راه راستی بررسی و نقد باورهای زرتشتیان و باستان ستایان
به قلم مرتضی رمضان پور
عقیده دینی حکیم فردوسی به تصریح ابیات شاهنامه، و گفتار محققین متعددی، دین اسلام و مذهب شیعه است.
برخی برای تشکیک در تشیع فردوسی به ابیاتی که در برخی نسخ شاهنامه در مدح خلفای سه گانه اهل سنت آمده استناد میکنند، اما جالب است بدانید این ابیات از ابیات جعلی و الحاقی هستند که بعدها توسط کاتبان سنی به شاهنامه افزوده شده اند
در این زمینه پروفسور تئودور نولدکه نویسنده و از بزرگترین خاورشناسان آلمانی می نویسد :
اکنون نمیتوان تصور کرد که بیت های ۹۷_۱۰۰، صفحه۶ را که مطابق عقیده صریح اهل تسنن ابوبکر…، بعد عمر، سپس عثمان ستوده شده و از علی (ع) مخصوصا در مرحله ی چهارم اسم برده شده، نیز فردوسی سروده باشد. البته میشد گمان کرد که در اینجا نیز از روی ضرورت امتیازی برای عقیده سلطان قائل شد و در شرح مفصل بعد راجع به علی (ع) عقیده حقیقی شاعر اظهار شده است. اما آن بیت ها را یک نفر سنی از روی ناآزمودگی اضافه کرده است. آن بیت ها سیاق عبارات را به کلی خراب کرده است. بیت ۹۶ با یک گفته ی پیغمبر (ص) شروع شده. همین مطلب در بیت ۱۱۰ در ضمن کلمات یک روایت اصیل تشیع که در هجو نامه تکرار نموده نقل شده در صورتی که بیت های ۹۷ تا ۱۰۰ از سه خلیفه اول حکایت میکند!
منبع:حماسه ملی ایران، ص۷۹_۸۰
مطلب خوبیه با اجازه داخل کانال میزارم
البته منبع هم ذکر میکنم
فردوسی خودش میگه
منم بنده اهل بیت نبی
ستاینده خاک پای وصی
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
http://www.raherasti.ir/4312
امید دانا داخل یه کلیپ اثبات کرده بود که فردوسی مسلمان و شیعه نیست
مثلا چرا از اسم الله استفاده نکرده یا چرا از امام رضا نام نبرده
مگر باید از تمام کلمات که در دین راه داره در یک کتاب استفاده کرد؟
دوست گرامی شاهنامه کتاب اعتقادات دینی نیست و مستقیما ربطی به اسلام و شیعه نداره که انتظار دارید تمام اعتقاداتش رو فردوسی داخلش ذکر کنه
فردوسی در دیباچه شاهنامه اعتقادش که همون ایمان به نبوت پیامبر و ولایت امام علی علیه السلام رو ذکر کرده
در ضمن نام الله در شاهنامه آمده
برای ما نظرات شاهنامه پژوهان و محققین سنده، که تماما بیان کرده اند فردوسی مسلمان و شیعه است و نظر امید دانا که هیچ تخصصی در زمینه شاهنامه ندارد برای ما ارزشی ندارد
امید دانا معلوم الحال آخه مگه شاهنامه پژوهه که بخواهیم حرفش رو باور کنیم
فکر کنم اصلا تو عمرش یه بار کل شاهنامه رو نخونده باشه
این ابیات جعلی که میگید کدوم ابیات هستند
برام بفرستید
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگیها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم در ست
درست این سخن قول پیغمبرست
من در شاهنامه هشت جلدی تصحیح آقای خالقی مطلق که در کتابخانه هست رو نگاه کردم این ابیات درش نیست
http://www.raherasti.ir/19366
http://www.raherasti.ir/19101
این ابیات جعلی در سه نسخه ی مهم قاهره(۷۴۱) لندن(۸۹۱) و استانبول(۹۰۳) وجود ندارند.
