خانه / شخصیت ها / شاعران / قرن پنجم / فردوسی / عقیده دینی فردوسی در کلام پروفسور نولدکه

عقیده دینی فردوسی در کلام پروفسور نولدکه

به قلم مرتضی رمضان پور

عقیده دینی حکیم فردوسی بر خلاف نام و سال تولد و مقدار سن و.. او که مشخص نیست، واضح است و متن شاهنامه و گفتار شاهنامه پژوهان و محققین تماما بر شیعه بودن او صحه گذاشته اند.

در این زمینه پروفسور تئودور نولدکه ایران شناس و از بزرگترین خاورشناسان آلمانی با تایید تشیع فردوسی، پیرامون ابیات مدح و وصی پیامبر خواندن امام علی(ع) در شاهنامه می نویسد:

چنین به نظر می رسد که فردوسی نسبت به علی درواقع تمایل شدید و محبت داشته است و با اینکه در زمان سلطان محمود هر نوع تشیع متهم و مظنون بود، پس اینگونه اظهارات فردوسی مستلزم علتهای خارجی نبوده است. در نتیجه اصالت این بیتها یقین است، مخصوصا برای آنکه علت نداشت در زمان سلجوقیان که نیز به همین اندازه سنیان متعصبی بودند اینگونه بیتهای شیعی اضافه شود، خود فردوسی در هجونامه چندین بار اشاره میکند که او از لحاظ افشای عقاید رفض (یعنی عقاید تشیع) طرف بغض سلطان محمودواقع شده است. با این مطلب روایتهائی که فردوسی را از لحاظ تمایل شدید به عقیده تشیع منفور سلطان محمود می دانستند، نیز تطبیق میکند.

منبع: حماسه ملی ایران، ترجمه بزرگ علوی، ص۷۸

همچنین ببینید

عقیده دینی فردوسی در کلام دکتر مرتضی ثاقب فر

فرستنده: مرتضی رمضان پور دکتر مرتضی ثاقب فر، جامعه شناس، نویسنده‌، پژوهشگر تاریخ و شاهنامه …

۴۷ نظر

  1. زنده باد حکیم حسن بن منصور الفردوسی

  2. اگر فردوسی شیعه بوده پس چرا خلفای اهل سنت را ستوده؟
    این دو تا با هم قابل جمع نیستند

  3. خردمند گیتی جو دریا نهاد
    بر انگیخته موج از او تندباد
    پیمبر بدو اندرون با علی
    همه اهل بیت و نبی و وصی
    اگر خلد خواهی به دیگر سرای
    بنزد نبی و وصی گیر جای
    گرت زین بد آید گناه من است
    چنین دان و این راه راه من است
    برین زادم و هم سر این بگذرم
    چنان دان که خاک پی حیدرم

  4. ظاهرا این بیت ها رو کاتب های سنی به شاهنامه اضافه کردن

  5. فردوسی هر مذهبی داشته باشه بجز یهودیت از ارزش و دستاورداش برای ایران و هویت ما، زبان فارسی کم نمیکنه!! چه سنی چه شیعه چه حتی زرتشت!! ملیت فردوسی از هرچیزی مهمتره!! چون تا چند سال پیش ترک ها ادعا داشتن فردوسی ترک بوده و شاهنامه رو به دستور سلطان محمود غزنوی نوشته!! بعد که این ادعای مزخرفشون توسط بزرگترین تاریخدان ترکیه با خاک یکسان شد، شروع به تخریب فردوسی با حرفایی مثل نژادپرستی و اینکه به اقوام ساکن ایران توهین کرده و این حرفا کردن!! پس بله ملیت علما و دانشمندان و شعرای مسلمانان ما از هرچیزی مهمتره!! چون تا اونجایی که من میدونم نزدیک هفتاد درصد علما و دانشمندان جهان اسلام ایرانی هستن و تعدادیشونم اهل سنت هستن!! همین الان دست به نقد دارن همه کار میکنن که مولانا یا مولوی رو بکنن ترک!!

