خانه / شخصیت ها / پژوهشگران ایرانی / پرویز رجبی / رفتار بنیانگذار ساسانیان
پرویز رجبی

رفتار بنیانگذار ساسانیان

از زبان دکتر پرویز رجبی
اردوان پنجم آخرین شاه اشکانی به دست اردشیر کشته شد و به دستور او پوستش را کندند و در معبد آناهیتا آویختند. پدر اردشیر متولی معبد آناهیتا پارس بود. با این عمل حکومت مذهبی (ساسانی) شروع شد.

منبع: مصاحبه با روزنامه اعتماد
۱۳۸۸/۸/۱۲
۱۳۸۸/۱۰/۲۰ 

فروردین ۱۳۹۱

همچنین ببینید

دلیل پادشاهی پوراندخت و آزرمیدخت به روایت گیرشمن

به قلم مرتضی رمضان پور زن طبق اسناد در ایران باستان و علی الخصوص دوران …

۱۲ نظر

  1. چرا تاریخ تحریف میکنید ، چرا خون ادم به جوش میارید ؟
    حالا اگر من از شما منبع بخوام درمانده میشید ، منبعش کو ؟ برای اینکه به شما ثابت بشه پرویز رجبی دروغ گفته تمام منابع تاریخی رو بگردید ، در هیچ منبعی نه به پوست کندن اشاره شده و نه به معبد اناهیتا ، اصلا در فقه زرتشتی و بر اساس وندیداد غیر ممکنه مردار رو به معبد بیاویزند …
    کریستین سن حرفی از قتل انچنانی نگفته ، البته جایی دیدگاهی را نقد میکند که میگویند او را با اسب لگد کوب کرده که در ادامه انرا بی پایه و اساس میداند .
    منبع !!!

  2. سلام ببخشید یک سوال بی ربط دارم ولی میخواستم بپرسم  در کشور ایران جمعیت هموطنان اهل سنت ما چه قدر است؟

    آمار دقیق داریم؟

    آمار حدودی چطور؟

  3. با سلام آقای فاطمی من  هروقت میخواهم سایت شما را باز کنم

    اینترنتم قطع میشود دلیل این امر چیست؟

  4. این آقای اردشیر برادرای خودشو کشت برای قدرت و حکومت  بعد به اردوان باید رحم میکرد !!.آقای پابگ پدر ایشون گوچیهر که از اقوامشون بود رو کشت بعد از ترس جاه طلبی و کشتارهای پسرش با اردوان نامه نگاری کرد که اردوان هم اونها رو یاغی خطاب کرد .

    الآن میگن نه اصلا اینا دروغه اردشیر با بوس و ماچ کردن و نوازش قدرت رو بدست اورده
     

  5. پرویز رجبی مورخی که تمام افتخارش شاگردی هینز بود و در پیری متاسفانه خود را بی اعتبار کرد . مقاله اعتماد به قدری پر از قصه پردازی و ادعاهای بدون سند تاریخی است که انگشت حیرت باید گزید از اینکه کسی مدعی تاریخ نگاری علمی باشد و این چنین مانند نقالان تاریخ روایت کند اما خطاهای فراوان رجبی :
    ادعای قیام مانی مضحک است کسی کتابی بنویسد و با احترام به شاه تقدیم کند و اسم این کار را بگذاریم قیام ،
    ادعای اینکه کرتیر پنج پادشاه را بر تخت نشاند در حالیکه کرتیر تنها در به تخت نشاندن یک شاه نقش داشت و آن یکی هم عمر سلطنت اش چند ماه بود .
    خنده دارتر از هم اینکه مدعی شده مزدک بر علیه ظلم کرتیر شورش کرد در حالیکه قیام مزدک در زمان قباد سالها پس از مرگ کرتیر صورت گرفت !!
    در یک جا مدعی می شود در دوره هخامنشی و ساسانی فقط صدای شاهان شنیده می شده ، پس مانی از مردم عادی نبود ؟ مزدک از مردم عادی نبود ؟ چگونه در یک جامعه تک صدایی شاه مملکت پیرو یک مبلغ عامی می شود ؟ این شنیدن صدای مردم نیست ؟
    کرتیر که جناب رجبی او را مسبب همه بدبختی های ملت ایران کرده در یک متن پهلوی نامش باقی نمانده در حالیکه موبدان موبد قدرتمند تری از تنسر و آذربادماراسپندان بوده ؟ چرا ؟ چون قباد دستور داد نامش را از همه جا پاک کنند چون با مانی مخالف بود . چه طور در این جامعه که همه قدرت دست موبد و شاه بوده به زعم شما یکی پیرو مزدک می شود و دیگری را هم محو می کنند ؟
    مهم تر از همه تناقضات مصاحبه با کتاب های خود رجبی خصوصا هزاره های گمشده است .
    اما اینکه ادعاهای یک تاریخ نگار متوسط الحال و دچاز نسیان پیری شده در یک مصاحبه شفاهی به چه درد می خورد جز بولتن سازی دشمنان تاریخ ایران باستان دیگران باید قضاوت کنند .

