خانه / مناسبت ها / شاهکارهای ادبی (۵)

شاهکارهای ادبی (۵)

قسمت پنجم از سلسله مقالات اینجانب با عنوان «شاهکارهای ادبی» چاپ شده در مجله ی آینه پژوهش، مهر و آبان ۱۳۸۰، شماره ۷۰

۲۹۵. در بخشی از اشعار امام خمینی صناعت توشیح به کار رفته‌ است.‌ مثلاً‌ تـعداد زیـادی از ربـاعی های حضرت امام به این صورت است که اگر حرف اول‌ مصرع ها کنار هم قـرار گیرند کلمه (فاطی) به دست می آید. البته‌ در مواردی به صورت‌ ضربدری‌ کـنار هم باید قرار گـیرند. در ایـن جا یک نمونه از (فاطی) و نمونه ای از (احمد) را می آوریم:

فرهادم و سوز عشق شیرین دارم

امید لقاء یار دیرین دارم

طاقت ز کفم‌ رفت و ندانم چکنم

یادش همه شب در دل غمگین دارم

* * *


دانلود شاهکارهای ادبی ـ قسمت۵

افتاده به دام شمع, پروانه دل

حاشا که رها کند غمش خانه دل

مطرود شود ز جرگه درویشان

دیوانه وشی کـه نیست دیوانه‌ دل۱

۲۹۶. در بیت های زیر صناعت تصحیف۲ به کار رفته است. آغاز:

دَلّها دلّها فَضنَّت قضیب

واعْتدت واغتدت بعتب تعیب

غدرها عذرها تصدت فصدت

لیتها لیتها بذنب تذیب.۳

۲۹۷. در ابیات زیر نیز صناعت تصحیف به‌ کار‌ رفته است. آغاز:

ان ان ان نلتقی درین

من منّ مـن اهـلنا علین

وعاد غاد دعا ودار

زاد وداداً وما اشتفینا۴

۲۹۸. در عبارات نثر زیر نیز, صناعت تصحیف به کار رفته است:

یا بنی‌ نابنی‌ مصیبه مضنیه أمر صبی أمرضنی محذور علیه من علته بفرغ یفزع قلبی فلبی واله واله أحمد أحمد.۵

۲۹۹. صفی الدیـن حـلّی تنها اسم های مصغر را در ابیات زیر به‌ کار‌ برده‌ است. آغاز:

نُقیط من مُسیک فی‌ ورید

خویلک ام‌ و شیم فی خدید

وذیّاک اللویمع فی الضحیّ

وحیهک ام قمیر فی سعید۶

۳۰۰. هنگام خواندن دو بیت زیر, زبان حرکت نمی کند:

_____________________________

* قسمت‌ هـای‌ پیـشین‌ این سلسله مقالات در آینه پژوهش شماره های‌ ۳۷,‌ ۴۴, ۴۷ و۵۲ به چاپ رسید.

۱. دیوان امام, به کوشش قادر فاضلی, تهران, انتشارات فضیلت علم, چاپ دوم, ۱۳۷۸,‌ ص۲۹۰‌ و۲۹۱.

۲. صناعت تصحیف آن است که الفاظ دو به دو شـبیه‌ یـکدیگرند و غـالباً تفاوت در نقطه است.

۳. الکنز المدفون, جـلال الدیـن سـیوطی (م۹۱۱ق), بیروت, مؤسسه نعمان, ۱۴۱۲ق, ص۳۳.

۴. همان,‌ ص۳۴.

۵. همان.

۶. الخزائن, ملا احمد نراقی, تحقیق: حسن حسن زاده آملی و علی‌ اکبر غفاری, تهران, کتابفروشی علمیه اسـلامیه, ص۱۴۳.
آینه پژوهش » شماره ۷۰ (صفحه ۸۱)

موی مـه مـا به بوی ما بویا به

بی او مویم‌ موی‌ وی‌ ام مـأوا به

ماییم و مـهی آن مه ما با ما به

ما با‌ مه‌ ما‌ و مه ما با ما به۷

۳۰۱. عبارت های زیر به نثر و نظم قابل‌ خـواندن‌ اسـت‌ (نـثر منظوم). آغاز:

أصلحک الله وأبقاک لقد کان من الواجب أن تأتینا الیوم إلی منزلنا‌ الخـالی‌ لکی نحدث عهداً بک یا زین الأخلاّء.

