خانه / بایگانی/آرشیو برچسب ها : کتابسوزی

بایگانی/آرشیو برچسب ها : کتابسوزی

بررسی کتابسوزی خوارزم

کتاب سوزی

شهید مطهری نقل مربوط به کتابسوزی خوارزم را نقد کرده است: «آنچه ابوریحان نقل کرده، اولًا مربوط به خوارزم و زبان خوارزمى است نه به کتب ایرانى که [به‏] زبان پهلوى یا اوستایى بوده است. و ثانیاً خود ابوریحان در مقدمه کتاب صیدله یا صیدنه که هنوز چاپ نشده، درباره زبان ها و استعداد آنها براى بیان مفاهیم علمى بحث مى‏ کند و زبان عربى را بر فارسى و خوارزمى ترجیح مى‏ دهد و مخصوصاً درباره …

بیشتر بخوانید »

کتابسوزی مسلمانان

پرویز رجبی

از سخنان دکتر پرویز رجبی «در مورد کتابخانه ها و کتابسوزی با توجه به نظام کاستی و طبقه بندی در مورد تحصیل، نباید این اتفاق را باور کرد. تازه در کنار آن با توجه به خط پهلوی شکسته ی ۱۱ حرفی هیچ آثاری نداشتیم. می گویند: فلان کتابخانه ۱۱ روز می سوخته. با توجه به جنس کتاب و کاغذ و نهایتاً در آن زمان پوست، آتش سریع می سوزاند و نمی تواند ۱۱ روز بسوزد. امروز …

بیشتر بخوانید »

کتابسوزی در ایران به دست مسلمانان

کتاب سوزی

به قلم شهید مطهری نبود کتابخانه ای برای آتش زدن این پزشک محترم که مانند عده اى دیگر طوطى وار مى گویند: «فاتحین عرب کتابخانه ملى ما را آتش زدند و تمام تأسیسات علمى ما را بر باد دادند»، بهتر بود تعیین مى فرمودند که آن کتابخانه ملى در کجا بوده؟ در همدان بوده؟ در اصفهان بوده؟ در شیراز بوده؟ در آذربایجان بوده؟ در نیشابور بوده؟ در تیسفون بوده؟ در آسمان بوده؟ در زیر زمین بوده؟ …

بیشتر بخوانید »

۲۱ هزار احمد یک چشم کله پز در هرات! / کتابسوزی اسکندریه به دست مسلمانان

به قلم شهید مطهری «در متن قصه (کتابسوزی اسکندریه به دست مسلمانان فاتح) آمده است که پس از آنکه دستور خلیفه به نابودى کتابها رسید، عمرو کتابها را به حمامهاى اسکندریه تقسیم کرد و تا مدت شش ماه خوراک حمامهاى اسکندریه بود، و با توجه به اینکه اسکندریه در آن وقت بزرگترین شهر مصر و یکى از بزرگترین شهرهاى جهان آن روز بوده است و خود عمرو در گزارشى که با اعجاب فراوان براى خلیفه از این …

بیشتر بخوانید »

نقد سخن ابن خلدون در مورد کتابسوزی در ایران

کتاب سوزی

به قلم شهید مرتضی مطهری شهید مطهری به نقل ابن خلدون در مورد کتابسوزی در ایران اینگونه پاسخ می دهد: «اگر به اصل عبارت ابن خلدون مراجعه نکنیم و به نقل پورداود در یشتها که آقاى دکتر معین از آنجا نقل کرده ‏اند اعتماد کنیم، باید بگوییم ابن خلدون که خود یک مورخ است و او را با عبد اللطیف که صرفاً یک طبیب است و مى‏ خواسته سفرنامه بنویسد یا ابوالفرج که او نیز طبیب …

بیشتر بخوانید »