خانه / ایران / ایران باستان / هخامنشیان / ذوالقرنین همچنان ناشناخته / بازخوانی و رد نظریه ابوالکلام آزاد در باره کورش و ذوالقرنین

ذوالقرنین همچنان ناشناخته / بازخوانی و رد نظریه ابوالکلام آزاد در باره کورش و ذوالقرنین

شناسنامه ی کتاب:
عنوان: ذوالقرنین همچنان ناشناخته (بازخوانی و رد نظریه ابوالکلام آزاد در باره کورش و ذوالقرنین)
نویسنده: غلامرضا نوادری
ناشر: مؤسسه آموزش تألیفی ارشدان
نوبت و تاریخ چاپ: اول / ۱۳۹۷

دانلود کتاب «ذوالقرنین همچنان ناشناخته»

از قرن اول هجری تاکنون بیش از بیست شخص به عنوان ذوالقرنین معرفی شده اند. حدود شصت سال پیش ابوالکلام آزاد در تفسیر خود با ارائه مستنداتی کورش را همان ذوالقرنین قرآنی دانست. اصل دیدگاه وی مبتنی بر بخش هایی از تورات است که به گمان ایشان درباره کورش است.
وی بر این بود که در رویای دانیال نبی کورش به صورت قوچی نمایانده شده است که دارای دو شاخ بزرگ است. و بر اساس همین رویا کورش نزد یهودیان به ذوالقرنین معروف بوده است.
با پیدا شدن سنگ نگاره انسان بالدار دیدگاه ایشان قوت گرفت؛ چرا که این نگاره دارای دو شاخ بود و در چند سفرنامه بالای نگاره کتیبه ای با خط میخی وجود داشت که بر آن نام کورش نوشته شده بود. او کورش را زرتشتی و سفرهای شرق و غرب و ساخت سد داریال را همان کارهای ذوالقرنین می دانست.
کتاب «ذوالقرنین همچنان ناشناخته» بازخوانی و رد دیدگاه ابوالکلام است. کتاب مشتمل بر پنج فصل است. چهار فصل مقدماتی آن عبارت اند از: معرفی ابوالکلام آزاد، ارائه تفسیری از آیات مورد بحث، گزارشی کوتاه از زندگی و جهانداری کورش هخامنشی و خلاصه ای جامع از دیدگاه ابوالکلام.
بخش پایانی کتاب، بررسی و رد گفته های ایشان است.

ذوالقرنین همچنان ناشناخته

مهر ۱۳۹۷

همچنین ببینید

علت فراموشی هخامنشیان در حافظه تاریخی ایرانیان

به قلم مرتضی رمضان پور یکی از سلسله هایی که در منابع ادبی بعد از …

۲۸۷ نظر

  1. بسیار عالی. خوشحالیم از رویش‌ها و از این که نسلی روی کار آمده که نه در بُعد کمّیت، بلکه در کیفیت، بر امور، حساسیت بیشتری دارد. نسلی که درد دین دارد.

    • سرتون از زیر برف بیارین بیرون
      مردم درد آب و نون و کار و مسکن و آینده فرزندانشونو دارن
      خسته نشدین از این همه سال دین فروشی ؟
      ذوالقرنین و یاجوج و ماجوج هم مثل بقیه داستانهای قرآن مبهم و نامشخصه
      و از قصه های توراتی گوگ و ماگوگ برداشت شده
      وگرنه چه لزومی داره براش اینهمه تفسیر و توضیح سرهم کنن که منظور از ذوالقرنین
      کی بوده ؟
      دوما اون اقوام وحشی که قرآن ادعامیکنه تا روز قیامت در داخل یک سد آهنی محبوس
      هستن و سپس رها میشن ، وجود خارجی ندارن

      • سلام
        اولا هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. حالا که مردم مشکل دارن تمام دانشگاه های علوم انسانی و پایگاه های نظریه پردازی و غیره را ببندید
        دوم شما در چه جایگاهی هستید که مصداق دین فروش رو مشخص می کنید.
        اینکه مصادیق چنین داستانهایی مشخص نیست به خاطر این است که هدف قرآن چیز دیگری بوده است.

        • سلام وقتی بگویید ذوالقرنین نه کوروش هست ونه پادشاه چین که دیوار چین را ساخت
          ونه اسکندر هست ونه پادشاه یمن هست ونه سلیمان هست

          خب یعنی شما میگویید ذوالقرنین یک پادشاه ناشناخته هست
          خب منتقدان اسلام هم میگویند این یک داستان افسانه ای هست
          برای شما یک پادشاه ناشناخته هست وبرای منتقدان اسلام
          یک داستان افسانه ای

          • ناشناخته ماندن یک شخصیت هرگز دلیل بر نبود آن نمیشود. تا چند قرن پیش بسیاری از چهره‌های تاریخی ناشناخته بودند.
            از طرفی فکر کنید همه بگویند کورش همان ذوالقرنین است و مستشرقی بیاید و همین ایرادها را از ما بگیرد آنوقت چه جوابی داریم؟
            نکته دیگر اینکه اگر به فرض مشکل شناخت ذوالقرنین حل شود دیگر مستشرقین به ما ایراد نمی‌گیرند؟
            اتفاقا ترس از همین ایرادها موجب ابراز نظرهای عجولانه و گاه ناروا شده است.
            موفق باشید

            • ردی برسخنان آقای نوادری

              سلام ولی اول آیه گفته شده یسئلونک
              یعنی از تو درباره ذوالقرنین سوال میکنند
              واین یعنی برای پرسشگران این اسم شناخته شده بوده است

            • ردی برسخنان آقای نوادری

              سلام اگر اول آیه نمیگفت از تو سوال میکنند حرف شما درست بود
              وقرآن داشت از یک شخصیت ناشناخته حرف میزد
              ولی وقتی گفته یسئلونک
              یعنی این شخصیت شناخته شده برای پرسشگرها بوده

  2. با سلام ؛ این کتاب برخی کاستی ها دارد که اگر بیشتر مطالعه میشد کتاب پربارتر میشد ، یکی از آنها را در اینجا بیان میکنم :
    درباره بحث داریوش مادی میگوید که والتر هینتس عقیده داشته است داریوش مادی همان کورش بوده است و به اشتباه وی را داریوش مادی نوشته اند و به این کتاب ارجاع میدهد : « نوروزی، ایمان، ۱۳۸۸ ، پژوهشی در بازشناسی هویت داریوش در روایت حضرت دانیال نبی(ع) ، ص ۹۱ »
    اما این دیدگاه بی اعتبار است و بنظر من از قول کسی چون والتر هینتس هم بعید است و سؤال اینجاست که اگر والتر هینتس گفته ، در کدام کتاب خویش و یا مقاله هایش این چنین چیزی را گفته است ؟ چه در کتاب دانیال و چه در کتبی همچون آثارالباقیه ابوریحان بیرونی ، جدا بودن داریوش مادی و کورش مشهود است اما نویسنده گویا در اینباره به آثارالباقیه رجوعی نداشته است .
    همچنین در نهایت هم میگوید :
    چرا که بنا بر آنچه گذشت داریوش مادی یا خود کورش است یا یکی از فرمانداران سفاک و خونریز وی که هیچ بویی از انسانیت نبرد است. ص ۷۴ .
    اما بررسی آقای مهرداد ایران مهر حقیقت را بهتر روشن میکند :
    به هر روی، در اینجای جدول به نام بحث‌برانگیز داریوش مادی اول می‌رسیم. اظهارات بسیار گوناگونی پیرامون این نام که در کتاب دانیال و دیگر اسناد آمده، و وی این پادشاه را همزمان با خود اعلام نموده، شده است. شگفتی پژوهشگران از این روست که، ایشان این فرد را داریوش بزرگ هخامنشی فرض نموده و متعجبند که نامش در جدول، پیش از کوروش چه می‌کند و دیگر آنکه دانیال نیز نمی‌توانسته همزمان با داریوش هخامنشی زندگی کرده باشد.
    در اینجا، مشکل یک مورد نیست که بتوان با برطرف نمودن آن، پاسخی به این معمای به ظاهر سخت داد. زیرا از یک سو، تقریبا تمامی استادان تاریخ و پژوهشگران، در پیروی از آنچه که تاکنون غربیان اعلام کرده‌اند، متاسفانه جمیع میانرودانی‌ها را سامی می‌دانند. بنابراین از نظر ایشان، شخصی با پسوند مادی نمی‌توانسته پیش از ورود کوروش، بر بابل حکومت کرده باشد. از سویی نیز، تاکنون هیچگاه شاهد اعتنا به اسناد دست‌اول ایرانی شامل اسناد دورهٔ باستان و اسلامی، در برابر اسناد پژوهشی غربی نبوده‌ایم تا گره کار به دست خودمان و از طریق درست و حقیقی آن باز شود.
    اما چون بحث این نوشتار در این باره نیست، کوتاه می‌گوییم جمعیت میانرودان به ترتیب شامل مرتوها، کاسی‌ها و مادی‌ها بوده است که حدود دو نوبت بازماندگان آب‌نشینان کوشی و التصاقی‌زبان برج بابل کهن، به نقل سِفر پیدایش از جنوبی نامعلوم (بهشت عَدن؟) بر مرتوها (یا به عکس و شاید هم چند نوبت متداخل) در شنعار وارد شده‌اند.
    توضیح آنکه، موشکافی دو گزارش ذیل خود نیازمند نوشتاری جداگانه است، و در اینجا به صرف ثبت دو سند در باب ادعای فوق، آورده می‌شود.
    در سِفر پیدایش آمده، «و تمام جهان را یک زبان و لغت بود. و واقع شد که چون از مشرق کوچ می‌کردند، پهنۀ همواری در زمین شنعار (بابل یا سومر) یافتند و در آنجا سکنی گرفتند … اکنون نازل شویم و ایشان را مشوّش سازیم تا سخن یکدیگر را نفهمند» (سِفر پیدایش١١/ بندهای ١،۲،۷) (درخشانی، ١۳۸۲: ۲۳۵).
    بیرونی نیز دربارهٔ این برخورد زبانی چنین آورده، «برخی از مورخین نقل کرده‌اند که نمرود بن کوش بن حام بن نوح پس از آنکه بیست و سه سال از تبلبل‌السن (به لکنت افتادن زبان‌ها) گذشت در بابل به پادشاهی رسید و نخستین کشوری که پیدا شد کشور بابل بود» (بیرونی، ١۳۸۹: ١۲۸) (نوح/نوآه یک نام میانرودانی است).
    اکنون بر اساس اسناد به بررسی نام داریوش مادی که در جدول بیرونی آمده، می‌پردازیم. در کتاب دانیال، پیرامون این فرد چنین می‌خوانیم، «درهمان شب، بلشصر پادشاه کلدانیان کشته شد. و داریوش مادی در حالی که شصت و دو ساله داشت، سلطنت یافت … و در سال نخست داریوش پسر اخشورش که از نسل مادیان و بر مملکت کلدانیان پادشاه شده بود، در سال نخست سلطنت او، من دانیال…» (کتاب مقدس، ۵:۳۰، ۲۹-۶:١، ۲-۹:١).
    اما با نوشتۀ ابن‌عبری در مختصر تاریخ‌الدول است که متوجه موضوع مهم دیگری نیز می‌شویم، «داریوش مادی، یونانیان او را نابونیدس گویند … در عصر پادشاهی او، دولت نبطیان کلدانی منقرض شد و پادشاهی آن قوم به پارسیان رسید» (فصل دولت پنجم، ص ۶۲).
    نام آخرین فرمانروای کلده، در مختصرالدول، آثارالباقیه و کتاب دانیال به شکل‌های داریوش مادی، داریوش ماهی اول و داریوش پسر احشیرش (خشیارشا/ با پسر داریوش هخامنشی یکی نیست) ثبت شده است، که حال دانستیم او نبونید آخرین شاه بابل نو از دودمان مادی (یازدهم) است. جالب است که نام پدر وی نیز یک نام ایرانی یعنی خشیارشا بوده است. انتخاب نام نبو-نئید نیز یک رسم کهن و بومی قلمرو میانی در نهادن نام‌های آیینی خدایان به عنوان لقب پادشاهان می‌باشد.
    این نام در جدول کتب اهل مغرب، به گونهٔ داریوش ماهی ثبت شده است. مترجمین و مصححین کنونی آن را به صورت مادی تصحیح کرده‌اند، اما این نام نیاز به بررسی دارد.
    …… ادامه کامنت بعد…..

