خانه / شخصیت ها / شاعران (پەڕە 2)

شاعران

امام حسین(ع) از زبان اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

علّامه محمّد اقبال لاهورى (درگذشت: ۱۳۵۷ ق) درباره امام حسین(ع) چنین گوید:  … آن شنیدستى که هنگام نبرد     عشق با عقل هوس پرور ، چه کرد؟  آن امام عاشقان ، پورِ بتول               سَرو آزادى ز بُستان رسول  اللَّه اللَّه باى بسم اللَّه ، پدر               معنى ذبحِ عظیم آمد پسر  بهر آن شه زاده خیر الملل               دوش ختم المُرسلین ، نِعمَ الجمل  سرخ رو ، عشق غیور از خون او                    سرخىِ این مصرع از مضمون او  در …

بیشتر بخوانید »

دوازده امام شیعه از زبان مولوی

جلال الدین محمّد بن بهاء الدین محمّد ، مشهور به مولانا و مولوى (درگذشت: ۶۷۲ق) در ابیاتی از امامان شیعه نام برده و تجلیل کرده است. بخشی از آن: شاهم على مرتضى، بعدش حسن نجم سما خوانم حسین کربلا، اللَّه مولانا على آن آدم آل عبا، دانم على زین العباد هم باقر و صادق گُوا، اللَّه مولانا على موسى کاظم هفتمین، باشد امام و ره نما گویم على موسى الرضا، اللَّه مولانا على موسى تقى آى …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه دکتر مهرداد بهار در مورد عقیده فردوسی

فرستنده: مرتضی رمضان پور دکتر مهرداد بهار نویسنده پژوهشگر و اسطوره شناس نامدار ایرانی، در باره عقیده و مذهب فردوسی می نویسد: «ظاهرا فردوسی مسلمانی شیعه مذهب و در اعتقادات خود انسانی مومن بوده است». جستاری چند در فرهنگ ایران،ص۱۵۷ فروردین ۱۴۰۰

بیشتر بخوانید »

امام علی(ع) از زبان اقبال لاهوری / مُسلِم اوّل ، شه مردان ، على

اقبال لاهوری

علّامه محمّد اقبال لاهورى (درگذشت: ۱۳۵۷ ق) امام علی(ع) را اینگونه ستوده است: مُسلِم اوّل ، شه مردان ، على عشق را سرمایه ایمان ، على از ولاى دودمانش زنده ام در جهان ، مثل گُهَر تابنده ام نرگسم وارفته نظّاره ام در خیابانش چو بو آواره ام زمزم ار جوشد ز خاک من ، از اوست مِى اگر ریزد ز تاک من ، از اوست خاکم و از مهر او آیینه ام مى توان دیدن …

بیشتر بخوانید »

واژه های عربی در شاهنامه

فردوسی شاهنامه

به قلم استاد ابراهیم کثیریان جناب آقای ابراهیم کثیریان بخشی از واژه های عربی در شاهنامه را نشان داده و تعداد اینگونه کلمات بیش از اینهاست. امید که دیگر کامنتی دریافت نکنیم که فردوسی از کلمات عربی استفاده نمی کرده: جهان سربه سر حکمت و عبرت است / چرا بهره ما همه غفلت است * به چشمش همان خاک هم سیم وزر / کریمی بدو یافته زیب و فر * همیشه من آباد با تاج و …

بیشتر بخوانید »

امام علی(ع) از زبان مولوى / از على آموز اخلاص عمل

جلال الدین محمّد بن بهاء الدین محمّد ، مشهور به مولانا و مولوى (درگذشت: ۶۷۲ق) در مدح امام علی(ع) چنین سروده است: از على آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزّه از دَغَل در غزا بر پهلوانى دست یافت زود شمشیرى برآورد و شتافت او خَدو انداخت بر روى على افتخار هر نبى و هر ولى او خَدو انداخت بر رویى که ماه سجده آرد پیش او در سجده گاه در زمان ، انداخت شمشیر …

بیشتر بخوانید »

از شاعر زرتشتی توران شهریاری در مدح امام حسین(ع)

توران شهریاری

ز جان گذشت که حق باز درجهان ماند ندای حق طلبی گرم و جاودان ماند که مرگ در ره حق آرمان زندگی است بزیر بار ستم زندگی چو بندگی است گذشت بهر حقیقت زخویش و خویشاوند براه حق بگذشت از برادر و فرزند سرود ناب ترین شعر استقامت را حماسه همه یاران راست قامت را که بهر مردم مظلوم و تشنه باران شد اثرگذارترین شعر روزگاران شد حسین سرخ ترین لاله بهاران است خروش تندر و …

بیشتر بخوانید »

آیا فردوسی زرتشتی بود؟

فردوسی شاهنامه

به قلم حامد شادفر یکی از اشخاصی که در اوستا و متون زرتشتی، فراوان ستایش شده گشتاسب است. در ویسپرد اوستا بخشی با عنوان «آفرین پیامبر زرتشت» هست که درود و آفرین و آرزوی نیک است از زبان زرتشت خطاب به گشتاسب. (اوستا، جلیل دوستخواه، جلد دوم، صفحه ۱۰۴۵) چهار بار فقط در گاتها ستایش شده. در هات ۵۱ بند ۱۶، زرتشت گشتاسب را شهریار مزدا پرست و پیرو منش پاک و راستی می شمارد. و …

بیشتر بخوانید »

امام علی(ع) از زبان نظامی گنجوی

نظامی گنجوی

حکیم نظامى گنجوى (شاعر قرن ششم و هفتم هجری) حضرت علی(ع) را در قالب شعر، چنین ستوده است: ز بعد معرفتِ کردگار لم یزلى نبى شناسم و آن گه على و آل على خداست آن که تعقّل نمودن کُنهش بُرون نهاده قدم از حدود محتملى نبى است آن که بُود در مدارس تحقیق برى کتاب کمالش ز نکته جدلى على است آن که گدازد ز برق لمعه تیغ حسود را، که کند نقد بوتراب على منبع: …

بیشتر بخوانید »

امام حسین(ع) از زبان کسایی مروزی / پیوسته آفرین کن، بر اهل بیت زهرا

کسائی مروزی

ابو الحسن مجد الدین کسائى مروزى (قرن چهارم هجری) در ابیاتی  در باره امام حسین(ع) چنین سروده است: بیزارم از پیاله ، وز ارغوان و لاله ما و خروش و ناله ، کُنجى گرفته مأوا هم نگذرم سوى تو، هم ننگرم سوى تو دل ناورم سوى تو، اینک کنم تبرّا [۱] دست از جهان بشویم ، عزّ و شرف نجویم مدح و غزل نگویم ، مقتل کنم تقاضا میراث مصطفى را ، فرزند مرتضى را مقتول کربلا …

بیشتر بخوانید »