خانه / ایران / اسلام و ایران / اسلام آوردن ایرانیان / شگفتی از نشر اسلام در ایران
پرویز رجبی

شگفتی از نشر اسلام در ایران

به قلم دکتر پرویز رجبی
«ما هزار سال با رومی ها و یونانی ها جنگیدیم، ولی مذهب آنها را نگرفتیم. غیر از سلوکیه که مدت کوتاهی آمدند ولی ما آنها را قبول نکردیم. خودمان ماندیم.
ایرانی ها هم از نظر تعداد از مسلمان ها بیشتر بودند هم از نظر مدنیت بالاتر بودند، هم غرور ملی بیشتری داشتند. اسکندر را از پا درآوردند. در مقابل تهاجم ها خیلی مقاومت کردند. شاپور اول و دوم چه بلایی سر جزیره ی شامات آوردند.
ایرانی ها چرا هزار سال با رومی ها و یونانی ها جنگیدند ولی نتوانستند تمدن خودشان را به قسطنطنیه یا به روم ببرند یا به آتن ببرند؟
به رغم این واقعیت ها چطور می شود که یک مذهب (اسلام) از بیرون می آید که ظرف ده سال پیروانش سر از خجند در می آورند؟ چگونه می شود که ظرف ده یا بیست سال جهانی به این وسعت را از شامات تا خجند و تا هند می گیرد؟ مردم ساده ی مسلمان، که زبان قومی دیگر را نمی فهمیدند، چطور با آنها حرف می زدند؟ و چگونه ملت مخاطب آنها حرف های آنها را قبول می کند و مسلمان می شود؟
کسی که نمی دانست «قل هو الله احد…» یعنی چه، چطور آن را هر روز می گفت؟ زبان عربی سخت ترین زبان دنیاست. چه شد که اینجا ظرف ده بیست سال مردم دینی را که به زبان عربی بود می فهمند و مسلمان می شوند؟»

منبع: مصاحبه با روزنامه اعتماد
۱۳۸۸/۸/۱۲
۱۳۸۸/۱۰/۲۰

فروردین ۱۳۹۱

همچنین ببینید

وضعیت زرتشتیان در قرن چهارم هجری

کم نیستند کسانی که تصور می کنند وقتی که مسلمانان در قرن نخست هجری، ایران …

۳ نظر

  1. سلام با مطلب لزوم تفکیک بین عرب اول و عرب دوم به روز هستم

    http://eilam.persianblog.ir/post/37/

  2. سلام جناب فاطمی. اگر خوشتان امد این متن رو میتونید پست کنید ::

     

    اسلام، در آن روز ، در ایران آریستوکرات-که طبقه بندی مردمش بکلی میان توده جماعت فواصل بزرگی ایجاد کرده و مردم را بین آزاد و بنده و شریف و وضیع منقسم ساخته بود-با طبع طبقات اول و دوم ایران(طبقهء ارتشتاران-طبقه آذربانان)،یعنی شاهان و نظامیان و روحانیون مغایرت کلی داشت.

    دین تازه مردم فرومایه از طبقه کشاورزان و پیشه وران و بندگان را،با اعیان و اشراف-که خود را جنس شریف و ایرانی اصیل می شمردند-مساوی و برابر قرار داده بود.واین معنی قابل تحمّل نبود…و این انقلاب،به همین سبب،مورد مقاومت اشراف و شاهزادگان و سواران قرار گرفت. ولی طبقات سوم و چهارم که دهقانان در مرتبهء اوّل آنها قرار داشتند-مقاومت شدیدی از خود نشان ندادند …

    آزادی و شیوع علم در میان طبقات پَست(پَست،به اصطلاح ایران آن روزگار)-که حق درس خواندن نداشتند- شوق و شوری عظیم در مردم ایجاد نمود. و این شوق و شور بود که علمای بزرگ در هر علم،از میان طبقات مردم ایران،در طرف دو قرن پیدا شدند.و ادبیّات دامنه داری،که بدون تردید، در نتیجه آزادی،با ادبیّات قبل از اسلام، زمین تا آسمان تفاوت داشت،به وجود آمد.

    ملک الشعرا بهار-بهار و ادب فارسی-ج ۱-ص۲۸۲-۲۸۳

  3. سلام عالی بود و بسیار حکیمانه و مستدل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code