    • درباره گفته هینتس مطمئن باشید. حتی در تاریخ جامع ایران که با دقت نوشته شده هم همین قول از وی نقل شده ج ۱ ص ۵۰۱_۵۰۲.
      درباره کتاب هم اگه اشتباه نکنم در (داریوش و ایرانیان) دیده ام ولی فعلا آدرس دقیق ندارم.
      ممنونم از توجهتون

  3. … ادامه ی کامنت قبل …..

    با نگاه به شواهد تاریخی، هیچ شکی در مادی بودن دودمان یازدهم بابل (بابل نو) وجود ندارد. اما نکته‌ای در سالنامهٔ نبونید دربارهٔ حران وجود دارد که ممکن است بدگمانی در مادی بودن شخص نبونید پدید آورد، «حرّان و (معبد) اهول‌هول که ۵۴ سال ویران بود (زیرا که) اومان‌منده‌ها معبد (ایشان را) غارت و ویران کردند و خدایان دربارهٔ آن مدت، مصالحهٔ ۵۴ مسئله‌ای مقرر داشته بودند که پس از آن (خدای) سین می‌تواند به مکان خود بازگردد».
    نکتهٔ اساسی در اینجا، نام بردن از خدای سین (ماه) است. سین خدایِ ماه بابلیان است و در حماسهٔ گیلگمش نیز از او یاد می‌شود. در استوره‌ها او را ایزدبانوی ماه می‌دانند.
    ساموآ دانگا راهبهٔ معبد سین و مادر نبونید بود. کتیبه‌ای مربوط به سال ۵۳۷ پ.م (١۸ سال پس از آغاز سلطنت نبونید بر بابل) که از معبد سین در شهر حرّان کشف گردید، این موضوع را ثابت می‌کند. این کتیبه از زبان ساموآ دانگا به هویتش و هویت پسرش و ارتباطشان با خدای سین اشاره می‌کند و بزرگی و شکوه شاهی پسرش را مدیون خدای سین می‌داند.
    اکنون آیا صفت ماهی در اسناد ایران دوره اسلامی برای نبونید (داریوش ماهی)، می‌تواند ارتباطی با خدای سین (ماه) که نبونید بعدها تلاش بسیاری نیز برای انتقال پیکرهای آن از شهرهای سومر و اکد (آگاده، اشنونه، زمبان، متورنو، دیر، سرزمین قوتو و شهرهای آن سوی دجله شامل دولت‌شهرهای آسورستان) به بابل در هنگام رسیدن سپاه کوروش به آن‌ها از خود نشان داد، داشته باشد؟
    با توجه به اسناد و شواهد تاریخی، در تبار مادی نبوپلاسار و پسرش بخت‌النصر دوم و دیگر شاهان بابل نو اطمینان داریم. بنابراین نبونید نیز که در شرایط چیرگی مادهای میانرودان بر بابل، از سوی کاهنان به شاهی برگزیده شد، نمی‌تواند از تباری غیر از شاهان پیشین دودمان یازدهم برگزیده شده باشد. درگیری‌های او با مادهای هگمتانه بر سر حران نیز می‌تواند برآمده از جاه‌طلبی‌های او در هنگام بیرون کشیدن بخشی از سپاه ماد از حران به دستور واپسین شاه ماد سوم بوده باشد. همچنین دیدیم که گزارش بای‌بل نیز او را از نسل مادیان می‌داند.
    پس این صفت، چه ماهی بوده و به خاطر پرستش خدای سین از سوی نبونید به کار رفته باشد، و چه مادی بوده و به خاطر تبار ماد او به وی نسبت داده شده باشد، در هر حال خدشه‌ای بر گزارش‌های مندرج در این نوشتار وارد نخواهد آورد. منبع : « https://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/16827-korosh-keikhosrow-960807-001.html » نویسنده در اینباره باید بیشتر پژوهش میکرد .
    نویسنده همچنین میگوید که در رویدادنامه نبونئید ، کورش ، مادی خوانده شده است : « در پاسخ
    باید گفت که در سالنامه نبونید نیز کورش مادی لقب گرفته است . ص ۷۰ کتاب » اما در ترجمه آن : « http://ghiasabadi.com/ruydadnameh.html » این چنین چیزی ندیدم و در منبع هم نویسنده ذکر نمیکند که در کدام بخش از رویدادنامه نبونئید به کورش لقب مادی داده شده است .


    گویا این کتاب کاملتر مقاله جناب آقای نوادری در هفتمین جشنواره سال ۱۳۹۴ علامه حلی است که برگزیده هم شد :
    http://www.rasanews.ir/textversion/detail/news/262383/16

    • در آغاز از توجه و دقت حضرتعالی ممنونم.
      در مقاله‌ای که جنابعالی بدان اشاره کردید آقای ایران مهر قصد دارد کاری تازه عرضه کند که با تمام آراء گذشته مخالف است. فلذا اشکال مبنایی می‌شود. و نظر ما بر اساس دیدگاه رایج و غالب بود.
      اما درباره مبنای آقای ایران مهر؛ گفته‌ی جناب بیرونی نیز دلالتی تام بر استقلال حکومت داریوش مادی چرا که بیرونی درباره جدول مغربی ها می گوید این جدول با آنچه ما می دانیم از جهت نام و مدت پادشاهی و دیگر اخبار آنها خیلی تفاوت دارد و «آنچه بوهم سبقت می‌جوید این است که ملوک ایران را با عمال ایشان در بابل روی هم رفته نام برده‌اند»(بیرونی ص ۱۵۱). در نتیجه معلوم نیست داریوش مادی که پیش از کورش آمده عامل کورش بوده یا پادشاه مخلوع بابل. رضا آقازاده نیز گوید:« این منابع غربی که ابوریحان از آنها نام برده است مبهم و فاقد توالی تاریخی هستند و مشکلات زبان‌شناسی با روایات ایرانی دارند. »( https://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/16828-korosh-bozorg-manabe-eslami-9607.html)
      در همین جدول بلطشاصر پیش از داریوش مادی آمده است در حالیکه اگر داریوش مادی همان نبونید باشد بلطشاصر باید پس از وی باشد آقای مهرداد ایران مهر در این باره گوید:« نام بعدی، بلطشاصر که به شکلی عجیب نامش پیش از ذکر نام نبونید در جدول آمده است. اما با توجه به تجربه‌ای که تاکنون از نوع سندنویسی کسانی که اسنادشان به دست بیرونی رسیده بوده، کسب کرده‌ایم؛ می‌توان فهمید که شاید نام بلتسر/بل-اسر (یونانی بلسوس) پسر نبونید، به خطا و به عنوان شاهی جدا پیش از او ثبت شده باشد. اگرچه با توجه به اینکه مردوک-بل-اسو-ایکبی، پیش از نبونید بوده و نام او نیز در یونانی بلسوس ثبت شده، شاید که این بلطشاصر همو باشد، اما اینجا نیز احتمالش کم است». https://www.iranboom.ir/nam-avaran/koroshe-bozorg/16827-korosh-keikhosrow-960807-001.html
      اما حرف بنده این است که در تورات آمده که بلشصر حاکم بابل شامگاهان کشته شد و سپس داریوش مادی جای او نشست. حال به فرض هم که یونانی ها گفته باشند داریوش مادی همان نبونید است باز هم اشکال به جای خود باقی است و جناب مهرداد ایران مهر بدان توجه نکرده‌اند.
      هدف بنده نشان دادن بی اعتباری رویای دانیال بود حال چه داریوش همان کورش باشد یا فرماندارش یا اصلا داستان ساختگی باشد یا به اشتباه داریوش مادی(نبونید) را قاتل پسر خود معرفی کرده باشد. مشکل روایت ابن عبری نیز این است که گوید مدت داریوش یک سال یا به قولی نه سال بود که اصلا با حکومت نبونید هماهنگ نیست.
      و اما درباره اشتباه حقیر درباره «سالنامه نبونید» باید عرض کنم که آقای نوروزی در مقاله (پژوهشی در بازشناسی هویت “داریوش” در روایت کتاب حضرت دانیال نبی (ع). چنین آورده بود:« این نظریه با این سند تقویت می¬شود که کوروش در اسناد تاریخی توسط “نبونید” ( Nabonidus) با لقب “مادی” خطاب شده است». که نمی دانم چرا دراین کتاب «سالنامه» قید شده است و نیز منبع ذکر نشده است. لذا از همگان پوزش خواهم. و حتما تصحیح خواهد شد.
      همانطور که در مقدمه آمده است این کتاب تفصیل یک مقاله است.
      باز هم ممنونم.

    • با سلام ؛ درباره دیدگاه ابوالکلام ، پیشتر در حدود یک ماه پیش هم در سلسله پستهایی درباره پادشاه بودن کورش هخامنشی در وبلاگ ، کل دیدگاه علامه طباطبایی را نقل و سخنان ابوالکلام در تفسیر المیزان را به نوعی نقد کردم ، اینرا برای این گفتم که بگویم مسئله من این نیست که کورش ذوالقرنین باشد ، درباره کورش هخامنشی به قدر کافی ابهام و مسائل دیگر وجود دارد و بعید است ذوالقرنین باشد . مسئله داریوش مادی است که بنظرم دیدگاه کتاب نادرست است و وی بیشتر می نماید نبونئید باشد [ و یا اینکه حداقل در کتاب، نبونئید بودن داریوش مادی هم در کنار دو نظر دیگر بیان میشد ] .
      هدف من این بود که یکی از قویترین مسائل این است که این فرد همان نبونئید است و در کتاب بدان اشاره نکرده اید .
      درباره آثارالباقیه برخی خطاها وجود دارد اما سخن من این بود که در این بحث به این کتاب رجوع میکردید خیلی بهتر میشد .
      درباره این سخنتان :
      « چرا که بیرونی درباره جدول مغربی ها می گوید »
      نام داریوش مادی در جدول ملوک کلده در آثارالباقیه آمده است ، جدول غربیون در آثارالباقیه چند صفحه بعد از جدول ملوک کلده است [ ملوک کلده پادشاه ایران نبوده اند و ابوریحان بیرونی کورش را بعنوان پادشاه ایران قبول نداشته است ] که ابوریحان بیرونی میگوید بجز نامهای این جدول که تنها هیئتشان را آورده است برخی اطلاعات را تصحیح کرده است و بخشی از آن بدین قرار است :
      … – داریوش مادی اول – کورش بانی بیت المقدس – قومبسوس – داریوش – اخشیرش – … .
      حال شما این جدول را که ابوریحان بیرونی به اشتباه بودن آن اشاره نمیکند و اتفاقا سخن از تصحیح آن هم میزند ، با کسانی که بر بابل حکومت کرده اند در تاریخ قیاس کنید [ در تواریخ ایرانی و عربی ، عمدتا این اشتباه را مرتکب شده اند که کورش را حاکم بابل شناخته اند که عامل شاه ایران بوده است ] :
      نبونئید – کورش – کمبوجیه – داریوش یکم – خشایار شا .
      این جدول ملوک کلده صد درصد صحیح نیست ، اما اگر داریوش مادی را نبونئید قرار دهیم که بنظر من معتبر هم است ، این قسمت از جدول کاملا صحیح میشود . درباره قومبسوس و اینکه با نام کمبوجیه یکسان است به پژوهش آقای ایران مهر در همان لینک و سخنان دکتر محمد معین با عنوان « شاهان کیانی و هخامنشی در آثارالباقیه » رجوع کنید . همچنین درباره اخشیرش نیز به سخنان دکتر معین رجوع کنید که بیان میکند وی خشایار شا بوده است . مگر اینکه بگویید سخنان دکتر معین را که نام اخشیرش در آثارالباقیه را با نام خشیرشا در سنگ نبشته ها تطبیق میدهد قبول ندارید .
      با تشکر از وقتی که گذاشتید .