متن فوق را این گونه نیز می‌ توان‌ خواند:

أصلحک الله وأب

قاک لقد کان من ال

واجب أن تأتینا ال

ییوم إلی منزلنا الـ۸

۳۰۲. شـمس العـلمای‌ گـَرکانی‌ نیز نثر منظوم دیگری گفته است. آغاز:

معروض می دارد که هرچند قهرم بـا‌ شـما‌ و از ملاقات مهجورم, از آن اوصاف محموده معهود این نبوده لیکن البته شهرری همان قحط‌ صفا‌ و وفا می پرورد.

عبارت هـای فـوق ایـن گونه نیز قابل خواندن است:

معروض می‌ دارد‌ که هرچند قه

رم با شما و از ملاقات مه

جورم از آن اوصاف مح

موده مـعهود ایـن‌ نبوده۹

۳۰۳. در‌ عـبارت های زیر نیز صناعت تصحیف به کار رفته است:

زرر زرر زرد‌ دینک‌ قبل فتل حبل حبل العـامل بالعمل

فقد فـقد الیـوم النوم بنابنا ببابنا بناتنا تناوله یمن یمن یمن

ثمن ثمن‌ ثمن من من من من بـمن عـن عن عن.۱۰

۳۰۴. در ابیات زیر‌ کلمه‌ ای نقطه دار و کلمه ای بی‌ نقطه‌ است‌ (صناعت خیفاء). آغاز:

الحر یجزی والکـریم یثیب

واللؤم یـخزی‌ والهـمام‌ ینیب

والمال یفنی والممالک تنقضی

والمدح یبقی والکلام قشیب۱۱

۳۰۵. آقای ابوالفضل آسمانی قصیده بی الف‌ در‌ مدح امام حسین(ع) گـفته اسـت.‌ آغاز:

چون که مظلومی‌ دین‌ دید‌ حسین

نهضتی کرد به تعمید حسین

در پی‌ نصرت‌ دین گشت بلند

ذلت دین نـپسندید حسین۱۲

۳۰۶. قـصیده بـی نقطه در مدح امام‌ علی(ع)‌ از آقای ابوالفضل آسمانی. آغاز:

هادی آدم‌ علیّ و دهر را‌ محور‌ علی

والی ملک اله و صادر‌ و مصدر علی

عالی و اعـلا واسـعد ساعی و اول امام

صالح و والا و مولا‌ عالِم‌ و سرور علی۱۳

۳۰۷. محمد بن‌ احمد‌ بن‌ طباطبا (م۳۲۲ق) قصیده‌ ایـ‌ در مـدح شـخصی ساخته‌ که‌ در آن دو حرف کاف و را به کار نرفته است. ۴۹بیت. آغاز:

یا سیّداً‌ دانت‌ له السادات

وتتابعت فی فعله الحسنات

وتواصَلَت نَعْماؤهُ‌ عـندی‌ فلی

منه هـِبات‌ خـلفَهنّ‌ هبات۱۴

۳۰۸. صفی الدین حلی ابیاتی‌ را سروده که می توان آن ها را از انتها نیز خـواند. (صـناعت انعکاس یا‌ قلب)‌ آغاز:

انثّ ثناءً ناضراً لک انّه

هنا کلِّ‌ ارضٍ‌ ان‌ انثّ‌ ثناء۱۵

۳۰۹. صلاح الدین خلیل‌ صفدی‌ (۶۹۶ ـ۷۶۴ق) در متن زیـر صـناعت تصحیف را به کار برده است. آغاز:

خَبَّرنا حَبْرنا الموثَّق الموفَّق‌ المُسنِد‌ المفید‌ المقیِّد المـخبر المـحبِّر حدیثاً جدَّ بنا هزلُه‌ هَزَّ‌ له‌ قـلوبنا‌ فـَلَوْیَنا‌ لیـثَ‌ العُنُق لِبَثِّ العبق حَدَثَ حدثٌ مَرَّ بـنا مُرینا.

۳۱۰. صـاحب بن عباد (۶ یا ۳۲۴ـ۷ یا ۳۸۵) بیست وهفت قصیده در مدح امام علی(ع) سروده که هـر قـصیده‌ از یک حرف خالی است. وی مـوفق بـه سرودن قـصیده بـی واو نـشد; اما نوه اش

_____________________________

۷. همان, ص۳۳۱.

۸. ابدع البدایع, مـحمدحسین شـمس العلمای گرکانی, چاپ سنگی, ۱۳۲۸ق, ص۳۸۹.

۹. همان, ص۳۹۰.

۱۰. الکنز‌ المدفون, ص۳۴.

