خانه / ایران / ایران باستان / «خلیج فارس» در سخن پیامبر(ص) + تصویر
خلیج فارس

«خلیج فارس» در سخن پیامبر(ص) + تصویر

به قلم مدیر سایت
در حالی که موبدان زرتشتی در عصر ساسانیان، خلیج فارس را به عنوان «دریای تازیان» (خلیج عربی)خوانده اند، پیامبر اسلام(ص) از این دریا به صورت «بحر فارس» یاد کرده است.
به حدیث پیامبر(ص) در کتاب مسند ابی یعلی موصلی (درگذشت ۳۰۷ق) که از منابع اهل سنت است، توجه کنیم:

جلد ۴، صفحه ۱۱۹ ـ ۱۲۰، ح ۲۱۶۴:
حدثنا أبو هشام الرفاعی حدثنا محمد بن فضیل حدثنا الولید بن جمیع عن أبی سلمه بن عبد الرحمن عن جابر قال:
قام رسول الله(ص) ذات یوم على المنبر فقال: یا أیها الناس إنی لم أقم فیکم بخبر جاءنی من السماء ولکنی بلغنی خبر ففرحت به فأحببت أن تفرحوا بفرح نبیکم: إنه بینا رکب یسیرون فی البحر إذ نفذ طعامهم فرفعت لهم جزیره فخرجوا یریدون الخبز فلقیتهم الجساسه.
فقلت لأبی سلمه: وما الجساسه؟ قال: امرأه تجر شعر جلدها ورأسها.
فقالت: فی هذا القصر خبر ما تریدون. فأتوه فإذا هم برجل موثق فقال: أخبرونی أو سلونی أخبرکم. فسکت القوم فقال: أخبرونی عن نخل بیسان أطعم؟ قالوا: نعم. قال: أخبرونی عن حمأه زغر فیها ماء. قالوا: نعم. قالوا: هو المسیح تطوى له الأرض فی أربعین یوما إلا ما کان من طیبه.
قال رسول الله(ص): وطیبه المدینه ما باب من أبوابها إلا ملک مصلت سیفه یمنعه وبمکه مثل ذلک. ثم قال: فی بحر فارس ما هو فی بحر الروم ما هو ثلاثا ثم ضرب بکفه الیمنى على الیسرى ثلاثا.
فقال لی ابن أبی سلمه: فی هذا الحدیث شئ ما حفظته قنا ما هو قال: شهد جابر أنه بن صائد قلت: لا فإن بن صائد قد مات قال: وإن مات قلت: قد أسلم قال: وإن أسلم قلت: فإنه دخل المدینه قال: وإن دخل المدینه.

ج ۴، ص ۱۴۲، ح ۲۲۰۰:
حدثنا واصل بن عبد الأعلى حدثنا بن فضیل عن الولید بن جمیع عن أبی سلمه عن جابر قال قام رسول الله(ص) ذات یوم على المنبر فقال إنه بینما أناس یسیرون فی البحر فنفذ طعامهم فرفعت لهم جزیره فخرجوا یریدون الخبز فلقیتهم الجساسه قلت لأبی سلمه وما الجساسه قال امرأه تجر شعر رأسها قالت لهم فی هذا القصر خبر ما تریدون فأتوه فإذا هم برجل موثق فقال أخبرونی أو سلونی أخبرکم فسکت القوم فقال أخبرونی عن نخل بیسان وأریحیا أو أریحا أأطعم قالوا نعم قال فأخبرونی عن حمأه زغر هل فیها ماء قالوا نعم قالوا هو المسیح تطوى له الأرض فیسلکها فی أربعین یوما إلا ما کان من طیبه فقال رسول الله(ص) ألا وإن طیبه هی المدینه ما من باب من أبوابها إلا ملک صالت سیفه یمنعه منها وبمکه مثل ذلک ثم قال فی بحر فارس ما هو فی بحر الروم ما هو فقال لی أبو سلمه إن فی هذا الحدیث شیئا ما حفظت قال شهد جابر بن عبد الله أنه بن صیاد قلت فإنه قد مات قال وإن مات قلت فإنه أسلم قال وإن أسلم قلت فإنه قد دخل المدینه قال وإن دخل المدینه.