چطور مدح ابوبکر و عمر و عثمان جزء شاهنامه نیست، ولی مدح علی و اهل بیت جزء شاهنامه ست ؟
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh7/
اگر اینقدر که شما ادعا میکنید، فردوسی یک شیعه متعصب بوده، چرا اوایل انقلاب قصد از بین بردن شاهنامه از تاریخ ایران را داشتید ؟ ولی چون نتوانستید، به هر دروغی متوسل میشوید تا او و همچنین زکریا رازی و خیام و بقیه را بنفع اسلام مصادره کنید.
ضمنا فردوسی مابین سده سیصد تا چهارصد هجری میزیسته، آنزمان شیعه کجا بود در ایران؟
ایرانیان تا پانصد سال بعد از آن هم یعنی تا عصر صفویه هنوز سنی مذهب بودند .
اولا این سخن ما نیست و محققین و شاهنامه پژوهان مطرح که عمری را صرف تحقیق در شاهنامه و زندگی فردوسی کرده اند این حرف را میزنند
دوما اوایل انقلاب کجا سعی در نابودی شاهنامه شود؟ کمی اگر سواد دارید حداقل نظرات رهبری در مورد فردوسی و شاهنامه رو بخونید
http://www.raherasti.ir/2316
http://www.raherasti.ir/2321
سوما خوده مولوی و خیام و… خودشان را با افتخار مسلمان و خادم اسلام می دانسته آند حال این باعث سوزش شما شوده به خودتان مربوط است
چهارما با این هم از بی سوادی شماست که فکر میکنید شیعه در زمان فردوسی وجود نداشته حال آنکه شیعه از زمان پیامبر اسلام و امام علی علیه السلام بوده و منطقه زندگی فردوسی(طوس و باژ و..) آن زمان محل زندگی شیعیان بوده است
پنجما منابع نزدیک به زمان فردوسی مثل نظامی عروضی سمرقندی که خودش سنی است و از محل زندگی فردوسی دیدن کرده است فردوسی را شیعه معرفی کرده است
http://www.raherasti.ir/19384
http://www.raherasti.ir/3816
http://www.raherasti.ir/19267
http://www.raherasti.ir/19128
http://www.raherasti.ir/19143
http://www.raherasti.ir/19101
http://www.raherasti.ir/19087
این سواد سواد کردن مسلمونا عالم و آدمو کشته.
با این حجم واپس ماندگی و تحجر در جهان اسلام که ماحصل حجم انبوه خرافات اسلام و قرآن در ذهنتون هست، چطور میتونید دم از سواد بزنید ؟
تاریخی را که خودمان شاهد آن بودیم را تحریف میکنید وای بحال تاریخ صدها و هزاران سال گذشته .
امثال شما در اوایل انقلاب هم قصد داشتید شاهنامه را از بین ببرید، هم قصد تخریب مقبره فردوسی در توس به سرکردگی صادق خلخالی را داشتید و هم به خانه های زرتشتیان در ابیانه و یزد هجوم آوردید.
همانطور که جمعی از مسلمانان به تحریک آخوندی بنام سیدعلی‌اکبراسیری سه بار آرامگاه حافظ را خراب کردند.
او گفته بود: اگر شاه هزار مرتبه هم برای حافظ آرامگاه بسازد، من آنرا خراب میکنم.
از کی تا حالا از روی باد هوا ادعا کردن شده پژوهش ؟
فردوسی حتی یکبار هم در شاهنامه از الله بعنوان خدا اسمی نبرده .
