خانه / شخصیت ها / پژوهشگران ایرانی / دیگر پژوهشگران / معلوم نیست زرتشت در ایران بوده / ایرانیان باستان زرتشت را نمی شناختند
دکتر احمد پاکتچی

معلوم نیست زرتشت در ایران بوده / ایرانیان باستان زرتشت را نمی شناختند

دکتر احمد پاکتچی سخنی درخور توجه در مورد زرتشت دارد. با تشکر از دوست فرزانه استاد محمد هادی خالقی که کتاب را در اختیارم قرار داد:

«نمی دانیم که آیا زردشت واقعا در ایران زندگی می کرد یا خیر. بنابراین در ارتباط دادن او به ایران نیز بحث است. به عنوان نمونه خیلی عجیب است که در کل کتیبه های تاریخ باستان مانند بیستون، نقش رستم و… هرگز نام زردشت برده نشده و این خیلی معنادار است. یعنی آنها اصلا زردشت را نمی شناختند؛ نام اهورامزدا بارها برده شده اما نام زردشت به عنوان پیامبر در این کتیبه ها نیست.»

منبع:
روش شناسی تاریخ، احمد پاکت چی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ اول، ۱۳۹۲ ش، ص ۴۱.

یادآوری:
برخی زرتشت را یونانی و برخی فلسطینی معرفی کرده اند.

دکتر احمد پاکت چی

شهریور ۱۳۹۴

همچنین ببینید

وضعیت زرتشتیان در قرن چهارم هجری

کم نیستند کسانی که تصور می کنند وقتی که مسلمانان در قرن نخست هجری، ایران …

۱۸ نظر

  1. چقدر سایت شما پژوهشگران باستان نان به نرخ روز دارد.
    یا دنبال آن میگردند که چرا اسمی از زرتشت در کتیبه های بیستون نیست
    یا چرا اسمی از کوروش در شاهنامه و غزلیات حافظ نیست ​.
    این درست مثل آنست که بگوییم چرا اسمی از محمد(ص) و علی (ص) بروی کعبه و غارهای اطراف مکه و مدینه نیست ؟
    یا اصلأ چرا اسمی از امام علی در قرآن نیست ؟
    یا چرا اسمی از موسی در اهرام مصر و کتیبه های مصر باستان نیست
    در حالیکه از فراعنه قبل از حضرت موسی هست .
    بعد نتیجه بگیریم آیا حضرت موسی عبری بوده یا اصلأ وجود تاریخی داشته ؟

    ظاهرأ این آقای دکتر فراموش کرده اند مساحت ایران امروزی با ایران عصر امپراتوری هخامنشیان
    تا ساسانیان قابل مقایسه نیست که دنبال زندگانی او در ایران میگردند ؟
    ضمنأ کعبه کوچکی بنام کعبه زرتشت در محوطه نقش رستم قرار دارد که بنای آن مربوط به عصر هخامنشیست
    و در اشعار فردوسی و حافظ نیز نام زرتشت یا پیرمغان فراوان بچشم میخورد ……….

    • در زمان پیامبر سنگ نبشته برای خلفا مرسوم نبوده است روی کاغذ می نوشتند. شما به من بگویید بر طبق کتیبه ها و سنگ نبشته ها از ۱۴۵۰ سال پیش تا ۱۳۵۰ سال پیش در این صد سال چه کسی بر عربستان حکومت میکرده است؟ چه کسی؟ اگرهم جوابی ندارید پس بر این که باستان ستا هستید تأسف بخورید.

      • توقع دارید امویان و عباسیان یه حکومت مرکزی مستقل در شبه جزیره عربستان به مرکزیت مکه تشکیل بدن ؟ خب اونجام بخشی از خاک امپراطوری اموی بوده و میتوانستند چندین کتیبه و سنگ نوشته در این شهرها بسازند ، چطور عبدالملک مروان در اورشلیم عبادتگاه و کتیبه میسازد اما در مکه که زادگاه پیامبر بوده نه ! در کتیبه های عبادتگاه عبدالملک بارها نام مسیح پسر مریم امده و او را ستایش کرده به طوری که کوچک ترین اثری از اسلام و پیامبر اسلام به چشم نمیخورد و شکی نیست قبه الصخره یک بنای مسیحی است ، حتی معاویه هم کتیبه ام القیس را با صلیب اغاز کرده و نامی از محمد نیاورده ، در سکه های تجاری انان نام محمد وجود ندارد ، اگر با منطق خودتان پیش بریم میتوان گفت امویان و حتی عباسیان محمد را نمیشناختند . خب شما یک برگ کاغذ یا چرم از مکه یا اصلا از دمشق و دارابگرد از دوران اموی نشان من بده که به محمد بن عبولله اشاره کرده باشد .

