خانه / ایران / ایران باستان / ساسانیان / رهبری از جنایت انوشیروان می گوید / کشتار ده ها هزار نفر برای انتقام از یک نفر!

رهبری از جنایت انوشیروان می گوید / کشتار ده ها هزار نفر برای انتقام از یک نفر!

انوشیرواناز بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۸۰/۸/۱۲ :
«یک روز هم پیدا مى ‏شود که همین انوشیروان‏- که سعى کردند اسم او را عادل بگذارند- به ‏خاطر یک کینه شخصى از دوره جوانى، در یک روز ده ها هزار مزدکى را به قتل مى ‏رساند! نقل مى ‏کند که در دوره جوانى، پدرم- قباد- گفت به پاى مزدک بیفت (چون قباد، مریدِ مزدک بود)؛ هنوز بوى گند پاىِ مزدک در شامّه من هست و اکنون که به سلطنت رسیده‏ ام، انتقام مى ‏گیرم؛ نه از خودِ مزدک، از ده ها هزار مزدکى!»

منبع:
نرم افزار «حدیث ولایت» (متن کامل بیانات، سخنرانى ها، خطبه ها، مصاحبه ها و دیدارهاى مقام معظم رهبرى از شهریور ۱۳۶۶ تا آذر ۱۳۹۰)

همچنین ببینید

تخت جمشید در بیان رهبری(۲)

مقام معظم رهبری در نوروز ۱۳۷۸ در بارگاه امام رضا(ع): «… خوب؛ حالا یک نفر …

۸۴ نظر

  1. دادگر و عادل لقبی نیست که زرتشتیان یا ایران پرستان امروزی به انوشیروان داده باشند ، خود مسلمانان (تقریبا همه مورخین مسلمان از عرب و ایرانی) این لقب را به ایشان داده اند ، کریستین سن مینویسد :
    “در روایات شرقی خسرو اول نمونه دادگستری است و مولفین عرب و ایرانی حکایت بسیار در وصف جد و حهد او برای حفظ عدالت نوشتند” (کریستین سن ص۴۹۷)
    “مورخین شرقی نه فقط خسرو را عادل ترین پادشاه دانسته اند بلکه او را نمونه رحمت و جوانمردی نامیده اند ” (کریستین سن ص ۵۰۲)
    مسعودی مورخ شیعه بود که داستان پیرزنی را تعریف کرد که چون ملکش را به خسرو نفروخت خسرو خانه اش را در میان کاخش نگاه داشت و موجب زشتی کاخش شد ، جاحظ و ثعالبی و طبری و ابن اثیر و نظام الملک …زرتشتی یا پاچه خوار درباری انوشیروان نبودند که بفرمایید برای پوب انها را نوشتند ، اگر ایرانیان به پادشاهان خود تفاخر میورزیدند و در وصفشان دروغ میگفتند عرب ها چرا مینوشتند ؟

    • اصلا بحث نداره فردوسی در شاهنامه در حکایت کفشگر و انوشیروان بسیار زیبا درباره اختلاف طبقاتی گفته.
      جدای این خواندن و نوشتن تو دوره ساسانی فقط برای بچه های بالا بوده که خیلی معروفه؟!از این مطلب آگاهی نداشتین که انوشیروان رو دادگر می نامید؟

      • بسیار درست است .چرا که پس از آن از او مپرسند که این کژی چیست؟ که میگوید این کژی از هر راستی راستر است .

      • آن کفشگر، یک کفاش ساده نبود… کسی بود مثل رییس کارخانه آدیداس!… او میخواست پسرش را از پیشه ای به پیشه ای دیگر ببرد که در آن تحصیل نکرده بود…پیشه دبیران… تا بتواند بعد ها از مالیات قسر در برود.

      • سرچ کنین تو گوگل انوشیروان عادل یا ظالم میاره جواب این مسئله که عادل بوده یا نه داده شده

      • داریوش رفیعی بلداجی

        باشه پادشاهان ایرانی همه ظالم بودند اما عربهای وحشی آدمای خوبی بودن و به خاطر خودمون اجداد ما را قتل و عام کردن و اسیر و..‌. کردن!!
        خوشحال شدی؟؟!!
        برو خوش باش و به غلام وکیز بودن اعراب افتخار کن جناب با غیرت!!!!
        ولی خون های به ناحق ریخته شده ایرانیان در دفاع از ناموس و کشور توسط اعراب وحشی سوسمار خور از ذهن ما و تاریخ پاک نخواند شد’

    • درود یزدان پاک بر شما باد انوشیروان دادگر دست این ادیان پیامبری از زورگویی به مردم کوتاه کرده بود و رشوه گیری و این که شخصی مثلا کشاورز است نباید در کار وزیر دخالت کند چون دانش آن را ندارد و مزدکیان که عامل جنایت بوده کشته است و اصلا هم زرتشتی نبوده است شاهنامه این را تایید می کند

  2. اناهید درود بر تو نظرت درست است من هم در کتب معتبر اینگونه خواندم گرچه دیگران نفی میکنند!!!

  3. آره شما راست میگویید متاسفانه این مسلمانان هستند که دین و تمدن زرتشتی و باستان ایران را زنده میکنند وگرنه خود زرتشتیان کاری به این چیزها ندارند. مثال :
    ۱_رضا ومحمدرضا پهلوی مسلمان احیاکننده دین زرتشتی
    ۲_ابرهیم پورداود مسلمان احیا کننده دین زرتشتی
    ۳_هاشم رضی مسلمان عاشق زرتشتی
    ۴_شهزادی مسلمان مدافع زرتشتی
    ۵_معاون دورییس جمهور حال وقدیم مسلمان حامی مکتب ایرانی وزرتشتی
    ۶_مامون به ظاهر مسلمان کسی که به زرتشتیان اجازه ی نشر افکار وکتبشان راداد
    ۷_دکتر معین مسلمان مدافع زرتشتی
    ۸_خیلی از افراد در شعوبیه مسلمان احیا کننده زرتشتی
    ۹_عبدالله مبلغ ابادانی مدافع زرتشتی
    ۱۱_مسیحیان اروپایی احیا کننده ومترجمان کتب اوستایی وزرتشتی.

  4. استدلالها ومنطقهایی که زرتشتیان برای مقابله با مسلمونا بکار میگیرند داخل کل تاریخشون وکتب اوستا و….بیسابقه است .ودقیقا مشابه منطق اسلامی است .

    این دیگه ثابت شده است که این نوزرتشتیان وزرتشتیدوستان هستند که دایما سعی میکنند عرفان و مباحث زرتشتی را به منطق و مباحث اسلامی جور ویکی نشان بدهند . ومثلا ثنویت زرتشتی را با مباحث اسلامی تطبیق کرده وازدل ان توحیدخارج کنند مثل شهرستانی در النحل.

    بقول معروف دایه دلسوزتراز مادر شدن

  5. شما هر گونه که میخواهید تجزیه تحلیل کنید!واقعیت ها روزی مشخص خواهند شد.

  6. البته حقایقی هم هست که باید گفته بشه :
    مثلا اگر پهلوی هنوز بود کشور ما پنجمین قدرت برتر جهان بود جداازمسایل فرهنگی ..
    ببینید کارمون به جایی رسیده که یه کشور کوچولو بایه فرهنگ کوچولو بایه زبون و مردم وتاریخ خیلی کوچولو مثل اذربایجان یا عربای خلیج و….واسه ی ما دم تکون میدند.

    به نظر من حوزه علمیه و علمای اسلامی داخل بحث کوروش کبیر همان ذوالقرنین و یا حضرت زرتشت علیه السلام ویاخدمات ایرانیان به اسلام که هیچ قوم کوچولویی مثل اذری وعرب نکردندویا زبان فارسی زیبا رابه مردم نمیشناسانند .
    من مسلمانم شیعه عاشق اهل بیت عربی ودشمن صدام و ابوسفیان عربی عاشق حافظ وزردشت فارسی ودشمن خسروپرویز وپهلوی فارسی .

  7. متاسفانه روایت ایشان تحریفی از یک روایت است که اصل روایت هم سند و پایه و اساس درستی ندارد . ابن اثیر در تاریخ کامل روایت می کند که مزدک پس از حکم مردمان به اشتراک زنان دست روی همسر قباد و مادر انوشیروان گذاشت . انوشیروان پای مزدک را بوسید تا او را از این کار بازدارد و موفق هم شد . داستان بوی پای مزدک و بقیه قصه هم روایت ابن اثیر است . لذا روایت اجبار کردن قباد انوشیروان را به بوسیدن پا هیچ سند و مرجعی ندارد . اصل ادعای اشتراک زنان و روایتهای کتب عربی هم در خصوص این موضوع قطعی نبوده و منابع پهلوی و خدای نامه ها چنین داستانی را نقل نکرده اند . فارغ از پرداختن به این داستانهای هزار و یک شبی آنچه قطعی است مخالفت بنیادین انوشیروان با آموزه های مزدک است چنانکه هرگز حتی در زمان پیروی پدرش از مزدک تن به دین او نداد . پس برای مقابله با مزدک و دینش در تمام کشور به پا خاست و در دهها جنگ با مزدکیان هزاران نفر از ایشان کشت .

