ الصـمد‌ حصان‌ الصدر الصالح، النصر‌ الناصح‌، الصادق النصوح، المصادق الصفوح‌، الناصر‌ الصدوق، الباصر المصدوق، فاصم عـِصَم العـصاه، قـاصم صنم المعاصاه.(۱۱)

۲۴۶. در تمام کلمات‌ عبارات‌ زیر که به نظم و نثر است‌، حرف‌ جیم بـه‌ کار‌ رفـته‌ است. آغاز:

جُدّد جلال‌ المجلس الجلیل، الأجل الجمیل، الشجاع الامجد، الجحجاح الاجود، الجسود المرتجى، الماجد المـجتبى، الاجـدل الا مجدّى‌، المجد‌ المجدى، جمال الامجاد، جواد الاجواد.(۱۲‌)

۲۴۷‌. در‌ عبارات‌ زیر‌ که به نظم‌ و نثر‌ گـفته شـده، صناعت خیفاء (کلمه‏اى منقوط و کلمه‏اى غیر مـنقوط) بـه کار رفـته است. آغاز:

المملوک فیض‌ الله‌

نُخَب‌ حـلمک یبـث هما

یَجُثّ لَهَمّا یُغِثّ طبعا‌

یضب‌ و صدراً‌ یذب‌(۱۳‌)

۲۴۸‌. ابن صقیل جزرى متن زیر را بـدون اسـتفاده از حروف منقوط، نگاشته است. آغـاز:

اطـال اللّه طوال الطـّود الاطـول، و المـالک الاکمل، و ادام دول آده و وطّدها، و عدّل دعام‌ علوها و اسـعدها، و حـرس سوام سمّوها و سرمدها، و حسم حسود حولها واکَّدها.(۱۴)

۲۴۹. جزرى در متن زیر تنها از حروف بـى‏نقطه اسـتفاده کرده است. آغاز:

ورد الصادر الاکرم، والوارد المکرم، ادام‌ اللهـ‌ سعود مرسله و مداه، و دله لأعـلام المـحامد و حداه، و دّله عدوّ حوله و حماه، و احـّد سـمّو سماء سعده و حماه، و مهّد مهاد عدله و هداه، طوّل طِوَل
آینه پژوهش » شماره ۵۲ (صفحه ۸)

*۸* طوله و هُداه.(۱۵)

۲۵۰. در متن زیر‌، حـرفى‌ مـنقوط و حرفى غیر منقوط است. آغـاز:

و فـدت صـنوف کتابک، بل جـمیل ضـرب انضبابک، شرفه جد بـرق، و فـرق لب اشرق، و بل شوب منح فرى‌، و جم‌ فلق سر فلق ربا، فحضر‌ به‌ بلغ انـاب هـجم، بلبل بوبل ناضر تهتانه فانسجم.(۱۶)

۲۵۱. در مـتن زیر، حـرف اول هر کلمـه هـمانند حـرف آخر کلمه قبل اسـت. آغاز‌:

جُدّد‌ دوام مجلس، سیّدنا العالم‌، ملک‌ کرماء الزمان، نافع علماء الاوان، ناقد دُرر رواء البیان، نظام مجره هـاله هـذا البرهان، ناسف فناء السفاء، الواسع عـداء العـطاء.(۱۷)

۲۵۲. در تـمام کلمـات مـتن زیر حرف سین بـه‌ کار‌ رفـته است. آغاز:

السیّد السکوب، السند الکسوب، السامق النسیب، السابق الحسیب القسور، السفاح الاسور، السّحاح الباسل، السـنى النـاسل، السـرى المداعس، الخمیس المنافس.(۱۸)

۲۵۳. در تمام کلمات متن زیر حـرف‌ شـین‌ بـه کار‌ رفـته اسـت. آغـاز:

اشعر الشجاع الشارخ، الشراع الشامخ، الاهش الشنخوب، الایش الشؤوب، الاشسع الشدید، الاخشع الرشید، الشّمرّى‌ الشکور، الشمر ذلّى المشکور، شید مشید شجاعته.(۱۹)

