مقاله ای از اینجانب در مجله «فقه اهل بیت(ع)»، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۷۶
علامه بـزرگوار سید محمد مهدی بحر العلوم در سال ۱۱۵۵ چشم به جهان گشود. وی به خـاطر نـبوغ ذاتـی و عنایات الهی توانست در رشتههای مختلف اسلامی از جمله: فقه، اصول، رجال، عرفان، تفسیر، کلام، حدیث، فـلسفه و تاریخ تبحر پیدا کند. شاگرد سید بحر العلوم، شیخ ابو علی حائری (مـ: ۱۲۱۶) در کتاب «منتهی المقال فـیاحوال الرجـال» در زمان حیات سید هنگام شرح زندگانی استاد، جملاتی دارد که به خوبی مقام علمی سید را نشان میدهد:
دانلود مقاله ی الدره النجفیه منظومه ای فراموش شده!
اگر در معقول سخن براند او را ابو علی سینا و بقراط و افلاطون و ارسطاطالیس میپندارم. اگر پیرامون منقول بحث کـند، تصور میکنم او علامه و محقق در فنون فروع و اصول است. ندیدم پیرامون کلام بحث کند الا اینکه پنداشتم و الله او سید مرتضی است هر گاه قرآن را تفسیر کند با شگفتی تصور میکنم خداوند قرآن را بر او نازل کـرده اسـت. در میان شاگردان سید، علمای بزرگی را مییابیم که از هتسنی تفاوت چندانی با استاد نداشتهاند حتی برخی از آنان بزرگتر از سید بودهاند. در عین حال مقام علمی و معنوی سید، آنان را به درس خود میکشاند کـه ایـن نشان دهنده عظمت استاد و همچنین شاگرد است. برخی از این شاگردان که تاریخ ولادتشان در دست است عبارتنداز:
شیخ جعفر کاشف الغطاء (ت ۱۱۵۴)، سید محسن اعرجی کاظمی (ت۱۱۳۰) صاحب «المنظومه الفقهیه المستطرفه»، سـید مـحمد جواد عاملی (ت: ۱۱۵۳) صاحب «مفتاح الکرامه»، شیخ حسن نجف (ت: ۱۱۵۹)، ابو علی حائری (ت: ۱۱۵۹) صاحب «منتهی المقال فی احوال الرجال»، سید میر علی طباطبایی (ت: ۱۱۶۱) صاحب «ریاض المسائل». بـا ایـنکه مـرحوم کاشف الغطاء خود مقام عـلمی والایـی داشـت و از جهتسنی نیز بزرگتر از سید بود،نه تنها به عنوان شاگرد، در درس سید حاضر میشد بلکه با تحت الحنک عمامه خود غبار کـفش وی را پاک مـیکرد. او در آغـاز قصیدهای که در مدح سید سروده است چنین گـوید:
لسانی عـن احصاء فضلک قاصر
وفکری عن ادراک کنهک حاسر
«زبانم از شمارش فضائل تو قاصر است و فکرم از درک حقیقت تو عاجز است.» مقام بلند علمی و مـعنوی مـرحوم بـحر العلوم سبب شد حتی پارهای، او ر
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۵۴)
مهدی منتظر بندارند. آثار عـلمی فراوانی از سید به جای مانده که در اینجا عناوین کتابهایی که در «الذریعه الی تصانیف الشیعه» آمده میآوریم:
-اجماع الامر والنهی -اصـاله البـرائه -تـحفه الکرام -حاشیه علی شرائع الاسلام -الخلل -الدره المنظومه -دیوان -رجال -الرساله الرضـاعیه -الرسـاله الطاعونیه -الزکاه والخمس -رساله فی السیر والسلوک -شرح الوافیه -العجاله الموجزه -الفوائد الاصولیه -الفوائد الرجالیه -رسـاله فـی قـاصد الاربعه -قواعد الشکوک -لؤلؤ البحرین فی ذکر مناقب الحسین -المشکاه المقتبس من انـوار الائمـه یـا مشکاه الهدایه یا المصابیح. -مصابیح الاحکام -رساله فی منجزات المریض -منظومه فی رد الاجباریه – الهـدایه
