خانه / احکام / احکام زرتشتی / زن زرتشتی / ازدواج زرتشتیان / ازدواج زرتشتیان با محارم / ازدواج با محارم در ایران باستان به استناد شاهنامه / ازدواج بهمن با دخترش همای چهرزاد
شاهنامه فردوسی

ازدواج با محارم در ایران باستان به استناد شاهنامه / ازدواج بهمن با دخترش همای چهرزاد

به قلم مدیر سایت
شاهنامه قضیه ی ازدواج بهمن با دخترش همای چهرزاد را بیان می کند. در پستی دیگر نیز گفتیم که معمولا انتخاب شاه در ایران باستان، براساس لیاقت نبوده. در اینجا نیز می خوانیم که وقتی که هما از پدرش باردار بود، بهمن در بستر بیماری افتاد، وصیت کرد که فرزندش که اکنون جنین است، خواه پسر باشد یا دختر، به پادشاهی برسد.

 پسر بد مر او را یکى همچو شیر
که ساسان همى خواندى اردشیر

 دگر دخترى داشت نامش هماى
هنرمند و بادانش و نیک راى

 همى خواندندى ورا چهر زاد
ز گیتى بدیدار او بود شاد

 پدر در پذیرفتش از نیکوى
بران دین که خوانى همى پهلوى

 هماى دلافروز تابنده ماه
چنان بد که آبستن آمد ز شاه

 چو شش ماه شد پر ز تیمار شد
چو بهمن چنان دید بیمار شد

 چو از درد شاه اندر آمد ز پاى
بفرمود تا پیش او شد هماى

 بزرگان و نیک اختران را بخواند
بتخت گرانمایگان بر نشاند

 چنین گفت کاین پاک تن چهر زاد
بگیتى فراوان نبودست شاد

 سپردم بدو تاج و تخت بلند
همان لشکر و گنج با ارجمند

 ولى عهد من او بود در جهان
هم انکس کزو زاید اندر نهان

 اگر دختر آید برش گر پسر
ورا باشد این تاج و تخت پدر

چو ساسان شنید این سخن خیره شد
زگفتار بهمن دلش تیره شد ….

همچنین ببینید

ازدواج زرتشتیان با محارم در کلام دکتر شریعتی

به قلم دکتر علی شریعتی «در مذهب زرتشت، به صراحت در اوستا، می خوانیم که …

۲۶ نظر

  1. در عهد باستان ایران فقط برای کسانی که دارای فره ایزدی بوده اند یعنی شاه چنین امکانی بوده و بقیه را شامل نمیشده,,اولین ازدواج با محارم بر اساس تعالیم دینی ,فرزندان آدم بوده اند که به ناچار بوده,,,,در ضمن. از گنجایش این بحث خارجه ولی, برخی لغات در زبان پارسی پهلوی و اوستایی به اشتباه و غلط توسط نویسندگان امروزی تعبیر میشه,,مثال, اگر امروزه کسی معنی اصلی. (دهقان) را بداند بعید است این لغت را برای کشاورز ساده بکار ببرد,,,دهقان روزگاری به خداوند و صاحب ده و یا حتی نجیب زاده فرهیخته اطلاق میشد,,,یا لغت (دختر) ,,,لقب ایزده عفت و بارداری و آبها در ایران باستان “اردویسور آناهیت” یا (دختر) بوده,, گور دختر,پل دختر,قلعه دختر,,,لغت دختر لغتی مقدس و پر کابرد بود, ,پس از روی گزارشی همچون( داریوش سوم با دختر خود ازدواج کرد)نمیتوان گفت که این لغت همان چیزیست که ما تعبیر میکنیم,, بحثش طولانیست همانطور که عرض کردم

  2. یک لغت که نه و لغات عدیده ای,,,لغات همچون انسانها متولد میشوند,, تعدادی با گذشت زمان تغییر ماهیت میدهند و تعدادی نیز میمیرند.

  3. به نام خدا
    رد ازداج با محارم از دید تاریخ:

    فرهاد چهارم پادشاه اشکانی زنی رومی داشت به نام موسا (موزا /تراموزا) او که همسر فرهاد چهارم و در واقع ملکهٔ دربار وی شده بود، در باز گرداندن پرچم های به غنیمت گرفته شده ی لژیون های روم در جنگ حران نقش عمده‌ای داشت.

    بعد از چند سال، این زن که کودکی به نام فرهادک برای شاه زاییده بود، به بهانهٔ لزوم تأمین جان این فرزند و اجتناب از هر گونه توطئه احتمالی داخلی، فرهاد چهارم را وادار کرد تا سایر پسران خود را از دربار دور سازد. فرهاد چهارم هم چهار پسر را با اقربای آنها که در حرم وی بودند، به روم فرستاد تا در آنجا تربیت شوند (ح ۷ ق.م). فقط فرهادک (فرهاد پنجم) را با مادرش نزد خود نگه داشت.
    وقتی که فرهادک (فرهاد پنجم) به سن بلوغ رسید، به تحریک مادر (تراموزا) و از بیم آنکه برادرانش عنوان ولیعهدی را به دست آورند، پدر را زهر داد و خود به نام فرهاد پنجم با مادرش موزا به تخت نشست (ح ۲ ق.م).
    (مهمترین حادثه زمان او تولد عیسی مسیح (ع) است.)