        • شما از طرفی به وجرکرد اشاره میکنی که مشخص نیست برای چه زمانیه بر فرض هم مربوط به دوره ساسانی باشه و تاریخ تولد زرتشت رو دقیق میاری اون هم از منبعی که معلوم نیست چقدر فاصله زمانی با زرتشت داره( در بهترین حالت حدود هشتصد سال فاصله ) این رو با منابع اسلامی نمیشه مقایسه کرد ابن اسحاق متوفای ۱۵۰ هجریه(اوایل دوره عباسی) در بدترین حالت ۱۴۰ سال بعد پیامبر سیره رو نقل کرده بعد هم مواردی میاری که نیاز به بررسی داره عبدالملک مروان شخصا در چند کتیبه عیسی بن مریم رو ستایش کرده ؟ بارها یعنی چند کتیبه داریم ؟ آیا اگر معاویه در کتیبه ای صلیب رو به کار برده به معنای مسیحی بودن اوست ؟ پشت سکه های یزدگرد اول هم علامت صلیبه آیا او هم مسیحی بوده ؟ کاتبان عیلامی یا آرامی در دوره هخامنشی کم نبودن آیا دلیلی بر این هست که پادشاهان هخامنشی بر دین اونها بودن ؟کوروش هخامنشی در کتیبه های خودش صراحتا خدایان بین النهرینی رو ستایش میکنه و از اونها احساس ترس میکنه چطور بعضی او رو صراحتا زرتشتی میدونن ؟ آیا عمل عبدالملک و پیشینیانش نمیتونه حمل بر رواداری بشه همون طور که در مورد کوروش و یزدگرد تبلیغات می کنید ؟ https://www.middleeasteye.net/discover/coins-muslims-islam-seventh-century-arabia میتونه نمونه هایی از سکه های حاوی اسم الله و محمد در زمان همون عبدالملک و دیگرانه

  2. دوستان گرامی که خزعبلات این مردک دون را میخوانند بدانند که امثال او با دیوسیرتی تمام قصد تخریب فرهنگ ایران زمین و تحریف حقایق را دارند. ادمین گجستک این سایت بر تو و خاندانت و اعتقادات کثیفت لعنت میفرستیم. درود بر زرتشت پاک ایران زمین پیامبر راستی.

  3. تاریخ اعراب شفاهی بوده و تاریخ ایرانیان مکتوب ! ما منابع تاریخی داریم که به شرح تمام سلسله های پادشاهی در ایران پرداخته اند ، در شاهنامه که از روی خدای نامه های زرتشتی نوشته شده زرتشت مربوط دوران گشتاسپ کیانی است ، فردوسی در اغاز داستان گشتاسپ او را مربوط به دوهزار سال پیش از خود میدانسته :
    نبردی به پیوند او کس گمان گذشته ازو سالیان دوهزار
    پس زرتشت مربوط به هزار سال پیش از میلاد است برخی منابع زرتشتی گفته اند ۸۵۰ پیش از میلاد ولی دقت در تاریخ ان اهمیتی ندارد ‌.
    اما تاریخ اعراب شفاهی است ، ابن اسحاق فقط یک اسم است و کتابی ازو باقی نمانده ، ابن هشام سیره اش را به او منسوب کرده اما اگر نگاهی به منابع تاریخی مثل رویداد نامه خوزستان بندازید با اینکه به وقایع فتوحات اعراب پرداخته اند و اختلاف زمانی نویسنده با اعراب انگشت شمار است هیچ اشاره ای به اعراب مکه و مدینه و محمد ، قران و اسلام نمیکند ! رویداد نامه اهمیت تاریخی دارد نه سیره ابن هشام قرن نهم میلادی ! در تاریخ سبئوس و تعلیمات یعقوبی و نامه های یشوع یهب با اینکه به اعراب و فتوحاتشان پرداخته اما اسمی از پیامبر اسلام و دین او نیامده ! این منابع فقط چند سال با وقایع اختلاف داشته اند به طوری که نویسنده تعلیمات یعقوبی در دوران حیات پیامبر ساراسین ها(عربها) زندگی میکرده .
    اینکه گفتید پشت سکه خسرو صلیب ضرب شده چند نکته رو ابتدا باید بگم ، روی سکه همیشه به قدرت دنیوی پادشاه اشاره دارد و پشت ان به قدرت معنوی او ، ینی نوشته ها و نماد ها به پادشاه مربوط است اما ان سکه ها که شما‌میگید ضرب سوریه و بیزانسی هستند و شمایل خسرو روی ان ضرب نشده .وگرنه درسکه های ضرب دارابگرد فارس خسرو همه علائم روی سکه زرتشتی است .
    کورش شاید ادم خرافاتی بوده باشد من تعصبی روی باورهای پیشینیان ندارم ولی انطور که مرحوم هاشم رضی میگوید کورش از خدایان بابلی میترسیده که مبادا به او اسیب برسانند ولی این با باورهای اعراب مسلمان فرق دارد ، غیر ممکنه مسلمانان از مسیح و اهورامزدا ترسیده باشند درحالی که مورخان اسلامی گفته اند خلفا به دینشان تفاخر میورزیدند و غیر مسلمانان را ازار میدادند .
    در قبه صخره کتیبه ها و نوشته ها همه روی دیوار عبادتگاه نوشته شده اند میتونید توی نت نوشته های روی دیوار ببینید .