برخی، نـسبت بـعضی از کتابهای مزبور به سید را صحیح نمیدانند. ممکن است بعضی کتابهای ذکر شده یکی بـاشند ولیـبه دو نام شهرت یافته باشند. مرحوم سید از شعرای بزرگ و به نام عصر خود بـه شـمار مـیرفت و اشعار بلندی در موضوعات گوناگون خصوصا در فضائل و مراثی اهل بیت(ع) میسرود. شاید بتوان گفت ذوق ادبـی و سـرودههای وی سبب شد بسیاری از شاگردان او به نظم روی آوردند و آثار
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۵۵)
منظومی در موضوعات گوناگون به جـای گـذارند. از جـمله:
ملا احمد نراقی، شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید محسن اعرجی کاظمی، سید محمد جواد عاملی، سـید عـبدالله شبر، محمد علی اعسم، سید ابراهیم عطار، سید احمد عطار، ابراهیم عـاملی، احـمد نـحوی، حسین نجف، حسن بن محمد نصار نجفی، سید صدرالدین عاملی، محمدرضا نحوی و محمدرضا ازری. سـرانجام سـید در سـال ۱۲۱۲ به سوی معبودش شتافت و با مرگ او ثلمه بزرگی بر اسلام وارد آمد.
یکی از مـنظومههایی کـه از سید بحرالعلوم به جای مانده، «الدره النجفیه» پیرامون فقه در بابهای «طهارت» و «صلوه» تا پایان نماز طواف اسـت کـه شامل بیش از ۲۰۰۰ بیت میباشد. این کتاب گرانسنگ به نامهای دیگری چون «الدره البـهیه»، «الدره المـنظومه»، «الدره الغالیه فی المسائل العالیه» و «منظومه بحرالعلوم» نـیز شـهرت دارد. وی در سـال ۱۲۰۵ هفتسال قبل از وفاتش شروع به سرودن ایـن مـنظومه نمود. چنانچه خود در مقدمه گوید:
غراء قد وسمتها بالدره
تاریخها عام الشروع «غره»
«این منوظمه زیبا را «دره» نـامیدم و سـال آغاز آن «غره» است». عـددی کـه از حروف «غـره» بـه دسـت میآید ۱۲۰۵ است’ز آنجا که وی در اواخر عـمرش شـروع به سرودن منظومه کرده بود، بعید نیست که میخواست آن را تکمیل کند و هـمه ابـواب فقه را به نظم درآورد، اما کفاف نـکرد و حتی نتوانست کتاب «صـلوه» را بـه اتمام برساند. کسانی پس از سید، مـنظومههایی در تـکمیل منظومه او سرودند از جمله: ارجوزه فی صلاه المسافر، عبدالهادی بن جواد همدانی بغدادی
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۵۶)
(م: ۱۳۳۳)، الذریـعه جـ۱ /۴۸۳. -ارجوزه فی صلاه المسافر والجـماعه و مـسائل الشـکوک، علی خوئی قـزوینی حـائری (م: ۱۳۱۸)، الذریعه ج۱ /۴۸۳. -ارجـوزه فـی صلاه الجماعه، عبدالهادی بن جواد همدانی بغدادی نجفی (م: ۱۳۳۳)، الذریعه ج۱ / ۴۸۳. -تتمیم الدره المنظومه، سـید مـحمدباقر بن ابی القاسم طباطبائی حائری (مـ: ۱۳۳۱)، الذریـعه ج۳ /۳۴۱. – فـریده اللئالیـ، عـبدالغنی بن رضا اهری تـبریزی، الذریعه ج۱۶ /۲۲۳. منظومه فی تتمیم الدره البحر العلومیه، منیرالدین بروجردی، الذریعه ج۲۳ / ۹۱.
