خانه / ایران / ایران پرستی / “چو ایران نباشد تن من مباد” برای فردوسی نیست!
فردوسی شاهنامه

“چو ایران نباشد تن من مباد” برای فردوسی نیست!

به قلم مدیر سایت

بیت زیر در نرم افزار شاهنامه، مؤسسه نور، برگرفته از چاپ مسکو و چند نسخه معروف دیگر و نیز در سایت گنجور نیست:

چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

چو ایران نباشد تن من مباد

چو ایران نباشد تن من مبادچو ایران نباشد تن من مباد چو ایران نباشد تن من مباد چو ایران نباشد تن من مباد چو ایران نباشد تن من مباد چو ایران نباشد تن من مباد

همچنین ببینید

تعیین آرامگاه زرتشت با تحریف تاریخ

به قلم مدیر سایت ابهام های اساسی در مورد زرتشت، مانند تاریخ حیات او، به …

۲۲ نظر

  1. دیگه بسه خسته نشدی از توهین به بزرگان ایران؟ چرا داری خودتو میفروشی؟ ما ایرانیا الان هیچی نداریم جز تاریخ و تمدنمون لطفا خرابش نکن

  2. به نظر شما فردوسی که اینقدر به کاربرد واژگان فارسی و زنده کردن فرهنگ و آداب ایرانی همت داشت حتما این بیت رو نگفته؟!!!….اگه هم از فردوسی نباشه  بازهم ایران دوستی فردوسی اظهر من الشمسه.
     

  3. اتفاقا این بیت از فردوسی راستین خداوند اشعار ایران زمین سروده شده……

  4. همه یکدلانند یـزدان شناس

    بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس

    دریغ است ایـران که ویـران شــود

    کنام پلنگان و شیران شــود

    چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد

    در این بوم و بر زنده یک تن مباد

    همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم

    جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم

    همه سربسر تن به کشتن دهیم

    بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم

    • این چند بیت را که به عنوان شاهد آوردی میشه بفرمایید در کدوم نسخه از شاهنماه ذکر شده؟
      بحث علمی که دعوا نداره: شاهنماه دو چاپ مطمئن داره چاپی که معروف با چاپ مسکو
      و چاپ جدید که خیلی هم معتبره تصحیح خالقی مطلق است
      چاپ خالقی مطلق نزدیک به ۵۰۰۰۰ بیت داره اما تو بازار شاهنامه هایی وجود داره که که به ۸۰ و ۹۰ هزار بیت میرسه. خوب معلومه هر کی هر بیتی را دوست داشته در این نوع نسخه ها قرار داده. اینها هم هیچ ربطی به وطن دوستی فردوسی نداره

  5. این بیت شعر (چو ایران نباشد تن من مباد و ….)نخسه اصلی آن نیست این بیت رو تغییر دادن و شکل و ظاهر آن رو عوض کن و فردوسی به طور دیگری این بیت رو گفته است از مدیر میخواهم بیت اصلی رو بگذارد

  6. بله دوست عزیز. حق با شماست. این بیت از ابیات اصلی شاهنامه نیست و بعد ها توسط شعرای دیگری به شاهنامه اضافه شده. اما ماجرای اصلی به این صورت است:
    در واقع این بیت در جایی از شاهنامه آمده که هُجیر پسر گودرز که به دست سهراب اسیر شده، از ترس اینکه مبادا سهراب، رستم و به دنبالش پدر و برادران خود او رو بکشه و سپاه ایران از بین بره، داره توی ذهن خودش فکر و اندیشه میکنه که یک بخش از اون ها به این صورت هست :

    چو گودرز و هفتاد پور گُزین
    همه پهلوانانِ با آفرین
    نباشد به ایران تن من مباد
    چنین دارم از موبد پاک یاد

    خودتون هم میتونید توی سایت گنجور پیداش کنید.

