خانه / سایر مطالب / مدیر سایت / تغییر قبله: در کدام مسجد، کدام ماه، کدام نماز؟

تغییر قبله: در کدام مسجد، کدام ماه، کدام نماز؟

مقاله ای از اینجانب در مجله میقات حج، ش ۱۱۳، پاییز ۱۳۹۹

چکیده

مدینه جایگاه بسیاری از وقایع مهم تاریخی به ویژه در صدر اسلام است. از جمله این وقایع، تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه است. در اهمیت آن همین بس که چند آیه از قرآن کریم به آن ماجرا اختصاص دارد. پیامبر(ص) و به پیروی از او مسلمانان تا سال دوم هجرت به سوی بیت المقدس نماز می گزاردند اما حضرت در این سال مشغول نماز جماعت در مسجد بود که دستور الهی برای تغییر قبله به سوی کعبه، فرود آمد.

مرور منابع کهن در مورد این واقعه، اختلافات از جهات گوناگون را نشان می دهد. چه بسا این اختلاف متون، زمینه ساز انکار تمام آن از سوی برخی باشد و تنها به بیانات قرآن، بسنده کنند. بنابر این به منظور رفع اختلاف ها لازم است این موارد با دقت، مورد بررسی قرار گیرند.

این مقاله می کوشد ابهام ها را از سه جهت برطرف سازد: مکان تغییر قبله، ماه تغییر قبله و نمازی که در میان آن، دستور تغییر نازل شد.

کلیدواژه ها

مسجد قبلتین، تغییر قبله، زمان تغییر قبله، مکان تغییر قبله

مقدمه

ماجرای تغییر قبله از مهم ترین اتفاقات پس از هجرت است که قرآن کریم در سوره بقره، آیه های ۱۴۲ ـ ۱۵۰ و ۱۷۷ به آن پرداخته است و جزئیات آن را باید در متون تاریخی و حدیثی پی گرفت. مراجعه به متون، اختلاف در مورد آن را از جهات مختلف نشان می دهد. زدودن اختلاف ها گامی خواهد بود برای روشن ساختن این واقعه و اعتبار بخشیدن به آن.

اختلاف متون، بیشتر در سه محور است: مکان تغییر قبل، ماه آن و نمازی که در میان آن فرمان آمد. بنابراین این نوشتار در سه بخش به سه محور مذکور می پردازد.

بخش اول: کدام مسجد؟

براساس اخبار فراوان و قابل اعتماد، ماجرای تغییر قبله و پیام جبرئیل به رسول خدا(ص)، در مسجدی در مدینه روی داده است. نامیده شدن چند مسجد در این شهر به «قبلتین» در منابع تاریخی و حدیثی، سبب به اشتباه افتادن برخی شده است. با بررسی در منابع کهن، به دست می آید تنها مسجدی که پشتوانه حدیثی و تاریخی قابل اعتماد دارد مسجد بنی سلمه در غرب مدینه است که امروزه به «مسجد قبلتین» شناخته می شود. بقیه مساجدی که این نام بر آنها نهاده شده به این دلیل است که در میان نماز، خبر به نمازگزاران رسیده و آنان به سوی کعبه گشته اند. این مساجد را نیز می توان به همین اعتبار «قبلتین» نامید. و نیز مساجدی نام «قبلتین» بر آنها نهاده نشده اما گفته اند که در آنها تغییر قبله صورت گرفته است. تمام این مساجد به ترتیب الفبایی، ذکر و منابع مربوط بررسی می شوند.

مسجد بنی حارثه

نویسنده کتاب مدینه شناسی محل تغییر قبله را از ابن ابی حاتم از تویله بنت اسلم در مسجد بنی حارثه نقل کرده است؛ (نجفی، ۱۳۶۴ ش، ص ۱۳۰) در حالی که در تفسیر ابن ابی حاتم آمده است که افراد در آنجا مشغول نماز بوده اند که خبر تغییر قبله رسید و آنان ادامه نماز را به سوی کعبه خوانده اند نه اینکه جبرئیل در آن مسجد بر پیامبر(ص) وارد شد:

ـ جعفر بن محمود عن جدته تویله ابنه أسلم قالت: صلیت الظهر أو العصر فی مسجد بنی حارثه فاستقبلنا مسجد إیلیا فصلینا سجدتین ثم جاءنا من یخبرنا أن رسول اللَّه(ص) قد استقبل البیت الحرام، فتحول الرجال مکان النساء، والنساء مکان الرجال، فصلینا السجدتین الباقیتین مستقبلی البیت الحرام. (رازی، بی تا، ج ۱، ص ۳۷ و ر. ک: طبرانی، بی تا، ج ۲۴، ص ۲۰۷)

در روایت دیگر هم سخن از خبر آوردن به بنی حارثه است:

ـ عباد بن نهیک الخطمی الأنصاری هو الَّذی أنذر بنی حارثه حین وجدهم یصلَّون إلی بیت المقدس، وأخبرهم أنّ القبله قد حوّلت، فأتموا الرکعتین الباقیتین نحو المسجد الحرام. (ابن عبد البر، ۱۴۱۲ ق، ج ۲، ص ۸۰۶)

مسجد بنی حرام

عبدالعزیز کعکی مسجد قبلتین و مسجد بنی حرام کبیر و مسجد بنی سلمه را یکی دانسته است. (کعکی، ۱۴۳۲ ق، جزء ۴، ص ۱۲) او نه تنها مدرکی در این زمینه ارائه نکرده، بلکه منابع تاریخی، خلاف آن را گزارش کرده اند:

ـ عن جابر رضی الله عنه: أن النبی(ص) صلی فی مسجد الخربه، ومسجد القبلتین، وفی مسجد بنی حرام الذی بالقاع. (نمیری، ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۶۸)

دو گانگی میان مسجدهای قبلتین و بنی حرام در متن بالا مشهود است. طبق نقلی اساساً پیامبر(ص) در مسجد بنی حرام کبیر نماز نخوانده است:

عن حرام بن عثمان: أن النبی(ص) لم یصل فی مسجد بنی حرام الأکبر. (نمیری، ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۷۶)

از سوی دیگر ابن زباله (م ح ۲۰۰ ق) محل سکونت چند طایفه از بنی سلمه را به این صورت مشخص کرده: بنی سواد در جوار مسجد قبلتین و بنی عبید در جوار مسجد خربه و بنی حرام در جوار مسجد بنی حرام صغیر در دشت. (سمهودی، ۱۴۲۶ ق، ج ۳، ص ۴۶)

بنابر این بنی حرام در جوار مسجد قبلتین نبوده اند تا آن مسجد به نام آنان باشد. نمی توان از اینکه ابن زباله، مسجد بنی حرام صغیر را قبلتین ندانسته، نتیجه گرفت که مسجد بنی حرام کبیر همان قبلتین است؛ در حالی که طبق نقل حرام بن عثمان در بالا، پیامبر(ص) در مسجد بنی حرام کبیر نماز نخوانده است.

با این توضیح، می توان میان روایت جابر و حرام بن عثمان را به این صورت جمع کرد که مراد جابر از مسجد بنی حرام که پیامبر(ص) در آن نماز خوانده، مسجد صغیر است؛ زیرا ابن زباله و جابر مکان آن مسجد را در دشت نقل کرده اند در حالی که مسجد بنی حرام کبیر در شعب سلع بوده است (سمهودی، ۱۴۲۶ ق، ج ۳، ص ۴۶) و مراد حرام بن عثمان مسجد بنی حرام کبیر است که در آن رسول خدا(ص) نماز نخوانده است.

ممکن است در مقام تضعیف روایت جابر گفته شود که پیامبر(ص) در مساجد دیگر نیز نماز خوانده اما قابل توضیح است که با توجه به خبر ابن زباله چنین به نظر می رسد جابر در مقام مساجد بنی سلمه است.

