خانه / دروغ پراکنی / این بیت ها هم در شاهنامه نیست / ندارم به دل بیم از تازیان…
ابو الفضل خطیبی

این بیت ها هم در شاهنامه نیست / ندارم به دل بیم از تازیان…

شاهنامه پژوه جناب آقای ابوالفضل خطیبی در مقاله ای با عنوان «بیت های عرب ستیزانه در شاهنامه» که در مجله ی نشر دانش، سال ۲۱، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۴ به چاپ رسیده نشان داده که برخی از شعرهای نسبت داده شده به فردوسی که در ستیز با عرب هاست، در شاهنامه وجود ندارد.
یک مورد را از نوشته ی او در اینجا می آوریم. با تشکر از استاد یاغش کاظمی که این نوشته را در اختیار سایت قرار داد:
«در زمان پادشاهی هرمزد چهارم، پسر خسرو انوشیروان، هنگامی که از هر سو دشمنانی چون ترکان و خزران و رومیان و عرب ها به ایران می تازند و پادشاه با نامداران ایران رایزنی می کند، موبد به او می گوید:

سپاه خزر گر بیاید به جنگ/ نیابند جنگى زمانى درنگ
ابا رومیان داستانها زنیم/ ز بن پایه تازیان بر کنیم
[ندارم به دل بیم از تازیان/ که از دیده شان دیده دارد زیان] [که هم مار خوارند و هم سوسمار/ ندارند جنگى گهِ کارزار]
ترا ساوه شاهست نزدیک تر/ وُزو کار ما نیز تاریک تر
(چاپ خالقی مطلق، جلد ۷، پادشاهی هرمزد نوشین روان، بیت ۲۹۲-۲۹۴)

دو بیت درون قلاب در اقدم نسخه ها آمده و در ۱۴ نسخه دیگرِ مبنای تصحیح خالقی مطلق نیست. بنابراین این دو بیت به لحاظ نسخه شناسی الحاقی است و مصححان شوروی مانند مواردِ پرشمارِ دیگر با پیرویِ بی چون و چرا از اقدم نسخه ها این بیت های الحاقی را در متن اصلی جای داده اند (چاپ مسکو، ج ۸ ، ص ۳۳۳، ب ۳۰۲ ـ ۳۰۶).
چنانچه این دو بیت بر اساس موارد هفت گانه ای که پیشتر برشمرده شد ارزیابی شود، الحاقی بودن آنها کاملاً آشکار می گردد: مضمون این دو بیت در ترجمه عربی بنداری نیست؛ به لحاظ شعری سست است و اصلاً در سیر رویدادها نیازی به آنها حس نمی شود و توضیحات اضافی ملال آوری است که ناشیانه با بیت پیش از خود پیوند خورده است. این دو بیت به هیچ روی با سبک سخن سراییِ شاعر همخوانی ندارد. به معنای آنها دقت کنید:
موبد می گوید: از تازیان بیم ندارم که چشم از دیدارشان زیان می بیند و خوراکشان سوسمار و مار است و لابد به همین سبب در کارزار، مردان جنگی ندارند!
با این همه، مضمونِ مار و سوسمارخواری عرب ها مضمونی سخت مشهور بوده که هم در بیت های اصلی فردوسی هست و هم در آثار فارسی و عربی پیش و پس از او…»

شهریور ۱۳۹۴

همچنین ببینید

تعیین آرامگاه زرتشت با تحریف تاریخ

به قلم مدیر سایت ابهام های اساسی در مورد زرتشت، مانند تاریخ حیات او، به …

۶ نظر

  1. ترا خدا نگاه کنید ، با ارزش ترین و اراسته ترین بیت میان ابیات را در اوردند و میفرمایند الحاقیه ! نه از لحاظ وزن و قافیه اشکالی دارد و نه با سایر ابیات ناهماهنگی دارد . ارایه ادبی اغراق بسیار زیبایی هم داره که همان زیان دیدن چشم ها از دیدن تازیان است ، جناس ناقص در قافیه بیت اول عالیه !از طرفی دل و دیده در مصرع اول و دوم مراعات نظیر است که بسیار زیبا به کار رفته !
    اینها صرفا به این خاطر که در بیت به سوسمار خوردن عربها اشاره شده دارن شاهنامه را قطعه قطعه میکنند ، اگر قسمتی از شاهنامه مانند چارمقاله رو ببینند که بدون هماهنگی با کل مجموعه از کلمات عربی زیادی استفاده شده و هیچ تناسب معنایی و ادبی با شاهنامه ندارد میگویند این از فردوسیه اما تا یه بیتی میبینند که واقعیت سوسمارخوردن عربها رو گفته کاغذ میکنند میندازند دور و میگن این بیت ترامپ و نتانیاهو وارد شاهنامه کردن !

    • مدیر سایت

      اینها دلیل نمیشه که این ابیات برای فردوسیه.

