خانه / ایران / ایران باستان / حرمت کعبه در نظر ایرانیان باستان

حرمت کعبه در نظر ایرانیان باستان

نام گذاری زمزم
کعبه نزد ایرانیان قدیم (پیش از اسلام) از قداست ویژه‌اى برخوردار بود، ایرانیان باستان، به احترام کعبه به زیارت بیت الله الحرام مى‌رفتند و بر آن طواف مى‌بردند. حتی (بنا بر یک نظر) چاه زمزم به این علت زمزم نامیده شد که مردمان فارس به گرد این چاه زمزمه می‌کردند (و دعا می‌خواندند). حتی یک شاعر عربِ پیش از اسلام، به صراحت چنین سرود:

زَمزَمت الفُرسُ عَلَى زَمزَمِ
وَ ذلکَ من سالَفَهَا الأقـدَمِ

یعنی «ایرانیان بر گرد چاه زمزم، زمزمه کردند و این از زمان‌های قدیم بوده است». منابع متعدد تاریخی این موضوع را بیان کرده اند.[۱]

زیارت و طواف کعبه از سوی ایرانیان
بعد از ظهور اسلام یکى از شاعران ایرانى به زبان عربی چنین گفته است:

و ما زلنا نحج البیت قِدْما
و نُلْقى بالاَبٰاطح اَمیناً

و ساسانُ بنُ بابَک سارَ حَتّى
أتى البیت العتیق بأصْیَدینا

وطٰافَ بِه و زمزم عند بئر
لاسماعیلَ تَروْى الشّار بینٰا

یعنی «ما از زمان‌هاى پیش کعبه را حج مى‌گزاردیم و در آن سرزمین ایمن بودیم و ساسان همراه با دلیران ما راه پیمود تا به بیت‌العتیق رسید و کعبه و زمزم را طواف کرد، آن چاه را که از اسماعیل است و نوشندگان را سیراب مى‌کند.»[۲] به موجب این اخبار، ایرانیان صدر اسلام افتخار مى‌کردند در عصرى که مشرکان جزیره العرب کعبه را با بت‌هاى خود آلوده کرده زشت‌ترین گناهان را در مطاف و مسجدالحرام مرتکب مى‌شدند، به زیارت حج مى‌رفتند و هدایایى به کعبه تقدیم مى‌داشتند.

اهدای یکی از بزرگان ایران به کعبه
در روایات اسلامى راجع به حفر چاه زمزم به وسیلۀ عبدالمطلب آورده‌اند که چاه زمزم مدت‌ها از دسترس مردم خارج شده بود، لذا وقتى عبدالمطلب زمزم را دوباره حفر کرد، دو آهوى طلا و چند شمشیر و زر بسیار به دست آورد که یکی از بزرگان ایران به حرم کعبه اهدا کرده بود و عبدالمطلب نیز درب کعبه را با آن‌ها ساخت.[۳]

پی‌نوشت:
[۱]. أبو الحسن علی بن محمد بن حبیب الماوردی، أعلام النبوه، بیروت: دار الکتاب العربی، ۱۹۸۷. باب ۱۸، ص ۲۱۵. و ابن المطهر، البدء والتاریخ (نسخه موقع الوراق)، ص ۲۱۱. و ابوالحسن علی بن الحسین المسعودی، مروج الذهب (نسخه موقع الوراق)، ج ۱، ص ۱۳۰. و محمد بن عبد المنعم الحِمیری، الروض المعطار فی خبر الأقطار، بیروت: مؤسسه ناصر للثقافه، ‌۱۹۸۰، ص ۲۹۳. و یاقوت بن عبد الله الحَمَوی، معجم البلدان، بیروت : دار الفکر، ج ۳، ص ۱۴۸.
[۲]. یاقوت بن عبد الله الحموی، همان، ج ۳، ص ۱۴۸.
[۳]. علی قاضی عسکر، حج در اندیشه اسلامی، تهران: نشر مشعر، ١٣٨۴. ص ۹۳-۹۴

منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب

مهر ۱۳۹۴

همچنین ببینید

وضعیت علمی ایران باستان

از زبان دکتر علی شریعتی در کنفرانس های [حسینیه] ارشاد نشان داده‌ ام که اصولاً …

۲۰ نظر

  1. در خانه کعبه هفت بت وجود داشتند که اعراب برای احترام به آنها ، هفت بار کعبه را طواف میکردند و این روند تا به امروز وجود دارد ؛
    لات، عزی، اسافه، نائله، منات، هبل و الله (ال ـ اله)
    که الله بزرگتر و محترمتر از شش بت دیگر بود و دو بت دیگر یکی در صفا و دیگری در مروه که اعراب طبق رسومات فاصله بین این دو بت را پیاده طی میکردند.
    اعراب هم اسامی بچه های خود را عبدالعزی یا عبدالمنات یا عبدالله میگذاشتند مثل محمد بن عبدالله .
    لات، منات و عزی دختران الله محسوب می‌شدند و به عنوان شفیعانی برای نزدیکی به الله پرستش می‌شدند. این سه‌ بت به شکل سنتی «بنات الله» نامیده می‌شدند.
    چون محمد در مدینه دشمنی خونین با قبایل یهود پیدا کرد ، قبله مشترک مسلمین را با یهودیان از بیت المقدس به کعبه یعنی همان بتخانه تغییر داد با همان رسومات زیارتی اعراب جاهلی قبل از اسلام که هم خانه خدا را تغییرداده باشد و هم مکه را مکان درآمدی هنگفت از زائرین سازد.

