ازدواج با خواهر!

به قلم دکتر علی شریعتی
در مذهب زرتشت، به صراحت در اوستا، می خوانیم که ازدواج با خواهر نه تنها جایز است، بلکه باعث بخشایش گناهان می شود و از مستحبات مؤکد است. (تاریخ و شناخت ادیان، ص ۱۵)

دکتر علی شریعتی
شریعتی ، ازدواج با محارم

دکتر علی شریعتی ـ ازدواج با خواهر

تصویر نرم افزار آثار دکتر شریعتی

همچنین ببینید

حاجب بن زراره زرتشتی نومسلمان که نماینده ی پیامبر اسلام(ص) شد / ازدواج حاجب با خواهرش

به قلم مدیر سایت حاجب بن زراره بن عدس تمیمی از بزرگان و حاکمان عرب …

۱۱۵ نظر

  1. تمام روشنفکران معتقدان که زرتشت ازدواج با محارم رو جایز و مورد پسند میدونند
    حالا شما چطور میخواید عکس اونو ثابت کنید؟!!!

  2. سلام جا داره یک نکته عرض کنم ؛‌همین الان خوردن گوشت خوک هم توی بعضی ادیان جایزه هرکسی خوب و بد را با توجه به عقاید و جو اطراف خودش قبول میکنه کسی هم نمیتونه ثابت کنه چیزی که الان حرومه در اون دوران اگر ان ایین از طرف خدا بوده باشه حروم بوده باشه یا جایز ..

  3. سوال :
    هابیل و قابیل با چه کسانی ازدواج کردند ؟ چرا ؟ و محرم یا نامحرم آیا همیشه بدین گونه رایج بوده است ؟ چرا نبوده ؟

    • سلام
      در زمانی که هیچ خلقت بشری بجز حضرت آدم و حوا و فرزندانش نبود برای ادامه نسل بشری جز این چاره ای نبود
      و در تمام ادیان الهی که بوسیله خدا فرستاده شدن ازدواج با محارم ممنوع بوده و اینطور نیست در یک دین حلال و در دین دیگری حرام
      احکام الهی از ابتدای خلقت یکی است و یک مفهوم دارد

      • مدیر سایت

        طبق روایتی از امام علی(ع) ازدواج با محارم جزء دین زرتشتی هم نبوده بلکه از تحریفاتی است که بعدا وارد این دین شده است.

  4. در احوال شخصیه زرتشتیان ازدواج با پسر عمو و پسر خاله هم جایز نیست . از این نظر با توجه به معایب فراوان ازدواج فامیلی و هزینه های مادی و معنوی بیماریهای ارثی برای یک مذهب که مدعی است دستوراتش جهانی و مناسب هر دوره است لازم است در این روزگار مانع ازدواج بستگان نزذیک شود . این در حالیست که در گذشته عمده کودکان متولد شده با نقص ژنتیک در همان سنین پایین از بین می رفتند و با توجه به نرخ بالای مرگ و میر نوزادان در گذشته ازدواج های فامیلی نه تنها مشکل نبوده بلکه به دلیل ساختار قبیله ای جامعه مزیت به حساب می آمده .
    متاسفانه وقتی با مذهب و بر اساس قواعد ۱۴ قرن قبل می خواهیم برای امروز حکم شرعی بدهیم با چنین تناقضاتی مواجه می شویم .
    در نتیجه اگر بخواهیم احوال شخصیه مطابق فقه شیعی و احوال شخصیه ایرانیان مطابق فقه زردشتی امروز را در موضوع ازدواج نزذیکان مقایسه کنیم نتیجه این خواهد بود : فقه زردشتی در احوال شخصیه پیشرو تر است .
    اگر احوال شخصیه زردشتیان هند در صد سال پیش را با احوال شخصیه مسلمانان شیعه مقایسه کنیم : نتیجه این است در ان زمان فقه شیعه پیشرو تر و مناسب تر بوده
    هرچه دین از این امور دورتر شود و حکم را به کارشناسان ژنتیک و پزشکی واگذار کند به مصلحت بشر خواهد بود . چرا که فقها نمی توانند همزمان دانشمند پزشکی و زنتیک و ….. باشند .