مسجد بنی سالم

طبق خبری، فرمان تغییر قبله در مسجد بنی سالم نازل شد:

ـ فلما أصبح وحضرت صلاه الظهر کان فی مسجد بنی سالم قد صلی بهم الظهر رکعتین، فنزل جبرئیل(ع) فأخذ بعضدیه فحوله إلی الکعبه. (قمی، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۶۳)

تنها علی بن ابراهیم در تفسیرش نماز را در مسجد بنی سالم ذکر کرده است و از آن به برخی منابع شیعی دیگر (طبرسی، ۱۴۱۵ ق، ج ۱، ص ۴۱۴ ـ ۴۱۵؛ سیوری، ۱۳۴۳ ش، ج ۱، ص ۷۹ ـ ۸۰) نیز راه یافته است. با توجه به اینکه در منابع فراوان دیگر سخن از مسجد بنی سلمه است، ظاهرا در کتاب تفسیر القمی تصحیف رخ داده است. مسجد بنی سالم در سمت جنوب مسجد النبی قرار دارد و به آن مسجد عاتکه هم گفته اند. (نمیری، ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۶۸)

مسجد بنی سلمه

نزول فرمان تغییر قبله بر پیامبر(ص) در مسجد بنی سلمه بیشترین خبرها را به خود اختصاص داده است و قابل پذیرش است. چند نمونه:

ـ قال مجاهد: نزلت الآیه ورسول اللّه(ص) فی مسجد بنی سلمه وقد صلّی بأصحابه رکعتین من الظّهر، فتحوّل فی الصّلاه فاستقبل المیزاب فسمّی ذلک المسجد مسجد القبلتین. (طبرانی، ۲۰۰۸ م، ج ۱، ص ۲۶۲)

ـ  زار رسول الله(ص) أم بشر بن البراء بن معرور فی بنی سلمه فصنعت له طعاما وحانت الظهر فصلی رسول الله(ص) بأصحابه رکعتین ثم أمر أن یوجه إلی الکعبه فاستدار إلی الکعبه واستقبل المیزاب فسمی المسجد مسجد القبلتین. (شعرانی، ۱۴۲۶ ق، ج ۱، ص ۲۴۱ ـ ۲۴۲)

ـ روی بعضهم أن رسول الله کان یصلی الظهر فی مسجد بنی سلمه، فلما صلی رکعتین نزل علیه: «صرف القبله إلی الکعبه». واستدار حتی جعل وجهه إلی الکعبه، فسمی ذلک المسجد مسجد القبلتین. (یعقوبی، بی تا، ج ۲، ص ۴۲)

با نگاه ابتدایی به روایت محمد بن جابر تصور می شود افراد در مسجد بنی سلمه مشغول نماز بودند که خبر تغییر قبله به آنها رسید و در میان نماز به سوی کعبه روی برگرداندند نه اینکه بر پیامبر(ص) در آن مسجد آیه نازل شده باشد:

عن محمد بن جابر قال: صرفت القبله ونفر من بنی سلمه یصلون الظهر فی المسجد الذی یقال له: مسجد القبلتین، فأتاهم آت فأخبرهم وقد صلوا رکعتین فاستداروا حتی جعلوا وجوههم إلی الکعبه، فبذلک سمّی مسجد القبلتین. (سمهودی، ۱۴۲۶ ق، ج ۳، ص ۴۷)

متن فوق خلل دارد. در ابتدا می گوید که قبله تغییر یافت و در پایان هم می گوید: به طرف قبله رو کردند. همچنین دو بار آمده که نام مسجد قبلتین بوده است. با ملاحظه ی متون دیگر به نظر می رسد پیش از «فأتاهم آت» عبارتی افتاده است. شبیه از «فاتاهم آت» تا آخر را در روایت های مربوط به مسجد قبا می بینیم که میان نماز، خبر تغییر قبله به آنجا رسید و آن مسجد را نیز قبلتین نامیدند. بنابراین اصل روایت چنین بوده است:

در حالی قبله تغییر یافت که عده ای از بنی سلمه مشغول نماز ظهر در مسجد قبلتین بودند. سپس یکی از آنان خبر را برای مسجد قبا (یا مسجدی دیگر) برد در حالی که نمازگزاران دو رکعت را خوانده بودند و به سوی کعبه گشتند و به همین دلیل مسجد آنان (نیز) قبلتین نامیده شد.

مسجد بنی عبد الاشهل

مسجد بنی عبد الاشهل به این دلیل قبلتین نامیده شده که خبر تغییر قبله در آن مسجد در میان نماز رسید و آنان در همان حال به سوی کعبه گشتند:

ـ عن أبی بصیر عن أحدهما(ع): … ان بنی عبد الأشهل أتوهم وهم فی الصلاه وقد صلوا رکعتین إلی بیت المقدس فقیل لهم: إن نبیکم قد صرف إلی الکعبه فتحول النساء مکان الرجال والرجال مکان النساء وجعلوا الرکعتین الباقیتین إلی الکعبه فصلوا صلاه واحده إلی قبلتین فلذلک سمی مسجدهم مسجد القبلتین. (طوسی، ۱۳۶۴ ش، ج ۲، ص ۴۳ ـ ۴۴)

ـ روی عن ابن عباس وأبی جعفر بن محمد بن علی: انه لما حول إلی الکعبه اتی رجل من عبد الأشهل من الأنصار وهم قیام یصلون الظهر وقد صلوا رکعتین نحو بیت المقدس، فقال: إن الله قد صرف رسوله نحو البیت الحرام، فصرفوا وجوههم نحو البیت الحرام فی بقیه صلاتهم. (طوسی، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۱۶)

ـ قال رافع ]بن خدیج[: فأتانا آت ونحن نصلی فی بنی عبد الأشهل فقال: إن رسول الله(ص) قد أمر أن یوجه إلی الکعبه، قال: فأدارنا إمامنا إلی الکعبه ودرنا معه. (سمهودی، ۱۴۲۶ ق، ج ۱، ص ۲۷۶)

مسجد قبا

در الکشف و البیان مسجد قبا به مسجد قبلتین نامیده شده است:

ـ قال خلف بن یاسین الکوفی: حججت مع أبی فی زمان بنی أُمیه فرأیت فی المدینه مسجد القبلتین یعنی مسجد رسول الله(ص) بقبا وفیه قبله بیت المقدس. (ثعلبی، ۱۴۲۲ ق، ج ۵، ص ۹۶)

به مساجدی که پیامبر(ص) در آنها نماز خوانده، «مسجد النبی» یا «مسجد رسول الله» می گفتند. در خبر بالا نیامده که پیامبر در آن مسجد بود که آیه نازل شد و منافات ندارد با اینکه خبر به نمازگزاران این مسجد رسیده و میان نماز روی گرداندند و به این سبب قبلتین نامیده شده است؛ چنانکه در خبر زیر می خوانیم:

ـ عن عبد الله بن دینار عن عبد الله بن عمر قال: بینا الناس بقباء فی صلاه الصبح إذا جاءهم آت فقال: إن رسول الله(ص) قد انزل علیه اللیله قرآن وقد امر ان یستقبل الکعبه فاستقبِلوها وکانت وجوههم إلی الشام فاستداروا إلی الکعبه. (بخاری، ۱۴۰۱ ق، ج ۸، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ نیشابوری، بی تا، ج ۲، ص ۶۶)

غزالی تصریح کرده است که چون در مسجد قبا و در میان نماز صبح خبر آمد که قبله تغییر یافته و مردم روی گرداندند، آنجا را «مسجد ذو القبلتین» نامیدند:

فما روی أن أهل مسجد قباء کانوا فی صلاه الصبح بالمدینه مستقبلین لبیت المقدس، مستدبرین الکعبه، لأن المدینه بینهما، فقیل لهم: الآن قد حولت القبله إلی الکعبه فاستداروا فی أثناء الصلاه من غیر طلب دلاله، ولم ینکر علیهم وسمی مسجدهم ذا القبلتین. (غزالی، بی تا، ج ۶، ص ۱۳۰)

مسجد النبی(ص)

ظاهر دو خبر آن است که فرمان تغییر قبله در مسجد النبی به رسول خدا(ص) رسید یا به آن نیز مسجد قبلتین می گفته اند:

ـ یقال: صلی رسول الله(ص) رکعتین من الظهر فی مسجده بالمسلمین ثم أمر أن یوجه إلی المسجد الحرام فاستدار إلیه ودار معه المسلمون. (شعرانی، ۱۴۲۶ ق، ج ۱، ص ۲۴۱)

با توجه به اینکه در گذشته به مسجدهایی که پیامبر(ص) در آنها نماز خوانده بوده «مسجد النبی» یا «مسجد رسول الله» می گفته اند و به قرینه خبرهای متعدد دیگر که از نزول آیه در غیر از مسجد النبی معروف حکایت دارند، مراد از «مسجده» در حدیث بالا مسجد النبی معروف نیست.

