خانه / حیوانات / قربانی / کتاب قربانی در آیین زرتشتی، بهترین و جامع ترین اثر در موضوع خود

کتاب قربانی در آیین زرتشتی، بهترین و جامع ترین اثر در موضوع خود

با آغاز مطالعات اوستایی و رواج ترجمه های غربیان از گاتاها این دیدگاه که زرتشت مخالف هر گونه قربانی حیوانی است، طرفدارانی پیدا کرد. نخست پارسیان هند و به ویژه اصلاح طلبان ایشان که تا اواخر سده نوزدهم به دست خود حیوانات را قربانی می کردند، این رسم را ترک کردند و پس از آن زرتشتیان ایران تحت تاثیر ایشان با این رسم به مخالفت برخاستند.
کتاب «قربانی در آیین زرتشتی» نگاهی دوباره به مسئله قربانی حیوان در ایران باستان و آیین زرتشتی دارد. مطالب کتاب در پنج بخش گرد آوری شده است:
بخش نخست به منزله کلیاتی درباره قربانی است و دو بخش بعدی به عنوان مقدمه ای بر بخش چهارم، به دو مسئله ی گوشتخواری و شکار در ایران باستان و آیین زرتشتی می پردازد. این دو بخش در حقیقت پاسخ به عده ای از زرتشتیان و بویژه پارسیان است که گیاهخواری پیشه کرده و حذف گوشت از سبد غذایی خود را مستند به سفارش های دینی می دانند.
بخش چهارم با ارائه شواهدی چند از اوستا، متون پهلوی و پارسی و نیز جستجو در دیگر منابع بیش از بیست نوع قربانی در آیین زرتشتی را از زمان تدوین اوستا تا به امروز معرفی کرده است.
در بخش پایانی کتاب با کمک نوشته های چند تن از اوستاپژوهان مانند مری بویس، ژان کلنز و دیگران به نقد و بررسی ادله مخالفین قربانی پرداخته شده است.
کتاب «قربانی در آیین زرتشتی» به قلم غلامرضا نوادری در ۲۷۸ صفحه و از سوی انتشارات عاصم در تبریز و در سال ۱۳۹۸ منتشر شده است.

یادآوری
تنها چیزی که در مخالفت با این سنت قطعی مطرح شده، بندهای مبهمی از گاتاهاست اما آنچنان که باید و شاید نمی تواند مدعای مخالفین را اثبات کند و اوستا پژوهانی چند با این برداشت مخالفت کرده اند. در کتاب، توضیح لازم آمده است.

دانلود کتاب قربانی در آیین زرتشتی

بنا به گفته پی یر بریان برخی بر این باورند حیواناتی که در تخت جمشید به عنوان هدیه به تصویر کشیده شده است برای مراسم قربانی بوده است. (امپراتوری هخامنشی، ج ۲، ص ۱۴۶۸)

مرداد ۱۳۹۸

همچنین ببینید

رسم قربانی هنوز میان زرتشتیان برقرار است

به قلم هاشم رضی فرستنده: حامد شادفر گاهی شاهد سرزنش مسلمانان به جهت قربانی کردن …

۴۰ نظر

  1. داریوش شیرازی اصل

    باید کتاب رو بخونم و ردیه خودم رو منتشر کنم

  2. باعث افتخاری ممنون از نویسنده کتاب

  3. مخالفت زرتشت با قربانی گاو که رسم شایع قدیم بود در شکل قدیمی اش
    جهت اصلاحات کشاورزی انجام گرفت. گاو در جامعه جدید کشاورزان اهمیت وافر داشت.
    غذای مردم را تامین میکرد و مدفوعش کود حیوانات بود.
    زرتشت و پیروان او بشدت با مسئله قربانی و اعمال آن مخالف بودند.

    در انقلاب کشاورزی زرتشت توجه بسیاری به حیوانات بویژه دامان و جانوران اهلی مبذول میشد
    و به همین جهت هست که در جاهایی بسیار در اوستا حیوانات از احتراماتی فراوان برخوردارند .
    وی بیش از هر چیز با آداب ریاضت و مراسم قربانی و رسوم برهمنان مخالفت کرد.
    مشاهده خواهیم کرد که زرتشت نیز بیش از هر چیز با دیویسنان در مورد منع قربانی
    و رسوم وحشیانه و مراسم خونین مذهبی شان مخالفت میکرد.

    هاشم رضی : ادیان بزرگ جهان صفحه ۴۰ و ۶۴

    • اگر منع قربانی بدلیل کشاورزی بوده، پس الان که کشاورزی مکانیزه شده این حکم باید لغو شود.

      • احسنت. گل گفتی

      • این حکم نبوده که بخواهد لغو شود، فقط بیانگر وضعیت اجتماعی آن دوران و مخالفت زرتشت و پیروانش با امر قربانی ست.
        کلا در گاتها بندرت احکام حلال و حرام و واجب و مستحب بچشم میخورند.
        شما بهترست بفکر لغو احکام اسلامی بُریدن دست و پاهای انسانهایی که از فقرونداری دست به دزدی میزنند
        و یا حکم فجیع سنگسار و یا نجس خواندن و آزار و اذیت بهاییان و همان اتهامات واهی ازدواج با محارم زدن و یا تصویب بلامانع بودن ازدواج دختران ۹ سال در قرن ۲۱ باشید، بعد برای هم تره خُرد کنید.
        در همین کتاب میخوانیم :::
        زرتشت در سروده های دلپذیر و خوش آهنگش از مزدا درخواست میکند تا وی و پیروانش را هدایت کند ،
        نه درخواست تنعمات بهشتی میکند و نه میخواهد تا از آتش دوزخ نجات یابند، نه وعده نماز، قربانی، مراسم سخیف و انجام آنها را به مردم میدهد و نه درخواست مال و مقام میکند.
        بلکه درخواست و تمنا میکند که راه راستی، نیک گرایی و پاک منشی را هر چه روشنتر به او بنمایاند……..
        این عقیده جزء از اندیشه متفکری عالی مقام ، انسانی صالح و اندیشمند و مصلحی بزرگ و زعیمی اخلاقی قابل تراوش نبود……..
        از کتاب ادیان بزرگ جهان ؛ هاشم رضی ص۵۷

        • کسی که از سر فقر دزدی کرده باشد حد بر او جاری نمی‌شود.
          در دین شما وقتی زن و مرد شوهر دار زنا می‌کنند با آنها چه می‌کنند؟
          در آیین زرتشتی نیز تمامی پیروان ادیان نجس هستند. و بنابر توصیه دینکرد و صدر بندهش نباید از کوزه ایشان آب خورد.
          گویا فراموش کرده‌اید که در زمان ساسانیان چه بلایی سر دیگر پیروان ادیان می‌آوردند.
          درباره ازدواج دختران هم در دین زرتشتی زمان نامزدی ۹ سالگی است و زمان ازدواج و مسائل زناشویی ۱۲ سالگی.
          ازدواج با محارم هم تهمت نیست وقتی متون پهلوی به صراحت از چنین ازدواجی گفته است.