    • سلام
      فقهای شیعه احکام را از آیات قران یا روایات معصومین یا عقل استخراج میکنند قران وروایات در شیعه از جانب معصوم است و ههر چند ادله احکام به صورت تفصیلی بیان نشده است اما قطعا وضع احکام تابع مصالح و مفاسد فردی و اجتماعیست که خیلی از این مصالح و مفاسد را بشر باید اسخراج کند همین ازدواج فامیلی شاید از لحاظ ژنتیک آنهم نه به طور صد در صد بلکه به احتمال و با فرضیه ها مورد خدشه باشد ولی از لحاظ علوم اجتماعی کدام ازدواج بهتر است ازدواج با فامیل یا غیر فامیل ؟ قطعا با نظرات بسیار متفاوتی مواجه خواهید شد بهتر است ابن را ند نظر بگیرید که خود دانشمندان ژنتیک هم ازدواج فامیلی را بطور کلی ممنوع نمی دانند ((بطور کلی ازدواج بی‌خطر دنیا سراغ نداریم. ازدواج هر فرد با هر فرد غریبه ای احتمال خطری حدود ۲ تا۳ درصد دارد. ازدواج با خویشاوندان بر حسب درجه خویشاوندی متفاوت است. ازدواج خویشاوندان درجه یک (ازدواج برادر و خواهر ما و یا ازدواج پدر و مادر با فرزند) و ازدواج درجه دو (ازدواج دایی با خواهر زاده) که این دو گروه در اکثر ادیان حرام است. ثابت شده است که به دلیل تشابه ژنی زیاد خطر تولد فرزند مبتلا به ناهنجاریها و عقب ماندگی ذهنی خیلی زیاد است.

      خویشاوندان درجه سه (پسر عمو- دختر عمو و دختر خاله – پسر خاله) که به فراوانی باهم ازدواج می‌کنند که مورد نویسنده هم چنین است، مانع خاصی وجود ندارد به شرط آنکه در شجره فامیلی و خویشاوندان نزدیک دو طرف بیماری شناخته شده ژنتیکی یا عقب ماندگی ذهنی یا ناهنجاریهای عمده وجود نداشته باشد. به هر حال گر چه اکثر متخصصین ژنتیک برای ازدواج خویشاوندان درجه یک به بالا مانعی نمیبینند ولی در صورت امکان ، بهتر است قبل از ازدواج با مشاوره ژنتیک، مشورت شود. در این مشاوره ، اطلاعات طبی مستقیم در زمینه ژنتیک در اختیار بیماران و خانواده‌های آنان قرار داده می‌شود. این مشاوره هر زمان که بعید‌ترین احتمال یک اختلال ژنتیکی در خانواده وجود داشته باشد ضروری است. )) آدرس سایت : http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara

      پس حکم فقها نه از طرف خود است بلکه استخراج از منبع نورانی وحی است که عقل بشر برای فهم مصالح و مفاسد آن باید تلاشهای بسیار زیادی انجام دهد.

  5. این مرکز مطالعات تخت جمشید با شایعات گسترده در فضای مجازی
    و فیسبوک متعلق به یک اُرگان حکومتیست که کار روزانه اش دروغ پراکنی
    و تحریف تاریخ هست .
    اگر هم دکتر شریعتی که پدر و پدربزرگ و جدش آخوند اسلامی بوده اند ،
    همچین حرفی زده باشد ،
    این به صراحت در اوستا میخوانیم یعنی دقیقا از کجا استناد شده ؟؟؟
    چون اوستا خودش به چندین بخش تقسیم میشود

  6. این مطلب را هم شریعتی نوشته است “من به عنوان معلم نمی توانم به تعلیم و علم و به حقیقتی که خود مدافع آن هستم خیانت ورزم و اگر بخواهم از دینی سخن بگویم سراغ کتابهای اصلی را باید بگیرم نه آنکه بجای خواندن گاتهای زرتشت با آنهمه زیبایی به سراغ وندیداد بروم. چون محققان میگویند این وندیداد در زمان ساسانیان به اوستا افزوده شده است “

    • مدیر سایت

      آن جمله را که از شریعتی آوردم بعنوان نقد زرتشتیان بود نه دین زرتشتی. اگر دین زرتشتی الهی باشه ـ که هست ـ چنین ازدواجهایی در آن نبوده

  7. البته به زرتشتیان نقد وارد هست مانند همه دینداران که چرا به روح دین خدا عمل نمی کنند