      • سلام علیکم
        همان طور که گفتم بنای بنده در این بخش از کتاب پیروی از نظر رایج و حتی مفسران تورات بوده است. و اصراری هم به درستی آن ندارم هر چند دلیل مخالفش را هم چندان قوی نمی دانم.
        چرا که منابع ابوریحان و ابن عبری نیز همان منابع غربی است.

  4. سلام کوروش بزرگ ذوالقرنین مذکور در قرآن باشد ویا ذوالقرنین مذکور در قرآن نباشد پادشاهی هست محترم ویکی از افتخارات ملت ایران هست
    این نویسنده محترم هم کسی را به عنوان مصداق ذوالقرنین مذکور در قرآن تعیین نکرده اند وگفته اند ذوالقرنین همچنان ناشناخته هست
    خب این رد کاملی نیست
    رد وقتی هست که شخص مصداق ذوالقرنین را تعیین کند

    • ردیه کامل است. اصل کتاب رد نظریه کورش است و کتاب اصلا متکفل پاسخ به سوال دوم نیست. الزاما رد یک نظریه مستلزم اثبات دیگری نیست. شما می گویید فلان مایع آب است و محققین آن مایع را آزمایش می کنند و می گویند آب نیست اما هنوز علم بدانجا نرسیده بدانیم چه چیزی است.

      • ردی برسخنان آقای نوادری

        سلام شما اول باید آب را اثبات کنید که چیست بعد بگویید فلان مایع آب نیست

        • در مثال ما کوروش همان آب است.
          ذوالقرنین هم خصوصیاتی دارد که هر چند فقط نامش را نمی دانیم اما سلوک دینی وی متفاوت با ذوالقرنین قرآنی است.

  5. ردی برسخنان آقای نوادری

    سلام : این آقای نوادری نباید این قدر قضیه ذوالقرنین در قرآن را پیچیده کند در آیه ۸۳ سوره کهف ۱۸ سوره قرآن گفته شده است که از تو درباره ذوالقرنین سوال میکنند

    وقتی تواریخ اسلامی را میخوانید همه گفتند سوال درباره ذوالقرنین را یا یهودیان پرسیدند ویا قریش بعد از مشورت با یهودیان این سوال را مطرح کردند

    وقتی هم درکتب یهودیان ودر کتاب دانیال نگاه میکنیم اتحاد پادشاهی ماد وپارس قوچ دوشاخ هست

    خب اصلا تاریخ روهم کنار بگذاریم

    اعراب که نمی اومدند از پیامبر درباره پادشاهان یمن که هر عربی داستانشون رو میدونه سوال کنند

    یاراجع به پادشاه ناشناخته بپرسند

    • معلومه کتاب را نخوانده اید
      کتاب درباره همین پندار نادرست است.

      • ردی برسخنان آقای نوادری

        سلام هموطن گرامی : بسیاری باور دارند که کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن نیست واین هم رای ونظر انهاست ومحترم هست ومن هم نمیخواهم ثابت کنم کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن است
        اما برخی از اینکه کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن نیست استفاده میکنند برای کوروش ستیزی ودشمنی ومخالفت با کوروش بزرگ

        ومشکل من بیشتر با این گروه هست

        ومن کتاب شما را نخواندم اما مقاله آقای خلخالی که بنام کوروش دروغین جنایتکار بود را خوانده ام

        وآن یک مقاله کوروش ستیز بود اما بگذاریم حدس بزنم

        ادامه دارد

  6. ردی برسخنان آقای نوادری

    ادامه قبلی : سلام مجدد بگذارید حدس بزنم شما گفتید که در کتاب دانیال قوچ دو شاخ نماد پادشاهان ماد وپادشاهان پارس هست وبه یک پادشاه اختصاص ندارد

    حرف شما درست است اما توجه ندارید یک شاخ پادشاهان ماد ویک شاخ پادشاهان پارس هست

    وآن کس که این دوپادشاهی را بهم متصل میکند به وجود آورنده اتصال این دوشاخ واین قوچ هست واین کوروش هست

    ومجاز کل به جز هم میشود یعنی چی بیشتر توضیح میدهم چه کسی امپراتوری پارس وماد رو بهم متصل میکند ؟ کوروش بزرگ پس او نماد پادشاهی ماد وپارس هست

    واین قوچ شامل اون هم میشود وبه وجود اورنده این امپراتوری هست

  7. ردی برسخنان آقای نوادری

    دقت کنید در خواب دانیال پادشاهان ماد وپارس در پیکره یک قوچ واحد وبا دوشاخ نمایش داده شده اند چگونه دوپادشاهی مختلف با یک بدن حیوان ودوشاخ جدا امدند چون ان بدن که انها را به هم وصل میکند کوروش هست

    اصلا دوشاخ نماد قدرت یکی قدرت مادها ودیگری قدرت پارس هاست

  8. سلام : ببینید صد وخورده ای سال پیش باستان شناسانی که بالای مجسمه را خواندند دیدند که نوشته منم کوروش

    امروز ان نوشته پاک شده وباستان شناسان میگویند نه این کوروش نیست این فرشته نگهبان قبر هست

    خب باستان شناسان امروزی دارند حدسیاتشان را مطرح میکنند وهیچ سند قطعی ندارند که این فرشته نگهبان هست
    حدسشون رو بیان میکنند

    خب از شما میپرسم چه دلیلی دارد که باستان شناس در صد وخورده ای سال پیش دروغ بگوید؟ او دیده که این نوشته شده

    است چرا دروغ بگوید؟ چرا شهادت انها را صرفا چون امروزه ان دستخط پاک شده وباستان شناسان فقط حدس میزنند این فرشته نگهبان هست شهادت انها را نادیده بگیریم؟

  9. سلام اصلا مجسمه به کنار لقب ذوالقرنین برای کوروش کاربرد دارد چون کوروش از طرف مادری با مادها نسبت داشت واز طرف پدری با پارس ها وقرن یا همان شاخ نماد قدرت هست وصاحب دوقدرت ماد وپارس

    توجه کنید : ذوالقرنین برای اسکندر هم کاربرد دارد چون سکه هایی از او با تاج دوشاخ موجود است اساسا میتوان به افراد بسیاری لقب ذوالقرنین داد

    اما مسئله این است که کدام یک ذوالقرنین مذکور در قرآن هستند؟

    یعنی میشود با تفسیر ومعنا به پادشاهان بسیاری لقب ذوالقرنین داد اما کدام یک ذوالقرنین قرآن هست

    ان مورد بحث هست

  10. سلام علیکم
    چه جوابی می توانم به کسانی بگویم که اصلاً کتاب را نخوانده اند.

    موفق باشید

  11. کتاب در دسترس شماست آنوقت شما حدس می زنید.
    به قول فامیل دور: من دیگه حرفی برای گفتن ندارم

  12. سوال وتقاضا از آقای نوادری

    سلام بر آقای نوادری من کتاب شما را نخوانده ام وان شا الله اگر قبول کنید وتا ۲۷ اردیبهشت ۹۸ اگر من زنده بودم واین سایت هم اگر برقرار بود بعد از مطالعه کتاب درمورد کتاب شما سخن میگوییم

    من اگر اجازه بفرمایید من تا ده روز آینده اول یک نقدی بر سایر نقدهایی که بر کوروش بودن ذوالقرنین مذکور در قرآن را بیاوریم یعنی برخی افراد غیر از شما هم رد کردند که کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن هست

    من به طور خلاصه به نقدهای انها پاسخ میدهم وسپس چند سوال هم درباره کوروش با فرض اینکه ذوالقرنین مذکور در قرآن کوروش نیست از شما میپرسم

    وسپس به امید خدا تا ۲۸ اردیبهشت ۹۸ کتاب شما را میخوانم واگر این سایت برقرار باشد درمورد کتاب شما هم صحبت میکنیم

    • بنده مدافع دیگر نویسندگان نیستم و حتی برخی از مبانی مخالفین رو هم اصلا قبول ندارم.
      بنده نیت خوان نیستم که بدانم هدف شما چیست؟
      اصلا نمی دانم شوخی می کنید یا جدی هستید.
      به هر صورت
      موفق باشید

      • سوال وتقاضا از آقای نوادری

        سلام جدی هستم ولی مشغله دانشگاهی فعلا اجازه نمیدهد که کتاب را سریع بخوانم

        اما سایر نقدهایی که بر ذوالقرنین بودن کوروش وارد شده است را خواندم واز شما اجازه خواستم تا ۳۰ مهرماه به امید خدا خیلی کوتاه سایر نقدهای مربوط به ذوالقرنین بودن کوروش را به اختصار رد میکنم

        وسپس فرض میکنیم که کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن نیست وچند سوال درباره کوروش از شما میپرسم

        وسپس که تا زمانی که گفتم کتاب شما را میخوانم به امید خدا

        وراجع به ان صحبت میکنم

  13. اقای نوادری عزیز، برخی ها افرادی هستند پر از عقده‌ حقارت که از دوران کودکی در وجودشان تلنبار شده و هدفشان نیز گرفتن وقت شماست. لذا خواهش میکنم به هر سخنی پاسخ ندهید. تشکر

  14. اینکه مثلا تیتر زده اید که نظریه ابوالکلام آزاد را رد کرده اید
    و ذوالقرنین را همچنان ناشناخته میدانید ، خواسته یا ناخواسته
    یک ایراد اساسی به قرآن وارد کرده اید که از یک فرد ناشناس ولی قدرتمند صحبت میکند.
    پس آیا این الله هست که با ذکر این چنین داستانهای مبهم ، معما مطرح میکند
    یا بشریست که یکسری اطلاعات ناقصی را که یاد گرفته بصورت جسته و گریخته مطرح میکند ؟
    مشابه این داستانهای الروم و یا اقوام عاد و ثمود و غیره هستند که
    نه محل اتفاقات را بیان میکند نه زمان آنها را و نه شرح کُل ماجرا را .
    بعد هم میگوید که کافران بروند و از عذابی که برسر آنها نازل کردیم عبرت بگیرند ……

    از اظهارات غلامرضا نوادری که بگذریم علامه طباطبایی نیز در المیزان،
    نظر ابوالکلام آزاد را پذیرفته و مشخصات کوروش را بر ذوالقرنین منطبق می‌داند.
    https://www.khabaronline.ir/detail/230402/culture/book

    • مدیر سایت

      تاریخ پیش از اسلام بوضوح به ما نرسیده ولی وقتی قرآن خبری از گذشته می دهد لازم نیست حتما از طرق دیگر نیز به ما نرسیده باشه. بیشتر تاریخ باستان از بین رفته یا تحریف شده بما رسیده

    • اگر قرآن کتاب تاریخ بود اشکالات شما شاید وارد بود اما هدف قرآن از اشاره به تاریخ، عبرت، تجربه اندوزی، تثبیت قلب پیامبر و… بوده است.
      در ضمن اگر کورش مصداق ذوالقرنین باشد اشکالات دو چندان می شود.
      لطفا تا کتاب را نخوانده اید اظهار نظر نکنید.

      • آنقدر کتابهای با ارزش علمی و تاریخی در لیستم زیاده
        و وقت خواندشان بندرت پیش میاید که نوبت به کتابهای بی ارزشی از این قبیل
        که از افسانه های بین النهرینی فلسفه بافی میکنند نمیرسد .
        همانطور که بینهایت کتابهای مغلطه آمیز فراوانی در باره اهل بیت و پنج تن و چهارده معصوم
        و حتی محسن که در دوران بارداری حضرت فاطمه سقط شد بچاپ رسیدند و همینجوری در حال افزایشند.
        آیا باید برای همه آنها وقت گذاشت و خواند ؟
        شاید فردا آخوندی دیگر کتابی ارائه دهد و ادعا کند آن ماهی که حضرت یونس را بلعیده ،
        یک نهنگ و یا شبیه آن نبوده بلکه یک موجودی بوده که همراه با جفتش در کشتی نوح کوچک بوده
        و بعدها بزرگتر شده و مأموریت داشته که حضرت یونس را ببلعد…….
        شما اول مکان آن سد آهنی که به ادعای قرآن ،
        اقوامی وحشی بنام یاجوج و ماجوج در داخل آن تا روز قیامت محبوس هستند را نشان دهید ،
        تا برسیم به اینکه منظور از ذوالقرنین بعد از ۱۴۰۰ سال چه کسی بوده ؟
        البته من میدانم چه کسی بوده و آن شخصیت نه ناشناخته هست و نه منظور از آن کوروش هخامنشیست .

