به قلم مدیر سایت
فرهنگ ایرانی:
هدف اصلی ما ایرانی ها از احوال پرسی و خاصیت آن، «صرفا جهت اطلاع» است و هیچ خاصیت دیگر ندارد. البته خیلی مواقع خبر گرفتن از دیگران، «صرفا جهت فضولی» است! البته اگر خوشبین باشیم، نهایت این کار، نوعی اظهار محبت است.
فرهنگ اسلامی:
اسلام به کمک به دیگران بسیار بسیار سفارش کرده است و هدف از احوال پرسی باید آگاهی از مشکلات دیگران به منظور کمک رسانی باشد یا اگر کسی بیمار است دست کم به عیادتش برویم، نه صرفا جهت اطلاع.
آنقدر احوالپرسی ها در میان ما ایرانی ها بی خاصیت شده که گاهی نه به جواب طرف مقابل توجه می کنیم و نه طرف مقابل، مشکلش را بیان می کند؛ چون می دانیم این حال پرسیدن ها، تشریفاتی بیش نیست!
توضیح یک حدیث از پیامبر اکرم(ص):
ما آمَنَ بی مَن باتَ شَبْعانَ و جارُهُ جائعٌ. (کافی: ۲/ ۶۶۸/ ۱۴)
آن که شب را با شکم سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است.
به نظر می رسد که بیان «سیری» و «گرسنگی» در سخن رسول خدا(ص) صرفا مثال است و شامل دیگر مشکلات همسایگان نیز می شود. لذا در روایت دیگر از آن حضرت است که: «هرکس شب پوشیده بخوابد و همسایه اش برهنه باشد به من ایمان نیاورده است.» (عوالی اللآلی: ۱/ ۲۶۹/ ۷۵)
بنابر این، حقیقت احوالپرسی، برای دست یافتن به مشکلات دیگران برای کمک به رفع آن است.
فرهنگ اکنون ایران مجموعه ای درهم و برهم و گیج شده از فرهنگ اسلامی ، ایرانی ، غربی و عربی است ، نمیدانیم دقیقا چه هستیم ؟ درود واژهای از فارسی باستان است که ایرانیها هنگام رسیدن به یکدیگر میگویند و بهدور از هر جنگ و صلحی یکدیگر را با گفتن درود می ستایند.درود از واژهی دروته و دروسته آمده و در قدیم مردم هنگام احوالپرسی میگفتند”از درستی تو”؟ یا “درستی”؟ آیا حالت خوب است ؟فضولی در گذشته در حداقل این واژه نبود اما به دلیل مشکلات فراروان و جنگهای متعدد و موقعیت ژئوپولتیک ایران که همواره
گذرگاه اقتصاد و تجارت و فرهنگ دنیا بود پیچیدگی در رفتار و گفتار ایرانیان بوجود آمده که ریشه فرهنگ ایرانی ندارد بلکه ناشی از مشکلات شخصیتی و تحمل ناپذیری و درجه آستانه تحمل هر فردی نسبت به محیط اطرافش هست و از فرد ایرانی به فردی دیگر هم فرق میکند چنانکه ما خلقیات مختلفی در ایرانیها میبینم که متاسفانه هم اکنون اکثرا رو به افول گراییده !