    • این حرف درستی نیست خدای نامه ها محصول دوران ساسانی هستن میتونید ثابت کنید کتابت وقایع سلسله ها روند مکتوبی از حداقل ۳۰۰۰ سال پیش داشته ؟ آیا منابع بین النهرین اونها رو میشناختن؟ علاوه بر این همین که فردوسی اشاره میکنه که به اشکانیان در شاهنامه اشاره زیادی نشده راهنمای خوبی حداقل در مورد دستکاری خدای نامه ها هم هست در همین سایت هم هست که زرتشتیان به سنت شفاهی بیش از مکتوب اعتقاد داشتن و نوشتن رو کار دیوان می دونستن اصولا ثبت وقایع سنت بین النهرینی بوده که در دوره هخامنشیان امتداد پیدا کرده تعجب می کنم دقت در تاریخ زرتشت اهمیت نداره و شما تاریخ روزش رو هم میاری (بعضی حتی سال دقیق میارن ۱۷۸۶ پ م)ولی در مورد پیامبر اسلام تاریخ مهم میشه و سیره ها کلا بی ارزش . سوالی دارم اگر این نوع رویکرد ملاک باشه پس ابن مقفع و سیبویه و فراهیدی هم کارهاشون چون مستقیم نرسیده بی اهمیتن و فقط یک اسمن حتی همین هرودوت و ارسطو و دیگران مگر کارهاشون مستقیم در دست هست ؟ مگر تاریخ سبئوس یا تعلیمات یعقوبی و … مستقیما و کامل اثرشون به دست رسیده و تاریخ دقیقی داره ؟ در مورد سکه منقش به صلیب من سکه یزدگرد یکم رو گفتم در هم مرو بوده این هم منبعش (در صفحه ۶ مقاله – صفحه ۳۶ ژورنال -در چهار پنج خط بالای جدول) https://www.academia.edu/5916119/The_International_Merv_Project_Preliminary_Report_on_the_Third_Season_1994_ کجا گفته شده ربطی به ضرب در بیزانس و سوریه داره ؟ توجیه هاشم رضی میرسونه کوروش به دین بابلی ها هم معتقد بوده چون در مقاله Cyrus the great exiles and foreign gods ون در اسپک ص ۵ اومده طبق مستندات باستان شناسی که گفته های مورخین یونانی رو تایید میکنه در زمان کوروش معابدی در آسیای صغیر نابود شده یعنی کوروش از خدایان اون بخش ترسی نداشته و این حداقل شرک کوروش رو ثابت میکنه این حتما فرق داره با ترس مسلمانان از خدای یکتا در ثانی نمیدونم چطور غیر ممکن شد که حکام مسلمان روادار باشند و نسبت به مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان تسامح داشته باشن ؟ کدام مورخ این عدم امکان رو تصریح کرده ؟رویه همه حکام یکسان نبوده حتی یک حاکم در طول دوران حکومتش رویه های متفاوتی داشته شما این رو در زمان هخامنشی و ساسانی مثل دوره کوروش هم به خوبی می بینی چرا اون جا چنین ادعایی نمیشه ؟ در مورد بخش آخر من جوابم رو نگرفتم شما گفتی بارها عبدالملک مروان مسیح رو ستایش کرده و حرفی از پیامبر اسلام در قرن هفتم میلادی نبوده من هم چند سکه قرن هفتم با نام های الله و محمد آوردم شما ادعا داری عبدالملک مسیحی بوده چون خودش بارها مسیح رو ستایش کرده این بارها یعنی چقدر ؟ چند تا تصویر رو میتونی لینک بدی تا زمینه بررسی فراهم بشه