ج ۴، ص ۱۳۰، ح ۲۱۷۸:
حدثنا عبد الله بن عمر بن أبان حدثنا محمد بن فضیل عن الولید بن جمیع عن أبی سلمه عن جابر قال قام فینا رسول الله(ص) ذات یوم على المنبر فقال بینما ناس یسیرون فی البحر فلقیتهم الجساسه فقلت وما الجساسه فقال امرأه تجر شعر جلدها ورأسها فقالت فی هذا القصر خبر ما تریدون فأتوه فإذا هم برجل موثق قال أخبرونی أو سلونی أخبرکم فسکت القوم فقال أخبرونی عن نخل بیسان وعین زغر وعمان هل أطعم قالوا نعم قال فأخبرونی عن حمأه زغر هل فیها ماء قالوا نعم هی ملاى تدفق جانبیها قال فقال وهو المسیح تطوى له الأرض فیسلکها فی أربعین إلا ما کان من طیبه قال رسول الله(ص) هی المدینه ما أبا ب من أبوابها إلا علیه ملک صالت سیفه یمنعه منها وبمکه مثل ذلک ثم قال فی بحر فارس ما هو فی بحر الروم ما هو ثلاثا قال فقال بن أبی سلمه إن فی هذا الحدیث شیئا ما حفظته قال فشهد جابر أنه بن صیاد قال فقلت إن بن صیاد قد مات قال وإن مات قال فقلت فإنه قد أسلم قال وإن کان أسلم قال فإنه دخل المدینه قال وإن کان قد دخل المدینه.

شناسنامه کتاب: مسند ابی یعلی، تألیف ابویعلی موصلی (درگذشت ۳۰۷ق)، تحقیق: حسین سلیم اسد، ناشر: دارالمأمون للتراث، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.

همچنین ببینید

هدف از مبالغه در معرفی ایران باستان

به قلم مدیر سایت چرا اینقدر ایران باستان به ویژه عصر هخامنشی را علم می …

۱۹ نظر

  1. سیاوش امیرشاهی

    جالبه که موبدان زرتشتی همون زمان (اواخر عصرساسانی) از عبارت خلیج عربی استفاده میکردن !!!!

     

  2. سیاوش امیرشاهی

    اینجا رو بخونید : http://www.adyannet.com/news/11691

  3. کاش ترجمه فارسی حدیث پیامبر گرامی اسلام مینوشتید اما قطعا منظور ایشان دریای عمان است نه خلیج پارس ، در متن اصلی اوستا از خلیج پارس با عنوان دریای پویدیک (دریای پاک) نام برده شده است( وندیداد ، فرگرد ۵ بند ۱۸) قطعا منظور منابع زرتشتی از دریای تازیان همان دریای سرخ ( که واقعا هم دریای اعراب است) باشد ، بر خلاف ادعای ادمین سایت شما اقای تورج دریایی به هیچ عنوان ادعا نکردن که در منابع زرتشتی از خلیج پارس با عنوان دریای تازیان نام برده شده ، همه چیز ان نوشتار بدون توجیه دقیق و با استنادات بی ربط نوشته شده است .
    گذشته ازینها اگر این طور بود قطعا اعراب مدعی از انها با عنوان منابع فوق العاده معتبر و قدیمی استفاده تبلیغاتی میکردند در حالی که تا به حال بنده ندیدم کسی از انها نام برده باشد .

  4. سیاوش امیرشاهی

    خانم آناهید. شما سندی دارید که دریای عمان به صورت دریای پارس نامیده میشد ؟؟؟؟؟؟؟

    ضمناً !!!!!! کجای بحرین (هگر) و کویت (حیره) در ساخل دریای سرخ هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بحرین و کویت هر دو در حاشیه خلیج فارس هستند که به همین دلیل منظور موبدان از دریای عربی همون خلیج فارس هست .

    مراکز مطالعات عربی همین سند رو به عنوان یکی از اسناد نامگذاری خلیج فارس به عربی معرفی میکنند.

