خانه / ایران / اسلام و ایران / اسلام منجی ایران / برخورد اسلام و زرتشتیان با حیوانات
حیوان

برخورد اسلام و زرتشتیان با حیوانات

به قلم مدیر سایت
طبق کتاب های کهن زرتشتیان، آنان از یک سو به برخی حیوانات به قدری اهمیت می دهند که یک انسان بخاطر دادن غذای داغ به سگ اعدام می شود و از سوی دیگر گاه کشتار وسیع برخی حیوانات را واجب و کفاره ی گناهان می دانند. این افراط و تفریط در زرتشتی بسیار شگفت آور و غیر منطقی است.

نمونه هایی از افراط و تفریط زرتشتیان نسبت به حیوانات
ـ اعدام برای دادن استخوان سفت یا خوراک داغ به سگ نگهبان گله یا نگهبان ده. (وندیداد، ، ج ۳، ص ۱۴۷۸، ف ۱۵، ش ۳)
ـ اعدام برای کشتن خرگوش. (وندیداد، ج ۲، ص ۶۹۷، شرح)
ـ اعدام برای زدن یا رماندن یا خروشیدن یا پا به زمین کوبیدن از پشت سر سگ ماده ی آبستن. (وندیداد، ، ج ۳، ص ۱۴۷۸، ف ۱۵، ش ۵)
ـ دو هزار ضربه شلاق برای کشتن خارپشت. (وندیداد، ج ۳، ص ۱۳۳۰، ف ۱۳، ش ۴)
ـ وندیداد مجازات کشتن سگ آبی را علاوه بر بیست هزار ضربه شلاق، کفاره هایی را نیز تعیین کرده است. برخی کفاره ها چنین است:
کشتن ده هزار مورچه ی دانه کش.
کشتن ده هزار مورچه ی گزنده ی کوچک زیان رسان.
کشتن ده هزار مار.
کشتن ده هزار مارهای سگ صورت (شاید منظور نوعی بزمجه یا مارمولک باشد).
کشتن ده هزار لاک پشت.
کشتن ده هزار وزغ.
کشتن ده هزار جانور سرگین گردان. (جانوری کوچک شبیه کفش دوزک که فضولات انسان را روی زمین می غلتاند و به لانه می برد و سبب نظافت زمین می شود)
کشتن ده هزار مگس
تخریب ده هزار سوراخ حیوانات زمینی و… (وندیداد، ج ۳، ص ۱۴۲۹ ـ ۱۴۳۰ ف ۱۴، ش ۱ ـ ۶)
ـ هاشم رضی می نویسد:
یکی از وظایف عمده ی موبدان و پیشوایان دینی، کشتن جانوران و حشرات موذی بوده است. جانورانی چون: مار، مورچه، وزغ، موش، ملخ، مگس، زنبور، عنکبوت، کرم، سوسک، پشه، بید، شپش، گرگ و… . (وندیداد، ج ۲، ص ۷۶۳، شرح)