      • یه دستگاهی در نظام حکومتی بوده به اسم دیوان سالاری اداری که بخشی از کارش ثبت و ضبط وقایع تاریخی بوده ، طبیعیه که خدای نامه مربوط به دوران انوشیروان باشه یه علتش فرسایش برگه ها و دیگری افزودن تاریخ جدید به خدای نامه است ،خب معلومه هر بخش این تاریخ طی سالها نوشته شده است ، به جز دوران یزدگرد و حمله اعراب که در دوران اسلامی نوشته شده ، اگر خدای نامه مربوط به دوران هخامنشی بود شما اخبار شاهان دوران ساسانی چرا توش میبینید ؟
        چیزی به اسم تاریخ شفاهی در ایران وجود نداشته اونهم با چنین دستگاه های فرهنگی و دیوانی که حتی وقایع جنگ را روی الواح و کتیبه ها و صخره ها هم مینوشتند ، حتی هرودوت هم در برگ اول تاریخش میگوید انطور که ایرانیان در تاریخ تبحر دارند … منابع بین النحرینی دیگه چه صیغه ایه ؟ توقع دارید اشورها با خط میخی کتاب براتون به جا گذاشته باشند ؟
        شما منظور منو نفهمیدید سیره ابن هشام رونوشت از سیره ابن اسحاق نیست بلکه نسخه ای تغییر و تحریف یافته انهم در دوران تاریخ سازی عباسیان بوده است !
        من مقالتون ندیدم لینک بهتری بدید من که در سکه های ضرب دارابگرد یزدگرد هیچ جا صلیب ندیدم !
        بله کورش مشرک بود ، میتراییسم حداقل دوازده ایزد و ایزد بانو داره و با خدایان بابلی شما حساب کن کورش پنجاه خدا رو میپرستیده خب که چی؟
        تسامح و رواداری چطوری به امویانی که طبری نقل کرده ربط میدید ؟ طبری گفته امویان نژادپرست بودند و ایرانیان را موالی میپنداشتند و با ذلت از غیر مسلمانان جزیه میگرفتند ، میگوید ایرانیان حق سلاح به دست گرفتن و بر اسب نشستن و پیش نماز اعراب شدن و ازدواج با زنان عرب نداشتند اونوقت اقا از تسامح مذهبی و رواداری حرف میزنند مگر طبری نگفت پیامبر خسرو پرویز به خاطر پاره کردن نامه اش لعنت کرد حالا چطور شمایل خسرو روی سکه معاویه ضرب میشه ؟
        در دوران عبدالملک بله نام محمد و الله روی سکه ها هست البته بسم الله روی سکه معاویه پایین شمایل خسروپرویز حک شده اما الله و محمد اورده دین اسلام نیستند ، کلمه محمد عبد الله در کتیبه های قبه الصخره هم نوشته شده اما جایی دیگر نوشته ” الهم صل علی رسولک و عبدک عیسی بن مریم ”
        در تعلیمات یعقوبی به یک پیامبر یمنی(ساراسین) در فلسطین اشاره شده که نامش محمد بوده و مدعی بوده مسیح است نویسنده طبق تحقیقاتی که در مورد او انجام داده پیروانش او را به چشم مسیح میدیدند اما از پیرمردی شنیده که پیغمبر با شمشیر نمی اید و شک دارد که این محمد همان مسیح باشد یا اینکه یک دجال ! در رویداد نامه خوزستان امده که همین محمد در جنگی با بیزانس در فلسطین حضور داشته انهم در سال ۶۴۰ میلادی !
        در یک نسخه انجیل امده که در اینده پیامبری به نام محمد ظهور خواهد کرد که همین محمدی که در تعلیمات یعقوبی امده یک پیامبر دروغین بوده است ، هرکسی که مدعی پیامبری و جلب توجه مسیحیان را داشته باید نامش محمد می بود ، بنابرین هرجا نام محمد را دیدید گمان نکنید به محمد بن الله اهل مکه اشاره شده ! محمد در اصل لقب عیسی بوده است یعنی ستایش شده ! کریستف لوکزمبرگ میگوید محمد عبد لله که در قبه الصخره و روی سکه ها امده به معنی ستایش باد بنده خدا است که به عیسی اشاره میکند ! برای اشنایی با متون قبه الصخره به لینک زیر برید
        http://www.chubin.net/?