          • من زمان سامانیان بدنیا آمدم به همین دلیل زمان ساسانیان یادم نمیاد ،
            شما اگر زمان صدر اسلام بدنیا اومدید،
            چرا مسلمانان راهزنی میکردند و اموال آنها و زنانشان را به غنیمت میگرفتند و بین خود تقسیم
            میکردند و یک پنجم از اموال و زنان هم به پیامبر اسلام میرسید ؟
            و یا از به اسم جزیه از غیرمسلمانان اخاذی میکردند ؟
            چرا همش باید از زنان و دسترنج دیگران امرار معاش میکردند ؟
            اصلا چرا باید حکم طلاق برای زنان اسیر شوهردار که حتی شوهرشان هم زنده و اسیر بود،
            صادر میکردند و آنان زنان برای مسلمانان حلال میشد و رضایت آنان هم مهم نبود ؟
            احتمالا شما هم زمان ساسانیان بدنیا اومدید و زمان صدر اسلام یادتون نمیاد .
            اصلا اسلام چه آیین جدیدی ارائه داده که در آیینهای گذشته و حتی خود آیین بت پرستان عرب وجود نداشته ؟
            بزرگترین مراسم مذهبی مسلمانان که مراسم و مناسک حج هست ،
            همان مراسم بت پرستان اعراب جاهلی بوده و اسلام فقط به جهالت آنها افزوده .
            اعراب رسومات خوبی هم داشتند که اسلام آنها را از بین برد و توحش را جایگزین آنها کرد
            مثل رسم عدم همخوابی با زنان اسیر شوهردار ……….

        • بریدن پا رو از کجات درآوردی! حکم بریدن دست هم برای دزدهای شروره که امنیت جامعه و خانواده هارو تهدید میکنند، نه کسانی که از فقر و نداری دزدی میکنند، اتفاقا من طرفدار حکم قطع دست اشرار هستم، اگر این حکم انجام میشد اینقدر اشرار وقیح نمیشدند، همین چندوقت پیش چند نفر رفتند در باغ کسی که گوسفنداشو در اونجا نگهداری میکرد، طرف خواب بود ریختن سرش و با تبر به سرش زدن و بعد خفش کردن و گوسفنداشو دزدیدن، شانس آورد نمرد، اتفاقا همین کسی که گوسفند داشت یک کشاورز فقیر بود. از سنگسار گفتی، خودت کشتی بستی اگه نبستی باید سنگسار بشی شانس آوردی دررفتی. بهاییت دین نیست که پیروانش قابل احترام باشند، فرقه ای که توسط بیگانگان درست شد برای پیاده کردن اهدافشون در این مملکت، لیاقت بدتر از اینهارو داره. اگر طبیعت دختر اینه که در سن نه سالگی به بلوغ برسه من و تو کی باشیم که جلوی اونو بگیریم، ضمنا در زرتشتیت که ازدواج زیر نه سال داریم. نزار ادامه بدم که اگر از احکام زرتشتیت بگم که دیگه آبرویی برات نمیمونه.
          راه راستی و نیکی که ازش دم میزنی چیه، الآن قربانی کردن و تقسیم گوشت آن میان تهی دستان کار بدیه، با خودت چند چندی!

          • لازم نیست زحمت بکشید و از احکام زرتشتیت تیکه برداری کنید ، چون مدیر سایت قبلا جور
            شما را کشیده و هروقت بخواهید سریع لینک آنرا میگذارد.

            من زرتشتی نیستم و تصمیم هم ندارم وارد دین زرتشتی و یا هر دین دیگری شوم
            ولی خوشحالم که به دو دسته ایرانیان عرب زده و غرب زده هم تعلق ندارم.
            ولی مجبورم جور آبروی متون اسلامی را خودم بکشم ؛

            اگر انسان پیش از آنکه دختر عمه یا دختر خاله خود را بگیرد با مادر آنان زِنا کند،
            دیگر نمی‏تواند با آنان ازدواج نماید.
            ولی اگر با دختر عمه یا دختر خاله خود ازدواج نماید و پیش از آنکه با آنان نزدیکى کند
            با مادرشان زنا نماید عقد آنان اشکال ندارد. ( توضیح المسائل امام خمینی ، مساله ۹۵ و ۲۳۹۴ )

            زنى که نه سالش تمام نشده و زن یائسه عده ندارد، یعنى اگر چه شوهرش با او نزدیکى کرده باشد،
            بعد از طلاق میتواند فورا شوهر کند. توضیح المسائل خمینی ، مساله ۲۵۱۰

            اگر کسى بخواهد زن برادرش به او محرم شود باید دختر شیرخوارى را مثلا دو روزه براى خود صیغه کند
            و در آن دو روز زن برادرش آن دختر را شیر دهد. توضیح المسائل خمینی ، مساله ۲۴۹۳

            اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند و پیش از آنکه نه سال دختر تمام شود با او نزدیکى کند،
            چنانچه او را افضاء نماید ( راه بول و مهبل او را یکی کند ) دیگر نباید با او نزدیکى کند.
            توضیح المسائل خمینی ، مساله ۲۴۱۰

            • لازم نیست به دو دسته عرب زده یا غرب زده تعلق داشته باشی، پیشتر تو رو خدا زده! ناراحت نشو گفتم یک شوخی کنم حال و هوات عوض شه.

        • ببخشید مگه گفته نشده زرتشت قربانی کردن حیوانات رو منع کردن پس چطور بخشی از اوستا راروی پوست گاو نوشته اند

    • سلام.
      اول اینکه «و مدفوعش کود حیوانات بود» یعنی چه؟
      دوم اینکه از کجا معلوم که زرتشت متعلق به دوره آغاز کشاورزی بوده است؟ هنوز هیچ توافقی درباره زمان زرتشت وجود ندارد. و یک کلمه هم درباره کشاورزی در گاتاها نیست.
      سوم اینکه این جمله شما «در جاهایی بسیار در اوستا حیوانات از احتراماتی فراوان برخوردارند» چه ربطی به زرتشت دارد. وقتی فقط گاتاها از زرتشت است. و دیگر اینکه در بسیاری از جاهای اوستا آب هم دارای احترام است پس خوردن آب باید کاری ناشایست باشد.
      به دیگر سخن همان گونه که در اوستا آب‌ها ستایش شده‌اند اما استفاده از آن جایز است چه منعی وجود دارد که حیوانات هم ستایش شده باشند و از آنها استفاده شود.
      نکته دیگر اینکه چرا زرتشتیان از زمان تدوین اوستا تا یک قرن پیش نمی‌دانستند که پیامبرشان با قربانی مخالف است و بر خلاف نظر او قربانی می‌کردند.