برخورد اسلام با حیوانات
از نظر اسلام، هیچگاه انسان بخاطر کشتن حیوان، اعدام نمی شود. کشتن حیواناتی که به انسان ضرر می رسانند و موذی اند مثل سوسک های خانگی جایز است. از یکی از علمای برجسته شنیدم که کشتن حیوانات آزاررسان نباید در حد نسل کشی باشد. کشتن هیچ حیوانی کفاره ندارد بلکه اگر حیوان قیمتی است، قیمت آن را باید به صاحبش بدهد. بر صاحب حیوان واجب است که به حیوانش (چه سگ و چه غیر آن) از نظر غذا و امور دیگر رسیدگی کند و اگر نمی تواند باید آن را بفروشد یا رها کند.
در اسلام سفارش های فراوان به ترحم به حیوانات شده است. به چند حدیث از پیامبر اسلام(ص) بنگرید (به جز روایت آخر که از امام حسن (ع) است):
۱. حیوان شش حقّ به گردن صاحب خود دارد: هرگاه از آن پیاده شد علفش دهد، هرگاه از آبى گذشت آبش دهد، به ناحقّ آن را نزند، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدت زیادى روى آن ننشیند.
۲. زنى به سبب آن که گربه اى را بسته بود و اجازه نمى داد براى غذاى خود شکار کند و بدین سبب مُرد، مستوجب آتش دوزخ گشت.
۳. پیامبر(ص) از به جان هم انداختن حیوانات نهى فرمود.
۴. زنى بد کاره سگى را دید که بر سر چاهى له له مى زند و کم مانده است از تشنگى بمیرد. او کفش خود را در آورد و آن را به روسرى خود بست و به وسیله آن از چاه آب کشید [و به آن حیوان داد]؛ و به سبب این کار آمرزیده شد.
۵. هرگاه چارپایان لاغر را سوار شدید، آنها را در منزلهایشان فرود آورید. اگر زمین خشک و بى گیاه بود با شتاب از آن بگذرید و اگر سرسبز و پر علف بود، آنها را در آن جا استراحت دهید.
۶. لعنت خدا بر کسى که حیوانى را مُثْله کند. (اعضای حیوان را ببرد)
۷. به صورت حیوانات نزنید.
۸. پیامبر خدا(ص) وقتى الاغى را دید که صورتش را داغ نهاده اند فرمود: مگر نشنیده اید که من لعنت کرده ام آن کسى را که صورت حیوان را داغ بنهد، یا بر صورت آن تازیانه زند؟
۹. هرگاه حیوان را سر می برید، نیکو ذبح کنید و هر کس، باید کارد خود را خوب تیز کند و ذبیحه خود را راحت کند.
۱۰. رسول خدا(ص) مردى را دید که پایش را روى سینه گوسفندى گذاشته و مشغول تیز کردن کارد خود است و گوسفند به او خیره شده است. فرمود: نمى توانستى قبلًا کاردت را تیز کنى؟ نکند مى خواهى جان این حیوان را دوبار بستانى؟!
۱۱. نجیح: امام حسن(ع) را دیدم در حالی که سگی مقابل اوست، غذا می خورد. حضرت هر لقمه ای که براى خود بر مى داشت مثل آن را نیز براى سگ مى انداخت. گفتم: یا بن رسول اللّه! آیا اجازه مى دهى این سگ را از کنار غذای شما دور کنم؟
فرمود: بگذار باشد. من از خداوند حیا مى کنم که صاحب روحى به صورتم نگاه کند و من مشغول خوردن باشم اما به او ندهم.