    • انوشیروان مشرک ، به چه حقی مزدکیان را قتل عام کرد ؟ به چه حقی ؟ اینرا جواب بده ، به چه حقی مزدکیان را قتل عام کرد در حالیکه خود مشرک بود ، اگر بپذریم مزدکیان فرقه ای منحرف بودند ، انوشیروان بر حق بود و خدا بود که اینان را قتل عام کرد آنهم وقتی خود او نیز بر حق نبود ؟ .
      این اگر معیار عادل بودن است ، پس قاتلان زنجیره ای از این فرد عادل ترند ، چه انکه کشتار دسته جمعی نکردند .

  8. در مقابل همین کتب عربی حکایتهای بسیار از عدالت انوشیروان نقل کرده اند که عمدتا ناشی از حمایت او از منذر پادشاه عربستان بوده . نگاه به ادمهای دوره باستان میتونه کاملا متفاوت باشه و بستگی داره به عینکی که روی چشم ماست . قطعا انوشیروان نه آن پادشاه رعیت پروری است که قصه های کهن عربی حکایت می کنند و نه آن جلاد سفاکی که دیگران می گویند . پادشاهی بوده که به مقتضای طبع و سیاست اعمال نیک و بدی داشته و قضاوت او با خدای مهربان است و بس .

    • مدیر سایت

      بخشی از ظلم ها زمان و مکان و عینک خاص نمی طلبه. کشتن انسانهایی بخاطر انتقام از یک نفر دیگر، با هیچ عینکی نمی توان، آن را عادلانه شمرد

      • شما مسلمونا وقتی میگید یه ایرانی باستان بده و ظالمه به این پی میبرم اون فرد قطعا یه فرد خیلی خوبی بوده چون از هرچی پادشاه ناز و نازنین ایرانی بوده بد تعریف کردید مشخصه هدفتون چیه

  9. آورده‌اند که نوشین روان عادل را در شکار گاهی صید کباب کردند و نمک نبود غلامی به روستا رفت تا نمک آرد نوشیروان گفت نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد گفتند از این قدر چه خلل آید گفت بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده است هر که آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
    اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
    بر آورند غلامان او درخت از بیخ
    به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
    زنند لشکریانش هزار مرغ بر سیخ
    گلستان سعدی

  10. پس چرا ایران انقدر در آن فساد وجود دارد؟حالا که دیگر نوشیروانی به کار نیست؟چرا انقدر دروغ و اختلاس و حقوق های میلیونی در کار است؟نکند از زرتشت است؟چرا ایران بدترین کشوریست که اراده میشود؟انوشیروان ظالم بوده باشد تو راست میگویی بی تحقیق ولی شما که خکومت اسلامی اید و منتظر ظهور و خود را پاک ترین دولت ها و حکومت ها در دنیا میدانید چرا پس واقعیات چیز دیگری میگویند؟بی عدالتی-ظلم-دروغ-اختلاس-پارتی بازی-بیکاری-اعتیاد-نامردی-دزدی و افزایش فساد-فروختن دختران به کشور های عرب-دزدی و حقوق های میلیاردی در همه دولت ها- افزایش طلاق و…..حاصل نظام فاسد است.همه اش تقصیر زرتشت است و انوشیروان ظالم.چرا شهر شما قم فاسد ترین شهر ایران است؟صیغه فساد و کلاه شرعی؟اتفاقا اکثر قامی ها نیز که من میشناسم از اسلام برگشته اند و بی خدا شده اند.شما باید در شمار مهاجرین به قم باشی.

    • مدیر سایت

      وقتی گفته میشه فلان شخص آدم نادرستیه ربطی به دیگران نداره. سخن از انوشیروانه که آیا عادل بوده یا نه اما شما بحث جمهوری اسلامی را پیش میکشی. من از بهر حسین ار اضطرابم تو از عباس می گویی برایم؟

      • مشکل همین است که شما برای فرافکنی و پوشاندن عیبهای خود قیاس میکنید و بجای اینکه از خود بگویید سر به خرابه های تاریخ می برید

      • اتفاقا جنگنده درست میگه.
        شما اگر بیل زنید باغچه خودتوتا بیل بزنید.
        ظالم دوران‌ها رابشناس
        با انتقاد از زرتشت و انوشیروان’ جنایت‌های عظیم و وحشتناک اعراب تطهیر نمیشن

  11. با سلام به نظر من نباید تاریخ کشور خود را تخریب کنیم انوشیروان پادشاه خوبی بوده تاریخ انرا گواهی میکند

    • مدیر سایت

      نباید از حقایق چشمپوشی کرد

      • جناب سید حسن عباسی نون به ترخ روز خور باغیرت!!!!!
        تو اگر دنبال حقیقت و راسای هستی
        برو قتل و عام مردم ایران توسط اعراب وحشی پابرهنه را بررسی کن
        چرا از حقیقت فرار میکنی
        بی غیرت

      • پس مردباش از حقایق روز بگو از فروش اعضای بدن تا خودفروش برای سیرکردن شکم از هزاران شهید دفاع مقدس بگو از قاتلان شهدای مقدس که زنان وناموسی که بخاطرش شهید شدن رادر مشهد دراختیار شان میگذارن بگو مردباش بگوفقط حقیقت حقیقت حقیقت رابگووو

    • تاریخ کشور که به دروغ به دست دشمن کشور یعنی یهود و اسرائیل نوشته بشه بدرد نمیخوره

  12. ارزش هرچیزی که داریم و هر شخصی را که برای ما محترم بوده به تمامی اسناد درست تاریخی بدانیم انوشیروان سال های سال به چندین سند معتبرتاریخی همه عادل خواندند و امروز با یک جمله چرا ملتمان را از تاریخمان دلچرکین میکنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا واقعا انسان ریشهبه تیشه اش میزنه ؟؟؟؟؟؟

  13. درود بر همگان
    بدبختی و فلاکت و تیره روزی این سرزمین مقدس و کهن پارسی از فردای روز حمله ی وحشیانه و اشغال ناجوانمردانه توسط اعراب جنایتکار بدوی بدون فرهنگ و تمدن بود .
    درود بر انوشبروان دادگر

    • پس حمله اسکندر چی؟ مگه اون نبود که پارسه رو به آتیش کشید؟ مگه اون نبود ایران رو ویران کرد بزرگان و سرداران ایران زمین رو قتل عام کرد؟مگه اون نبود که دو جلد کتاب اوستا رو که تنها نسخ اوستا بودند رو به آتیش نکشید؟ بعد از اون بود که مغ های زرتشتی حفظیات و شبهه هاشون جمع کردن تا زرتشت از بین نره اما به واسطه این کار زرتشت دچار تحریف شد. مگه نمیشه گفت اسکندر نابود کننده زرتشته؟ حتی بیشتر از اعراب؟ میدونی چرا چون ….

  14. درود بر شما
    شما با نقل قول اقای خامنه ای مبنی بر کشتار وحشیانه ی مزدکیان توسط شاهنشاه کبیر جناب انوشیروان شاه عادل سعی در تغییر نگرش مردم به فرهنگ و گذشته ی پاک ایران باستان را دارید .
    بسیار خوب
    فقط محبت بفرمایید سند متقن و محکم و قابل قبول مبنی بر این کشتار بی رحمانه !!! را بفرمایید ؟
    اگر سند دارید بفرمایید ارایه دهید ….
    و اگر سند ندارید چرا مسئله ی تاریخی را که به آن اعتماد و اطمینانی نیست بسط و گسترش می دهید .
    یا حضرت زرتشت

      • درود بر شما
        من از شما سند تاریخی معتبر و بدون ضعف می خواهم نه از کتاب شاهنامه ی فردوسی که هیچ دلیل مبرهنی بر درستی و بطلان اشعار حماسی اش وجود ندارد .
        فقط و فقط و فقط بحث علمی و منطقی توامان با دلیل منطقی و عقلانی و مستند
        یا حضرت زرتشت

        • آندرانیک اصانلو جامعه شناس

          درود بر مرد ایران زمین
          گویا شما زرتشتی نیستی ولی عرق میهن پرستی شما رو میستایم که این نباید خود دوگانه ای به نام دین و کشور شود.
          کیخسرو جان، انتهای سخنان تون مینویسید: یا حضرت مسیح
          بزرگوار، همان کلمه ی ( یا ) عربی ست
          بزرگوار (حضرت)، عربی ست.
          لااقل درست جانبداری کنید دوست خوبم

  15. ما باید بدانیم که که ایرانستیزان دو دسته هستند عده ای هستند در خارج از کشور که هالیوود نام دارند و دارند تاریخ کشور ما را زشت و کثیف جلوه میدهند و با تولید فیلمهای فراوان نیت شان را عملی میکنند ، عده ای هم هستند در داخل کشور که خیلی عجیب است که خودشان ایرانی هستند ولی دارند تبلیغات ضد ایرانی منتشر میدهند مثل همین سایت و خود هالیوودی ها هم تعجب میکنن که داخل ایران هم اینچنین است و دارند خواسته های هالیوود را برآورده میکنند این گروه اسلامگرایان تندرو هستند که دارند دو دستی به هالیوود کثیف کمک میکند بعد ادعا میکنند که ما دشمن آمریکا و هالیوود هستیم در عرصه ایرانستیزی شما و هالیوود یکی هستید در ضمن این آقای خامنه ای تاریخدان هست که دارد تاریخ شاهان را بد جلوه میدهد و با کلماتی چون جبار و طاغوت جوانان را از تمدن ایران دور میکند تاریخ در تخصص ایشون نیست پس حرفشان صحت ندارد ما هم به تاریخ ایران باستان خود افتخار میکنیم و آن را دوست داریم .