  6. درود فردوسی میگوید واز او بر روان محمد درود بر یارانش بر هر یکی برفزود
    شیعیان کمتر صلوات را بر اصحاب میفرستند
    وفرودوسی سعد بن ابی وقاص رو گرانمایه مرد میداند
    شما کمتر فقیه شیعه ای پیدا میکنید که سعد بن ابی وقاص رو گرانمایه مرد بداند

    • ابیات درود بر یاران از ابیات نااصیل و الحاقی شاهنامه هستند که شاهنامه پژوهان متععدی بر آن تصریح کرده اند. گرانمایه نامیدن سعد بن ابی وقاص بر فرض صحت و اصالت ابیاتش(که باید بررسی شود) می‌تواند مربوط به منبع فردوسی باشد نه نظر شخصی اون، کما اینکه در شاهنامه مطالب مختلفی وجود دارد که کاملا متضاد با هم هستند که به تصریح محققین و شاهنامه پژوهان مربوط به منابع فردوسی برای سرایش شاهنامه هستند که او آنها را با رعایت کامل امانت نقل کرده است مثلا در جایی زرتشت رو می ستاید و در جای دیگر او را اهریمنی و خرفت و.. می نامد

    • این همه محقق و شاهنامه پژوه که بعضی شون ۵۰سال حداقل در کار شاهنامه پژوهی هستند میگن فردوسی شیعه است یعنی به عقل شون نرسیده که فردوسی سعد ابن ابی وقاص رو این چنین خطاب کرده و شیعه نیست بعد شما کشفش کردی؟ عجب شرط میبندم سر جمع تا حالا صد بیت از شاهنامه هم نخواندی باشی و صد البته نظرت در مقابل نظر این همه استاد و محقق پشیزی ارزش نداره

      • دوست عزیز شاهنامه پژوهان ایرانی اکثرا خودشون شیعه هستند ویا ملی گرا هستند وهمینطور مستشرق هستند تمام این سه گروه شاهنامه پژوه باور دارند که حمله اعراب تمدن ایرانی رو نابود کرده وایرانی ها برای مقابله با اعراب شیعه شدند وشیعه مبارزه ایرانی ها با حمله اعراب هست پس با این تفاسیر باید سعی کنند فردوسی رو یک شیعه در جهت باورهاشون نشون بدهند پیشداوری این افراد رو شما اصلا در نظر نمیگیرید

        • جناب نص صریح این محققان رو اشاره میکنی ؟ اسلام ده ها سال طول کشید تا دین اکثریت مردم ایران بشه و تا زمان صفویه جمعیت سنی ایران بیشتر بوده همون طور که الان در افغانستان و تاجیکستان هست

  7. دکتر جلیل دوستخواه (نویسنده، پژوهشگر، ایران شناس و شاهنامه پژوه بزرگ ایرانی): به رغم آشفتگی ی دستنوشتهای شاهنامه، بیت های ۱۸گانه در ستایش پیامبر اسلام و امام یکم (حضرت علی علیه السلام) در ۱۱ دستنویس کهن آمده و تا آن جا که بنده می دانم تاکنون هیچ دلیل استواری بر نااصیل بودن آنها در جایی عنوان نشده است. از سوی دیگر چهار بیت در ستایش چهار یار هر چند که در بیشتر دستنوشتها آمده، پیش از هر چیز به دلیل های ساختاری در روند طولی ی بیتها و نیز کاربرد های واژگانی ی آنها، افزوده بر شاهنامه (و آن هم نه از سوی خود فردوسی) است و با دیگر بیت های این بخش ناهمخوانی ی بنیادی و آشتی ناپذیر دارد. بر این بنیاد شیعی بودن فردوسی امری محرز است.(شاهنامه شناسی:در راه رهایی از آشوب، آشنا، سال پنجم، خردا و تیر۱۳۷۵، شماره۲۹، ص۲۱)

  8. دکتر میر جلال الدین کزازّی (شاعر، نویسنده، ادیب و شاهنامه پژوه برجسته ایرانی): در میان بیتهای ۹۵ و ۹۸ در پاره ای از برنوشته ها، بیتهایی در ستایش سه خلیفه نخستین آورده شده است که بیتهایی اند خام و سست و پاره ای نیز به یکبارگی،بی اندام وناتندرست بیتهایی که به هیچ روی با دیگر بیتهای شاهنامه همسنگ وهمساز نمیتوانند بود و سخن سخته و ستوار فردوسی را نمی توانند سزید وبرازید. ناسازی این بیتها با بیتهای پیشین و پسینشان آنچنان است که اگر این بیتها را بستریم بدان سان که در این متن ویراسته دیده می آید نه تنها گزند و زیانی به سخن نمیرسد بافتار آن در هم تنیده تر خواهد شد و ساختارش سنجیده تر و ستوارتر. برهانی دیگر در برافزودگی (الحاقی بودن)این بیتها کیش فردوسی است. بزرگمرد توس چونان دوستار پرشور خاندان ،نمی تواند مولا علی را که درود خدا بر او باد!با آن سه تن دیگر در یک تراز و ترازو بنهد.(نامه باستان، ،ج۱،ص۲۴۳ و ۲۴۴) واژه راز در بیت(گواهی دهم کاین سخن راز اوست) واژه ای است بنیادین و نهادین که به شیوه ای شگرف همه باورهای شیعی که پایه آن بر پیشوایی و دوستداری خاندان(اهل بیت) نهاده شده است، در آن گرد آمده است.(همان، ص۲۴۵) در این بیتها (ابیات مدح امام علی (علیه السلام) فردوسی چونان دوستار خاندان و باورمندی استوار و پرشور به آیین شیعی، آوا برافراشته است و بی هیچ بیم و باک، در جهانی دشمنکام و کین توز،از مهر علی سخن گفته است.(همان، ص۲۴۹)