      • الله بت هست. البته الله همان هبل است. گفته این کاربر با نام خرافات ستیز رو اصلاح می کنم. الله بت جداگانه از هبل نیست. همان هبل است. هبل نام بتش بوده و الله (ال + اله) و ال به دلیل معرفه کردن اله به آن اضافه شده اسم علم هست. اله هم به معنی خدا یا ایزد هست (نوع مذکر). در نتیجه طبق یافته های باستان شناسی از فلسطین در سال ۱۹۵۰ بت هبل به همراه سایر بت های مهم کشف شده که قبل از آن الله را در تمام منابع خارجی خدای ماه می نامیدند (قبل از اسلام) چون بر روی سینه هبل عکس هلال ماه است. همچنین بتی دیگر در کنار او است که دو دست به حالت قنوت حکاکی شده و بالای آن دقیقا آرم لله وسط پرچم خودمان (ایران) حکاکی شده .دو دست قنوت کرده در حال پرستش الله است.
        هبل در لغت نامه دهخدا به شکل انسانی توصیف شده که دست راستش شکسته است و دقیقا بت کشف شده از فلسطین هم پیکره انسان (مرد) که بر روی صندلی نشسته و دست راستش دارای شکستگی است.
        ماه در اسلام به فراوانی یاد شده و همه جای اسلام از ماه در موارد بسیاری استفاده می شود. مثلا شروع و پایان ماه رمضان با ماه شناسایی می شود.
        مناره های مسجد ، گنبدهای مکانهای اسلامی دیده می شود به فراوانی.
        از شق القمر توسط محمد در اسلام صحبت شده است که باز اهمیت ماه را در اسلام نشان می دهد.
        ماه های قمری بر اساس ماه تنظیم شده اند.
        پرچم کشورهای اسلامی آرم هلال ماه را دارند از جمله پرچم ایران که در کلمه الله از سمبل هلال ماه استفاده شده است.
        در بین بابلیان هم کتیبه ای هست که الله به همراه سه دخترش لات و منات و عزی حکاکی شده است که دختران در حال رقصند. همینطور در بین اعراب هم سه بت فوق بنات الله نامیده می شدند. دقیقا در تصویر بابلیان نیز الله بر روی صندلی نشسته است درست مثل بت هبل که بر روی صندلی نشسته است.
        در سوره نجم آیات نوزده تا بیست و سه محمد حتی انکار نمی کند که اینها دختران الله هستند و با مشرکان صرفا بر سر اینکه چرا برای الله دختر قائل شده اند نه پسر در حالیکه خودشان پسر دارند چانه میزند. یعنی محمد خودش مشرک نبوده یعنی برای الله شریک قائل نشده ولی بت پرست بوده خودش چون بت الله یا همان هبل را می پرستیده و هبل توسط جدش خزیمه در کعبه نصب شده است. محمد هرگز بت ها را نشکست. هبل بت خانواده او بوده که اعراب آن را الله صدا می زدند. مثلا به نام پدر محمد دقت کنید که هست عبدالله یعنی بنده یا خادم الله. در حالیکه عبد المطلب نام دیگر فرزندانش را عبد المنات ، عبدالعزی نامگذاری کرده است. قبل از اسلام اعراب و حتی خانواده محمد برای بت هایشان از بین فرزندانشان خادم یا بنده تعیین می کردند و عبدالمطلب پدر محمد را خادم الله کرده است یا همان هبل بت بزرگ کعبه. برای همین گفته الله اکبر یعنی بت بزرگ فقط قابل تکریم است و نباید برای او فرزندی قائل شد یا شریک قرار داد. این را همه جای قرآن می گوید. نه زاده شده و نه می زاید . منظورش همان دختران الله هستند.
        تمام عکس های این بت ها در اینترنت موجود است. حال چطور می گویید الله بت نیست؟ محمد خودش را رسول یا فرستاده آن بت میداند و صرفا در تمام آبات گفته لا اله الا الله و یکتا کرده بت الله را اما این بدان معنی نیست که او خدایی دیگر را فرض داشته است. او همان بت خودشان هبل یا الله را ستایش می کرده. هیچ کدام از بت ها را نیز نشکسته است.
        پس نتیجه اینکه الله همان هبل است و الله بت بوده.

        • سلام این کامنت پر از اشتباه است.
          اول:در تورات آمده بعضی از بنی اسرائیل بتی به نام بعل را میپرستیدند قرآن هم این موضوع را تایید کرده است.
          دوم:به احتمال زیاد نام بعل بعد ها به هبَل تغییر پیدا کرده است.
          حالا دیگر نیازی نیست که نتیجه های عجیب غریب بگیریم.
          اعراب قبل از اسلام به الله اعتقاد داشتند حتی مراسم حج را هم برگزار میکردند ولی الله آن ها بت بود که پیامبر با این موضوع مخالف بود.
          اگر در اسلام الله همان بتی است که قبل از اسلام پرستیده میشد پس چرا در کتاب قرآن آمده (لن ترانی یا موسی)به اعتقاد شما قرآن ساخته پیامبر است و وحی نیست پس اگر پیامبر خودش گفته لن ترنی یا موسی و گفته این حرف قرآن است چرا گفته خدا دیده نمیشود درحالی که خودش اعتقاد داشته خدا بت است (که نیست و این یک نتیجه گیری تخیلی بود که شما گرفتید)

      • به نظر می آید یکی از بت ها از هفت بت مناف باشد به جای الله. چون الله به معنی خداست. خدایی که شناخته شده برای اعراب بوده (الله برای عربها شناخته شده بوده که ال گرفته. این بخوبی از متن صلح حدیبیه مشخص است). بت پرستان برای همه بت ها از اله (مذکر) یا الات (مونث) استفاده می کردند که به معنی ایزد یا خداست ولی به آنها ال نداده اند تا از الله متمایز شوند چون الله را در رتبه اول قرار میدادند. حتی برای این الله سهم زراعتی از محصولات خود مشخص می کردند در سوره انعام آیه ۱۳۶. ولی برای هبل که از همه مهمتر بوده از اسم خاص الله استفاده می کردند.
        محمد تمام ویژگی های این بت را به الله ذهن خود داده و تمام ویژگی ها این بت و آن بت قنوت کرده را وارد نماز کرده است. پس محمد خود را در ذهن خودش رسول این بت میدانسته. این لینکی که شما گذاشتین و نوشتین غیر قابل رویت که ترجمه درستی برای لاتدرک الابصار نیست. ترجمه این میشه اینطوری چشمها درکش نمی کنند. معنیش این نیست که دیده نمی شود.