  8. این امر سخت کوشی ایرانیان را در ار تباط با اصل پاک بودن نژاد شان را می رساند

  9. این امر کذب و دروغ محض است در هیچ جای اوستا تاییدی بر ازدواج محارم وجود ندارد . مستندات مربوط به ازدواج محارم همگی از کتب تالیف شده پس از اسلام گرفته شده است و این نظر من نیست . شریعتی که در اینجا صرفا ادعای مغرضانه کرده ولی پاسخ به دعاوی ایشان این است :
    بخش اول در رد ادعای اینکه خویدوده در اوستا به معنای ازدواج محارم آمده است :
    الف ) در لغت شناسی که مدعی شده اند xᵛaētuuadaθa اوستایی در شکل مونث و xᵛaētuuadaiθī در وندیداد همان خویدوده روایت پهلوی ودینکرد است :
    پاسخ : قسمت اول این لغت یعنی xᵛaētu معنای خویش می دهد و قسمت دوم vadaθa به معنی منجر شدن آمده است : نگاه کنید به قدیم ترین فرهنگ اوستایی جهان فرهنگ اوستایی پهلوی اویم ایوک (frahang ī oīm 2f, ed. Reichelt, p. 185) لذا اینکه در لغت این عبارت به معنای ازدواج فامیلی می باشد اعتبار لغوی ندارد. (گلدنر Karl Geldner (1877, p. 21 n. 1) بارتلمه( Christian Bartholomae (AirWb., col. 1860)و بنوئیست (Emile Benveniste (1962, pp. 34-38 همین کلمه به صورت uzuuāδaiia خارج شدن از خانه که هیچ ربطی به ازدواج ندارد .
    vadha در زبان ودیک و ریشه vadh در اوستایی به معنایی منجر شدن به : to lead می باشد .
    در برخورد زبان شناسان غربی با پارسیان هند ایشان در کتب خویش عبارت خویشکاری را برای ترجمه عبارت اوستا (نه پهلوی ) ارایه کردند . این ترجمه را دارمستتر پذیرفت و در کتابش تایید کرد (Darmesteter, 1883, II, p. 37) او همچنین نظر گلدنر در مخالفت با این ترجمه پارسیان را نیز رد کرد . بارتلمه نیز نظر گلدنر را پذیرفت . قسمت دوم این لغت یعنی vadaθa در زبان پهلوی به معنای ازدواج به کار رفت لغت wayūdag پهلوی به معنای ازدواج و همان Wedding انگلیسی است . اما از نظر او فراتر رفت و عبارت اوستا را عینا همان خویدوده پهلوی دانست . پس از ان فردیناند یوستی تایید کرد که واژه xᵛaētuuadaθa اوستایی همان خویدوده پهلوی نیست (Justi, p. 434 n. 5) . این نظر متقدمین زبان شناسی ایرانی است که بارتلمه و گلدنر معتقدند همان خویدوده است و یوستی ، دارمستتر و سنجانا عبارت خویشکاری را تایید کردند .

    • آقای مدیوماه ، وقتی در دینکرد ازدواج با محارم است یعنی در اوستا بوده است . تا وقتی که ۲۱ نسک را در اختیار ندارید در باره اوستا اظهار نظر نکنید . گواهی دینکرد از گفته هر کسی مهم تر است و تأیید میکند که ازدواج با محارم وجود داشته است . به این قول توجه کن :

      این گروه زرتشتیان تیوسوفی مسلک نیز استدلال می‌کنند که حقایق اوستا بر ما پوشیده است و تا زمانی که بیست و یک نسک کتابهای مفقود دین زرتشتی توسط صاحبدلان پیدا نشده و توضیح و تفسیر کافی توسط آنان بر آیات اوستا نوشته نگردد حقایق بر ما روشن و آشکار نخواهد شد .
      [در ادامه به عوام فریبی آنان برای مردم و تاریخ تولد زرتشت را که انان ۲۰ هزار سال قبل از میلاد میدانند اشاره میکند ]
      منبع : خداشناسی زرتشتی ؛ صفحه ۳۲۹ .
      وقتی ۲۱ نسک اوستا در دست نیست هیچ کس نمیتواند بگوید فلان مبحث در اوستا وجود ندارد ، پس دینکرد میتواند آنرا برای ما روشن کند و وقتی دینکرد گواهی میدهد ازدواج با محارم وجود داشته است ، یعنی وجود داشته است .