      • ببخشید ، به کتاب مراجعه کردم و دیدم اشتباه تایپ کردم > ” مدفوعش کود کشتزارهاست ” صحیح میباشد.
        اگر جای شما بودم کتاب را ورق میزدم و پاسخ انتقاداتم را در خود کتاب یا از نویسنده آن جویا میشدم
        و موضوع اصلاحات و انقلاب کشاورزی زرتشت و ارتباط آن با گاتها را در آن میخواندم.
        چرا که نویسندهٔ کتابِ ” ادیان بزرگ جهان ” همان کسیست که مدیر این سایت مدام به دنبال تیکه برداریهای ضد زرتشتی در لابلای کتابهای اوست ولی چشمانش سطرهای تحسین برانگیز از حضرت زرتشت و زرتشتیان و همینطور سطرهای انتقادی از اسلام را نمی بیند.
        چون اگر بخواهم مطالب انتقادی از مورخین و پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی و
        مسلمانان از اسلام خارج شده را بگذارم​ سانسور میشوند پس به برخی از همان مورخین قابل اعتمادی اکتفاء میکنم که محبوب مدیرسایت در استخراج مطالب ضد زرتشتی هستند.

    • بعد از شکست هخامنشیان، ساسانیان و زردشتیان آلت دست یهودیان پنهان ماسپتامیایی، مخصوصا یهودیان نبوتی(Nabataean) بودند. آنها با اغفال کوشانیان در یک اعتلاف با ساسانیان، سلسله کوشانیان ساسانی رو برپاکرده و اردشیر بابکان را شاه دستنشانده شان قرار دادند و قدرت رو توسط شخصی به اسم تنسر (دو سر Dushare) که اسم یکی از خدایان شان بود، و بعدش (کرتیر Kidare) که اسم قوم شان نیز بود تحت نام موبد موبدان در اختیار داشتند.
      تاریخ اثبات‌ میکند که تنسر با تالیف کتاب اویستای دروغین اش، مذهب زردشتی رو همچو مذهب یهودیت تدوین میکند و در آن قربانی، نماز، روزه، خواندن اویستا به شیوه قران ‌و‌ تورات و خیلی خیلی چیزهای رو میگنجاند که در حقیقت ساخته ‌پرداخته ذهن این یهود در خفا بوده است. جالب اینجاست که وقتی ناسه پسر شاپور قدر رو‌از بهرام ۳ بدست میگیرد، کرتیر میرود و سلسله شاهان (کیداری/قیداری Kiderite) رو تحت نام شاهنشاهی کوشانیان کیداری پایه گذاری میکند.
      اپتالیان اینهارو برای حمایت از ساسانیان ‌قل‌ و‌قم میکنند اما خسرو یکم که اون هم آلت دست یکی دیگر از یهودیان دربارش است، دس‌از کشتن مزدک، هپتالیان رو نیز با فریب و‌نیرنگ با همکاری ترکان غربی کنار میزند.
      دلیل اصلی سقوط ایران نیز همین است چون بدون اپتالیان، قشون خراسان دیگر از حمایت ساسانیان دست برداشته و کیداریان با اعتلاف با مسلمانان عرب خیلی قوی تر از ساسانیان میگردند.
      تاریخ واقعی ما همیشه تعریف شده و نادرست است.

  4. نکته جالبی از کتاب خوندم حیفم اومد نگم.
    زرتشتیان می گویند زرتشت با قربانی و کشتن حیوانات و به ویژه گاو مخالف بوده ولی در روایات زرتشتی مثل دینکرد و ارداویراف نامه و نامه تنسر، اوستا رو بر پوست گاو نوشته بودند.
    نقل به مضمون از ص ۲۰۰-۲۰۱

    • تعجبم از این ایرادهای کودکانه
      نه آنکه در آن زمان اصلا هیچ گاوی ذبح نشود ، بلکه پوست گاو و بقیه حیوانات در دوران باستان تنها
      ماده مورد نیاز برای تهیه لباس بود و خرید و فروش هم میشد.
      گاتها باید هم بروی پوست حیوانات نوشته میشدند چون کاغذ و قلمی وجود نداشت،
      تا زمان هخامنشیان که صنعت کنده کاری بروی سنگ و آثار کتیبه های سنگی رونق یافت.
      همانطور که قرآن و انجیل و تورات هم بروی پوست حیوانات هک میشدند.

      در کتاب احکام تحریرالوسیله آیت الله خمینی مسأله ۱۲ هم آمده که
      حتی میشود زوجه کمتر از ۹ ساله داشت و همه لذتهای جنسی از قبیل لمس بشهوت و آغوش گرفتن
      و تفخیذ با دختر ۹ ساله بجزء عمل دخول را جایز میداند هر چند شیرخواره باشد
      تا زمانیکه ۹ سالش فرا برسد و دخول هم جایز میشود.
      آیا همه مسلمانان این احکام را اجرا میکنند که از کتاب دینکرد مثال میزنید ؟

      • در روایات زرتشتی هم نامزدی در ۹ سالگی و دخول در ۱۲ سالگی جایز است. پس برای سه سال ناقابل اینقدر جوش نزنید.

        • نمیدانستیم بین دختر شیرخواره و ۱۲ ساله ، سه سال اختلاف هست.
          جالب هست که مسلمانان وطنی مدام زرتشتیان باستان را به باد انتقاد میگیرند که چنین و چنان میکردند
          چون آنها دیگر زنده نیستند که از خود دفاع کنند.
          ولی آن حجم اتهامات را نمیتوانند به زرتشتیان امروزی بزنند.
          از کاه آنان کوه میسازند ولی چشم به کوه خرافات و ناهنجاریهای رایج خودشان می بندند.

          اگر در بین زرتشتیان ازدواج با دختران خردسال و یا ازدواج با محارم رایج بوده ،
          چرا در زمان حاضر کسی شاهد این رسومات بین آنها نیست ؟
          در حالی که زرتشتیان حتی ازدواج با دختران عمو و عمه و خاله را هم جایز نمیدانند.
          ولی برادران مسلمان پیروپاتالتان همچنان در ایران و کشورهای افغانستان و پاکستان و بنگلادش و کشورهای عربی و افریقایی،
          ازدواج با دختران ۹ ساله را به یک فاجعه بشری تبدیل کرده اند چون آنرا یک سنت الهی و حلال میدانند.
          چند همسری و ازدواجهای موقت نامحدود هم که همچنان رایج هستند.
          فاجعه حیوان آزاری مسلمانان که همچنان مرسوم هست، یک روز را بنام
          عید قربان و حیوان کشی جشن میگیرند و یک و نیم میلیارد مسلمان تا چند روز شکمهایشان را تا چند روز با کباب پر میکنند .
          خوشبختانه فیلمهای کشتن شترها به طرز فجیع بدست مسلمانان موجود هستند که همواره آنرا مرتکب میشوند.
          https://www.aparat.com/v/wEWZ4
          عید فطرشان هم که باز عید خوردن و آشامیدن هست، ولی هدف چیست ؟
          رسیدن به یک زندگی ابدی پس از مرگ که آنهم خوردن و آشامیدن و رسیدن
          به حوریان و غلامان بهشتی ست …….