    در سال دوم میلادی، فرهادک با مادر خود تراموزا ازدواج کرد.
    این عمل که در نزد یونانیان و رومیان چندان ناپسند نبود و در گذشته افرادی مانند اسکندر مقدونی نیز چنین عملی را مرتکب شده بودند، بسیار برای ایرانیان ناگوار آمد، (خصوصاً اینکه اشک در یک سمت سکهٔ خود تصویری هم از این زن رومی نقش زد که در نزد بزرگان، نشانی از اظهار تابعیت وی نسبت به دشمن محسوب شد و سخت ناپسند افتاد.) بالاخره شورشی بر ضد وی طراحی شد که موجب فرارش به روم گردید و او را در بین راه کشتند. (۴ م).

  4. انحطاط اخلاقی در داستانهای شاهنامه به قدری شدید بوده که حتی متاسفانه دو فرزند از یک شوهر نمیشد پیدا کرد چنانکه ملکه “شهرو” که صاحب سی و اند فرزند است برای نمونه دو فرزندش از یک
    شوهر نبودند:
    بچه بوده است “شهرو” را سی واند
    نزاده است او ز یک شوهر دو فرزند

    یکایک را ز ناشایست زاده
    بدایه دایگانی شیر داده

  5. در مورد ازدواج با محارم کریستن سن ایران شناس دانمارکی نیز در کتاب خود ایران در زمان ساسانیان این مورد را نوشته و از این که پارسیان آن را رد می کنند انتقاد کرده است.ص۲۳۴ کتاب را مطالعه کنید.

  6. بس کنین توروخداهیچ جانیومده ازدواج بامحارم معنای لغات عوض شده هرکی به دین پیامبر خودش...

    تنهاراه نجات اریایی های ایران ازهرسو ونژادبازگشت به خویشتن است
    سالها طلب جام جم ازمامیکرد
    انچه خودداشت زبیگانه تمنامیکرد
    درودبرزرتشت طرفداران ودوستدارانش

    • به خودت برگرد.نه به دین زردشتی
      از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
      آیا کسی هست که بگه عیب ازدواج با محارم چی هست؟

  7. ازدواج با محارم در ایران باستان شایداصلادرست نباشد. چون ازنظرپزشکی قطعا بچه های آنها معلول وناسالم بدنیا می آمد. امروزه آزمایشهای قبل از ازدواج رامامیبینیم حتی افرادفامیل درجه یک ازاین کارمنصرف میشن(از ترس معلولیت بچه هاشون) تاچه برسه به خواهرومادر.

  8. موضوع ملکه موزا در تواریخ مستند ذکر شده و دلیل قاطعی بر قبح ازدواج محارم در بین ایرانیان بوده . مشخص نیست اگر ازدواج محارم در میان ایرانیان دوره اشکانی به ادعای محالفان ثواب داشته چرا بزرگان پارت بر علیه اش شورش کردند ؟

  9. شما در آن زمان باید می‌بودید که خون پادشاهی مقدس بوده؟
    مثال. در مصر فرعون ها با دختر امحارم ازدواج میکردن چون خون فرعون
    مقدس بوده
    یا الان در حکومت ایران میبینیم همه در راس امور باهم قوم و خیش هستند؟پس زیاد فرقی نکرده فقط موجودیت فرق کرده

  10. درمورد ازدواج ایرانیان با محارم کتابهای بسیاری نوشته شده که نام بردن از حوصله خارجه ولی همه کتابها به نوشته پیش از خود استناد کردن این چرندیات و خزعبلات رو رومیان باب کردن هرکسی دنبال واقعیته بره تحقیق کنه متوجه میشه که اصلا چنین چیزی نبوده اکثرا کسانی هم که این حرفا رو میزنن خود هیچ مطالعه نکردن و فقط نقل قول میکنن. این سنت در بین ایرانیان نبوده نه در شرع نه در عرف نه در قانون شاید کسانی بودن که از شرع و عرف و قانون تعدی کردن این به معنای رسم و عمومیت موضوع نداره چنانچه همین الان هزاران جور اتفاق غیراخلاقی میفته آیا باید اینارو جز شرع یا قانون یا عرف دانست?