  10. اینکه بعضی نبود امری در اوستا را به احتمال فقدان تصور کرده و رای به این دهند که این امر در اوستا بوده و از بین رفته است خلاف عقل است . اگر آمدن چیزی در دینکرد دلیل برآن است که در اوستا بوده پس امدن این روایت در سنن ابن ماجه
    عَنْ عَائِشَهَ، قَالَتْ: «لَقَدْ نَزَلَتْ آیَهُ الرَّجْمِ، وَرَضَاعَهُ الْکَبِیرِ عَشْرًا، وَلَقَدْ کَانَ فِی صَحِیفَهٍ تَحْتَ سَرِیرِی، فَلَمَّا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَتَشَاغَلْنَا بِمَوْتِهِ، دَخَلَ دَاجِنٌ فَأَکَلَهَا»
    در یکی از صحاح هم می تواند دلیل بر صحت ادعای عایشه باشد!!!. پس طبق ادعای شما ممکن است در قرآن هم خیلی چیزها بوده که از بین رفته است !!!! اما در مورد ادعای شما در خصوص افتادن این بخش از اوستا شما در حد همین روایت عایشه نیز سند ندارید چرا که در مورد عایشه حداقل یک خبر که در دهها کتاب روایت شده موجود است و دعوا بر سر صحت یا عدم صحت این دعوای عایشه است در حالیکه در مورد اوستا نه تنها خبری وجود ندارد که مستندات دقیقا عکس این موضوع را اثبات می کند .
    و اما فکر نمی کنید ادعای اینکه چیزی در کتاب A موجود است یعنی قطعا در کتاب B هم بوده کمی خنده دار باشد ؟
    اینکه می گویم شما تلبیس و مغالطه می کنید همین است شما بر عدم !!!! اقامه حجت می کنید که همه حکما به قطعیت ان را رد کرده اند . بلکه بر وجود حجت لازم است اگر شما مدعی هستید که این بخش در اوستا بوده و افتاده شما باید بر افتادن آن سند حجت بیاورید و گرنه به همین استدلال می شود خیلی چیزها را به قرآن و اسلام منتسب کرد و بعد گفت از کجا معلوم که از آن نیفتاده یا از کجا معلوم که پیامبر فلان کار را کرده و اصحاب ندیده اند یا روایت نکرده اند . بطلان چنین منطقی در کلام اظهر من الشمس است و عدم وجود چیزی دلیل نمی خواهد .
    شما می گویید ۲۱ نسک اوستا بنده می گویم مگر شما از لحظه تولد پیامبر و معصومین تا لحظه وفات ایشان فیلم و روایت دارید ؟ پس به همین حجت می شود هر چیزی را به ایشان بست و بعد گفن مثلا امام دهم و یازدهم که دایم در زندان بوده اند شاید فلان حرف را زده باشند و روایت نشده !!!!

    دیگر اینکه ۲۱ نسک اوستا همگی نام دارند و نسک های مفقود شده عمدتا در علوم طبیعی و پزشکی و جغرافی و …. بوده اند و ربطی به این داستان ندارد .
    دیگر اینکه دهها زبان شناس و ایران شناس به استناد دانش زبان شناسی لغت خویدوده را غیر مرتبط با اوستای کهن می دانند خوب لابد دانش شما که در اوستایی که سپنته را صفت نمی دانید از ایشان بیشتر است !!!!

    • با سلام ؛ این حرف شما کاملا اشتباه است ؛ در علم رجال این روایت از عایشه رد میشود ، در کتب اثبات شیعه نیز این روایت کاملا با ادله محکم رد میشود و تمام اینها جدای از روایات موثقی است که نشان میدهد عایشه کلا نه از نظر رسول خدا مورد تأیید بود [ به عنوان مثال سیلی زدن ابوبکر به عایشه طبق روایات اهل تسنن به خاطر بدگویی از پیامبر (در کتاب شبهای پیشاور نیز به آن اشاره میشود ) ] و هم اینکه با امام علی (ع) دشمنی [ تا آخر عمرش ] داشت . وقتی نسخه خطی از قرآن مربوط به ۱۲ قرن پیش است که با قرآن الآن مو نمیزند پس قرآن تحریف نشده است اما آیا نسخه ای از اوستا در قبل از اسلام است ؟ . نخیر ، نسخه های دیگر اوستا یک چیز … قول دکتر دوستخواه در پیشگفتار ترجمه اوستا مبنی بر اینکه تمام قسمتهای اوستا به جز وندیداد و گاتها به دست ما کامل نرسیده اند یک چیز دیگر و قول دکتر پورداود مبنی بر تحریف گاتها هم باز چیز دیگر . پس دینکرد قطعا میتواند بقیه قسمتهای اوستا را برای ما روشن سازد . اگر اوستا کامل بود بله نیازی به دینکرد نبود اما نه الآن که تحریف شده و ناقص است .
      اینکه گفتم سپنته صفت نیست اشاره به کامنتی داشتم که معلوم شد از شما نبوده است . شما باز هم برداشت نامتعارف کردید . بحث من سپنته آرمیتی از نظر لغوی نبود ، بحث سر امشاسپند بودن یا نبودن او بود که البته بحث اشتباهی بود و آن کامنت از کس دیگری بود . از نظر نامی هم بازهم میتواند بحث نکاح در آنها باشد .
      اینکه میگویید دهها زبان شناس و ایران شناس … ادعای کمی نیست ، در وبلاگتان حداقل از ۲۰ نفر با منبع بگذارید.

