خانه / شخصیت ها / موبدان / دیگر موبدان / توجیه غیر قابل قبول در مورد موروثی بودن موبدی
موبد مهربان فیروزگری

توجیه غیر قابل قبول در مورد موروثی بودن موبدی

به قلم مدیر سایت
یک ایراد اساسی به زرتشتی ها این است که تنها کسی می تواند موبد شود که پدرش موبد بوده باشد و در غیر این صورت اگر شخص از همه جهات هم لایق باشد، مجاز نیست به مقام موبدی برسد.
موبد مهربان فیروزگری در پاسخ به این ایراد، جوابی غیر منطقی داده است. سخن او در یک مصاحبه:

«به نظر شما موروثی بودن موبدی نوعی تبعیض نیست؟
ببینید نمی توان به آن تبعیض گفت در قدیم این کار بسیار مشکل و تخصصی بوده است و هر کسی از عهده آن برنمی آمده است، تخصص و تجربه خانوادگی در این کار مهم بوده است از طرفی از زمان  پیامبرمان اشوزرتشت اعضای انجمن مغان موبدان بوده اند که پیوسته موبدزاده و همگی  متخصص امور دینی بوده اند.»

اولا، این حرف موبد فیروزگری درست نیست که مقام موبدی به قدری دشوار بوده که تنها افرادی می توانستند به آن بپردازند که تجربه ی خانوادگی داشته باشند. مگر فقط موبدی کاری سخت بوده؟ این همه علوم را سراغ داریم که بسیار دشوارند. چرا در مورد آنها نمی گویید که نیاز به تجربه ی خانوادگی دارند؟!

ثانیا، به فرض که موبدی در گذشته نیازمند تجربه ی خانوادگی بوده اما امروزه که این همه راه های کسب دانش وجود دارد اگر زرتشتی ای علامه ی دهر هم بشود حق ندارد موبد شود؟!

ثالثا، از کجا به دست آوردید که مقام موبدی از زمان زرتشت، موروثی بوده؟ زرتشت که معلوم نیست در کدام هزاره می زیسته، چگونه می توان از عصر او اطلاعات به دست آورد؟

همچنین ببینید

لزوم اخراج آریایی ها از ایران! / آریایی ها نیز به ایران مهاجرت کرده اند

به قلم مدیر سایت خواسته ی ایران پرست های افراطی، اخراج غیر آریایی ها ـ …

۴ نظر

  1. این ازدرستی وصحت دین زرتشت است زیرا از بوجود آمدن دزدان ودروغگویان وحریصان قدرت جلوگیری میکند هماعیبی که الان درجامعه ایران واسلام رایج است.

  2. با سالم ؛ به قلم شهید مطهری و از مقاله خودمان :

    اجتماع آنروز ایران – زمان ساسانیان – یک اجتماع طبقاتی عجیبی بود با همه عوارض و آثاری که در اینگونه اجتماعات هست ، تا آنجا که حتی آتشکده های طبقات مختلف با هم فرق داشت ،فرض کنید که میان ما مساجد اغنیا از مساجد فقرا جدا باشد چه روحی در مردم بیدار میشود ؟! طبقات بسته بود ، هیچکس حق نداشت از طبقه ای وارد طبقه دیگر بشود ، کیش و قانون آنروز هرگز اجازه نمی داد که یک کفش دوز و یا کارگر بتواند با سواد بشود ، تعلیم و تعلم تنها در انحصار اعیان زادگان و موبد زادگان بود دین زرتشت در اصل هر چه بود ، به قدری در دست موبدها فاسد شده بود که ملت باهوش ایران هیچگاه نمی توانست از روی صمیم قلب به آن عقیده داشته باشد و حتی آنچنانکه محققین گفته اند اگر هم اسلام در آنوقت به ایران نیامده بود مسیحیت تدریجا ایران را مسخر میکرد و زرتشتی گری را از میان میبرد . روشنفکران و باسوادان آن روز ایران ، و همچنین مراکز علمی و فرهنگی ایران آنروز را مسیحیان تشکیل میداده اند نه زردشتیان . زردشتیان آنچنان دچار غرور و تعصبهای خشک و سنتهای غلط بودند که نمی توانستند درباره علم و فرهنگ و عدالت و آزادی بیندیشند . و در واقع مسیحیت بیش از زردشتی گری از ورود اسلام به ایران زیان دید ، زیرا زمینه بسیار مناسبی را از دست داد .
    منبع : خدمات متقابل اسلام و ایران ؛ نویسنده : شهید مرتضی مطهری ؛ چاپ هشتم ؛ صفحه ۹۹
    خواندن کتاب فوق به هر ایرانی توصیه میشود . ( ببخشید اگر طولانی شد ) .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code