        • عذر از آقای فاطمی بابت طولانی بودن / اشاره خوبی کردی دیوان سالاری خودش ریشه در بین النهرین داره شما گفتی تاریخ ایرانیان مکتوب بوده که مشخص نکردی از کی . برداشت من این بود که از پیشا هخامنشی این روند بوده که فکر می کنم برداشت درستی بوده من گفتم شما ثابت کن از دوره پیشاهخامنشی روند مکتوبی بوده و البته گفتم ثابت شده این خدای نامه های متاخر دستکاری شده بوده شما خوب می دونی که هخامنشیان دیوان سالاری خود رو از تمدن های بین النهرین به ارث بردن و نوشتن روی صخره و الواح میراث اورارتو و آشور و سومر بوده و الفبا و زبان آرامی در اوایل هزاره اول پ م جای خود رو به خوبی باز می کنه و در دوره هخامنشی هم از همون سنت پیروی میشه بعد هم خط میخی هخامنشی مگر برداشتی از بین النهرین نبوده ؟ هرودوت هم به اطلاع وقایع نگاران ایرانی از اختلاف ایران و یونان و مقصر بودن فنیقی ها اشاره میکنه که مربوط به دوره هخامنشیه و نه چیز بیشتری که ادعا کردی مقاله زیر از ایرانیکا ریشه دیوان رو خوب توضیح داده https://www.iranicaonline.org/articles/divan بخش اول مقاله مربوط به term رو بخون. من منکر تحریف یا اخبار ضعیف در سیره نیستم ولی شما ثابت کن کل سیره ابن هشام بی ارزشه چه مورخ معتبری این ادعا رو کرده ؟ مورد بعد مگر فقط در دارابگرد سکه ضرب میشده ؟ یک مقاله صریحتر در پایین از باربارا کایم باستان شناس برجسته دوره ساسانی در تایید همین موضوع
          https://www.academia.edu/38278574/Religious_Landscape_of_the_Ancient_Merv_Oasis_pdf در ص ۶۱ ژورنال و ۱۶ مقاله نوشته که Good examples to illustrate relationships between the church at Merv and the monarch are coins of Yazdegerd I struck at Merv, depicting a cross with diadem ribbons instead of a fire altar on the reverse من نمیدونم کوروش به میتراییسم معتقد بوده یا نه ولی هدفم این بود که بگم عده ای که کوروش رو زرتشتی میدونن با ستایش صریح او از مردوک چه میکنن که شما گفتی هاشم رضی فلان چیز رو گفته من هم نتیجه گرفتم با این وصف کوروش ممکنه هم به آیین زرتشت معتقد بوده هم به آیین بابلی ها. جناب تکلیفت معلوم نیست سیره و تاریخ نویسی دوره اسلامی رو قبول داری یا نه ؟ نمیگم نگاه انتقادی نباشه در همون دوره ها هم به شکلی رویکرد انتقادی بوده ولی بنای شما رد تمامی اونه حالا برای رد امویان به تاریخ طبری استناد میکنی؟ نامه پیامبر چه ربطی به شمایل خسرو روی سکه های معاویه داره در بعضی تواریخ دوره اسلامی هست معاویه بت هم به هند صادر میکرده چی رو میخوای ثابت کنی ؟ من با کارهای امثال اولیگ و غیره آشنایی نسبی دارم طبق این سایت ناشناس دنبال رو اولیگ میگی چون در یک کتیبه (و نه بارها )درود بر عیسی بن مریم اومده پس محمد لقب عیسی بوده ؟ مگر مسلمانان منکر رسالت عیسی بودن ؟ تعلیمات یعقوبی و رویدادنامه خوزستان با همین مواردی که آوردی نشون میده بر نقل و اخبار شفاهی و شنیده های نامطمئن استوار بوده و همین به نظرم کافیه همون طور که یهود عیسی رو مسیح دروغین میدونن طبیعیه یهود و مسیحیان پیامبر اسلام رو نپذیرن کشف بزرگی نکردن اینها . کار لوگزامبورگ ناشناس که معلوم نیست چه مدرک و اطلاعات زبانی داره چطور انقدر راحت برات درست و مسلمه ؟ در پایان اضافه کنم که اولیگ و دوستان منکر وجود خلفای راشدین هم هستن از طرفی مدام از نگاره های صخره ای و … دفاع میکنن خب این رو چی میگن ص ۱۸ مقاله زیر در مورد مرگ عمر Arabic Rock Inscriptions up to 750 CE نوشته Ilkka Lindstedt سنگنبشته های اوایل دوره اسلامی رو بررسی کرده البته شاید باز گفته بشه این عمر عمر بن خطاب نیست و صفت کس دیگه ای هست یا …

    • با سلام؛ و اما بعد:

      تحریف تاریخ به چه قیمت؟ این ادعا که تاریخ ایران مکتوب بوده کذب محض است اولا تمام شاهنامه از روی خدای نامه ها نوشته نشده [کدام شاهنامه پژوه این ادعا را کرده است؟] ثانیا شاهنامه تاریخ اساطیری را منتقل کرده ثالثا پشیزی اعتبار برای خدای نامه ای که چندین قرن بعد از زرتشت فرضی ادعا کرده گشتاسب در فلان هزاره بوده کسی اعتبار قائل نمیشود [بر فرض که واقعا خدای نامه ها همچین ادعایی کرده باشند که برای این هم حتی سندی نداریم]، رابعا افرادی همچون شاگرد افلاطون تاریخ زرتشت را تا چند هزار سال قبل تر میبرند حال سخن ایشان معتبر تر است یا منابع بی اعتبار ساسانی؟ خامسا در بررسی که دکتر دوستخواه داشته به تاریخ ۸۵۰ الی ۱۵۰۰ قبل از میلاد برای زرتشت میرسد آموزگار و تفضلی اما به تاریخ ۱۰۰۰ الی ۱۲۰۰ قبل از میلاد میرسند!! تما اینها نشان میدهد هرگونه سعی ای برای روشن ساختن محدوده ولو پانصد ساله زرتشت بیهوده است و هرکسی به یک بازه زمانی میرسد!!! ازین بی اعتبار تر؟.

