خانه / شخصیت ها / اسلام شناسان / زرینکوب / از کتاب کارنامه اسلام

از کتاب کارنامه اسلام

به قلم دکتر عبدالحسین زرینکوب

کارنامه اسلام، ص ۲:
«کارنامه اسلام یک فصل درخشان تاریخ انسانی است.»
«فتح اسلامی البته با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود.»
«مجوس (زرتشتیان) جزیه ای که به اسلامیان می پرداختند به مراتب سبک تر و راحت تر از مالیات سرانه ای بود که پیش از آن به حکومت خویش ـ ساسانیان ـ می دادند.»
«سادگی و روشنی مبانی اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با مذاهب اهل کتاب هم خود از جهات توجه اهل کتاب به اسلام بود.»
«درست است که بعضی خلفا در معامله با اهل ذمه خشونت نشان می دادند، از تجدید بنای معابدشان جلوگیری می کردند، یا آنها را از اشتغال به کارهای مهم منع می نمودند، یا وادارشان می کردند لباسهای نشاندار بپوشند، بعضی شان حتی برخی از آنها را به عنف وادار می کردند که مسلمان شوند، عامه مسلمانان نیز گاه تحریک می شدند و به آزار آنها دست می گشادند، اما این احوال به ندرت اتفاق می افتاد و بی دوام بود، چنان که روی هم رفته اهل کتاب در قلمرو اسلام در صلح و آرامش به سر می بردند.»
«اسلام رفته رفته در سرزمینهای فتح شده انتشار و قبول می یافت و این انتشار و قبول نه از راه عنف و فشار بود.»

کارنامه اسلام، ص ۳:
«اگر عامه مردم این ممالک (ممالک فتح شده بدست مسلمانان) با مهاجمان به چشم عداوت می نگریستند این فتوح چنین آسان دست نمی داد.»

کارنامه اسلام، ص ۵:
«تمدن اسلامی ـ لا اقل از پایان فتوح مسلمین تا ظهور مغول ـ قلمرو اسلام را از لحاظ نظم و انضباط اخلاقی، برتری سطح زندگی، سعه صدر و اجتناب نسبی از تعصب، و توسعه و ترقی علم و ادب، طی قرنهای دراز پیشاهنگ تمام دنیای متمدن و مربی فرهنگ عالم انسانیت قرار داد.»
«تمدن اسلامی … بی شک یک دوره درخشان از تمدن انسانی است.»
«فرهنگ اسلامی هنوز در دنیای حاضر تأثیر معنوی دارد و به جذبه و معنویت آن نقصان راه ندارد.»

کارنامه اسلام، ص ۶:
«شک نیست که سهم اقوام گونه گون که در توسعه این تمدن بذل مساعی کرده اند نباید از نظر محقق دور بماند اما آنچه این مایه ترقیات علمی و پیشرفتهای مادی را برای مسلمین میسر ساخت در حقیقت همان اسلام بود که با تشویق مسلمین به علم و ترویج نشاط حیاتی، روح معاضدت و تساهل را جانشین تعصبات دنیای باستانی کرد.»

کارنامه اسلام، ص ۸ :
«اسلام که یک امپراطوری عظیم جهانی بود … همه را به هم در آمیخت و از آن چیز تازه ای ساخت. فرهنگ تازه ای که حدود و ثغور نمی شناخت و تنگ نظریهایی که دنیای بورژوازی و سرمایه داری را تقسیم به ملتها، به مرزها، و نژادها کرد، در آن مجهول بود. مسلمان از هر نژاد که بود ـ عرب یا ترک، سندی یا افریقایی ـ در هر جایی از قلمرو اسلام قدم می نهاد خود را در وطن خویش و دیار خویش می یافت.»

کارنامه اسلام، ص ۱۶ :
«کثرت مدارس عالی در بلاد اسلام، هنوز هم که دنیا پیشرفتهای ماشینی یافته است مایه حیرت است و حاکی از وجود شوق و نشاطی بی مانند. در حیقیقت به سبب تأکید و تشویقی که در اسلام راجع به علم شده بود و همچنین به جهت توصیه و ترغیبی که به انجام دادن امور خیر می شد بسیاری از اهل بر و ارباب ثروت عنایت و توجه خاصی به انشاء مدارس مبذول کردند.»

 

کارنامه اسلام، ص ۱۷:
«آمادگی مسلمین برای اخذ و نشر علوم، و احادیثی که از پیغمبر در تشویق به دانش طلبی نقل می شد، بعلاوه وجود اسباب و موجبات دیگر، شروع یک نهضت علمی را در قلمرو اسلام سبب شد.»

کارنامه اسلام، ص ۱۸:
«وقتی طب از دست سریانی ها به دست مسلمین افتاد تحقیق و مطالعه در آن جنبه جدی تر و دقیق تر گرفت. به جای رساله های کوتاه علمی که معمول سریانی ها بود، دائره المعارفهای جامع طبی بوسیله مسلمین تالیف شد.»