        • مدیر سایت

          http://www.raherasti.ir/5854
          به دلیل طولانی بودن نوشته شما، موفق به خواندن همه اش نشدم. در آخر نوشتید که معنای لاتدرکه الابصار چیز دیگره.
          با لن ترانی با موسی (ای موسی، هرگز مرا نمی توانی ببینی) چه می کنید؟
          و نیز آیات دیگر که در لینک بالا آوردم

  2. سه پاسخ می توان داد.
    اول اینکه باید اثبات شود که قرآن پیش از محمد وجود نداشته است. یا کتابی مشابه قرآن نبوده است پیش از محمد. بسیاری از قسمتها از محمد می تواند باشد و با شخصیتش هم جور در می آید. اما در لینک زیر چند مورخ ادعا کرده اند قدیمی ترین قرآن با احتمال زیاد قبل از محمد نوشته شده است. در نتیجه این آیات که با شیوه زندگی محمد و پدرانش و اجدادش متناسب نیستند به همان احتمال اصلا از زبان محمد نیستند.

    https://iqna.ir/fa/news/3354527/%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%85%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D9%84%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

    دوم اینکه در کتابهای عهد عتیق خدا با یهو در زبان عبرانی بیان شده که در انگلیسی هم lord ترجمه می شود و در قرآن رب است. در هیچ دینی خدا با نام Allah معرفی نشده است. چرا خدای محمد به یکباره الله می شود؟
    هر چند که خود ادیان دیگر هم قبال بحث هستند ولی حداقل انجیل تورات را پذیرفته و همگی یهو می خوانند خدا را اما اسلام خیر.
    در نتیجه الله هیچ ربطی به خدای غیبی (از دید خداباوران و نه از دید آتئیست ها) ندارد.
    لن ترانی و این آیه سوره اعراف با کمی تفاوت در کتاب عهد عتیق وجود دارد.

    ۱۹خداوند فرمود من شکوه خود را از برابر تو » :
    عبور می دهم و نام مقدس خود را در حضور تو ندا
    می کنم . من خداوند هستم و بر هر کس که بخواهم
    رحم و شفقت می کنم . ۲۰ من نخواهم گذاشت چهره ء
    مرا ببینی، چون انسان نمی تواند مرا ببیند و زنده
    بماند. ۲۱ حال برخیز و روی این صخره ، کنار من
    بایست . ۲۲ وقتی جلال من می گذرد، تو را در شکا ف
    این صخره می گذارم و با دستم تو را می پوشانم تا از
    اینجا عبور آنم ؛ ۲۳ سپس دست خود را برمی دارم تا
    «. مرا از پشت ببینی، اما چهره ء مرا نخواهی دید

    ما به اینا می گوییم کپی پیست. طبق فرض اول، این کتاب قرآن اگر قبل از محمد باشد و سپس تغییر داده شده باشد دیگر این آیات از کتاب عهد عتیق به این کتاب قبل از محمد وارد شده و هیچ کدام حرف های خود محمد نیست مگر آن آیاتی که با شخصیت او تطابق دارد و با زندگی او و اعراب متناسب است.

    سومین دلیل اینست که قرآن در زمان خود محمد نوشته نشده (طبق برخی روایات که خود مسلمانان اختلاف نظر باهمدیگر دارند) و این هم ورود و استفاده از کتابی دیگر را قوت می بخشد که قرآن ترکیبی از کتاب قبل از اسلام و حرفهای محمد و آنچه سیاست اعراب بوده وارد قرآن شده.

    • این حرف ها خنده دار است در قرآن چهار بار نام محمد آمده است در آیه ۱۴۴ سوره آل عمران آمده (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین)(محمد جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و در گذشتند آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت…)توجه گنید آیا اگر او درگذشت دارد درمورد آینده حرف میزند پس حضرت محمد هنوز زنده بوده و قرآن در زمان پیامبر بوده و این آیه این موضع را اثبات میکند درباره قرآن بیرمنگام هم باید بگویم آزمایش نشان داده آن قرآن بین سال های ۵۶۸ تا ۶۴۵ نوشته شده که پیامبر هم بین سال های ۵۷۱ تا سال ۶۳۲ میلادی زندگی میکرده که پس آن قرآن هم باید بین سال های ۶۳۲ تا ۶۴۵ نوشته شده باشد که آن آزمایش نشان داده چون آیه ۱۴۴ سوره آل عمران اثبات میکند پیامبر زنده بوده که قرآن نازل شده.
      نویسنده تورات و قرآن یکی است و آن هم خداست خداوند دارد داستان حضرت موسی را نقل میکند و داستان زندگی حضرت موسی که تغییر نمی کند پس بخش هایی که در تورات زندگی حضرت موسی نقل شده شبیه بخش هایی است که در قرآن آمده (هرچند با هم کلی فرق دارند و آن هم به خاطر تحریف شدن تورات است)دلیلی که خداوند دوباره داستان حضرت موسی را نقل کرد در قرآن این بود که چون یهودیان تورات را تحریف کردند خداوند داستان واقعی را برای مسلمانان گفت و حقیفت را روشن کرد وگرنه ما امروز فکر میکردیم حضرت هارون قوم بنی اسرائیل را بت پرست کرد نه سامری چون این در تورات آمده ولی قرآن آمد و حقیقت را گفت که این سامری بود نه حضرت هارون.