۲۵۴. الفاظى که‌ در‌ متن‌ زیر به کار رفته، بدون حرکت لبـ‏ها تلفظ مى‏شوند. آغاز:

شکر لسانى الصادق القدیر، القاهر النصیر، الرازق ‌‌الخلّاق‌ الخالق الرزّاق، العزیز الحنّان، العادل الدّیان، قاسر سقاط الساقطین، کاسر عساکر القاسطین، ساطح‌ هاله‌ الهدایه‌، ناشر رایه الدرایه.(۲۰)

۲۵۵. در صورتى که بیت‏هاى زیر از ابتدا خوانده شوند، دعـا‌ و اگـر از انتها بخوانند، نفرین مى‏شود:

عدلوا فما ظلمت لهم دول

سعدوا فلا‌ زالت لهم نعم

بذلوا‌ فلا‌ شحّت لهم شیم

رفعوا فما زالت لهم قدم

بیت‏هاى فوق، از انتها این گونه خوانده مى‏شود:

نعم لهـم زالت فـلا سعدوا

دول لهم ظلمت فما عدلوا

قدم لهم زالت فلا رفعوا‌

شیم لهم شحت فما بذلوا(۲۱)

۲۵۶. ابن حمد یس صقلى از تمام حروف الفبا در دو بیت زیر استفاده کرده اسـت:

مـن رفن الصدغ یسطوا لحظه عـبثا

بـالخلق جذلان ان‌ اشکوا‌ الهوى ضحکا

لاتعرضن لورد فوق وجنته

فانما نصبته عینه شرکا(۲۲)

۲۵۷. بیت‏هاى زیر، منفتح است و هنگام تلفظ آن، لب‏ها باز مى‏ماند. از على بن شبل.

قـطعنا الغـضا قطع القطا‌ کل‌ لیله

الیک على العـیس العـتاق العیاهل

قصدناک یا خیر العطایا لاننا

رأیناک اهلا للعطایا الجزایل(۲۳)

۲۵۸. قصیده بى‏نقطه از حظیرى (یا خطیرى):

صدود سعاد اصدر الدّمع مرسلا

و اساء‌ رحّوا‌ لم احاوله اوّلا

محلّله صدّاً اراه محرّماً

محرمه و صلا اراه محلّلا(۲۴)

۲۵۹. قصیده زیر از حظیرى مـنفتح اسـت. (لب‏ها هنگام تلفظ به هم نمى‏خورد) آغاز:
آینه پژوهش » شماره ۵۲ (صفحه ۹)

*۹*ها انا ذا‌ عارى‌ الجلد‌

اسهرنى الّذى رقد

آه لعین‌ نظرت‌

الى‌ غزال ذى غید(۲۵)

۲۶۰. صفى الدین حلى قصیده زیر را متصل ساخته است. (تمام حرف‏هاى آن به یکدیگر متصل است‌؛ مـگر‌ حـرفى‌ آخر کلمـه قرار گیرد.) آغاز:

سل متلفى عطفاً‌ عسى‌ یتعطف

فلقد قسا قلبا فما یتلطف

ظبى تحکم بى فـسلّط جفنه

سقماً یحسمى بعضه لى متلف(۲۶)

۲۶۱. قطعه‌ بى‌ نقطه‌ از احمد بن ورد:

عـلم العـدو مـلاله اللوام

و دوام صدّک‌ و هو صد حمام

لولاک ما حدر السهاد دموعه

و لما اطار کراه حرّ ادام(۲۷)

۲۶۲. در صورتى که‌ حرف‌ اول‌ کلمات در قطعه زیر از عـلى ‌ ‌بـن زین الدین محمد عاملى‌، کنار‌ یکدیگر قرار گیرند آیه شریفه «فأمنوا بالله و رسوله النبى الامى الّذى یؤمـن بـالله و کلمـاته و اتّبعوه لعلّکم‌ تهتدون‌» استخراج‌ مى‏شود. آغاز:

فلاح اذا ما نالنا و عنانا

امان بال المصطفى لجفانا

لهـم‌ هربى‌ والدهر‌ رتب سجنه

و منهم لما هنا الفواد لقانا(۲۸)

