خانه / شخصیت ها / موبدان / اردشیر خورشیدیان / نقد سومین دلیل برای اعتبار گات ها

نقد سومین دلیل برای اعتبار گات ها

به قلم مدیر سایت
خلاصه ی سومین دلیل موبد دکتر اردشیر خورشیدیان برای اعتبار گاتها این است که: گاتها از نظر لفظ و محتوا از قسمت های دیگر اوستا بروشنی قابل تفکیک است و با هم خلط نمی شوند.

ندانستیم چگونه این مطلب دلیل بر اعتبار گاتهاست. اگر این دلیل قابل قبول باشد، ما هم می گوییم: چون بخش های دیگر اوستا با گات ها متمایز و قابل تفکیکند، آن قسمت ها نیز معتبرند و باید پاسخگوی ایرادات آنها باشید.

عبارت دکتر خورشیدیان:
«بنا به دلایل زیر، کتاب آسمانی ما زرتشتیان، “گاتاها”، تمام و کمال به جا مانده و ذره ای از آن از بین نرفته و تحریف نشده است:…
دلیل ۳ ـ تمام بخش های اوستا به خاطر زبان و فرهنگی که بر آن حاکم است، کاملا از یکدیگر جداپذیر است، مانند اینکه همین اکنون بیایید و مطالب کتاب آلمانی و انگلیسی و فرانسوی و ایتالیایی را با هم مخلوط کنید، درست است که این زبان ها همه ریشه لاتین که خود زیر مجموعه زبان سانسگریت است دارند، ولی هر زبان شناسی به راحتی می تواند آنها را از هم تفکیک کند.
از نظر مفاهیمی هم بخش های اوستا با هم فرق دارد مثلا شما بیایید و بطور عمدی اشعار حافظ و فردوسی و مولانا را در یک کتاب به طور مخلوط و درهم برهم بنویسید و چنان تنظیم کنید، که معنی خوب و درستی هم بدهد، حتی یک فرد ایرانی که با باورها و سبک اشعار این شعرا آشنا باشد، می تواند به سادگی این اشعار را از هم جدا کند، چه برسد به شعرشناسان یا کارشناس شعر پارسی که بصورت بسیار دقیق خواهند فهمید که این کتاب، قلابی است و خواهند توانست تمام نکات تاریخ را به شما توضیح دهند. هر شاعر یا نویسنده سبک و روشی دارد و از نظر کارشناسی مطالبی را باور دارد و می خواهد به مخاطب خود بیان کند که کسانی که با او آشنایی کارشناسی داشته باشند، می توانند به سادگی بفهمند و نظریات او را جدا نمایند.
در ضمن در گذر تاریخ بخش های مختلف اوستا همیشه از هم جدا بوده و در همه جای اوستا، گاتاها به عنوان پیام اشوزرتشت مکررا ستایش شده است و روی همین اصول دانشمندان اوستاشناس با دلیل و برهانی قاطع که مورد پذیرش همه دانشمندان دین شناس است، گاتاها را از بخش های دیگر اوستا و بویژه یسنا که زبان و فرهنگ آن بسیار نزدیک به گاتاها است، جدا کرده اند و ثابت کرده اند که تمام مطالب گاتاها که از خود پیامبر می باشد، نه تنها دست نخورده، بلکه دقیق و کامل به جای مانده است.» (پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان، ص ۷۱ ـ ۷۲)

شناسنامه کتاب: پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، اردشیر خورشیدیان، تهران، فروهر، چاپ دوم، ۱۳۸۷.

پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان ص 71پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان ص 72

 

 

 

شهریور ۱۳۹۲

همچنین ببینید

فلسفه بافی برای سفره هفت سین و بی توجهی به توهین به آتش در چهارشنبه سوری

به قلم مدیر سایت یکی از کارهای نادرست دکتر اردشیر خورشیدیان ـ رئیس انجمن موبدان …

۸ نظر

  1. چون شما نمیتونید محتوای گاتها رو نقد کنید زیرا اینقدر کتاب کاملی هست که انسانی ترین اصول اخلاقی رو در حدود ۴۰۰۰ سال پیش به مردم گفته میایید صورت مسئله رو انکار میکنید وقتی میگید اعتبار نداشتن گاتها میخواهید صورت مسئله رو پاک کنید برید بخونید بزرگان دنیا درباره ی گاتها چی میگن عین اینکه بگم قران تحریف شده است و نتونم محتوای اون رو نقد کنم(حال که در قران هزار گونه اشتباه و خطا وجود دارد).

  2. ااولا چه خودی و چه بیگانه طبق انچه این اقایان میگویند و مینویسند که بنا به محتویات گاتها خودی و بیگانه ای در انچه دین اسلام و زرتشتی خوانده میشوند وجود ندارد انچه در اسلام هست همانست که در متون گاتها هم هست که با توجه به قدمت انها انها مقدم تر هم هستند اما مشکل انجاست که متون گاتها انگونه که لیان میکنند ترجمه و تغسیر نشده اند ترجمه هایی که امروزه از متون گاتها به تبع اقای پورداوود به گاتها نسبت داده شده مطلقا ربطی به بیانات گاتها ندارند هر چند که موبدان زرتشتی و خیلی از پژوهشگران هم سعی در توجیح انها داشته اند در انچ ه. گانها نامیده میشود غیر از بهشت ودوزخ و پل صراط انگونه که در اسلام توصیف شده اند با باور زرتشت متفاوت هستند مابقی هیچ تفاوتی با انچه اسلام راجب عبادات زستور داده است وجود ندارد از اذان گرفته تا نماز ها و اوقات انها و شفاهی خواندن انها بدون حرکت اضافه و انچه در اسلام فاتحه خوانی شده. و حتی ذکات و اعتکاف و حتی رکو و سجود که امروزه موبدان با ان بگانه اند چنانچه گانها را انگونه که بیان میکنند نرجمه شوند انچه که پیغمبر اسلام حد اقل قبل از هجرت به مدینه دستور داده اند بدون شک یکی است ، حال میخواهید انهارا بر گرفته از گانها قلمداد کنید یا انکه چون افریدگار یکی است پس دستورات او هم باید کی باشد بسته به نظر شماست منتهی در باور زرتشت امور دنیوی را خداوند با توجه به قدرت و اندیشه ای که به بشر داده به خود بشر سپرده است نا با خرد خدا داده اش از نعمات خداوندی برخوردار شود و تنها وظیفه بشر شکرانه نعمت گذاشتن است و انجام امور نیک چه برای خود و چه برای دیگران. و امور دنیوی را انگونه که خرد حکم میکند انجام دادن این مشاجران فقط بدنبال ترجمه نادرست متون گانهاست. انهارا درست ترجمه وتغسیر کنید تا دویابید خدا یکی است و دستورات او هم یکیست و دو نیست ، ر

  3. د. متون گتها راجب زمان نماز صبح امده که : هر کس قبل از انجام هر کاری زمانی که چشمها بخوبی کار میکنند رچشنایی صبح زود ستایشی که باید برای مزدا بجا اورده شود را بجا اورد او انچه را انجام داده خواست خداوندی را بجا اورده است::! یا انچه فاتحه خوانی است میگوید :! اگر کسی کار نیکی ) عملی( برای مینوی مزدا انجام دهد باید شکرانه انرا هم شفاهی بجا اورد و اگر کسی خود ان نیایش را درست نمیتواند بخواند از کسی که انرا درست بجا میاورد به خدمت بگیرد، و راجب ذکات امده که : انانکه میخواهند برای انجام امور دینی حیواناتی را بدهنی باید حیوانات با ارزش و سالمی را برای مزدا انتخاب کنند و یا راجب نماز جماعت ضمن ناکید بر ان میگوید نمتزگذاران بتید حرکات را هماهنگ انجام داده و حرکتی اضافه انجام ندهند که در برگذاری نماز جماعت نه تنها مقصود عبادی سیاسی ان بلکه بیشتر بخاطر اموزش لی سوادان و نادانانی چون من بوده تا عملا انرا فراگیرند ، ترجمه های نسبت داده به گانهارا باید دور ریخته شوند و راجب اذان اول بصورت سؤال از زرتست پرسیده میشود چه کسی از شما زمان ستایش مزدا را اعلام مکند ای انکه دستورات را اعلام میکنی ( زرتشت ) کسی که این کارا خوب انجام دهد باید اشا گذاران را برای انجام این کار نیک بخواند و انچه انجام میدهد بجای اشای او خواهد بود ::!