          • مدیر سایت

            اگر مشکل شما با عید قربان اینه که حیواناتی کشته می شوند، آیا هیچگاه حیواناتی چون گاو و گوسفند، کشته نمی شوند؟ چرا با ایام دیگر مشکل ندارید؟

          • اوج بی اطلاعی خود را از فرهنگ زرتشتی نشان دادید. معلوم شد شما زرتشتی نیستید پس لطفا از جانب ایشان صحبت نکنید. زرتشتیان طبق کتاب احوال شخصیه ازدواج پسر عمو و دختر عمو و … جایز می دانند. لطفا با دفاعیه های بی اساس خود آبروی ایشان را نبرید.

            • شاید امثال شما باید خوشحال باشند که آبروی زرتشتیان برود ،
              من گفتم زرتشتیان امروزی .
              ازدواج با دختران عمو و عمه بدلیل اختلالات ژنتیکی و احتمال زیاد بدنیا آمدن
              کودکان ناقص الخلقه بین زرتشتیان و مسیحیان امروزی انجام نمیشود.
              حتی در اروپا آنرا منزجرکننده هم میدانند ولی مسلمانان هنوز آنرا مثل نقل و نبات انجام میدهند
              و در فیلمها و کتابهای جدید خود هنوز آنرا تبلیغ میکنند.
              چون در آیه ۵۰ سوره احزاب به یکدفعه تمامی دختران عمو و عمه و خاله و دایی پیامبر اسلام
              به او در صورت تمایل حلال میشوند.
              ظاهرا الله خبر نداشته که احتمال بدنیا آمدن کودکان ناقص الخلقه در اینگونه ازدواجها بالاست
              که آنرا حرام کند ….

          • «یک روز را بنام عید قربان و حیوان کشی جشن میگیرند و یک و نیم میلیارد مسلمان تا چند روز شکمهایشان را تا چند روز با کباب پر میکنند ». «عید فطرشان هم که باز عید خوردن و آشامیدن هست».

            بنده خدا یه ایراد بگیر که به دفاعیه‌ات ربط داشته باشه.
            زرتشتیان هم در تمامی جشن‌هایشان از انواع شیرینی و میوه‌ها و خوراکی‌ها استفاده می‌کنند. آیا باید گفت که هدفشان خوردن است؟

            • خانم قبل از آنکه مطلبی بنویسید کمی راجبش فکر کنید ،
              اعیاد قربان و فطر اعیاد رسمی و مذهبی مسلمانان و بر آنها واجب هست
              و محتوای آنها قربانی کردن حیوانات برای الله که یک رسم پوسیده اعراب بت پرست برای خدایان خود بوده .
              و آن دیگری هم شروع خوردن و آشامیدن بمنظور پایان دادن به ماه روزه داریست.
              کلا تمامی مراسم طواف و مناسک حج، مراسم دینی اعراب بت پرست بوده و هر عرب یا قبیله ایی
              با رعایت احترام به خدایان دیگر آن مناسک را برای خدای خود انجام میداده .
              و در اسلام هم تغییری نکرده ، فقط واژه بت پرست برداشته شده و واژه مسلمان جایگزین آن شده.

              در صورتیکه جشنهای تیرگان و مهرگان و سده و امردادگان و خردادگان و جشن عید نوروز ایرانیان ،
              جشنهای فصلی غیرمذهبی و کلا با محتوای رقص و آواز و شادی و شیرینی برگزار میشدند.
              خیلی متاسفم که با فرهنگ و آیین خود بیگانه شده اید و جذب تبلیغات فرهنگ و آیین عرب بیگانه شده اید.

  5. «این حکم نبوده که بخواهد لغو شود، فقط بیانگر وضعیت اجتماعی آن دوران و مخالفت زرتشت و پیروانش با امر قربانی ست».
    این جمله را از کدام بخش گاتاها استخراج کرده‌اید.
    آرسی زنر پس از بررسی چند بند ادعایی گاتاها گوید: «به نظر می‌رسد که پیامبر، ذبح گاو را با فریادهای شادی و همراه با گروه‌های مستی – که بر اثر نوشیدن عصاره تخمیر شده‌ی هوم بر سر ذوق می‌آمدند و تحریک می‌شده‌اند- به شدت محکوم کرده باشد. با این همه به نظر می‌رسد که این مسئله با ادله‌ی مربوط به تاریخ ادیان مغایر باشد؛ یعنی هرگاه دین آوری (پیامبری) آیینی را به شدت ممنوع سازد، این ممنوعیت بدون هیچ اعتراضی از سوی قدیم‌ترین شاگردان آن پیامبر نیز پذیرفته می‌شود» .
    وی درباره متون ادعایی نیز گوید: «در این متون چیزی که وادارمان سازد تا نتیجه بگیریم که زردشت قربانی کردن حیوانات و همین طور آیین هوم را محکوم کرده است، نمی‌یابیم» .
    دوشن گیمن پس از اشاره به چند قربانی گوید: «زردشت ظاهرا به برخی از آیین‌های قربانی حمله کرده بود (ی ۳۲ / ۱۴؛ ۴۴، پایان؛ ۴۹؛ ۵۱/ ۱۱-۱۴)، اما شواهدی در دست نیست که بتواند ثابت کند این شکل از قربانی خون را نیز محکوم کرده باشد» . مری بویس در سخن مشابهی گوید: «هیچ مدرکی وجود ندارد که بگوید زرتشت در پی پایان دادن به این قربانی کردن‌ها بوده» است.

    ۱- زنر، آر سی، ۱۳۸۹، طلوع و غروب زردشتی‌گری، ترجمه تیمور قادری، ص ۱۱۷.
    ۲- همان.
    ۳- دوشن گیمن، ۱۳۷۵، دین ایران باستان، ترجمه رویا منجم، ص ۱۴۵.
    ۴- بویس مری، ۱۳۸۶، بی بی شهربانو و بانوی پارس، ترجمه حمید احمدی، ص ۱۲۳.