    • – حدیث راجع به هر دریایی باشه ما بهش احترام میذاریم اما شاید ترجمه فارسی اطلاعاتی راجع به مشخصات دریایی مذکور بده !
      – نقشه امپراطوری ایران در پایین که مربوط به ۱۱۲۶ خورشیدی هست از دریای عمان با عنوان دریای پارس یا persian sea یاد شده کلیک کنید
      – درکجای منابع زرتشتی گفته که بحرین و کویت در ساحل دریای تازیان هست ؟ من نمیدونم اینارو از کجای خودتون در میارید ؟
      – میشه ازین مراکز مطالعات عربی لینک بذارید ؟

  5. خانم آناهید…

    نقشه ای که شما ارائه کردید، خلیج فارس و دریای عمان، به عنوان یک دریا محسوب شدن. در حقیقت خلیج فارس، خلیج و جزئی از دریای بزرگ فاس نامیده شده. به هر صورت باز هم پیامبر اون دریا (که خلیج فارس جزئی از اون بوده) رو "فارس" نامیدن.

    از مراکز مطالعات عربی هم لینک ندارم. ضمن اینکه به برکت آزادی بیان از نوع ایرانی، اون سایتها همشون فیلتر هستن. ولی این رو بدونید وقتی که امریکا و انگلیس (کدخداها و نوچه های کدخدا !!!) از کلمه خلیج عربی استفاده میکنند، حتما توان دفاع از این کارشون رو هم دارن !!! اونها واسه توطئه هم اول یه چیزی رو BOLD میکنن بعد توطئه میکنن.

    اما اینکه موبدان گفتن خلیج عربی: عین متن اون مقاله رو میارم:

    ممکن است برخی تشکیک کرده؛ بگویند که منظور از دریای عربی، خلیج عربی نیست! شاید منظور این متون، به خلیج یا دریایی دیگر باشد!

    در پاسخ می‌گوییم که در نوشته‌های موبدان، در کنار عبارت «دریای تازیان» از مناطقی ساحلی آن هم نام برده شده است. از همین طریق مطمئن می‌شویم که منظور از دریای تازیان، همان خلیج فارس است، که متأسفانه و با کمال تعجب به صورت خلیج عربی ثبت شده است. از جمله مناطق ساحلی خلیج فارس که در این متن از آن نام برده شده است، واژه‌ی «اوشک هگر» است. اوشک به معنی فرماندار؛ و هگر (hagar) یا همان هَجَر نیز نام قدیم بحرین است. بلعمی (قرن ۳-۴ هجری) در تاریخ خود بارها هجر را ناحیه‌ای در بحرین (سواحل خلیج فارس) معرفی کرده؛[۴] می‌گوید: «هجر شهرى است بزرگ اندر بحرین که ملوک بحرین آنجا نشینند».[۵] طبری و بسیاری دیگر از تاریخ‌نگاران سده‌های نخستین هجری این امر را تأیید کرده‌اند. مارکوارت (Markwart) هم گفته است که هَگـَر نام قدیم بحرین است.[۶] پروفسور تورج دریایی نیز گفته‌اند که منظور از هَجَر همان سواحل غربی خلیج فراس، شامل کویت، قطر، و شرق عربستان سعودی است.[۷] دیگر واژه‌ای که وجود دارد، «دوسَر» است که به گفته‌ی مارکوارت (Markwart) نام دیگرش، گوندسَر (Gund-sar) می‌باشد.[۸] نیبرگ (S.H. Nyberg) می‌گوید که منظور از دوسَر، یکی از شاخه‌های نظامی منطقه‌ی حیره بود.[۹] روتشتاین (Rothstien) و کیستر (Kister) نیز تصریح می‌کنند که دوسَر همان سپاه حیره بود.[۱۰] دیگر واژه‌ای که وجود دارد نیز بورگیل (Bor-Gil) است. اینان نیز به گفته‌ی نیبرگ (S.H. Nyberg) و کیستر (Kister M.J) و… شاخه‌ای دیگر از نظامیان و جنگجویان حیره بودند.[۱۱] بر همگان روشن است که حیره سرزمینی در جنوب عراق امروزی و کویت کنونی بود که قلمروشان حوالی شمال غربی خلیج فارس (و در جنوب غربی ایران) بود.