      اما عنوان شد رویدادنامه خوزستان و تاریخ سبئوس:
      اولا رویدادنامه دو قسمت است قسمت اولش چند خط بیشتر راجع به پیامبر ننوشته و کامل هم بدست ما نرسیده مشخص نیست فی الواقع نویسنده اش که بوده و در نسخه کامل تا چه زمانی این تاریخ را نوشته، بر اساس همین نسخه ناقص گفتند در فلان بازه زمانی میزیسته اما مسئله اینجاست خود دانشمندان غربی این رویدادنامه را ارجحیت ندادند به تاریخ طبری و… بخاطر گاف بزرگی که داده و پیامبر اسلام را فرمانده اعراب در فتح ایران خوانده!!! بعد تو باستان پرست فاقد سواد علمی میدهی؟ سکه های ضرب شده تنها ۵۰ سال پس از ولادت پیامبر اکرم (ص) که روی آن نام محمد و الله دیده میشود [سکه های ساسانی بودند که اعراب این نام ها را رویشان حک کردند] در دهان افرادی میزند که بخواهند منکر روایات اسلامی بشوند چون اولا وجود پیامبر دین اسلام را تأیید میکنند [با لحاظ کردن قرآن هایی همچون قرآن صنعا که بازه زمانی صدر اسلام را دارا میباشند] و ثانیا نشان میدهند اعراب در زمان های بعد از پیامبر ایران را فتح و به سکه های ساسانی دست پیدا کرده اند چون این سکه ها متعلق به امویان بوده اند.

      تاریخ سبئوس هم نوشته یک مسیحی است که از قضا فحوای کلی اش تایید کننده روایت اعراب است چون اصل وجود پیامبر و فتح ایران را تأیید کرده است.

      به دو منبع فوق اضافه میشود گاهنامه تئوفانس که گرچه متأخرتر است ولی آنهم این کلیت را تأیید میکند.

      بعلاوه اینکه منبع تمامی اینها هم مشخص نیست شفاهی بوده یا بخشیش شفاهی بوده است، انتقال شفاهی تاریخ فی المثل برای هرودوت و گزنفون هم مطرح است به یکباره چطور است تاریخ هخامنشیان را نیز جعلی بدانیم؟ خود مؤلف رویدادنامه و سبئوس و تئوفانس بخشی از روایاتشان بر اساس شنیده ها بوده اساسا چیزی با عنوان مورخی که صفر تا صد روایاتش را از روی اسناد مکتوب نوشته باشد نداریم میگویید هست؟ سند؟.

      مسئله در زمان و چگونگی انتقال است، برای طبری و… ما سلسله سند داریم و نهایتا دویست سال انتقال شفاهی در بدترین حالت، برای سبئوس و… در بهترین حالت مدت زمان کمتری انتقال شفاهی داریم، اما برای زرتشت و اوستا ما چند هزار سال انتقال شفاهی داریم!!! اینجاست که کذب بودن صفر تا صد ادعاهای باستان پرستانی چون تو مشخص میشود. ما حتی برای تاریخ سبئوس این را هم نداریم که از که و کجا شنیده است یا رویدادنامه خوزستان اما برای تواریخ اسلامی حداقل سلسله سند هست بتوانیم بفهمیم از چه کسانی این روایت انتقال پیدا کرده است.

  4. شاهنامه مترادف خدای نامه است ، خدای همان شاه و سرور است ، یعنی تاریخ شاهان یا نامه شاهان یا شاهنامه ! فردوسی در شاهنامه بارها گفته که با رنج فراوان به تحقیق و گرداوری “نامه باستان” پرداخته تا اثر خود یعنی شاهنامه را به نظم اورده که منظور همان خدای نامه هاست که توسط دیوان سالاری هخامنشیان و ساسانیان نوشته شده ، فردوسی پیشینه کتابت خدای نامه هارا حدود شش هزار سال میداند :
    یکی نامه دیدم پر از داستان _سخنهای آن بر منش راستان_ گذشته بر او سالیان ششهزار _ گر ایدون که بر شش بماند شمار !
    ، حتی طبری و بلعمی و هر مورخی که به تاریخ شاهان پرداخته هم تاریخ ایران باستان را از روی خدای نامه ها نوشته است .
    این ادعای افلاطون و یونانیان که زرتشت مربوط به ۸۰۰۰ سال پیش است هم ابلهانه است هم غیر تاریخی ! ابلهانه چون تصور میکنند ممکن است ۸۰۰۰ سال پیش انسانهای وحشی در مورد گفتار و پندار نیک و نظم کیهانی صحبت کرده باشند و غیر تاریخی به این دلیل که انها متون ایرانی که به زندگی زرتشت در دوران کیانی اشاره کرده است را نادیده گرفته اند ، چطور ممکنه سلسله کیانیان ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد زیسته باشند ، ساموئل نیبرگ در کتاب ادیان ایران باستان میگوید دلیل اشاره یونانی ها به زندگی زرتشت در شش هزار سال پیش از میلاد این بوده که انها زرتشت را یک فیلسوف بزرگ میدانستند و خبر داشتند که از زمان ظهور زرتشت تا ظهور یک سوشیانت دیگر ۶ هزار سال زمان میبرد برای همین اینطور تلقین کردند که افلاطون یک سوشیانت زرتشتی است یا همان زرتشت است که زنده شده است (برگ‌۲۷ تا۳۱)
    نطرات اقای دوستخواه و تفضلی و اموزگار در حوزه زبان شناسی است یعنی باتوجه به زبان گاتاها ، گاتها بین این سده ها نوشته شده است ، قصد انها تعیین تاریخ نوشته شدن گاتاها نیست فقط میگویند زبان گاتها مربوط به این بازه های زمانیست ، هیچکدام ازین محققین با تاریخ نوشتن گاتها در هزار پیش از میلاد بر اساس شاهنامه مخالف نیستند ، بلکه مثلا دوستخواه میگوید گاتها نمیتواند مربوط به ۱۶۰۰ پیش از میلاد باشد چون زبان ان متاخر تر هست ولی میتواند مربوط به هزار پیش از میلاد باشد چون این تاریخ در محدود تاریخی که این محققین بیان کرده اند هست