    • در یسنا ۳۲ بند های ۱۲ و ۱۴ در این مورد این گونه بیان شده است:
      ۱۲: نفرین تو ای مزدا به کسانی باد که از تعلیمات خود مردم را از کردار نیک منحرف میسازند
      و بکسانیکه گاو را با فریاد شادمانی قربانی میکنند …..
      ۱۴: دیر زمانی است که ” گِرهمان و کاویها ” تمام فکر و قوه خود را برای ستم گماشته اند چه میپندارند
      که از این راه دروغ پرستان را یاری کنند و میگویند که گاو برای قربانی کردن است ……..

      برداشت من این بوده که شکارورزی و کشتن گاو بشکل افراطی و بمنظور رسم قربانی کردن و فرهنگ
      گوشتخواری مورد نکوهش شدید حضرت زرتشت بوده ولی در صورت نیاز برای تهیه لباس از پوست
      و هرزگاهی مصرف گوشت اعتراضی نداشته چون تاکیدش بر گسترش فرهنگ کشاورزی و گیاه خواری
      و استفاده گاو در مزارع بوده ، همچنان که زرتشتیان امروزی هم از خوردن گوشت در چهار روز در ماه
      پرهیز میکنند .
      ضمنا ممنون از کتابهایی که درج کرده اید ، باید ارزش خواندن داشته باشند ….

      • نخستین اشکال شما این است که کتاب «قربانی در آیین زرتتشی» را نخوانده‌اید چرا که به طور دقیق این بندها بررسی شده‌اند.
        اول اینکه مری بویس درباره ابهام این بند گوید: «از آنجایی که از عبارت مذکور در گات‌ها ترجمه‌های گوناگون شده است، استنتاج درستی درباره معنای مستفاد از آن نمی‌توان کرد»(۱).
        دوم اینکه: برخی از موبدان مانند فیروز آذر گشسب و دیگر مترجمین از جمله عباس شوشتری، علی اکبر جعفری، جلیل دوستخواه، حسین وحیدی، و رستم پارکی (۲) واژه «گائوش» را به مردم، جهان و جهانیان ترجمه کرده‌اند. حتی موبد فیروز آذرگشسب گوید در گات‌ها هر جا ذکری از گاو شده منظور جهان هستی است (۳).
        سوم اینکه: موبد فیروز آذرگشسب درباره واژه «گائوش» در این دو بند گوید: «افسوس که واژه گئوش و گائوش را اکثر خاورشناسان غرب به معنی گاو گرفته و می‌گویند قربانی گاو در بین دروغ پرستان رواج داشته و برای استمداد از هوم و جلب نظر او قربانی گاو را بهترین فدیه و نیاز می‌دانسته‌اند» (۴).
        ۱- بویس، مری، ۱۳۹۳، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه همایون صنعتی زاده، ج ۱، ص ۲۵۲.
        ۲- مبارکه، بهنام، هفده پژواک گاتاها، ص ۲۹۸-۲۹۹. و برای ترجمه بند چهاردهم نک: (همان، ص ۳۰۵-۳۰۷).
        ۳- آذر گشسب، فیروز، ۱۳۸۳، گات‌ها، سرودهای زرتشت، ج۱ ص ۵۷۴.
        ۴-همان، ص ۵۲۹.

        نتیجه: حال می‌توان با این دو بند مبهم که ترجمه‌های متفاوتی دارد و به قول موبد آذرگشسب اصلا گاوی در این بند وجود ندارد گفت زرتشت با قربانی کردن گاو مخالف بوده است.

        برای اطلاع بیشتر: نک: نوادری، غلامرضا، ۱۳۹۸، قربانی در آیین زرتشتی، ص ۲۲۹-۲۳۰.

        • نه هنوز نخوانده ام ، عمرم قد نمیدهد که همه کتابها را بخوانم
          ولی مطالبی را که از آنها نقل کرده اید ، بسیار حرف من
          و خلاف ماشین پروپاگاندا پراکنی مدیر سایت هست
          که بعنوان مثال, قربانی گاو در بین دروغ پرستان رواج داشته
          که با کتاب هاشم رضی هم تطابق دارد
          کتابهای دیگری را در باب زرتشتیان از نویسندگان ایرانی و خارجی خوانده ام

  6. گویا شما از اختلافات زرتشتیان درباره مصرف گوشت خبر ندارید برای نمونه آذرکیوانیان که اصالتا از زرتشتیان ایران بودند و سپس در میان پارسیان هند مقامی والا یافتند از اصل با گوشتخواری مخالف بودند و زرتشت و دیگر پیامبران را مخالف این رسم می‌شمردند. در نامه مهاباد دساتیر آمده است که: «زندبار که جانور بی آزار و ناکشنده جانور است چون اسب و گاو و اشتر و استر و خر و مانند آن مکشید و بیجان مکنید» (۱). و خود آذرکیوان هم از خوردن گوشت پرهیز می‌کرد(۲).
    کنت دو گوبینیو که از معاصرین مانکجی صاحب است درباره اختلاف زرتشتیان در مسئله جواز یا عدم جواز مصرف گوشت گوید: «یکی از مسائلی که امروزه زرتشتیان را سخت به خود مشغول داشته مسئله‌ی خوردن گوشت است. عده‌ای موافق خوردن گوشت حیوانات هستند و عده‌ای دیگر با آن مخالف‌اند. یک دسته می‌گویند اگر انسان شخصا حیوان را ذبح نکرده باشد خوردن گوشت آن جایز است و دیگران مخالف این عقیده هستند» (۳).
    حتی امروزه نیز عده‌ای از زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می‌کنند. مری بویس گوید: «در ایام اخیر پاره‌ای از عرفای پارسیان که گیاهخواری پیشه کرده‌اند آداب و رسوم کهن کیش خود را کنار گذاشته می‌گویند، حتی گوشت گوسفند نِسا بوده و خوردن آن حرام است» (۴).
    ۱-آذرکیوان، دساتیر، ص ۱۶، نامه شت مهاباد، بند ۷۴.
    ۲-مجتبایی، فتح الله، ۱۳۷۴، آذرکیوان، در دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، ص ۲۴۹.
    ۳-دو گوبینو، ژوزف آرتور، ۱۳۸۳، سه سال در آسیا، سفرنامه کنت دو گوبینو، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص ۲۶۵-۲۶۶.
    ۴-بویس، مری، ۱۳۹۳، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه همایون صنعتی زاده، ج ۱، ص ۳۶۶، یادداشت ۴۴.