    [۴]. تاریخ بلعمی، تهران، سروش، ۱۳۷۸، ج ۳، ص ۴۱۱-۴۱۰ ؛ ج ۱، ص ۵۵۰
    [۵]. همان، ج ۳، ص ۴۰۷
    [۶]. Markwart, J.‎ Eranshahr nach der Geographie des Ps.Moses Xorenac’i, Berlin, 1901, pp.‎103
    [۷]. تورج دریایی، همان، ص ۱۶۷
    [۸]. Markwart, J.‎ Eranshahr nach der Geographie des Ps.Moses Xorenac’i, Berlin, 1901, pp.‎105
    [۹]. ۶۵ nyberg S H.‎ S manual of Pahlavi.‎ Part II :glosary, Otto Harrassowitz, Wiesbaden, 1974, pp
    [۱۰]. Rothstien, G.‎ dieDynastie de Lahmiden, in Al-Hira, Ein persischen Geschichte zur Zeit der Sasniden, Berlin.‎ 1899, pp 134-138
    Kister, M.J,  “Al-Hira, some notes on its Relations with Arabia” , Arabica, Vol.‎ XI, Face.‎ 2 , 1968, pp143-169
    [۱۱]. ۴۸ nyberg S H.‎ S manual of Pahlavi.‎ Part II :glosary, Otto Harrassowitz, Wiesbaden, 1974, pp
    Kister, M.J,  “Al-Hira, some notes on its Relations with Arabia” , Arabica, Vol.‎ XI, Face.‎ 2 , 1968, pp 167

     

     

  6. اون نقل قول بالا نشون میده که دریای تازیان، همون دریایی بود که حیره (کویت) و هگر (بحرین) در ساحلش قرار دارن. کویت و بحرین هم در ساحل خلیج فارس (خلیج عربی) هستند. نه در ساحل دریای سرخ و …

  7. بابا شما دیگه شورشو در اوردین میخواین واسه اثبات حرفتون حتی با اسم خلیج فارسم بازی کنین .کمی از مقام معظم رهبری یاد بگیرین با اینکه ولی امر مسلمینه هرگز حاظر نیس به هر قیمتی سایر ادیان رو له کنه با این که قدرت داره .شما که قدرتی نیستین فقط دارین باعث نفاق بین ادیان ایرانی میشین وبا حرفای خنده دار اول اسلام رو زیر سوال میبرین بعد نظام رو .زشته برادر من .من بهت سفارش میکنم خودتو اصلاح کن

  8. یه سوال ذهنمو مشغول کرده اگه میشه جواب اینو بدین البته ببخشید ربطی به این بست نداره .در اسلام اگه مردی جنب باشه وارد مسجد بشه باید از در دیگه خارج بشه نمیشه از همون دری که اومده وارد بشه .مگه چی میشه مثلا اگه از همون در که اومده تو بره بیرون مسجد نجس میشه ولی اگه از در دیگه بره بیرون نجس نمیشه ؟؟؟ یا مثلا میکروبها عقل و شعور دارن از هر دری فقط یبار رد میشن؟؟

    • مدیر سایت

      یک) کی گفته علت تحریم ورود جنب به مسجد، نجس شدن اونه؟ هیچگاه صرف ورود جنب به مسجد سبب نجس شدن آنجا نمیشه بلکه این ممنوعیت، برای نگه داشتن احترام مسجده

      دو) کسی نگفته: می شه وارد مسجد شد و آنجا ماند اما از در دیگر خارج شد. بلکه مسئله اینه که میشه از یک در وارد شد و یکراست از در دیگر خارج شد. ما فلسفه ی این حکم را ـ مثل خیلی احکام دیگر ـ نمی دونیم. شاید دلیلش این باشه که اگر از همان در برگردیم، هدف ورود به مسجد می شه و بی احترامی بشمار می ره اما اگر از در دیگر رد شدیم، هدف، خود مسجد نیست و بی احترامی تلفی نخواهد شد.

