خانه / ایران / اسلام و ایران / خدمات متقابل اسلام و ایران / خدمات ایرانیان به علوم اسلامی

خدمات ایرانیان به علوم اسلامی

به قلم شهید مرتضی مطهرى

پرشورترین میدان خدمات ایرانیان
صحنه علم و فرهنگ وسیع ترین و پرشورترین میدانهاى خدمات ایرانیان به اسلام است. (ج ۱۴، ص، ۳۸۴)

اکثر آثار اسلامی بدست ایرانیان
اکثریت آثار اسلامى، چه در رشته علوم دینى و چه در رشته هاى دیگر به وسیله دانشمندان مسلمان ایرانى به وجود آمد. افتخار و امتیاز ایرانیان در دوره اسلام در همین است. ادوارد براون مى گوید:
«اگر از علومى که عموما به اسم عرب معروف است اعم از تفسیر و حدیث و الهیات و فلسفه و طب و لغت و تراجم احوال و حتى صرف و نحو زبان  عربى، آنچه را که ایرانیان در این مباحث نوشته اند مجزا کنید بهترین قسمت آن علوم از میان مى رود.» (ج ۱۴، ص، ۳۹۰ ـ ۳۹۱)

اولین مؤلف در مَجازات قرآن
اول کسى که در مَجازات قرآن تألیف کرد فراء، نحوى معروف است که شیعى و ایرانى است. (ج ۱۴، ص، ۳۹۸)

قرائت
در میان تابعین و شاگردان تابعین که در قرن اول و دوم هجری مى زیسته اند، ده نفرند که به عنوان متخصص فن قرائت شناخته شده اند. هفت نفر از آن ده نفر معروفتر و مشهورتر و معتبرترند و به «قرّاء سبعه» معروفند… چهار نفر از این هفت نفر ایرانى اند. (عاصم، نافع، ابن کثیر، کسائی) (ج ۱۴، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰)

تفسیر، فقه، حدیث
اهتمام ایرانیان به تفسیر و فقه و حدیث که مستقیما با متن اسلام مربوط بوده است از هر مورد دیگر بیشتر بوده است. براى ما فعلا ممکن نیست همه مفسران ایرانى را از صدر اسلام تا عصر حاضر معرفى کنیم. اگر بناى چنین کارى باشد «مثنوى هفتادمن کاغذ شود». (ج ۱۴، ص، ۴۰۱)

تفسیر
بیشتر تفاسیر شیعى را شیعیان ایرانى تألیف کرده اند. (ج ۱۴، ص ۴۰۳)

همه تفاسیر معروف
تقریبا همه تفاسیر معروف امروز شیعه یا از ایرانیان ایرانى نژاد است و یا از عرب نژادانى که ایرانى شده بودند و یا از شیعیان  ساکن سواحل خلیج فارس که در ایران مى زیسته اند. (ج ۱۴، ص، ۴۰۶ ـ ۴۰۷)

جوامع حدیث شیعه
اکثریت قریب به اتفاق نویسندگان جوامع حدیث شیعه و سنى، ایرانى بوده اند. (ج ۱۴، ص، ۴۱۴)

نویسندگان مهم ترین کتابهای حدیثی شیعه و سنی
همچنانکه مؤلفان «کتب اربعه» شیعه ـ که معتبرترین کتب حدیث شیعه است ـ ایرانى بوده اند، مؤلفان «صحاح سته» اهل تسنن نیز ـ که معتبرترین کتب حدیث اهل تسنن است ـ ایرانى هستند.
علاوه بر مؤلفان «صحاح سته»، در میان معاریف و مشاهیر محدثین اهل تسنن که به عنوان «حافظ» و یا سایر عناوین حدیثى معروفند و کتب حدیثى مهم و ذى قیمتى از نظر احادیث اهل سنت تألیف کرده اند، علماى ایرانى فراوانند. (ج ۱۴، ص، ۴۱۹)

فقیهان عصر ائمه(ع)
عده اى از فقهاى عصر ائمه ایرانى بوده اند. (ج ۱۴، ص، ۴۲۰)