  16. تاریخ همیشه با اسناد وحقیقت قضاوت کرد ه تاریخ نمیشود با کینه های شخصی تغییر داد تا اینجا که دیدیم وشنیدیم دراین ۴۳سال حکومت جمهوری اسلامی حتی یکبار هم نشنیدیم وندیدیم یک مقام مملکتی درباره کورش کبیر وخدمات ودرستی وعدالت جهانی آن مرد بزرگ جرأت صحبت کردن داشته باشد با فیلم تاریخی دررسانه ملی بسازند و حتی درکتاب آسمانی قرآن هم از کورش بزرگ به بزرگی وانسان پرستی یا د کرده ،،حال ایدولژی مهمتر از تاریخ یک کشور وملت نخواهد بود ،،وخجالت آور ست بیگانگان ازمردان بزرگ وتمدن تاریخ ایران به خوبی یاد کنن ولی بزرگان مملکت ما بخاطره نوع سلیقه ونگرش سیاسی کلامی درباره تمدن کهن ایران زمین صحبتی نمیکنن ،،عدالت درگفتار نباشد درعمل هم نباشد

  17. ما ایرانی هستیم و برترین تاریخ اسطوره ای و باستان جهان را داریم چرا باید خود زنی کنیم در صورتی که می دانیم تا زمان قبل از حمله اعراب عدالت به طور واقعی برقرار بوده است و مردم در آرامش و شادی بودند حالا اگر ظاهراً یک جای ظلم کوچک شده دلیل نیست که یک کاخ بلند تمدن و عدالت را بخواهید ویران کنید

  18. مدیر سایت میشه شما بگی به جز شاهنامه فردوسی که اونم حتی بعضی جاها از انوشیروان تعریف کرده چه منبع دیگری هست که بگه انوشیروان ظالم بوده حال آنکه در بسیاری از کتاب ها از عدالت انوشیروان گفتند شما اگر برید تاریخ بناکتی را بخوانید حتی میتوانید داستان انوشیروان و مامون را بخوانید که مامون به آرامگاه انوشیروان رفت و پیش گویی انوشیروان درست بوده یا در روضه الانوار عباسی این داستان به گونه ای دگر نقل شده و گفتهوشده پیامبر گفت یکی ازشاهان پارس که دادگر است جسدش فاسد نخواهد شد همچنین در قابوس نامه و قصص الانبیا هم این داستان نقل شده حالا همه اینا دروغ و مبالغس درسته؟ بنده همه اینارو با سند گفتم ولی شما گه میتونی یک سند معتبر بیار نه حرف آقای خامنه ای و یه شعر فردوسی

  19. ببین عزیز دل
    پهلوی اگر الان بود جز اونایی بودیم که ارزشمون از سگ آمریکایی کمتره
    جز اون کشورایی بودیم که ناموسمون نمیتونست با خیال راحت تو خیابون راه بره
    در زمان پهلوی اکثر مردم بی سواد بودند
    نفت از کشور ما مفت خارج میشده
    هنوز ک هنوزه خود شاه لعین بزرگترین دزد تو ایران
    شما برو رقمی که از کشور خارج کرده رو نگاه کن
    نصف اثار باستانی ما از زمان شاه از کشور خارج شد
    و یک چیز دیکه
    هنوز بزرگی کوروش
    عدالتش
    و هزار تا صفت نیک دیگه و سخنانی که از زبان مبارک امام علی جاری شده رو به اون نسبت میدن برای ما اثبات نشده
    اصلا شک هست توش که آیا تخت جمشید و کتیبه هاش واقعیه یا کار یهوده
    ی چیز دیگه
    اون همه مردم اونجا علیه شاه قیام کردند
    بعد الان شما داری میگی که شاه ادم خوبی بوده؟؟؟؟؟
    هیپ پیشرفتی در زمان پهلوی در ایران حاصل نشده مگر اون دو س تا ساختمونی که ساخته
    هر چی دیگه ساخته در راستای اهداف آمریکا بوده
    اگر هنوز استبداد پهلوی حاکم بود ما هم یکی مثل عربستان بودیم ک باید به آمریکا باج بدیم و ب اون تو مردم کشی کمک کنیم

    • آقای علیرضا میشه بگی الان کجای دنیا گرفتیم؟کل کشورای منطقه از ما جلو زدن پیشرفت کردن برا ما شاخ میشن ولی شما گیرت دوره ی پهلویه؟من اراکی هستم و از خدمات خاندان ایرانساز پهلوی تو شهرم و شهر مجاورمون یعنی ساوه هرچی بگم کم گفتم.نمونه های آن کارخونه های ماشین سازی،هپکو،آذراب،آونگان،خودروسازی سایپا،کمباین سازی و …. که همشون الان به لطف جمهوری اسلامی دارن بعد از پنجاه سال ورشکست میشن و بعضیاشون هم شدن.نصف فامیلای من از این کارخونه ها نون میخوردن که به لطف امثال شما گند خورد بش.پس دهنت رو ببند چون ما الان خوارترین کشور دنیا رو به لطف اسلام و مسلمین داریم

  20. داداش کجای کاری بهترین اسوره کجا بود
    تاریخ ما اثبات نشده هست
    یهودیا این کارا رو کردن تا مقابل اسلام دین دیگه ای علم کنن

    • این همه تاریخ شناسان از جمله‌ توماس جفرسون و گزنفون می گویند کوروش واقعیت است این همه سنگ نوشته و مقبره کوروش چیه حتما مقبره کوروش نیست مقبره حضرت سلیمانه ها😀😀😀 بعد تازه هم همه می دانند که نوشته های قرآن همش بر گرفته از توراته پس شما برای خودتان دین علم کردین.

      • پارسا خیال کردی کشف بزرگی کردی
        خب در خود قرآن آمده که قرآن کتاب تورات را تصدیق میکنه
        گفته شده ادیان یهود و مسیحیت واسلام ادامه هم و یک دین هستند
        پیامبرهای یهود پیامبران مسلمانان هم هستند

        • مدیر سایت

          اگر هیچکدام از حرفهای قرآن در کتابهای پیامبران پیشین نبود انتقاد می کردن که چطور میشه این همه وقایع تاریخی که اسلام گفته، هیچ ردی در کتابهای پیشین نداشته نباشه؟! در مورد حرفهای اعتقادی و اخلاقی و فقهی هم میگفتن: این همه پیامبر آمده، چطور میشه هیچ حرفشون مورد تایید اسلام نباشه؟! یعنی یک حرف خوب نداشتن؟!

      • جناب پارسا آیا تمام سخنان گزنفون را قبول دارید؟ این چه مغلطه ای است که هنگامی که یک کتاب تاریخی از کوروش تعریف میکند مهم نیست که سند ضعیفی باشد یا قوی مبدا شما این است که مهم نیست ولی او از کوروش تعریف نموده است در زمانی که جنایاتش را فاش میکند دیگر نمی روید سراغ این که معتبر است یا خیر فقط میگویید دروغ است این چه بی منطقی است که شما باستانگرایان دارید؟
        سخنان گزنفون:مصادره خانه‌های مردم توسط کورش به نفع سردارانی که مجاهدت بیشتری کرده بودند.

        منبع:( گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۶ )
        نابودی تمدن ماد توسط کوروش.«گرایش مردم ماد نسبت به کورش خصمانه بود» (ص ۲۴۱). او هگمتانه را غارت کرد و برخی از مادها را به بردگی گرفت».. با اینکه مادها دستکم دو بار در زمان داریوش بزرگ کوشیدند تا استقلال خود را از سلطه هخامنشیان باز یابند، اما در هر دوبار با سرکوب خشونت‌بار داریوش مواجه شدند و۳۸۰۰۰ نفر از آنان قتل‌عام گردیدند.

        منبع:( گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، ۱۳۸۷، صفحه ۲۳۸ تا ۲۴۱)
        کوروش و قتل عام مردم نینوا_ گزنفون آورده است که کورش برای حمله و تسخیر شهر نینوا، روز عید را انتخاب کرد که مردم سرگرم جشن و شادی هستند. او به سپاهیان خود می‌گوید که خانه‌های مردم قابل احتراق است و ما می‌توانیم با پشتیبانی خدا و با مشعل‌های فراوانی که داریم، آنها را به آتش بکشیم تا ساکنان شهر در میان شعله‌های آتش بسوزند.آنان در حالیکه بانگ جشن و شادی در شهر پیچیده بود، وارد شهر شدند و هر آنکس را که می‌دیدند به ضرب تیغ از پای در می‌آوردند. گزنفون نقل کرده که: «کورش به سواره نظام و سربازان خود فرمان داد هر کس را که در کوچه‌ها یافتند، بکشند».

        پس از این پیروزی، اولین اقدام کورش و سپاهیانش این بود که در برابر خدایان به میمنت این پیروزی شکرگزاری کنند و سهمی از غنائم ناشی از غارت شهر را به معابد خدایان اختصاص داد.

