خانه / احکام / احکام زرتشتی / زن زرتشتی / ازدواج زرتشتیان / ازدواج زرتشتیان با محارم / اصحاب اُخدود و زرتشتیان / تجلیل قرآن از برخی زرتشتیان طبق یک حدیث
قرآن کریم

اصحاب اُخدود و زرتشتیان / تجلیل قرآن از برخی زرتشتیان طبق یک حدیث

به قلم مدیر سایت
قرآن کریم اصحاب اخدود را مؤمنانی معرفی کرده که حاکمی ظالم، آنها را در آتش سوزاند. طبق حدیثی، آنان عده ای از زرتشتیان بودند که مشروعیت ازدواج با محارم را نپذیرفتند و قرآن کریم در مقام تجلیل از آنها است.

قرآن کریم، سوره ی بروج، آیه های ۴ تا ۸
قُتِلَ أَصْحابُ الأُخْدُودِ * النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ * إِذْ هُمْ عَلَیها قُعُودٌ * وَ هُمْ عَلی ما یفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ * وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّه الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ.
مرگ و عذاب بر شکنجه گران صاحب گودال (آتش) باد. گودال هایی پر از آتش شعله ور.  هنگامی که در کنار آن نشسته بودند. و آنچه را نسبت به مؤمنان انجام می دادند (با خونسردی) تماشا می کردند! هیچ ایرادی بر آن مؤمنان نداشتند جز اینکه به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند.

اصحاب اُخدود
«اخدود» به معنای گودال بزرگ یا خندق است و منظور در اینجا خندق های عظیمی است که مملو از آتش بود تا شکنجه گران مؤمنان را در آنها بیفکنند و بسوزانند.
در اینکه این ماجرا مربوط به چه زمان و چه قومی است و آیا این یک ماجرای خاص و معین بوده یا اشاره به ماجراهای متعدد از این قبیل در مناطق مختلف جهان است؟ در میان مفسران و مورخان گفتگو است.
معروف تر از همه آن است که مربوط به ذو نواس آخرین پادشاه حمیر (قبیله ای معروف) در سرزمین یمن است. به دلیل اینکه گروهی از مسیحیان حاضر نشدند، دین یهود را بپذیرند، به دستور ذو نواس، برخی از آنها را در گودالی بزرگ از آتش، زنده زنده سوزاندند و عده ای را با شمشیر کشتند.
آن شکنجه گران بی رحم، سرانجام به عذاب الهی گرفتار شدند و انتقام خون هایی که ریخته بودند در همین دنیا از آنها گرفته شد، و عذاب سوزنده ی قیامت نیز در انتظارشان است.

ولی روایات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که نشان می دهد اصحاب اخدود تنها در یمن و در عصر ذو نواس نبودند، تا آنجا که بعضی از مفسران ده قول در باره ی اصحاب اخدود نقل کرده اند! در روایتی از امیر مؤمنان علی(ع) می خوانیم که فرمود : «مجوس اهل کتاب بودند و به کتاب آسمانی خود عمل می کردند. یکی از پادشاهان آنها با خواهر خود همبستر شد و آن زن از پادشاه خواست که ازدواج با خواهر را مجاز بشمرد، ولی مردم نپذیرفتند و زیر بار نرفتند، و پادشاه عده ای از مؤمنان را که سخن او را قبول نکردند در خندقی از آتش افکند». (اعلام قرآن، ص ۱۳۷)
هیچ بعید نیست که «اصحاب اخدود» شامل همه ی اینها و مانند آن بشود؛ هر چند مصداق معروف و مشهور آن همان داستان ذو نواس در سرزمین یمن است.

منبع:
ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۳۲۶ ـ ۳۴۰.