ـ حدثنا خلف بن یاسین الکوفی، قال: حججت مع أبی فی ذلک الزمان یعنی زمان بنی أمیه فمررنا بالمدینه، فرأیت مسجد القبلتین یعنی مسجد الرسول وفیه قبله بیت المقدس. (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۱۱، ص ۴۵)

به مسجد قبا به دلیل نماز خواندن پیامبر(ص) در آن، مسجد رسول الله نیز می گفته اند. سخن خلف در جای دیگر که ذیل مسجد قبا گذشت، تصریح دارد که این مسجد در منطقه قبا بوده و منظور مسجد النبی نیست. از اینها گذشته اگر تغییر قبله در مسجد النبی مرکز اسلام رخ داده بود، خبر آن با روایت های متعدد نقل می شد نه با دو سه روایت غیر واضح.

صدور فرمان در غیر مسجد

ممکن است برخی، از حدیث زیر استفاده کنند که فرمان تغییر قبله در غیر نماز بوده است:

عن أبی سعید بن المعلی قال: کنا نغدو إلی السوق علی عهد رسول الله(ص) فنمر فی المسجد فنصلی فیه فمررنا یوما والنبی(ص) قاعدا علی المنبر فقلت: لقد حدث أمر فجلست فقرأ النبی(ص): «قد نری تقلب وجهک فی السماء» حتی فرغ من الآیه فقلت لصاحبی: تعال حتی نرکع رکعتین قبل ان ینزل النبی(ص) فنکون أول من صلی. (بخاری، بی تا، ص ۳۳ ـ ۳۴؛ نسائی، ۱۴۱۱ ق، ج ۶، ص ۲۹۱)

ظاهر روایت آن است که این سخنرانی در مسجد النبی بوده و دیدگاه انتخابی آن است که نزول آیه در مسجد بنی سلمه رخ داده است. بنابر این می توان گفت: رسول خدا(ص) در حال بیان نزول آیه ای بوده که در مسجد بنی سلمه رخ داده است.

بخش دوم: کدام ماه؟

روایات قابل توجه که ماه دستور تغییر قبله را بیان کرده اند سه دسته اند: روایاتی که از ماه نام برده اند، روایاتی که شماره ماه بعد از هجرت را ذکر کرده اند و اخبار دو ماه قبل از جنگ بدر.

روایات دسته اول، از ماه های رجب (ابن إسحاق، بی تا، ج ۵، ص ۲۷۹؛ ابن هشام، ۱۳۸۳ق، ج ۲، ص ۳۹۱)، شعبان (ابن هشام، ۱۳۸۳ق، ج ۲، ص ۴۴۰؛ بلاذری، ۱۹۵۹م، ج ۱، ص ۲۴۶ و ص ۲۷۱) و جمادی الثانی (ابن جوزی، ۱۴۱۸ق، ج ۲، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸. در ابن عبد البر، ۱۳۸۷ق، ج ۸، ص ۵۵ ماه جمادی است) نام برده اند. اخبار ماه جمادی الثانی علاوه بر کم داشتن منبع و کهن نبودن، در برابر اخبار فراوان و کهن دیگر، قابل اعتنا نیستند. خبرهای دسته سوم فراوانند (ر. ک: مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۴ ق، ج ۱، ص ۸۵؛ امام شافعی، بی تا، ص ۲۳۴) و تنها یک حدیث، آن واقعه را بعد از بدر ذکر کرده که با توجه به روایات فراوان دیگر، مورد توجه نیست (شاذان بن جبرئیل، ۱۴۲۸ق، ص ۷۱).

به نظر می رسد تغییر قبله ماه رجب در سال دوم هجرت و به عبارت دیگر شانزده ماه پس از هجرت، پذیرفتنی است. توضیح آنکه آمار و ارقام، هرچه بزرگ تر باشند، احتمال تقریبی بودن بیشتر است و هرچه کمتر باشند، احتمال آن کم می شود تا به صفر می رسد. در جمله ی «صد نفر آمدند» می توان پنج، شش نفر بالاتر یا پایین تر را نیز محتمل دانست اما جمله ی «دو نفر آمدند» را نمی توان تقریبی دانست.

در مورد خبرهای فراوان که از دو ماه قبل از جنگ بدر حکایت دارند، نمی توان تقریبی بودن را فرض کرد و یک یا سه ماه را محتمل دانست. در مورد ماه تغییر قبله، بیشتر خبرها شانزده ماه و هفده ماه پس از هجرت گفته اند. شانزده ماه با رجب یعنی دو ماه پیش از بدر، مطابق است؛ چون جنگ بدر در اواسط ماه مبارک رمضان در سال دوم هجرت رخ داد که دو ماه پیش از آن، رجب می شود و هجرت رسول خدا(ص) به مدینه و ورودش به این شهر در اواسط ماه ربیع الاول بوده است و ماه رجب سال دوم، شانزدهمین ماه پس از هجرت است. روایات هفده ماه، با تسامح و به صورت تقریبی قابل قبولند اما پذیرفتن ماه های دیگر با دشواری رو به روست و بیشتر آنها ایراداتی دارند.

در ادامه، اخبار مربوط به هرکدام از ماه ها را نقل می کنیم و در صورت نیاز، توضیحی ارائه می شود:

دو ماه بعد از هجرت

ـ عن البراء، قال: صلینا مع رسول الله(ص) نحو بیت المقدس ثمانیه عشر شهرا وصرفت القبله إلی الکعبه بعد دخوله إلی المدینه بشهرین. (قزوینی، بی تا، ج ۱، ص ۳۲۲)

هیچ روایتی تغییر قبله در دو ماه پس از هجرت را تأیید نمی کند. براء بن عازب از انصار بود و جمع بودن «صلینا» ظهور در نماز خواندن او و دیگر انصار شانزده ماه پیش از هجرت در مکه دارد در حالی که آنان ساکن مدینه بودند. افتادگی در این روایت روشن است. با توجه به اخبار فراوان دیگر، «قبل بدر» پیش از «بشهرین» افتاده است.

هفت ماه

ـ بعد مهاجرته إلی المدینه صلی إلی البیت المقدس سبعه اشهر، ثم حول الله عز وجل القبله إلی البیت الحرام (قمی، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۶۳).

با توجه به اخبار فراوان که تصریح به تغییر قبله بیش از ده ماه دارند، ظاهرا کلمه «عشر» بعد از «سبعه» افتاده و نیز «شهرا» را به صورت «اشهر» اصلاح کرده اند.