        • شما بارها مدعی شده اید پورداود در کتاب اش گاتها را تحریف شده خوانده ولی پورداود هرگز چنین چیزی نگفته و ننوشته . در کل گاتها صرفا افتادگی در یکی از نیم بیتهای سرودها وجود دارد . تحریف یعنی جابجایی یک حرف با حرف دیگر یا یک کلمه یا یک جمله . بعدا در خصوص ادعای کذب تحریف گاتها مطلب جداگانه خواهم گذاشت و اینکه تا کنون هیچ کس نتوانسته این ادعا را ثابت کند و هیچ حرفی از گاتها عوض نشده . جالب این است که قرآن دارای روایت های قرایت مختلف است ولی در اوستا امکان قرائت مختلف به دلیل نوع خط اوستا و داشتن نشانه برای مصوت های کوتاه و بلند وجود ندارد .
          اما هم در مورد قرآن و هم گاتها کسانی مدعی افتادن و حذف بخشهایی از قران شده اند و حتما می دانید که محدث نوری کتابی و دلایلی بر حذف شدن بخشهایی از قرآن ارایه کرده . ایشان یکی از علمای بنام شیعه است . شیعیان دیگری هم بر مینای بعض احادیث چنین ادعایی کرده اند .

          • با سلام ؛ قرائت های مختلف از قرآن هیچ تفاوتی در معنا نمیکنند .
            اگر عالمی از شیعه قائل به تحریفی بودن قرآن است مدرک خود را ارائه بدهید . حتی در یکی از سایتهای اهل تسنن هم که ما را رافضی میخواند احادیث خودشان را دال بر تحریفی بودن قرآن داشت رد میکرد.
            زبان اوستایی باعث شده است که ترجمه ها اختلاف فاحشی باهم داشته باشند . در حالیکه قرائتهای مختلف از قرآن هیچ لطمه ای به معنا و ترجمه نمیزنند .
            هیچ حدیث موثقی نیست که ولو یک کلمه درباره تحریف قرآن را تأیید کند.
            تحریف میتواند این باشد که کلمه ای حذف شود و یا آخر بندی نباشد و یا بعضی از بندها از هم پاشیده باشند که اینرا دکتر پورداود کاملا تأیید میکنند . اگر میخواهید این گفته را رد کنید حتما میدانید که باید از قول کسی در حد و اندازه دکتر پورداود [ به عنوان بنیانگذار اوستا شناسی در ایران و استاد دکتر دوستخواه ] حرف بزنید که من ابدا ندیدم کسی در این اندازه نظر دکتر را رد کند .
            در خود قران داریم که این کتاب تحریف نشده است . پس به کدامین استدلال قرآن را تحریفی میخوانید ( أعوذ بالله ) ؟ حتی یک از هم پاشیدگی (بر خلاف گاتها ) و یا یک آیه از هم گسسته در آن پیدا نمیشود .

  11. بخش نخست بررسی دعاوی سایت در استناد به سخنان شریعتی
    در این مطلب سه موصوع مورد بررسی قرار گرفته :
    ۱- سطح سواد و دانش شریعنی
    ۲- اینکه شریعتی حتی خودش هم مطالب کتابهایش را متناقض و غیر مستند و غیر تحقیقاتی و واجد خطاهای فراوان مفهومی و نگارشی می داند و کتابها و سخنرانی هایش قابلیت استناد تاریخی و تحقیقی ندارد
    ۳- حکم ارتداد شریعتی و نظر منفی اکثر مراجع تقلید و روحانیون نسبت به آرای شریعتی و عدم حجیت نظر او و صاله بودن کتابهایش
    http://maidiomah.blogsky.com/1396/12/24/post-3