سید ابیات سروده شده خـود را بـه اشخاص مختلف میداد تا نظر خـود را پیـرامون آنـها بـیان دارنـد و اشکالات احتمالی را بـر طـرف سازند. از جمله آن اشخاص، یکی سید صدرالدین (ت: ۱۱۹۳) است که از شاگردان سید بوده و احتمالا در آن زمان هنوز بـه سـن بـلوغ نرسیده بود. با توجه به اینکه سـید، مـنظومه را در اواخـر عـمر خـود سـرود یعنی زمانی که مرجع کل بود و فقها و علمای بزرگی در محضر او جهت بهره بردن حاضر میشدند ، حتی شاعران نامی آن زمان هفتهای یک روز در محضر سید حاضر شده اشعار خـود را برای اصلاح بر وی عرضه میداشتند، با این حال نظر خواهی او از دیگران حتی از شاگردان کم سن و سال خود برای اصلاح اشعارش، بیانگر صفای نفس و تواضع فراوان سید است.
وزن ابیات دره نجفیه، بـحر رجـز (مستفعلن، مستفعلن، مستفعلن) است. بیشتر منظومههای علمی در قالب این وزن سروده شدهاند، زیرا اشعار در این بحر به آسانی به ذهن سپرده شده
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۵۷)
وآسانتر میتوان مطالب را در قالب این وزن در آورد چون جوازات شاعری در آن فـراوان اسـت.
مقام علمی و دقتسید سبب شد از همان زمان حیات او، منظومهاش بسیار مورد توجه قرار گیرد و تا چند دهه قبل، از جمله کتابهای مشهور در حوزههای علمیه بـه شـمار میرفت و حتی ابیات آن را حفظ مـیکردند. امـا اکنون بسیاری حتی با نام آن آشنایی ندارند و همچنان ناشناخته باقی مانده است.
شیخ اعصم شاگرد سید، در منظومهای، دره نجفیه را توصیف کرده که آغاز آن چنین است: دره عـلم هـی ما بین الدرر فاتحه الکـتاب مـا بین السور «این منظومه، گوهر علمی است که در میان گوهرهای دیگر، همانند سوره حمد است در بین سورههای دیگر» غالب ابیات منظومه سید، سهل و ممتنع است. ظاهر آنها به گونهای اسـت کـه خواننده تصور میکند آوردن نظیر آن سهل و آسان است، اما در مقام عمل معلوم میشود بسیار دشوار است.
محتوای بلند منظومه سید سبب شد علمای بزرگی چون صاحب جواهر در تالیفاتشان به آن استشهاد کنند و شـرحهای فـراوانی به نـظم و نثر بر آن نگاشته شود. شروح منظوم عبارتند از: – اجوزه فی شرح الدره، سید حسین بن رضا بن بحرالعلوم (مـ: ۱۳۰۶)، الذریعه ج۱ / ۴۷۹. – ارجوزه فی شرح الدره، رضا گلپایگانی، الذریعه ج۱ /۴۷۹. – ارجوزه فـی شـرح الدره، عـباس بن حسن نجفی (م: ۱۳۲۲)، الذریعه ج۱ /۴۸۰. – ارجوزه فی الطهاره، سید کلب باقر نقوی حائری (م: ۱۳۲۹)، الذریعه جـ۱ / ۴۸۵. مـنظومه سید بحر العلوم دارای شروح منثور نیز میباشد از جمله: -الفیروزجه الطوسیه فی شرح الدره الغـرویه، مـحمد بـن حسن طوسی
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۵۸)
مشهدی (م: ۱۲۵۷)، خطی، کتابخانه آیه الله نجفی. -شرح الدره النجفیه، محمد علی بن محمد نصیر مـدرس چهار دهی (م: ۱۳۳۴)، خطی، کتابخانه آیه الله نجفی. شرح الدره النجفیه زین الدین گلپایگانی (مـ: ۱۲۸۹)، خطی، کتابخانه آیه الله نـجفی. شـرح الدره النجفیه، سید جمال الدین بن علی موسوی (قرن ۱۳)، خطی، کتابخانه آیه الله نجفی. علاوه بر آنچه ذکر شد شرحهای دیگر نیز در الذریعه ج۸ /۱۱۱۱۰۹ آمده است: – خزائن الاحکام، آغا دربندی (م: ۱۲۸۵). – شرح الدره، ابـوتراب معروف به میرزا آقا قزوینی حائری. – کشف الاسرار الخفیه، سید ابوالقاسم بن احمد کاشانی نجفی. – شرح محمد اسماعیل عقدائی یزدی (م: ۱۲۴۰). – شرح محمدباقر بن محمد کرهرودی سلطانآبادی (م: ۱۳۱۵). – شرح جواد طـارمی زنـجانی (م: ۱۳۲۵). – شرح یکی از معاصرین شیخ انصاری. -شرح جواد بن علی سبیتی عاملی. -شرح میرزا حسن یزدی. – شرح راضی بن محمد خضر نجفی. – شرح رضا گلپایگانی (م: ۱۲۸۰). – شرح زین العابدین گـلپایگانی. – شـرح محمد صادق بن محمد یزدی. – مفاتیح الکلام یا مفتاح المفاتیح، صبغه الله کاظمی. – شرح عبدالحسین بن جواد بغدادی (م: ۱۳۶۵). – کشف الاسرار ورفع الاستار، عبدالرحیم کرمانشاهی (م: ۱۳۰۵). – شرح سید عـلی بـن ابراهیم عاملی (م: ۱۲۶۰). – شرح سید علی بن محمد امین