  3. خانم السا شما روحیه پژوهشگری دارید که این نکته جالبی هست
    اما بی دقت هستید !!!
    اولا در مورد لینکی که در بالا در مورد کشف قرآن قدیمی گذاشتید
    در خود لینک گفته شده
    ” آزمایش‌های انجام شده بر روی برگه‌های قرآن یافت شده نشان می‌دهد
    که این برگه‌ها از پوست حیوانی تهیه شده که به احتمال قوی
    در زمان حیات پیامبر(ص) یا کمی پس از آن زنده بوده است ”
    پس خود آزمایشهای علمی اثبات میکنه قدمت این قرآن
    مربوط به قبل از پیامبر(ص) نبوده است !!!
    فقط چند تاریخ دان ادعا کردند که ادعا هم سند نمیشه
    بهش میگن ادعا و قابل استناد نیست !!!
    اما در مورد انتقاد دوم شما نوشتید که :
    ” حداقل انجیل تورات را پذیرفته و همگی یهو می خوانند خدا را اما اسلام خیر. ”
    بله انجیل تورات را پذیرفته ولی یهودیان انجیل تحریف شده را نپذیرفتند
    از جمله یهودیان مبحث توحیدی مسیحیت(تثلیث) را قبول ندارند
    اسلام هم این توحید مسیحیت را قبول ندارد !
    در مورد کلمه الله این که چرا این کلمه در ادیان دیگر نیامده
    این ایراد نیست !
    اسامی خداوند در اسلام بسیار بیشتر از دیگر ادیان است
    و برتری اسلام به دیگر ادیان ابراهیمی
    توجه ای است که به روی توحید داشته !
    اینکه الله هیچ ربطی به خدای غیبی ندارد نظر شخصی شماست
    نه منابع دینی ! قرار نیست تمام کلمات ادیان ابراهیمی دقیقا مثل هم باشه
    چندبار گفتید قرآن حرف های خود محمد نیست
    بله نه قرآن حرف حضرت محمد(ص) هست
    نه انجیل حرف عیسی(ع)
    نه تورات حرف موسی(ع)
    از نظر مسلمین این کتب حرف خداست و فقط پیامبران آنهارا بیان میکنند
    و در انتخاب آیات نقشی ندارند !!!
    در ضمن قرآن تایید کننده انجیل و تورات است که در خود قرآن به این مطلب تاکید شده
    و از طرفی خداوند مسلمین همان خدای مسیحیت و یهودیت است
    و هر سه کتاب از طرف اوست و مسلمین ادیان ابراهیمی را یک دین میدانند
    که ربشه در هم دارند و جدا نیستند
    پس منطقی است که از دیگر کتب ابراهیمی(ع) در قرآن بیاید
    قرآن هم تایید کننده انجیل و تورات است و هم تایید کننده دیگر پیامبران !
    به این نمیگن کپی پیست بهش میگن تایید کردن دیگر کتب ابراهیمی !!!
    کما اینکه برای اینکه ببینند یک کتاب چقدر معتبر است
    یکی ازنکاتی که به آن توجه می کنند این است که
    چند بار در دیگر تحقیقات و کتب به آن استناد شده است !!!
    در کل نقد شما بر اساس احتمالات و نظریات شخصی بود
    نه بر اساس سند و مدرک معتبر و نقد علمی نیست !!!

    • مدیر سایت

      پوستی ممکنه برای قبل از اسلام بوده، اما نوشته ها برای زمان اسلامه. پوست حیوان را قرنها نگه میداشته اند