        • معلوم شد کتابو نخونده .
          شما که اینهمه کتابهای مهم در لیست دارین چرا وقت خود را صرف پاسخ به کتابهای بی ارزش می کنید.

  15. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    نقدهای غیر از نقد آقای نوادری ( چون نقد آقای نوادری را نخواندم ) بر حول این محورها بنا شده است

    ۱: تورات تحریف شده است واستناد به آن کلا درست نیست

    ۲: کتاب دانیال ایراد تاریخی دارد

    ۳: در خواب دانیال پادشاهان ماد وپارس هست ونه یک نفر
    ۴: کوروش موحد نبوده وذوالقرنین قرآن موحد هست
    ۵: کوروش سدی نساخته است

    اما پاسخ به آنها در نظر بعدی

    • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

      درباب اینکه تورات تحریف شده است : این پاسخ را میتوان داد که مسلمانان میگویند که تورات تحریف شده اما نمیتوانند به درستی بگویند که آیا کل تورات کنونی باطل است؟ پاسخ آنها قطعا منفی هست چون خیلی از جاهای قرآن گفته شده که در تورات چونین حکم کردیم وحکمی که قرآن میگوید در تورات چونین آوردیم هم اکنون هم در تورات کنونی موجود است

      بعد ما از نظر ایمانی تورات را بررسی نمیکنیم که کسی بگوید تحریف شده از نظر تاریخی بررسی میکنیم

      ودر آیه۸۳ سوره کهف میگه از تو درباره ذوالقرنین میپرسند ودرتواریخ گفته شده سوال از طرف یهودیان بوده است

      پس مراجعه به کتب یهودی کار عجیب واشتباهی نیست

      • وقتی یک بخش تحریف شده باشد باقی اجزا از حجیت می افتد و تنها ظن آور است.

        • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

          سلام از نظر تاریخی میتوان ان را بررسی کرد یعنی یک منبع تاریخی هست

          از باب ایمانی بررسی نمیکنیم

          پس خود شما هم به بشارتهای به حضرت محمد در تورات اشاره نکنید

          درکتاب دانیال مطلب صریح خلاف قرآنی نیست که شما با صراحت بگی کلا برایتان اعتبار ندارد

    • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

      درمورد دوم هم اینکه کتاب دانیال ایراد تاریخی دارد ویا بقیه تورات ایراد تاریخی دارد این پاسخ موجود هست که : اولا تاریخ آن دوره کامل بدست ما نرسیده است که به طور قطعی بگوییم اشتباه دارد

      اما حتی اگر اشتباه هم داشته باشد اما از نظر تاریخی به موضوع درستی اشاره میکنند وآن هم اینکه درقوانین هخامنشیان وقتی پادشاه حکمی صادر میکرد ان هم حکم غیر قابل لغو بود

      وبسیاری از توصیفات انها درباره بابل وامثالهم با دانسته های امروزی تاریخی مطابقت دارد

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        درضمن در کتاب دانیال مطلب ضد قرآنی وجود ندارد تا مسلمانان با قطعیت بگویند کل این کتاب خطا هست

  16. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    مورد سوم را قبلا پاسخ داده ام میماند مورد چهارم وپنجم که به امید خدا در روزهای اینده پاسخ میدهم

    • بهتر است درباره توحید کوروش چیزی ننویسید تا زمانی که در کتیبه کوروش به صراحت از آباد سازی بت خانه های بابل و دیگر سرزمین ها سخن رفته است. هیچ توجیهی فایده بخش نیست.
      فرد موحد بت خانه آباد نمی کنه.

      • چه ربطی دارد ؟ کوروش از طرف خدا ماموریت برانداختن بت و بتخانه نداشت که بتخانه های مردم بابل را خراب کند
        اگر کوروش از خودش بت خانه آباد میکرد حرفتان درست بود اما وقتی کسی جایگاه پرستش مردم دیگری را خراب کند هر چند آن مردم چند گانه پرست باشند بعنوان شاهنشاه یک امپراطوری وظیفه آبادانی همه ویران شده ها را داشت نه وظیفه دیگری
        چنانکه حضرت ابراهیم و حضرت محمد فقط زمانی که از سوی خدا فرمان پیدا کردند بت ویران کردند و نه قبل از آن
        آنان قبل از این فرمان هرگز با بت خانه های مردم کاری نداشتند

        • آبادسازی بت خانه ها و بازگردانی بت ها و درخواست کمک از بت بزرگ مردوک و پرستش او افزایش قربانی برای بت ها عین متن کتیبه هست.
          اگه وظیفه پادشاهی چنین باشد وظیفه ذوالقرنین نبوده است.
          پیامبران الهی از روز نخست با بت پرستی مخالف بودند.
          میشه بگید کی به کورش وظیفه بازسازی بت خانه ها رو محول کرده بود؟

    • با سلام ؛
      ۱ : پیامبران قبل از فرمان، بتخانه احیا میکرده و آنها را می ستاییدند ؟ .
      ۲ : کورش در استوانه اش نبو فرزند مردوک را نیز بیان میکند ، فرزند قائل شدن برای سرور خدایان !! .
      ۳ : آباد کردن بتخانه چه ربطی به مردم و عوام دارد ؟ کار کورش به نفع کاهنان پول پرست بوده نه مردم عادی ، ویل دورانت درباره معابد بابل میگوید :
      در نسلهای متوالی، که گناهکاران، برای آسایش خاطر، مال خویش را با خدایان تقسیم می کردند، ثروت معابد پیوسته رو به افزایش بود. شاهان نیز، که خود را نیازمند آمرزش خدایان می دانستند، پرستشگاههای معتبر می ساختند و اثاثه و بنده و مواد غذایی برای آنها فراهم می آوردند؛ زمینهای بزرگی را بر آنها وقف می کردند؛ و هر ساله بخشی از درآمد کشور را به آن معابد اختصاص می دادند. هر وقت سرزمینی گشوده می شد و غنیمتی به چنگ قشون می افتاد، نخستین سهم بندگان و غنایم از آن معابد بود؛ هر وقت غنیمت سرشاری به دست شاه می افتاد، هدایای فراوانی به خدایان تقدیم می کرد. از بعضی از زمینها سالانه مالیات جنسی خرما و دانه بار و میوه به معابد پرداخته می شد؛ اگر صاحب زمین آن مالیات را نمی پرداخت، ملک به تصرف معبد درمی آمد- غالب اوقات، این ملکیت به خود کاهنان انتقال می یافت. توانگر و درویش، هر یک برحسب استعداد خود، سهمی از دسترنج خود را به معابد اختصاص می دادند. زر و سیم و مس ولاجورد و گوهرهای گرانبها و چوبهای قیمتی فراوان در معابد انباشته شده بود.
      چون کاهنان نمی توانستند از همه این ثروتها بهره برداری کنند یا آنها را به مصرف برسانند، آنها را به سرمایه های قابل بهره برداری تبدیل می کردند؛ به این ترتیب بود که امور کشاورزی و صنعتی و مالی تمام مملکت را در قبضه داشتند. علاوه بر زمینهای زراعتی پهناور، غلامان فراوان نیز در اختیار معابد بود؛ این غلامان را یا در مقابل مزد به خدمت دیگران می گماشتند، یا آنان را به حرفه های مختلف- از نواختن موسیقی تا کشیدن شراب- وا می داشتند. همچنین کاهنان بزرگترین بازرگانان و مالداران بابل بودند و، با فروختن کالاهای گوناگونی که در معابد فراهم می شد، بخش مهمی از بازرگانی کشور را اداره می کردند. چنان شهرت داشت که این دسته، در بهره برداری از سرمایه، حکمت و درایت فراوان دارند؛ به همین جهت بسیاری از مردم سرمایه های خود را برای بهره برداری به ایشان می سپردند و می دانستند که اگر بهره فراوانی نباشد، به هر صورت، اطمینان آن هست که سودی به دست خواهد آمد. کاهنان به شرایطی سهلتر از دیگر وام دهندگان به مردم قرض می دادند؛ گاهی به درویشان و بیماران، بدون درخواست فایده، وام می دادند؛ هر وقت مردوک دوباره به وام گیرنده لبخند می زد سرمایه را پس می گرفتند. از این گذشته پاره ای از کارهای عمومی به وسیله کاهنان انجام می شد: قراردادها را می نوشتند و تسجیل می کردند و امضای خود را بر آنها می گذاشتند؛ وصیت نامه ها را تنظیم می کردند؛ به مرافعات مردم گوش می دادند و رأی صادر می کردند، و از حوادث مهم و معاملات بازرگانی ثبت برمی داشتند.
      منبع : کتاب تاریخ تمدن ( جلد اول ) ؛ نویسنده : ویلیام (ویل) جیمز دورانت ؛ مترجم : احمد آرام و دیگران ؛ ناشر چاپی : تهران: اقبال: فرانکلین، ۱۳۳۷ شمسی ؛ ناشر دیجیتالی : مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان ؛ صفحات ۲۷۵ الی ۲۷۷ . کورش معابد این کاهنان را احیا کرد و این یعنی خیانت به مردم بابل .
      ۴ : همچنین خدایان دارای بت معبد داشته اند و مردوک نیز معبد داشته است .
      ۵ : از جمله ویژگی های آیین زرتشت همین مخالف شدید بودنش با بت و بت پرستی است ، مسئله اینجاست که در تورات هم با بت و بت پرستی بشدت مخالفت شده است . بنابراین کار کورش خلاف آیین زرتشت و یهود بوده است .
      ۶ : در مقدمه قانون نامه حمورابی میخوانیم :
      در آن هنگام که آنو، پادشاه توانای آنوناکی، و بل، پروردگار آسمان و زمین، فرمانروایی همه نوع بشر را به مردوک سپردند؛
      مسئله اینجاست که این چه خدایی است که باید فرمانروایی را خدایان دیگر باو بسپارند !!! مردوک یک ایزد ساده و ناچیز بوده است .
      ۷ : خدا را شکر پستی مفصل در وبلاگ پخش کردم درباره مشرک بودن کورش صاحب استوانه ، سپس آنرا در بخش پرسش و پاسخ سایت خردگان مطرح کردم و جواب خواستم ، بظاهر جوابی دادند اما دریغ از یک سند و مدرک در جوابشان ، اما به همان هم پاسخی دادم و در وبلاگ پخش و آنرا به ایمیلی که پاسخشان را با آن برایم فرستاده بودند ارسال کردم ، بیش از دو ماه میگذرد [ بعلاوه سؤالی در بحث مقبره کورش که جواب آنرا هم ندادند] اما یک جواب هم ندادند ، حتی در سایتشان هم کامنت گذاشتم و در بخشی از آن اشاره کردم که جواب مرا ندادید ، کامنت را پخش نکردند . فیلم پرسیدن سؤال و کامنت گذاشتن را هم دارم تا نگویید دروغ میگویم .