حدیثی که شأن نزول آیه را ازدواج با محارم دانسته است
در جامع البیان فی تفسیر القرآن (معروف به تفسیر الطبری)، ج‏۳۰، ص: ۸۴ آمده است:
«هنگامی که مهاجران از بعضی جنگ ها باز گشتند، خبر مرگ عمر بن خطاب به آنها رسید. بعضی به بعضی دیگر گفتند: مجوسیان نه اهل کتابند و نه از مشرکان عرب؛ چه حکمی بر آنها جاری می شود؟ امام علی(ع) فرمود:
آنان اهل کتاب بودند و نوشیدن شراب بر آنها حلال بود. یکی از پادشاهان آنها شراب نوشید و پس از مستی، با خواهرش همبستر شد. پس از برطرف شدن مستی، به خواهر گفت: وای بر تو! راه برون رفت از این گرفتاری چیست؟ (ظاهرا قضیه میان مردم فاش شده بود) خواهر جواب داد: برای مردم سخنرانی کن و بگو: ای مردم! خداوند نکاح با خواهران را حلال کرده است. پادشاه چنین کرد. اما مردم گفتند: ما از این سخن به درگاه خداوند بیزاری می جوییم. هیچ پیامبری چنین سخنی را نیاورده است و در کتاب خدا نیافتیم.
شاه پشیمان نزد خواهر رفت و گفت: وای بر تو! مردم از پذیرش آن خودداری کردند. خواهر گفت: به آنها شلاق بزن. شاه چنین کرد؛ باز هم نپذیرفتند. دوباره پشیمان باز گشت و گفت: آنان از پذیرفتن ابا دارند. خواهر گفت: برایشان سخنرانی کن. اگر نپذیرفتند به رویشان شمشیر بکش. چنین کرد و باز هم مردم از پذیرش خودداری کردند. به خواهر گزارش داد. خواهر گفت: گودالی (از آتش) حفر کن و سپس اهل مملکت خود را بر آن عرضه کن. هرکس اقرار (به جواز ازدواج با خواهر) کرد که هیچ و الا او را در آتش پرتاب کن.
او چنین کرد و در نتیجه خداوند در باره ی آنها چنین نازل فرمود: «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ … أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ حرقوهم ثُمَّ لَمْ یتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ».
آنان از آن زمان تا کنون ازدواج با خواهران و دختران و مادران را حلال شمرده اند».

یادآوری:
یک) «جامع البیان» از منابع تفسیری مهم اهل سنت است و خلاصه ی حدیث فوق در کتاب شیعی «قصص الانبیاء» تألیف قطب الدین راوندی (درگذشت: ۵۷۳ ق)، ص ۲۴۶ ـ ۲۴۷، ح ۳۱۹ آمده است.

دو) اگر این شأن نزول درست باشد، علاوه بر آنکه جواز ازدواج با محارم میان زرتشتیان را نشان می دهد، بعید نیست حکایت از آن داشته باشد که آن مؤمنانِ خوددار از پذیرش ازدواج با محارم ـ که قرآن آنها را ستوده است ـ زرتشتی بوده اند.

سه) این حدیث نشان می دهد که ازدواج با محارم جزء دین زرتشتی حقیقی نبوده است بلکه دیگران به این دین تحمیل کرده اند.

چهار) یک شاهد اینکه توده ی مردم زرتشتی، ازدواج با محارم را نیکو نمی شمردند و در برابر آن، مقاومت می کردند، برشمردن این همه ثواب و فضیلت برای ازدواج با محارم در منابع قدیمی زرتشتی است.