        منبع:( گزنفون، کورش‌نامه، ترجمه رضا مشایخی، چاپ ششم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶، صفحه ۲۱۴ تا ۲۱۶)
        آیا این سخنان را باور میکنید؟ این سخنان از سوی گزنفون است و چند چیز از تاریخ نگار گریشویچ ایلیا؟ یا چون همه او کوروش است همه دروغ است؟

  21. اینم یکی دیگر از مکروحیله های مسلمانان هست که با تکه برداریهای موذیانه از کتابها سعی در تخریب تمام پادشاهان ایران به هدف لاپوشانی کردارهای ضد انسانی پیغمبرشان را دارند که چنانچه سانسور نشود به آن میپردازیم. چون از نظر ذهنیت یک بام و دو هوای گرداننده سایت با تحریف حقیقت به شخصیتهای ایرانی میشود نسبت دروغین داد ولی جستجو در زندگی و اعمال پیامبر اعراب و کتاب و صحابه ش بمنزله اهانت به مقدساتشان هست.
    اول آنکه ؛ در کوروش نامه گزنفون داستان حمله به شهر نینوا را که جزء سیطره دشمنان یعنی یونانیان بود را باید از صفحه ۲۰۹ دنبال کرد تا به علل و جوانب یورش به آن پی برد و نه از صفحه ۲۱۴ .
    شهری که تک تک مردم آن مسلح و مسبب آزار و اذیت طایفه های اطراف بودند و از طرفی آماده حمله به پارسیان و شب عید آنان هم چیزی نبود جز مستی و عیاشیهای افراطی .
    سپاه کوروش به فرماندهی آدوزیوس در راه نجات بابلیان به آن طایفه ها برخورد میکنند که از کورش تقاضا نمودند به کارشان رسیدگى کند و به اختلافات و دشمنى دیرینه آنان خاتمه دهد و آدوزیوس هم به آنها اطمینان میدهد که :
    اگر رفع اختلاف به این منتهى شود که هریک از شما به راحتى و آزادانه مشغول کسب و کار و زراعت و آبادکردن زمین هاى خود شود، همه از این نعمت برخوردار خواهید شد.
    پس بر شماست که اختلافات دیرینه خود را کنار بگذارید و دست اتحاد و دوستى به یک دیگر بدهید و با خیالى فارغ به کشت زمین هاى خود بپردازید، خانواده هایتان با یک دیگر مراوده و محبت داشته باشند. هرکدام از شما از این دستور تخطى کند بداند که با کورش دشمنى کرده است و با او مانند دشمن معامله خواهد شد.
    از همان روز در قلعه ها باز شد، مردم به مراوده و رفت وآمد پرداختند، کوچه ها از اشخاصى که به خانه دوستان خود مى رفتند پر شد، زارعین و باغ دارها به نگهبانى ملک خود پرداخته با کمال راحتى و در امنیت کامل به آباد کردن زمین مبادرت نمودند.
    مردم به مناسبت آشتى و دوستى جشن ها برپاکردند و همه جا صلح و صفا برقرار شد. کار به جایى رسیده بود که چون از جانب کورش فرستادگانی آمدند و سؤال کردند که آیا براى استقرار نظم احتیاج به دسته هاى دیگرى از سپاه یا ادوات قلعه کوبى هست یا خیر؛ آدوزیوس جواب داد که احتیاجى نیست و حتى سپاهیانى که با خود آورده است مى توانند در محل دیگرى خدمت کنند و مفید واقع شوند و به همین قرار نیز عمل کرد. فقط دسته کوچکى را در قلعه ها مستقر ساخت و بقیه را امر به بازگشت داد. کارى ها التماس کردند آنها را ترک نگوید ولى چون راضى نمیشد کسانى خدمت کورش فرستادند و استدعا نمودند وى را به عنوان ساتراپ در آن ملک معین و برقرار سازد.
    مقارن این ایام، کورش هیستاسپ را در رأس قوایى مأمور ساخت که ایالات فریژى مجاور هلسپونت را مسخّر سازد. کورش بمحض اینکه آدوزیوس از مأموریت خویش مراجعت کرد او را با قوا به کمک هیستاسپ روانه کرد تا متخاصمین بهتر از او تمکین کنند. یونانیانى که در سواحل دریا سکونت داشتند تقاضا نمودند که در مقابل پرداخت خراج سپاهیان پارسى به موطنشان وارد نشوند و حاضر شدند که در ازاى این گذشت عده اى از جوانان خود را به خدمت کورش اعزام دارند تا در شمار لشکریان فاتح محسوب شوند و هرکجا که مقرر داشت تحت اوامرش خدمت نمایند، اما پادشاه فریژى تصمیم گرفت در برابر سپاه پارسیان از قلاع و مواضع خود دفاع کند و تسلیم نشود….. کوروش نامه گزنفون ص ۲۱۰ الی آخر

    • اگر اتفاق نیز اینگونه باشد در تواریخ نوشته شده به کلی حکومت نینوا ضعیف شد و دیگر نتوانست استقلالش را حفظ کند:کورش کبیر: هنگامى که مردم در خواب هستند به شهر حمله کنیم تا نتوانند از خود دفاع کنند
      پس از گفتگوها، کورش گفت: «امروز که ما آنان را مورد حمله قرار مى‏‌دهیم جملگى در خواب و مست باده عیش و نوش‌‏اند. مردم یا در بستر ناز و خوشى آرمیده‌‏اند و یا در گوشه و کنار به نوشیدن و طرب مشغول‏‌اند و چون ما را در داخل شهر خود ببینند چنان گرفتار بهت و هراس خواهند شد که دیگر قادر به در دست گرفتن سلاح نیستند.گزنفون، کتاب ۷، فصل ۵ ص ۲۱۴
      این کوروش که چون خدا میپرستید چه حقوق بشر را پاس داشت

      • شما مثل اینکه خیلی از کوروش عقده تو دلت داری که داری می ترکی از فشار

        • جناب بنده خیر بنده کینه ندارم به راستی آیا روایت تاریخی را گفتن کینه است؟یا فضای مجازی کوروش را به شما بدون مدرک معتبر اینگونه نشان داده؟ اگر بنابر کینه باشد گزنفون کینه دارد نه من چون او روایت نموده است متاسفانه اقلیت باستانگرایان را مسئله ای تاریخی شکل میدهد ولی عجیب است که از تاریخ خود نیز بی خبر هستند

  22. شما که دایه مهربانی یونانیان شهر نینوا را به سینه میزنید، قطره اشکی هم برای طایفه های عرب یهودی بنی قینقاع و بنی نضیر و بنی قریظه بریزید که در صلح و آرامش در یثرب در کنار دیگران زندگی میکردند ولی پیمبرتان پس از کسب قدرت، مردانشان را سر برید و یا آواره و تبعید کرد و اموال و زنان و دخترانشان را به غنیمت گرفت:

    محمد خود به بهانه کشته شدن یک مسلمان قاتل در یک دعوای کوچه بازاری با یک یهودی که مقتول شد، کل قبیله عرب یهودی بنی قینقاع را به عهدشکنی متهم و بعد از دو هفته محاصره و تصاحب اموال و خانه هایشان، راهی بیابانهای شام کرد:
    در بازار، زرگری یهودی موجب آشکار شدن آلت تناسلی یک زن مسلمان شد.
    یک فرد مسلمان هم زرگر یهودی را فقط بخاطر آشکار شدن آلت آن زن کشت.
    سپس چند یهودی هم آن مسلمان قاتل را قصاص کردند و کشتند.
    محمد همین واقعه را بهانه عهدشکنی قرار داد و به طائفه بنی قینقاع حمله کرد و کشتار کرد تا پیروز شد سپس پیامبر ابتدا حکم کرد که بقیه مردان را گردن زنند و زنان و فرزندانشان را به بردگی درآورند و بعد هم آیاتش را نازل کند ولی با اصرار بیش از حد عبدالله بن ابی قبول کرد که آنان همه چیز و سرزمین خود را به مسلمانان بدهند و مدینه را ترک کنند.
    سیره رسول الله، ابن اسحق ج۲، ص۵۶۱
    ابن هشام، سیره النبی، ج۲، ص۶۳۲

    رسول الله ، محمد بن مسلمه را فرستاد تا به یهودیان بنی نضیر اعلان نماید که باید از مدینه بیرون بروند، ده روز ھم مھلت دارند و ھرکس که پس از این مھلت در مدینه مانده باشد، او را گردن خواھند زد.
    سپس دستور داد باغها و نخلستانهای آنان را قطع کنند و بسوزانند تا کار راحتر شود. در آخر سلاحھای بنی نضیر را از آنان گرفت و اموال و زمین و دیار آنان را مصادره کرد و تماما برای خود برداشت چون مسلمانان برای بدست آوردن آنھا اسبی نتاخته بودند و جنگی صورت نگرفته بود.
    کنانه بن ربیع را نزد محمد آوردند که گنجھای بنی نضیر در اختیار او بود.
    محمد از گنجینه ها پرسید ، اما او از دادنشان خودداری کرد.
    پس او را به زبیر سپرد و گفت: او را شکنجه کن تا ھر آنچه را که نزد اوست، از او بگیریم. زبیر سنگ آتش زن بر سینه اش کشید تا این که در آستانه مرگ قرار گرفت.
    آنگاه رسول الله کنانه را به محمد بن مسلمه سپرد تا او را به قصاص برادرش بکشد.
    و در آخر دستور داد کنانه و برادرش هر دو را گردن زدند.
    محمد، صفیه ھمسرجوان کنانه را که بتازگی با ھم ازدواج کرده بودند را به اسارت گرفت و بعد از پشیمان شدن از دادن صفیه به دحیه کلبی، او را در سهم اختصاصی خود قرار داد .
    ام سلیم، صفیه را برای زفاف آماده نمود و ھمان شب او را نزد رسول الله فرستاد ..
    سیرت رسول الله ، ترجمه کتاب الرحیق المختوم ،
    غزوه بنی نضیر ؛ ص ۳۶۰ و ۴۵۴ ،
    تالیف صفی الرحمن مبارک پوری، ترجمه حامد فیروزی .
    و تاریخ تبری جلد ۳ غزوه بنی نضیر