    • شما به قدمت پوست توجهی نکردید. لطفا بروید نسخه بیرمنگام را ببینید حدود سالش بین چه سالهایی هست. تخمین دانشمندان بین سالهای ۵۶۸ تا ۶۴۵ است. سال تولد محمد ۵۷۰ میلادی است در سال ۶۳۲ میلادی هم فوت شده. یعنی بیشترین درصد تاریخ تخمینی آن قرآن قدیمی بیرمنگام در سالهایی هست که محمد حتی به نبوت هم نرسیده بود. اگر فرض نوشته شدن قرآن بعد از محمد هم درست باشد بین سال ۶۳۲ تا ۶۴۵ فقط سیزده سال زمان هست که این پوست متعلق به آن دوره باشد. یعنی بیشترین زمان تخمینی برای قبل از نبوت محمد است. نظر دانشگاه به اندازه ۹۵ درصد قطعیت دارد. میماند ۵ درصد که آنهم بعدها مشخص تر خواهد شد.
      کسانی که ادعا کرده اند اگر ثابت کنند قرآن برای قبل از محمد است یعنی کل اسلام متزلزل می شود. قبلا هم کس دیگری این ادعا را کرده بود. در ضمن این نسخه فعلا قدیمی ترین شناخته شده یعنی معلوم هم نیست آیا نسخه قدیمی تر از این هم باشد که باستان شناسان کشف نکرده اند. به هر روی بخشی از قرآن قطعا حرفهای خود محمد است. شما برای اثبات وحی اول باید واجب الوجود بودن خدا را اثبات کنید. بدون اثبات اینکه چیزی پذیرفتنی نیست از دینها. حتی دینهای قبلی (مسیح و موسی و ابراهیم و نوح و غیره)
      دینها با علم در تناقضند. با فرگشت در تناقضند .با بیگ بنگ در تناقضند.
      ما هم به اینکه حرفها از یک کتاب دیگه برداشته شده باشه میگیم کپی پیست. چون شما اول باید ثابت کنید اصلا خدایی این جهان را آفریده است. وجود خدا از نظر علم بیگ بنگ ثابت شده نیست. قبل از بیگ بنگ دارک انرژی بوده و بعد از بیگ بنگ به اتم تبدیل شده. دارک انرژی نه در زمان و نه در مکان می گنجیده. چون نه مکان تعریف شده بود نه زمان. هر دو اینها بعد از بیگ بنگ قابل تعریف هستند. اما نکته مهم آنجاست که گفته شده انرژی به ماده تبدیل شده یعنی دیگر اثری یا وجود خارجی از آن دارک انرژی نیست تا زمانیکه دوباره ماده طبق نظریه نسبیت انیشتین به انرژی تبدیل شود. مجموع انرژی جهان ثابت است از نظر یافته های علم فیزیک (قانون پایستگی انرژِی) .قاعدتا هم باید همینطور باشد چون آن دارک انرژی ثابت بوده و بین ذرات کیهانی تقسیم شده پس باید هم مجموع آن ثابت باشد. حال شما به ما بگویید کدام خدا؟؟؟
      حتی اگر دارک انرژی را هم خدا فرض می کردید باز هم الان وجود خارجی ندارد. در تک تک ذرات هستی تقسیم شده است.
      در مورد بت هبل (الله) نظر شخصی نیست. این بتها در فلسطین به نوشته منابع در سال ۱۹۵۰ کشف شده است. بت هبل در دهخدا بخوانید چه شکلی گفته شده است. یک انسان با دست راست شکسته. توجه فرمایید لغت نامه دهخدا در سال ۱۹۳۱ چاپ شده یعنی قبل از پیدا شدن بت های هبل و لات و منات و غیره در اکتشافات باستان شناسی. برای تحلیل بت بودن الله هم موارد زیادی هست که خارج از حوصله این بحث است . اما ما تحلیل آن را در صفحه های خودمان می کنیم در فضای مجازی. در لینک زیر بتها را می بینید و بت هبل یا الله به همراه بت های همکارش که یکی از آنها دقیقا الله بر روی آن نوشته شده و یک دست در حالت قنوت هم بر روی آن سنگ حکاکی شده . دقیقا شکل پرستش مسلمانان.
      https://archive.4plebs.org/x/thread/17419301/
      نام دیگر الله در انگلیسی خدای ماه است. خدای ماه دقیقا از زمان ابراهیم وجود دارد طبق منابع خود یهودی ها.
      در ضمن الله به همراه سه فرزندش لات و منات و عزی در کتیبه های سومریان هم وجود دارد. الله بر روی صندلی نشسته درست مثل بت هبل که بر روی صندلی نشسته است.هلال ماه روی کتیبه سومریان و هلال ماه بر روی سینه هبل. می توانید عکس سومریان و عکس بت هبل و معنی هبل در لغت نامه دهخدا را باهم مقایسه کنید.
      https://archive.4plebs.org/x/thread/17419301/
      https://www.pinterest.com/pin/511369732659604833/
      محمد مردم را به پرستش الله دعوت می کرده . او فقط مخالف شریک قرار دادن برای الله بوده. لا اله الا الله. وگرنه آیات ۱۹ تا ۲۳ سوره نجم قرآن را بخوانید هیچ اثری از مخالفت با بت پرستی در کلام محمد در این آیات نیست. صرفا محمد در این آیات ناراحت از اینست که برای الله دختر قائل شده اند نه پسر. محمد چگونه برای الله ای غیبی فرزند شمرده؟ با توجه به اینکه میدانیم تمام آیات مربوط به محمد شان نزول دارند.
      أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَىٰ آیه ۲۱ سوره نجم

      توحیدی که شما از آن صحبت می کنید همان وحدت الله هست که من انکارش نکردم ولی با این تفاوت که منظور از این وحدت یگانگی بت الله است نه آن الله ای که در ذهن شماست.
      باقی نظرات شما از دید خود شماست نه دیگران. ما با دیدگاه های شخصی شما کاری نداریم به انچه از تاریخ و یافته های باستان شناسی مطالعه می کنیم کار داریم. برای یک خداناباور خدایی نیست. یک خداناباور متریالیست است. پس دید شما با زاویه دید ما خیلی فرق دارد. اما همچنان هیچ دینی وجود خدا را اثبات نکرده است که وحی اش قابل قبول باشد. چیزیکه انسانها نمی بینند و هیچ اثری از آنهم در زندگی نمی یابند.
      ا

      • سلام بنده آیه ای از قرآن را نوشتم که اثبات میکرد قرآن در زمان پیامبر نازل شده اگر قرآن برای قبل از پیامبر است پس چرا در آیه ۱۴۴ آل عمران آمده محمد جز یک پیامبر نیست و…آن زمان که حضرت محمد بدنیا نیامده بوده پس نه این قرآن برای زمان بعد از پیامبر است.
        بله در گذشته بت الله پرستیده میشده ولی پیامبر با همین موضوع مخالف بود چگونه میشود الله بت باشد و طبق آیات قرآن دیده نشود آن چه بتی است که دیده نمی شود نه پیامبر به این خدا اعتقاد داشت خدایی که دیده نمیشود همه جا هست آفریننده همه چیز است و…نه به بت.
        اصلاً نیازی نیست کسی واجب اولجود را اثبات کند اگر واجب اولجود نباشد محال است این جهان شکل میگرفت در کمترین حالت باید بگوییم واجب اولجود ماده است (که نیست چون واجب اولجود دارای شرایطی است که ماده ندارد)نه اینکه منکر بودن واجب الوجود شویم واجب اولجود کاملاً بحثی عقلی است و علوم تجربی نمی توانند این موضوع را رد کنند.