۱۱. همان, ص۳۱۷.

۱۲. آئینه داران نور, ابـوالفضل آسـمانی, قم, مجمع ذخایر اسلامی, چاپ اول, ۱۳۷۸شـ, ص۱۸۳ـ۱۸۷. آقای ابوالفضل آسـمانی سـاکن قم و به حرفه ساخت و تـعمیر ابـزار‌ قالی‌ بافی مشغول است.

۱۳. همان, ص۱۷۷ـ۱۸۲.

۱۴. معجم الادباء, یاقوت, بیروت, دارالفکر, چاپ سوم, ۱۴۰۰ق, جـ۱۷, ص۱۴۶.

۱۵. تـاریخ آداب العرب, مصطفی صادق رافعی, بـیروت, دارالکـتاب‌ العـربی,‌ ۱۳۹۴ق, ج۳, ص۳۹۶.
آینه پژوهش » شماره ۷۰ (صفحه ۸۲)

آن را در‌ مـدح‌ خـود صاحب سرود. (ریحانه الادبـ, جـ۸, ص۹۳)

گویا تنها دو قصیده بی الف و بی سین بر جای مانده است و آن دو در (دیوان‌ الصاحب‌ بن عباد) بـه کـوشش‌ محمدحسن‌ آل یاسین در صفحه های ۱۴۷ و ۱۵۲ آمده اسـت. آغـاز قصیده بـدون سین:

یا وصـلُ مـالَکَ لاتعاود

یا هجرُ مالک لایُباعد

این التصافُح والتع

نُقُ والقـلائد والولائد

۳۱۱. صاحب بن عباد قصیده ای در‌ مدح‌ امام علی(ع) دارد که حرف آغازین مصرع ها به ترتیب الفـبا اسـت. آغاز:

أمیرالمؤمنین علیّ

به رکن الیقین قویّ

توی أعداءه بحسامه

ثوی حیث السماک مضیّ۱۶

۳۱۲. شـمس فـخری قـصیده ای مـوشّح بـه نام (مخزن‌ البـحور)‌ دارد کـه‌ مشتمل بر پنجاه و پنج بحر است و از حروف اوایل اشعار, تاریخ نظم و نام سلطان‌ و غیاث الدین مـحمد بـن رشـید (وزیر سلطان ابوسعید خان) به‌ دست‌ مـی‌ آیـد. هـمچنین از الفـاظ مـعیّن از هـر چهار بیت, یک بیت استخراج می شود. در این جا ‌‌چهار‌ بیت نخست را می آوریم:

(پری رخ)ی که برآرد ز نسترن گلنار

(دم)ا (د)م افکند‌ اندر‌ دلم‌ (از) آن (گل) نار

عجب مدار (بتم بر گل) ار زند طعنه

کنون کـه کرد (ش ریحان)‌ به بندگی اقرار

هنو(ز) باش که تا (سنبل)ش برآرد سر

(شود) ز (سنبل) جود(ش) نسیم‌ غالیه بار

دمید خطش و بر‌ گل همی (کند پرچین)

از آن دو زلفش (پرچین) شده است دیگر بار

اگر الفاظی که در گیومه قرار داده شده در ادامه هـم خـوانده شوند, از مصرع های اول, مصرع اول از‌ بیت زیر و از مصرع های دوم, مصرع دوم به دست می آید:

پری رخ بتم بر گل ز سنبل کند پرچین

دمد از گلشن ریحان شود سنبلش پرچین۱۷

۳۱۳. عبدالعزیز بن محمد زمزمی‌ شافعی‌ (معاصر سـید عـلی خان مدنی/ قرن۱۱) شعری در مدح شریف مسعود بن حسن سروده که از آن سه بیت استخراج می شود: یک بیت از کنار هم قرار دادن حروف‌ اول‌ بـیت هـا; بیت دیگر از نون (فعلن) و دیـگری از مـیم (مسفعلن) از ابتدا. بیت های دوم و سوم ماده تاریخ است. آغاز:

یا ظبیه البان ماترثی لذی کبد

مخروجه قد‌ سبی‌ بالأعین النجل

امسی من الصد والهجران فی ألم

سویهر الطرف بالهجران فی شغل

بیت های سه گـانه بـه ترتیب عبارتند از:

یا نجل اشـرف قیل

وافاک عـید مبارک

* * *

دم فی سرور هنّی

عام المنی‌ کله‌ دام

* * *

مسعود انشا بانی

مجد للملک‌ دارا۱۸

۳۱۴. اشعار‌ زیر بی الف است. آغاز:

غمزه خونریز تو ریخت گرم خون چه غم

زنده کند دیگرم لعل سخنگوی تو

دیده همه دل کنم تو‌ سوی‌ من‌ ننگری

دل همه دیده کنم من نـگرم سـوی تو۱۹

۳۱۵. اگر‌ قسمت پایانی هر بیت حذف گردد, شعر در قالب وزنی دیگر خوانده می شود (صناعت تشریع). آغاز:

من لی بانسه‌ تنام‌ لحاظه

من غیرنوم, بل تَتیهُ وتَفتِن

قالت ألستَ تخاف حین تزورنی

ستراتِ قومی, کم‌ تبوح وتُعلِن

بیت های فوق را بـه ایـن صورت نـیز می توان خواند:

من لی بانسه تنام

لحاظها من غیرنوم

قالت ألست‌ تخاف

حین تزورنی‌ سترات قومی۲۰

۳۱۶. با حذف قسمتی از ابیات زیر, اشعار در وزنی‌ دیگر‌

_____________________________

۱۶. دیوان صـاحب بن عباد, تحقیق: محمدحسن آل یاسین, قم, مؤسسه قائم آل محمد, چاپ سـوم,‌ ۱۴۱۲قـ,‌ ص۱۶۱.

۱۷. مـدارج البلاغه, رضا قلی خان هدایت (۱۲۱۵ـ ۱۲۸۸ق), شیراز, کتابفروشی معرفت, چاپ‌ دوم,‌ ۱۳۵۵ش,‌ ص۱۰۶ـ۱۱۰.

۱۸. سلافه العصر, سید علی خـان ‌ ‌مـدنی, المکتبه المرتضویه, ص۱۸۷ و۱۸۹.

۱۹. ابدع البدایع, ص۲۴۷.

۲۰. طراز‌ الحُلّه‌ وشفاء الغله, شهاب الدین احمد غـرناطی (مـ۷۷۹ق), اسـکندریه, مؤسسه الثقافه الجامعه, ص۲۶۳.
آینه پژوهش » شماره ۷۰ (صفحه ۸۳)

خوانده می شود.‌ آغاز:

یا قاصدین حمی العقیق و مَن به

لکم إلهنا, إن تمّ ذاک المقصد

میلوا إلی ذات‌ النخیل‌ وسلّمو

وقفوا بنا, حـیث المواقف تحمد

اشعار فوق را این گونه نیز می توانیم, بخوانیم:

یا قاصدین حمی‌ العقی

ـقِ ومن به لکم إلهن

میلوا إلی ذات النخی

ـلِ سـلّموا وقفوا بنا۲۱

۳۱۷. کلمات شعر زیـر‌ دو‌ بـه‌ دو شبیه یکدیگرند (صناعت تصحیف). آغاز:

سندٌ سیّدٌ حلیم حکیم فاضل فاصل مَجید مُجید

حازم جازم بصیر‌ زانه‌ رأیه السدید الشدید

امَّه امه رجاءَ رخاءٍ ادرکت اذ زکت بقَوْدِ تقود

مکرُمات مکرَّماتٌ‌ بَنَت‌ بیت‌ علاء علا بجودٍ یجود۲۲

۳۱۸. صلاح الدین خلیل صـفدی, صناعت تصحیف را به این صورت به‌ کار‌ برده‌ که در آغاز, الفاظ دو به دو شبیه یکدیگرند; سپس سه به‌ سه‌ تا این که به هشت کلمه می رسد. آغاز:

جابر حائر جاء برٌّ جابر فـسَّر فـسرّه جوده‌ جوّده‌ زینه رتبه یغیب ویعتِب وعْد وغدٍ جفَّ فخفّ نصیب یصیب برقه ترَّفه‌ ریبٌ‌ رتِّب راح راجٍ.۲۳

۳۱۹. صفی الدین حلی در‌ سال‌ هفتصد‌ هجری, طی نامه ای ـ به نظم‌ و نثر ـ برای سلطان وقـت نـگاشت و صناعت تصحیف را در آن به‌ کار‌ برد. آغاز:

قبَّل قبل یراک تراک‌ عبد‌ عند رخاک‌ رجاک‌ ابیٌ‌ ابی سؤال سواک امل امک رجاء‌ رخاء‌ فالغی فالقی جده جده باعتابک باغیابک شرفاً سرفاً.۲۴

۳۲۰. خطبه بـی نـقطه از‌ شمس‌ العلمای گرکانی. آغاز:

الحمد لله المسؤول عطاؤه,‌ المأمول آلاؤه, المکرم أسماؤه,‌ العادّ‌ إحصاؤه, الحامد المحمود, الإله الودود.۲۵

۳۲۱. در‌ قصیده زیر, نام سوره های قرآن به ترتیب به کار رفته است (صناعت‌ توریه).‌ آغاز:

فی کل فـاتحه للقـول معتبره

حق الثـناء‌ علی‌ المبعوث بالبقره

فی آل‌ عمران‌ قِدماً شـاع مبعثه

نساءهم والرجـال‌ اسـتوضحوا‌ خبرَه۲۶

۳۲۲. شمس العلمای گرکانی در مسمّط زیر, کلمه پایانی هر فقره را در ابتدای‌ فقره‌ بعد تکرار کرده است:

هریک بشرح صدر‌ صدری‌ بقدر و گاه

گاه علوّ‌ قدر قـدرش فـزون زماه

ماه فـلک شکوه کوه وقار و جاه

جاهش برون ز عقل عقلش مرید راه

راه خـدای را پیـموده‌ مستقیم۲۷

۳۲۳. اگر حروف سیاه در بیت های‌ زیر‌ کنار‌ هم‌ قرار‌ گیرند, این روایت‌ به‌ دست می آید: (صل من قـطعک وأعـط مـن حرمک واعف عمّن ظلمک.)

صلـد سخت است ومنـون مرگ‌ بود‌ قط‌ کتاب

عکوه اصـل اعط ببخشای و عقاب است‌ عذاب

منـقصه عیب‌ و حرج‌ تنگی‌ و مکـفوف چه گور

واشمه ماشطه وعفـر دلیرید چه زور

عمـر دان زندگی و هست نظـافت پاکی

لم از بهر چـه کــی داغ و بـلل نمناکی۲۸

۳۲۴. صفی الدین حلّی از‌ حروفی استفاده کرده که به حرف بعد مـتصل نـمی شوند; مگر این که حرفی در آخر کلمه قرار گرفته باشد که طبیعی است به حرف بـعد وصـل نـمی شود. آغاز:

اذا زار‌ داری زورٌ ودود

اود واورده ورد ودی

وان رام زادی اذاً ورد

اداوی اذاه رام وردی۲۹

۳۲۵. صفی الدین حلی در نامه زیر حروف منقوط را به کار نبرده اسـت. آغاز:

ادام الله دوله‌ المـلک‌ العـادل العامل, الاوحد الکامل, موئل الآمل, ومآل الارامل, مالک ملوک الدول, طامس اسماء الکرام الاول, اسدالآساد, ,ومـکمد الحـساد, ومـورد الموارد.۳۰

۳۲۶. در بیت زیر‌ از‌ صفی الدین حلّی تمام حروف‌ الفبا‌ را

_____________________________

۲۱. طراز الحله, ص۲۶۵.

۲۲. تصحیح التصحیف و تحریر التـحریف, صـلاح الدین خلیل صفدی (م۷۶۴ق), تحقیق: سید شرقاوی, قاهره, مکتبه الخانجی, ۱۴۰۷ق, ص۲۲.

۲۳. درر النحور‌ فـی‌ مـدائح المـلک المنصور, صفی‌ الدین‌ حلی, ص۴۹۱.

۲۴. تصحیح التصحیف, ص۲۷.

۲۵. ابدع البدایع, ص۲۴۷.

۲۶. طراز الحله, ص۴۷۵.

۲۷. ابدع البدایع, ص۱۳۰.

۲۸. همان.

۲۹. درر النحور, ص۴۰۸.

۳۰. هـمان, ص۴۸۸.
آینه پژوهش » شماره ۷۰ (صفحه ۸۴)

بدون تـکرار جمع کرده است:

قدغض لحظ کثف شخصه

مذ عجزت سراً بنوطیّ۳۱

۳۲۷. در‌ قطعه زیر از صفی الدین حلّی, کلمه ای مـنقوط و کـلمه ای غـیر منقوط است (صناعت خیفاء). آغاز:

الحر یجزی والکرام تثیب

واللوم یخزی والهمام ینیب

والمال یغنی والممالک تنقضی

والمدح یبقی والکلام قشیب۳۲

۳۲۸. در‌ ابیات زیر‌ از صـفی الدیـن حلّی تنها از حروف بی نقطه استفاده شده است. آغاز:

کم ساهر حرّم لمس الوساد

وما اراه سـؤله والمراد

ماسهر الواله مـعطٍ له

وصلاً ولو داوم طـول السهاد۳۳

۳۲۹. صفی‌ الدین‌ حلّی‌ در ابیات زیر تنها از حروف نقطه دار استفاده کرده است. آغاز:

فتنت بظبی بغی خیبتی

بجفن تفنن فـی‌ فتنتی

تجنی ‌‌فـبت‌ بـجفن یفی

ـض فخیبت ظنی فی یقظتی۳۴

۳۳۰. صفی الدین حلّی همه حروف الفبا را‌ در‌ یک‌ بیت جـمع کـرده و بی نقطه ها را در مصرع اول و منقوط ها را‌ در مصرع دوم جمع کرده است:

اعطل ودّ صح سر کلامه

فثبت ظن غض خزی‌ شج قذ۳۵

۳۳۱. در شـعر‌ زیـر‌ از صفی الدین حلّی مصراع اول هر بیت, منقوط و مصراع دوم بی نقطه است. آغاز:

شفنی جـفن غـضیض غنج

لمهاه صدها دام ودام

فتنتنی بجبین یقق

کهلال سعده صار دواما۳۶

۳۳۲. صفی الدین حـلّی یـک‌ بـیت را منقوط و بیت دیگر را غیر منقوط گفته اسـت. آغاز:

بت بـبیت ظبیتی

فی فیض غیظ خیبتی

للهوها وصده

اوالمطال العدّه۳۷

۳۳۳. ملا احمد نراقی, الفاظ فارسی را به اسلوب عربی به نظم کـشیده‌ اسـت‌ (صناعت تعریب). آغاز:

خیزوا إلی الخرابات یا ایـّها الهمادم

لاتشنووا النـصیحه من هـذه المرادِم

عالج جـراحه الدل مـن دستک النکارین

فی زخم ذلک الدل لاتنفع المراهم.۳۸

۳۳۴. در دو بیت زیر نـیز صـناعت تعریب به‌ کار‌ رفته است:

الاُشتر گاذر الی الراهات

لایترس من فتادن الچاهات

قد کَرَّدَ خوناً دل همراهات

من نالته گاه سحرگاهات۳۹

۳۳۵. مـحمد مـؤمن شیرازی (متولد ۱۰۷۴ق) رساله ای بی نـقطه به نام (درر الحکم) دارد.‌ آغاز:

هو الله الاحـد ولد المـحرِّر اواسط اوّل الحُرُم عام (۱۰۷۴) ومولدُه دار العـلم ومـحرس الکمال ومحلّ اهل المکارم ومَحطّ اهل الحال. دار العلم له اسمٌ معلوم و هو مولد المـحرّر‌ ومـأواه‌ ـ اصلحه الله ـ وهو مصر‌ معلوم‌ معمور.۴۰

۳۳۶. رشـیدالدین وطـواط در شـعر زیر کلمه ای مـنقوط و کـلمه ای غیر منقوط به کـار بـرده است:

بچین و روم چنین درگهی‌ نبینذ‌ کس

بزیب و طالع و زینت عروس شیرین کار۴۱

۳۳۷. در‌ بیت‌ زیر حرفی منقوط و حرفی بی نـقطه است:

جان کـند تا چو غمزه جانان

میسزد جای وی میانه جان۴۲

_____________________________

۳۱.همان, صـ۴۱۷. ایـن‌ بیت‌ در‌ الکـنز المـدفون, صـ۳۴ نیز آمده با ایـن تفاوت که به‌ جای (کثف), (کثیف) و به جای (بنوطی), (بنوط) ضبط شده است.

۳۲. همان, ص۴۰۷.

۳۳. همان, ص۴۰۵.

۳۴. همان.

۳۵.همان, ص۴۱۸.

۳۶. هـمان,‌ ص۴۰۶.

۳۷. هـمان,‌ ص۴۰۷.

۳۸. الخزائن, ص۳۳۳. خیزوا: برخیزید; همادم: هـمدم هـا; لاتـشنووا: نـشنوید; مـَرادم:‌ جمع‌ مردم.

۳۹. همان, صـ۳۳۱. گـاذر: گذر کننده; راهات: جمع راه; کَرَّد: کرد.

۴۰. آثار عجم, فرصت الدوله شیرازی,‌ بمبئی,‌ ۱۳۱۲ق,‌ ص۴۲۹.

۴۱. مقدمه دیوان اشعار انـصاری, مـحمدعلی انـصاری, مقدمه از کیوان سمیعی, قم,‌ ص سیزده.