  7. با سلام ؛ و اما بعد :
    نویسنده میگوید :
    «باید نخست مشخص شود مراد زرتشت از این کلمات همان معنای ظاهری بوده است یا معنای مجازی آن. به فرض که مراد معنای مجازی باشد دیگر صحبت درباره ممنوعیت قربانی و عدم آن سالبه به انتفاء موضوع است. به دیگر سخن اصاً نامی از حیوانی در گاتاها برده نشده است که بخواهیم ببینیم آیا قربانی آن جایز است یا نه؟ و چه بسیارند نویسندگانی که گرفتار این تناقض شده اند که از سویی وجود کلماتی مانند گاو را در گاتاها انکار م یکنند و از سوی دیگر م یگویند زرتشت در گاتاها قربانی گاو را حرام کرده است. اما اگر مراد از این واژگان همان معنای ظاهری باشد در این صورت نیز هیچ بندی در گاتاها وجود ندارد که به صراحت قربانی گاو و دیگر چارپایان و پرندگان را ممنوع کرده باشد. به همین خاطر دانشمندان بزرگی چون ماریان موله، آرسی زنر، دوشن گیمن، آسموسن، یوهانّا نارتن، مری بویس، ژان کلنز، ویلیام مالاندرا و چنگیز مولایی با رد شواهد گاهانی ممنوعیت کلی قربانی را نپذیرفته اند و بر این باورند که زرتشت با این رسم مخالفتی نداشته و سنت زرتشتی نیز شاهدی بر این مدعاست.
    البته نگارنده تلاش ندارد به هر قیمت ممکن سراینده گاتاها را مخالف قربانی حیوانی معرفی کند.»
    آقای نوادری گویا دیدگاه شما متمایل به این است که سراینده گاتها مخالف قربانی حیوانات بوده است ؟ .
    ۲ : نویسنده کتاب سخن از ژان کلنز می آورد ولی یکی از اصلی ترین دلایل وجود قربانی در آیین مبتنی بر گاتها را که ژان کلنز با بررسی تخصصی که انجام میدهد بیان میکند را نمیگوید که در کتاب خودم آورده ام :
    گوشورون : معنی نام این کلمه میشود «روان گاو». گوشورون روان اولین آفریده اهورامزدا یعنی گاو نر «ورزاو» است که پس از کشته شدن آن گاو توسط دیو آز و رنج و گرسنگی ، گوشورون از جسم ورزاو در می آید . گاو در آیین زرتشت اهمیت بسیار زیادی دارد ، چه در گاتها و چه در بقیه قسمتهای اوستا میتوان اهمیت این حیوان و تقدس زیاد روان گاو را دید . روان گاو قربانی شده هم در آیین زرتشت اهمیت زیادی دارد ، دکتر ژان کلنز پس از بررسی تخصصی که در گاتها انجام میدهد در اینباره میگوید :
    به همین دلیل، هم روان گاو است که تمامی رموز معادی آیین را متبلور می سازد. روان گاو قربانی شده بواسطه راه آیین به عالم الهیت می رسد. در هر مراسم آیینی، این روان انسان است که ( به طریق رمزی ) جانشین روان گاو می شود و سفر روان به دنیای دیگر را که روزی باید اتفاق افتد به نمایش در می آورد. غایت آن هم آن چیزی است که مؤمنان با اجرای همین مناسک آیینی برگزیده اند و در طلبش می کوشند: انوار روز و خیمه اهوره مزدا.
    کتاب مقالاتی درباره زردشت و دین زردشتی ؛ نویسنده : ژان کلنز ؛ ترجمه از فرانسه به انگلیسی : پردز
    اُکتر شروو ؛ ترجمه از انگلیسی : احمد رضا قائم مقامی ؛ صفحه ۹ .
    به یقین بدون قربانی کردن گاو خبری از روان گاو نخواهد بود که البته این مهم یعنی قربانی کردن حیوانی و اعتقاد داشتن به اینکه روح یا روان آن حیوان کاری برای قربانی کنندگان انجام دهد در آیین های باستانی چیز عجیبی نبوده است . به آیین زرتشت باید به چشم یک آیین باستانی نگاه کرد نه الهی ، هماننده آیین های باستانی سرخپوست ها و … و در این صورت است که میتوان این آیین را تا حدی درک کرد .

    • سلام علیکم
      «آقای نوادری گویا دیدگاه شما متمایل به این است که سراینده گاتها مخالف قربانی حیوانات بوده است؟»
      ممنون از تذکرتون. لطفا سال نشر کتاب رو هم درج کنید در نسخه‌ای که دارم در اون صفحه چنین چیزی نبود.
      مبنای بنده در استفاده از ترجمه‌های گاتاها احتیاط و معمولا هر ترجمه‌ در حد یک احتمال است. وقتی ما به گفته کلنز هنوز نصف معنای گاهان را نمی‌دانیم جا برای باقی احتمالات باز هست. به همین خاطر تا وقتی که ترجمه درستی از این متن عرضه نشود سخن از قطعیت گزافه‌گویی است.

      • با سلام ؛ نسخه ای از کتاب که از همین سایت دانلود کردم .

        بله نصف معنای گاهان را نمیدانیم ولی قربانی کردن مبهم نیست ، اصولاً چیزی را با قطعیت نمیتوان گفت که ابهام در آن باشد نه وقتی که ابهامی نیست . اینکه بگویید خب فلان ابهامات را برخی مطرح کرده اند باید گفت که همین برخی ، فلان به اصطلاح ابهامات را برای ازدواج با محارم نیز مطرح کرده اند اما سخنان بیهوده و بدون پایه و اساس ابهام حساب نمیشود و این برخی برای خوشی دل طرفدارانشان فقط حرف زدند ولاغیر .

  8. جناب آقای نوادری بارها گفته ام مشکل جنابعالی و بسیاری از کسانی که با اعتقادات فقهی و مذهبی شیعی در مورد دین زرتشتی نظر می دهید بی اطلاعی مفرط شما از دانش زبان شناسی و متاسفانه حتی ادبیات پارسی است . مثلا اینکه عبارت گوش اورون به معنای روان جهان است را منافی اسنکه عبارت گائوش به تنهایی به معنای گاو باشد دانسته اید . بسیار عجیب است که به این سادگی خطا کرده اید . در همین زبان پارسی خودمان به عنوان زبانی که وارث بسیاری از خصلت های دستوری و صرفی زبان پارسی باستان و اوستایی است می بینیم که مثلا ترکیب عامیانه کله خر صفتی است برای انسان به معنای بی پروا و ربطی ندارد که بعدا کسی بگوید خر به معنی الاغ نبوده !!! عباراتی مثل خرمهره نیز به همین منوال است . مجاز کل به جزء و جزء به کل از هنرهای بدیع ادبیات پارسی در گذشته و حال بوده به این ترتیب گاه نام حیوانی در جای یکی از صفات او به کار میرفته و گاه بالعکس در مقام کلی تر و به معنای کل هستی مورد استفاده بوده . در مورد کلنز هم بارها گفته ایم که نظریه تفسیر دستوری گاهان که ابتدائا توسط کلنز ارائه گردید و شروو نیز ان را پذیرفت توسط نظریات جدیدتر کاملا مردود گشته و شروو نیز دیگر پیرو این نظریه نیست و حتی به صورت کاملا افراطی پیرو روش تفسیری گاهان از طریق متون پهلوی گردیده . لذا در حال حاضر به غیر از جناب کلنز هیچکس این نظریه منسوخ را قبول ندارد . در ادبیات پارسی با وجود چنین صنایع ادبی گسترده مانند مجاز و کنایه و ایهام و تشبیه استفاده از تفسیر دستوری به شوخی بیشتر ماننده است . بماند که جناب کلنز در میان زبانهای کهن و میانه و جدید حتی یک نمونه نتوانست ارائه دهد که تفسیر ۱۰۰ درصد دستوری یک متن با مفهوم واقعی متن موافق باشد . این جدل های امثال جنابعالی که به عنوان کتاب منتشر می فرمایید برای پر کردن کتب و مقالات حوزوی مناسب است ولی جایگاه علمی هرگز نداشته و نخواهد داشت .