خیام حتی بوجود خدا هم شک و تردید داشت، الله را که اصلا قبول نداشت و در رباعیاتش وعده های
قرآنی را هم به سخره میگیرد:
گویند بهشت و حورالعین خواهد بود _ آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک _ چون عاقبت کار چنین خواهد بود
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت _ از اهل بهشت کرد، یا دوزخ زشت؛
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت _ این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
و
ناکرده گناه در جهان کیست بگو؟ _ آن کس که گنه نکرده چون زیست بگو؟
من بد کنم و تو بد مکافات دهی؟ _ پس فرق میان من و تو چیست بگو؟
و
ای صاحب فتوی، از تو پرکارتریم _ با اینهمه مستی، از تو هشیارتریم؛
تو خون کسان خوری و ما خون رزان _ انصاف بده، کدام خونخوارتریم ؟
اولا این از جهل و بی سوادی شماست وگرنه آن زمان که اروپائیها حتی حمام کردن بلد نبودن بزرگترین مراکز علمی را مسلمانان در اختیار داشتند و در علوم مختلفی چنان پیشرفت داشتند که تا قرن ها بعد کتب مسلمانان در اروپا تدریس میشده است و خوده اروپائیها هم به باین مسئله اعتراف کرده اند
دیوید کینگ استاد تاریخ علم و خاور شناس شهیر انگلیسی، در مورد عظمت کارهای علمی مسلمانان می گوید:
از قرن سوم تا نهم هجری ، دانشمندان مسلمان در همه شاخه های دانش علمی پیشرو بودند.
به ویژه دستاوردهای آنان در نجوم و ریاضیات چشمگیر است.
تقریبا ده هزار نسخه خطی نجوم دوره اسلامی و نزدیک به هزار ابزار نجومی دوره اسلامی در کتابخانه ها و موزه های خاور نزدیک ،اروپا و امریکای شمالی نگهداری می شود.
اما آشکار است که حتی اگر تمامی آنها هم بطور کامل فهرست برداری و رده بندی شوند ،که البته هنوز از این مرحله بسیار دوریم، تصویری که می توانیم از نجوم دوره اسلامی عرضه کنیم ……………بسیار ناقص خواهد بود.
منبع:مجله میراث علمی اسلام و ایران
ص ۲۰
زمانی که کتابخانه های مسلمانان مانند قرطبه ، فاطمیون و عباسیان ..
چند صد هزار جلد کتاب وجود داشت
مهمترین کتاب خانه های شمال اروپا
در سوئیس ۶۰۰ جلد کتاب داشت.
منبع:میراث اسپانیا مسلمان
زیور جهان ،قرطبه سده های میانی ..
رابرت هیلن براند
گوستاولوبون فیلسوف ، مورخ و پزشک فرانسوی :
دانشمندان اسلام در جغرافی کتابهایی مبسوطی نوشتندکه بعضی از آنها تا مدت طولانی جز کتب درسی اروپا بوده است.
یک نمونه از کتب دانشمندان اسلامی که در اروپا تدریس میشد، کتاب دانشمند بزرگ ادریسی بود.
در قرون وسطی تنها بوسیله کتب او این علم در اروپا شایع گردید.
مسلمین از حیث تحقیقات علمی محاسبات نجومی را که بروی آن نقشه جات را بنا نمودند،تصحیح و تکمیل نموده اغلاط و اشتباهات فاحشی که از یونانیها سرزده بود تمام آنها را هم اصلاح نمودند.
نام چند نفر از دانشمندان اسلام که در زمینه جغرافی:
الاصطخری
المقدسی
قزوینی ،یاقوت حموی و……
منبع:تمدن اسلام و عرب نوشته گوستاو لوبون،ص۶۲۱و۶۲۳
دوما قبلا هم گفتم بروید سخنان رهبر انقلاب در مورد شاهنامه و فردوسی را بخوانید حال اینکه بر فرض صحت حرف شما،کار عده ای معدود را به تمام افراد عطف میکنید از عناد و دشمنی شماست
سوما از کی تا حالا حرف های شما که پشیزی ارزش علمی ندارد میشود پژوهش اما حرف های کسانی که از بزرگترین شاهنامه پژوهان جهان هستند پژوهش محسوب نمی‌شود؟؟!!!!
چهارما حرف شما مثل این است که بگوییم چون فلان فیزیکدان مسلمان در کتاب فیزیکش نامی از الله نبرده پس او مسلمان نیست!!!!!!