    رسول الله بعد از اعدام مردان بنى قریظه، زنان و کودکان و اموال ایشان را بین مسلمانان تقسیم کرد، و عده اى از اسراى ایشان را به اتفاق سعد بن زید انصارى به نجد فرستاد تا به فروش برساند، و با پول آن اسب و سلاح خریدارى کند.
    تفسیرالمیزان ؛ علامه طباطبایی جلد ۱۶ ص ۱۸۶

    • تاریخ نخوانده اید و فقط حرف می‌زنید. این طایفه‌ها معاهده بسته بودند که نه بجنگند و نه به کفار در جنگ کمک کنند، اما نقض عهد کردند، پیمان شکستند و … – یهودی بودن، دلیل نمی شود که جرم و جنایات آنان را تطهیر کنند و رفتارشان را با دروغ‌ها توجیه کنند و آنان اقوامی فرهیخته، صلح طلب و آرام جلوه دهند! یهود صهیونیسم، چه امریکا و چه انگلیس و چه کلاً نظامات صهیونیستی، ضدها هزار مسلمان را طی کمتر از یک قرن اخیر قتل عام کردند و میلیون ها نفر را آواره کرده‌اند و کودکان را می‌کشند و نسل کشی مسلمانان را در صدر استراتژی خود قرار داده‌اند، اما با وقاحت تمام، برای ما پرونده بنی قریظه را باز کرده‌اند، تا هر طوری شده، از یهود خائن دفاع کنند و اسلام و پیامبر (ص) را محکوم کنند! متأسفانه به ظاهر مسلمانان نیز فریب می‌خورند و به این جوّ در فضای مجازی و … در قالب پرسش و یا … دامن می‌زنند.
      ابن اسحاق نیز چندان از لحاظ تاریخی معتبر نمی باشد:باید توجه داشت که بعضاً در تاریخ، داده‌هایی در خصوص یک موضوع خاص نقل شده است که کاملاً با یک‌دیگر در تضاد هستند. علاوه بر این، مشکلاتی که در خصوص تاریخ‌نگاری وجود دارد، از جمله: عقاید مذهبی نویسنده، تعصبات خاص، اشتباهات و ده‌ها مشکل دیگر، سبب شده که این دیدگاه چندان مقبول نباشد.در کتب تاریخی و حدیثی (مرتبط با تاریخ) روایات جعلی فراوانی وجود دارد. این حقایق به همراه دلایلی دیگر سبب شده تا دیدگاه افراطی درباره گزاره‌های تاریخی مقبول نباشد. بنابراین باید به این نکته توجه داشت که هر آن چه در تاریخ و منابع تاریخی آمده صد در صد درست و قابل اعتماد نیست. چه بسا مورخ و مؤلف اشتباهی کرده باشد و یا از روی تعصب مطلبی نادرست را نوشته باشد.نوشته ابن اسحاق مورد تائید یا اعتراض اشخاص مختلف قراردارد. «مالک ابن انس» که هم‌ دوره ابن اسحاق و بنیان گذار فقه مالکی بوده، ابن اسحاق را «دروغگو» «دجال» و «کسی که روایاتش را از یهودیان می‌گیرد» معرفی می‌کند. درضمن یهودیان به دست حضرت محمد کشته نشدند بلکه خود حکمیت سعد ابن معاذ را قبول نمودند
      جعفر شهیدی می‌نویسد: به نظر می‌رسد ماجرای این غزوه، سال‌ها پس از تاریخ واقعه، به وسیله داستان‌گویی که از تیره خزرج بوده‌است دستکاری شده و به تحریر درآمده باشد. هدف این داستان‌گو این بوده‌است که به این وسیله نشان دهند حرمت طایفه اوس نزد پیامبر اسلام به‌اندازه طایفه خزرج نبود و برای همین است که پیغمبر اسلام هم پیمان‌های خزرج را نکشت، اما هم پیمانان اوس را گردن زد؛ و نیز خواسته‌است نشان دهد که رئیس قبیله اوس جانب هم پیمان‌های خود را رعایت کرده‌است.
      مالک بن انس، ابن اسحاق راوی اصلی این جریان را دجال می‌نامد، دلیل این نامگذاری، نقل داستان غزوات پیامبر اسلام با یهودیان از قول فرزندان یهودی عنوان شده‌است لذا مالک را می‌توان یکی از مخالفین این داستان دانست.
      ابن حجر عسقلانی، علت تضعیف ابن اسحاق از سوی مالک را نقل این‌گونه داستان‌ها می‌داند پس خود نیز جزء مخالفین این داستان قرار می‌گیرد.
      سید احمد برکات نیز با دلایل مختلف داستان نقل شده از طرف ابن اسحاق نسبت به یهودیان بنی‌قریظه را نفی می‌کند.
      ولید عرفات نیز با بیان فاصله زیاد بین ابن اسحاق و جریان بنی‌قریظه، نداشتن سند صحیح از سوی ابن اسحاق را دلیلی بر ضعف این داستان دانسته و دلایل دیگری نیز اقامه کرده‌است.

      • آندرانیک اصانلو جامعه شناس

        برادر گرام ایرانی- اسلامی و یا احتمالا همشهری عزیز
        طوماری برای رد تفکرات باستان یا شاید تایید دیدگاه های مثبت و به حق اسلامی تان، طوماری نوشتید که مطلبی برای من جالب اومد که هر دو طیف ملی گرا و دین گرا یک طرفه به قاضی زدن ولی حال، جسارت کرده و شما رو به نقد میکشم.
        دوست عزیز، شما فرمودید در واقعه ی نزدیک به ۱۴۰۰ سال پیش در جنگ های اسلام و یهود و در آخر جنگ خیبر و خروج یهودیان و… اشتباه سهوی نویسنده و یا حتی تحریف عامدانه از سوی یهود و دشمنان اسلام از اون زمان و زمان های چند صد ساله تا معاصر رخ داده و میدهد.
        برادر گرام، چطور با وسعت بار علمی حال نسبت به گذشتگلن، و همچنین وجود تاریخ و تاریخ نگار در ۱۴۰۰ سال پیش، وجود تحریف گر امری ست اجتناب ناپذیر و از سوی دشمن مدیریت میشه ولی زمان ۲۵۰۰-۲۷۰۰ سال که تقریبا به جز قوانینی که بر لوح گلی نگاشته میشده و اندک رسوم و سرگذشت پادشاهان که نگاشته شده، اطلاعات دقیقی نسبت به ۱۴۰۰ سال پیش با امکانات سوادی و نگارشی و الفبایی نبوده؛ مسائل تحریف نشده؟
        چرا کوروش و داریوش تحریف شدن ولی فلان کس دینی ( قصدم توهین نیود و فقط از بعد زمانی منظورم بود) که زمانش ۵۰ کاتب و تاریخ نویس بوده، تحریف شده؟
        چرا یهود، تاریخ اسلام رو تحریف کرده ولی برای جنگ افروزی و اختلاف بین ملی گرایان و اسلامیون، تحریف در تاریخ ایران باستان و بدبینی بین اعراب و رسوم دینی و… بوجود نیاوورده؟
        هر دو جناح، کمی بدون تعصب لطفا

  23. افرادیکه در مورد انوشیروان منفی می گن، درباره احکام زناشویی که مزدکیان پیروی می کردند اطلاعی دارن؟؟؟ می دونید مزدک رای به اشتراک زنان داده بود؟؟ و می دونید که چقدر اسباب ناراحتی و ظلم به مردم فراهم کرده بود؟؟

  24. شیعیان محترم! انوشیروان را رها کرده و به پانصد سال قبل باز گردید، زمانی که شاه اسماعیل پانزده ساله در سال ۹۰۷ هجری قمری در تبریز سلطنت خود را در مسجد شهر اعلام کرد و شیعه را دین رسمی ایران معرفی کرد در حالی که بیشتر مردمان آن سنی مذهب بودند! قزلباشان( مریدان) او که ترکان کوچ نشین نواحی آناتولی بودند در کوی برزن تبریز براه می افتادند و با شمشیر و تبر، مردم و علمای سنی مذهب را مجبور به تولی و تبری می کردند. تولی بمعنی ابراز دوستی با علی و آلش و تبری به معنی ناسزا گفتن به ابوبکر، عمر، عثمان، عایشه و ……..‌‌
    روایت است که بر اثر سخت گیری های مذهبی شاه اسماعیل و مریدانش، بیست هزار نفر در تبریز کشته شدند.
    همین شاه شیعه( که حکومت فعلی ایران بسیار به او و سلسله اش می بالد)، بعد از شکست دادن شیبک خان سنی مذهب حاکم ازبک ها، به مریدانش دستور میدهد، که هر که مرا دوست دارد، گوشت تن او را به دندان بکشد و مریدان سرسپرده ی پیرشان، برای انجام آن گوی سبقت از یکدیگر ربودند! کاسه سر شیبک خان زراندود شد و شاه اسماعیل تا آخر عمر از آن بعنوان پیاله شراب استفاده کرد. پوست سر او را پر از کاه کرده جهت قدرتنمایی برای سلطان عثمانی( بایزید دوم) فرستاد. ناگفته نماند که از سر سربازان ازبک نیز منار ساختند.
    او در هر شهری که تصرف میکرد( مانند هرات و بغداد…..)، قبور بزرگان سنی را تخریب میکرد و مردمان و علمای سنی مذهب که به تولی و تبری تن نمی دادند را از دم تیغ میگذراند. در شهر بغداد دستور داد تا قبر ابوحنیفه پیشوای یکی از چهار مذهب اهل سنت را تخریب کرده استخوانهایش را بسوزانند و در محل قبر توالت ساخت!!! جنایت های او و خاندانش از حوصله این بحث خارج است لذا شما را به مطالعه کتاب مختصر و مفید شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب نوشته بهزاد کریمی (استاد تاریخ دانشگاه میبد ) دعوت میکنم. البته در این زمینه کتب معتبر کم نیست.