  9. استاد سعید نفیسی(نویسنده، زبانشناس، تاریخ نگار و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی) :

    پیداست که یگانه سبب اینکه محمود توجهی بشاهنامه و کار فردوسی نکرده چنانکه مکرر در این زمینه بحث کرده اند،این بوده است که فردوسی به دلایل فراوان ازپیروان طریقہ سنی نبوده و برعکس پیرو خاندان رسالت بوده است و گذشته از آنکه در شاهنامه این عقیده خودرا آشکار بیان کرده،نصیر الدین ابوالرشید عبدالجلیل بن ابوالحسین بن ابوالفضل قزوینی رازی در کتاب النقض معروف ببعض مثالب النواصب فی نقض فضائح الروافض میگوید:«اما از شعرای فارسیان که شایی و معتقد بوده اند و معتصب هم اشارتی برود ببعضی اولا فردوسی طوسی شیعی بوده است و درشهنامه چند موضع باعتقاد خود اشارت کرده است… در این که محمود با شیعه سخت دشمن بوده و از هیچگونه آزار در باره ایشان خودداری نمیکرده است تردیدی نیست و بهترین دلیل آن رفتار با آل بویه و کشتاریست که از شیعه در فتح ری کرده است و نامه ای که بخلیفه بغداد نوشته و این بیداد گریهای خود را با آب و تاب آشکارا بیان کرده و آنرا مایه سرافرازی خود دانسته است.
    در پیرامون تاریخ بیهقی،جلد۱ ص۵۸۴_۵۸۵

  10. دکتر منصور رستگار فسایی(پژوهشگر ایرانشناس، مصحح و شاهنامه پژوه):
    دلبستگی شدید فردوسی به حضرت علی (ع) و خاندان او به حدی است که در عین حال که به قول سپهبد شهریار (در چهار مقاله) می داند «که تو مرد شیعی ای و هرکه تولی به خاندان پیامبر کند، او را دنیاوی به هیچ کاری نرود که ایشان را خود نرفته است» اما در همان آغاز کتاب به بیان صریح اعتقادات مذهبی خود به اهل بیت می پردازد و علی را وصی پیامبر می نامد و همین امر آتش خشم محمود را برمی افروزد و زبان طعن مشاوران وی را می گشاید تا او را رافضی و معتزلی بخوانند.

    امام علی(ع) و خاندانش در شاهنامه ی فردوسی و داستان های حماسی، ماهنامه ی ادبستان، ش ۵۴، ص۱۴

    فقط همان کلمه «وصی» و تکرار مرتب آن است که خشم محمود و اطرافیان او را بر ضد فردوسی برانگیخته است زیرا در همین کلمه جامعه است که اصول عقاید شیعه اثنی عشری (و نه شیعه زیدی و کیسانی) یعنی: (۱- عصمت ۲۔ نص ۳۔فضیلت ۴- انحصار امامت در عدد ۱۲)،جمع است و تجلی می کند و فردوسی با این کلمه نه تنهاصریحا تشیع خود را اعلام می کند و عدم اعتقاد خود را به مذهب سلطان محمود ابراز می داردبلکه او را به بد مذهبی نیز منسوب می کند، بعلاوه آنچه درباره کشتی و رجوی می و انگبین و چشمه شیر وماء معین و بغض على فرموده،دلیل قاطع دیگری بر تشیع اثنی عشری اوست و همه عینا ترجمه احادیثی است که در کتب سنی و شیعه هر دو آمده است…»

    امام علی(ع) و خاندانش در شاهنامه ی فردوسی و داستان های حماسی، ماهنامه ی ادبستان، ش ۵۴، ص۱۵

  11. پروفسور سید حسن امین(فیلسوف، نویسنده، شاعر و تاریخ دان مطرح ایرانی) :