شاهنامه مستقیما هیچ ربطی به ادیان ابراهیمی و اسلام و الله ندارد و سعی فردوسی در استفاده از کلمات فارسی و استفاده کمتر از کلمات عربی بوده است
پنجما بفرمایید در شاهنامه فردوسی از چند خدا نام می برد؟؟ اهورامزدا؟ یهووَ؟ آناهیتا؟ اقانیم ثلاثه؟
فردوسی هر جا نامی برده از زبان شخصیت ها بوده و برای رعایت امانت طبق تصریح محققین عین مطلب منبعش را نقل میکند چنانکه در جایی زرتشت را میستاید و در جایه دیگر او را به بد دین و اهریمن معرفی میکند
ششما این از بی سوادی و عدم مطالعه شماست و گرنه در شاهنامه نام الله هم آمده
توی پیش رو گر پناه من اوست
نمایندهٔ رای و راه من اوست
چو لشگر سوی آب حیوان گذشت
خروش آمد الله اکبر ز دشت
چو از منزلی خضر برداشتی
خورشها ز هرگونه بگذاشت
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/eskandar/sh33/
بله در مورد ذوالقرنین و خضر است ولی او ذوالقرنین را اسکندر مقدونی میخواند. از نظر بنده ذوالقرنین نه کوروش است و نه اسکندر ذوالقرنین ذوالقرنین است که در بعضی روایات در زمان حضرت ابراهیم بوده
در مورد شخصیت ذوالقرنین اختلافات زیاده وجود داره توصیه میکنم مستند خسوف ناتمام یک مرد رو ببینید که به بررسی چهار شخصیت(کوروش، اسکندر، حمیری یمنی و حاکم چینی) که ادعا میشود ذوالقرنین هستند با دلایل محکم پرداخته است.
لینک دانلود و تماشای این مستند:
http://www.doctv.ir/Program/156834
اما در مورد خیام حداقل بروید مطالعه کنید و ادعای صد من یه غاز نفرمایید
عُمر خیام مسلمان بوده ،وی در رساله الکون و التکوین خود را انسانی معتقد به مبانی اسلام معرفی میکند.
حال شما با استناد به چند بیت که اصلا نه در انتساب آن به خیام و نه در اصالت آن چیزی معلوم نیست چه چیزی را میخواهید اثبات کنید!!
استدلال شما این است چون شاهنامه پژوهان گفته اند فردوسی شیعه بوده است پس فردوسی شیعه بوده است درحالی که ما کار نداریم چه کسی گفته فردوسی شیعه بوده است ما با دلایل آنها کار داریم اگر دلایلش درست باشد حرفش را میپذیرم اگر غلط باشد نمی پذیریم مثلا اگر کسی بگوید خدا وجود ندارد چون انیشتن گفته خدا وجود ندارد این حرف مغالطه است چون ما با گفته کار داریم نه گوینده.
دوست گرامی اولا استدلال ما مستند به قول خوده فردوسی در شاهنامه است که طبق ابیات شاهنامه خود را صراحتا مسلمان و شیعه مذهب معرفی میکند
دوما، منابع کهن و نزدیک به زمان فردوسی و بعد از آن مانند نظامی عروضی، دولتشاه سمرقندی، عبدالجلیل قزوینی رازی و… تماما در نقل هایشان یا فردوسی را شیعه معرفی کرده اند یا علت اختلاف فردوسی با محمود غزنوی را رافضی(شیعه) بودن آن دانسته اند.
سوما،استناد ما به سخنان پژوهشگران بزرگی مثل استاد خالقی مطلق و…(حداقل ۶۰سند معتبر در زمینه تشیع فردوسی جمع آوری کرده ام) به خاطر اعتبار علمی این افراد است
کسی مثل استاد خالقی مطلق که حداقل ۳۰سال از عمر خود را صرف شاهنامه پژوهی کرده نظرش در مورد عقیده دینی فردوسی میتواند برای ما معتبر باشد چون تخصص شخص در این زمینه بوده است
حال حرف ایشان را باید باور کنیم یا عده ای سایبریِ بی سواد؟؟
معلوم شد که فقط سواد کپی پیست کردن داری و از کانتکست معنای ابیات سر در نمیاری.