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۵۹)
عاملی (م: ۱۲۴۹). – کشف الستره، علی خوینی. – شرح سید علی خوانساری (م: ۱۲۳۸). – شرح محمد علی بن محمد حسن اردکانی. – شرح محمد عـلی بـن غـانم. – شرح سید محمد عصار. -المـواهب السـنیه فـی شرح شرح الدره الغرویه، سید محمود بروجردی (م: ۱۳۰۰). – ارشاد الانظار فی تتمیم کشف الاسرار، هادی بن عبدالرحیم کرمانشاهی. – شرح هادی بن عـباس (مـ: ۱۳۶۱).
محتوای «الدره النـجفیه» سید بحر العلوم تنها به بحث در دو باب از ابـواب فـقه پرداخته استیکی طهارت و دیگری صلوه تا پایان نماز طواف. در باب «طهارت» مباحث زیر به نظم در آورده شده است: آبـها، طـریق پاک شـدن آب، آب مضاف، حکم آب مشتبه، اغراض وضوء، اسباب وضو، احکام تـخلی، واجبات وضو، شرایط وضو، مستحبات وضو، وضوی جبیره، احکام خلل در وضو، کیفیت غسل و احکام آن، مستحبات غسل، جـنابت و احـکام آنـ، حیض، نفاس، استحاضه، احکام مس میت، تیمم، چیزهایی که تیمم بـر آنـها صحیح است، کیفیت تیمم، احکام تیمم، نجاسات، حکم متنجس، چگونگی تطهیر با آب، کیفیت تطهیر بـا غـیر آبـ، آنچه گمان میرود پاک کننده است، مسح، ترشح، زائل کردن چرک و آلودگی از بدن، احـکام ظـروف، احـکام اموات، تشییع جنازه، غسل میت، مستحبات غسل میت، حنوط، تکفین، نماز میت، احکام دفـن، تـعزیه بـر میت و …
کتاب طهارت اینگونه آغاز شده است:
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۶۰)
الماء ما سمی ماء مطلق
فضلا علی الناس طهورا خلق
وانما ینجس لو تغیر
من نـجس حـل به فغیرا
فی لونه اثر او فی الریح
او طعمه حسا علی الصحیح
او کان دون الکر راکـدا وقد
لاقاه شـیء نـجس وان ورد
وما علا فکان فوق الوارد
فهو علی الطهر بقول واحد
در باب «صلوه» مباحث زیر به نظم کـشیده شـده: نماز یومیه، وقت، قبله، مکان نمازگزار، محل سجده، نماز در مشاهد مشرفه، لباس نـمازگزار، اذان و اقـامه، تـکبیره الاحرام، قیام، رکوع، سجده، سجده شکر، سجدههای قرآن، قرائت، تشهد، سلام، ترتیب، موالات، مستحبات نـماز، مـکروهات و موانع قبول، مبطلات نماز، کارهایی که در حین نماز جایز است، نماز جـمعه، نـماز عـیدین، نماز آیات و نماز طواف. کتاب «صلوه» اینگونه آغاز میشود:
ان الصلوه هی افضل القرب
واکمل الطاعات طرا واحـب
عمود هـذا الدیـن والعنوان
لسایر الاعمال والمیزان
ان قبلت فغیرها بها قبل
وان ترد رد کل ما عمل
فی العقل بان فـضلها والنقل
من الکـتاب ووصایا الرسل
وفی النصوص عن ائمه الهدی
فی فضلها ما لیس یحصی عددا
اگر چه منظومه سید، فقه استدلالی نـیست، امـا گاه به اقوال و دلیل آنها اشاره میکند. مثلا در بحث جواز یا عـدم جـواز اقامه نماز جمعه در عصر غیبت، سه قـول را هـمراه بـا دلیلشان ذکر میکند: ۱ . حرمت، به دلیل فـقدان شـرط اقامه نماز جمعه در عصر غیبت. ۲ . جواز، به دلیل وجود نص بر
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۶۱)
جواز اقامه. ۳ . وجـوب عـینی، زیرا آنچه در مورد نماز جـمعه وارد شـده، مطلق است.