    • با سلام؛ و اما بعد:
      نخست آنکه بهتر است مربوط به گفته نقل شده از دکتر کامنت میگذاشت که البته انحراف بحث از تمایلات خاص باستانگرایان است.
      و اما برویم سراغ ادعاهای گزاف و عجیب و غریب این باستانگرای افراطی:
      بند اول که سخنانی پوپولیستی (عوام فریبانه) بوده فلذا پشیزی ارزش ندارد.
      در بند دوم ادعای قیام مانی را مضحک خوانده و مانی را به تقدیم کتاب به شاه منحصر کرده است!! یعنی تا این حد یک نفر زبون باشد که یک ذره هم از منابع تاریخی بهره ای نداشته باشد، مانی فردی بود که دینی جدید را بنیان نهاد که حتی در آن نظام طبقاتی هم تعریف کرده بود (رک ترجمه ایران در زمان ساسانیان (نسخه ویراستاری شده)، ص ۱۴۱) اما ببینیم پروفسور درباره مانی چه میگوید:
      دعوت مانی از آغاز پیشرفتی عظیم داشت. در بابل و در نزد ایرانیان مقبول افتاد. بنابر مندرجات کفلایه که در فوق ذکر شد، گویا مانی در زمان اردشیر بابکان مورد توجه پسرش شاپور بوده است. بنابر روایات دیگر، نخست دو تن از برادران شاپور یعنی مهر شاه حاکم ولایت میشان [=میسان] و پیروز به او گرویده بودند.

      قدر مسلم این است که وهرام اول برادر هرمزد اول که پادشاهی عشرت طلب و سست عنصر بود، مانی را به دست روحانیان زردشتی واگذاشت. یعقوبی گوید مجلس مباحثه عمومی تشکیل شد و مانی با موبدان موبد که هم خصم بود هم قاضی به گفتگو پرداخت شکی نیست که مانی مجاب و محکوم گردید و او را به عنوان خروج از دین به زندان افکندند و چندان عذاب دادند تا بدرود حیات گفت. این واقعه در سال ۲۷۶ در اواخر سلطنت وهرام اول اتفاق افتاد. بنابر یک روایت شرقی مانی مصلوب شد یا زنده زنده پوست او را کندند بعد سرش را بریدند و پوست او را پر از کاه کرده به یکی از دروازه های شهر گندی شاپور خوزستان بیاویختند و از آن پس آن دروازه به باب مانی موسوم گشت.