۲۶۳. در شعر زیر، صناعت خیفاء‌ (کلمـه‏اى‌ منقوط‌ و کلمه‏اى غیر مـنقوط) بـه کار رفته است. آغاز:

اسمح فبث السماح زین

و لا تخب‌ املاً‌ تضیف

و لا تجز ردّ ذى سؤال

فنن ام فى السؤال خفّف(۲۹)

۲۶۴‌. خطبه‏اى‌ از‌ کفعمى بدون نقطه. آغاز:

الحمد لله مالک الممالک و ممهد المسالک وسع کل احد عطاه‌، و دمر‌ کل مارد لاواه، احـمده حمداً عدد ارواح الاملاک و هطل الرکام و الرکاک. ارسل محمداً‌ اکرم‌ الرّسل‌ و اسعدهم و اسمحهم و احمدهم للّامه.(۳۰)

۲۶۵. على بن زین الدین محمد عاملى، کلمات قطعه زیر‌ را‌ به گونه‏اى انتخاب کرده است که اگر حرف اول و کلمات آن، کنار‌ یکدیگر‌ قرار‌ گیرند آیه «لقد مـن الله عـلى المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلو علیهم‌ آیاته‌ و یزکّیهم‌ و یعلّمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین» استخراج مى‏شود‌. آغاز‌:

لذکرى قلوب دام منها نوالها

اذا لحقت للفوز هان عقالها

لمـن یشـتکى الشاکى لدفع مس

لمه‌ و الطافه‌ مدى نهاه ینالها(۳۱)

۲۶۶. على بن زین الدین محمد عاملى کلمات‌ قطعه‌ زیر را نیز به گونه‏اى انتخاب نموده‌ که‌ با‌ کنار هم قرار دادن حرف اول کلمات‌، آیه‌ «والذین یمسکون بـالکتاب و اقـاموا الصلوه انا لانضیع اجر المحسنین» استخراج مى‏گردد. آغاز:

وللسعد‌ ال‌ لبنى ذریعتى

یدوم نداهم یصطفیه‌ موفق‌

سقینا کوسا‌ و الدیار‌ ذات‌ بنا

ازالو لنا کربا توالیه اشفق‌(۳۲‌)

۲۶۷. «مهور الحور» از شیخ حر عاملى (م ۱۱۰۴ ق) در مدح امـام عـلى‌(ع) کهـ‌ شامل ۲۹ قصیده است و هر قـصیده‌ از ۲۹ بـیت شـکل‌ گرفته‌ است. این مجموعه قصاید «محبوکات‌ الطرفین‌» است. با این توضیح که به ترتیب حروف الفبا سروده شده و در هر‌ قصیده‌ حرف اول هر بیت بـا‌ حـرف‌ قـافیه‌ یکى است مثلاً‌ قصیده‏اى‌ که قافیه‏اش «ه» است، همه‌ ابیاتش‌ نـیز بـا حرف «ه» آغاز مى‏شود و همین گونه دیگر حروف. قسمتى از «مهور الحور»:
آینه پژوهش » شماره ۵۲ (صفحه ۱۰)

*۱۰‌* هو‌ الحبّ لافیه معین ترجّاه‏

و لا منقذ‌ من‌ جوره تـتوخّاه‌

هـو‌ الحـتف‌ لایفنى المحّبین غیره

ولو‌ لاه ماذاق الورى الحتف لولاه(۳۳)

۲۶۸. موارد السالک لأسهل المسالک، عـبدالله بن یوسف یوسفى‌ حلبى‌ (م ۱۱۹۴ ق).

این کتاب در علم اصول‌ و بى‌ نقطه‌ نگاشته‌ شده‌ و در بولاق در‌ سال‌ ۱۳۰۸ ق به چاپ رسیده است.