  17. تازگیها مسلمونای وطنی خیلی رو اعتقادات کوروش هخامنشی مانورای تخریبی میدن
    و بخودشون میبالن که الله پرست هستن و برای او خانه ایی درنظر گرفتن که در چند
    قدمی خانه شیطان هست .
    هفت بار دور اولی میگردند و هفت بار بطرف آن یکی سنگ پرتاب میکنند
    و در آخر هم با احساس رضایت، برای الله قربانی میکنند .
    این اعمال را اعراب جاهلی قبل از اسلام هم برای خدایان خود انجام میدادند ،
    ولی بعد از اسلام همین اعمال جاهلیت بدون تغییر، به اعمال آسمانی تغییر نام داد .
    پس الله پرستی چه مزیتی بر مردوک پرستی یا زئوس پرستی و یا بوداپرستی
    و یا یهوه و اهورامزدا پرستی دارد ؟
    اگر کوروش هخامنشی به اعتقادات یهودیان بابل و یا اقوام دیگر احترام میگذاشت
    و آنان را مثل قبایل بنی قریظه و بنی نضیر و مصطلق و بنی قینقاع سرکوب و آواره و
    سلب مالکیت از اموالشان نکرد ،
    چرا از دید شیعیان پیرو ولایت، حقیر و مشرک و کافر محسوب میشود ، الله و اعلم ​؟

    • خودتون هم اعتراف دارید که این حملات تازگی داره.
      وقتی باستان ستاها و سلطنت طلبان این همه روی کوروش مانور میرن باید خودشون رو برای این پاسخ ها هم آماده کنند.
      کورش یک ایرانیه که هم خوبی داشته و هم بدی. مثل همه پادشاهان دیگر ایران.اما نمی تونید اونو به عنوان یک شخص موحد و پیامبر گونه به مردم قالب کنید.
      کورش اگر احترام به اقوام می خواست بذاره بهتر بود کشورشون رو اشغال نمی کرد. از هند تا سواحل مدیترانه همه دشمن ایران بودند؟
      مطمئنا تعداد تلفات جنگ های کوروش دهها برابر جنگ بنی نظیر و بنی قریضه بوده است. مگه اینکه بگیم اونا چغندر بودند و کشورشون رو دودستی دادند کوروش.

    • درباره سلب مالکیت
      کورش بر اساس متن کتیبه نبونید پس از فتح هگمتانه همه اموالش را برداشت و به انشان برد.
      پس از فتح لیدی هم همچنین
      پس از فتح بابل نیز
      کوروش با افتخار گوید مردم برایم باج آوردند و بر پایم بوسه زدند.(بند۳۰)

      • ۱.باج. (اِ) باج و باژ و باز از ریشه ٔ باجی پارسی باستان مشتق است ، و آن از ریشه ٔ بج اوستائی بمعنی بخش کردن و قسمت کردن است. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) (مزدیسنا بقلم معین ص ۲۵۳ و ۲۵۴). باژ و پاژ. خراج. (منتهی الارب ). سا. (حاشیه ٔ فرهنگ خطی اسدی نخجوانی ). ساو. مالیات. اَتاوه. جباوه. جبوه. جبایه. جبی ً. ج ، جبایات. (منتهی الارب ). مکس. (منتهی الارب ) (مجمل ). خرج. (منتهی الارب ). مال و اسبابی باشد که پادشاهان بزرگ از پادشاهان زیردست گیرند و همچنین سلاطین از رعایا ستانند.
        که همان مالیات امروزی هست برای اداره امپراطوری که در متن کوروش این باج و خراج شامل شاهان مناطق مختلف و کلا تمام مردمی میشده که تحت سیطره امپراطوری او اداره میشدند
        ۲. رجوع میدهم شما رو به بوسه ای که زنی بدکار بر پاهای عیسی بن مریم زد و پاهای او را با روغن معطر و اشک چشمش شست . در این کتیبه متن و دستوری از جلنب کوروش برای بوسه زدن بر پایش وجود ندارد

  18. اگر اعراب حجاز به حال خود گذاشته میشدند و بت میپرستیدند لااقل یک خاصیت خوبی داشت و ان اینکه هم اکنون از داعش و القاعده و طالبان و بوکوحرام و دیگر گروهای تروریستی اسلامی و بعضی متعصبین سنی و شیعه خبری نبود. و مردم بخشی از کره زمین بدست انها کشته نمیشدند و اسیب نمیدیدند و در اسایش زندگی میکردند.

    • مدیر سایت

      تا وقتی که افراد بازیچه ی دیگران میشن، کاری نمیشه کرد و این اختصاص به مسلمانها نداره دیگران هم دست آویز دیگران میشن بله ما چون کشور ما مسلمانه خبرهای مسلمانها بیشتر مطرح میشه و الا دیگران هم…

      غربیها کم جنایت می کنن؟

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        دوست عزیز باور داعش این بود که باید مشرکان را ازار واذیت داد وبت خانه هایشان را خراب کرد وانها را به خاطر اعتقادشان کشت
        ومتاستفانه بسیاری از فقهای شیعه وسنی همین را میگویند اما قرآن مجید این را نمیگوید

  19. احترام به باورها.
    در هیچ یک از ادیان الهی مثل یهودی مسیحی زرتشتی اسلام بت و بت پرستی احترامی نداره.
    یه زنگ بزنید به مراکز این ادیان و بگید از نظر دین شما بازسازی بت خانه ها چه حکمی داره؟

    • احترام به باورهای مردم رو که تمام پیامبران الهی تا قبل از فرمان خدا انجام دادن . تمام پیامبران الهی تا وقتی فرمانی مبنی بر برانداختن بت یا فرمانی به دعوت مردم به یکتاپرستی نداشتند هرگز به عقاید و باورهای آنها بی حرمتی نکردند
      رجوع کنید و زندگی پیامبران را بخوانید

    • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

      سلام اقای عباس اتفاقا عمدا بحث موحد بودن رو باز نکردم تا یکی مثل شما بیاید این حرفها را بزند وبعد با استدلالهای قوی وسوالهای با استدلالهای قوی مواجهه بشود
      اما خوب باید به جملات وکلماتی که من مینویسم توجه بفرمایید وتا متنهایی که مینوسم را تا اخر نخوانیدید پاسخی ندهید

    • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

      دوست عزیز شما توجه بفرمایید یک انسان مسلمان ویا مسیحی ویا زرتشتی به عنوان شخص نباید برود بت خانه را ترمیم کند

      اما شما شهردار برلین هستی ومسلمان وبت پرستان دارند به حکومت تو مالیات میدهد تو باید به انها اجازه ساخت بت خانه شون رو بدهی یا بت خانه اونها را ترمیم کنی اگر افرادی خراب کرده باشند ان را
      ادامه دارد

  20. ۱. وظیفه هر پادشاه یا فرمانده یا هر صاحب مسندی آبادانیست نه ویرانی و اگر کسی در جنگها یا غیره به قتل و غارت و ویرانی منطقه ای رو آورد وظیفه یک پادشاه عادل و عاقل آبادانی تمام آن منطقه هست صرفنظر از باورها و اعتقادات مردم آن منطقه
    ۲. حضرت یوسف سالها در دربار کسی رشد پیدا کرد که اعتقادات آمون و خدایان دیگر سرچشمه زندگی و حیات او بود . او حتی به معبد بت پرستان هم آمد و شد داشت ولی یکتاپرست بود . در بین پیامبران هیچ پیامبری تا وقتی فرمان الهی نبوده اقدام به بت شکنی نکرد ، با هم بت پرستان معاشرت نزدیک داشت و هرگز به بتهای آنها بی حرمتی نکرد . این روش تمام پیامبران الهی بود و کوروش کبیر هم همینگونه عمل کرد .
    ۳. آمون خدای آفریننده آسمانها و زمین و خدای زندگی بخش در نزد مردم بابل بود و برترین خدا نه صرفا یک بت و از انجا که قوانین بابل برای مردم بابل نوشته شده نه برای ایرانیان زرتشتی یا مزداپرست ،پس باید با نام خدای هستی بخش آنها و برترین خدای آنها باشد گرچه چندگانه پرست باشند . اینها چه دخلی به کوروش بزرگ و عقاید شخصی او داشت که بابلی نبود ؟
    کوروش بزرگ هرگز عقاید شخصی اش را مستقیما اعلام نکرد

  21. خوبی وبدی هردینی را از روی اعمال پیروان ان دین میشود تشخیص داد. متاسفانه مسلمانان انقدر خونریزی کردند و با تعصبات خشک خود انقدر ظلم کردند که مردم جهان را نسبت به اسلام بدبین کردند.بارها مدیر محترم سایت فرمودند اعمال مسلمانان افراطی ربطی به اسلام ندارد. ولی وقتی به صحبت همین مسلمانان افراطی گوش میدی میگن ما طبق فلان ایه قران و نیز سنت رسول و خلفا عمل میکنیم. وقتی ادم تاریخ اسلام را میخواند متوجه میشود که بله انها درست میگن متاسفانه در صدر اسلام نیز با غیر مسلمانان رفتارهای غیر انسانی زیادی توسط مسلمانان صورت میگرفته است.

    • مدیر سایت

      بارها گفتم با کلی گویی نمیشه بحث کرد بطور کلی میگید هر آنچه امثال داعش انجام میدن مطابق اسلامه

      شما در هرکامنت دست روی یک مورد بذار تا بشه در موردش صحبت کرد

  22. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    اما ببین دوست عزیز وهمه عزیزان توجه کنید
    ۱: قرآن با بت پرستی مخالف است ومیگه بت نپرستید
    ۲: اما در هیچ کجای قرآن به مسلمانان دستور نمیدهد که ای مسلمانان بروید وبتها را نابود کنید
    ۳: یعنی در قرآن به مسلمانان دستور داده شده است که بت نپرستید به هیچ وجه بت نپرستید اما آیه ای دستور نداده که بت خانه ها را نابود کنید
    ۴: ممکن است شما مثال بت شکنی حضرت ابراهیم را بزنی خب ان وحی به ابراهیم بود وهدف نابودی بتها ان بود که بت پرستان به تفکر وادارند چون در همان مثال ابراهیم بت بزرگ بت پرستان را نشکست پس اگر شما از داستان ابراهیم برداشت کنی که باید بتها را بشکنی
    پس تو هر بتخانه باید بت بزرگ را سالم نگه داری

    وبت خانه را با بت بزرگ نگه داری
    ادامه دارد

  23. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    آقای عباس وهمه دوستان به آیات ۸ و۹ سوره الممتحنه ۶۰ سوره قرآن دقت بفرمایید :
    لَّا یَنْهَاکُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ﴿٨﴾ إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّـهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٩﴾
    ترجمه خرمشاهی :

    خداوند شما را از کسانی که با شما در کار دین کارزار نکرده‌اند، و شما را از خانه و کاشانه‌تان آواره نکرده‌اند، نهی نمی‌کند از اینکه در حقشان نیکی کنید و با آنان دادگرانه رفتار کنید، بی‌گمان خداوند دادگران را دوست دارد (۸) خداوند فقط شما را از کسانی که با شما در کار دین کارزار کرده‌اند و شما را از خانه و کاشانه‌تان آواره کرده‌اند و برای راندنتان [با دیگران‌] همدستی کرده‌اند، نهی می‌کند از اینکه دوستشان بدارید، و هر کس دوستشان بدارد، آنانند که ستمکار [مشرک‌] هستند (۹

    ببینید طبق ایات ۸ و۹ سوره الممتحنه ۶۰ سوره قرآن

    دوستی کردن با مشرکینی که با مسلمانها به خاطر مسلمان بودنشان جنگ نکردند ومسلمانها را از خانه هایشان بیرون

    نکردند وکمک به اوراه کردن مسلمانها به خاطر مسلمان بودنشان نکردند

    دوستی کردن با انها مشکلی ندارد

    خب وقتی دوستی کردن با انها مشکلی ندارد یعنی انها میتوانند دین خودشون رو داشته باشند والا اینکه

    بری بتخانه انها را خراب کنی وبگی دوست هستیم که معنا ندارد

    • به فرض حرف شما درست ولی کجاش گفته برو بت خانه رو آباد کن.
      قرآن پر است از آیاتی که بت و بت پرستی رو محکوم کرده.