    • ۱- «بی‌اطلاعی مفرط شما از دانش زبان شناسی و متاسفانه حتی ادبیات پارسی»
      بنده از دانش زبانشناسی بی‌بهره هستم ولی یک چیز را می‌دانم؛ آنان که از دانش زبانشناسی بهره دارند هم در ترجمه گاتاها ناتوان هستند و دو ترجمه مانند هم هنوز وجود ندارد. پس بهتر است شما به فکر یک ترجمه درست از گاتاها باشید.
      ۲- شما که از زبان پارسی بهره دارید مرادتان از این جمله چه بوده است: « عبارت گوش اورون به معنای روان جهان است را منافی اسنکه عبارت گائوش به تنهایی به معنای گاو باشد دانسته اید».
      در ضمن صفحه کتاب را درج کنید تا پاسخ دقیق داده شود.
      ۳- «گوش اورون به معنای روان جهان است»
      از کجا معلوم مراد روان گاو نباشد چنانچه برخی مترجمین آورده‌اند.
      ۴- «در حال حاضر به غیر از جناب کلنز هیچکس این نظریه منسوخ را قبول ندارد».
      در کتاب تنها از نظرات کلنز استفاده نشده است. در ضمن ژان کلنز صاحب دهها کتاب و مقاله است و بنده و امثال شما را نرسد که درباره مقام علمی ایشان صحبت کنیم.
      ۵- «جدل های امثال جنابعالی که به عنوان کتاب منتشر می فرمایید برای پر کردن کتب و مقالات حوزوی مناسب است ولی جایگاه علمی هرگز نداشته و نخواهد داشت».
      برای بنده اصلا اهمیتی ندارد که این نظرات در مجامع علمی مطرح شود (با خنده)
      اما نوشته‌های کدام یک از موبدان ایرانی در مجامع علمی مطرح شده و در کرسی‌های نظریه پردازی مورد بررسی قرار گرفته است؟

      • عذر می خواهم که حرف س و ی روی کیبورد صفحه گوشی بنده مجاور هستند :
        « عبارت گوش اورون به معنای روان جهان است را منافی اینکه عبارت گائوش به تنهایی به معنای گاو باشد دانسته اید».
        و اما حکایت ابهام آفرینی های مخالفین دین زردشتی چنان است گویی که شما از جهان دیگری آمده اید و به یکباره ابهام عظیمی در منابع دین زردشتی کشف فرموده اید . تقریبا سایت و کتاب و مطلبی از مخالفین دین زردشتی نیست که در مواجهه با دستورات اخلاقی و قابل دفاع دین زردشتی از این دعوی استفاده نکرده باشد . غافل از اینکه این دعوای کهن در همه ادیان بوده است . دعوای تاویل و تعمیم و اختلاف نص و ظاهر و حجیت ظواهر چنان در مورد قرآن و مفاهیمش با وجود ده ها هزار کتاب تفسیر جدی است که گاه گروهی از مسلمانان از یک آیه قرآن چیزی می فهمند درست در مقابل برداشت گروه مقابل .
        پس این حکایت معمول را جنابعالی و دوستانتان منحصر در دین زردشتی ندانید . این دعوا در میانه زبان شناسی و فلسفه چنان جدی بود که اساس و شالوده شاخه ای جدید در علوم انسانی با نام هرمنوتیک گردید . مفاهیم تفسیر دستوری و تفسیر فنی دیگر مربوط به زبان خاصی نیست . همانگونه که میتوان برای اوستایی قایل به تفسیر دستوری بود برای عربی هم می توان قائل بود . همه ابهاماتی که شما در ترجمه اوستایی بدان میرسید با همین متر و معیار برای زبان عربی هم صادق است .
        علمای هرمنوتیک در این باب دو گروه شدند ، گروهی که معتقدند که فهمیدن هر متنی بدون دانستن پیش فرض ها و اعتقادات مفسران امکان پذیر نیست . فهم ما تاریخی است و شانیت تاریخی دارد .
        گروه دیگر کشف‌ نیت‌ مؤ‌لف‌ برای‌ او چندان‌ اهمیت‌ نداشت‌ بلکه معتقد بود که تفسیر عینی و قطعی و نهایی از هر متن موجود است .
        هر متنی‌ را که‌ در نظر بگیرید، بر مبنای‌ چه‌ ملاک‌ و معیارهایی‌ یک‌ تفسیر را بر تفسیر دیگر ارجح‌ می‌دانید؟… این‌ امر نیازمند شواهد و مدارک‌ گوناگونی‌ است‌ که‌ بشر همواره‌ نمی‌تواند به‌ همه‌ مدارکی‌ که‌ برای‌ فهم‌ متن‌ لازم‌ دارد، دست‌ یابد . از طرف دیگر بعضی متون آنچنان بی پیرایه و در دسترس هستند که فهم عینی برایشان دور از دسترس به نظر نمی آید .
        اینگونه است که جایگاه سخنانی که برای قرآن ظاهری است و برای ظاهرش نیز ظاهر دیگری هویدا می شود همانگونه جایگاه حجیت ظواهر نیز هویدا می شود .
        اما مخالفین دین زردشتی هرجا به حکمت و سخن زیبا و دستوری انسانی در اوستا یا متون زردشتی میرسند آن را با چوب ابهام و فهم تاریخی ناممکن نفی می کنند و در مقابل هر جا به حکم ناپسند و غیر اخلاقی و غیر مطبوع برای مردمان این روزگار میرسند فهم خود را از متن عین حقیقت و عین واقعیت می پندارند .
        همه این دعواها در ذات زبان است و آنکه می خواهد این دعوای ذاتی را مبنای جدال حق و باطل برای این دین و آن دین قرار دهد در روز روشن از جماعت کلاهبرداری می کند.
        اما در باب اینکه کدام موبدان عالم زبان شناس بوده و به اصطلاح امروزی ها در ژورنال معتبر Paper داده اند بهتر است کمی درمورد علمایی مثل دستور سنجانا و آسانا و انکلساریا و دستور دهالا تحقیق بفرمایید .
        به هر حال مراد از گائوش در اوستا همان گاو است و در اینجا زردشت از قزبانی با وحشیگری و خونریزی زیاد و هیاهو برای خدایان نهی نموده است . این معنا هیج منافاتی با ترجمه عبارت گائوش اوروانا یا گوشورون به معنای روح جهان هستی ندارد همانگونه که لغت خرمهره به معنای مهره بزرگ منافاتی با لغت خر به معنای الاغ ندارد .