  4. البته مقدمه را ذکر نکردید ، اینکه مخالفان دین مزدیسنی بر جدا نبودن گاتها از متن یسنا اشکال وارد می کنند و اینکه می گویند : سندی مبنی بر اینکه الزاما گاتها فلان بخش از یسنا و قابل تفکیک از آن باشد وجود ندارد .
    بر نوع بیان موبد ایراد وارد است و مقصو را مفهوم و مستدل بیان نکرده ولی اصل سخن صحیح است و این است که گاتها چنان برجسته و قابل تفکیک است که هزاران سال پس از بر زبان راندنش توسط زرتشت ، زبان شناسان برجسته اروپایی بدون اطلاع از اسناد زردشتیان و صرفا با اتکا به دانش زبان شناسی گاتها را از میانه یسنا باز شناخته و تفکیک کردند وحتی بخش هایی از یسنا که اشتباها زردشتیان بخشی از گاتها دانسته بودند را از آن باز شناختند . در این موضوع جمیع اوستا شناسان متفق القول هستند و اختلافی در بین ایشان نیست چه زبان گاتها چنان ویژه و مفاهیم آن چنان در یکتا پرستی خالص است که به سادگی قابل تفکیک و بازشناسی است

    • ادعایی مطرح شد بسیار عجیب :

      … چه زبان گاتها چنان ویژه و مفاهیم آن چنان در یکتا پرستی خالص است …

      ما اصلا گاتها را ولو دو سوم آنرا نیز کاملا متوجه میشویم که بعد روی نه معنا که مفاهیم آن ادعا کنیم ؟ .

      این که متمایز بودن گاتها اصلا ربطی به تحریف آن داشته باشد باید گفت که بقیه قسمتهای اوستا نیز از همدیگر متمایز اند و همین زبان شناسان فرق بین وندیداد و یشت ها و یسنه را نیز تشخیص داده اند بنابراین در این صورت هیچ یک از بخشهای اوستا تحریف نشده است .

  5. زرتشت خانه و کاشانه را رها کرد و در کوه سبلان انزوا گزید
    و بر آن عزم داشت تا آنقدر در آنجا به تفکر بپردازد تا راه رستگاری و نجات را بیابد.
    در این هنگام بیست سال داشت و مدت ۱۰ سال به تفکر و اندیشه پرداخت.
    جز غذایی اندک صرف نمیکرد ، کمتر میخوابید و بیشتر میاندیشید.
    اهریمن و یارانش چه بسیار به اغوای وی پرداختند ولی سرانجام مدت ۱۰ سال گذشت
    و اهورامزدا کتاب اوستا را به او سپرد.
    در چنین هنگامی آب جویها ایستاد، مردم دست از کار بازداشتند،
    حیوانات خوراک را تعطیل کردند و همگان در انتظار تبلیغ آیین ماندند.
    اهورامزدا به وی وحی فرستاد که در روز نخستین که مردمان خلقت نیافته بودند،
    فروهر تو به تنهایی نیمی از آسمان را حمل میکرد
    و من تو را از همه امشاسپندان بهتر آفریدم و گرامی تر میدارم .

    هاشم رضی در کتاب ادیان بزرگ جهان ، ص ۱۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code