      • سلام .
        تو دو بیت سه تا ارایه ادبی هست ، چطور این اقا میگه از لحاظ شعری سسته ؟ سه تا ارایه ادبی عالی ! الان اقای خطیبی خودش میتونه دو بیت بگه که بیت اولا قافیه اش جناس ناقص باشه! اغراق به زیبایی(زیان دیدن چشم از دیدن) داشته باشه و مراعات نظیر (دل و دیده) هم داشته باشه ؟ والا دیگه پررویه! چشم شاهنامه رو در اوردن ، میگن ارزش ادبی نداره ، ملال اوره ! خب تو که این همه ادعات میشه که شعر فردوسی سست و ملال اوره پس کو دیوان شعریت ؟ بقیه دلایلی که در الحاقی بودن بیت اورده از همه مسخره تر … نیازی به این ابیات نیست ؟ این ابیات ادامه نقل قول هستند ، اگر این ابیات نباشند که گویای فرهنگ غذایی تحقیر امیز تازیان است که همان دلیل ضعف و شکست انهاست چه سخنانی از جانب موبد میتواند دل شاه را به پیروزی قرص کند ؟

      • با سلام؛ و اما بعد:
        واعجبا!! فردی با نام مستعار که اصلا معلوم نیست کتاب ادبیات فارسی دبیرستانش را هم بلد باشد آمده و نظر دکتر خطیبی را رد میکند!! بنده خدا استدلالت همین است که اگر این ابیات نباشد موبد نمیتواند دل شاه را به پیروزی قرص کند؟؟؟!!! بعد میگوید:
        قافیه ی جناس ناقص – اغراق به زیبایی – مراعات نظیر .
        خب الآن هر بیتی که سه ویژگی فوق را داشته باشد برای شاهنامه است؟ برای شاهنامه است؟
        دکتر خطیبی سخن از ملال آور بودن شاهنامه گفت ؟ آنجا که گفت «چشم شاهنامه رو درارودن» معلوم شد که چشم باستان پرستان نژاد پرستی را درآوردند که ادبیات فارسی هم بلد نیستند و ادعای باستان پرستی میکنند.

      • اما برویم بر سر آرایه ها:
        ۱: جناس ناقص ◄http://hojatmolavi.blogfa.com/post/29►
        از این جناس بهیچ عنوان در این دو بیت استفاده نشده است، در جناس ناقص افزایشی یکی از کلمات تنها یک حرف از کلمه دیگر بیشتر دارد و نه دو حرف [= تازیان و زیان]. همچنین است ◄http://lib.eshia.ir/26683/1/2000►
        در لینک فوق گفته میشود: « به این ترتیب که یکى از دو کلمه حرفى زیادتر از دیگرى داشته باشد، خواه این حرف زائد در اول کلمه باشد یا در وسط یا آخر » دقت داشته باشید که میگوید «حرفی» اضافه تر داشته باشد.
        تنها جایی که مثالی از جناس دو حرفی زده بود که آنهم هیچگونه سندی برای تأیید جناس بودن آن نداشت، ویکی پدیای فارسی بود، بله ویکی پدیای فارسی که البته سند سخنانش معمولاً خودش است .
        اما بیاییم جناس ناقص را در این شعر مشاهده کنیم:

        اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره

        در بیت فوق «اتل» و «متل» جناس ناقص افزایشی اند.

        ۲: آرایه اغراق:
        اغراق در مبالغه کردن و بزرگ نشان دادن چیزی است، که در اینجا ادعا میشود زیان دیدن دیده از دیدن تازیان اغراق بوده است!! یقیناً کسی این مصرع را بخواند متوجه میشود که اغراق در اشعار فردوسی یعنی این:
        ز چوگان او گوی شد ناپدید تو گفتی سپهرش همی برکشید
        ز سُّم ستوران در آن پهن دشت زمین شد شش و آسمان گشت هشت
        و یا :
        بفر تو زیر فلک شاه نیست ترا ماه و خورشید بد خواه نیست
        شود کوه آهن چو دریای آب اگر بشنود نام افرسیاب

        حال آمده و دو اغراق مصرع های چهارم دو نمونه فوق را با این اغراق « از دیده شان دیده دارد زیان » مقایسه میکند!! جدای از اینکه کلا این مصرع ایراد لغوی دارد و «دیده شان» اشاره به دیدن آنها توسط ما ندارد و معنی «از دیدنشان» نمیدهد. حال که هر اغراقی را به فردوسی منتسب میکنند پس:
        یک توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید و آبیه
        میزنم زمین نمیدونی تا کجا میره من این توپ را نداشتم

        این سخن «نمیدونی تا کجا میره» نیز یک نوع اغراق است.

      • ۳: مراعات نظیر یا تناسب به منظور آوردن واژه هایی است که باهم از نظر برخی ویژگی ها مشترک اند و یا همراهی دارند. نکته جالب اینجاست که در این دو بیت این آقا تنها وجود مراعات نظیر بین دو کلمه را آرایه ای قوی توصیف میکند!!!!!!! مراعات نظیر قوی یعنی این:
        ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تاتوانی به کف آری و به غفلت نخوری

        در پنج کلمه اول مصرع اول بیت فوق مراعات نظیر وجود دارد.

        اما شعر ما که بیش از این دو کلمه مراعات نظیر داشت:
        اتل متل توتوله …

        در مصرع فوق علاوه بر وجود جناس، هر سه کلمه دارای مراعات نظیر اند.

        حال ما هر سه آرایه ای که این بنده خدا که گویا ادبیات راهنمایی را هم نخوانده در این دو بیت شعر به نمایش میگذاریم:

        اتل متل توتوله گاو حسن یه اژدهاست
        نه شیر داره نه پستون دو شاخ داره با آتش فراوون

        جناس: اتل – متل
        اغراق: اژدها بودن گاو حسن
        مراعات نظیر: اتل – متل – توتوله

        نمیدانم، ولی برخی اوقات آدمی به این نتیجه میرسد که باستانگرایان سندرمی دارند که نمیگذارد برخی اوقات خون به درستی در مویرگ های مغزشان جریان پیدا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code