نه و ده ماه

روایتی از انس بن مالک انصراف از بیت المقدس را با تردید میان نه ماه یا ده ماه پس از هجرت بیان کرده است:

ـ عن أنس بن مالک قال: صرف رسول الله(ص) عن بیت المقدس بعد تسعه أشهر أو عشره. (عصفری، بی تا، ص ۳۶؛ ابن عبد البر، ۲۰۰۰ م، ج ۲، ص ۴۵۷)

با توجه به روایات فراوان دیگر، به نظر می رسد تردید از راوی بعد از انس است. او تردید دارد که آیا انس بعد از «تسعه» کلمه «اشهر» را گفت یا کلمه «عشر» یعنی تردید راوی میان نه ماه و نوزده ماه است اما رونویسان با توجه به ذهنیتشان «عشر» را به «عشره» تغییر داده اند هرچند با تسامح گاهی «تسعه عشره» نیز گفته می شود. نه ماه مسلما اشتباه است و با توجه به تصحیف فراوان میان «تسع» و «سبع»، می توان ترجیح داد که اصل حدیث «سبعه» بوده که در این صورت با اخبار پذیرفته شده دیگر هماهنگ است.

روایت انس با الفاظ مشابه دیگر نیز نقل شده که می تواند در اثر برداشت هایی شخصی نقل به معنا شده باشد. (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۶؛ طوسی، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۴)

افتادگی در نقلی دیگر که سخن از ده ماه است، روشن است:

ـ قال ابن إسحاق: ولما صرف القبله عن الشام إلی الکعبه وصرفت فی رجب علی رأس عشر شهرا من مقدم رسول الله(ص) المدینه… (ابن هشام، ۱۳۸۳ ق، ج ۲، ص ۳۹۱)

پیامبر(ص) در ماه ربیع الاول وارد مدینه شد و تا رجب سال اول، چهار ماه است که چنین چیزی را هیچ نقل تاریخی تأیید نمی کند و تا رجب سال دوم، شانزده ماه است پس «سته» پیش از «عشر» افتاده است. در نقل دیگر از ابن اسحاق، ماه رجب و هفده ماه پس از هجرت است. (عصفری، بی تا، ص ۳۶؛ ابن عبد البر، ۲۰۰۰ م، ج ۲، ص ۴۵۷)

از این گذشته اگر افتادگی نبود و مراد ده ماه بود عبارت صحیح «عشره اشهر» است.

دوازده ماه

ـ عن ابن شهاب أن عبد الرحمن بن کعب بن مالک أخبره أن رسول الله(ص) لما قدم المدینه مهاجرا صلی نحو بیت المقدس اثنی عشر شهرا. (ابن عبد البر، ۱۳۸۷ ق، ج ۸، ص ۴۹)

یک خبر در برابر خبرهای فراوان دیگر، قابل اعتنا نیست. گذشته از آنکه منبع آن نیز کهن نیست.

سیزده ماه

سیزده ماه تنها از معاذ بن جبل نقل شده:

ـ عن معاذ بن جبل: أن رسول الله(ص) قدم المدینه، فصلی نحو بیت المقدس ثلاثه عشر شهرا (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۷؛ سیوطی، بی تا، ج ۱، ص ۱۴۳).

از معاذ بن جبل در منابع متعدد، شانزده و هفده ماه بعد از هجرت نقل شده (عبارت روایت در ادامه می آید) و نیز با توجه به نقل های دیگر، این دو ماه ترجیح دارد. مکرر در اخبار مربوط به تغییر قبله آمده که پیامبر(ص) پیش از هجرت یعنی در زمان حضور در مکه سیزده سال در آنجا به سوی بیت المقدس نماز خوانده بود. چه بسا عبارت حدیث بالا در واقع «و صلی» بوده: اما واو حالیه به فاء و نیز «سنه» به «شهراً» تغییر یافته، به این معنا: رسول خدا(ص) وارد مدینه شد در حالی که سیزده سال به سوی بیت المقدس نماز خوانده بود. احتمال قوی تر آنکه روایت بالا، قسمتی از حدیثی دیگر است که کامل تر آن، چنین است:

ـ عن معاذ بن جبل، قال: أحیلت الصلاه ثلاثه أحوال، وأحیل الصیام ثلاثه أحوال… الحال الثالث أن رسول الله(ص) قدم المدینه فصلی ـ یعنی نحو بیت المقدس ـ ثلاثه عشر شهرا. (سجستانی، ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۱۲۴)

این روایت در منابع متعدد دیگر «سبعه عشر شهرا» است. یک مورد در قسمت هفده ماه خواهد آمد. پس منشأ سیزده ماه تصحیف است.

شانزده ماه

خبرها در مورد رخداد تغییر قبل در شانزدهمین ماه بعد از هجرت فراوان است و این تاریخ ترجیح دارد. چند نمونه:

ـ عن معاذ بن جبل قال: صلی رسول الله(ص) بعد أن قدم المدینه إلی بیت المقدس سته عشر شهرا. (طبرانی، بی تا، ج ۲۰، ص ۱۱۲؛ عصفری، بی تا، ص ۳۵)

ـ عن قتاده: صلی نبی الله(ص) بعد قدومه المدینه مهاجرا نحو بیت المقدس سته عشر شهرا. (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۹؛ طوسی، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۵)

ـ عن سعید بن المسیب، أنه قال: صلی رسول الله(ص) بعد أن قدم المدینه، سته عشر شهرا، نحو بیت المقدس ثم حولت القبله قبل بدر بشهرین. (مالک بن انس، ۱۴۰۶ ق، ج ۱، ص ۱۹۶؛ شافعی، بی تا، ص ۲۳۴)

ـ عن البراء بن عازب قال: قدم رسول الله(ص) المدینه فصلی نحو بیت المقدس سته عشر شهرا ثم إنه وجه إلی الکعبه. (نسائی، ۱۳۴۸ ق، ج ۱، ص ۲۴۳؛ ر. ک: طیالسی، بی تا، ص ۹۸)

هفده ماه

روایت های متعدد نیز از هفده ماه سخن گفته اند که به جهت پرهیز از اطاله مقال، به نقل چند مورد بسنده می کنیم:

ـ عن معاذ بن جبل قال: أحیلت الصلاه ثلاثه أحوال وأحیل الصوم ثلاثه أحوال فأما أحوال الصلاه فان رسول الله(ص) قدم المدینه فصلی نحو بیت المقدس سبعه عشر شهرا. (ابن اسحاق، بی تا، ج ۵، ص ۲۷۷؛ احمد بن حنبل، بی تا، ج ۵، ص ۲۴۶)

از معاذ، سیزده و شانزده ماه گذشت. بی اعتباری روایت سیزده ماه گفته شد و بعید نیست معاذ شانزده و هفده ماه هردو را گفته باشد. اولی را دقیق و دومی را تقریبی گفته است.

ـ عن قتاده، قال: صلی نبی الله(ص) بعد قدومه المدینه مهاجرا نحو بیت المقدس سبعه عشر شهرا. (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۱۸)

روایتی دیگر از قتاده با همین عبارت در قسمت شانزده ماه گذشت که در آن، شانزده ماه آمده است.

ـ عن سعید بن المسیب أنه کان یقول: صلی رسول الله(ص) بعد أن قدم المدینه سبعه عشر شهرا نحو بیت المقدس ثم حولت إلی الکعبه قبل بدر بشهرین. (بیهقی، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۵۷۵)

تنافی در این حدیث، آشکار است؛ زیرا دو ماه پیش از هجرت، ماه رجب است و آن، شانزدهمین ماه پس از هجرت است. عین حدیث بالا از منابع کهن تر در قسمت شانزده ما گذشت و در آن به جای «سبعه عشر»، «سته عشر» است.

ـ عن سفیان حدثنی أبو إسحق قال: سمعت البراء قال: صلینا مع رسول الله(ص) نحو بیت المقدس سته عشر شهرا أو سبعه عشر شهرا. شک سفیان. (احمد بن حنبل، بی تا، ج ۴، ص ۲۸۹؛ نسائی، ۱۳۴۸ ق، ج ۱، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۳)

بعید است تردید از سوی سفیان باشد؛ چون در سند بعضی از این نقل های با تردید، سفیان نیست. این تردید می تواند از خود براء باشد. معادل فارسی آن، چنین است: شانزده، هفده ماه بعد از هجرت.