    • این سخنان مصداق دروغ است:

      اولا اینکه «شاهنامه» مترادف «خدای نامه» است سند؟ قرابت معنایی با مترادف بودن متفاوت است.

      ثانیا اینکه فردوسی داستان های اساطیری را جمع کرده چه ربطی به صفر تا صد بودن مطالبش از خدای نامه ها داشت؟ گفتم سندت کجاست چرا ارائه نمیدیش؟

      ثالثا یک مورد سند از کتیبه های هخامنشی یا مواردی که دیوان سالارهای هخامنشی ضبط کردند بیاور ولو یک درصد با شاهنامه انطباق داشته باشد، یک سند؟

      رابعا وقتی اصلا خدای نامه ها در دسترس ما نیست به چه حقی سخن کذب گفته که آره طبری و… هم همگی از روی خدای نامه ها کپی کردند مطالبشان را!!

      خامسا نقلی هم باشد مرتبط با قسمت اساطیری یا تاریخی نهایتا تا زمان ساسانیان است و بس بعد از آن میشود همان انتقال روایات شفاهی

      سادسا ابلهانه است؟ چطور شد ادعای تو باستان پرست مجهول الهویه فیک در اینجا یا زرتشتیان ساسانی که چند هزار سال با زرتشت ادعایی شان فاصله داشتند معتبر است جهالت نیست بعد از شاگرد افلاطون ابلهانه است؟

      سابعا کی گفت زرتشت در جامعه ای متمدنانه بوده و نه وحشی؟ اتفاقا گاتها یادآور یک جامعه غیر متمدن است و هیچ نشانه ای از تمدن در آن نیست مگر ستیز با کوچ نشینان که همین نشان میدهد حتی یکجا نشینی هم در منطقه ای که سروده شده فراگیر نبوده است.

      این سخنان هم کذب است چون اصل وجود زرتشت در سلسله کیانیان محل سوال است وقتی تاریخش مشخص نیست ایضا خود نیبرگ بهیچ وجه تاریخ هزار سال قبل از میلاد یا هشتصد سال یا هزار و دویست سال قبل از میلاد را برای زرتشت قبول ندارد. اینی هم که برای چند خط به چهار صفحه ارجاع میدهی وقتی خودت زحمت نکشیدی نگاهش کنی و بفهمی نیبرگ خودش تاریخ من درآوردی برای زرتشت را قبول ندارد نشان از فاقد سواد بودن است.

      اتفاقا اصل فقط همین زبان است این نباشد زرتشت هیچ شانیت تاریخی ندارد، فقط زبان گاتهاست که تازه خطش هم در دسترس نیست از روی تلفظ به یک زبان منسوخ شده میرسیم و تنها همین را داریم بگوییم زرتشت قدیمی است!! تاریخی است، تمام.

      اگر یک سند تاریخی ولو دست چندم اگر یک کتیبه اگر یک سند باستان شناسی هست ارائه اش بده؟ چرا طفره میروی از پاسخ؟.

      اینجاست که مشخص میشود یک باستان پرست دستش از مطالعه و اسناد خالیست.

