خانه / شخصیت ها / پیامبر اسلام(ص) / دکتر زرینکوب جواب می دهد / زندگی پیامبر(ص) در هر دو شهر مکه و مدینه

دکتر زرینکوب جواب می دهد / زندگی پیامبر(ص) در هر دو شهر مکه و مدینه

به قلم دکتر زرینکوب
بعضی قائل به رفتار دوگانه ی پیامبر اسلام در قبل و بعد از هجرت هستند. آنها پیامبر را تا پیش از هجرت شخصیتی رؤوف و مهربان ترسیم می کنند اما وقتی در مدینه به قدرت رسید، او را انسانی خشن معرفی می کنند.

دکتر عبدالحسین زرینکوب در این زمینه می گوید:
«کسانی که در سیرت او خواسته اند محققانه سخن برانند شیوه ی زندگی او را که در مدینه داشت با سیرتی که در مکه نشان می داد تفاوت نهاده اند. البته در مدینه که وی عنوان رهبر و پیشوای امت داشته است شیوه ی زندگی اش با روش زندگی مردی که در مکه عرضه ی جور و استخفاف مخالفان بوده است تفاوت داشته است لیکن این نکته را نمی توان نشانه ی دوگونگی احوال روحانی او دانست.
با تفاوتی که در زندگی مکه و زندگی مدینه ی او هست در هردو جا سیرت وی برپایه ی پاکی و درستی بوده است. درهر دو جا رفق و مدارا و جوان مردی و شفقت دستور کارش به شمار می آمده است. باری سیره ی او سرمشق واقعی نیکی و پاکی بود.»

منبع: بامداد اسلام، ص ۵۵.

زرین کوب

درج: تیر ۱۳۹۱

همچنین ببینید

وجوب نمازشب بر پیامبر(ص)

به قلم مدیر سایت فراوان تکرار می کنند: چرا ازدواج با بیش از چهار زن …

۵ نظر

  1. من هم تا حدود زیادی با زنده یاد زرینکوب موافقم……توضیح مطلب اینکه محمد در مکه ابزار قدرت و امکانات فراخی در دست نداشت تا رفتار مکه او نیز همانند رفتار مدینه اش باشد…..وقتی یک شخص دولتی تشکیل میدهد (و عنوان رییس دولت نیز بدو اختصاص میابد) بدون شک کنش ها و واکنش های جدیدی را هم طلب میکند چون این دولت دوستان و دشمنان متعدد و متفاوتی خواهد داشت………..به اقتضای قدرت در سایر ابعاد زندگی شخصی و اقتصادی و اجتماعی افراد(خود و جامعه) ممکن هست تغییراتی حاصل شود که ما شاهد بعضی تغییرات در رفتار پیامبر و جامعه اسلامی بودیم مانند تعدد زوجین پیامبر(البته در تعدادی از جهات رفتار محمد تغییری نکرد) یا توسعه جامعه اسلامی با پی بردن و وقوف به تاثیر سریع تر شمشیر نسبت به موعظه(البته منکر تاثیر آموزه های محمد بر جسم و روان پیروان و جذب افراد نیستم ولی یک سری ازین آموزه ها در خصوص قتال بود که با توجه به اثرگذاری سریعی که بر پیشرفت اسلام گذاشت موجب تشویق و تحریض مسلمانان به امر قتال شد)

  2. من هم میتوانم از روی باد هوا بگویم چنگیز خان مغول فردی زحمت کش و فروتن و بخشنده و دادگر بود .
    نویسندگانی که بدون ذکر هیچ سندی سعی در افزودن علایق و عقاید شخصی خود در تاریخ هستند ،
    انشاء نویس محسوب میشوند و نه مورخ .
    ولی تاریخ گوشه ایی از این مدارا و جوانمردی پیمبر اسلام در مدینه را بیان میکند :

    رسول الله ، محمد بن مسلمه را فرستاد تا به یهودیان بنی نضیر اعلان نماید:…..

    • مدیر سایت

      لطف کنید مطالب سایتها را اینجا کپی نکنید. عین عبارت کتاب را با آدرس کتاب و نام نویسنده و مترجم و ناشر آن را هم بگید تا بتوان آن را یافت. و الا من نمی تونم وقت بذارم، دنبال حدیثهایی که خیلی از اونها در کتابها نیست یا عبارتها خیلی فرق میکنه، بگردم

  3. دارید خود را گول می زنید. پیامبر قبل قدرت یک وظیفه داشت وبعد قدرت وظیفه دیگری وکاملا درست است مثل مقایسه حزب الله لبنان وایران :

    ایران لبنان نیست. شما دو اشتباه بسیار بزرگ دارید.
    اول اینکه باید بدانید اسلام به هر قیمت دنبال جذب نیست. جذب به هر قیمت
    یعنی جذب شدن و عدول از خط قرمزها. اسلام خط قرمزهای بسیار پر رنگی در
    امور شریعت دارد. اسلام هم جاذبه دارد و هم دافعه. لازم است شما حتی
    حداقل یکبار کتاب جاذبه و دافعه امام علی علیه السلام از شهید مطهری را
    بخوانید. شما از خدا و پیامبرش دلسوز تر نیستید. خود خدا می گوید قرآن
    برای مومنان شفا و رحمت است اما برای ظالمان جز خسران نیست. (سوره اسراء
    آیه ۸۲). اشتباه دوم شما هم این است که دقت نمی کید رویکرد صرفا تبلیغی
    اسلام مال دوره مکه و قبل از هجرت است. تا قبل از تشکیل جاکمیت اسلامی
    تنها وظیفه پیامبر صرفا تبلیغ لسانی وشفقت ومهربانی است. در این دوره است که شنیده اید
    حتی به بالین بیمار یهودی می رود که زباله بر سر ایشان می ریخت. اما پس
    از هجرت و تشکیل حکومت اسلامی داستان فرق می کند. دیگر هیچ گونه اجازه
    ای برای بروز رفتارهای کفر آمیز و خلاف شریعت اسلامی داده نمی شود. الان
    با یهودی پیمان شکن با زیبان شمشیر پاسخ داده می شود. اساسا اگر قرار بود
    کافر برای اظهار کفر در مدینه آزاد باشد که نیازی به ایجاد نفاق نبود!
    حزب الله لبنان در کشوری است که اساسا اسلامی نیست. حکومتش هم در دست حزب
    الله نیست. پس جز رویکرد تبلیغی وظیفه ای ندارد. حداکثر وظیفه آنها صرفا
    حفظ جان و ناموس شیعه است. اما در ایران صدها هزار شهید رفتند تا حاکمیت
    الله برقرار شود. شرایط لبنان شرایط مکه است و شرایط ایران شرایط مدینه.

    ارزش رهبری فقط به این است که احکام اسلام را پیاده کند. اگر قصدمان
    صرفا داشتن یک پادشاه قوی سکولار برای حفظ حدود و ثغور و امنیت کشور بود که نیازی
    به انقلاب اسلامی نبود.
    پس اگر افراد فاسق که در گناه علنی جری شده اند ابراز علاقه به رهبری کنند
    از دو حال خارج نیست
    یا دروغ می گویند و دارند خالی می بندند که متدینان را بفریبند.
    و یا نظام به راه خطایی رفته …

  4. ودرپایان دراسلام به آن تقیه گفته می شود آن زمان پیغمبر تنها بود ولی بعد حکومت مامور به اجرای حدود الهی ست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code