این یکبار آمدن الله اکبر در کل شاهنامه رو که میدونستم ولی کجای آن بیت به خدای فردوسی معنا میدهد باسواد ؟
پس در کتاب معروف سلمان رشدی بیش از سی بار کلمه الله و رسول الله آمده، پس سلمان رشدی هم حتما یک حزب الهی مسلمان بوده بیچاره .
دوما اگه سایت گنجور برات سندیت داره ، ابیات مدح عمر و عثمان هم در آن وجود داره :
https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh7
که خورشید بعد از رسولان مه _ نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار _ بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دوان بود عثمان گزین _ خداوند شرم و خداوند دین
سوما اون متنهای گندیده بدون رفرنس بزبان اصلی که بسیجیهای عوام فریب صدهاهزار بار در فضای مجازی کپی پیست کردن دیگه خیلی تکراری و حال بهم زن شدن.
اگه دانش از کشورهای اسلامی به اروپا رفته، چرا ایران تا زمان رضاشاه از داشتن مدرسه محروم بود و فقط مکتب خانه های اسلامی و طب اسلامی وجود داشتند که شاش شتر و مدفوع الاغ بنام عنبرنسارا برای درمان امراض تجویز میکردند و مراجع جنبش خزینه براه انداخته بودن و دوش حمام را حرام اعلام کردن تا مبادا مردم از صواب غسل در خزینه های مملو از میکروب و بیماریهای قارچی محروم بمانند. آنها حتی با قرنطینه واکسیناسیون هم مخالفت میکردند .
بنازم به این دانش عظیم طب اسلامی که اروپا را مدیون خودش کرده .
https://fa.wikipedia.org/wiki/جنبش_خزینه
فرانسوا ولتر نویسنده، مورخ و فیلسوف فرانسوی در باره اسلام و محمد در کتاب ” آثار کامل ولتر ”
جلد ۷ صفحه ۱۰۵ مینویسد : oeuvres complètes de voltaire
محمد با ادعای اینکه جبرییل با او گفتگو میکند، مردم را وادار به قبول اسلام میکرد،
پدرها را مقتول و دختران را می ربود و سرزمینش را به آتش و شمشیر تبدیل کرد.
https://en.wikipedia.org/wiki/Voltaire#Islam
Mohammad delivers his country to iron and flame; that he cuts the throats of fathers and kidnaps daughters.
اولا: جناب با سواد جوابت را در کامنت قبل دادم
ادعا کردی الله در شاهنامه نیامده که نشان دادم
و قبلا هم گفتم که الله و اسلام ربطی به شاهنامه ندارند که انتظار داشته باشیم حتما در شاهنامه آمده باشد
بهتره این را به حافظه تون بسپارید که موضوع شاهنامه ایران باستان است نه اسلام و الله
دوما بفرمایید سایت گنجور از رویه کدام نسخه تصحیح و بارگزاری شده؟
سایت گنجور برای شما معتبر است که به آن استناد میکنید ما هم جواب تون رو از همان گنجور دادیم
سوما قبلا هم در مطالب سایت اشاره کرده ام که ابیات مدح خلفای سه گانه طبق تصریح محقین متعددی به دلایل مختلفی الحاقی و جعلی دانسته شده اند.
کسی منکر وجود این ابیات در شاهنامه نیست و در بعضی نسخ بعد از زمان صفوی و چند نسخ قبل از آن این ابیات وجود دارند حال آنکه بیت های مدح خلفای سه گانه در سه نسخه ی مهم قاهره(۷۴۱) لندن(۸۹۱) و استانبول(۹۰۳) وجود ندارند
چهارما باز این هم از جهل و نادانی و عناد شماست که ادعا میکنید در ایران تا زمان رضا پالانی مدرسه ایی نبوده، خیلی قبلتر از پهلوی و در زمان قاجار مدارس مختلفی در ایران وجود داشته
پنجما طبق اعتراف همین اروپائیان نخستین مدارس و دانشگاه‌ها جهان را مسلمانان ساخته و اداره کرده اندو بزرگترین کتابخانه های جهان همگی در اختیار مسلمانان بوده و از آنها استفاده میشوده است
گوستاو لوبون، مورخ، فیلسوف، جامعه شناس و پزشک معروف فرانسوی:
مسلمانان ️آنقدر ذخایر علمی جمع کرده بودند که وقتیکه مغولها کتب مدارس و دانشگاه ها را میان آب ریختند از پیوستن این کتب با هم جسری ( پل) تشکیل یافته که سواره و پیاده بخوبی میتوانستند روی آن از دجله عبور نمایند و آب رودخانه بکلی سیاه شده بود.