    • درود بر شما
      وقتی که افراط گرایان مذهبی و متعصبان دینی حامی و طرفدار اعراب ، تیشه برداشته و ناجوانمردانه و بدون دلیل و مدرک ایرانی و تنها با استناد به کتاب های دشمنان سرزمین ایران ، ریشه به فرهنگ و گذشته ی درخشان آن می زنند و ساحت پادشاه بزرگ ایران زمین شاهنشاه انوشیروان دادگر را خدشه دار کرده و دروغ های بی شرمانه ای را به ایشان نسبت می دهند از طرف دیگر هم به اصطلاح باستان گرایان غرب زده مانند این شخص ، برخی با تمسک به مذهب سلسله ی قدرتمند صفوی ( شیعه مسلک ) و با تکیه بر تاریخ نگاران عثمانی که دشمنی آنها با حکومت صفویان مشهور می باشد و کتاب های جعلی مانند رستم التواریخ ، ساحت پادشاهان صفوی ، اولین حکومت ایرانی بعد از اشغالگران عرب و باعث و بانی حفظ و یکپارچگی سرزمین ایران را ، سیاه و خونبار معرفی می کنند و از آنها دیوی هفت سر و اژدهایی وحشتناک !!! توصیف می کنند .
      هر دو گروه در افراط و تفریط و بی انصافی و دوری از حقیقت با هم در اشتراک و تفاهم هستند …
      پیروز باشید …

  25. سلام برادران. خوبی نسبی است. دنیا خاکستری است. هیچ سفیدی ای در جهان نیست. غبار بر روح همه نشسته است. بعضی زیاد و بعضی کم. خسرو انوشیروان نیز از این قاعده مستثنا نیست. نمیدانم چه قصه ای پشت این روایت ها و این صفحه ها است و چه مقدار هزینه برای مالکان این صفحات از جیب ما می شود. در کنار کلام پر از نفرت بالا که فقط سیاهی زندگی انوشیروان را ذکر کرد ترس از شکل گیری الگو و قهرمان را دیدم.جالب اینکه آبادی های انوشیروان در جندی شاپور و وه انتیوخ خسرو برقراری نظم و آرامش با سرکوب شورش ها و اجرای اصلاحات مالیاتی نظامی و … که چنان برجسته هستند که تاکنون در شعر و ادب عرب و عجم از او پادشاهی آرمانی یاد می کند به کلی نادیده گرفته می شود و در عوض به زوایای تاریک او تمرکز می شود. حکومت ما بر حق نبود.مورد تایید پیامبر و یا امامی واقع نشده بود و عدل اسلامی مولا علی در آن رنگی نداشت. پس چرا نیرو های مجاهدین خلق اسیر در زندان توسط حکومتی که بر حق نبود یکباره کشته شدند. عجیب است که مختار ثقفی با بریدن سر و گوش دشمنان به کینه قهرمان می شود و انوشیروان با قتل شورشیان، ظالم و خونخوار. آیا همه امپراتوران روم کاملا بی خطا بودند که غرب تا این حد شیفته آنان است؟ خلفای عثمانی چطور؟ خسرو حتما باید قدیسی باشد که آن وقت عادل به نظر بیاید؟ طمع پول و جیره بیشتر امروز چه کار ها که نمی کند…

  26. آقای کیخسرو، من قطعا باستان گرای غرب زده نیستم اما تحمل تخریب فرهنگ و تمدن ایرانی از طریق گزینش بخش های از تاریخ دوران انوشیروان ( که چون بدون ذکر منبع بیان شده، در صحت آن تردید وجود دارد) را ندارم.
    جنابعالی اگر حداقل کتاب پیشنهادی بنده را مطالعه می کردید( که علمی و بی‌طرفانه است)، متوجه می شدید که منابع دیگری غیر از رستم التواریخ نیز وجود دارند که در زمان صفویان و توسط ایرانیان نوشته شده اند. این کتابهای در مدح شاهان صفویان کم نگذاشته اند و جنایات آنها را مایه بزرگی و افتخار می دانند نه مایه شرم!
    روایت خوردن جسد شیبک خان در کتاب – تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب اثر امیر محمود خواندمیر آمده است که او اهل هرات بود و ایرانی!!
    – تاریخ ایلچی نظام شاه اثر خورشاه بن قباد الحسینی که ایرانی تبار هندی بود!!
    – تاریخ عالم آرای صفوی نوشته اسکندر بیک ترکمان از دبیران دربار صفویان
    – احسن التواریخ نوشته حسن بیگ روملو
    – سفر نامه ونیزیان در ایران ترجمه منوچهر امیری
    – تاریخ عالم آرای امینی نوشته روزبهان خنجی اصفهانی
    و……..
    درست است که حکومت صفویان باعث یکپارچگی ایران شدند، اما با رسمی کردن شیعه در ایران با زور شمشیر و دعوت علمای شیعه ( در ایران آن زمان عالمان مذهبی شیعه ی برجسته ای وجود نداشت) از لبنان و بحرین برای پایه گذاری فقه تشیع و به تبع آن قدرت گرفتن روحانیون شیعه و سادات و …. در حقیقت باعث و بانی حکومت فعلی ایران هستند که بماند……
    به روایت حمدالله مستوفی تاریخ و جغرافیا نگار قزوینی در کتاب نزهت القلوب که ۱۵۰ سال پیش از صفویه می‌زیست، زبان مردم آذربایجان پهلوی و مذهبشان سنی شافعی بود که با کوچ قبایل ترکان آناطولی در طول یک قرن به ایران و بویژه آذربایجان ( به روایت فاروق سومر متخصص قبایل ترک)
    هم زبان و هم مذهب تغییر کرد و در حال حاضر ما در آذربایجان با پدیده پان تورکیست مواجه ایم که خود را ایرانی نمی دانند و ساز جدایی از ایران را کوک کرده اند!!

    • مدیر سایت

      وقتی به شخصی خاص جواب میدید، زیر کامنت او روی «پاسخ» کلیک کنید و آنجا بنویسید

    • درود بر شما
      اگر خودتان را دوستدار تاریخ شکوهمند ایران آریایی و فرهنگ درخشان پارسی می دانید و به آن عشق می ورزید نباید از یک دوران آن گذشته ی تاریخی تجلیل کرده و دوران دگر را به خاطر مذهب و کیش تغییر یافته توسط پادشاهان ایران زمین را آماج حملات متعصبانه و کینه توزانه گردانید .
      هیچ انسان عاقل و دوراندیشی منکر وجود ظلم و جنایت در هیچ دوره ای از تاریخ و تحت حکومت هر پادشاه و امراطوری نیست …
      همین جنایتی که افراطیون مذهبی و متعصبان طرفدار اعراب به پادشاهان ایران باستان نست می دهند امثال شما هم به پادشاهان عصر معاصر ایران زمین وارد می کنید .
      اگر هم جنایات انتسابی به دوران ایران زمین در هر برهه ی تاریخی را بدون داشتن تعصب و خویش برتری پذیرا باشیم هیچ چیزی از شکوه دوران پادشاهان بزرگ ایران زمین انوشیروان شاه عادل و شاه عباس بزرگ و … کم نخواهد شد چون در هر دورانی ظلم و جنایت وجود داشته است .
      بهتر می باشد کتاب های تاریخی که بازرگانان و تجار غربی دوران حکومت صفویه از ایران داشته و تعاریف و تحسین های آنان از وضع رفاهی مردم ایران زمین روایت کرده اند را مطالعه کنید تا سطح دانش و اطلاعات شما از دوران سلسله ی قدرتمند صفوی (در حد روایت خوردن یک جسد و غیره ) نباشد و کینه و دشمنی مشترکی از تاریخ ایران توسط طرفداران اعراب اشغالگر ایران و طرفداران تاریخ باستان شکل حقیقت نگیرد …
      در ضمن من خودم آذری هستم و اکثریت قاطع آذری های ایران خودشان را آریایی می دانند و کشورشان را ایران عزیز …
      پیروز باشید …