متن عربی حدیث
لما رجع المهاجرون من بعض غزواتهم، بلغهم نعی عمر بن الخطاب رضى الله عنه، فقال بعضهم لبعض: أی الأحکام تجری فی المجوس، و إنهم لیسوا بأهل کتاب، و لیسوا من مشرکی العرب، فقال علی بن أبی طالب رضى الله عنه:
قد کانوا أهل کتاب، و قد کانت الخمر أحلت لهم، فشربها ملک من ملوکهم، حتى ثمل منها، فتناول أخته فوقع علیها، فلما ذهب عنه السکر قال لها: ویحک فما المخرج مما ابتلیت به؟ فقالت: اخطب الناس، فقل: یا أیها الناس! إن الله قد أحل نکاح الأخوات، فقام خطیبا، فقال: یا أیها الناس! إن الله قد أحل نکاح الأخوات، فقال الناس: إنا نبرأ إلى الله من هذا القول، ما أتانا به نبی، و لا وجدناه فی کتاب الله، فرجع إلیها نادما، فقال لها: ویحک إن الناس قد أبوا علی أن یقروا بذلک، فقالت: ابسط علیهم السیاط، ففعل، فبسط علیهم السیاط، فأبوا أن یقروا، فرجع إلیها نادما، فقال: إنهم أبوا أن یقروا، فقالت: اخطبهم فإن أبوا فجرد فیهم السیف، ففعل، فأبى علیه الناس، فقال لها: قد أبى علیّ الناسُ، فقالت: خد لهم الأخدود، ثم اعرض علیها أهل مملکتک، فمن أقر، و إلا فاقذفه فی النار، ففعل، ثم عرض علیها أهل مملکته، فمن لم یقر منهم قذفه فی النار، فأنزل الله فیهم: «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ … أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ حرقوهم ثُمَّ لَمْ یتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِیقِ».
فلم یزالوا منذ ذلک یستحلون نکاح الأخوات و البنات و الأمهات.

منبع:
جامع البیان فی تفسیر القرآن (معروف به تفسیر الطبری)، محمد بن جریر طبری (درگذشت: ۳۱۰ ق)، ج‏۳۰، ص: ۸۴

۷۸۰

همچنین ببینید

قرآن کریم

قرآن و ایرانیان (۴)

تهیه: مدیر سایت إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلِیماً وَیَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَلا تَضُرُّوه شَیْئاً وَاللَّه …

۱۶ نظر

  1. آقا بوده اما در میان خاندان سلطنتی و بعضی از مردم در میان مردم بسیار نادر بوده

  2. اما این رسم از زمان کمبوجیه شروع در زمان ساسانیان پایان یافت و ازدواج با محارم را یک مشت نادان وارد دین ما کردند

  3. کجا نوشته که این کار جزء رسوم زرتشته. همش داستان که پادشاه مست شد و بعد هم خواست قانونش کنه که مردم نپذیرفتن. ابن داستانها هم تا دلت بخواد تو اعراب در مورد مردمی که بهتر از خودسون بودن دیده میشه. آخرین دروغ از این جمله دروغهای دینی برای خراب کردن رضا شاه اول انقلاب درست شده بود که شعار میدادن ایشان از بطن حرام بوجود اومده که مرحوم بهشتی جوابشون رو داد. و گرنه الان یه داستان تائید شده بود.و میرفت جزء مستندات جهت داغون کردن رضا شاه

    • مدیر سایت

      در ابتدای حدیث، سخن از مجوسه و بارها گفتم که ازدواج با محارم جزء دین زرتشت واقعی نبوده و از تحریفاتیه که در این دین وارد و پس از مدتی کنار گذاشته شد

  4. پیمبر اولاظمتان ابراهیم هم با خواهر خودش ساره ازدواج کرد

  5. ظاهرا تلاش مذبوحانه شما که سید اولاد اعراب هستید خراب کردن چهره ایرانیان اصیل زرتشتی ست.
    پس بفرمایید توجیه پیامبری که سینه های دخترش را ببوسد و زبانش را در زبان او بگذارد چیست ؟

    امام صادق فرمود: عایشه [از روی حسادت] گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی
    و زبانت را در دهانش قرار میدهی.
    پیامبر فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم.
    (این روایت در کتاب اعلام الوری صفحه ۱۵۰ ونیز آمده است).

    از امام جعفر بن محمد روایت شده :
    پیامبر (ص) قبل از خواب صورتش را بین سینه های دخترش فاطمه قرار می داد،
    (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۷۸).