  12. در خصوص نظر زبان شناسان در عدم ارتباط واژه های xᵛaētuuadaθa اوستایی در شکل مونث و xᵛaētuuadaiθ مذکر این مطلب در وبلاگ من امده و نظر ۱۱ زبان شناس ذکر شده . خود مطلب سایت من نوشته پروفسور ماریا مکوک است . در بین زبان شناسان فقط بارتلمه گفته این دو معادل هم هستند یعنی نظرش در اقلیت محض است . علاوه بر این ۱۲ نفر پیرات – کلنز و شروو هم نظرشان مطابق نظر گلدنر یا هومباخ است ( یعنی می گویند نه ازدواج با محارم است نه خویشکاری که نظر سنجانا است ) کلا همین سه نظر در مورد این دو لغت وجود دارد .
    خود این دو لغت هم فقط در وندیداد آمده اند . در بخش اول مطلبم ذکر شده که در مواضعی که در وندیداد هم امده ربطی به موضوع ازدواج محارم ندارد .
    در کلاسهای دینی زردشتیان هند در قرن ۱۷ هم این لغات و خویدوده به ازدواج فامیلی یعنی پسر عمو دختر عمو ترجمه می شده و این مطلب را آنکتیل دوپرون (نخستین غربی مترجم اوستا ) دارمستتر و یوستی تایید کرده اند .
    در حقیقت هیچ سند پیش از اسلام که تایید کند خویدوده یعنی ازدواج با محارم در کتب اوستایی و پهلوی وجود ندارد و کتبی که الان مستند این ادعاها قرار گرفته اند یعنی دینکرد و روایت پهلوی و روایت امید اشوهیشتان و …. همگی تالیف سده های دوم و سوم هجری یعنی بعد از اسلام هستند . نکته جالب در مورد این چند کتاب این است که مولفانشان بخشی از یک خانواده و حلقه موبدان زردشتی در دوره عباسی بوده اند .

    • این تحقیق شما کاملا اشتباه و بیهوده است ، اصولا از معنی لغوی و تحت اللفظی با این اختلافات ابدا نمیتوان چیزی را بصورت قطعی برداشت کرد و اشتباه تو این است که بحث را بر سر معنی تحت اللفظی کشانده ای در حالیکه در این اختلاف است !! در این مورد هر انسان عاقلی میفهمد که از معنی لغوی یک کلیت را تنها میتوان برداشت کرد که آنهم نفی کننده ازدواج با محارم نیست بلکه به نوعی تأیید نیز میکند ، آنچنان که کریستین سن میگوید :
      اگرچه معنی لفظ خوایت ودث در اوستای موجود مصرح نیست، ولی در نسک های مفقود مراد از آن بی شبهه مزاوجت با محارم بوده …
      ایران در زمان ساسانیان ؛ ص ۴۳۵
      علت این حرف کریستین سن این است که ازدواج با محارم در این اوستا « مصرح » نیست ، همین مفهوم نبودن کامل این لغت در این اوستا است ، هیچ کس نمیتواند بگوید مراد چیزی غیر از ازدواج با محارم است و نه کسی با قطعیت میتواند بگوید مراد فقط ازدواج با محارم است ، اما همین نامفهوم بودن کامل آن ، این را ایجاد میکند که وقتی به بندهای اوستا رجوع میکنیم ، یک رسم یا یک کار مهم و پرارزشی و این چنین چیزی را با استناد به تمام این بندها میتوانیم بفهمیم ، همین مرتبط بودن این واژه به یک رسم یا کار پر ارزش ، کلید مهمی است که باعث میشود سرپرستی خویشان و از این دست مهملات همگی بر باد بروند چنانکه ابدا سرپرستی خویشان هیچ ربطی به یک رسم و یا کار پرارزش که اینطور در اوستا توصیف شده است ندارد [ البته که ابدا اهمیت و ارزش خاصی در کتب فقهی زرتشتیان برای این کار یعنی سرپرستی خویشان نیست ] و اتفاقا همین اوستا ازدواج را میرساند نه چیز دیگری .
      دو قرینه به یک انسان منصف کمک میکند معنی این واژه را بفهمد :
      ۱ : قراین موجود در خود اوستا .
      الف : اوستا کاملا تحریف شده است و نباید جز اندکی ، انتظار قراین بیشتری از اوستا را داشت .
      ۲ : متون پهلوی به عنوان بیانگر اوستای کاملتر [ همچو دینکرد ] و بیانگر آداب و سنن زرتشتیان [ بقیه کتب ] .
      ب : این کتب و متون بیانگر قسمتهای نابود شده اوستا و آداب و سنن زرتشتیان قدیم [ که اوستا کتاب دینی آنان بوده است ] است .
      تمام قراین حاکی از آن است که بیقین ازدواج با محارم در اوستای ساسانی بوده است [ گواهی روایت پهلوی صفحه ۷ الی هشت نیز مؤید این ادعاست ] و در این اوستا هم تا حدی آمده است .
      و اما در پایان به بندی در اوستا از ترجمه دکتر دوستخواه مراجعه میکنیم [ لازم به تذکر است اگر کسی بخواهد این واژه را از ازدواج با محارم دور کند نهایت کارش این ترجمه دکتر دوستخواه است ] :
      یسنه هات ۱۲ بند ۹ :
      من دین مزدا پرستی را باور دارم که جنگ را براندازد و رزم افزار را به کنار گذارد و خویشاوند پیوندی را فرمان دهد …