    • دوست عزیز منظور عبور بدون توقفه، این حکم خواست کارو راحت کنه، حالا اگر ناخواسته یا ندانسته وارد مسجد شد و مسجد هم یک در داشت که باید از همون در خارج بشه دیگه نکنه شما میخای از پنجره خارج شی! البته در مسجدالحرام و مسجدالنبی اگه اشتباه نکنم عبور کردن هم برای فرد جنب جایز نیست.

  9. مسلمان وطن پرست

    نام دریای عمان تا دویست سال پیش دریای مکران بوده

  10. ظاهرا متن کتاب در مورد چگونگی بوجود امدن تمدن ها و شکل گیری شهرهاست !
    شهر وه ادشیر یا به اردشیر یا امروزی تر بهرسیر و به یونانی سلوکیه در منطقه میانرودان و در کرانه غربی رود دجله است
    و هیچ ارتباطی با خلیج فارس که دریای تازیان باشد ندارد ، شهر اسور یا اسورستان هم ربطی به خلیج فارس نداره ! این شهر ها در اطراف رود دجله هستند و‌منظور از دریای تازیان همین رودخانه است .
    بنده در این مورد که کی فرماندار کجا بوده اطلاع ندارم اما ان بلانسبت مدیر سایت ،احمقی که این مطلب نوشته بمن بگه :
    به فرض که منظور از اوشک هگر فرماندار هجر که شهر غربی بحرین هست (و هیچ ارتباطی هم به خلیج فارس ندارد) باشه !با این حساب فرماندار هجر به مرزبانی «به اردشیر» در امده ! و دریای تازیان (رود دجله) هم به ان دو نفر دیگر گمارده شده اند !
    روی چه حسابی از عنوان «اوشک هِگِر» به این نتیجه رسیدید که نویسنده متون پهلوی به شهر های اطراف دریای تازیان اشاره کرده ؟

  11. بازهم باعث تاسف است جناب مدیر لطفا دست از عصبیت خود بردارید و با زبان دانش به سوالات و حقایق زیر بیندیشید البته از امیرشاهی توقع بیشتر از این نداریم.

    ۱- کتاب شهرستان های ایرانشهر به زبان پهلوی نوشته شده است و اصلا یک متن مذهبی هم نیست مشخص نیست که نویسنده ان چه دینی داشته .
    ۲- در متن پهلوی و اوانوشت و ترجمه های غربی بفرمایید دقیقا کلمه دریا در کجا ذکر شده
    ۳- کلمه ور در زبان پهلوی در معانی زیر به کار رفته است : بلندی ، دژ ، قلعه ، پوشش ، بر و سینه( واژه امروزین ) ، ور لفظ لری به معنای عمومی جهت و سو و نهایتا دریاچه ( رجوع بفرمایید به فرهنگ فره وشی ضمنا ترتیب معانی هم از فرهنگ فره وشی امده و بنده دخل و تصرف نکرده ام )تنها جایی که این کلمه به معنای دریاچه به کار رفته در کنار چی چست بوده ور چیچست و مثلا ور جمکرد به معنای قلعه جمکرد جمشید شاه امده و همه می دانند که جمکرد دریا نیست تقریبا از بیش از ۱۰۰ کاربرد این کلمه در اوستا و پهلوی صرفا در کنار چیچست به معنای دریا ذکر شده
    ۴- شما بر مبنای پزوهش و دانش زبان پهلوی خود چنین ادعا نفرموده اید بلکه بر اساس ترجمه سعید عریان در کتاب متون پهلوی نسخه ۱۳۷۱ چنین ادعا فرموده اید صرف نظر از کفایت دانش مترجم ایشان در کلیه چاپ های بعدی همین کتاب و من جمله اخرین چاپ این عبارت را دژ تازیان معنی کرده اند لذا حتی مرجع مورد ادعای شما هم فارغ از صلاحیت مترجم در ترجمه اش علی رغم دانش ایشان در زبان پهلوی توسط خود مولف تصحیح شده و واولین تصحیح هم در سال ۷۹ انجام شده است .
    ۵- در سایر ترجمه ها از جمله ترجمه دکتر تورج دریایی ، ترجمه تاوادیا به انگلیسی و ترجمه صادق هدایت به فارسی و فرانسوی بالجمله این عبارت دژ یا حصار ترجمه شده است .
    سوال بنده از شما چنین است ؟ شما یا متخصص در ترجمه متون پهلوی هستید یا نظر متخصص دیگری را طرح نموده اید . لطفا صراختا پاسخ دهید با توجه به اصلاح ترجمه آقای سعید عریان بر اساس کدام دانش یا نظر کدام دانشمند چنین ادعای نادرستی را مطرح کرده اید و نهایتا بر فرض نادرست صحت ادعای شما کتاب علمی شهرستان های ایرانشهر که در زمان عباسیان به پهلوی نگارش شده چه ارتباطی با دیانت زرتشتی دارد ؟ مگر همه کتب عربی و مطالبشان مربوط به اسلام هستند ؟
    در پایان مشخصا حکایت شما در ساخت این سایت و دستاویزی به چنین مطالب غیر علمی و منسوخ مثال بارز یتشبث علی کل حشیش است و خنده دارتر قلم فرسایی و فلسفه بافی استاد ایت الله سیاوش امیرشاهی به استناد این درافشانی های شماست .