    تصریح به وصی بودن امام علی برای پیامبر در مصرع دوم«همان اهل بیت نبی و وصی») و مصرع دوم بیت ۲۱ («به نزد نبی و وصی گیر جای») مؤید تشیع فردوسی بلکه به دلایل کلامی و اعتقادی (تاکید امامیه بر عصمت امام و لزوم صدور نص بر امامت هر امام لاحق از سوی امام سابق) بهترین و قوی ترین شاهد بر دوازده امامی بودن فردوسی است، زیرا این مفهوم مختص شیعیان دوازده امامی است و مثلا زیدیه به عصمت امام یا لزوم نص برای نصب امام لاحق از سوی امام سابق قائل نیستند. در حالی که حدیث نبوی «ان علیا وصیی و خلیفتی»(علی وصی و جانشین من است)در منابع روایی شیعیان دوازده امامی آمده است. تکرار این تعبیر خاصِ (وصی) شیعیان دوازده امامی برای امام علی(ع)که در آثار منظوم و منثور عالمان و شاعران شیعی مذهب به پارسی و تازی معهود استه بهترین سند دوازده امامی بودن فردوسی ست، زیرا به حقیقت فردوسی با به کار گرفتن این اصطلاح ویژه برخلافت بلافصل و جانشینی انحصاری امام علی بعداز پیامبر تاکید می کند.
    مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه، مجله ی حافظ، ش ۲۷، ص۲۳
    دلیل تشیع فردوسی به کار گرفتن واژه وصی (یا واژه ولی) برای امام علی در دست کم دو بیت از ابیات شاهنامه است…اگر ضبط وصی در چهار مقاله ی عروضی سمرقندی و نسخه شاهنامه کتابخانه ی ملی فلورانس را که قدیمی ترین منابع موجودند بپذیریم، فردوسی باید شیعه هفت امامی یا دوازده امامی باشد. (همان، ص۲۸و۲۹)

  12. دکتر محمود امید سالار (نویسنده، شاهنامه پژوه، پژوهشگر ادبی و نسخه شناس ایرانی) :

    فردوسی خیال همه را راحت کرده و هم از حضرت علی (ع) با لقب وصی نام برده که کاربرد این لقب برای امیرالمومنین مخصوص به شیعیان امامی ست… پس بیان صریح مذهب فردوسی در شاهنامه به صورتی ست که هیچ تردیدی در ماهیت آن جایز نیست… از این گذشته، چون خود شاعر می گوید “بر این زادم” می توان از سخنش نتیجه گرفت که در خاندانی شیعی به دنیا آمده بوده، و چون می گوید “هم برین بگذرم” معلوم می شود شیعه ی معتقد و متدینی بوده که قصد تغییر مذهب نداشته با آنکه در آن دوران اعراض از مذهب شیعه برای مصالح اجتماعی و اقتصادی کار عجیبی نبوده است. حاصل سخن اینکه اگر شاعر ملی ایران، شیعی نمی بود نه چنین بیتی را می نوشت و نه از حضرت علی (ع) به لفظ وصی به معنی خاصی که استاد مهدوی دامغانی نشان داده اند که مختص به شیعیان امامی است، یاد می کرد.

    ایران، اسلام و روشنفکران عامی، ایران شناسی (دوره ی جدید)، ش ۲ (۱۳۸۹)،ص۲۲۹ و ۲۳۰

  13. اگر کسی بخواهد بیت رو جعل کند در اول یا آخر شاهنامه جعل میکند نه در آخر داستان اسکندر به یزدان گرای و به یزدان پناه

    براندازه زو هرچ باید بخواه

    جز او را مخوان کردگار سپهر

    فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر

    وزو بر روان محمد درود

    بیارانش بر هر یکی برفزود
    این مدل صلوات در نزد شیعیان مرسوم نیست
    https://ganjoor.net/ferdousi/shahname/eskandar/sh47
    کدوم از این اساتید که نام بردید این ابیات رو جعلی خواندند
    ؟
    نکته دوم: هم زرتشتیان وهم شیعیان دید مثبت به سعد بن ابی وقاص ندارند منابع فردوسی زرتشتی هم باشد سعد بن ابی وقاص رو گرانمایه نمیخوانند احتمالا
    نکته سوم: که در واقع سوال از شماست که در تواریخ نزدیک آمده فردوسی
    شصت هزار بیت سروده است اگر ابیات مدح خلفا رو جعلی میدونید پس ۶۰ هزار بیت فردوسی کجاست؟