ـ عن ابن إسحاق قال: صرفت القبله فی رجب بعد سبعه عشر شهرا بعد قدومه. (عصفری، بی تا، ص ۳۶؛ ابن عبد البر، ۲۰۰۰ م، ج ۲، ص ۴۵۷)

در بعضی روایت ها ـ مثل روایت ابن اسحاق ـ علاوه بر سخن از هفدهمین ماه، به ماه رجب هم تصریح کرده اند در حالی که ماه رجب شانزدهمین ماه است و این حکایت از تقریبی بودن هفده ماه دارد و آنها که از ماه شعبان نام برده اند ممکن است از روی هفده ماه، شعبان را حدس زده اند در حالی که هفده ماه تقریبی است و از آن، ماه شعبان به دست نمی آید.

هیجده ماه

ـ عن ابن المسیب: صلوا بمکه وبعدما قدموا المدینه سته عشر شهرا نحو بیت المقدس. قال معمر: وقال الزهری: ثمانیه عشر شهرا. (صنعانی، ۱۴۱۰ ق، ج ۱، ص ۵۶)

از زهری شانزده ماه نیز نقل شده (بیهقی، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۵۷۴) و اعتبار این تاریخ، نقل هیجده ما از قول او را تضعیف می کند.

ـ قال ابن إسحاق: صرفت القبله فی شعبان علی رأس ثمانیه عشر شهرا من مقدم رسول الله(ص) المدینه. (ابن هشام، ۱۳۸۳ ق، ج ۲، ص ۴۴۰؛ طبری، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۱۲۸)

در این روایت، تنافی وجود دارد؛ زیرا شعبان هفدهمین ماه پس از هجرت است نه هجدهمین. گذشت که نقل دیگر از ابن اسحاق، ماه رجب و هفده ماه پس از هجرت است. ماه رجب نیز شانزدهمین ماه است اما این نقل به واقع نزدیک تر است و گفتیم که نقل های هفده ماه می تواند تقریبی باشد.

ـ عن البراء، قال: صلینا مع رسول الله(ص) نحو بیت المقدس ثمانیه عشر شهرا و صرفت القبله إلی الکعبه بعد دخوله إلی المدینه بشهرین. (قزوینی، بی تا، ج ۱، ص ۳۲۲)

در بررسی دو ماه، گذشت که «قبل بدر» پیش از «بشهرین» افتاده است و در اصل چنین بوده که هجده ماه بعد از هجرت و دو ماه قبل از بدر، قبله تغییر یافته است اما در بررسی شانزده ماه، از براء گذشت که این ماجرا در ماه شانزدهم صورت گرفته است و این تاریخ، پذیرفته است. هفده ماه نیز از براء نقل شده که می تواند تقریبی باشد (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۶ و ر. ک: طوسی، ۱۴۰۹ ق، ج ۲، ص ۴).

ـ ذلک (صرف الله عز وجل قبله المسلمین من الشأم إلی الکعبه) فی السنه الثانیه من مقدم النبی(ص) المدینه فی شعبان واختلف السلف من العلماء فی الوقت الذی صرفت فیه من هذه السنه فقال بعضهم وهم الجمهور الأعظم: صرفت فی النصف من شعبان علی رأس ثمانیه عشر شهرا من مقدم رسول الله(ص) المدینه. (طبری، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۱۲۸)

چنین جمهور اعظمی را سراغ نداریم و بعید است جمهور اعظم چنین خطایی کند که ماه شعبان را هجدهمین ماه پس از هجرت بپندارد.

شاید منشأ خطا در هجدهمین ماه تغییر قبله آن است که به جای شمارش از ربیع الاول (سال ورود پیامبر(ص) به مدینه) از ابتدای سال قمری یعنی از محرم شمارش کرده اند.

بعد از جنگ بدر

ـ قال معاویه بن عمّار: قلت لأبی عبد اللّه(ع): متى صرف رسول اللّه(ص) إلى الکعبه؟ قال: بعد رجوعه من بدر، وکان یصلّی فی المدینه إلى بیت المقدس سبعه عشر شهرا، ثمّ أعید إلى الکعبه (شاذان بن جبرئیل، ۱۴۲۸ ق، ص ۷۱).

در این روایت تنافی به چشم می خورد. جنگ بدر در هجدهمین ماه پس از ورود پیامبر(ص) به مدینه رخ داد.

نوزده ماه

ـ صلی رسول الله(ص) إلی البیت المقدس بعد النبوه ثلاث عشره سنه بمکه وتسعه عشر شهرا بالمدینه. (صدوق، بی تا، ج ۱، ص ۲۷۴ ـ ۲۷۶)

به دلیل شباهت «سبع» و «تسع»، تصحیف هرکدام به دیگری فراوان اتفاق می افتد. با توجه به خبرهای دیگر، عبارت، «سبعه عشر» بوده است؛ چرا که پذیرفتن «تسعه عشر» به معنای تغییر قبله در بعد از جنگ بدر است و این با اخبار فراوان دیگر منافات دارد.

دو سال

ـ عن أشعث عن الحسن قال: صلی رسول الله(ص) سنتین نحو بیت المقدس ثم أمرنا بالقبله. (عصفری، بی تا، ص ۳۶؛ ابن عبد البر، ۲۰۰۰ م، ج ۲، ص ۴۵۷)

طبق خبر های فراوان، واقعه تغییر قبله در سال دوم روی داد اما به اشتباه، به جای «سال دوم»، «دو سال» گفته شده است. راوی بالا حسن بصری است و از حسن بصری هفده ماه نیز نقل شده (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۷).

بخش سوم: کدام نماز؟

بنا به روایات فراوان و قابل اعتماد، صدور فرمان تغییر قبله در حین یکی از نمازهای یومیه به رسول خدا(ص) رسید و حضرت با مأمومان، به سوی کعبه روی گرداندند اما نام تمام نمازهای یومیه در اخبار دیده می شود. در میان نمازهای مذکور، نماز ظهر قابل اعتماد است و نقل های دیگر قابل رد یا قابل توجیه اند به گونه ای که نمی توانند در برابر خبرهای نماز ظهر، قابل پذیرش باشند. در ادامه، اخبار مربوط به یک یک نمازها بررسی می شود و در انتها ادعای نزول فرمان در خارج از نماز، نقل و بررسی می شود.

نماز صبح

ابن ابی شیبه و ترمذی پس از بیان ماجرای تغییر قبله نوشته اند:

ـ عن عبد الله بن دینار عن ابن عمر قال: کانوا رکوعا فی صلاه الصبح. (ابن أبی شیبه، ۱۴۰۹ ق، ج ۱، ص ۳۷۰؛ ترمذی، ۱۴۰۳ ق، ج ۱، ص ۲۱۴)

خواننده تصور می کند پیامبر(ص) در حال نماز صبح بوده که آیه تغییر قبله بر او نازل شد. اما بخاری و مسلم نیز روایت عبد الله بن دینار از ابن عمر را نقل کرده اند اما در باره مسجد قبا است. نمازگزاران در این مسجد در حال برگزاری نماز صبح بودند که خبر تغییر قبله رسید و آنان به سمت کعبه روی گرداندند و ربطی به نماز پیامبر(ص) ندارد. متن آن در بررسی روایات مسجد قبا گذشت.

