خانه / ایران / ایران باستان / ساسانیان / ️منحصر بودن حق سواد آموزی در ایران باستان

️منحصر بودن حق سواد آموزی در ایران باستان

به قلم مرتضی رمضان پور

شاید بتوان علاوه بر تاکید منابع زرتشتی بر سنت شفاهی و اهریمنی دانستن خط و نگارش، یکی از دلایل اصلی کم‌ رونقی علم و نبود دانشمندان سرشناس در ایران باستان را، منحصر بودن علم آموزی در طبقه ی خاصی از جامعه دانست.

در این زمینه دکتر جمشید گرشاسب چوکسی از محققین معروف زرتشتی( از پارسیان هند) و استاد دانشگاه ایندیانای آمریکا می نویسد:

بررسی تاریخ های محلی و شهری مربوط به آن دوران و زندگی نامه افرادی از طبقات بالا نشان می دهد که در ایرانشهر و ماوراء النهر تعداد مسلمانان باسواد از تعداد زرتشتیان باسواد بیشتر بوده است.

️در طول تاریخ، سواد در میان جامعه زرتشتی منحصر به روحانیان، دبیران و بعضی از بزرگان و بازرگانان بود؛ در حالی که آموزش برای همه مسلمانان آزاد بود..

منبع: ستیز و سازش، ترجمه نادر میرسعیدی، صفحه ۱۲۸

همچنین ببینید

علت فراموشی هخامنشیان در حافظه تاریخی ایرانیان

به قلم مرتضی رمضان پور یکی از سلسله هایی که در منابع ادبی بعد از …

۸ نظر

  1. در ایران باستان مخصوصا دوره ساسانی قدرت دست موبدان بوده و حتی موسس این سلسله هم خودش موبد زاده بوده به خاطر همین سواد در یه طبقه خاصی منحصر بود خیلی سخت بوده که شخصی بتونه از طبقه ایی به طبقه دیگر بره
    تازه شم موبدان کتابت و نوشتن رو اهریمنی میدانستند

  2. کتابش خیلی خوب و مفیده و نویسنده اش یه زرتشتی میانه رویه

  3. ۱. این احتمال وجود دارد که در ایران باستان سواد مخصوص عده ای خاص بوده باشد ولی گستردگی کشور ایران و داشتن دیوان اداری وسیع نیاز به سواد دارانی داشت که بتوانند، مکاتبات، اسناد و مدارک و مالیات ها و … دیگر اقدامات نوشتاری را انجام دهند که تعداد آن ها باید زیاد باشد.

    ۲. اما سواد در میان عربان که هم تعداد خودشان نسبت به غیر عربان کم بود و هم سواد سابقه و نشانی در میان آنان نداشت. تعداد سواد داران دوران اولیه اسلام نوشته شده است که ۱۸ نفر بوده اند. در مقایسه با تشکیلات گسترده ایران و سواد داران آن قابل مقایسه نبود.

    ۳. در دو قرن اولیه حکومت اعراب در ایران همه مدارس ایرانی زبان ها بسته شده بود. مدارس عربی زبان هم تنها در گوشه و کنار مسجدها که تعدادشان بسیار اندک بود راه اندازی شده بودند. بنا بر این سواد جویندگان بسیار محدود بودند.

    ۴. سواد در این مدارس عربی منحصر به خواندن و نوشتن زبان عربی و قرائت قران بود. گرچه خواندن و نوشتن در حد خواندن کتاب دینی یاد می گرفتند ولی دانشی به دست نمی آوردند. کمیت مهم نیست کیفیت کار ساز است که در این مدرسه های ملاساز خبری از علم و دانش نبود.

    بنا بر این مقایسه سواد دوره هخامنشیان که شامل انواع دروس ریاضیات و فلسفه و معلومات مختلف بود با معلمین کارآزموده با طلبه های کم دانش و معلومات عربان قیاس درستی نیست. با سپاس

    • جناب وقتی مطلبی میگی بگو با استناد به چه منبع تاریخی این رو میگی این که در دو قرن اولیه اسلام همه مدارس ایرانی زبان بسته شد یا صرفا قرائت قرآن و خواندن بوده و صرفا ملاسازی بوده (هر چند مشخصه معنای ملا رو نمیدونی ) کجا اومده ؟ یا در دوره هخامنشی ریاضیات و فلسفه و علوم مختلف تدریس میشده کجا ذکر شده ؟ نام چند تن از فلاسفه عهد هخامنشی رو بگو مگر این که ظهور ارسطو و افلاطون و .. رو حاصل کار هخامنشیان بدونی که در سست و بی مبنا بودن اون حرفی نیست

      • بیا اینم اسم یه فیلسوف ایرانی در زمان هخامنشیان که همین افلاطون که گفتی هم استقبال کرده از مکتبش:
        هوشتانه یا اوستَن

        • افلاطون طبق گفته کدام منبع معتبر استقبال کرده ؟ پلینی که اصلی ترین رفرنس افراد مدعی است او رو به شدت مورد حمله قرار داده و چیزهای عجیبی در موردش گفته خوبه نگاهی به مقاله ایرانیکا در مورد این فرد بندازی که حتی وجود تاریخی او رو مورد تردید قرار داده

          • تو ویکی پدیا منابعش رو هست اگه سرچ کنی هوشتانه. اگه میگی به شدت مورد حمله قرارش داده پس ادم بی طرفی نبوده پلینی.
            زرتشت و جاماسپ و مانی و خیلیای دیگه هم فیلسوفای قبل از اسلام بودن.
            ظاهرا میخوای بگی ایران و ایرانی هیچی نبودن قبل از اسلام ولی حتی مشرق نیوز میگه ایرانیان “گذشته پرافتخاری” داشتن. عنوان مطلبش هم اینه: بررسی دشمنی امویان با ایرانیان
            اینم یک بند از مطلبش: ایرانیان‌ در دوران‌ خلافت‌ اموی‌ جدای‌ از جنگ‌ها و شورش‌های‌ گوناگون‌ سیاسی‌، درگیر جنگ‌ فرهنگی‌ با امویان‌ بودند و با براه‌ انداختن‌ نهضت‌ ادبی‌ شعوبیه‌ در تلاش‌ برآمدند تا گذشته‌ پرافتخار خود را به‌ رخ‌ اعراب‌ کشیده‌ و برتری‌ خود را بر آنان‌ ثابت‌ کنند.
            حالا اگه میگی گذشته ای نداشتن و بی هویت بودن که نظر خودته ولی همین طبری هم اول ایرانیه و بعد مسلمون که سنی ها تاریخش رو قبول دارن.بهرحال کسایی که نظرات رو میخونن خودشون قضاوت میکنن.

            • این که بحث رو از هوشتانه به دوره امویان بکشونیم درست نیست مقاله ایرانیکا منبع ویکی پدیا هم هست در مقاله هم گفته اطلاعات مربوط به اون از قرن اول میلادی به بعد ثبت شده اگر پلینی رو حذف کنی چیز زیادی نمیمونه و پلینی هم در مورد جادوگری او و موارد مربوط به جادو توضیح داده حالا اگر این افتخار داره حرفی نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code