      • با سلام؛ و اما بعد:

        ۱: پیشتر لینکی را قرار دادم که در آن پاسخی کامل به کشیش دکتر رابرت موری پیرامون نظریه بت ا… و ایزد سین و تمدن های سبأ و … داده بود [بنیان گذار این فرضیه رابرت موری است]، لکن استاد فاطمی آنرا پخش نکردند و صلاح دیدم وارد بحث نشوم منتها دیدم شما بدجور علاقه دارید سخنان چندبار تکرار را دوباره تکرار کنید لازم دیدم نکاتی چند را بیان کنم.

        ۲: درباره قرآنی که سخن میگویید پیشتر بحث مفصلی پیرامون آن انجام شده بوده است:
        http://www.raherasti.ir/4716/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2/

        ۳: درباره بت و … نیز بحث مفصلی را با فردی که خود را پگی معرفی میکرد ذیل دو مورد از پست های همین سایت انجام داده ایم و نظرات در دسترس بازدید کنندگان است، لطف کنید ذیل آنها پاسخ دهید البته اگر علمش را دارید چنانچه کپی پست کردن از اینترنت برای باز نشر شایعات تکرار کار امثالهم است.

        https://iqna.ir/fa/news/3362507
        https://iqna.ir/fa/news/3357184

        جناب مدیر سایت، لینکهای فوق نه از وبلاگ بنده است و نه از سایتی که ادمین آن هستم، در همین سایت نیز پیشتر آنرا قرار داده بودم ولی نظر به اینکه خوانندگان ممکن است تازه بازدید کرده باشند و یا بدان آگاه نباشند دوباره قرار میدهم.

        از منتقدین انتظار پاسخی علمی و مستدل به سخنانی که در دو لینک از پژوهشگران این حوزه است و نه تکرار مکررات را دارم که البته چند سال است نتوانسته اند چون نه خود پژوهشگر و دانشمند این حوزه اند و نه افراد گمنامی که به آن استناد میکنند.

      • قایل توجه برادران و خواهران مسلمان
        خانم السا مباحثی را در مورد اسلام مطرح کردند که با حکمت و منطق اسلامی
        در تضاد هست و لازم دیدم برای شما توضیح دهم
        خانم السا بسیار به لغت کپی پیست علاقه دارند !!!
        و همین کپی برداری از افکار دیگران هم وارد اندیشه ایشان شده !!!
        از جمله مبحث خلقت جهان
        چنانچه که می گوید :
        “اول باید ثابت کنید اصلا خدایی این جهان را آفریده است. وجود خدا از نظر علم بیگ بنگ ثابت شده نیست. قبل از بیگ بنگ دارک انرژی بوده و بعد از بیگ بنگ به اتم تبدیل شده. دارک انرژی نه در زمان و نه در مکان می گنجیده. چون نه مکان تعریف شده بود نه زمان. هر دو اینها بعد از بیگ بنگ قابل تعریف هستند. اما نکته مهم آنجاست که گفته شده انرژی به ماده تبدیل شده یعنی دیگر اثری یا وجود خارجی از آن دارک انرژی نیست تا زمانیکه دوباره ماده طبق نظریه نسبیت انیشتین به انرژی تبدیل شود. مجموع انرژی جهان ثابت است از نظر یافته های علم فیزیک (قانون پایستگی انرژِی) .قاعدتا هم باید همینطور باشد چون آن دارک انرژی ثابت بوده و بین ذرات کیهانی تقسیم شده پس باید هم مجموع آن ثابت باشد. حال شما به ما بگویید کدام خدا؟؟؟ ”
        نکته ای را بیان می کنم
        اولا ما در اسلام مبحثی داریم به اسم حکمت اسلامی
        که این مبحث در اندیشه و برداشت مسلمین از جهان نقش مهمی دارد
        دانشمندان غربی علم فیزیک که از حکمت اسلامی بی بهره هستند
        توقع دارند با کشف روابط فیزیکی و پیدا کردن چگونگی شکل گیری جهان
        یعنی از چگونگی شکل گیری سیاره زمین تا چگونگی شکل گیری
        کهکشان راه شیری تا چگونگی تشکیل سیارات و… هرچه به عقب تر بروند
        تا وارد مبحث انرژی و ماده شوند در نهایت توقع دارند
        بطور فرض با کشف هزار گام یا هزار حلقه از سلسله گام های
        تشکیل جهان ، به گام نخستینی یرسند که آن گام نخستین
        آنها را به موجودی مجسم برساند تا اسم آن را خدا بگذارند !!!
        و چون به جنین موجود مجسمی نمیرسند
        و هرچه جلوتر میروند هر حلقه آفرینش را معلول حلقه دیگر می بینند
        لذا وجود خدا را نفی می کنند !!!
        اما در حکمت اسلام جریان نگرش به دنیا فرق دارد
        ۱_ وجود نظم بیانگر وجود خالق است
        تمام تغییر شکل های انرژی قابل محاسبه و فرمول نویسی است
        از آنجا که تبدیل انرژی به حالت های مختلف قابل فرمول نویسی است
        پس نشان دهنده نظم و وجود خالق یعنی خداوند است !!!
        ۲_ حکمای اسلامی بر عکس فیزیکدانان غرب
        توقع دارند که حلقه های آفرینش که چون زنجیری به هم وابسته اند
        معلول حلقه های بالاتر از خود باشد و به حلقه اولی
        که بگوییم از هیچ بوجود آمده نرسیم ؛
        در نتیجه به موجود مجسم و دارای شعور هم نرسیم
        که آنچه علم فیزیک تا به امروز ارایه داده همان باور حکمای اسلامی از جهان است
        یعنی هر حلقه آفرینش معلول حلقه دیگر است
        و حلقه اولی کشف نشده که از هیچ بوجود آمده باشد و معلول حلقه دیگر نباشد
        و به موجود مجسم دارای شعور نرسیدند که آن را عامل خلقت جهان معرفی کنند
        پس باز هم طبق حکمت اسلامی وجود خداوند تایید می شود !!!