شبیه روش ابن ابی شیبه و ترمذی را از ابن شهر آشوب می بینیم. او نیز با نقل قسمتی از حدیث انس در کنار روایتی در مورد تغییر قبله، خواننده را به اشتباه می اندازد:

ـ سئل الصادق(ع): متی حولت القبله؟ قال: بعد رجوعه من بدر. قال أنس: وهم رکوع فی صلاه الصبح فاستداروا. (ابن شهر آشوب، ۱۳۷۶ ق، ج ۱، ص ۱۵۲)

خبر کامل انس آن است که شخصی از بنی سلمه که شاهد تغییر قبله بوده، گذارش به عده ای می افتد که در حال خواندن نماز صبح بودند. به آنها خبر تغییر قبله را می دهد و آنها هم به سوی کعبه روی می گردانند. نه اینکه پیامبر(ص) مشغول نماز صبح بود که آیه نازل شد:

عن أنس بن مالک: أن رسول الله(ص) کان یصلی نحو بیت المقدس فنزلت: «قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضاها فول وجهک شطر المسجد الحرام» فمر رجل من بنی سلمه بقوم وهم رکوع فی صلاه الفجر وقد صلوا رکعه فنادی ألا إن القبله قد حولت إلی الکعبه فمالوا إلی الکعبه. (شعرانی، ۱۴۲۶ ق، ج ۱، ص ۲۴۲)

چند گروه در میان نماز خبر تغییر قبله به آنها رسید اما با توجه به اینکه در خبر بالا سخن از نماز صبح است، ظاهرا خبر انس مربوط به مسجد قباست؛ زیرا طبق اخبار دیگر، نمازگزاران در مسجد قبا در حال نماز صبح بودند که خبر تغییر قبله را برایشان آوردند. (ر. ک: بخاری، ۱۴۰۱ ق، ج ۸، ص ۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ نیشابوری، بی تا، ج ۲، ص ۶۶)

انس در روایتی دیگر ـ که ذیل نماز ظهر می آید ـ تصریح می کند که پیامبر(ص) در نماز ظهر بود که قبله تغییر یافت نه صبح.

چه بسا همین تقطیع ها و کنار هم گذاشتن های غیر فنی، سبب شده برخی قائل شوند که نزول آیه، هنگام برگزاری نماز صبح بوده است. (ر. ک: بلاذری، ۱۹۵۹ م، ج ۱، ص ۲۷۲؛ مقریزی، ۱۴۲۰ ق، ج ۱، ص ۷۹)

قرطبی بدون نقل عبارت حدیث، از روایت مالک به تغییر قبله در نماز صبح خبر داده است. (قرطبی، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۱۴۸) ظاهرا مراد، امام مالک است اما او تغییر قبله در مسجد قبا را نقل کرده که خبر به نمازگزاران هنگام برپایی نماز صبح رسید (ر. ک: مالک بن انس، ۱۴۰۶ ق، ج ۱، ص ۱۹۵) نه اینکه آیه بر پیامبر(ص) در هنگام نماز صبح بوده است.

نماز ظهر

خبرها در مورد نزول فرمان در میان نماز ظهر هم از نظر تعداد بیشترند و هم قابل خدشه نیستند. چند نمونه:

ـ عن أبی جعفر(ع): ان رسول الله(ص) لما قدم المدینه وهو یصلی نحو بیت المقدس أعجب الیهود من ذلک فلما صرفه الله عن بیت المقدس إلی بیت الحرام وجدت وکان صرف القبله صلاه الظهر. (قمی، ۱۴۰۴ ق، ج ۱، ص ۱۰۵)

ـ عن أنس بن مالک قال: صرف رسول الله(ص) عن بیت المقدس بعد تسعه أشهر أو عشره بینا هو یصلی الظهر بالمدینه صلی رکعتین نحو بیت المقدس انصرف بوجهه إلی الکعبه. (عصفری، بی تا، ص ۳۶؛ ر. ک: طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۶ ـ ۷)

ـ مجاهد وغیره: نزلت هذه الآیه ورسول الله(ص) فی مسجد بنی سلمه، وقد صلّی بأصحابه رکعتین من صلاه الظهر فتحوّل فی الصلاه. (ثعلبی، ۱۴۲۲ ق، ج ۲، ص ۱۲)

ـ یقال: صلی رسول الله(ص) رکعتین من الظهر فی مسجده بالمسلمین ثم أمر أن یوجه إلی المسجد الحرام فاستدار إلیه ودار معه المسلمون. ویقال: بل زار رسول الله(ص) أم بشر بن البراء بن معرور فی بنی سلمه فصنعت له طعاما وحانت الظهر فصلی رسول الله(ص) بأصحابه رکعتین ثم أمر أن یوجه إلی الکعبه فاستدار إلی الکعبه. (شعرانی، ۱۴۲۶ ق، ج ۱، ص ۲۴۱ ـ ۲۴۲)

ـ روی بعضهم أن رسول الله کان یصلی الظهر فی مسجد بنی سلمه، فلما صلی رکعتین نزل علیه: صرف القبله إلی الکعبه. (یعقوبی، بی تا، ج ۲، ص ۴۲)

نماز عصر

نقل ها در مورد نزول وحی در نماز عصر اندک است. روایت براء بن عازب ایراداتی دارد که در ادامه، نشان می دهیم و یک حدیث از حدیث امام باقر(ع) را نمی توان بر حدیث های متعدد دیگر ترجیح داد:

ـ عن جعفر(ع)، عن أبیه(ع): إن رسول الله(ص) استقبل بیت المقدس سبعه عشر شهرا، ثم صرف إلی الکعبه وهو فی صلاه العصر. (حمیری، ۱۴۱۳ ق، ص ۱۴۸)

ـ عن البراء: انه صلی قبل بیت المقدس سته عشر شهرا أو سبعه عشر شهرا وکان یعجبه أن تکون قبلته قبل البیت وانه صلی أول صلاه صلاها صلاه العصر وصلی معه قوم فخرج رجل ممن صلی معه فمر علی أهل مسجد وهم راکعون فقال: اشهد بالله لقد صلیت مع رسول الله(ص) قبل مکه فداروا کما هم قبل البیت. (بخاری، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۱۵؛ احمد بن حنبل، بی تا، ج ۴، ص ۲۸۳)

ـ عن البراء: أنه صلی قبل بیت المقدس سته عشر شهرا، وکان یعجبه أن تکون قبلته قبل البیت، وأنه صلی صلاه العصر ومعه قوم. فخرج رجل ممن صلی معه، فمر علی أهل المسجد وهم رکوع… (طبری، ۱۴۱۵ ق، ج ۲، ص ۶)

ـ عن البراء رضی الله عنه ان النبی(ص) صلی إلی بیت المقدس سته عشر شهرا أو سبعه عشر شهرا وکان یعجبه أن تکون قبلته قبل البیت وانه صلی أو صلاها صلاه العصر وصلی معه قوم فخرج رجل ممن کان صلی معه فمر علی أهل المسجد وهم راکعون… (بخاری، ۱۴۰۱ ق، ج ۵، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱؛ شعرانی، ۱۴۲۶ ق، ج ۱، ص ۲۴۲)

در مورد حدیث براء چند نکته قابل توجه است:

الف) این حدیث با صراحت از نمازی که در میان آن، تغییر قبله صورت گرفت، سخن نمی گوید.

ب) در حدیث اول، براء می گوید: «اول صلاه صلاها صلاه العصر» ظاهراً منظور این است که اولین نماز کامل به سوی کعبه، نماز عصر بوده و نماز ظهر را که در میان آن، تغییر قبله صورت گرفته، به حساب نیاورده است.

ج) به هم ریختگی عبارتی که در بند «ب» آوردیم، در روایت سوم براء مشهود است.