  12. سلام . به نظرم از مهمترین ادعاهای پیروان هر دو دین اسلام و زرتشت، دعوت به اخلاق و رحم و نوع دوستی است. اما چرا هر وقت یک حرفی که با نظر و عقیده و سلیقه ی ما سازگار نیست بیان میشه ( حتی اگه کاملا نادرست باشه و حق با ما باشه) اون اصلی رو که داریم براش استدلال میاریم رو زیر پا میذاریم؟ همه ی ما می دونیم که بی احترامی و تحقیر و نگاه از بالا به پایین به هر کسی خلاف آموزه های دین ماست (چه مسلمان باشیم چه زرتشتی) اما هنگام عمل و مواجهه و امحتحان در میدان که میرسه ، به جای کردار نیک و جادل بالتی هی احسن، همواره چنگ و دندان و برق سلاحمان را به هم نشان می دهیم . در حالی که خیلی راحت و بدون اینها هم میشه استدلال کرد و استدلال های اشتباه رو رد کرد. همیشه اینطور نیست که غریزه ی حیوانیت ما فقط در شهوات باعث بشه که بر خلاف اخلاق و آیین و عقل رفتار کنیم. خیلی اوقات ممکنه این غریزه خودش رو روحیه ی جنگ آوری در میدان استدلال و منطق نشون بده. تصور میکنیم که داریم با عقل خودمون استدلال میکنیم ، در حالی که ممکنه در واقع حتی در میدان منطق و استدلال هم در حال پیروی از غریزه ی درنگیمون باشیم.

    تصور این شاگرد کوچک بعد از مطالع ی این گفتگو ها اینه که اگرچه هر دو طرف سعی در آوردن استدلال های کافی داشتن اما بعید میدونم که این روش بتونه یک تفاهم و هم اندیشی برای رسیدن به یک درک والاتر رو داشته باشه و نهایتا اگر یک طرف میدان پیروز بشه، تنها حاصلش میشه اینکه “دیدید که من راست میگفتم و طرف مقابلم حرف بیخود میزد؟” همین و بس. در حالی که حاصل هم اندیشی یه رشد و تعالی برای هر دو طرف و باز شدن باب های جدید در فهم هستش. امیدوارم که همه ی ما بتونیم به این توفیق دست پیدا کنیم.

  13. 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

  14. وقتی از تهران میرید شمال به اون جاده میگید جاده تهران😅😅یا میگید جاده شمال….اون جاده واسه شمالیا جاده تهرانه واسه تهرانیا جاده شماله..خلیج واسه ایران خلیج عربه واسه عربستان و امارات و قطر خلیج ایران(فارس) بحث مالکیتم باشه طبق قوانین بین الملل هر کشوری یک مقدارش رو سهم دارد و باقی جزو آبهای آزاد هست..نه خلیج فارس بمعنای مالکیت ایرانه نه خلیج عربی به معنای حاکمیت عربها بر اونجا……

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code