۴۲. همان.
آینه پژوهش » شماره ۷۰ (صفحه ۸۵)

۳۳۸. مصراع اول از رباعی زیـر, حـرفی مـنقوط و حـرفی غـیر مـنقوط; مصراع دوم‌ دو‌ حرف‌ منقوط و دو حرف غیر منقوط; مصراع سوم سه حرف منقوط و سه حرف‌ غیر‌ منقوط و مصراع چهارم چهار حرف منقوط و چهار حرف غیر منقوط است:

تا بر‌ چـه‌ نسق وجه تو زد چرخ رقم

کان شمع نظر کشیده نیکو بقلم

هرگز بجمال جز تو‌ دستش‌ ندهد

آراستنی چو صورت چین عالم۴۳

۳۳۹. کتاب منتخب جواهر الاسرار, ترکیبی از مولانا حسین‌ متکلم‌ نقل‌ کرده که از پنج بندِ پنج بـیتی شـکل گرفته و در هر بند, یکی از‌ صنایع‌ مشکل بدیع به کار رفته است. از هر بند به نقل دو‌ بیت‌ بسنده‌ می کنیم:

بند اول, بی نقطه:

مدار صرح دوار ممرد

مرام سطح مسطوح ممهد

مدار کار اهل ملک و اسلام

محل عدل‌ و طود علم الاحد

بند دومـ, تـماماً منقوط:

ز نغزی زیب تختی زین زینی

بتیغ تیز‌ پشت جیش زینی

ز بخشیدن بجنت شذ غنی ضیف

بپشت غیب شذ جفت ضنینی

بند سوم, مقلوب مستوی (هر‌ مصراع‌ را می توان از انتها هـم خواند):

بقا و عـزم و فر فوز‌ عواقب

بها و نوع زاد از عون واهب

امید آشـنایان‌ شـادی‌ م

بحاصل آیذ از اذیال صاحب

بند چهارم, کلمه ای‌ منقوط‌ و کلمه ای غیر منقوط:

محمد بن محمد پشت عالم

نبی علم غنی دل زین‌ آدم

شذت محکوم جیش ملک تبت

ملوک چین‌ و حکام ختن‌ هم

بند پنجم,‌ حرفی منقوط و حـرفی غـیر منقوط:

مزاج و خوی طبیعت منح زرباذ

صفات و خـلق عـقلت منع شرباذ

رخان دشمنان از اشگ‌ خون‌ رنگ

زرشگ تو چو یاقوت و چو‌ زرباذ۴۴

۳۴۰. در منتخب جواهر‌ الاسرار‌ تألیف نورالدین حمزه بن عبدالملک‌ طوسی,‌ مشهور به آذری (معاصر شاه نعمهالله ولی) دو بیت آمده که با تقدیم‌ و تأخیر و تـطویل و تـقصیر‌ و اخذ‌ و ترک ارکان‌ آن‌ ها, بیت های دیگر‌ با‌ بحرهای متفاوت به دست می آید:

بکرم می ببری گوی سخا را ز فلک

بدرم می‌ بخری‌ حمد و ثنا را زبشر

بگذر می‌ بدری‌ صف عدو‌ را‌ چو‌ قض

بقدم می سپری فـرق‌ سـها را چو قدر

ابیات دیـگری که از دو بیت فوق به دست می آید, بدین‌ قرار‌ است:

می بری گوی سخا را ز فلک

می بخری‌ حمد‌ و ثنا را زبشر

می بدری‌ صـف عدو را چو قض

می سپری فرق سها را چو قدر

* * *

بکرم می ببری گوی‌ سخ

بدرم می‌ بـخری حـمد و ثن

بگذر مـی بدری صف‌ عدو

بقدم می‌ سپری‌ فرق‌ سه

* * *

_____________________________

۴۳. همان.

۴۴. همان, ص چهارده ـ شانزده.
آینه پژوهش » شماره ۷۰ (صفحه ۸۶)