    • مدیر سایت

      باید توجه داشت که حضرت فاطمه(س) در چه سن و سالی بوده. بعضی از آنها در بزرگسالی هم ایراد نداره و برخی هم نمی دانیم ایشون در چه سنی بوده

      • آقای فاطمی این احادیث را فوراً توجیه نکنید؛ ابتدا بررسی سندی کنید؛ حتّی اگر سندش هم صحیح بود آنوقت بایست با قرآن و حجّت عقلی مان بسنجیم این دستور خود رسول خدا بوده است که در روایات متواتر شیعه و سنی به ما رسیده و اثبات شده که ایشان فرمودند: که هر گاه حدیثی از من به شما رسید آن را به قرآن و حجّت عقلی تان عرضه کنید و اگر در تعارض بود آن روایت و حدیث را به دیوار بکوبید(یعنی به من دروغ بستند) ..
        همانطور که خودتان بهتر میدانید که در طول تاریخ جاعلان حدیث که مزخرفات و خزعبلاتی که نساختند ..
        بنابراین به نظرم این سری روایات این چنینی جعلی است؛ هیچوقت پیغمبری از پیغمبران خدای راستین چنین کارهایی نمیکند..

    • سند این دو تا روایتی که گفتید ضعیف است

    • مگه بده پدری لب فرزندشو ببوسه، یا سرشو بزاره روی سینه فرزندش!

  6. سلام
    دین مجوس با زرتشتی فرق داره ، مجوسی یا مغ+وسی که در قران از نام برده شده تقریبا در تمام جهان حاکم بود و رکورد دار بیشترین درصد طرفداران بین ادیان در همه دوران هاست ، اما زرتشتی فقط در ایران طرفدارانی داشت که از لحاظ عقیدتی با مجوسی ها اختلاف نظر اساسی داشتند . در واقع مجوس اصلا دین نبود مجموعه ای از علوم غریبه و رمالی و ستاره شناسی بود که برخی عقاید ان هنوز هم بین مردم رواج دارد .
    *بنا به دلایلی بنده یقین دارم که حدیثی که به امام علی منسوب کردید دروغ و جعل است !
    یکی اینکه نام پادشاه مذکور معلوم نیست و با توجه به جهانی بودن مجوسی ملیت پادشاه هم مشخص نیست ، حدیث میخواهد بگوید که مصرف شراب باعث زنا با محارم میشود که درست نیست و میتوان رد افکار شیعیان افراطی را در حدیث مشاهده کرد.
    اینکه چطور زنا با خواهر پادشاه بین مردم لو رفته هم عجیب است ، مگر پادشاه مقابل چشم مردم با خواهرش امیخته ؟ پادشاه معمولا قانونگذار نیست و خود در چارچوب قانون است ، قانونگذاری کار روحانیون بوده که توانایی عزل پادشاه را هم داشتند ،نمونه تاریخی ان مادگان هزاردادستان نوشته یک موبد عصر ساسانی است که در ان به توانایی و هم محدودیت های پادشاه و حتی شرایط عزل پادشاه هم پرداخته شده .
    چرا باید تدبیر خواهر پادشاه مشروع شدن ازدواج با محارم باشد ؟ مگر پادشاه شرع و اصول دین را میتواند تغییر دهد ؟ گذشته ازین این چه سیاست ابلهانه ایست و به فرض که ازدواج با محارم هم مشروع شود زنا با محارم که مشروع نمیشود و جرم و شرم زنا با محارم همچنان پابرجاست .
    حتی اگر ان پادشاه در اثر مستی با خواهرش امیخته باشد قاعدتا باید مانند داستان ادیپوس خودکشی میکرد . در حدیث شما ان پادشاه و خواهرش بی نهایت بوالهوس ، کودن در اخذ سیاست و بی شرم توصیف شدن که نمونه چنین خوانواده پادشاهی در تاریخ وجود ندارد .
    چرا مردم باید طغیان کنند ؟ مگر با مشروع شدن این ازدواج همه باید با خواهرانشان ازدواج کنند ؟قاعدتا باید روحانیون اعتراض میکردند نه مردم .

  7. حال کی تجلیل کردند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code