د) روایت براء با الفاظ مختلف نقل شده است. تنها حدیث اول، اولین نماز پیامبر(ص) به سوی قبله را نماز عصر گفته است اما در عبارت زیر آمده که وقتی حضرت نماز عصر را خواند، مأمومی خبر را برای دیگران برد و از آن استفاده نمی شود که قبله در میان نماز عصر تغییر یافته است:

عن البراء قال: … فوجه نحو الکعبه وصلی معه رجل العصر ثم خرج فمر علی قوم من الأنصار فقال: هو یشهد انه صلی مع النبی(ص) وانه قد وجه إلی الکعبه فانحرفوا وهم رکوع فی صلاه العصر. (بخاری، ۱۴۰۱ ق، ج ۸، ص ۱۳۴ و ر. ک: احمد بن حنبل، بی تا، ج ۴، ص ۳۰۴)

با توجه به روایات دیگر بعید نیست اولین «العصر» در حدیث بالا «الظهر» بوده است؛ چون غالبا شخص نمی توانسته پس از نماز عصر، فوری خود را به منطقه ای دیگر در حین نماز عصر برساند. قرینه دیگر آن است که در نقل های متعدد دیگر، نیامده که شخص کدام نماز را با پیامبر خواند. و نزدیک تر به واقع آن است که نماز ظهر را با حضرت خوانده و چند ساعت بعد به وسیله او خبر به نمازگزارانی دیگر رسیده است. بنگرید:

ـ عن البراء بن عازب: … فصلی مع النبی(ص) رجل ثم خرج بعدما صلی فمر علی قوم من الأنصار فی صلاه العصر نحو بیت المقدس فقال: هو یشهد انه صلی مع رسول الله(ص) وانه توجه نحو الکعبه فتحرف القوم حتی توجهوا نحو الکعبه. (بخاری، ۱۴۰۱ ق، ج ۱، ص ۱۰۴ و ر. ک: شعرانی، ۱۴۲۶ ق، ج ۴، ص ۳۶۷)

در روایتی با همین مضمون تصریح شده نمازی که آن شخص با پیامبر خوانده ظهر بوده:

ـ صرفت القبله إلی الکعبه فی الظهر یوم الثلاثاء للنصف من شعبان فکانت صلاته نحو بیت المقدس بعد قدومه المدینه سبعه عشر شهرا وثلاثه أیام فخرج رجل بعد ما صلی فمر علی قوم من الأنصار وهم رکوع فی صلاه العصر نحو بیت المقدس فقال: هو یشهد أنه صلی مع رسول الله(ص) وأنه قد وجه إلی الکعبه فانحرف القوم حتی توجهوا إلی الکعبه. (ابن حبان، ۱۳۹۳ ق، ج ۱، ص ۱۵۱ ـ ۱۵۲)

نماز مغرب یا عشا

در مورد اینکه قبله در میان نماز مغرب یا عشا تغییر یافته، به یک روایت برخوردیم:

ـ عن عماره بن رویبه قال: کنا مع رسول الله(ص) فی إحدی صلاتی العشاء حین صرفت القبله فدار النبی(ص) و درنا معه فی رکعتین. (هیثمی، ۱۴۰۸ ق، ج ۲، ص ۱۳)

گذشته از کهن نبودن منبع حدیث، این روایت در جای دیگر به جای «العشاء»، «العشی» است (عسقلانی، بی تا، ج ۱، ص ۴۲۲) و به قرینه روایت های متعدد دیگر، «العشی» ترجیح دارد. «احدی صلاتی العشی» به معنای یکی از دو نماز ظهر و عصر است. در لسان العرب آمده است:

قال الأَزهری: وصلاتا العَشِی هما الظُّهْر والعَصْر وفی حدیث أَبی هریره، رضی الله عنه: صلی بنا رسولُ الله(ص) إحْدی صلاتَی العشی، وأَکبَرُ ظَنی أَنها العَصْر، وساقه ابن الأَثیر فقال: صَلی بنا إحْدی صلاتی العَشِی فسَلَّم من اثْنَتَین، یریدُ صلاهَ الظُّهْر أَو العَصْر.

وقال الأَزهری: یقَع العشی علی ما بَینَ زَوالِ الشمْسِ إلی وَقْت غُروبها، کل ذلک عَشِی، فإذا غابَتِ الشَّمْسُ فهو العِشاءُ، وقیل: العَشِی منْ زَوالِ الشَّمْس إِلی الصَّباح. (ابن منظور، ۱۴۰۵ ق، ج ۱۵، ص ۶۰)

پس «عشی» به معنای زمان بین ظهر تا غروب است. در این حدیث نمی تواند به معنای از ظهر تا صبح باشد؛ زیرا در این وقت، بیشتر از دو نماز، واجب است و در حدیث، سخن از دو نماز در این زمان است.

در غیر نماز

قائل رسیدن دستور در خارج از نماز را نیافتیم:

ـ قال مجاهد وغیره: نزلت هذه الآیه ورسول الله(ص) فی مسجد بنی سلمه وقد صلی بأصحابه رکعتین من صلاه الظهر… وقیل: کان التحویل خارج الصلاه بین الصلاتین. (بغوی، بی تا، ج ۱، ص ۱۲۵)

ـ وقیل: إن الآیه نزلت فی غیر صلاه، وهو الأکثر. وکان أول صلاه إلی الکعبه العصر. (قرطبی، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۱۴۹)

چگونه اکثریت قائل به نزول آیه در غیر نمازند در حالی که قائل آن معلوم نیست و منبع چندانی ندارد؟!

ـ عن أبی سعید بن المعلی قال: کنا نغدو علی عهد رسول الله(ص) فنمر بالمسجد فنصلی فیه فمررنا یوما ورسول الله(ص) قاعد علی المنبر فقال: لقد حدث الیوم أمر عظیم فدنوت من النبی(ص) فتلا هذه الآیه «قد نری تقلب وجهک فی السماء» حتی فرغ من الآیه و الی جنبی صاحب لی فقلت لصاحبی: ارکع رکعتین فقال: ننظر ما یصنع فنزل رسول الله(ص) فصلی للناس یومئذ الظهر إلی الکعبه. (هیثمی، ۱۴۰۸ ق، ج ۲، ص ۱۲ ـ ۱۳)

طبق این حدیث، آیه پیش از ظهر همان روز نازل شده است. پس دستور تغییر قبله در غیر نماز یا میان نماز صبح صادر شده است و گفتیم که خبرهای نماز صبح قابل اعتماد نیست؛ پس صدور در غیر نماز باقی می ماند. اما این حدیث در منابع کهن به جای عبارت «فقال: لقد حدث الیوم امر عظیم»، «فقلت: لقد حدث أمر» (ا بخاری، بی تا، ص ۳۴؛ طبرانی، بی تا، ج ۲۲، ص ۳۰۴) آمده است. پس معلوم نیست چند روز قبل، دستور آمده. چه بسا آیه در روز قبل یا روزهای قبل و در میان نماز ظهر نازل شده و حضرت در حال بیان ماجراست.

نتیجه

با بررسی و تحلیل مجموع اخبار رسیده در مورد تغییر قبله، به دست می آید مسجدی که رسول خدا(ص) در آن مشغول نماز جماعت بود و در میان آن دستور تغییر قبله نازل شد و حضرت با مأمومان از بیت المقدس به سوی کعبه روی گرداندند، مسجد بنی سلمه بوده است؛ همان مسجدی که امروزه در حدود چهار کیلومتری شمال غرب مسجد النبی(ص) واقع است. مساجد دیگر که «قبلتین» نامیده شده اند به این اعتبار است که در میان نماز خبر تغییر قبله به نمازگزاران رسیده و آنان در آن هنگام روی به سوی کعبه گرداندند. می توانیم مسجد بنی سلمه را مسجد قبلتین اصلی و بقیه مساجدی را که در آنها تغییر قبله رخ داده، مساجد قبلتین غیراصلی بخوانیم.

این ماجرا در ماه رجب سال دوم هجرت و به عبارت دیگر شانزده ماه پس از هجرت رخ داد. عدد هفده ماه در نقل برخی راویان، تقریبی است و بعید نیست آنان که ماه آن را شعبان ذکر کرده اند، از هفده ماه اتخاذ کرده اند؛ در حالی که این عدد تقریبی است.

و نیز از میان اخبار رسیده در مورد نمازی که در میان آن، دستور تغییر قبله نازل شد، خبرهای مربوط به نماز ظهر، قابل اعتماد است.

منابع

ابن أبی شیبه (م ۲۳۵ ق)، ۱۴۰۹ ق، المصنف، بیروت، دار الفکر، اول.

ابن اسحاق (م ۱۵۱ ق)، بی تا، سیره ابن إسحاق، بی جا، معهد الدراسات و الأبحاث للتعریف.