قدمای فقیه
در طبقه قدما، صدوق اول على بن حسین بن بابویه قمى و صدوق دوم محمد بن على بن الحسین، بلکه همه آل بابویه از قبیل شیخ منتجب الدین رازى که از احفاد حسین بن على بن بابویه قمى است و همچنین شیخ الطائفه ابوجعفر طوسى و شیخ سلار بن عبد العزیز دیلمى صاحب کتاب مراسم و شاگرد شیخ مفید و سید مرتضى و ابن حمزه طوسى صاحب کتاب وسیله وعیاشى سمرقندى همه ایرانى هستند. (ج ۱۴، ص، ۴۲۰)

فقیهان شیعه از قرن هفتم به بعد
از قرن هفتم به بعد، مخصوصا در سه چهار قرن اخیر اکثریت فقهاى شیعه را ایرانیان تشکیل داده و مى دهند. (ج ۱۴، ص، ۴۲۱)

زبان عربی
خدمات ایرانیان به زبان عربى بیش از خود اعراب به این زبان بوده و خیلى بیش از خدمات این مردم به زبان فارسى بوده است. ایرانیان به حکم یک انگیزه مقدس دینى به خدمت زبان عربى همت گماشتند. ایرانیان مانند همه مسلمانان پاک نهاد دیگر، زبان عربى را زبان قوم عرب نمى دانستند، آن را زبان قرآن و زبان بین المللى اسلامى مى دانستند؛ لهذا بدون هیچ گونه تعصب و با شور و نشاط و علاقه فوق العاده اى به فراگیرى و ضبط و تدوین این زبان پرداختند. (ج ۱۴، ص، ۴۴۶)

فلسفه
سهم ایرانیان در فلسفه اسلامى از هر رشته دیگر بیشتر است. (ج ۱۴، ص، ۴۶۰)

فلسفه
ایرانیان در قسمت فلسفه و حکمت ـ از مجموعه فرهنگ اسلامى که ایرانى و غیرایرانى در آن شرکت داشته اند ـ نسبت به غیرایرانیان اکثریت قاطع دارند.
خصوصا در قرون متأخرتر یعنى از دوره مغول به بعد و بالأخص از قرن دهم به بعد که ایران یکسره شیعه مى شود، فلسفه اسلامى مختص ایران است. ایرانیان فلسفه اسلامى را آغاز نکردند ـ اولین فیلسوف اسلامى عرب است ـ ولى پس از آشنایى با فلسفه، بیش از هر قوم دیگر به آن چسبیدند. به عقیده ما این جهت دو ریشه دارد:
یکى اینکه عقلیت ایرانى علیرغم ممانعتهاى زردشتى قبل از اسلام، عقلیت فلسفى است. دیگر نفوذ تشیع در ایران است. (ج ۱۴، ص، ۵۴۴)

شمال ایران و علوم عقلی
آنچه ممکن است غیرمنتظره تلقى شود این است که بیشترین سهم را در علوم عقلى از زمان میرداماد تا عصر ما، شمال ایران یعنى گیلان و مازندران و گرگان دارد. در حدود سى نفر از معاریف اساتید فلسفه از این ناحیه اند و در میان آنها فیلسوفان بسیار بزرگ و نامدارى وجود دارند از قبیل میرداماد، ملااسماعیل خواجویى، آقامحمد بیدآبادى، ملاعلى نورى، میرفندرسکى، عبد الرزاق لاهیجى، ملامحمدجعفر لنگرودى و غیرهم. (ج ۱۴، ص، ۵۴۶)

عرفان
این شاخه فرهنگى (عرفان) مانند سایر شاخه ها تمام جهان اسلام را در برگرفته است، از اندلس و مصر و سوریه و روم گرفته تا خوارزم. البته در این شاخه نیز سهم ایرانیان از نظر کمیت قطعا بیشتر است. (ج ۱۴، ص، ۵۷۹)

منبع:
«خدمات متقابل اسلام و ایران» چاپ شده در «مجموعه  آثار استاد شهید مطهرى»

همچنین ببینید

اسلام از ایران چه گرفت و چه داد؟

به قلم شهید مرتضی مطهری نبود کتابخانه ای برای آتش زدن این پزشک محترم که مانند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code