متن عربی حدیث ها با منبع
۱. رسولُ اللّهِ(ص): للدّابّهِ على صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ: یعْلِفُها إذا نَزلَ، و یعْرِضُ علَیها الماءَ إذا مَرَّ بهِ، و لا یضْرِبُها إلّا على حقٍّ، و لا یحَمّلُها ما لا تُطیقُ، و لا یکلّفُها مِن السَّیرِ إلّا طاقَتَها، و لا یقِفُ علَیها فُواقا. (الجعفریات: ۸۵، مستدرک الوسائل: ۸/ ۲۵۸/ ۹۳۹۳)
۲. رسولُ اللّهِ(ص): عُذِّبَتِ امْرأهٌ فی هِرٍّ رَبَطتْهُ حتّى ماتَ، و لم تُرْسِلْهُ فیأکُلَ مِن خِشاشِ الأرضِ، فوجَبَتْ لَها النّارُ بذلکَ. (کنز العمّال: ۴۳۶۹۵)
۳. عن ابن عباس: نهى النَّبی(ص) عنِ التَّحْریشِ بَینَ البَهائمِ. (التاج الجامع للُاصول: ۴/ ۳۵۱)
۴. رسولُ اللّهِ(ص): غُفِرَ لامْرأهٍ مُومِسَهٍ مرَّتْ بکلبٍ على رأسِ رَکِی یلْهَثُ کادَ یقْتُلُهُ العَطَشُ، فنَزَعَتْ خُفَّها فأوْثَقَتْهُ بخِمارِها فنَزَعَتْ لَهُ مِن الماءِ، فغُفِرَ لَها بذلکَ. (کنز العمّال: ۴۳۱۱۶)
۵. رسولُ اللّهِ(ص): إذا رَکِبْتُمُ الدَّوابَّ العُجْفَ فأنْزِلوها مَنازِلَها، فإنْ کانتِ الأرضُ مُجْدِبَهً فانْجوا عَنها، و إنْ کانتْ مُخْصِبهً فأنْزِلُوها مَنازِلَها. (الکافی: ۲/ ۱۲۰/ ۱۲)
۶. رسولُ اللّهِ(ص): لَعنَ اللّهُ مَن مَثَّلَ بالحَیوانِ. (کنز العمّال: ۲۴۹۷۱)
۷. رسولُ اللّهِ(ص): لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ على وُجوهِها. (الکافی: ۶/ ۵۳۸/ ۴، الخصال: ۶۱۸/ ۱۰)
۸. رسولُ اللّهِ(ص) و قد مَرَّ(ص) بحِمارٍ قد وُسِمَ فی وَجهِهِ: أ مَا بَلَغَکُم أنّی لَعَنْتُ مَن وَسَمَ البَهیمَهَ فی وَجْهِها أو ضَرَبَها فی وَجْهِها؟! (التاج الجامع للُاصول: ۴/ ۳۵۱)
۹. رسولُ اللّهِ(ص): إذا ذَبَحتُم فَأحسِنوا الذِّبحَهَ، و لْیحِدَّ أحَدُکُم شَفرَتَهُ و لْیرِحْ ذَبیحَتَهُ. (الترغیب و الترهیب: ۲/ ۱۵۶/ ۱)
۱۰. مَرَّ رسولُ اللّهِ(ص) على رَجُلٍ واضِعٍ رِجلَهُ على صَفحَهِ شاهٍ و هُو یحِدُّ شَفرَتَهُ، و هی تَلحَظُ إلَیهِ بِبَصَرِها، قالَ: أ فلا قَبلَ هذا؟ أ وَ تُریدُ أن تُمیتَها مَوتَتَینِ؟! (الترغیب و الترهیب: ۲/ ۱۵۶/ ۲)
۱۱. نجیح: رأیت الحسن بن علی (ع) یأکل وبین یدیه کلب کلما أکل لقمه طرح للکلب مثلها فقلت له : یا ابن رسول الله ألا أرجم هذا الکلب عن طعامک ؟ قال : دعه إنی لأستحیی من الله عز وجل أن یکون ذو روح ینظر فی وجهی وأنا آکل ثم لا أطعمه. (بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۵۲، ح ۲۹)

اردیبهشت ۱۳۹۲

همچنین ببینید

مبارزه ی زرتشتیان با خرفستران مساوی با بر هم زدن اکوسیستم

به قلم مصباح بورنجانی یکی از اعمال دینی زردتشیان، کشتار مجموعه ای از حیوانات است …

۱۴ نظر

  1. هرکس در طول تاریخ هر کاری به نام زرتشت و دین او کرده و یا قوانینی وضع کرده ( به فرض صحیح بودن ادعای این نوشته ) ربطی به دین زرتشت ندارد ، دین زرتشت اصول خود را دارد

  2. وندیداد احکام افراط و تفریط در امور بهداشتی و طبیعت مربوط به ایرانیان کهن قبل از ظهور آشور زرتشت هست و ارتباطی به آیین زرتشت ندارد و تنها نزد زرتشتیان به شکل مجموعه یادگاری باقی مانده. درصورتی که احکام شریعت اسلام که هنوز هم اجرا میشوند بسیارمنزجر کننده هستند.