۲۶۹. القـصیده المـهمله، ابـو محمد عبدالله بن محمد شویکى خطى، بدون‌ نقطه‌. آغاز‌:

لآل محمداً عـلى السـلام

و اکمال السرور على‌ الدوام‌

و هم‌ اعلى‌ ملوک‌ الحمد‌ طرا

و اهل العلم و الهمم الزکام(۳۵)

۲۷۰. قصیده مصنوع از اهلى شـیرازى (۸۵۸-۹۴۲ ق)، در مـدح امـیرعلى شیر.

این قصیده شامل ۱۴۹ بیت است که حدود ۹۱‌ بیت از آن استخراج مى‏شود و در بیت‏هاى استخراج شـده، بـحرهاى ۱۹ گـانه نمونه‏هایى از صنایع بدیعى و قافیه و… آورده است. همچنین حروف اوّل ابیات قصیده اگر جمع گردند، قطعه‏اى اسـتخراج مـى‏گردد‌. از‌ حـشو (جزء وسط مصراع) مصرع‏هاى اول قطعه‏اى خالى از الف و از حشو مصرع‏هاى دوم قطعه‏اى بى‏نقطه استخراج مى‏گردد. آغاز:

نـسیم کاکل مـشکین کر است چون تو نگار

شمیم سنبل‌ پرچین‌ کجاست مشک تتار

شمیم خیزد از آهـو ولى نـه زین خـوشتر

نسیم گل وزد امّا چنین نه عنبر بار

از کلمات مشخص شده‌ در‌ مصرع‏هاى اول، مصرع اول بیت‌ زیر‌ و از مـصرع‏هاى دوم، مـصرع دوم زیر به دست مى‏آید:

نسیم کاکل مشکین کرا خیزد ازین خوشتر

شمیم سنبل پرچین کجا ریزد چنین عـنبر

بـحر‌: هـزج‌ مثمن سالم. قافیه: مقید‌ مجرد‌. صنعت: ترصیع.

حرف اول بیت‏ها در صورتى که کنار یکدیگر قرار گیرند، قـطعه‏اى اسـتخراج مى‏شود. آغاز:

نشان فضل بنام کسیست طغرایش

که سال‏هاى بسى یر باد و خواهد بـود

از حـشو‌ مـصرع‏هاى‌ اول قصیده، قطعه‏اى بى الف استخراج مى‏شود. آغاز:

کلک ملک سخن که سخیست

دم توفیق همدمت بوده

از حشو مصرع‏هاى دوم، قـصیده‏اى بـى‏نقطه اسـتخراج مى‏گردد. آغاز:

سرور ملک کرم حاکم‌ دهر‌

کامل کارگه‌ اهل کمال(۳۶)

۲۷۱. قصیده مـصنوع از اهـلى شیرازى، در مدح سلطان یعقوب.

این قصیده از ۱۵۴‌ بیت تشکیل شده که حدود ۱۱۰ بیت از آن استخراج مى‏شود‌ و شیوه‌ نگارش‌ آن تقریباً شـبیه قـصیده قبل است. آغاز:

هواى جنّت کویت نسیم عنبر بار

فداى نکهت مویت شـمیم ‌‌مـشک‌ تتار

ندیده گلشن عالم چو سرو بـالایت

نـبوده در چـمن حسن چو تو‌ گل‌ رخسار‌(۳۷)

۲۷۲. قصیده مـصنوع از اهـلى شیرازى، در مدح شاه اسماعیل.

این قصیده از ۱۶۰‌ بیت تشکیل شده که ۱۲۰ بیت از آن استخراج مى‏گردد و اسلوب آن بـا‌ کمـى اختلاف شبیه قصیده‏هاى‌ مصنوع‌ دیگـر اهـلى شیرازى اسـت. آغـاز:

هـواى گلشن کویت نسیم باد بهار

گداى خـرمن مـویت شمیم مشک تتار

مگر گشود در جان هواى آن سر کوى

که بوى عنبر سارا دمـید از‌ آن گـلزار(۳۸)

۲۷۳. قصیده مصنوع از تیمور حسینى، ۱۶۲ بیت که ۱۳۰ بـیت از آن استخراج مى‏گردد. آغاز:
آینه پژوهش » شماره ۵۲ (صفحه ۱۱)

