خانه / ایران / اسلام و ایران / اسلام منجی ایران / فلسفه ی بها دادن و کشتار حیوانات در دین زرتشتی / توجیه بیجای افراط و تفریط زرتشتیان در برخورد با حیوانات

فلسفه ی بها دادن و کشتار حیوانات در دین زرتشتی / توجیه بیجای افراط و تفریط زرتشتیان در برخورد با حیوانات

به قلم مدیر سایت
طبق منابع کهن زرتشتی، این دین به بعضی حیوانات مثل سگ بسیار اهمیت می دهد و با برخی حیوانات به شدت مبارزه می کند.
موبد رستم شهزادی ـ رئیس سابق انجمن موبدان تهران ـ برای توجیه این اعتقاد زرتشتیان، هنگام معرفی وندیداد (بخشی از اوستا) می نویسد:
«این فصل (فصل سوم) ما را متوجه ارزش و اهمیت خدمات سگ در میان کشاورزان و دامپروران و ایلات و عشایر می کند. در آن زمان اگر کسی سگ گله یا ایل یا سگ خانه یا محله ای را می کشت، مستوجب کیفر حتی مرگ بود و کشتن سگ نگهبان گله و ایل و خانه به منزله ی کشتن آدمیان تلقی می شد…
برعکس، از میان برداشتن درندگان وحشی و حشرات موذی (خرفستران) مانند گرگ و مار و عقرب و موش و قورباغه و همچنین دفع آفات نباتات و عوامل امراض در تمام فصل های وندیداد مانند این زمان توصیه شده است.» (قانون مدنی زرتشتیان در زمان ساسانیان،
تهران، انتشارات فروهر، چاپ دوم، ۱۳۸۶ص ۲۱)

نقد سخن موبد شهزادی
یک) او چنین وانمود می کند که دلیل بها دادن به سگ ارزش خدمات زیاد آن است.
فرض می کنیم سگ نگهبان به قدری در زندگی انسان نقش داشته که مجازات هایی مثل اعدام در برابر کشتن سگ، عاقلانه بوده اما چرا به کسی که خارپشت را کشته، دوهزار تازیانه زده می شود؟!  (وندیداد، ج ۳، ص ۱۳۳۰، فرگرد ۱۳، شماره ۴) خارپشت چه امتیاز خاصی دارد؟

دو) می گوید: کشتن سگ نگهبان به منزله ی کشتن آدمیان تلقی می شد.
با این بیان می خواهد بگوید که ارزش انسان و سگ برابر بوده. از قرائنی به دست می آید که سگ در نظر زرتشتیان بیشتر از انسان ارزش داشته است؛ زیرا مجازات دادن غذای داغ به سگ (وندیداد، ، ج ۳، ص ۱۴۷۸، ف ۱۵، ش ۳) و نیز رماندن سگ آبستن، اعدام بوده است (وندیداد، ، ج ۳، ص ۱۴۷۸، ف ۱۵، ش ۵) در حالی که اگر با انسانی چنین رفتاری می شد اعدام صورت نمی گرفت.
در اسلام ارزش هیچ حیوانی نه تنها بیشتر از انسان نیست بلکه برابر هم نیست.

سه) افراطی که در دین زرتشتی نسبت به کشتن حیوانات موذی (خرفستران) می بینیم بسیار بیش از آن چیزی است که موبد شهزادی از کنار آن به سادگی گذشته است. در دین زرتشتی در حد از بین بردن نسل این حیوانات، با آنها مبارزه می شود در حالی که برای همگان روشن است که همه ی حیوانات برای برقراری چرخه ی حیات، به سهم خود بسیار با اهمیتند.
کشتن ده ها هزار از انواع حیواناتی چون مورچه و لاک پشت و مگس و… کفاره ی کشتن یک سگ آبی است. (وندیداد، ج ۳، ص ۱۴۲۹ ـ ۱۴۳۰ ف ۱۴، ش ۱ ـ ۶)

چهار) ادعا می کند کشتن این حیوانات در این زمان نیز توصیه می شود.
می خواهد مبارزه با این قبیل حیوانات را امروزی پسند نشان دهد اما توجه ندارد که امروزه کشتن ماری پذیرفته است که خطر جانی برای انسانی داشته باشد و الا هیچ انسان عاقلی سفارش نمی کند که در بیابان ها راه بیفتیم یا با سم پاشی گسترده، این حیوان را نابود کنیم.

پنج) موبد شهزادی برای اینکه مبارزه با بعضی حیوانات را معقول نشان دهد، از ذکر مورچه و لاک پشت خودداری کرده است. از نظر زرتشتیان این دو حیوان نیز باید نابود شوند.
از نظر اهمیت و نقش داشتن در زندگی انسان چه فرق است بین لاک پشت و خارپشت؟ چرا کشتن خارپشت دوهزار تازیانه مجازات دارد اما کشتن لاک پشت ثواب دارد؟ لاک پشت در برقراری چرخه ی حیات، بسیار اهمیت بیشتری نسبت به خارپشت دارد. در مستندی تلویزیونی دیدم که درصد بسیار کمی از تخم های لاک پشت، تبدیل به حیوان بالغ می شود. از تخم و بچه ی لاک پشت حیوانات فراوان دیگر از خزنده و پرنده و حیوانات دریایی تغذیه می کنند.
هم موش به زمین های کشاورزی آسیب می رساند و هم خرگوش. چرا باید برای کشتن موش ثواب فراوان قائل شد اما برای کشنده ی خرگوش، باید مجازات اعدام (وندیداد، ج ۲، ص ۶۹۷، شرح) در نظر گرفت؟
نتیجه: مبارزه با بخشی از حیوانات در دین زرتشتی و بها دادن به بخشی دیگر هیچ پایه و اساس علمی و عقلی ندارد و این افراط و تفریط خرافه ای بیش نیست.

همچنین ببینید

مبارزه ی زرتشتیان با خرفستران مساوی با بر هم زدن اکوسیستم

به قلم مصباح بورنجانی یکی از اعمال دینی زردتشیان، کشتار مجموعه ای از حیوانات است …

۴ نظر

  1. شهرام از گرگان

    در حملهی اعراب به گرگان؛ مردم با سپاهیان اسلام به سختی جنگیدند؛ بطوریکه سردار عرب (سعید بن عاص) از وحشت؛ نماز خوف خواند. پس از مدتها پایداری و مقاومت؛ سرانجام مردم گرگان امان خواستند و سعید ابن عاص به آنان «امان» داد و سوگند خورد «یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت» مردم گرگان تسلیم شدند؛ اما سعید ابن عاص همه ی مردم را بقتل رسانید؛ بجز یک تن؛ و در توجیه پیمان شکنی خود گفت: «من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم! .. تعداد سپاهیان عرب در حمله به گرگان هشتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ۲۱۱۶ – کتاب تاریخ کامل؛ جلد سوم ؛ صفحه ۱۷۸)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code