    • مدیر سایت

      یک) وندیداد کتاب زرتشتیان است که پس از زرتشت نوشته شده نه قبل از او

      دو) نگفتیم دین زرتشت چنینه گفتیم: زرتشتیان

      سه) کدام احکام اسلام منزجرکننده است؟

  3. سلام.علاوه بر این جناب علامه جعفری جزوه جدایی درباره حقوق حیوانات در اسلام نوشته اند ک می تواند مورد مطالعه علاقمندان باشد

  4. دستور نسل کشی سگ ها را در تهران زرتشتیان صادر کردند نه مراجع

  5. ۱: سگ در ایران باستان نقش مهمی داشت ودر اکثر دورانهای ایران باستان مردم ایران سگ دوست بودند وسگ دوستی جزء فرهنگ ایران باستان است
    ۲: امروزه برخی میخواهند افزایش علاقه بخشهایی از مردم به سگ را نشانه غرب زدگی بدانند درحالیکه علاقه به سگ جزء فرهنگ ایران باستان هست
    ۳: به نظر من حکم نجاست سگ که فقهای شیعه وفقهای سنی دادند یکی از دلایلش علاقه مردم ایران باستان به سگ بوده است
    ۴: دلیل ادعای من این است که در قرآن حکم نجاست سگ نیامده است ودر کتب اهل سنت هم حدیثی نیامده است که
    کلمه نجاست سگ در آن آمده است
    احادیثی که اهل سنت با آن به نجاست سگ استناد میکنند
    یکی این هست که اگر سگی در ظرفی غذا خورد نه هفت بار بلکه هفتاد بار ان را خاکروبی کنید
    که در متن این حدیث هم نجاست سگ نیامده است
    یکی دیگر این هست که ملائکه در خانه ای که سگ در آن باشد داخل نمیشوند
    این دوحدیث به صراحت بر نجاست سگ دلالت ندارند واز آن نجاست سگ نتیجه گرفته نمیشود
    در کتب شیعه هم حدیثی از پیامبر اسلام دال بر نجاست سگ وجود ندارد
    یعنی کلمه نجس به صراحت در آن نیامده است
    وشیعیان در این باب حدیثی منتسب به امام جعفر صادق دارند که آن هم متواتر نیست
    ۵: دلیل این نوشته ها این بود که به تازگی در شبکه های اجتماعی فیلمی منتشر شد که
    آقایی زده زیر گوش پسری چون سگش را به پارک اورده است

    وخانم این آقای ضارب مدعی هست که دلیل این زدن این هست که سگ نجس هست واین جا چند سوال مطرح میشود؟

    سوال اول : فرض کنیم سگ نجس باشد آیا نجس بودن سگ به معنای بدرفتاری با سگ وممنوع بودن اوردن سگ در خیابان هست؟ اگر بگویند بله پس با روایتهایی که شما ها قبول دارید که پیامبر اسلام گفته داخل بهشت شدم ومردی رو دیدم که به سگ تشنه ای خوراک داده بود چه میکنید ؟
    سوال دوم : اصلا کجای دین ویا قانون به این آقا اجازه داده بزند زیر گوش پسر مردم؟

    نکته : آقای مدیر سایت الان میگوید این اتفاق به سایت من چه ربطی دارد؟
    ربط دارد چون خانم اون اقا کار شوهرش رو به نجس بودن سگ ربط میداد پس بنابراین باید بررسی کرد آیا کار اینها جنبه شرعی داشته است یا نه؟
    و بحث اهمیت زرتشتیان به سگ ونجس دونستنش توسط فقها شیعه وفقها سنی از موضوعات مربوط به این بحث بود

    • مدیر سایت

      در کتاب وسائل الشیعه ج ۳ ص ۴۱۴ به بعد، ذیل«باب نجاسه الکلب» یازده حدیث در مورد نجاست سگ آورده شده که ده تا از امام صادق(ع) و یکی از حضرت علی(ع) است.

      از نظر شیعیان، حجیت روایت ۱۴ معصوم، با هم فرقی ندارند

      اگر کسی جرمی مرتکب شده باید پلیس را خبر کرد

      • سلام متشکرم که به نظرات من توجه میکنید ذکر چند نکته را ضروری میدانم

        نکته اول :تا آنجا که من میدانم هیچ کدام از یازده روایاتی که شما زحمت کشیدید وپیدا کردید که از این بایت هم از شما متشکرم تا آنجا که من میدانم هیچ کدام از این یازده روایت متواتر نیست
        آیا من اشتباه میکنم واین احادیث متواتر هست؟