لیکن همین وحشیها هم که کتب و ابنیه عرب ( مسلمانان) را سوزانیده و هر چه را که بر آن دست یافته بر باد دادند بالاخره تمدن عرب مغلوب را اختیار نمودند.
️خود هولاکو که بغداد را غارت کرد و لاشه خلیفه را بدیوار آویخت ترقی و تمدن حیرت انگیز اسلامی عربی که بنظر او خیلی تازه میامد بقدری توجه او را جلب کرد که خودش حامی و سرپرست همین تمدن گردید.
مغولها در دانشکده های اسلامی تحصیل کرده مذهب و تمدن اسلام را قبول و علما و ارباب فضل را در سایه عاطفت خود نوازش می نمودند
منبع:تمدن اسلام و عرب،گوستاو لوبون، ترجمه داعی گیلانی،ص۲۳۰
دکتر سیریل الگود مورخ و پزشک معروف بریتانیایی:
️بزرگترین دانشکده های اروپا تنها از کتب ابن سینا و رازی برای تدریس در دانشکده طب استفاده می کردند.
اصولامعیار سنجش و قضاوت درباره اهمیت دانشکده های طب اروپا این که تا چه میزان کتب این دو دانشمند و مخصوصا ابن سینا را تدریس می کنند.
️دانشگاه مونپولیه که از بزرگترین دانشگاه های آن زمان اروپا محسوب می گردید،مرکز تدریس دانش های اسلامی بود بطوری که در کتابخانه عظیم آن ترجمه تمام کتب ایرانی و اسلامی نگاهداری میشد.
منبع:سیریل الگود، تاریخ پزشکی ایران ص ۳۰۲ و ۳۰۳
جان دزموند برنال پژوهشگر تاریخ علم و استاد فیزیک دانشگاه لندن و عضو انجمن پادشاهی:
اروپاییان به تقلید از مسلمانان ،دست به تاسیس دانشگاه زدند.
فکر تاسیس دانشگاه،اصولا از مدارس وابسته به مسجد یعنی مدارس علمیه نشات گرفت.
امروز که دیگر بنیاد دانشگاه برای ما امری عادی شده است،بد نیست بدانیم که بسیاری از مراسم دانشگاه ما
ماخوذ از آیین های نظامیه های دوره ی اسلامی است؛ مثلا همین ردا و کلافارغ التحصیلی،یادگاری از تشریفات
نظامیه های مسلمانان هست.
چهارصد سال پیش ،هنگامی که اروپاییان به تقلید از مسلمانان دست به تاسیس دانشگاه زدند، این آیین را هم تقلید کردند.امروز این آیین در سراسر جهان معمول است.
منبع:فیزیک در تاریخ ،ص ۱۳۱ ، نوشته جان دزموند برنال پژوهشگرتاریخ علم و استاد فیزیک دانشگاه لندن و عضو انجمن پادشاهی
اروپائیان حتی حمام کردن خود را هم از مسلمانان آموخته اند
دکتر زیگرید هونکه نویسنده و شرق شناس معروف آلمانی:
تازه بعد از اینکه جنگویان صلیبی که از کشورهای اسلامی دیدن کرده بودند و مسافرینی که از اسپانیا و جزیره سیسیل آمده بودند و رسوم نظافت مسلمانان را آموخته بودند و از آن سرسختانه دفاع میکردند ،سبب شد که دوباره شستشو و حمام کردن و نظافت ، راه خود را در اروپا باز کند .