  5. اولا هیچ کجای رویداد نامه نامی از پیامبر اسلام نیامده البته نام محمد ذکر شده اما این محمد یک پیامبر نبوده ، گفته شده فرمانده اعراب در حمله به ایران و سوریه بوده است ، گفته شده اعراب صدهزار رومی را در سوریه کشته اند و سوریه را ویران کرده اند ، در رویداد نامه امده منطقه زندگی اعراب و محمد شهر هازور (منطقه باستانی کنعان و فلسطین امروزی) بوده است ، اصولا در قرن ششم‌میلاد شهر مکه وجود نداشته است !
    چطور ممکنه سکه های پنجاه سال پس از ولادت پیامبر ضرب اسلامی داشته باشد ؟ محمد در پنجاه سالگی حتی مکه را هم تصرف نکرده بود چه برسد به کشورگشایی و ضرب سکه ! وقتی تا این حد زیر فشار روانی هستید که پرت و پلا میگید و جمله بندی هاتون اشتباهه بهتر نیست در این موضوعات دخالت نکنید؟
    اگه منظورتون پنجاه بعد از مرگش هست و سکه های عبدلملک خب اون محمد به مسیح اشاره میکند ، همانطور که عبدلملک در قبه الصخره هم عنوان محمد را برای عیسی میداند
    اینکه اختلاف نظر نویسنده رویدادنامه با طبری را گاف میدانید یعنی این توانایی دارید با ماشین زمان به فضا و زمانهای مختلف سفر کنید خب شما از کجا میدونید طبری در قرن نهم میلادی درست گفته و رویداد نامه در قرن ششم اشتباه کرده ؟
    در تعلیمات یعقوبی اطلاعات بیشتری در مورد محمد امده است یکی اینکه محمد و اعراب ساراسین در فلسطین زندگی میکردند دیگر اینکه محمد پیامبر نبود بلکه مدعی بود مسیح است با این حال پیرمردی که با یعقوب در مورد او صحبت مبکند شک دارد که محمد همان مسیح باشد یا یک دجال زیرا معتقد بود پیامبر با شمشیر نمی اید !

    • 🙂 باستان پرست وقتی رویدادنامه را نخواندی و از اینترنت کپی پست میکنی چرا این قدر سخن کذب میگی؟ در رویدادنامه نام پیامبر بعنوان فردی از نسل اسماعیل (ع) آمده و تنها فردی با این نام از نسل اسماعیل در آن بازه زمانی فقط پیامبر ما بوده نزد اعراب، کذب گویی تا چه حد؟ حداقل زحمت بکش رویدادنامه را بخوان بعد بیا بحث کن.

      آدم تحریف گر وقتی نام پیامبر بهمراه الله میاد و وقتی تمام گواهی های تارخی + کتیبه ای

      این سخن کذب از کجا در آمده است؟ رویدادنامه اساسا چند خط بیشتر سخن نگفته در این رابطه، جواب مرا بده:

      این چند خط رویدادنامه به چه حقی با کدام سند از کتیبه ها و گواهی مورخین طبری و یعقوبی و ابن اسحاق و… ارجحیت دارد وقتی تمام دانشمندان حتی خود کسانی که رویدادنامه را کشف و ترجمه کردند گفتند ندارد؟ این مقوله حتی در ترجمه فارسی رویدادنامه هم لحاظ شده.

      حالا این باستان پرست به چه جرئتی تعیین تکلیف میکند برای اسناد تاریخی آنهم بعنوان یک شخصیت که مشخص نیست دیپلم هم دارد یا نه نمیدانم، استاد تاریخش این چنین اجازه ای به خود نمیدهد.

      شما کیستی که میگویی روی هوا این سند باطل است این نیست؟. قدیم تر بودن ملاک است؟ این که بدتر شد چون اصلا این چنین ملاکی برای رویدادنامه ای که تاریخش هم دقیقا مشخص نیست و در یک بازه زمانی است نداریم. پس بازهم سخن کذب گفتی.

    • با سلام

      این کاربر یعنی ارسطو قبلا در همین رابطه با من بحث کرده و جوابش را دادم و مفقود شده بود، حالا فکر کرده یادم رفته دوباره برگشته همان سخنان کذب و بی سند و پوچ را تکرار میکند. ازینجا میتوانی ببینی بحث قدیمش را در همین رابطه که مشابه همین حرفهای پوچ و دروغ را میزده است:

      http://www.raherasti.ir/5682/%d9%be%db%8c%d8%b4%da%af%d9%88%db%8c%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c5-%d8%aa%d8%ae%d8%b1%db%8c%d8%a8-%da%86/#comment-28709

      دقیقا سخنان تکراری و اباطیل سال پیش خود را آمده دوباره دارد باز نشر میدهد.

      اگر سواد علمی داشت جواب مرا سال پیش میداد و فرار نمیکرد فکر کرده یادم رفته که بوده و چقدر دروغ تحویل مخاطبین در این وبسایت میداده است.

    • نمیدونم کاربر offer جوابی داره یا نه ولی چند سوال یک جایی به نام مکه قرن ششم میلادی نبوده ؟ چه مستندی این رو تایید میکنه ؟ عبدالملک کجا محمد رو عیسی دونسته ؟ به نظر برداشت خود رو به دیگران نسبت نمی دید؟ اعراب در فلسطین و شام و بین النهرین بودن حداقل از هزاره اول پ م هم بودن بعد آن پیرمرد که گویا بخش مهمی از تاریخ شما روی گفته های اون بنا شده مگر نمی دونسته موسی هم شمشیر داشت مگر در انجیل متی به نقل از عیسی بن مریم نداریم “گمان نکنید که آمده ام تا صلح به زمین بیاورم، نیامده ام که صلح بیاورم بلکه شمشیر” انقدر تعلیمات یعقوبی معتبره برای شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code