    • فردوسی برای تاریخ ایران قبل از اسلام قطعا از منابع زرتشتی استفاده کرده است. چون منبع اصلی او که شاهنامه منثور ابومنصوری هست رو چند زرتشتی گردآوری کرده اند و چنین امری طبیعی است اما در مورد اواخر دوره ساسانی و اوایل فتوحات قطعا منبع مورد استفاده او زرتشتی نبوده و از منبعی قطعا اسلامی استفاده کرده، مانند تاریخ طبری یا هر کتابی از این دست و تعریف او از سعد ابن ابی وقاص(بر فرض اصالت ابیات و جعلی نبودنش) و گرانمایه نامیدنس هم از این باب بوده که او آن را با رعایت امانت و بدون دخل و تصرف آورده است. اگر از نظر فردوسی سعد ابی وقاص گرانمایه بوده چرا در جایه دیگر او را خار و متصف به صفاتی می کند که به هیچ وجه با گرانمایه بودن همخوانی نداره؟
      ز رستم کجا کشته شد روز جنگ
      ز تیمار بر ما جهان گشت تنگ
      بدست یکی سعد وقاص نام
      نه بوم و نژاد و نه دانش نه کام

    • کدام شصت هزار بیت؟ این حرف هم از همان جنس افسانه ها و سخنان غلطِ پیرامون شاهنامه همانند سفر فردوسی به بغداد یا سرودن یوسف و زلیخا هست که توسط محققان رد شده است(استاد جلال خالقی مطلق در مقاله معرفی قطعات الحاقی شاهنامه(۱) به این اشتباه تاریخی اشاره می کنند که ابیات شاهنامه هیچ وقت شصت هزار بیت نبوده و بعضی برای اثبات شصت هزار ابیات زیادی از خود یا دیگر شاعران جعل و در شاهنامه جا داده اند)

  14. احمد یکی از مهمترین منابع که میگه فردوسی شیعه هست نظامی عرضی هست وخود نظامی عرضی میگه شصت هزار بیت بوده
    وخب نظامی عرضی نزدیک تر هست
    به زمان فردوسی تا آقای جلال خالقی مطلق

  15. ورود کاربر / نام‌نویسی

    فردوسی
    فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد »
    بخش ۷

    جستجو در متن
    دبیر جهاندیده را پیش خواند

    دل آگنده بودش همه برفشاند

    جهاندار چون کرد آهنگ مرو

    به ماهوی سوری کنارنگ مرو

    یکی نامه بنوشت با درد و خشم

    پر از آرزو دل پر از آب چشم

    نخست آفرین کرد بر کردگار

    خداوند دانا و پروردگار

    خداوند گردنده بهرام و هور

    خداوند پیل و خداوند مور

    کند چون بخواهد ز ناچیز چیز

    که آموزگارش نباید به نیز

    بگفت آنک ما را چه آمد بروی

    وزین پادشاهی بشد رنگ و بوی

    ز رستم کجا کشته شد روز جنگ

    ز تیمار بر ما جهان گشت تنگ

    بدست یکی سعد وقاص نام

    نه بوم و نژاد و نه دانش نه کام

    کنون تا در طیسفون لشکرست

    همین زاغ پیسه به پیش اندرست

    تو با لشکرت رزم را ساز کن

    سپه را برین بر هم آواز کن
    آقای احمد اینجا نظر فردوسی نیست ونظر افراد ساسانی در نامه شان هست وبا گرانمایه که آنجا نظر خودش هست تضاد ندارد
    اینها که آوردید دیالوگ دشمنان سعد وقاص هست نه نظر نویسنده

    • ابیات گرانمایه نامیدن سعد ابن ابی وقاص را از نسخه ای معتبر از شاهنامه مانند تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق یا تصحیح دکتر مصطفی جیهونی یا شاهنامه نسخه استاد سعید حمیدیان نشان بدهید. شما هنوز دلیلی بر اصالت این ابیات ارائه نکردید که از آن نتیجه هم میگرید. فردوسی اگر سعد را گرانمایه می‌دانست قطعا حتی از زبان دشمنانس به او اینگونه توهین نمی‌کرد.