      در انتها فقط یک سؤال میکنم تا بی مطالعگی ات آشکار شود :
      آیا دختر و خواهر و مادر ، خویشاوند نیستند ؟ .

  13. فصل‌الخطاب فی تحریف کتاب رب‌الارباب کتابی نوشته محدث نوری از مراجع تقلید و محدثین شیعه است .
    به باور محدث نوری، قرآن فعلی دقیقا همان است که در زمان عثمان جمع آوری شد و به صورت یک کتاب میان جلد درآمد. او معتقد است که از پاره‌ای روایات برمی‌آید: پیش از جمع آوری، آیاتی در قرآن بوده که پس از آن و هم اکنون در آن نیست و نزد معصوم (ع) محفوظ است و ما نمی‌دانیم که آنچه حذف شده، چه بوده است و تنها بنابر روایاتی[که در کتاب ذکر کرده]به اجمال خبر داریم که چیزی از قرآن کاسته شده است.( سایت ویکی شیعه )
    نکته جالب نام کتاب است که صراحتا در تحریف قرآن نوشته شده . محدث نوری بیش از هزار روایت در تایید ادعای خود مبنی بر تحریف قران در زمان عثمان ارایه کرده است . بیشتر این روایات از کافی کلینی و بخشی دیگر از سایر کتب از جمله کتب اربعه نقل شده است .
    نکته جالب این است که آقای آفر افتادگی در نیم بیت از گاتها را تحریف گاتها می داند ولی آقابزرگ تهرانی می گوید چون در کتاب محدث نوری سخن از اسقاط بعضی از کلمات و آیات شده منظور تحریف نیست و تحریف یعنی در قرآن چیزی آمده باشد که وحی نباشد و اگر از قرآن چیزی افتاده باشد تحریف نیست !!! خوب البته طبق نظر آقای آفر می توان تحریف در قرآن را یک جور در نظر گرفت گاتها را یک جور دیگر چون ایشان همه چیزشان وقتی به قرآن میرسد یک جور است وقتی به گاتها می رسد جور دیگر است !!!! آقا بزرگ معتقد است بهتر بود نام کتاب را الْقَوْلُ الفَاصِلُ فِی إسْقَاطِ بَعْضِ الْوَحْیِ النَّازِلِ !!!! می گذاشتند . از جمله ایاتی که ایشان و حر عاملی معتقدند در قران بوده و الان نیست این آیه است : “والشیخ والشیخه فارجموهما البته بما قضیا الشهوه” یا مثلا تغییر یک حرف اضافه به نقل از امام صادق در آیه وضو که جالب است شیعه مطابق همان امروز وضو می گیرد یعنی معتقدند در قرآن إلی المرافق نبوده و من المرافق بوده . البته آقای آفر معتقد است که معنایش تغییر نکرده !!!!
    سردار کابلی می‌گوید: از میرزا حسین نوری پرسیدم: چرا چنین کتابی نوشتی که مایه خجالت ما و تهاجم معاندین گردد؟ محدث نوری گریست و گفت: معمم سید هندی‌ای نزد من آمد و به من گفت: اگر خدا اسم علی را در قرآن آورده بود دیگر به این شکل حقش غصب نمی‌شد و به این شکل خانه نشین نمی‌شد؛ و اصرار بسیار نمود که کتابی نوشته شود در نقص قرآن که باعث تسکین قلب‌های ما باشد و محبت ما را به امیرالمؤمنین بیشتر نماید، و با اصرار خواست که لااقل روزی یک صفحه از آن کتاب نوشته شود، و خودش هر روز نزد من می‌آمد و صفحه‌ای از روایات در مورد تحریف را از من می‌گرفت. وقتی کتاب به پایان رسید، دیگر او نیامد و از او خبری نشد.