  11. اگر چنین چیزی از عصر هخامنشی مرسوم و جایز بود و تا ساسانیان هم مقدس بوده ازدواج با محارم با توجه به اکثریت زرتشتی در ایران باید شاهد بیماری های ژنتیکی بسیاری می بودیم و باید شاهزادگان در سنین جوونی فوت میکردن و اکنون اجساد عموم اون دوران باید بیماری های ژنتیکی و نارسی رو تایید کنند ولی چنین چیزی در هیچ منبعی ثبت نشده که عموم فرزاندان زرتشتی با بیماری به دنیا بیان همین سند محکمی بر افسانه بودن این داستان

  12. همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز ز مادر نزاییده اند !
    واژه اوستایی خویدوده در اصل و ریشه به شکل زیر بوده است :
    خُوا اِت و دِتام . کلمات این عبارت ریشه در زبان قوم باستانی ماد داشته و با کلمات زبان کردی ایرانی امروز مطابقت کامل دارند. اجزای تشکیل دهنده این عبارت اوستایی و خوانش و معنای آنها به زبان کردی به شرح زیر می باشند :
    الف – خُوَا به معنای خدا.
    ب – اِت در اصل و ریشه به صورت اَت و یا یَت بوده است که نشانه علامت کسره و صفت ملکی دو شخص مفرد می باشد. به سه شکل مختلف و بهمراه کلمه خُوَا یعنی ” خُوَا اِت ” یا خُوَا اَت ” و یا
    ” خُوَا یَت ” هرسه به زبان کردی به معنای ” خدای تو ” می باشند.
    پ – حرف ” و ” نشانه و یا علامت دستوری یا گراماتیک حرف ربط و پیوند بین دو عبارت است.
    ت – ” دِتا ” به زبان کردی مترادف و معادل و هم معنا با ” دو تا ” در زبان فارسی می باشد.
    ث – معنای پسوند ” م ” در بین دو زبان فارسی و کردی مشترک بوده و مخفف ” ام ” می باشد به معنای هستم.
    بر اساس این تجزیه و تحلیل ساده و قابل درک برای عوام و خواص یا عام و خاص منهای فرهیختگان و فرزانگان و علامه های دهر و به اصطلاح خاصان ، همه چیز فهم و همه چیز دان، نوشتار و معنای صحیح و درست این بینش پیشدادی که در سرزمین باستانی ایران که قبل طلوع خورشید اوستا و به مراتب قدیم تر از ولادت زرتشت و الحاق سروده های گات ها توسط وی به مقدمه آن، یک باور عمومی بوده است، به شکل زیر می باشد : خدای تو و دو تا ام .
    البته منظور این جمله عبارت از ثنویت و باور به دو خدایی نمی باشد. زیرا ایزد دانا و توانا و احد و واحد و یگانه در بخش انسانی هستی و وجود خود از لحاظ جنسیت دارای دو جنبه نرینیه و مادینه؛ مردانه و زنانه ؛ پدرانه و مادرانه ؛ دخترانه و پسرانه و مذکر و موئنث دارد . و چون مسیحیان فقط به جنبه پدرانه وجود و هستی خداوند باور داشته و دارند به مبارزه با آن بینش نیک اوستایی بخصوص جنبه مادرانه و مادینگی آن به مبارزه برخواسته اند و با کمک و استناد به شواهد تاریخی سعی و کوشش نموده اند که آنرا به سطح ازدواج با محارم پایین بکشند و تقلیل دهند و آنرا در ذهن و خاطر ایرانیان پست و پلید جلوه دهند. کلمه اوستا در اصل و ریشه یک جمله امری است به شکل ” اورا ستایش کن ” که نشانه آشکار و بارز یکتا پرستی می باشد. این واژه که عنوان یک کتاب پیشدادی است در عصری خلق گردیده است که مردم سرزمین ایران به خدایان متعددی باور داشته و آنها را ستایش میکرده اند و خالق این واژه مردم را دعوت نموده است که بجای خدایان متعدد ” او ” را به پرستند و آن دعوت زمانی بوده است که برای نامگذاری ایزد واحد هنوز کلمه مناسبی خلق نشده بوده است و لذا از ضمیر سوم شخص نامعین و مفرد یعنی ” او ” استفاده شده است که به احتمال زیاد قبل از پدیده بت شکنی توسط ابراهیم در بابل رخ داده است. حکیم برجسته قوم عرب ابولقاسم محمد ابن عبدالله فرموده است : مِن عَرفَ نفسه فقد عرف رَبّه .
    از خوانندگان گرامی استدعا دارم که اگر با نام و نشان یک فرد انسانی در طول تاریخ بشریت تاکنون آشنایی دارید که خودرا شناخته باشد، لطفا آن نام و نشان را به این حقیر معرفی نمایید تا من هم به حال و روز او آگاه شوم و ببینم که چگونه و چطور خودرا شناخته است ؟
    بهر حال خیالتان راحت و خاطر مبارکتان جمع باد که سفر حقیقی و واقعی ( نه خیالی – اوهامی ) آفرینش بسیار بسیار طولانی و دور و دراز است و قلندران علم و صنعت در طول سفر همیشه بیدار و آگاه و هوشیار.

  13. همه مشکلات را حل کردید فقط مانده بود این یکی.شاید ادیانی بوده یا اینکه دینی نبوده که مردم انزمان پیروی کنند.صمنا زوجین در ازدواج بستگان درجه اول چنانچه بیماری نحفته دا۶شتند با این ازدواج …دبل…میشد.همه که نداشتند وبر عکسش هم صادق است ژن خوب ولایق هم ….دبل…میشد.وجبران میکرد.انسان انزمان از هر لحاظ ابتدایی بودند وازدواجشان هم باعقایدشان همراه بود وطبقات بالا خودش را نمیخواسته الوده فرودست ها کند واسلام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code