سپس نـاظم، قـول دوم را قـبول میکند، زیرا اطلاق ادلهای که وجـوب عـینی نماز جمعه از آنها استفاده میشود، با اجماع مقید شده است; چرا کـه اجـماع اقامه شده بر وجوب عینی نـماز جمعه در زمان حضور مـعصوم(ع). روایـات نیز بر این مطلب دلالتـ دارد و عـقل هم مؤید آن است:
وحکمها فی غیبه الامام ابهم معناه علی الافهام
فقیل بالمنع لفقد الشـرط وقـیل بالاذن لنص یعطی
وثالث عینها واعـتمدا اطـلاق مـا فی فضلها قـد وردا
وقید الاطـلاق بالاجماع علی اشتراط السـید المـطاع
وفی الروایات له شواهد والعقل للنقل هنا معاضد
واوسط الاقوال فیه الاوسط والاجتهاد فی الامام احوط
از جـمله ویـژگیهای منظومه سید، این است که در لابـهلای احـکام فقهی، بـه مـناسبت بـه بیان مطالب اخلاقی نـیز پرداخته است مثلا در بحثی تحت عنوان «جنائز» چنین مینگارد:
لا تنس ذکر هادم اللذات ان لم تجئه فهو جـاء آت
مت قـبل موت فهو الحیوه ما اهون المـوت عـلی مـن مـاتوا
«نابود کـننده لذات (مرگ) را فراموش نـکن اگـر تو سراغ آن نروی، مرگ سراغتخواهد آمد» «قبل از مردن بمیر که آن خود، زندگانی است. مرگ چه آسـان اسـت بـرای آنان که قبلا مرده باشند». همچنین پیـرامون قـرائت «ایـاک نـعبد وایـاک نـستعین» چنین میسراید:
فقه اهل بیت » شماره ۱۰ (صفحه ۲۶۲)
تلهج فی ایاک نستعین وانت غیر الله تستعین
ینعی علی الباطن حسن ما علن ما اقبح القبیح فی زی حسن
حسن له الباطن فوق الظاهر واعبده بالقلب النقی الطاهر
وتب الیـه وانب واستغفر وسدد الطاعه بالتفکر
وقم قیام المائل الذلیل ما بین ایدی الملک الجلیل
واعلم اذا ما قلت ما تقول؟ ومن تناجی ومن المسئول؟
«ایاک نستعین» را بر زبان جاری میکنی و حال آنکه از غیر خـدا کـمک میخوهی؟ ظاهر نیکوی او (ریا) خبر از مرگ باطنش میدهد. زشت در لباس زیبا وه که چه زشت است علاوه بر ظاهر، باطن را نیز نیکو گردان و خدا را با قلبی پاک عبادت کن بـه سـوی خداوند توبه و انابه و استغفار کن و طاعت را با تفکر ، محکم ساز در مقابل پروردگار بزرگ، خاضعانه بایست هنگامی که سخن میگویی متوجه باش که چـه مـیگویی و با کی مناجات میکنی و از چـه درخـواست داری؟ امید است این اثر ارزشمند، همانند گذشته، موقعیت و جایگاه خود را باز یابد و بیش از پیش مورد استفاده قرار گیرد.
خرداد ۱۳۹۵