ابن جوزی (م ۵۹۷ ق)، ۱۴۱۸ ق، کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ریاض، دار الوطن، اول.

ابن حبان (م ۳۵۴ ق)، ۱۳۹۳ ق، الثقات، هند، حیدرآباد، مؤسسه الکتب الثقافیه، اول.

ابن شهر آشوب (م ۵۸۸ ق)، ۱۳۷۶ ق، مناقب آل أبی طالب، نجف، المکتبه الحیدریه.

ابن عبد البر (م ۴۶۳)، ۱۳۸۷ ق، التمهید، بی جا، وزاره عموم الأوقاف و الشؤون الإسلامیه.

ابن عبد البر (م ۴۶۳)، ۱۴۱۲ ق، الاستیعاب، بیروت، دار الجیل، اول.

ابن عبد البر (م ۴۶۳)، ۲۰۰۰ م، الاستذکار، بی جا، دار الکتب العلمیه، اول.

ابن منظور (م ۷۱۱ ق)، ۱۴۰۵ ق، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه.

ابن هشام (م ۲۱۸ ق)، ۱۳۸۳ ق، السیره النبویه، مصر، مکتبه محمد علی صبیح وأولاده.

احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ق)، بی تا، مسند الامام أحمد بن حنبل، بیروت، دار صادر.

بخاری، محمد بن اسماعیل (م ۲۵۶ ق)، ۱۴۰۱ ق، صحیح البخاری، بی جا، دار الفکر.

بخاری، محمد بن اسماعیل (م ۲۵۶ ق)، بی تا، الکنی جزء من التاریخ الکبیر، ترکیه، المکتبه الاسلامیه.

بغوی (م ۵۱۰ ق)، بی تا، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن (تفسیر البغوی)، بی جا، دار المعرفه.

بلاذری، احمد بن یحیی (م ۲۷۹ ق)، ۱۹۵۹ م، أنساب الأشراف، مصر، معهد المخطوطات بجامعه الدول العربیه و دار المعارف.

بیهقی، احمد بن حسین (م ۴۵۸ ق)، ۱۴۰۵ ق، دلائل النبوه ومعرفه أحوال صاحب الشریعه، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول.

ترمذی، محمد بن عیسی (م ۲۷۹ ق)، ۱۴۰۳ ق، سنن الترمذی، بیروت، دار الفکر، دوم.

ثعلبی (م ۴۲۷ ق)، ۱۴۲۲ ق، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول.

حمیری، عبدالله بن جعفر (م ۳۰۴ ق)، ۱۴۱۳ ق، قرب الاسناد، قم، آل البیت(ع)، اول.

رازی، ابن ابی حاتم (م ۳۲۷ ق)، بی تا، تفسیر القرآن العظیم (تفسیر ابن أبی حاتم)، بی جا، دار الفکر.

سجستانی، سلیمان بن اشعث (م ۲۷۵ ق)، ۱۴۱۰ ق، سنن أبی داود، بی جا، دار الفکر، اول.

سمهودی، علی بن أحمد (م ۹۱۱ ق)، ۱۴۲۶ ق، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول.

سیوری، مقداد بن عبدالله (م ۸۲۶ ق)، ۱۳۴۳ ش، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، المکتبه الرضویه.

سیوطی، جلال الدین (م ۹۱۱ ق)، بی تا، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، لبنان، دار المعرفه.

شاذان بن جبرئیل قمی (م ۶۶۰ ق)، ۱۴۲۸ ق، إزاحه العله فی معرفه القبله، قم، مرکز الحقائق الإسلامیه، اول.

شافعی، محمد بن ادریس (م ۲۰۴ ق)، بی تا، المسند، بیروت، دار الکتب العلمیه.

شعرانی، عبدالوهاب بن احمد (م ۹۷۳ ق)، ۱۴۲۶ ق، الطبقات الکبری، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، اول.

صدوق، محمد بن علی (م ۳۸۱ ق)، بی تا، کتاب من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، دوم.

صنعانی، عبد الرزاق (م ۲۱۱ ق)، ۱۴۱۰ ق، تفسیر القرآن، عربستان، مکتبه الرشد، اول.

طبرانی، سلیمان بن احمد (م ۳۶۰ ق)، ۲۰۰۸ م، التفسیر الکبیر (تفسیر القرآن العظیم)، اردن، دار الکتاب الثقافی، اول.

طبرانی، سلیمان بن احمد (م ۳۶۰ ق)، بی تا، المعجم الکبیر، بی جا، دار احیاء التراث العربی، دوم.

طبرسی، فضل بن حسن (م ۵۴۸ ق)، ۱۴۱۵ ق، مجمع البیان، بیروت، مؤسسه الأعلمی، اول.

طبری، محمد بن جریر (م ۳۱۰ ق)، ۱۴۰۳ ق، تاریخ الطبری، لبنان، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چهارم.

طبری، محمد بن جریر (م ۳۱۰ ق)، ۱۴۱۵ ق، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، بیروت، دار الفکر.

طوسی، محمد بن حسن (م ۴۶۰ ق)، ۱۳۶۴ ش، تهذیب الأحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چهارم.

طوسی، محمد بن حسن (م ۴۶۰ ق)، ۱۴۰۹ ق، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، اول.

طیالسی، سلیمان بن داود (م ۲۰۴ ق)، بی تا، مسند أبی داود الطیالسی، بیروت دار المعرفه.

عسقلانی، ابن حجر (م ۸۵۲ ق)، بی تا، فتح الباری، بیروت، دار المعرفه.

عصفری، خلیفه بن خیاط (م ۲۴۰ ق)، بی تا، تاریخ خلیفه بن خیاط، بیروت، دار الفکر.

غزالی، ابو حامد (م ۵۰۵ ق)، بی تا، إحیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتاب العربی.

قرطبی، محمد بن أحمد (م ۶۷۱)، ۱۴۰۵ ق، الجامع لأحکام القرآن (تفسیر القرطبی)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.

قزوینی، محمد بن یزید (م ۲۷۳ ق)، بی تا، سنن ابن ماجه، بی جا، دار الفکر.

قمی، علی بن إبراهیم (م ح ۳۲۹ ق)، ۱۴۰۴ق، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، سوم.

کعکی، عبد العزیز بن عبد الرحمان، ۱۴۳۲ ق، معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، اول.

مالک بن انس (م ۱۷۹ ق)، ۱۴۰۶ ق، الموطأ، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.

مقاتل بن سلیمان (م ۱۵۰)، ۱۴۲۴ ق، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بی جا، دار الکتب العلمیه.

مقریزی (م ۸۴۵ ق)، ۱۴۲۰ ق، إمتاع الأسماع، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول.

نجفی، محمد باقر (م ۱۳۸۱ ش)، ۱۳۶۴ ش، مدینه شناسی، تهران، شرکت قلم، اول.

نسائی، احمد بن شعیب (م ۳۰۳ ق)، ۱۳۴۸ ق، سنن النسائی، بیروت، دار الفکر، اول.

نسائی، احمد بن شعیب (م ۳۰۳ ق)، ۱۴۱۱ ق، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول.

نمیری، ابن شبه (م ۲۶۲ ق)، ۱۴۱۰ ق / ۱۳۶۸ ش، تاریخ المدینه، ، قم، دار الفکر.

نیشابوری، مسلم (م ۲۶۱ ق)، بی تا، صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر.

هیثمی، علی بن ابی بکر (م ۸۰۷ ق)، ۱۴۰۸ ق، مجمع الزوائد، بیروت، دار الکتب العلمیه.

یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (م ۲۸۴ ق)، بی تا، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر.

همچنین ببینید

آینه پژوهش

لغزش ها در تاریخ بارگاه سیدالشهدا(ع)

مقاله ای از اینجانب در مجله ی مجله آینه پژوهش، شماره ۹۶، بهمن و اسفند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code