        نکته دوم : من وقتی به عنوان یک شخص پژوهشگر این احتمال به ذهنم خطور میکند که نجاست سگ

        به خاطر احترام زرتشتیان به سگ وارد اسلام شده است

        با خودم فکر میکنم که خود پیامبر اسلام احکام شرعی رو در جلوی مردم بیان میکردند

        واینکه همانطور که گفتید شما حدیثی از شخص پیامبر اسلام ندارید که در آن کلمه نجاست سگ

        به وضوح آمده باشد

        این احتمال در ذهن من بیشتر میشود

        شما فرمودید که حدیث منتسب به امام علی در این زمینه دارید

        بازهم من در ذهنم هست که امام علی که پنج سال حکومت داشته اند احکام شرعی رو در مسجد

        وبرای عموم مردم بیان میکردند

        وسوال من از شما این است که احادیثی که در این از امام علی ذکر کردید

        آیا امام علی در عموم ودر جمع مردم این حدیث رو بیان کردند ؟

        درمورد ده حدیث منسب به امام صادق هم همین سوال رو دارم

        • مدیر سایت

          ـ این روایت ها متواتر لفظی نیست اما ممکنه متواتر معنوی باشه هرچند از نظر فقهای شیعه می توان به خبر واحدی که قابل اعتماد باشه عمل کرد
          ـ در حد یک احتمال ممکنه حدس شما درست باشه که برای اینکه انسانها کمتر با سگ انس داشته باشند، نجس خوانده شده اند و شاید دلیل دیگرش ایجاد بیماریهایی باشه که شاید تا حالا شناخته نشده یا دلیلهای دیگری نیز داشته باشه. وقتی که حقانیت اسلام و امامان(ع) برای ما ثابت شد، باید به حرف آنها گوش کنیم چنانکه به حرف پزشک ماهر گوش می کنیم
          ـ نگفتم: حدیثی از پیامبرص در مورد نجاست سگ نداریم. باید جستجو کرد. گفتم در وسائل الشیعه ۱۱ تا آورده. چه بسا احادیث دیگر هم باشد
          ـ اینطور نیست که همیشه احکام شرعی را برای عموم مطرح کرده باشند. در بیشتر مواقع، بصورت خصوصی سوال می کردند و ثبت می شد
          ـ از ده حدیث امام صادق ع بیشترشان در مجلس خصوصی بوده چون در پاسخ به سوال شخص است و بقیه قرینه نداره تا بتوان گفت خصوصی بوده یا عمومی
          ـ حدیث امام علی ع در میان جمع اصحاب بوده
          ـ در حجیت احادیث فقهی فرقی نداره که در مجلس عمومی گفته بشه یا خصوصی

          • برای حکم فقهی لزومی نداره که حدیث متواتر باشه
            از نظر شیعه صدور حکم شرعی منحصر در پیامبر نیست
            همه مذاهب غیر از مالکی همه قایل به نجاست سگ هستند

  6. https://www.mashreghnews.ir/news/284959
    حکم “نجاست سگ” از کجا آمده است؟

  7. با سلام ؛ این احکام خرافی بخاطر باز بودن دست موبدان متقلب زرتشتی بوده است و این باز بودن دست هم بخاطر نواقص و شاید هم تحریف عمدی آیین زرتشت بوده است . وقتی شما هر چه را که بخواهید بتوانید به نام دین به خورد مردم دهید در آن صورت بعید نیست که بعنوان مثال بگویید باید دختر پانزده ساله به شما کفاره بدهند و یا اینکه مورچه و وزغ و … بکشند که نمیتوانند پس پولش را به شما دهند . تما اینها به طمع موبدان زرتشتی بر می گردد . البته این کارشان منبع خوبی برای پول در آوردن است و اگر کسی بانکی را هم بزند نمیتواند این مقدار و به این شکل پول جمع کند ، پول بگیری ، احترامت بگذارند ، بر جان و مال و ناموس مردم حکم هم بکنی اما بانک که بزنی باید تا آخر عمرت فراری باشی .

  8. آیا در اسلام مواردی مانند قرون وسطی که حیوانات را محکوم و محاکمه می کردند وجود دارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code