      • دلیل اصالتش اینکه در نسخه های قدیمی هست واین دوستان نسخه هاشون تازه هست شما باید از این بزرگواران چرا این بیت رو اگر نیاوردند چرا نیاوردند ؟؟؟
        دوست عزیز در فیلم شما یک فیلنامه مینوسی وشخصیتهای تو فیلنامه بعضا بهم فحش میدهن این به معنای این نیست که این حتما نظر فیلم نامه نویس هست

  16. دکتر ابوالفضل خطیبی(نویسنده، شاهنامه پژوه و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی ): از خودهِ شاهنامه و منابع قدیم پیداست که فردوسی بر مذهب شیعه بوده است. (خطیبی، ۱۳۹۶،ص۲۸۷) فردوسی در نگاه نخست خداپرست و یکتا پرست حقیقی است و سپس مسلمان شیعی معتدل(همان، ص۲۹۹)

    گرایش مذهبی فردوسی: تعصّب یا تساهل، سرو رشید: یادنامۀ غلامرضا رشید یاسمی، به کوشش ابراهیم رحیمی زنگنه- سهیل یاری گل‌دره، انتشارات دیباچه، ۱۳۹۶.

  17. غلامرضا رشید یاسمی (نویسنده، مورخ، مترجم، پژوهشگر و شاعر معاصر): ….سلطان محمود در مذهب تسنن تعصب شدید داشت و فردوسی در تشیع قدم ثابت،به این جهت سعایت حسودان کارگر شد.

    نصایح فردوسی،۱۳۰۶،ص۸

  18. دکتر محمود شفیعی(ادیب، پژوهشگر و استاد ادبیات و زبان فارسی) : به یقین فردوسی مؤمن به اسلام و معتقد به اصول مذهب شیعه بود.

    دانش و خرد فردوسی،ص۳۶۱

  19. دکتر سعید حمیدیان(پژوهشگر، شاهنامه پژوه و استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی) : نیازی به ذکر شاهد نیست زیرا نمونه هایی مشخص که این جا و آن جا بویژه از اوایل شاهنامه نقل شده «گشته است خلق را از بر». ابیات سخت صریح و استوارند و جای تردیدی در رسوخ عقاید شاعر باقی نمی گذارد،اما اعتقاد شیعی فردوسی را نیز در پیوند با شعوبیت او باید مورد توجه قرار داد، چون تشیع به عنوان پدیداری ایرانی آمیزه ای از روح مبارزه جویی ایرانیان و دین اسلام است. ایرانیان در برابر امویان جانب آل علی (ع) را گرفتند و آل عباس را جایگزین بنی امیه کردند، و با مشاهده ستم و نژادپرستی عباسیان با آنان دیرزمانی در آویختند.

    درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی،ص۹۲

  20. دکتر مهرداد بهار(نویسنده،پژوهشگر و اسطوره شناس نامدار ایرانی):
    ظاهرا فردوسی مسلمانی شیعه مذهب و در اعتقادات خود انسانی مومن بوده است.

    جستاری چند در فرهنگ ایران،ص۱۵۷

  21. دکتر مرتضی ثاقب فر(جامع شناس، نویسنده‌،پژوهشگر تاریخ و شاهنامه پژوه): فرهنگ و دین اسلام جای خود را به نیکی باز کرده است وفرجام دو سده پیکار نظامی – سیاسی و شاید سه سده نبرد اندیشه ای، به پیدایی مذهبها و فرقه های گوناگونی انجامیده است که هر یک به شیوه ای خود را به اسلام می چسبانند، اما براستی بیشتر آنها از آمیزه اندیشه ها و آیینهای کهن ایران با باورهای اسلامی ساخته شده اند.حتی میهن دوست پرشور و هنرمند والأمنش و پاک باخته ای چون فردوسی طوسی، شیعی وفادار و دلیری است که نه تنها از ستایش آیینهای کهن ایران، بلکه از نازش به باورداشتهای شیعی خود، آن هم در آن چیرگی ترکان حنفی غزنوی و تیرگی تعصب دستگاه ایشان، باکی به خود راه نمی دهد.

    شاهنامه فردوسی و فلسفه تاریخ ایران،ص۷۸

  22. دکتر ذبیح الله صفا (پژوهشگر، نویسنده، مترجم و مصحح متون و از شخصیت های برجسته ادبی در ایران معاصر):

    علل دیگری نیز در باب نفرت محمود از فردوسی در میان بود و در رأس همه ی آنها یکی تشیع فردوسی است که به زعم محمود متعصب سنی مذهب، در زمره ی بزرگترین گناهان و جنایات بود…این معنی(تشیع فردوسی) از هجو نامه به خوبی برمی‌آید و همچنین از سخنان نظامی عروضی که از قول معاندان فردوسی چنین نگاشته است:او مرد رافضی است و بر رفض او این بیت ها دلیل است که او گفت:
    خردمند گیتی جو دریا نهاد
    بر انگیخته موج از او تندباد
    پیمبر بدو اندرون با علی
    همه اهل بیت و نبی و وصی
    اگر خلد خواهی به دیگر سرای
    بنزد نبی و وصی گیر جای
    گرت زین بد آید گناه من است
    چنین دان و این راه راه من
    است
    برین زادم و هم سر این بگذرم
    چنان دان که خاک پی حیدرم