      • آقای کیخسرو با احترام باید عرض کنم، نوشته اول من در جواب خبری است که در این سایت منتشر شده و اساسا در مخالفت با نگاه ایدئولوژیک حکومت به تاریخ است و با تبلیغ بیش از پیش برای تمدن اسلامی، چنین وانمود می سازد که ایرانیان پیش از اسلام فرهنگ و تمدنی نداشته اند!
        بطور مثال شخصی به نام دکتر محمد رجبی در جلسه ای به تبیین این مطلب می پردازد که اساسا قرآن باعث ایجاد تفکر در بین مسلمین و اعراب شده است؛ تفکری که انسان را وا می دارد تا از مسائل روزمره گذشته و عمیق تر( علوم، فلسفه…) به دنیا بنگرد!!
        در حالی که تاریخ دوره ساسانیان به ما می گوید که ایران آن زمان یکی از مراکز رشد و گسترش علوم مختلف بوده است. کتابهایی در علوم و فلسفه و ادبیات به زبان پهلوی ترجمه شدند و اساتید و دانشجویان مختلف ایرانی، هندی، یونانی، سریانی در دانشگاه جندی شاپور و مرکز پزشکی آن به علم آموزی مشغول بودند.
        همین ایرانیان بودند که با توجه به چنین پیشینه باعث ترویج علوم مختلف در دوران اسلامی بودند. پزشکان دربار عباسیان از همین مرکز پزشکی جندی شاپور بودند. از طلایه داران نهضت ترجمه در دوران عباسیان ابن مقفع( روزبه پور دادویه) بود که کتبی را از جمله ملیله و دمنه از پهلوی به عربی ترجمه کرد و نثر او در عربی بعنوان نمونه در دانشگاههای عربی تدریس می شود. سیبویه شیرازی مبدع دستور زبان( صرف و نحو) عربی بود که همین امر باعث پیشرفت زبان عربی شده است.
        نگاه ایدیولوژیک حکومت به صفویان به همین نحو، رشد علوم و هنر و پیشرفتها در زمان صفویان را بزرگ نمایی کرده و آنها را به اعتقاد و مذهب آن سلاطین مربوط می سازد و فساد و جنایات را تطهیر می کند؛ همان روشی که علی اکبر ولایتی در کتاب خود ایران در عصر صفوی دنبال کرده است.
        آقای کیخسرو، رشد و پیشرفت علوم، هنر، معماری و .. در دوران‌های دیگر ایران پس از اسلام نیز وجود داشت.
        حکیم رازی در زمان عباسیان، ابن سینا در زمان سامانیان و غزنویان،خیام در زمان سلجوقیان، خواجه نصیر طوسی( موسس رصد خانه مراغه) در زمان ایلخانان مغول و…. می زیستند و امکان فعالیت داشتند.
        بنده همان پیشرفتها را که شما در مورد دوران صفویه عنوان کردید مطالعه نموده ام!
        اما چیزی که آنها را کمرنگ میکند این است که صفویان با برکشیدن مذهب شیعه و اعمال سختگیری های مذهبی علیه سنیان، ( که در نوشتار گذشته ذکر شد) سبب مهاجرت بسیاری از شعرا، هنرمندان،صنعتکاران عالمان دینی و غیر دینی به سرزمین های هند و عثمانی شدند( تاج محل در هند ساخته دست یک ایرانی است) که این خسران بزرگی محسوب می شود. نیز آنان با این اقدامات غیر دیپلماتیک موجبات تحریک سلاطین عثمانی( سلطان سلیم) جاه طلب و شعله ور شدن آتش تعصبات مذهبی( بین شیعه و سنی) شدند که نتیجه آن اشغال بخشهای غربی ایران( بغداد و ..) و تحمیل جنگ های و به تبع آن هزینه های بسیاری به مردم ایران شد. در زمانی که ایران و عثمانی سرگرم جدال بیهوده بودند، اروپاییان به سرعت در حال پیشرفت بودند.
        صفویان از مذهب شیعه و روحانیون در جهت تحکیم حاکمیت خود بسیار استفاده نمودند. بطور مثال علامه مجلسی که شیخ الاسلام بود، با جعل احادیثی حکومت مهدی موعود را ادامه حکومت صفویان قلمداد کرد ( کتاب نظریه اتصال دولت صفویه با دولت صاحب الزمان، رسول جعفریان)
        لازم به ذکر است که همان پیشرفتهای ایران در زمان شاه عباس کبیر، بعد از او رو به افول گذاشت و سر انجام ایران بدست افاغنه افتاد!!!

        بر کشیدن شیعه و به تبع آن قدرت یافتن روحانیون شیعه توسط صفویان، خود در طول زمان به عاملی ضد فرهنگ و تمدن ایران زمین بدل شد. بطور مثال، روحانیون از هیچ کاری در جهت از بین بردن جشنهای باستانی ایران از جمله نوروز فرو گذار نکرده اند. مولوی، نظامی گنجوی را کشورهای دیگر به نام خود تصاحب می کنند، در کویت به نام ابن سینا دانشمند عرب تمبر چاپ میکنند و اینان مسائل دیگری غیر از ایران و فرهنگ ایران زمین اهمیت بیشتری دارد.
        همین امروز مردم ایران با پوست و گوشت خود در حال تجربه ی نتیجه ی سیاست صفویان هستند. خشکسالی، فقر، بی عدالتی، کوچ گسترده نخبگان علمی، سرمایه های مادی، هنرمندان و ….

        • درود بر شما
          تکلیف این تارنما و مانند آن در ضدیت و دشمنی با فرهنگ و تمدن ایرانی کاملا روشن و مبرهن است و نیازی به گفتن ندارد .
          در ضمن علاوه بر اینکه حکومت صفویه و یه خصوص شاه عباس بزرگ خدمات بسیاری به ایران و ایرانی کردند اشتباهات فاجعه آمیز و خشونتهای بسیاری نیز یر مردم ایران مرتکب شدند و در نهایت به دلیل فساد شدید دربار و بی عرضگی شاه سلطان حسین به اشغال ایران عزیز توسط افغان ها منجر شد .
          بسیاری از گفته های شما درباره سلسله ی صفویه درست می باشد اما باید توجه کرد که اگر این حکومت نبود به اذعان بسیاری از تاریخ نگاران برجسته اثری از ایران عزیز ما نبود و باید قدردان شاه اسماعیل صفوی و شاه طهماسب بزرگ بود .
          دشمنی جمهوری اسلامی با فرهنگ و تمدن ایران تا جایی گسترش پیدا کرده است که فقط نوروز و شب یلدا و … مانده است و همین نگاههای متحجرانه و کوته بینانه و تنگ نظرانه ی این رژیم باعث گرویدن بسیاری از ایرانیان به جشن های غربی و تازه اختراع شده اروپاییان شده است که در برابر جشن های دوران پر شکوه ایران باستان چیزی بیش نیستند و مایه ی تاسف و ناراحتی هستند …
          پیروز باشید …

    • جنابان آقایان امیر و کیخسرو شما میخواهید مثلا با این باستانگرایی ها شأن ایران را بالا ببرید درحالی که دارید توهین میکنید.یعنی چه که میگویید دینشان را مذهبشان را به ایرانیان تحمیل کردند؟سوال این است چرا به گفته شما نه من ایرانیان انقدر ترسو بودند که نتوانستند از عقایدشان دفاع کنند؟و به آن عقیده ای که میخواستند بگروند؟ شما این ناسیونالیزم های افراطی و عصر حجری را مطرح میکنید در ضمن باید دلایل دیگر را نیز مطرح نمایید: چون تغییر مرکز خلافت امیرالمومنین از مدینه به کوفه است.
      یکی دیگر هجرت امام زادگان به ایران و تبلیغ این مذهب که بسیار به شیعیان به ایران افزود
      سومی تاثیر گرفتن ایرانیان از سلمان فارسی که نقش به سزایی داشت چنانچه وی حاکم مدائن بود
      همینطور وقایع کربلا و عاشورا که بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) که مردم با مظلومیت امام حسین و جنایات یزید آشنا شدند، ایرانیانی در قیام مختار که به عنوان خون‌خواهی امام حسین (علیه‌السلام) صورت گرفت، شرکت نمودند.
      همینطور حضور شاگردان اهل بیت که بسیاری ایرانی بودند و تشیع را تبلیغ می نمودند
      در دوران آل بویه بسیار بر شیعه گری تبلیغ نمودند و حدود بسیار زیادی در آن دوران شیعه بودند
      منابع: ابن اثیر جزری، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۹۹ق.

      ابو المحاسن، یوسف ابن تغری البردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره، وزارهالثقافه والارشادالقومی، ۱۳۴۲ق.

      ابن الجوزی، عبدالرحمن، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، حیدرآباد دکن، دائرهالمعارف العثمانیه، ۱۳۵۸ق.

      ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
      شیعیان به دربار این حکومت ها راه یافتند و از این فرصت برای ترویج تشیع استفاده کردند. تا در زمان ایلخانان سلطان محمد خدا بنده شیعه شد.تاریخ ایران کمبریج، جلد پنجم از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، جی.آ. بویل، انتشارات امیرکبیر، صفحهٔ ۳۷۶.