    • با سلام ؛ آقای مدیوماه از انجایی که ائمه در قید حیات بودند پس امکان تحریف قرآن محال است . در ضمن به شما گفتم قرآن ۱۲ قرن پیش با قرآن الآن مو نمیزند . در زمان عثمان ، امام علی (علیه السلام) زنده بودند و امکان تحریف قرآن محال بوده است . وقتی اولی الأمر زنده باشد نمیتوان قرآن را تحریف کرد بخصوص اینکه امام علی (ع) و دو فرزندشان در قید حیات بودند . جمع آوری قرآن نیز در زمان خلفای اول و دوم و همینطور بعضل در اواخر عمر پیامبر نیز تا حدی انجام میشده است . اگر هم قرآن تحریف شده بود باید در نهج البلاغه و یا یک روایت موثق دیگر بدان اشاره میشد و ائمه قرآن کامل را بدست شیعیان میرساندند . قرآنی که پوتین به رهبر انقلاب هم هدیه داد قدمتی بسیار زیاد داشته و با قرآن های الآن مو نمیزند .
      آقای مدیوماه این طور نقل کردن صحیح و مورد قبول نیست که در کتب اربعه موجود است ، باید جلد و شماره صفحه هم بگویید . وگرنه این نقل قول شما باطل است . حدیث ثقلین و آیات قرآن صراحتا بیان میکنند که قران محال است تحریف شود و تا قیامت دست نخورده باقی می ماند . باید بگویم که حرف شما درست است و محدث نوری واقعا قائل به تحریف قران بوده است اما در کتب اربعه من ندیدم بلکه در کتابی که خودش نوشته این را بیان کرده است . اما این امر پیشتر رد شده است و قبل از ان باید بگویم محدث نوری همطراز علمایی چون علامه حلی و علامه بحرالعلوم که ردیف اول علمای شیعه بودند نبوده است . اینکار محدث نوری رد آیات قران و احادیث موثق و به جای آن عمل به روایات ضعیف و بی اعتبار است . و اما رد آن :
      http://wikifeqh.ir/%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%81_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C_%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C
      یا :
      http://pajoohe.ir/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86__a-31518.aspx
      یا :
      http://www.tousheh.blogfa.com/post/166
      به هرحال از این دست از علمای نه چندان مطرح (منظور از مطرح در حد علامه طباطبایی است) در بین شیعیان بوده اند که نمونه اش همین کسانی اند که جواز به قمه زنی میدهند در حالیکه بدعت و حرام است .
      درباره گاتها باید بگویم که مسئله افتادگی فقط در نیم بیت نیست گفته دکتر پورداود به بیش از نیم بیت حکایت دارد .

      با تشکر که مدرک خود را ارائه دادید . البته اگر در کتب اربعه سندی است آنرا بگویید .

  14. ازدواج با محارم رسمی رایج بین اعراب بوده وهست .چون زنان هم مثل اموال به ارث می رسیدند.الان هم شب که میشود اعراب به هر خیمه ای رسیدند وارد میشوند…..و عرب زدگان که کلاس آموزش قرآن را ننگین کردند اجازه اظهار نظر در مورد اقوام پاک آریایی را ندارند.

    • مدیر سایت

      نمی دونم حرف شما در مورد شما عربها چقدر درسته. بفرض هم درست باشه، ما مدافع عربها نیستیم بلکه از اسلام دفاع می کنیم

    • با سلام ؛ و اما بعد :

      گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ص ۵۰۱ ـ ۵۰۲.
      این مستشرق بخاطر وجود آیه ۲۳ سوره نساء اشاره به رواج ازدواج با محارم میان اعراب داشته است !! در حالیکه هیچ سندی برای این کار ندارد ، اصولا وحی الهی ربطی به این مسئله ندارد که هر چه که در آن باشد إلا باید میان مردم مرسوم بوده باشد یا حتی وجود داشته باشد ، بلکه وحی باید کامل باشد تا احکام را برای همگان چه عرب و چه غیر عرب بیان کند . ابدا ازدواج با محارم میان اعراب جاهلی وجود نداشته است ، وقتی میخواهید اظهار نظری کنید با خود نگویید اینها اعراب جاهلی بودند و هرکاری میکردند ، خیر ، این نوع منطق کاملا منطق بی فایده ای است . باید با دلیل و سند حرف زد .

  15. با سلام و عرض ادب و احترام و تقدیر و تشکر از مطالب علمی، حکیمانه و روشنگرانۀ شما.
    کتاب : تاریخ و شناخت ادیان ، رو بررسی کردم، اما مضوع شما را در آن نیافتم. لطفا آدرس دقیقتری ارائه دهید تا بتوانیم موضوع شما را در آن بیابیم.
    با تشکر
    حق یارتان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code