    حماسه سرایی در ایران،ص ۱۸۶ و ۱۸۷

  23. دکتر سجاد آیدنلو (نویسنده، پژوهشگر و شاهنامه پژوه) :
    فردوسی همانگونه که خود در شاهنامه آشکارا گفته خاک پی حیدر و شیعه مذهب بوده است.

    بررسی تلقیات عامیانه درباره ی فردوسی و شاهنامه،پژوهش های زبان و ادبیات فارسی،ش۴ (۱۳۸۸)،ص۶۴

  24. استاد حبیب یغمایی (شاعر، محقق، متن شناس و پژوهشگر ادبی معاصر) :

    در اوایل امر که سلطان محمود اشعار شاهنامه را دیده و شنیده ستوده و پسندیده است اما اندک اندک از فردوسی رنجیده و این رنجش همواره فزونی گرفته است. رنجش محمود از شاعر چند علت دارد : نخست این که محمود توقع داشته که فردوسی همچون دیگرشاعران درباری فقط و فقط در تمجید و ستایش او داد سخن دهد وفردوسی را نظری برتر از اینها بوده است. دیگر این که فردوسی پهلوانانی ساخته که از نبرد و خوی و صفت انسانی برتری هائی باور نکردنی دارند و محمود معتقد بوده که در سپاهیان او دلیرانی چون رستم بسیار است.
    دیگر اینکه فردوسی مسلمانی ثابت و معتقد و موحد است و از شیعیان علی بن ابی طالب و اهل بیت است.از صاحب ذوالفقار و منبر امید شفاعت دارد و سرافکنده بر خاک پای وصی است.ودر گناه می گساری از خواهشگری علی در روز محشر اطمینان می دهد. و به سلطان نیز چنین پند می دهد. مسلم است چنین شیعه ای با ایمان،مورد نظر و قبول سلطانی سنی متعصب نمی تواند بود.

    فردوسی و شاهنامه او صفحه۲۲_۲۳

  25. استاد مجتبی مینوی(ادیب، مصحح و شاهنامه پژوه و مورخ نامدار معاصر):
    فردوسی متوقع بود که شاه کتاب او را بپسندد و از برای او صله ایی بفرستد، چنانکه شاعران دیگر را صله میداده و سایر پادشاهان به شعرای دیگر صله می داده اند. اما به علتی از علل یا به چند علت سلطان محمود به کتاب او نظر عنایتی نیفگنده است و برای او صله ایی نفرستاده اشاره ایی به بعضی از این علت ها در شاهنامه و مآخذ مختلف هست. مثل اینکه: شیعی بودن فردوسی موجب حرمان او شود

    فردوسی و شعر او،ص۴۱

  26. ملک الشعرای بهار(شاعر،ادیب،نویسنده و تاریخ نگار معروف معاصر):
    فردوسی بی شک مردی شیعه (اسماعیلی یا زیدی یه دوازده امامی بودن او درست معلوم نیست) بوده است.

    فردوسی نامه،ص۱۹۲

  27. دکتر عبدالحسین زرینکوب (ادیب، نویسنده و تاریخ نگار ایرانی):

    این دهقان زاده طوس، که در تمام شهر او را به نام ابوالقاسم فردوسی شناختند، آرزو داشت ایران تازه یی بسازد: ایران تازه یی که اسلام روح آن باشد…شیعی مذهب بود و مثل همکیشان خود،از تجاوز دایم ترکان سنی بر مرزهای شرقی ایران رنج می برد و عمال خلیفه بغداد را در مرزهای غربی آن، مثل خودخلیفه به چشم غاصب می نگریست. از کودکی چنانکه خودش همه جا میگفت، به مهر حیدر پرورش بافته بود،و مثل هر شیعه اخلاص کیش دوست داشت تا پایان عمر این دوستی وخاکباشی را نسبت به علی (ع) و خاندان او در درون جانش حفظ کند، علی (ع) برای وی قهرمان رؤیاها بود:دلاوری، عدالت، دوستی و پارسایی او نمونه یی بود که اومی پنداشت بدون آن ایران او، ایران پدرانش که از دست خلفا ستم دیده بود، وعمال خلفا آن را پاره پاره،و آکنده از جور و خون و جنایت کرده بودند، نمی توانست،به یک ایران تازه تبدیل بیابد.