بدین ترتیب ، سدی که اروپای مسیحی دور خودش کشیده بود تا در مقابل تمدن اسلامی خودش را حفاظت کند از دهها محل قابل نفوذ شده بود.
صدها نفر از مردمانش باچشم و عقل خودشان ، شیفته و مجذوب و بلکه باید گفت شاگرد تمدن مسلمانان شده بودند.
منبع:فرهنگ اسلام در اروپا،نوشته زیگرید هونکه،ص ۹۶
ظاهرا از نظر شما زیگرید هونکه آلمانی و گوستاو لوبون فرانسوی و جان برنال انگلیسی و جرج سارتن و دهها محقق بزرگ اروپایی… تماما بسیجی هستند!!!
اما در مورد قسمت آخر متن:
مثلا چه چیزی را خواستید ثابت کنید؟
اگر بنا به نقل سخن است، میتوانم صدها نقل قول از شخصیت های بزرگ جهان در مدح پیامبر اسلام و حقانیت راهش و رد ادعای های مضحک شما بیاورم
جناب بی سواد که الحق حماقت را به انتها رسانیدند به جای کپی پیست حداقل کمی مطالعه کنید و به ویکی پدیا اکتفا نکنید.
اما در مورد ولتر که کپی پیستی کردید و مثلا سندی دادید حال آنکه نه ولتر را می شناسید و نه افکارش را
محمد(ص) بیگمان مردی بسیار بزرگ بود. وی جهانگشایی توانا، قانونگذاری خردمند، سلطانی دادگر و پیامبری پرهیزگار بود. او بزرگترین نقشی را که ممکن بود در مقابل چشمان مردم عادی ایفا کند در روی زمین ایفا کرد.
منبع:اسلام از نظر ولتر(برگرفته از آراء و نوشته های ولتر)، نوشته دکتر جواد حدیدی ص ۲۸ و ۵۳ .
پاسخ به محمود:
اون زمان که علوم مختلف، بهترین ها از مسلمانان بودند و امثال این سینا،فارابی، بیرونی، جابر بن حیان، نصیر الدین طوسی که همین الان هم جزء بزرگترین دانشمندان تاریخ هستند اجداد آریایی ایت با مادر و خواهر شون ازدواج می کردند
یه جور حرف میزنی انگار کسی نمیدونی شما آریایی پندارها با شاش گاو غسل میگردید و پشکل تناول میگردید
پاسخ به محمود:
از یه طرف خودت رو دشمن تمدن اسلامی نشون میدی و از طرف دیگه از دکل عمر و ابوبکر و عثمان بالا میری و بیضه مالی میکنی
نترکی از این همه تناقض
این جماعت مزدور سایبری چقدر تناقض دارند انصافا
از کلامشان دشمنی با اسلام واضح و مشخصه بعد از ابوبکر و عمر دفاع میکنند که البته اراجیفی بدون سند و مدرک میگویند!!!
خودشان را دشمن اسلام میدانند بعد در مورد شیعه یا سنی بودن فردوسی نظر میدن و میگن فردوسی فلانه
خب اصلا به تو چه که فردوسی مذهبش چی بوده
بر فرض سنی بوده(خیلی از دانشمندان بزرگ مسلمان سنی بودن) چه به شما که دشمن اسلام هستید میرسه
جوابی به کاربر محمود:
پیامبر اسلام در کلام ویل دورانت(مورخ و دانشمند نامدار آمریکایی):
اگر میزان تاثیر این مرد بزرگ را در میان مردم بسنجیم، باید بگوییم که محمد (ص) از بزرگترین بزرگان تاریخ انسانی است. وی درصدد بود سطح معلومات و اخلاق قومی را که از فرط گرمای هوا و خشکی صحرا به تاریکی توحش افتاده بودند اوج دهد و در این زمینه توفیقی یافت که از توفیقات همه ی مصلحان دیگر بیشتر بود.