  4. و اما خانم السا
    آقای آفر و هادی جواب شما را دادند بنده هم لازم دیدم نکاتی را بیان کنم
    نوشتید که :
    ” شما به قدمت پوست توجهی نکردید. لطفا بروید نسخه بیرمنگام را ببینید حدود سالش بین چه سالهایی هست. تخمین دانشمندان بین سالهای ۵۶۸ تا ۶۴۵ است. سال تولد محمد ۵۷۰ میلادی است در سال ۶۳۲ میلادی هم فوت شده. یعنی بیشترین درصد تاریخ تخمینی آن قرآن قدیمی بیرمنگام در سالهایی هست که محمد حتی به نبوت هم نرسیده بود. اگر فرض نوشته شدن قرآن بعد از محمد هم درست باشد بین سال ۶۳۲ تا ۶۴۵ فقط سیزده سال زمان هست که این پوست متعلق به آن دوره باشد. یعنی بیشترین زمان تخمینی برای قبل از نبوت محمد است. نظر دانشگاه به اندازه ۹۵ درصد قطعیت دارد. میماند ۵ درصد که آنهم بعدها مشخص تر خواهد شد ”
    در نظر قبلیتون یک لینک گذاشته بودند
    اولا در همان لینک نوشته شده
    “” آزمایش‌های انجام شده بر روی برگه‌های قرآن یافت شده نشان می‌دهد
    که این برگه‌ها از پوست حیوانی تهیه شده که به احتمال قوی در زمان حیات پیامبر(ص)
    یا کمی پس از آن زنده بوده است ” شما این قسمت را ندیده بودید؟
    یعنی از نظر علمی حرف شما را نفی میکنه !!! و ثابت میکنه قرآن از نظر علمی قدمتش
    مربوط به قبل از دوره پیامبر(ص) نیست !
    هر چند نویسنده ای که آن مطلب را نوشته بود عنوان درستی را برای مطلبش انتخاب نکرده بود !!!
    در ضمن نوشتید که :
    ” ما با دیدگاه های شخصی شما کاری نداریم به آنچه از تاریخ
    و یافته های باستان شناسی مطالعه می کنیم کار داریم. ”
    منظورت از باستانشناسی بررسی آثار بت و بت خانه برای رسیدن به خدا هست ؟
    از کدام بت و بت خانه میشه به خدا رسید ؟؟؟
    شما اگر میخوای از باستانشناسی به خدا برسی
    می توانی به کشف شهر حضرت لوط(ع) توجه کنی که آثار عذاب در آن وجود داره
    یا ادوات بجا مانده از سپاه فرعون که در دریا غرق شدند و باستان شناسان کشف کردند
    و ثابت شد رامسس دوم همان فرعون در دوره حضرت موسی(ع) بوده
    مستندی هم در هر دو مورد ساخته شده !!!

  5. لازم به ذکرست که تمام تاریخ اسلام را خود مسلمانان حدود دو سده بعد از
    پیدایش اسلام و با ذکر میلیونها روایات افسانه یی راست و دروغ کوچه بازاری
    از هفتاد فرقه مختلف شروع به نگارش کرده اند که مسلمین هم برای اثبات موضوعات
    به همین تواریخ ساختگی رجوع میکنند و هر فرقه هم فقط روایات و احادیث و
    تاریخ خودش را قبول دارد.
    اینکه اسم محمد چهار بار در قرآن آمده، دلیلی بر پیدایش قرآن در صدراسلام نیست.
    نام موسی هم ۱۳۶ بار در قرآن آمده و اینها دلیلی بر وجود موسی هم نیست.
    همانطور که دلیلی بر وجود رستم افسانه ایی شاهنامه فردوسی هم نیست.
    نتایج کالبد شکافی رامسیس دوم حاکی از آنست که او بر اثر بیماری از دنیا رفته
    و نه غرق شدن در رود نیل.

    در کتاب ” آیا محمد وجود خارجی داشته ” اثر رابرت اپنسر نویسنده و مورخ میخوانیم
    که محمد یک شخصیت افسانه ایی بخش قابل توجهی از قرآن بوده که اعراب حجاز چند
    دهه بعد و در زمانی مناسب، مصمم میشوند نقشه ایی عملی در جهت تحقق بخشیدن و
    جامه عمل پوشاندن به این کتاب افسانه ایی و خرافی بدهند و نقش اول کتاب را هم
    به یک نفر با دانش نسبی از یهودیت و مسیحیت و با انگیزه پیامبرشدن را انتخاب کنند.
    در این میان چه کسی بهتر از بنیانگذار اسلام که نقش محمد را در این سناریو بازی کند
    آنهم با تعالیمی که از همسری مسیحی بنام خدیجه و پسرعموی کشیشش ورقه بن نوفل و
    جبر نصرانی و سلمان فارسی آموخته بود.

    اینکه نام اصلی محمد قبل از ایفای نقش در سناریوی اسلام چه بوده و همینطور
    رد پای کارگردانان مسیحی آن در پشت صحنه تقریبا پاک شده تا این سناریو را آگاهانه
    و یا از روی تعصب، آسمانی و الهی جا بزنند.
    در بیشتر آیات قرآن هم از ضمیر ” ما ” بجای الله استفاده شده ،
    این ” ما ” همان کسانی هستند که در پشت صحنه، اسلام را کارگردانی میکردند .