        • از آخر شروع میکنم. ۱-موبد آذرگشسب و برخی دیگر ترجمه گاو را نپذیرفته اند.
          ۲-پرسش بنده از شما موبدان ایرانی بود نه پارسیان.
          ۳-مشکل ما در فهم گاتاها فهم تفسیر نیست. اوستا پژوهان در ترجمه الفاظ گاتاها هم اشکال دارند. شما اشکال را خیلی کوچک دیده اید در حالی که اوستا پژوهان نامی از ناتوانی خود در ترجمه گاتاها شکوه ها دارند.
          ان شا الله در جای دیگری به این بحث خواهم پرداخت.

      • “این معنا هیج منافاتی با ترجمه عبارت گائوش اوروانا یا گوشورون به معنای روح جهان هستی ندارد همانگونه که لغت خرمهره به معنای مهره بزرگ منافاتی با لغت خر به معنای الاغ ندارد .”
        اینکه خرمهره به معنی مهره بزرگ است و یا خرگوش و خرخوان و خرپول … را به گاتهای چندین قرن پیش و زبان اوستایی ربط داده شده است جای تعجب دارد [ جدای از اینکه چیز دیگری هم است که بیراه نیست بخاطر آن مورد خر ، خر را برای بزرگ نشان دادن چیزی می آورند آیا آنرا نیز حاضرید به زرتشت و گاتها ربط دهید و بگویید گاو چندین قرن پیش همان خر الآن است پس گئوش اوروان را به همان چیزی بگیرید که الآن نیز خر را به آن میگیرند ( مرادشان از آوردن خر و آن لغت زشت بزرگ بودن آن مورد است ) و البته کاربرد کمی هم در ادبیات عامیانه و محاوره ای مردم ندارد ] و سپس اینکه بگوید خب گاو روان هم یعنی روان بزرگ و اینرا به روان جهان ربط دهید !!!!! ساسانفر هم خواست گئوش را به زبان لاتین ربط دهد اما در عوض ما این را چرا به زبان چینی و ژاپنی و … ربط ندهیم ؟ . گاو چند هزار سال پیش حکم خر الآن را دارد ؟ این بود استدلال یک باستانگرا ؟ .
        اما درباره استدلال همیشگی اختلاف میان فرق مسلمان با هم در مقابل ابهام دین زرتشت باید گفت که جواب این سخن بی اعتبار در همین سایت توسط مدیر سایت داده شده و البته خود من هم چند بار جواب این سخنان را دادم که متأسفانه باستانگرایان چیزی برای گفتن نداشتند اما برای بار چند میلیاردیم :
        آیا در اسلام لغتی وجود دارد که سر رشته این دین باشد و پیامبرش برای آن دعا کرده باشد و در معنی اش اختلاف تا حد روان گـــــاو و روان جهان باشد ؟
        آیا پژوهشری که چــــــهــــــل سال در زمینه اسلام کار کرده است گفته است که معنای نیمی از قرآن را نمیدانیم ؟

        کجاست جواب با سند ؟

        این قیاس های مع الفارغ از کجا آمده است ؟ از ذهن یک موبد یا باستانگرای فوق متعصب ؟ بله ، جز این دو مورد ، کس دیگری هم است اینطور نظرات عجیب و غریب بدهد ؟ .

      • درباره دستور دهالا نیز پیشتر حرف زده شده است و سخنان بی پایه و اساسش نیز نقد شده است بخصوص اینکه خدای زرتشت را با وتدیداد معرفی میکند ولی همان وندیداد و البته بقیه قسمتهای اوستا را بی اعتبار خوانده و تنها گاتها را کافی میداند !! گویا وندیداد کتاب حدیث و روایت است که گفته این قسمتش درست و فلان قسمتش غلط است !! در حالیکه اصلا این چنین چیزی در آیین زرتشت وجود ندارد و آن افرادی که قسمتهای وندیداد را نوشتند که این فرد درباره خدا شناسی زرتشتی از آنها استفاده کرده است و خواسته خدای زرتشت را با استناد به آن مطالب بیان کند ، همان افراد آمده و بقیه قسمتهای وندیداد را نیز نوشته اند .
        اما دستور سنجانا : وی از جمله کسانی بود که سعی داشت ازدواج با محارم را در آیین زرتشت نفی کند و بگوید این چنین چیزی نبوده است !!!
        شاهپور شهبازی در مقاله خود با نام افسانه ازدواج با محارم می نویسد که وست مقاله مفصلی به نام «اندر معنی خوئیتوک دس» نوشت … این مقاله همه جوانب موضوع را در بر نداشت و فقط جوابی بود که وست به دستور سنجانا می داد و برای این که این پاسخ را قانع کننده نماید کلیه مطالبی را که از کتب پهلوی و روایات زرتشتی می شناخت گرد آورد و تحقیقی چنان جامع به دست داد که هنوز کهنه نشده است. اما دستور داراب پشوتن سنجانا هم ساکت ننشست و کتابی در رد مقاله وست نوشت که چون جنبه جدلی داشت توفیقی نیافت (رسم موهوم زناشویی با محارم در ایران باستان، بمبئی، ۱۸۸۸) بعدها ردیه جمشید کاوسجی کاتراک هم به همان سرنوشت دچار شد (زناشویی در ایران باستان، بمبئی، ۱۹۶۵). اشکال بزرگ این اثر و نوشته های مشابه آن، بی دقتی در ارجاعات و پیش آوردن تعبیرات موهوم و انکار نص صریح آیات و اسناد و روایات است و کسی نمیتواند آنها را جدی گیرد و فقط به صرف این که دشمنان ایرانیان بدانان چنین اتهاماتی زده اند، شواهد را نادیده بگیرد و یا متون را به دلخواه خود تعبیر کند .

        بله ، دستور سنجانا کسی جز یک انسان بی دقت نبوده است که با تحریف و … سعی داشته حرف بزند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code