      • جناب ایرانpl, شما ابتدا نوشته ها یکبار دیگر و با دقت مطالعه کن!
        بحث من تحمیل اسلام به ایرانیان نبود بلکه تغییر مذهب در ایران توسط شاه اسماعیل اول و جانشینان او بود
        حداقل همان یک کتابی که در نوشتار گذشته معرفی کردم، مطالعه بفرمایید که مستند به اکثر منابع تاریخی عصر صفوی و قبل از آن می باشد.
        حمدالله مستوفی تاریخدان و جغرافی نگار معروف، ۱۵۰ سال پیش از صفویه در کتاب نزهت القلوب اکثر مردم ایران را سنی مذهب معرفی می کند؛ به ویژه اکثر مردم آذر بایجان سنی شافعی بودند. و نیز میگوید که شهرهایی که اکثریت با شیعه بود عبارتند بودند از: قم، ری، کاشان، سبزوار، اردستان، بخشی از مازندران، بخشی از گیلان( که شیعه زیدیه بودند) هم اکنون و پس از گذشت ۵۰۰ سال از حکومت صفویه، از جنوب آذربایجان غربی تا بخشی از استان کرمانشاه، از خراسان جنوبی تا بلوچستان، بخشی از استان هرمزگان و جزایر خلیج مانند قشم، تالشیان در گیلان و حداقل نیمی از استان گلستان سنی مذهب هستند!!
        حتی رسول جعفریان که خود روحانی شیعه و استاد تاریخ دانشگاه است شیخ صفی و جانشینانش را سنی مذهب معرفی می کند ( محقق کرکی)، عراق و .‌.. به ایران دعوت کرد تا فقه شیعه را پایه گذاری کنند؟
        اگر شیعه در اکثریت بود چه نیازی به اجبار برای اذان گفتن به روش شیعه در مساجد، رواج تولی و تبری بود؟
        حتی علی اکبر ولایتی در کتاب خود ایران در عصر صفوی صفحه ۴۱۹ می گوید:
        « پیش از بر سر کار آمدن صفویان تقریبا قدرت سیاسی منحصرا در دست مخالفین تشیع بود.بسیاری از عالمان و منشیان و دبیران بر مذهب دیگر بودند. این حاکمان حضور شیعیان را به هیچ روی تحمل نمی کردند. به همین سبب اندیشه های والای شیعی تا آن زمان جز در برخی مناطقی محدود و به زحمت، امکان بروز و ظهور نداشت»
        آیا شما از علی اکبر ولایتی در زمینه صفویه بیشتر تحقیق کرده اید؟!!!!!

  27. جناب ایرانpl, شما ابتدا نوشته ه را یکبار دیگر و با دقت مطالعه کنید!
    بحث من تحمیل اسلام به ایرانیان نبود بلکه تغییر مذهب در ایران توسط شاه اسماعیل اول و جانشینان او بود
    حداقل همان یک کتابی که در نوشتار گذشته معرفی کردم، مطالعه بفرمایید که مستند به اکثر منابع تاریخی عصر صفوی و قبل از آن می باشد.
    حمدالله مستوفی تاریخدان و جغرافی نگار معروف، ۱۵۰ سال پیش از صفویه در کتاب نزهت القلوب اکثر مردم ایران را سنی مذهب معرفی می کند؛ به ویژه اکثر مردم آذر بایجان سنی شافعی بودند. و نیز میگوید که شهرهایی که اکثریت با شیعه بود عبارتند بودند از: قم، ری، کاشان، سبزوار، اردستان، بخشی از مازندران، بخشی از گیلان( که شیعه زیدیه بودند) هم اکنون و پس از گذشت ۵۰۰ سال از حکومت صفویه، از جنوب آذربایجان غربی تا بخشی از استان کرمانشاه، از خراسان جنوبی تا بلوچستان، بخشی از استان هرمزگان و جزایر خلیج مانند قشم، تالشیان در گیلان و حداقل نیمی از استان گلستان سنی مذهب هستند!!
    حتی رسول جعفریان که خود روحانی شیعه و استاد تاریخ دانشگاه است شیخ صفی و جانشینانش را سنی مذهب معرفی می کند.
    چرا با وجود کثر ت شیعیان در ایران شاه اسماعیل عالمان شیعه را از جبل عامل لبنان ( محقق کرکی)، عراق و .‌.. به ایران دعوت کرد تا فقه شیعه را پایه گذاری کنند؟
    اگر شیعه در اکثریت بود چه نیازی به اجبار برای اذان گفتن به روش شیعه در مساجد و رواج تولی و تبری بود؟
    حتی علی اکبر ولایتی در کتاب خود ایران در عصر صفوی صفحه ۴۱۹ می گوید:
    « پیش از بر سر کار آمدن صفویان تقریبا قدرت سیاسی منحصرا در دست مخالفین تشیع بود.بسیاری از عالمان و منشیان و دبیران بر مذهب دیگر بودند. این حاکمان حضور شیعیان را به هیچ روی تحمل نمی کردند. به همین سبب اندیشه های والای شیعی تا آن زمان جز در برخی مناطقی محدود و به زحمت، امکان بروز و ظهور نداشت»
    آیا شما از علی اکبر ولایتی در زمینه صفویه بیشتر تحقیق کرده اید؟!!!

  28. مطلب دیگری که به نوشته فوق باید اضافه شود این است که
    چرا با وجود کثرت شیعیان در ایران، مریدان و نیروی های نظامی شیخ جنید، شیخ حیدر و بعدها در هنگام فتح تبریز توسط شاه اسماعیل و اعلام سلطنت و نیز در دوران جانشینانش، اکثرا از قزلباشان یا ترکان آناطولی بودند، و باوجود شیعیان کثیر در ایران چه نیازی به پیدا کردن مرید از میان ترکان اناطولی و کوچ دادن آنها به سوی ایران بود؟!!
    قبایل روملو، نکلو، استاجلو، قاجار، افشار، ذوالقدر،عربگیلو، بزجلو، ختیسلو، جملگی از ارکان اصلی حکومت صفویه بودند و جملگی از شیعیان آناطولی!!!!
    (کتاب تشکیل دولت ملی در ایران، والتر هینتس
    کتاب نقش ترکان آناطولی در تشکیل دولت صفوی، فاروق سومر )

  29. سلام وقت بخیر
    لطفا دیدگاه آخر بنده را بارگذاری کنید

  30. خسرو انوشیروان دادگر

    شینیم بینیم

  31. آندرانیک اصانلو جامعه شناس

    سوگند به پروردگار سخنم ایجاد شکاف فرقه ای و مذهبی و دینی نیست.
    در دین اسلام گروهی خلیفه ی دوم را لعن و بر خلیفه چهارم درود می‌فرستند یا عکس آن صادق است. هر دو گروه برای روز کشته شدن مخالف شان، فلان کشان می‌گیرند.
    خداوند در قرآن میفرمایند: هیچ کس بر دیگری برتری ندارد، الا در تقوا
    زرتشت پیامبر مبفرماید: در دنیا ( زندگی) فقط یک راه وجود دارد که آن راه درستی است.
    مهم نیست کی میگه، مهم اینه که چی میگه. ما عاجز از درک تاریخ باستان و نانوشته های آنیم، معیار خداست، معیار درستی و پاکی و عدله و اشتباه اینه که خود رو جای پروردگار میذاریم و قضاوت میکنیم
    التماس تفکر

    • جناب در دین اسلام چنین چیزی نداریم بهتره بگی باورهای شیعی یا سنی و فلان کشان هم یک بدعته و ربطی به اصل دین نداره ولی در مورد این که حقانیت با کیست یا کدام طرف محق تره بایستی تاریخ دو طرف رو خوب بخونی خب راه درست چیه ؟ معیار اون چیه ؟ در برخی متون زرتشتی پیامبران ابراهیمی مثل عیسی یا پیامبر اسلام رو دروغگو خطاب کردن و در برخی متون اسلامی زرتشت رو پیامبر ندونستن کدام راه درسته ؟مطالب این سایت میتونه کمک کنه وگرنه کلی حرف زدن رو همه بلدن

      • آندرانیک اصانلو جامعه شناس

        بنده از راه درست الهی سخن میگم شما میگید فلانی ها میگفتن فلان کس ها بد بودند؟
        اول متن رو بخونید بعد نظر علمی بدید و نه نظر شخصی. اگرم نظر شخصی دادید رو هوا سخن نگید و کمی تعمق و تفکر کرده و علمی بگید. به خدا سوگند کسی شما رو بازخواست نمیکنه که نظر ندید.
        ابو ریحان بیرونی میفرمایند:
        تعصب چشم ها را کور و گوش ها را کر می‌کند.
        درود بر خداوندگار، درود بر انسان و انسانیت

        • جناب خود شما از لعن گفتی یا از زرتشت نقل قولی آوردی که فقط یک راه راست وجود داره منهم چند تا سوال پرسیدم شما باید نظر علمی بدی نه من موضوع رو منحرف نکنید این که گفتم زرتشتیان که راه خودشون رو درست میدونن و پیامبر اسلام و مسیح رو دروغگو در کتاب دینکرد اومده حرف شخصی نیست کتاب پنجم دینکرد ص ۳۶ به کوشش ژاله آموزگار و کتاب سوم دینکرد هم در مورد پیامبر اسلام گفته امید که مدافع تعصبات کورکورانه نباشیم

        • داریوش رفیعی بلداجی

          درود ایزد یکتا بر اندرانیک عزیز.سپاس از شرف و وجدان پاک شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code