    حتی شواهد باستانشناسی نشان میدهد مکان کعبه که مشترک بت پرستان با مسلمانان،
    در شهر تاریخی پترا در جنوب کشور اردن قرار داشته که عباسیان حدود یک سده بعد از
    پیدایش اسلام، کعبه را با پرتاب سنگهای سنگین با منجنیق منهدم کردند و
    آنرا به شهر مکه که بتدریج اهمیت تجاری پیدا کرده بود، منتقل کردند.
    از اینروست که جهت قبله تمامی مساجد حکومت صدساله امویان بسمت شهر پترا قرار
    گرفته و از عصر عباسیان به بعد به سمت شهر مکه.
    در هر صورت، کتابی که سربریدن و برده داری و غلامی و کنیزی را برسمیت
    شناخته و زنان اسیر شوهردار را برای مسلمانان غنیمت و حلال میکند و وعده های
    غذاهای گوشتی لذیذ با شرابهای لبالب در کنار حوریان سفید باکره میدهد، نه تنها
    قطعا نمیتواند سخنان خدا باشد، بلکه نسبت دادن این آیات به خدا اهانت به ذات اوست.

    • نه ولی وقتی خود قرآن می گوید محمد خاتم الانبیا است(آیه ۲۰ سوره احزاب)دیگر نیاز به اثبات نیست طبق قرآن پیامبر خاتم الانبیا است پس باید قرآن بر پیامبر نازل شده باشد وگرنه پیامبر خاتم الانبیا نیست و وقتی قرآن بر پیامبر نازل شده پس پیامبر وجود داشته.
      شما حرف کتاب هایی که دو سه قرن بعد از پیامبر نوشته شده را قبول نمی کنید اما حرف کتاب رابرت اپنسر که ۱۳۰۰ سال بعد از پیامبر نوشته شده را قبول می کنید جناب رابرت اپنسر مگر ۱۳۰۰سال پیش حضور داشتن که بدون هیچ سند و مدرکی همیچین ادعا هایی می کند اگر شما حرف آن کتاب هارا قبول ندارید نباید حرف کتابی که ۱۳۰۰ سال بعد از پیامبر نوشته شده باشد را هم قبول داشته باشید اگر این کتاب مستند صحبت کرده که قبول است اما اگر نه هیچ ارزشی ندارد الان آن چیزهایی که از کتاب رابرت اسپنر نقل کردید اسنادش را بنویسید (که بعید است سندی داشته باشد مطمعناً آقای رابرت اسپنر از روی هوا فقط یک ادعایی را مترح کرده آن هم بدون دلیل و مدرک)متاسفانه مردم ایران فکر می کنند هر حرفی که یک غربی میزند علمی است.
      آن سخنان دن گیبسون هم پر از تناقض است که اینجا میتوانید ببینید:https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&url=https://www.pasokhgoo.ir/content/%25D9%2585%25DA%25A9%25D9%2587-%25DB%258C%25D8%25A7-%25D9%25BE%25D8%25AA%25D8%25B1%25D8%25A7%25D8%259F-%25D8%25AA%25D8%25A3%25D9%2585%25D9%2584%25DB%258C-%25D8%25AF%25D8%25B1-%25D9%2581%25D8%25B1%25D8%25B6%25DB%258C%25D9%2587-%25D8%25AE%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25AA%25DA%25AF%25D8%25A7%25D9%2587-%25D9%2587%25D8%25A7%25D8%25AC%25D8%25B1%25DB%258C-%25D8%25A7%25D8%25B3%25D9%2584%25D8%25A7%25D9%2585&ved=2ahUKEwiyjNTm1_fuAhVqDWMBHQx8AGoQFjABegQIARAC&usg=AOvVaw0gsgeFq-2pHOTvS9sXUq0s
      این نکته را هم باید بگویم اینکه میگویید(هر فرقه ای فقط روایات و احادیث تاریخ خودش را قبول دارد)کاملاً اشتباه است بله تاثیر دارد ولی این به این معنی نیست که ما شیعیان اصلاً تمام مطالبی که در کتاب های اهل سنت آمده را اشتباه میدانیم خیلی از وقت ها ما شیعیان از منابع اهل سنت هم مطالب نقل میکنیم.
      آیا وعده غذای بهشتی با شراب لباب در کنار حوریان اشتباه است اتفاقاً اگر نمی بود ما باید شکایت میکردیم از نبودن این لذت در بهشت چون بهشت سراسر لذت است و باید هم لذت های معنوی را شامل باشد هم لذت های جسمانی را در قرآن شش هزار آیه وجود دارد و در این شش هزار آیه فقط در چند آیه درمورد حوریان صحبت کرده است بعد آنوقت افرادی مثل شما فقط چسبیدن اند به آن چند آیه که قرآن سراسر پورنوگرافی است جالب اینجاست که در ان آیات حرف زشتی هم نمیزند و فقط درباره زیبایی های حوری ها صحبت میکند.
      قران چندین معجزه دارد که علم امروز هم نمی تواند منکر این معجزات شود و علم در دوران معاصر تازه به حرف های قرآن در ۱۴۰۰ سال پیش،رسیدهواست شما اگر فکر میکنید این قرآن ساخته دست بشر است پس چگونه همین قرآن گفته در آسمان هوا وجود ندارد در آیه ۱۲۵ سوره انعام خدا سینه افرادی که ایمان نیاورده اند را به سینه تنگ سخت افرادی که بر فراز آسمان میروند تشبیه کرده و این تشبیه کردن معجزه است قرآن از کجا میدانسته اگر کسی بر فراز آسمان برود سینه اش تنگ سخت میشود آن هم ۱۴۰۰ سال پیش مگر سفینه ی فضایی وجود داشته.
      درباره برده داری هم که در این سایت خیلی توضیح داده ام خودتان بروید آن جواب هارا بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code