*۱۱* هـزار گـلشن رویت بدهر حسن نما

غبار بـرزن کویت بـمهرداد صفا‌(۳۹‌)

۲۷۴. قصیده مصنوع از حافظ على بن نور هروى غورى متخلص به عیشى، در مـدح سـلطان حسین بایقرا، آغاز:

حریم حـرمت کوى تـو جـنّت ابرار

شمیم نـکهت مـوى تو راحت‌ احرار‌(۴۰)

۲۷۵. قـصیده مـصنوع از حافظ على بن نور، متخلص به عیشى، در مدح شاه عباس اول. آغاز:

نظم لالى قصاید حـمد و سـپاس و عقد جواهر فرائد…

شراب شربت ذوقـت‌ شـفاست‌ اى دلدار

عذاب مـحنت شـوقت بـلاست بى‏مقدار(۴۱)

۲۷۶. ممتاز البدایع، قـصیده مصنوع دیگرى از عیشى است.(۴۲)

۲۷۷. قصیده مصنوع از واصلى.(۴۳)

۲۷۸. قصیده‏اى از میرزا محمد‌ کاظم‌ بن‌ محمد جاجرمى مـتخلص بـه ادا‌، شامل‌ ۱۵۰‌ بیت، پایان سرودن ۱۱۷۷ ق. در هر بیت از این قـصیده، یک یا چـند صـنعت بـه کار رفـته است. آغاز:

اى روى‌ مـهوش‌ تـو‌ ربوده ز جان قرار

وى موى دلکش تو نموده‌ روان‌ فکار

اى از بیاض جبهه تو و الضحى عیان

وى از سواد زلف تو و اللیل آشـکار(۴۴)

۲۷۹. مـفاتیح الکلامـ‌ فى‌ مدایح‌ الکرام، سید حسین قوام الدین بن سـید صـدر الدین شـیروانى‌ (م ۶۷۹ یا ۶۲۹ ق).(۴۵)

وى این قـصیده را در مـدح وزیر اعـظم محمد ماسترى سرود و او نیز هفت‌ خروار‌ ابریشم‌ به عنوان صله به شیروانى اهدا کرد.

بیت‏هاى این قصیده در‌ وزن‏هاى‌ مختلف است که به طریق تواشیح اخراج مى‏شود. (در نظم یا نثر، کلمات یا حـروفى مشخص‌ آورده‌ شود‌ که چون یک جا جمع شوند بیت یا نثر دیگرى پدید آید‌.) برخى‌ بیت‏هاى‌ هم وزن، دوبیتى یا سه بیتى یا چهار بیتى است. یکى از سه بیتى‏هاى‌ آن‌ چنین‌ است:

بشد ز تازه جوان شاخ ارغوان آرام

کامـده اسـت چمان سرو در چمن دلدار‌

صبوح‌ کرده در آمده به شیوه همچون مست‏

قد صنوبر چون زاد سرو قامت‌ یار‌

دهان‌ گل چو لب یار من کند خنده‏

چو عرعر از قد دلدار من برد‌ هنجار‌

از مصرع‏هاى اول بیت‏هاى فـوق، مـصرع اول از بیت زیر و از مصراع‏هاى دوم‌، مصراع‌ دوم‌ استخراج مى‏شود.

شد تازه شاخ ارغوان در شیوه همچون یار من

کامد چمان سرو چمن‌ چون‌ قامت دلدار من(۴۶)

۲۸۰. تخمیس بـى نـقطه از عبدالحمید موصلى. آغاز‌:

عدو‌ المـرء‌ اولاد و مـال

لو اسعهم اساودها صلال

احاول طولهم و هو المحال

لاهل الدهر آمال طوال

و اطماع‌ ولو‌ طال‌ المطال(۴۷)

۲۸۱. دعاى بى‏نقطه، آغاز:

الم، الله لا اله الا هو‌، هو‌ العلى و له الاسماء الاعلى، الآ لاء العطاء، السـامح المـادح الممدوح الروح المراح المصرح المـلحح المـصحح، الاحد‌ الصمد‌، الواحد الاحمد، الحامد المحمود، الواعد الموعود، الممدود الودود المورود.(۴۸)