کمتر می توان کسی را جز او یافت که همه ی آرزوهای خود را تحقق بخشیده باشد. وی مقصود خود را از راه دین انجام داد، زیرا به دین اعتقاد داشت، به علاوه، در آن روزگار نیروی دیگری در اعراب مؤثر نبود.
از تصورات و ترس ها و امیدهایشان کمک گرفت و در حدود فهمشان با آنها سخن گفت.
وقتی او دعوت خویش را آغاز کرد، اعراب قبایل بت پرست به طور پراکنده در صحرای خشک عربستان سکونت داشتند؛ ولی به هنگام مرگ او ملتی شده بودند. وی خرافات و تعصبات را محدود کرد و به جای یهودیت، مسیحیت، آیین زردشتی و دین قدیم عربستان، دینی پدید آورد ساده و روشن و نیرومند، با معنویاتی که اساس آن شجاعت و مناعت قومی بود.
وی طی یک نسل در یکصد معرکه پیروز شد و در مدت یک قرن امپراطوری عظیمی به وجود آورد که اینک هم در روزگار ما، نیروی معتبری است که بر یک نیمه ی جهان نفوذ دارد.
سند:ترجمه ی تاریخ تمدن، ج۴(عصر ایمان)، ص ۲۲۴
شخصیت والای پیامبر اسلام(ص) در نگاه اندیشمندان غربی
ولتر (فیلسوف و نویسنده ی مشهور فرانسوی):
بی شک،محمد (ص) بسیار بزرگ بود و مردانی بزرگ نیز در دامان فضل و کمال خویش پرورش داد.
او قانون گذاری خردمند، سلطانی دادگستر و پیامبری پرهیزکار بود و بزرگ ترین انقلاب های روی زمین را پدید آورد.
توماس کارلایل (تاریخ نگار و نویسنده ی اسکاتلندی):
این مرد، پیغام آوری از طرف سرچشمه ی بی پایان هستی است که برای ما پیغام آورده است.
او حقایق اشیا را می دید و رسوم و عادات و معتقدات سخیف و دروغ نتوانست جلوی دیدگان تیزش را بگیرد. حقایق در مقابل دیدگان او خاضع و ناچیز بوده است.
الکساندر دوما (داستان نویس مشهور فرانسوی):
محمد (ص)، معجزه ی شرق بود؛ زیرا دینش دارای آموزه های بزرگی بود. اخلاقش، برجسته بود و محسناتی پسندیده داشت.
کارل مارکس (فیلسوف، جامعه شناس و تاریخ دان آلمانی):
محمد (ص)، اولین پیامبری است که تمام گفته هایش پس از رحلتش ضبط و تدوین شده است. از همین جا، شخص می تواند به مقام و منزلت ممتازی که به دست آورده است، پی ببرد و دریابد که احادیث و اقوالش چه پایه صحت و دقت و درستی دارد.
جان دیون پورت (نویسنده و پژوهشگر انگلیسی):
هرگاه وضع اعراب را پیش از ظهور محمد (ص) در نظر بگیریم و با اوضاع پس از قیام او مقایسه کنیم و هرگاه به اندک تفکری در شعله ی عشق و علاقه ای که در قلوب پیروان او برافروخته شده و تا به امروز به همان حال باقی است توجه کنیم، به خوبی احساس می کنیم که اگر از تمجید و تکریم چنان مرد بزرگ و فوق العاده ای خودداری کنیم، بی شرمی و بی انصافی است.
جرج برنارد شاو (نویسنده ی مشهور انگلیسی):
ما باید محمد (ص) را نجات دهنده ی بشریت بدانیم و من معتقد هستم اگر شخصی مانند او متصدی حکومت عالم امروز شود؛ به طور قطع مشکلات آن را حل خواهد کرد و صلح و آرامش و سعادت را که جهان، کمال احتیاج به آنها دارد، فراهم خواهد آورد.
به نقل از کتاب پیامبر اعظم(ص) از نگاه دیگران، نوشته ی دکتر محمدکاظم جعفرزاده فیروزآبادی