ز فلک می ببری گوی سخا را بکرم

ز بشر می بخری حمد و ثـنا ‌ ‌را بدرم

چو قـضا می بدری صف‌ عدو را بگذر

چو قدر می سپری فرق سها را بقدم

* * *

ببری گوی سخا ر

بخری حمد و ثـنا ر

بدری صـف عـدو ر

سپری فرق سها ر

* * *

گوی سخا می ببری

حمد و ثنا می بخری

صف عدو می بدری

فرق سها می سپری

* * *

ز فلک می ببری گوی سـخا ر

ز بشر می بخری حمد و ثنا ر

چو قضا می بدری صف عدو‌ ر

چو قدر می سـپری فرق سها ر

* * *

ز فلک گـوی سـخا را بکرم می ببری

ز بشر حمد و ثنا را بدرم می بخری

چو قضا‌ صف عدو را بگذر می‌ بدری

چو قدر فرق سها را بقدم می سپری

* * *

گوی سخا را بکرم می ببری

حمد و ثنا را بدرم می بخری

صف عدو را بگذر می‌ بدری

فرق سها را بقدم می‌ سپری

* * *

ز فلک گـوی سخا را ببری

ز بشر حمد و ثنا را بخری

چو قضا صف عدو را بدری

بقدم فرق سها را سپری

* * *

بکرم گوی سخا را می ببری

بدرم حمد‌ و ثنا را می بخری

بگذر صف عدو را بدری

بقدم فرق سها را سپری

* * *

بکرم گوی سخا را ز فلک می ببری

بدرم حمد و ثنا را ز بشر می بخری

بگذر صف‌ عدو‌ را چو‌ قـضا مـی بدری

بقدم فرق سها را چو قدر می سپری

* * *

گوی سخا را ز فلک می‌ ببری

حمد و ثنا را ز بشر می بخری

صف عدو را چو‌ قضا‌ می‌ بدری

فرق سها را چو قدر می سپری۴۵

۳۴۱. آقای ابوالفضل آسمانی در این قصیده, صناعت توشیح را به ‌‌کار‌ برده اسـت. در صـورتی که حرف های اول مصرع ها کنار هم قرار‌ گیرند,‌ عبارت‌ (یا ابوالحسن یا امیرالمؤمنین) استخراج می شود. آغاز:

ییدحق عین حق شه آگاه

اصل ایمان علیّ عالی‌ جاه

ابر رحمت شکوه جود و کرم

بوالحسن رهبر عدالت خواه۴۶

۳۴۲. بـخشی از مـصراع اول‌ هر بیت در مصرع‌ دوم‌ همان بیت تکرار شده است. آغاز:

جهان شده لاله زار ز رحمت کردگار

ز رحمت کردگار دوباره شد نوبهار

سوسن و گل آشکار بر سر هر شاخسار

بر سر هر شاخسار به نغمه خوانی هَزار۴۷

۳۴۳. در این شعر مـنسوب بـه امـام علی(ع) صناعت تصحیف به کـار رفـته است:

أشرت إلی بـُکْمٍ بِکُمٍّ بِکُمْ بَکَم

بِکَمْ عوضا ترضون عنا عن البَکَم

فقالوا جمیعاً بالإشاره والرّض

کفی عوضاً أنّ السلامه فی البَکَم۴۸

۳۴۴. میرزا‌ امین نصرآبادی (ق۱۱) یک رباعی با این ویـژگی هـا دارد: حـروف مصراع اول, مقطوع, و یک حرف نقطه دار و حرف دیگر بـی نـقطه است. حروف مصراع دوم, دو به‌ دو‌ به هم چسبیده اند و دو حرف با نقطه و دو حرف بی نقطه است. مصراع سوم سـه حـرف سـه حرف به هم چسبیده اند و سه حرف منقوط‌ و سه حـرف غیر منقوط است. کلمات مصراع چهارم, چهار حرفی است و کلمه ای منقوط و کلمه دیگر غیر منقوط است:

آن آب رخ رزم زدی دی آذر

تن عاجز ساخت‌ هـم‌ پیـ‌ کـوشش سر

تیغ گهرینش همه بین‌ لعل‌ یثن

مهمل پیشش حمله چینی عسکر۴۹

_____________________________

۴۵.همان, ص بیست ودو ـ بیست وچهار.

۴۶.آئینه داران نور, ص۳۰.

۴۷. هـمان, ص۲۳.

۴۸. مـشکلات العلوم, ملا محمدمهدی نراقی, به‌ کوشش‌ حسن‌ نراقی, مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی, چاپ اول,‌ ۱۳۶۷ش,‌ ص۲۸۲.

۴۹. ریحانهالادب, مـحمدعلی مـدرس تـبریزی, تهران, انتشارات خیام, چاپ چهارم, ج۶, ص۱۷۸.

۲ نظر

  1. سلام جان
    آیا مقاله شاهکارهای ادبی (۵) قبل و بعد دارد؟؟!
    اگردارد لطفا آدرس مجلات را ارسال فرمایید
    با فروتنی و مهر
    اسدی طوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code