۲۸۲. پیرامون‌ دعاى‌ فوق، دو صفحه بى‏نقطه و به فارسى توضیحاتى‌ داده‌ شده‌ است. آغاز:

هر که در سحر و مسا‌ عمل‌ آورد مرا در سد دعاء صـدوده اسـم در کلام ملک علام واسطه رسول‌ دارالسلام‌ و طول عمر و حصول مال و اموال‌ و اولاد‌ در هر‌ ماده‌ و مواد‌ هر کس رسم او را در‌ سحر‌ و مسا عمل آورد در سلسله
آینه پژوهش » شماره ۵۲ (صفحه ۱۲)

*۱۲* اهل صلاح و سواد در آمده.(۴۹‌)

۲۸۳‌. ابن ابى جعفر یزیدى در بیت‌ زیر تمام حروف الفـبا‌ را‌ بـه کار برده اسـت:

و لقد‌ شجتنى‌ طفله برزت ضحى

کالشمس خثماء العظام بذى الغضا(۵۰)

۲۸۴. موارد الکلم و سلک‌ درر‌ الحکم، ابو الفیض فیضى هـندى‌.

این‌ رساله‌ که تماماً بى‏نقطه‌ است‌ در علوم مختلف نگاشته‌ شده‌ است.(۵۱)

۲۸۵. احـمد بـن مـحمد على مدرس در آغاز و انجام هر بیت، دو‌ واو‌ را به کار برده است. آغاز‌:

و واد‌ به قد‌ کان‌ بالصحب‌ جمعنا

و لکنهم للقـلب ‌ ‌بـالبعد‌ قد کووا

و وقد نارى هجرهم و بعادهم

و للجسم منى یا خلیلى قد شووا(۵۲)

۲۸۶. ابراهیم‌ بن‌ مـحمد قـرشى مـعروف به ابن زقاعه‌ (۷۴۵‌-۸۱۰‌ ق) نیز‌ قطعه‌ زیر را به‌ شیوه‌ قصیده قبل سروده است. آغاز:

و وردى خسد نرجسى لواحـظ

مشایخ علم السحر عن لحظه رووا

و واوات‌ صدغیه‌ حکین‌ عقاربا

من المسک فوق الجـلنارقد التووا(۵۳‌)

۲۸۷‌. قاضى‌ حسین‌ مـیبدى‌ (قـرن‌ ۹) در منشآت خود نامه‏اى نگاشته است که تماماً از آیات قرآن بهره برده است.(۵۴)

۲۸۸. درر الکلام، بى نقطه، خطى، به درخواست عبدالخالق بن هاشم نوشته‌ شده.(۵۵)

۲۸۹. نامه بى الف، سالک العارفین، خطى، کتابت: ۱۲۳۱ ق.(۵۶)

۲۹۰. خطبه بى نقطه، نواب عـلینقى میرزا، خطى، کتابت: ۱۲۳۱ ق.(۵۷)

۲۹۱. حیدر بن محمد رومى قصیده‏اى سروده‌ است‌ که کلمات مصرع‏هاى دوم از هر بیت همان کلمات مصرع‏هاى اول است؛ با این تفاوت که واژه‏هاى آغاز و انجام را جا به جا کرده است. آغاز:

زارنى محبوب قـلبى‌ سـحراً‌

سحراً محبوب قلبى زارنى

ینثنى کالغصن لیناً قده

قده کالغصن لیناً ینثنى(۵۸)

۲۹۲. عبدالصمد بن عبدالله باکثیر(م ۱۰۲۵ ق) نیز همانند قطعه قبل‌، قصیده‌ زیر را سروده است. آغاز‌:

تیمنى‌ من هویت و اکمدى

و اکمدى مـن هـویت تیمنى

حیرنى من سناه حین بدا

حین بدا من سناه حیرنى(۵۹)

۲۹۳. مجدول در ذکر عترت نبى‌ یا‌ رساله بى الف در‌ احوال‌ پیامبر و امامان، نظام الدین على بن محمد واعظ هروى شامى، خطى، کتابت: قـرن ۱۱. آغـاز:

صنوف حمد بى حد و قبول شکر بى عدد در نعمت حضرت معبودیست که…(۶۰)

۲۹۴‌. ابن‌ حجت تنها از اسم‏هاى مصغر در سروده خویش بهره برده است. آغاز:

طریفى من لییلات الهجیر

مقیریح الجفین من السـهیر

نـویرک فـى الخدید کوى قلیبى

نضحت من الحـریق یا نـویرى‌(۶۱‌)

پى‏نـوشت:

۱. پیش‏تر‌ سه شماره از این سلسله مقالات با عنوان «شاهکارهاى ادبى» در شماره‏هاى ۳۷، ۴۴ و ۴۷ چاپ کردیم‌، اکنون شماره ۴ آن را در این بخش مى‏آوریم. آینه پژوهش

۲. دیوان‌ صدر‌ الافـاضل‌ نـصیرى امـینى، به اهتمام فخر الدین نصیرى امینى، چاپ اول، ۱۳۶۵ ه.ش. مقدمه، ص ۴۶.

۳. هـمان، ص ۳۵.

۴. مـدارج البلاغه‌، ‌‌رضا‌ قلى خان هدایت، چاپ ۱۳۳۱، ص ۲۰۴.

۵. فن التقطیع الشعرى و القافیه، صفاء خلوصى، بغداد‌، مکتبه‌ المثنى‌، چاپ پنجم، ۱۳۹۷ ق، ص ۳۷۴.

۶. همان، ص ۳۷۲.

۷. صـناعات ادبـى، جـلال الدین همایى، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ص ۱۲۳‌.

۸. المعجم المفصل فى علوم البلاغه، انـعام فوال عکاوى، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ‌ اول، ۱۴۱۳ ق، ص ۵۳۱.

۹. مدارج‌ البلاغه‌، ص ۱۰۸.

۱۰. فهرست نسخه‏هاى خطى کتابخانه آیت الله نجفى، شماره ۴۱۶.

۱۱. المقامات الزینیه، ابن صـقیل جـزرى، دارالمـسیره، چاپ اول، ۱۴۰۰ ق، ص ۲۵۰.

۱۲. همان، ص ۳۴۸.

۱۳. همان، ص ۳۷۶.

۱۴. همان، ص ۵۱۴‌.

۱۵. همان، ص ۵۱۶.

۱۶. همان، ص ۵۴۱.

۱۷. همان، ص ۵۸۰.

۱۸. همان، ص ۱۲۶.

۱۹. همان، ص ۱۲۸.

۲۰. همان، ص ۴۹۹.

۲۱. الحـدائق البـدیعیه فى الانواع الادبیه، یوسف بدیعى دمشقى، خطى، کتابخانه آیت الله‌ العظمى‌ گلپایگانى، کتابت ۱۲۱۰ ق، شماره ۶۳/۳۳، حدیقه ۱۵.

۲۲. همان، حـدیقه ۲۵.

۲۳. هـمان.

۲۴. هـمان، حدیقه ۲۷.

۲۵. همان، حدیقه ۲۵.

۲۶. همان، حدیقه ۲۶.

۲۷. همان، حدیقه ۲۷‌.

۲۸‌. نسخه خطى به شماره ۱۵۷/۳۴، کتـابخانه آیت الله العـظمى گـلپایگانى، کتابت ۱۱۰۶، به خط مؤلف، ص ۲۸. عبارات «و عنانا»، «والدهر» و «ومنهم» حرف واو، حرف اول محسوب مى‏شود.

۲۹. الحدائق‌ البـدیعیه‌، حـدیقه ۲۸.

۳۰. نـسخه خطى به شماره ۲۱۸/۲۳، کتابخانه آیت الله العظمى گلپایگانى، عبدالرحیم اصفهانى، کتابت: قرن ۱۳.

۳۱. نسخه خطى کتابخانه آیت الله گـلپایگانى بـه شماره ۱۵۷‌/۳۴‌، ص ۲۵‌.

۳۲. همان، ص ۲۷. در «وللسعد‌» و «والدیار‌» حرف‌ واو به عنوان حرف اول حساب شده است.