  7. https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/sohrab/sh13/

    چو گودرز و هفتاد پور گزین
    همه پهلوانان با آفرین
    نباشد به ایران تن من مباد
    چنین دارم از موبد پاک یاد
    که چون برکشد از چمن بیخ سرو
    سزد گر گیا را نبوید تذرو
    در گنجور هست

  8. دود از کنده بلند می شود پس با این اوصاف شاهنامه نبوده چاخان نامه فردوسی بوده عده ای که ژست وطن پرستی بخود گرفته اند این جعلیات را ساخته اند

  9. یاللعجب، متعجبم از بعضی ایرانیهای امروزه که مخالف فردوسی وسعدی وخیام وووووووو میباشند اگرایرانی هستید باید به نیاکانتان احترام بگزارید،والا بروید ازمایش دی ان ای بدهید ببینید تخم وترکه کدام قومید والا ایرانی جماعت صرف نظر از مذهبش عاشق ایرانیت اش میباشد واونهایی که مخالفند تخم وترکه خلیفه اند

  10. دوستا کسی میدونه دید گاه فردوس رو نسبت ب اعراب تو ۱۰ خط بگه

  11. فردوسی : چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد

    ولی منظور فردوسی از ایران دقیقا کجاست؟

    شهرهای ایران باستان در شاهنامه‌ی فردوسی توسی:

    هر آن شهر کز مرز ایران نهی
    بگو تا کنم آن ز ترکان تهی

    از ایران به کوه اندر آید نخست
    در غرچگان از بر بوم بُست

    دگر طالقان شهر تا فاریاب
    همیدون در بلخ تا اندرآب

    دگر پنجهیر و در بامیان
    سر مرز ایران و جای کیان

    دگر گوزگانان فرخنده جای
    نهادست نامش جهان کدخدای

    دگر مولیان تا در بدخشان
    همین است از این پادشاهی نشان

    فروتر دگر دشت آموی و زم
    که با شهر ختلان برآید برم

    چو شگنان و ترمذ و ویسه گرد
    بخارا و شهری که هستش به گرد

    همیدون برو تا در سغد نیز
    نجوید کسی پادشاهی به چیز

    وزان سو که شد رستم گرد سوز
    سپارم به او کشور نیمروز

    ز کوه و ز هامون بخوانم سپاه
    سوی باختر برگشایم راه

    بپردازم این در هندوان
    نداریم تاریک از این پس روان

    ز کشمیر و ز کابل و قندهار
    شما را بود آن‌همه زین شمار

    و زان سو که لهراسب است جنگجوی
    الانان و غَر در سپارم بدوی

    پ.ن:

    مرز: یعنی کشور، سر یعنی مرکز و پایتخت. بامیان دو هزار و چهار صد سال پایتخت ایران باستان بوده و بلخ ۷۶۳ سال.
    غرچگان: غرجستان؛
    بُست: لشکرگاه؛
    تالقان: دو طالقان است یکی در تخارستان، یکی نزدیک بلخ بوده؛
    بلخ، اندراب، فاریاب، پنج‌هیر: پنجشیر، گوزگانان: جوزجان؛ بدخشان، کابل، نیمروز و… داخل افغانستان است.
    نویسنده و پژوهشگر: دکتر محمدی شاری

    از صفحه: Abbas Zabuli

    #شهرهای_ایران_شاهنامه
    #شهرهای_ایران_باستان
    #بلخ_بامی
    #ایران_باستان
    #ایران_اوستا
    #ایران_شاهنامه
    #ایران_زردشت
    #ایران_فردوسی
    #تاریخ_مردم_هزاره
    #کیانیان_بلخ
    #خراسان
    #زابلستان
    #کابلستان
    #قوم_آریا
    #غوریان
    #شاران_غرجستان
    #شیران_بامیان
    #بلخیان
    #هزارستان
    #غرجستان
    #غورستان
    #بربرستان
    #hazarahistory
    #hazara_history
    #hazarapeople
    #hazara_people
    #stophazaragenocide
    #Cities_of_Iran_Shahnameh
    #Ancient_Iran
    #AncientIran

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code