  24. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    سلام مجدد : ذکر یک نکته هم ضرورت دارد وان هم اینکه از نقطه نظر دینی بخواهیم به قضیه نگاه کنیم ممکن است برای مردم بابل واشور هم پیامبرانی فرستاده شده بوده ودین آنها هم در ابتدا دین یکتاپرستی بوده باشد
    اما بعد مردم دینشان را تحریف کردند وبرای خداوند بزرگ که بانام مردوک میشناختند مجسمه ساختند وفرشتگان را خدایان در نظر گرفتند وبرای آنها مجسمه ساختند
    ودین خود را به شرک آلوده کردند
    ببینید الان مسیحیان کاتولیک مجسمه حضرت مریم را میسازند ومیروند جلوی مجسمه حضرت مریم حاجت خواهی میکنند

    از نظر بسیاری از مسلمانان این کار نزدیک به شرک است

    اما مسلمانان نمیروند مجسمه حضرت مریم را خراب کنند (البته جز داعش )

    خب دین حقیقی مردم بابل هم ممکن است در اصل یکتاپرستی بوده باشد

    اما انها تحریفش کردند ودین اصلیشان یکتاپرستی بوده باشد

    • با سلام ؛ شما کامنتهای زیاد میگذارید و پرداختن به مسائلی که هیچ ربطی به آقای نوادری و کتابش ندارد ، در هر کامنت تنها یک موضوع را مطرح کرده و سپس پس از جواب گرفتن به سراغ مسئله دیگری بروید اگر فکر میکنید راست میگویید .
      چند نمونه از سخنان عجیبتان :
      « قرآن با بت پرستی مخالف است ومیگه بت نپرستید
      اما در هیچ کجای قرآن به مسلمانان دستور نمیدهد که ای مسلمانان بروید وبتها را نابود کنید »
      قرآن موافق نماز است و فرمان میدهد نماز بخوانید .
      اما در هیچ کجای قرآن حتی تعداد رکعات نماز هم بیان نشده است .
      سنت پیامبر (ص) را اما قرآن بیان کرده است و اطاعت از آن . و اطیعوالله و … .
      ۲ : « خب وقتی دوستی کردن با انها مشکلی ندارد یعنی انها میتوانند دین خودشون رو داشته باشند والا اینکه
      بری بتخانه انها را خراب کنی وبگی دوست هستیم که معنا ندارد »
      شما بفرمایید به اینکه بت و بتخانه را آباد کنیم و خدای باطلی را بستاییم چه ربطی دارد ؟ .
      ۳ : « چون در همان مثال ابراهیم بت بزرگ بت پرستان را نشکست پس اگر شما از داستان ابراهیم برداشت کنی که باید بتها را بشکنی
      پس تو هر بتخانه باید بت بزرگ را سالم نگه داری »
      بنده خدا ، حضرت ابراهیم (ع) برای نشان دادن حقیقت به مشرکین اینکار را کرد ، ما حرفی نداریم ، کورش برای نشان دادن حقیقت تمام بتها را خراب میکرد إلا بت مردوک را ، کرد ؟ کرد تا نشان دهد بت و بت پرستی هیچ چیزی نیست و از بت مردوک کاری بر نمی آید ؟ یا اینکه آنها را احیا و بازسازی کرد و گذاشت مردم در جهل خودشان بمانند ؟ بجای دعوت مردم به پرستش اهورامزدا ، چه کرد ؟ خودش آمد و مردوک گوساله را ستایید !!! .
      ۴ : « اما شما شهردار برلین هستی ومسلمان وبت پرستان دارند به حکومت تو مالیات میدهد تو باید به انها اجازه ساخت بت خانه شون رو بدهی یا بت خانه اونها را ترمیم کنی اگر افرادی خراب کرده باشند ان را »
      اگر فاحشه خانه هم خراب شد باید ترمیمش کرد ؟ یا باید نابود کرد تا مردم از جهل و گناه در بیایند ؟ ، این که بابلیان به کورش باج و .. دادند کورش باید بگذارد در جهل و بت پرستی بمانند آنهم وقتی یک فاتح است ؟ اگر خدا خداست ، که در هیچ یک از دینهای ابراهیمی و همینطور زرتشت این چنین اجازه ای داده نشده است ، بت پرستی نشان باطل است ، کورش به چه حقی بت پرستی را احیا کرد در حالیکه میتوانست جلوی آنرا بگیرد ؟ برای احترام به مردم بابل ؟ دعوت کردن مردم به یکتاپرستی کار درستی بود یا نگهداشتن در جهل ؟ نمیتوانست حداقل بتها را در وضعیت خود بگذارد که بماند ؟ اما احیا کرد چون اهمیتی به یکتاپرستی نمیداد ، در یک جای استوانه اش سخن از یکتاپرستی نمیزند در هیچ کجای تاریخ هرودوت و کورش نامه گزنفون سخن از یکتاپرستی کورش نیست ، ما تمام این اسناد را کنار بگذاریم ، شما یک سند دال بر یکتاپرست بودن کورش هخامنشی ارائه دهید ؟ .
      ۵ : « اما مسلمانان نمیروند مجسمه حضرت مریم را خراب کنند »
      مسلمانان میروند و مجسمه مریم را احیا و خود نیز همان کار مسیحیان را میکنند ؟ آنچنان که کورش معابد را احیا و خدایان باطل را ستایید ؟ .
      ۶ : « درباب اینکه تورات تحریف شده است : این پاسخ را میتوان داد که مسلمانان میگویند که تورات تحریف شده اما نمیتوانند به درستی بگویند که آیا کل تورات کنونی باطل است؟ »
      بنده خدا ، کتاب دانیال و اشعیا که از کورش سخن گفته اند ربطی به تورات ندارند ، تورات مقدس ترین قسمت از کتب عهد عتیق است ، ما تورات را از حضرت موسی (علیه السلام) میدانیم و میگوییم تحریف شده است که در تورات یک کلمه هم راجع به کورش حرف نزده است ، نه بقیه کتب عهد عتیق که حتی انتسابشان را نیز به پیامبران از پایه محل اشکال است و ما قبول نداریم چه رسد به تحریف ، کجایی ؟ ، کتب دانیال و اشعیا جزء تورات نیستند از کتب عهد عتیق اند . ما به این کتب به شکل گفته های یهودیان نگاه میکنیم و نه پیامبران .
      ۷ : « اما حتی اگر اشتباه هم داشته باشد اما از نظر تاریخی به موضوع درستی اشاره میکنند وآن هم اینکه درقوانین هخامنشیان وقتی پادشاه حکمی صادر میکرد ان هم حکم غیر قابل لغو بود »
      بقلم ویل دورانت :
      پارسیها به آن فخر میکردند که قوانین ایشان تغییر ناپذیر است و وعده یا فرمان شاه به هیچ وجه نباید نقض شود .
      جلد اول تاریخ تمدن ، ص ۴۱۸ .
      از نظر تاریخی نمیتوان کاملا آنرا بی اعتبار کرد و نمیتوان کاملا هم درباره جزئیات و … قبول کرد ، چه آنکه اوستا هم با این مقدار تحریف و … اما بیانگر یک دوره از تاریخ است . اما بخاطر اشتباهات و برخی دروغها و … کتب عهد عتیق ، دیگر نمیتوان کتب عهد عتیق را به هیچ یک از پیامبران منتسب کرد مگر تورات که آنهم با قبول تمام و سالم نرسیدنش به دست ما چنانچه قرآن بیان میکند .

      • شما استناد میکنید

        کتاب بشارتهای عهدین رو بخون کلی به کتاب اشعیا نبی درمورد بشارتهای امدن پیامبر اسلام استناد کردیذ

      • با سلام ؛ ما بشارت آمدن انبیا را در کتب عهد عتیق برای یهودیان بیان میکنیم که بگوییم این چنین چیزی در میان شما بوده است نه اینکه بگوییم حضرت اشعیا (ع) این سخن را گفته است ، در اینکه حضرت اشعیا بشارت پیامبر ما را داده است ما خدشه وارد نمیکنیم ، در اینکه کتابی داشته است و آن کتاب این است ما خدشه وارد میکنیم، ایضاً آیه قرآن تنها اینها را برای پیامبران دیگر تأیید میکند :
        زبور داود (ع) – تورات موسی (ع) – انجیل عیسی (ع) – صحف ابراهیم (ع).
        و نه کتاب اشعیا و دانیال ، یهودیان خود این کتب را به این پیامبران منتسب میکنند ، ما چون آنها را قبول دارند به آن استناد کرده و میگوییم این است بشارت پیامبر ما که در کتبی است که شما آنرا قبول دارید و این یعنی بشارت پیامبر ما در عقیده پیشینیانتان بوده است [ چه بسا خود پیشینیانشان این کتب را نوشته باشند ] ، این دلیل نمیشود محتوای این کتب را به پیامبران ربط دهیم ، تنها به یهودیان میتوان ربط داد .

    • گویا عزیزان انبیا رو با شهردار برلین اشتباه گرفتن.
      ایمان به خدا با آباد سازی بت خانه ها جمع نمیشه.
      متن کتیبه کوروش به صراحت اعلام کرده که کورش بت بزرگ را می پرستد و از او درخواست برکت برای خود و سپاهش می کند. و سهمیه قربانی بت ها رو افزایش می دهد. بت خانه ها رو آباد می کند و بت ها را به جای اصلی باز می گرداند و از آن بت ها کمک می جوید.
      با همه این اعترافات شما بگو خدا پرست بوده.
      وقتی شما واضحات رو انکار می کنید ادامه بحث بی فایده است.
      نرود میخ آهنین در سنگ.

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        سلام در قرآن دلیل قطعی بر پیامبر بودن ذوالقرنین وجود ندارد وذوالقرنین میتواند فقط پادشاهی باشد که داستانش را قرآن بیان کند

        • درسته
          ولی موحد بوده و در همه جا از توحید دفاع کرده است نه مثل بعضیا بت خانه ساخت و نه اونا رو پرستید

          • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

            سلام هیچ دلیلی از قرآن وجود ندارد که ذوالقرنین از ابتدای پادشاهیش موحد بوده باشد

      • آقای عباس
        اگر کوروش بزرگ اقدام به ایجاد بتخانه کرده بود اگر او بتخانه های نو احداث کرده بود اگر او صراحتا خود را بت پرست خوانده بود اگر ویرانه بتخانه را آباد نکرده و اقدام به احداث بتخانه کرده بود قطعا او تمایل به بت پرستی داشت اما در مقام یک پادشاه عادل و عاقل و نه لزوما منجی قوم یا ملتی وظیفه پادشاهی ، انسانی و کاری او آبادسازی ویرانه ها بود هر چند ویرانه یک بت خانه باشد
        ۲. مردوک خدای آفریننده زمین و آسمان و هستی بخش گیتی و برترین خدای بابل بود چنانکه الله قبل از اسلام نیز همین جایگاه را نزد مردم عرب داشت ، کاری که پیامبر اسلام کرد به عرب فهماند که فقط همان الله آفریننده را بپرستید و خداهای دیگر زیر مجموعه الله را حذف کرد
        در استوانه کوروش بزرگ حرفی از خداهای دیگر نیامده که او را بپرستد
        کوروش به احتمال قریب به یقین کاملا تک خدا بوده حالا نام این خدا را هر چه میخواهید بگذارید

        • معلومه که یک بار هم کتیبه کوروش رو نخوندید.
          در کتیبه از خدایان سومر، اکد و بابل یاد شده است از جمله مردوک و نبو.
          و دیگر خدایان که کورش بت هایشان را به معابد بازگرداند.

        • اتفاقا دقیق خوندم هیچ کجای این استوانه نیامده که کوروش خدایان آکد و سومر و غیره را پرستش میکرده گفته شده این خدایان را که نماد یا بتسان خراب شده به جایگاه اولیه ( قبل از ویرانی ) برگرداندم
          حالا کجایش پرستش خدایان دیگر توسط کوروش بزرگ است ؟ آنرا شما اختراع کردید

  25. گویا نمی دانید که اولین کار پیامبر پس از فتح مکه از بین بردن بت ها بود. و پس از آن کار آیه جائ الحق و زهق الباطل نازل شد.

    • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

      سلام از قرآن دلیل بیاورید که باید بتها وبتخانه ها را نابود کرد؟

      ایه جا الحق وزهق الباطل نمیگوید که بتخانه ها را نابود کنید

      درقضیه خانه کعبه

      آن خانه ابتدا خانه موحدان بوده وبت پرستان انجا را تصرف غیر مشروع کرده بودند

      • میگه قرآن نگفته بت خانه رو خراب کنید
        قرآن نگفته غیر خدا رو نپرستید.
        مگه کورش فقط بت خانه ها رو آباد کرده؟
        درخواست و ستایش از بت ها به صراحت در کتیبه اومده.
        اجماع مورخین است که بابلی ها بت پرست بودند. با این توجیهات فقط خود را سبک می کنید.

        • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

          سلام سخن من را تحریف نکن نوشته ای که قرآن نگفته غیر خدا رو نپرستید.
          اول سخن را با دقت بخوانید بعد قضاوت کنید
          اینکه بت نپرستید با اینکه بتخانه رو خراب کنید فرق دارد

        • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

          نگفتم بابلی ها بت پرست نبودند
          گفتم ممکن است دین اولیه انها توحیدی بوده است وانها ان را به شرک مبدل کرده اند

  26. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    سوال مهم وجدی : ببینید انسان مراحل تکاملی مختلف دارد وبسیاری از افراد در ابتدای زندگی مشرک بوده اند وبعد موحد شده اند
    وبرخی هم میتوانند بگویند اصلا کوروش مشرک بوده است اما بعد از فتح بابل ودر اثر پذیرفتن از پیامبران بنی اسرائیل موحد شده است ودلیلی از قرآن نیست که ذوالقرنین مذکور در قرآن از ابتدا موحد بوده است

  27. آقای عباس
    تردیدی نیست که این استوانه توسط کاتبان بابلی و با سنت‌های بابلی نگارش یافته است. در زبان بابلیان کلمه‌ای که ما اکنون خدا می‌نامیم، مردوک بوده است و این موضوع طبیعی است که از مردوک به عنوان خدا در استوانه‌ای که با سنت بابلی و نوسط بابلیان نگاشته شده است، یاد شود (لازم به ذکر است فرضیاتی وجود دارند که نگارش استوانه کوروش را توسط کاهنان بابلی و در بزرگداشت کوروش می‌دانند. به عبارت دیگر احتمال می‌رود که بابلیان گزارشی از رفتار و سخنان کوروش بزرگ با توجه به ارزش‌ها و نگرش‌های خود تهیه کرده‌اند؛ همانطور که یهودیان در منابع خود سخنان و رفتار کوروش را با ارزش‌ها و نگرش‌های خود گزارش کرده‌اند. اما این بدان معنا نیست که مثلا کاتبان یا کاهنان بابلی بدون اطلاع کوروش بزرگ این استوانه را نوشته باشند).
    به هر حال این استوانه چه به دستور کوروش و چه توسط کاهنان در بزرگداشت کوروش نگارش یافته باشد، پیش از هر چیز نشان دهنده تسامح کوروش نسبت به سنت‌های بابلی است و احترام به آیین‌های ملل مغلوب است
    توجه به این سنت‌های بابلی وقتی جالب می‌شود که در اسناد باقی مانده از دوران داریوش بزرگ و در سندی که در خود بابل و برای مخاطب بابلی تنظیم شده است، «بِل» جای «اهورامزدا» را گرفته است!!! می‌دانیم که در کتیبه بیستون اهورامزدا رهنمای داریوش است اما در قطعه‌ای از یک رونوشت بابلی کتیبه بیستون، که در خود بابل و بر یک یادمان سنگی کنده شده بود و به طور آسیب دیده به دست آمده است، خدای رهنمای داریوش، که همو نیز داریوش را به شاهی برگزیده به جای اهورامزدا در متن اصلی، بِل خوانده شده است. که خواننده بابلی از آن مردوک را برداشت خواهد کرد؛ یعنی همو که رهنمای کوروش نیز بود و اکنون رهنمای داریوش است (استالپر، ١۳۹۴: ص ۹۴). این نکته نشان میدهد که فرمان های پادشاهان هخامنشی متناسب با محل صدور آن ویژگی های دینی و فرهنگی آن محل را به خود میگرفته است، این تنها ترجمه لغوی نیست بلکه این کار در راستای تساهل مذهبی هخامنشی انجام میگرفته، جلب رضایت دینی مردم مورد حمایت شاه واقع میشده.
    نمونه دیگر این تساهل مذهبی را در پسر کوروش بزرگ یعنی کمبوجیه میتوان دید. وی که فاتح مصر شناخته میشود از سوی مصریان فرعون خوانده شده و لقب مذهبی «مسوتی_رع» یعنی «پسر خدای رع» به او داده شد (بروسیوس،۱۳۹۰:ص۲۵) کمبوجیه نیز مانند پدرش در این هنگام بر دین شخصی خود پافشاری نکرد و با پذیرش این لقب دینی قصد جلب رضایت مصریان را داشت.
    سبک سفر کردن به اعماق تاریخ بهتر از سنگین سفر کردن است چون آدم سنگین راه درازی نمیرود

    • پاسخ به پگی: مردوک اسم یک بت بوده و در اصل هم یک گوساله بود. یعنی جناب کورش از یک گوساله به عنوان خدای خود و خدای آسمان ها و زمین یاد کرده. اما اینکه گفتید در زبان بابلیان کلمه‌ای که ما اکنون خدا می‌نامیم، مردوک بوده درست نیست. چون در استوانه کورش، چندین بار نام مردوک آمده. چندین بار هم نام خدایان به صورتی جداگانه آمده. نه به صورت مردوک. این یعنی در زبان بابِلی، واژه خدا (خدایان) لفظ مخصوص به خود را داشته. اما اینکه کورش دقیقا از لفظ مردوک استفاده کرده آن هم چند بار یعنی واقعا به یک گوساله به عنوان خدا اعتقاد داشته است.

      • بت چیست ؟ بت شی هست که پرستش میشده ، گاهی خود بت پرستش میشده مثل بعضی اعراب که صرفا خود بت را پرستش میکردند و یا مشرکانی که چندین خدا داشتند و برای هر کدام شی زمینی برای پرستش میگذاشتند
        بابلیان مشرک بودند نه صرفا بت پرست همانند بعضی اعراب که مشرک بودند و خدایان متعدد داشتند ، بیشتر اعراب حجاز خدایان رو توسط بت پرستش میکردند نه صرفا خود بت رو
        بابلیان هم همینگونه بودند
        مردوک خدای خدایان بابل بود آنها بتی را هم نشان او کرده بود حال شکل آن هر جنبنده خزنده پرنده درنده یا شی میتوانسته باشد و فرقی هم ندارد مهم تفکر آنها بوده
        مردوک آنها همان الله قبل از اسلام بود چون آنها هم مشرک بودند .استوانه کوروش بزرگ به یک خدای آفریننده زمین و آسمان و هستی بخش همه موجودات آغاز شده (مردوک )کاری هم با بقیه خدایان دیگر بابل نداشته که بابلیان تمایل داشتند بپرستند یا نپرستند.
        در فرانسه diet بمعنی خداست حالا شما میخواهید با فرانسویان گفتگو کنید یا متنی برایشان بنویسید ، این متن بنام خدا با چه زبانی نوشته میشود تا آنها بفهمند ؟ قطعا فارسی نخواهد بود

      • در هفت لوح گلی بابلی یا همان انوما الیش بصورت مفصول وضعیت خدای مردوک توضیح داده شده ، او همان الله قبل از اسلام عرب هست

  28. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    ۳ سوال از آقای فاطمی گرداننده سایت وآقای عباس وهمه مسلمانان منتقد کوروش : عزیزان لطفا به سخنان من توجه بفرمایید
    وبه سوالاتم پاسخ بدهید
    من میگویم در زمان کوروش ادیانی با ریشه یکتاپرستی زیاد بوده است ومنحصر در یهودیت وزرتشتیت نبوده است اما شما ممکن است سخن من را قبول نکنید وبگویید نه ادیان با ریشه یکتاپرستی در سرزمین کوروش فقط زرتشتیت ویهودیت بوده است ویا نه فقط بگویید یهودیت بوده است خب چه این حرف من رو قبول کنید وچه نکنید به هرحال شما مسلمان وقتی به اون ۲۵۰۰ سال پیش نگاه میکنید دین قوم بنی اسرائیل از همه به دین اسلام امروز شما نزدیک تر بوده است درسته؟
    سوال اول :قوم بنی اسرائیل با تمام عیوبی که در ۲۵۰۰ سال پیش داشتند از همه ادیان ان موقع از دید شما به مسلمانان نزدیک تر بوده است خب این قوم از همه موحد تر در ان زمان در بابل در اسارت بود
    آیا به نظر شما آزاد کردن موحد ترین قوم در آن زمان توسط کوروش کار اشتباهی بوده است؟

  29. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    سوال دوم : قوم بنی اسرائیل از دیدگاه شما مسلمانان منقد ومخالف کوروش گناهان زیادی داشت وبه خاطر همین گناهان هم اسیر بابلیان شد اما به هرحال در ان زمان از دیدگاه شما از همه موحدتر بودند وشما میدانید حضرت مسیح وحضرت یحی هم از بنی اسرائیل می آیند در آینده بعد از این اسارت پس آیا با دیدگاه شما مسلمان فکر نمیکنید آزادی قوم بنی اسرائیل از اسارت در زمان کوروش کاری بوده است مورد پسند خداوند؟

  30. پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

    سوال سوم : آیا قکر نمیکنید که ممکن است کوروش میخواسته مردم بنی اسرائیل را از اسارت آزاد کند که مردم بنی اسرائیل در ان زمان از دیدگاه شما موحدترین قوم ان زمان بوده است را ازاد کند
    اما خب جمعیت مردم بابل در ان زمان زیاد بوده است وکوروش برای اینکه با شورش انها مواجه نشود وبتواند این قوم موحد تر را ازاد کند از باب تقیه خودش را از باورمندان دین بابلیان نشان داده است تا مردم بابل باور کنند که خدایشان کوروش را برانها مسلط کرده ودربرابر ازاد کردن موحدترین قوم ان زمان یعنی بنی اسرائیل مخالفت نکنند

    • تقیه!
      کوروش تمام آسیای صغیر رو فتح کرده بود و طبق متن کتیبه برایش باج آوردند و بر پایش بوسه زدند. آنوقت از مشتی بابلی بترسد.
      بابا درسته ما میگیم کورش ذوالقرنین نیست اما خدایی پادشاه قدرتمندی بوده. شما برای درست کردن ایمان وی قدرتش رو زیر سوال نبرید.
      عجب تقیه طولانی مدتی که در سراسر دوره هخامنشی بت خانه های بابل مشغول گمراه کردن مردم بودند.

      • اصلا مساله تقیه نیست ، مساله اینست که اصولا هخامنشیان تعصب مذهبی نداشتند و این درمورد همه پادشاهان آنها صادق است یعنی مردم رو در امورد عقیدتی آزاد گذاشتند و عقیده شخصی خودشون رو اجباری نکردند تا بتوانند و بشود بزرگترین امپراطوری آن زمان رو با ان تعداد فرهنگ و آداب و سنن مختلف اداره کرد، اما درمورد مثلا ساسانیان این وضع کمتر بچشم میخورد
        به اجبار که برپایش بوسه نزدند همانطور که به اجبار بر پای مسیح بوسه زده نشد ، اگر متن و دستوری در این کتیبه موجود بود حرفتان درست بود

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        سلام من آزادی ادیان وآزادی عقاید رو نمیگم کوروش بزرگ تقیه کرده من بخشی که به نظر شما پرستش بتها هست رو میگم ممکن است تقیه بوده
        چون درسته پادشاه مقتدری بوده اما نمیخواسته مردم عراق رو قتل وعام کند ومردم عراق هم زیاد بودند واین میخواسته اسرای اونها یعنی بنی اسرائیل رو آزاد کند برای اینکه بتواند اونها را آزاد کند وبابلی ها که ارباب جدید اینها بودند عصبی نشه اومده از باب تقیه خودش رو همکیش اونها نشون داده تا انها درباب ازادی موحدترین قوم ان زمان یعنی بنی اسرائیل مقاومتی نکنند

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        قدرت داشته ولی یک قوم مثل بابلی ها به سادگی تن به آزاد کردن اسیرانشان در بنی اسرائیل تن نمیدادند وکوروش هم که نمیتوانست فوری برود از آسیای صغیر لشگر بیاورد عراق درنظر بگیر همین کوروش رو میگن در جنگ با ماساژتها در راه وطن جان داد بابل اون موقع کجا وماساژتها کجا
        خب کوروش میخواسته این بنی اسرائیل موحدترین قوم اون موقع رو آزاد کند از باب تقیه خودش رو هم دین بابلی ها نشان داده است
        تا بابلی ها باور کنند که خدایی که اونها بهش باور دارن کوروش رو فرستاده ودر مقابل آزادی بنی اسرائیل که موحدترین قوم آن زمان بودند مقاومت نکنند