    نامورنامه،ص۴۹و۵۰

  28. رابرت چارلز زینر (پژوهشگر و متخصص انگلیسی ادیان شرقی):

    در واقع فردوسی، یک مسلمان معتقد و یک شیعه مذهب بود.

    طلوع و غروب زردشتی گری، صفحه ۳۲۴

  29. هانری ماسه(خاورشناس و ایران شناس فرانسوی: مذهب شیعه سالیان دراز بود که در طوس جایگزین شده بود…فردوسی پنهان نمی داشت که به این مذهب مخالف وابسته است چنانکه در مقدمه شاهنامه علاقه ی خود را به خاندان علی (ع) ابراز می دارد و خاک پای این خلیفه ی شهید را توتیای چشم می داند، جایی که می گوید:
    منم بنده ی اهل بیت نبی
    ستاینده ی خاک پای وصی

    فردوسی و حماسه ی ملی، ترجمه ی مهدی روشن ضمیر، چ۱۳۵۰، ص ۹۸

  30. دکتر محمد امین ریاحی (ادیب، نویسنده، تاریخ نگار و شاهنامه پژوه مطرح ایرانی) :

    نفرت از تازیان و خلافت عباسی که مظهر آن قوم بود سبب شد که مردم طوس وشهرهای نزدیک بدان (مثل مرو و بیهق)علی رغم سیاه جامگان عباسی،به تشیع تمایل یافتند محمدبن عبدالرزاق بانی جمع آوری شاهنامه ی منثور شیعه بود و روابطی با دیلمی ها داشت و جان بر سر این کار نهاد.خود فردوسی هم ظاهرا به فرق تشیع تمایل داشت.در شهرهای نزدیک به طوس هم در مرو اکثریت مردم شیعه بودند و اشعار
    کسایی مروزی نمونه ای از احساسات مذهبی مردم آن شهر است.

    سرچشمه های فردوسی شناسی،صفحه۲۴

  31. پاسخ به احمد وآقای فاطمی وبقیه دوستان

    دوست عزیز شاهنامه پژوهان ایرانی اکثرا خودشون شیعه هستند ویا ملی گرا هستند وهمینطور مستشرق هستند تمام این سه گروه شاهنامه پژوه باور دارند که حمله اعراب تمدن ایرانی رو نابود کرده وایرانی ها برای مقابله با اعراب شیعه شدند وشیعه مبارزه ایرانی ها با حمله اعراب هست پس با این تفاسیر باید سعی کنند فردوسی رو یک شیعه در جهت باورهاشون نشون بدهند پیشداوری این افراد رو شما اصلا در نظر نمیگیرید

    دوستان به این نکات دقت کنید

    • اولا در منابع کهن و نزدیک به عصر فردوسی مانند نظامی عروضی در کتاب چهار مقاله و ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان، شبانکاره ای در کتاب مجمع الانساب، زین الدین محمود واصفی در بدایع الوقایع و.. به تشیع فردوسی اشاره شده است. نویسندگان این منابع خود تماما سنی مذهب و متعصب در سنی گری خود بوده اند اینها را چطور توجیه خواهید کرد؟
      دوما خیلی از این محققین اصلا تعصب مذهبی ندارند که بخواهند به خاطر این سخن فردوسی را شیعه نشان بدهند. و صد البته شما تمام آثار این محققین را مطالعه کرده اید که چنین نتیجه ای گرفتید؟
      حتی موبدان زرتشتی که تعلق نذاشتن شان به اسلام و شیعه واضح است به تشیع فردوسی تصریح کرده اند
      سوما بر طبق مبنای شما سخنان نویسندگان در مورد افرادی که هم مذهب خودشان هستند نباید قبول شود چون احتمال همدسی و.. می رود؟ پس سخنان تمام مورخین سنی مذهب از قبیل طبری و غیره رو هم در مورد خلفای سه گانه نباید قبول کرد

    • سندی برای ادعاتون مبنی بر اشاره نظامی عروضی به شصت هزار بیت هنوز ارائه نکرده اید

  32. درود من نمیگویم فردوسی شیعه نبوده بله احتمال گرایش فردوسی به تشیع هم وجود دارد واحتمال با دلیلی هم هست اما اگر شیعه هم بوده بسیاری از عقایدش با عقاید اکثریت فقهای شیعه اون زمان والان فرق داشته است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code