کارنامه اسلام، ص ۲۰:
«مسلمین در بعضی رشته های طب تحقیقاتی کردند که بی سابقه بود چنانکه در باره جذام ظاهرا اولین تحقیقات بوسیله آنها شد. فرق بین آبله و سرخک را اول بار آنها ملتفت شدند. در باره مامائی و قابلگی خیلی بیش از یونانی ها مطالعه کردند. همچنین در استعمال بعضی ادویه و پاره ای وسائل معالجه سابقه آنها محقق است … بعضی معالجات آنها در امراض جسمانی یا روحانی ابتکاری بود.»
«طب اروپا دین زیادی به طب اسلامی دارد.»

کارنامه اسلام، ص ۲۳:
«جبر و مقابله را اولین بار مسلمین وارد نظام علمی کردند. همچنین استعمال جبر در هندسه و بالعکس بوسیله مسلمین انجام یافت و این امر نیز در بسط هندسه تحلیلی تأثیر بسزائی داشت.»

کارنامه اسلام، ص ۲۴:
«در تمام قرون وسطی، پیشرفت ریاضیات در واقع به نبوغ ریاضی مسلمین مدیون بود.»
«در نیمه اول قرن پانزدهم میلادی که مسلمین با مشکل ترین مسائل هندسه دست و پنجه نرم می کردند، معادلات درجه سوم جبری را به کمک مقاطع مخروطی حل می کردند و در مثلثات کروی تحقیقات ارزنده انجام می دادند، در اروپا تحقیقات ریاضی از حساب تقویم و طرز بکار بدن چرتکه ـ که غالبا در سطح حوائج روزانه بود ـ در نمی گذشت.»
«این میراث علمی عظیم مسلمین، هم از حیث وسعت موجب اعجاب است هم از لحاظ دقت.»

کارنامه اسلام، ص ۲۶:
«مسلمین در استخراج معادن، در ساختن رنگ، در آب دادن فولاد، در تهیه چرم و کاغذ و در ساختن اسلحه طی قرنهای دراز تفوق خود را بر دنیای غرب حفظ کردند.»

کارنامه اسلام، ص ۲۷:
«آثار جغرافیائی مسلمین در واقع بسیار غنی، متنوع، آموزنده و جالب است.»
«در جغرافیا، هم وسعت عرصه تحقیقات مسلمین خیلی بیش از یونانی ها بود و هم شور و توفیق آنها و از حیث وسعت قلمرو و دقت مواد حاصله هم، علم جغرافیا در نزد مسلمین بمراتب از آنچه نزد یونانی ها بود پیشتر رفت.»

کارنامه اسلام، ص ۳۰:
«مسلمین در تاریخ کتابهای بسیار زیادی بوجود آوردند و هیچ قومی قبل از شروع عصر جدید درین رشته به پایه مسلمین نرسیده بود.»
«کار مورخین اسلام در مقایسه با کار قدماء یونان و روم ـ شاید با چند استثنا ـ و مخصوصا در مقایسه با کار مورخین اروپا در قرون وسطی و حتی بعد از آن شایسته تحسین و اعجاب است.»

کارنامه اسلام، ص ۳۷:
«غلط مشهوریست که گفته اند: فلسفه اسلامی چیزی نیست جز نقل فلسفه یونانی به عربی. حقیقت آنست که آنچه فلسفه اسلامی خوانده می شود التقاطی محض نیست، جنبه ابتکار و اصالت نیز دارد. از لحاظ غایت و حاصل، حاکی از یک مرحله اساسی است در طریق تحقیقات فلسفی که بهر حال هرگز در جایی متوقف نمی شود و فردا مثل امروز در حرکت و ترقی خواهد بود.»

کارنامه اسلام، ص ۴۴:
«با آنکه در تربیت و تعلیم توجه بیشتر به پسران بود و حتی در مورد دختران گهگاه سخن از منع تعلیم در میان می آمد، تاریخ اسلام مواردی را نشان می دهد حاکی از توجه مسلمین به تعلیم دختران یا لا اقل حاکی از عدم منع آن. وجود بعضی راویان حدیث در بین زنان نشان می دهد که اهل حدیث منعی در تعلیم کتابت و سواد زنان نمی دیده اند.»

کارنامه اسلام، ص ۴۹:
«که گفت که در اسلام دین را با هنر سازگاری نیست؟ برعکس، این هردو با یکدیگر ملاقات می کنند و آن هم در مسجد. خدای اسلام ـ الله تعالی ـ نه فقط رحیم و حکیم است بلکه جمیل هم هست.»