      سیس یا سیسین (سیسینیوس) که از شاگردان مانی بود بعد از وفات مؤسس آیین بنابر وصیت و تعیین او خلیفه کل مانویان گردید. مقامش در بابل بود که از آن پس مرکز قوه روحانی مانویان گردید. بعد از آن سیس را مصلوب کردند…

      با وجود فشار و سختگیری که در کشور ایران از جانب روحانیون زردشتی نسبت به فرقه مانوی به عمل می آمد این آیین جدید در سرزمین ایران باقی ماند ولی کمابیش پنهانی و سری بود.
      (ترجمه ایران در زمان ساسانیان، (نسخه ویراستاری شده) صفحات ۱۴۲ الی ۱۴۶)

      زرتشتیان به مانی نگاهی جز نگاه به یک قیام دینی جدید انداختند؟ رفتاری که با مانی و جانشین او داشتند نشانگر اوج اهمیت و البته دشمنی زرتشتیان با مانی و آیین او است. آیین مانی محتویاتی داشته که بطور کل میتوان گفت روی به بنیان گذاری نظام دینی و حکومتی جدید آورده بوده است از ایجاد دینی جدید تا نظام طبقاتی جدید…

    • و اما برسیم به کرتیر:
      کرتیر در کتیبه اش از خدمات خود به ایران در عهد چهار پادشاه یعنی : شاپور اول – هرمزد اول – وهرام اول و وهرام دوم سخن گفته است که نشان میدهد وی در زمان این چهار پادشاه در حکومت کشور نقش داشته است. درباره اینکه کرتیر نقش اساسی در به سلطنت رسیدن پنچ پادشاه داشته باشد اگرچه بزرگان آیین زرتشت نقشی اساسی در دستگاه سلطنت داشته اند لکن اینکه کرتیر به شخصه این چنین کاری انجام داده باشد را ما در سندی ندیدیم.
      و اما درباره قیام مزدک هم باید متن سخنان دکتر ابتدا نقل میشد و سپس روی به نقد آورده میشد. در این لینک « http://www.raherasti.ir/3856 » اکثر سخنان دکتر باز نشر شده است لکن راجع به قیام مزدک سخنی نیست که اگر در اصل مصاحبه بوده است احتمالا باز نشر داده نشده است تا ببینیم دقیقا دکتر چه گفته است.

      و اما درباره صدای شاهان:
      وقتی آن بلا را بر سر مزدک و مانی آوردند و وقتی داریوش هخامنشی نوزده قیام در حکومت خود را همگی سرکوب و سخن از قتل عام بسیاری از به زعم خود شورشیان میزند این چیزی نیست جز اینکه صدای شاه باید شنیده شود [پروفسور کریستین سن یکی از دلایل اصلی قتل عام مزدکیان را نقشه این جماعت راجع به ولیعهدی پسر کواد بجای خسرو بیان میکند (ایران در زمان ساسانیان، ص ۲۵۹). درباره سرانجام مزدک بنگرید به :
      https://www.adyannet.com/fa/news/12728
      سخن دکتر ناظر به دیکتاتوری شاهان بوده که بر أحدی پوشیده نیست [اگر عاقل باشد] نه اینکه تنها شاه حنجره داشته و بقیه مردم بدون حنجره متولد میشده اند!!!. آدم برخی اوقات با خود فکر میکند این دیدگاه های شگفت از کجا به ذهن این جماعت میرسد…

      درباره کرتیر باید گفت که سندی هست که نشان دهد اولا قباد دستور داد که نام کرتیر از همه جا حذف شود [ولی کتیبه او بر جای بماند] و دوما اینکه اگر این چنین چیزی بوده بدلیل مخالفت با مانی بوده است؟.

      و اما در بند آخر که سخن از متوسط الحال و نسیان پیری در یک مصاحبه شفاهی زد باید بگوییم که :
      براستی سخن یک انسان مجهول الهویه مجهول المکان مجهول المجهول که جتی معلوم نیست توانسته باشد سیکل خود را هم بگیرد [چه رسد به اینکه اصلا بخواهد درباره دکتر رجبی سخن بگوید] معتبر تر است یا مصاحبه کسی که عمرش را در این راه گذراند و اعتبارش را کسی نمیتواند زیر سؤال ببرد؟!. اگرچه معصوم نبوده است لکن دکتر رجبی کم عیاری هم در زمینه تخصص خود نداشته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code