۳۳. الغدیر، علامه امـینى، بـیروت، دارالکتـاب العربى، چاپ سوم، ۱۳۸۷ ق، ج ۱۱، ص ۳۳۴. م.

۳۴‌. معجم‌ المطبوعات‌ العربیه، یوسف الیاس سرکیس، قم، کتابخانه آیت الله‌ نجفى‌، ۱۴۱۰ ق، ج ۲، ستون ۱۹۵۸.

۳۵. الذریعـه، ج ۱۷، ص ۱۳۳.

۳۶. کلیات اشـعار مولانا اهلى شیرازى، به کوشش حامد ربانى، کتابخانه سنائى‌، ۱۳۴۴‌ ش، ص ۷۷۷‌-۷۹۷.

۳۷. همان، ص ۷۹۸-۸۲۱.

۳۸. همان، ص ۸۲۲-۸۴۸.

۳۹‌. الذریعه، ج ۱۷، ص ۱۳۱.

۴۰. هـمان، ج ۹، ص ۷۸۰ و ج ۱۷، ص ۱۳۱.

۴۱. هـمان، ج ۱۷، ص ۱۳۲ و ص ۷۸۰.

۴۲. هـمان، ج ۲۲، ص ۲۲۳.

۴۳‌. همان‌، ج ۱۷‌، ص ۱۳۲.

۴۴. همان، ج ۹، ص ۶۲ و ج ۱۷، ص ۱۳۲.

۴۵. در الذریعه، ج ۹، ص ۳۴۰ سال‌ فوت‌ او ۶۷۹ ثبت شده ولى در ریحانه الادب، ج ۲، ص ۲۶۷، سال ۶۲۹ ضبط گردیده است. ظاهراً تاریخ‌ دومـ‌ صـحیح‌ است؛ زیرا او معاصر خاقانى بوده است و آخرین سالى که براى فوت‌ خاقانى‌ گفته‏اند‌ سـال ۵۹۵ اسـت.

۴۶. خـزانه عامره، بلگرامى، چاپ سنگى، ص ۲۲۴.

۴۷. فاکهه الندماء فى‌ مراسلات‌ الادباء‌، ناصیف یازجى، ص ۶۰.

۴۸. نسخه خطى به شـماره ۲۱۸/۲۳، کتـابخانه آیت الله گـلپایگانى‌، در‌ منابع روایى چنین دعایى را نیافتیم.

۴۹. همان.

۵۰. الحدائق البدیعیه، حدیقه ۲۵‌.

۵۱‌. الذریعه‌، ج ۲۳، ص ۲۱۶.

۵۲. نفحه الریحانه و ورشـحه طـلاء الحانه، محمد امین محبى (م ۱۱۱۱ ق)، تحقیق: عبدالفتاح‌ محمد‌، چاپ اول، ۱۳۸۹ ق، ج ۴، ص ۳۹۰.

۵۳. همان.

۵۴. آینه پژوهش، ش ۵۱، ص ۵۹.

۵۵. فهرست‌ نسخه‏هاى‌ خطى‌ کتابخانه مـجلس سـنا، ج ۱، ش ۲/۲۵۱.

۵۶. فهرست نسخه‏هاى خطى کتابخانه ملى ملک، ج ۹، ش ۷/۶۰۷۷.

۵۷. همان، ج ۹، ش ۸/۶۰۷۷‌.

۵۸‌. نفحه الریحانه، ج ۳، ص ۵۴۵.

۵۹. همان، ج ۳، ص ۵۵۲.

۶۰. فهرست نـسخه‏هاى خـطى کتابخانه ملى‌ ملک‌، ج ۵، ش ۲/۵۳۷‌.

۶۱. روضات الجنات، محمد بـاقر خـوانسارى، تـهران، اسماعیلیان، ج ۵، ص ۸۲.

همچنین ببینید

چهارشنبه سوری و نوروز

خبرگزاری فارس، در اسفند ۱۳۹۱ مصاحبه ی زیر با اینجانب را نشر داد اما متاسفانه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code