کارنامه اسلام، ص ۵۵:
«اهمیت میراث اسلامی نه به علم و صنعت آن محدود شد، نه به فلسفه و عرفان آن. ادب اسلامی نیز از همان تنوع و نشاط حیاتی بهره یافت که علم و فلسفه اسلامی را بلندآوازه کرد. در سراسر این ادب نفوذ قرآن محسوس بود، هم در اسلوب بلاغت هم در قصه ها و مواد و هم در فکر و اخلاق. از این روست که این ادب ارزنده را به هرزبانی که هست ـ خواه عربی و خواه فارسی، خواه ترکی و خواه سندی ـ جز ادب اسلامی نمی توان خواند.»

کارنامه اسلام، ص ۵۷:
«محققی که با دنیای اسلام آشنایی درست دارد پروایی ندارد که اسلام را دینی بیابد مناسب با احوال انسانی، حتی بیش از آنچه راجع به فرهنگ فرانسوی ادعا می کنند قبایی به قامت انسانیت.»
«آنچه دنیا به اسلام و مسلمانان مدیونست آن اندازه هست که نشان دهد برخلاف بعضی دعویها اسلام هرگز جریان فرهنگ انسانی را سد نکرده است و حتی آن را به پیش رانده است.»
«که می تواند انکار کند که اسلام هرچه هست و هرچه بوده است یک مرحله از تکامل انسانیت را نشان می دهد که از هیچ مرحله دیگر کم اهمیت تر نیست؟»
«اگر اکنون دنیای اسلام ارزش و حیثیت خود را درست نمی شناسد تا حدی از آن روست که از معنویت خویش جدا مانده است. کارنامه اسلام در قرنهای درخشان آن، کارنامه یک فرهنگ انسانی است، یک فرهنگ جامع … به قدر قامت انسان.»
«این نکته که اسلام در طی قرنهای دراز موجد یک فرهنگ پیشرو بوده است چیزیست که از تاریخ فرهنگ انسانی بدرستی بر می آید.»

کارنامه اسلام، ص ۵۸:
«(مستشرقان) پیشرفت عجیب تمدن اسلامی را نیز ـ مثل پیشرفت فرهنگ یونانی ـ نوعی معجزه خوانده اند، معجزه اسلامی.»
«تأثیر فرهنگ اسلامی در پیشرفت علوم ریاضی، طب و شیمی شواهد بسیار دارد. حتی در قرن سیزدهم ترجمه کتب اسلامی و شروح آنها در مدارس عالی آکسفورد، با شوق و علاقه دنبال می شد.»
«اگر آنچه اروپا در قرون وسطی و بعد از آن، در ریاضی، طب و شیمی، به مسلمین مدیون است، جمع آید بی شک رقم قابل ملاحظه ای است اما در فلسفه و عرفان اروپا نیز این نفوذ اسلام کم اهمیت نیست.»

کارنامه اسلام، ص ۵۹:
«آنچه شاید خلاف انتظار می نماید نفوذی است که فرهنگ اسلام در ادبیات اروپا داشته است و آن خود به هیچ وجه چیز بی اهمیتی نیست.»
«تمدن امروز دنیا در ادب، در فلسفه، در عرفان و در علم تا حد زیادی به اسلام و فرهنگ اسلامی مدیون است.»

کارنامه اسلام، ص ۶۰:
«آشنایی با زبان عربی و فرهنگ اسلامی در ایتالیا و فرانسه تا حدی محرک و انگیزه آن نهضت عظیم علمی فکری شد که بعدا رنسانس خوانده شد و همه اروپا را به جنب و جوش آورد. بدین گونه اروپا حتی رنسانس خود را تا حد قابل ملاحظه ای به مسلمین مدیون است.
بیان این دعوی نه حاجت به مبالغه دارد نه نیاز به تعصب. دنیای اسلام به قدر کافی افتخارات راستین دارد که نیازی به گزاف و دعوی نداشته باشد.»
«غرب به تمدن اسلامی خیلی بیش از آنچه خود اعتراف دارد مدیون است.»
«هنوز در غرب روشن بینانی هستند که به درستی انتظار دارند تا آنجا که ممکن است الهامات تازه ای از شرق و اسلام دریافت دارند.»

همچنین ببینید

امام علی(ع) از زبان زرین کوب

به قلم دکتر عبدالحسین زرین کوب «علی مردی میانه بالا و فراخ شانه بود با …

۴ نظر

  1. کتابهای زرینکوب توسط آخوند مطهری بعد از انقلاب تحریف شده اند ، در نسخه های قبل از انقلاب چنین کارنامه ای از اسلام وجود ندارد

  2. من ایرانیم فقط ایرانی

    درود به وطن پرست ها

    آره منم قبول دارم -به هر کتابی اعتماد نکنید .

  3. نویسنده ای که تاریخ را در دو برهه زمانی زندگیشاون در صحت عقل و جان به دو شکل به تصویر میکشه باید به هر دو اثرش شک کرد و نا معتبر خواند….

    اون هم تاریخی که ازش ۱۴۰۰ سال گذشته و دستخوش تحریف و از زبان افراطیون و حکومتها نوشته شده….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code