  31. سوال :
    ۱. اگر کوروش بزرگ بت پرست بود چرا بنی اسراییل یکتاپرست را از چنگ مشرکان بت پرست بابلی نجات داد ؟
    ۲. اگر کوروش بت پرست بود چرا بنی اسراییل را در سرزمین خود راه داد و از انها استقبال کرد ؟
    ۳. اگر کوروش بت پرست بود چرا هزینه و مایحتاج این قوم یکتاپرست را سالها تامین کرد ؟
    ۴. اگر کوروش بت پرست بود چرا هزینه ساخت دوباره معبد سلیمان را به آنها داد چون کسی که بت پرست است صرفا بتخانه آباد میکند
    کمی انصاف

  32. کوروش هخامنشی هر اعتقادی داشته ، اخلاقیات شایسته ایی داشته :
    تک همسر بوده ، اسیران زن را بین سربازانش تقسیم نمیکرده ،
    و برای اسیران زن شوهردار حکم طلاق صادر نمیکرده
    و با دختر نابالغ ازدواج نکرده
    و در کمین کسانی که مخالف اعتقاداتش بودند نمی نشسته که سرشان را ببُرد…….
    پس مسلمانان هندوستان هم بیایند و برعلیه ماهاتما گاندی پروپاگاندا کنند
    که چون هندویست بود، کافر و مشرک بود
    و استقلال هندوستان از زیر چتر استعمار انگلیس بدست ماهاتما گاندی ارزش معنوی نداره .
    استقلال آفریقای جنوبی از آپارتاید ، بدست نلسون ماندلا هم ارزش معنوی نداره
    چون اعتقادش هر چی که بود ، مسلمان نبود …….
    در جهان امروز خدماتش هیچکس را بحساب اعتقاداتش نمی نویسند و جایزه یا
    امتیازی بابتش نمیدهند ، فقط افراطی گریست که محکوم هست در هر آیینی میخواهد باشد…

  33. چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

    سلام برمسلمانانی که مخالف ومنتقد کوروش هستند چند سوال از شما دارم :

    نکته اول : من اصراری ندارم که ذوالقرنین مذکور در قرآن همان کوروش هست اما فقط جواب دادم که بسیاری از نقدهایی که بر ایده ای که ذوالقرنین مذکور در قرآن کوروش نیست قابل پاسخ دهی هست وبه آنها هم پاسخ دادم ودرمورد دین ذوالقرنین مذکور در قرآن از شما هم دلیل خواستم از کجای قرآن ثابت میشود که ذوالقرنین مذکور در قرآن از ابتدا پادشاهی موحد بوده ؟
    شاید بعد موحد شده باشد

    اما الان فرض کنیم کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن نیست ویک انسان مشرک هم بوده وتا آخر عمر هم مشرک بوده است

    حال به این سوالات پاسخ بدهید

    • داستان ذوالقرنین از ابتدا روی توحید است.
      اولین حرکت ذوالقرنین به طرف مغرب بود که به وضوح در قرآن از توحید سخن می گوید ولی فتح بابل که پس از فتح مغرب توسط کورش بود مسئله دار است. چرا که کورش در بابل از توحید نمی گوید و به پرستش بت ها می پردازد.

      در نتیجه ذوالقرنین نیست.

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        سلام کجای قرآن گفته ذوالقرنین از ابتدا موحد بوده است؟ آیه رو بگویید شما میگویید ذوالقرنین مذکور در قرآن از ابتدای پادشاهی موحد بوده است

        مدافع ذوالقرنینی کوروش میتواند بگوید کوروش همان ذوالقرنین قرآن هست ووقتی به بابل رفته که در غرب ایران هست وبعد از مدتی که آنجا مانده تحت تاثیر پیامبران بنی اسرائیل موحد شده
        وایاتی هم که شما اشاره میکنید بعد از موحد شدن کوروش هست

  34. چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

    با فرض مشرک بودن کوروش وتا اخر عمر مشرک ماندن کوروش واینکه کوروش ذوالقرنین مذکور در قرآن نیست

    خب اکثریت شما همچنان مخالف کوروش هستید ویک دلیل مخالفت باز اکثرین شما نه همه شما هم با کوروش به خاطر آزاد سازی قوم بنی اسرائیل توسط کوروش است

    شما بنی اسرائیل را مصادف دولت فعلی اسرائیل میگیریدواز کوروش به خاطر آزاد سازی بنی اسرائیل ناراحت هستید

    دیگه من ذهن شما رو میدونم دیگه

    حالا از شما ۲ سوال دارم

    سوال اول : با این عقیده دینی که امروزه شما مسلمانان دارید بروید به ۲۵۰۰ سال پیش ودر زمان اسارت بنی اسرائیل در بابل

    با عقیده دینی شما موحدترین قوم آن زمان بنی اسرائیل بوده است حال این قوم موحد با تمام خطاهایی که کرده است

    این موحدترین قوم ان زمان به نظر شما باید برده واسیر میماند؟ اگر جواب شما مثبت نیست پس قبول میکنید که آزادسازی

    بنی اسرائیل توسط کوروش کار درستی بوده است؟

  35. چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

    سوال دوم :شما میدانید که حضرت مسیح وحضرت یجیی وحضرت زکریا هم از قوم بنی اسرائیل بودند وسالها بعد از آزاد سازی بنی اسرائیل توسط کوروش در بیت اللحم وبیت المقدس زندگی کردند پس آیا فکر نمیکنید آزاد شدن بنی اسرائیل توسط کوروش مطابق خواست واراده ومورد رضایت الله بوده است؟

  36. چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

    سلام دوستان برای درک درست مسائل تاریخی نیایید بنی اسرائیل را ۲۵۰۰ سال پیش را معادل دولت امروز اسرائیل بگیرید واز کوروش برای ازادسازی بنی اسرائیل عصبی باشید

    قوم بنی اسرائیل اون موقع معادل دولت اسرائیل امروز نیستند

    • انتقاد از کوروش اصلاً به خاطر آزادی یهود نیست.
      کورش بت خانه ها رو آباد کرده و در کتیبه اش به صراحت بت ها رو پرستیده و برایشان قربانی کرده است.

      • ۱. کوروش همانگونه که بتخانه آباد کرده یکتاخانه هم آباد کرده ، پس چرا او را یکتاپرست نمی دانید ؟
        ۲. حرف های شما مثل اینست که کسی بگوید چرا پیامبر اسلام که یکتاپرست و پیامبر خدا بوده از نام الله قبل از اسلام که مورد پرستش مشرکان و بت پرستان بوده استفاده کرده و برای نام خدا از نام جدیدی استفاده نکرده؟ چرا اکثر مناسک حج همان مناسک بت پرستان هست با تغییرات اندک ؟
        پیامبر بهتر میدانسته یا شما
        ؟؟؟

      • چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

        سلام دوست عزیز پاسخ شما واحتمالات ممکن را در بخش نظرات نوشتم

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        اتفاقا بسیاری از مخالفان مسلمان کوروش به همین خاطر به او حمله میکنند

  37. دوست عزیز
    اینها دشمنی شان با کورش ربطی به بنی اسراییل ندارد و دلیل دشمنی اشان رویگردانی اکثریت مردم خصوصا جوانان و روشنفکران و زنان از عقاید متعصبانه و ارتجاعی و بازگشتشان به سوی فرهنگ اخلاقی ایران باستان است . با کورش دشمنی می کنند همانگونه که با مصدق دشمنی می کنند . در حقیقت هر نوع نگرش و نگاه فرهنگی را که منافع سیاسی و اقتصادی اینها که از راه تسلط بر نهادهای مذهبی به دست آورده اند تهدید کند با خشن ترین شکل ممکن سرکوب می کنند . از یک طرف با چماق و ازسمت دیگر از طریق این سایتها و کتابها هم مثلا می خواهند بگویند که برای این برخوردها و دشمنی ها و سرکوب ها دلیل عقلی دارند .

    • عجب
      اونوقت میشه بگید کیا مانویان و مزدکیان رو قتل عام کردند.
      کیا مسیحیان رو آواره کردند و صلیب رو به ایران آوردند.
      همین شاپور و انوشیروان و خسرو پرویز بودند دیگه.
      از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان ما در حال کشور گشایی بودیم نصفش حالا دفاع باشه
      نصف دیگرش رو چکار می کنید. ما از هند تا مصر و مدیترانه رو در دست داشتیم. کدوم اخلاق به ما این اجازه رو می داد.
      دین زرتشتی هم اگر چیزی برای گفتن داشت خودشون همه احکامش رو تغییر نمی دادند.

      • چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

        سلام کار اشتباه برخی پادشاهان ساسانیان چه ربطی به کوروش بزرگ دارد ؟

        • میشه بگید کورش از این سر دنیا تا اون سر دنیا رو با اجازه کی فتح کرده؟
          میشه بگید گناه مردم بابل چه بود که کورش به اونا حمله کرد؟
          اشغال کشورها بدون دلیل خلاف حقوق بشر نیست؟

      • پاسخ به بقیه نقدهای مربوط به رد ذوالقرنین بودن کوروش

        سلام هیچ کجای قرآن نگفته مسلمانان بروید بتها را بشکانید ویا بتخانه ها را نابود کنید بله گفته بت نپرستید وبه هیچ وجه بت نسازید وبت هم نپرستید

        ولی نگفته بروید بتها وبتخانه ها را نابود کنید

  38. خبرگزاری فارس مقاله ای از ادیان رو منتشر کرده که مدعی است روایت هرودت در مورد مرگ کورش و افتادن جسدش به دست ماساگت ها درست ترین روایت است . در تمام این مقاله هیچ سندی که نظر هرودت را تایید کنه نیاورده
    اما دلایل بر علیه این دروغ سایت ادیان و فارس
    الف در مورد مرگ کورش مورخینی مانند کتزیاس ، بروسوس و گزنفون و هرودت سخن گفتن ، نظر کتزیاس و بروسوس و گزنفون دفن کورش در پاسارگاد است و فقط هرودت داستان دیگری گفته
    ب خود هرودت اعتراف می کند که در مورد مرگ کورش ۵ روایت مختلف وجود دارد و او روایت جنگ با ماساگت ها را به حقیقت نزدیکتر دیده ، معلوم نیست چرا ؟ اما همین اعتراف یعنی ادعایش پایه لرزانی دارد
    پ در روایت هرودت اینقدر عجایب و غرایب هست که مشخص می کند روایتش ساختگی است . مثلا می گوید از سپاه کورش حتی یک نفر زنده نماند که خبر را به پارسه ببرد !! آیا می شود یک سپاه ۲۰۰ هزار نفری همگی کشته شوند ؟
    ت بزرگانی چون فرای و ابایف و داندامایف داستان هرودت در مرگ کورش را افسانه و تخیل و قصه پردازی خوانده اند .
    حالا سوال اینجا است اگر این آقایون به دلایل علمی و تحقیقی و نه سیاسی با موضوع آرامگه کورش برخورد می کنند چرا برخلاف نظر باستان شناسان و ایران شناسان و مورخین فقط بر افسانه هرودت تاکید می کنتد ؟ واضح است که سایت های دشمن کورش و مصدق و ایران فقط دنبال مطالب ضد ایرانی و اجنبی پرستانه هستند تا مطامع سیاسی خود را ارضا کنتد و قدرت و پول نفت و چپاول ثروت ملی ایران رو ادامه بدن . جالبه جایی که هرودت مخالف نظراتشون سخن بگه دروغ گفته و اگر داندامایف چیزی بگه که به مذاقشون خوش بیاد او را دانشمند می خوانند ولی وقتی خلاف ادعاشون چیزی گفته باشن همین ها رو بی اعتبار میدونن این یعنی

    خرافات پرستی و تعصب و تحجر مذهبی

  39. داستان ذوالقرنین هم مثل بقیه داستاههای قرآنی چیزی نیست ،
    بجزء یک افسانه کپی برداری شده از تورات در باره اقوام گوگ و ماگوگ ( یاجوج و ماجوج ).
    چرا آندسته از مسلمانانی که بدنبال نام محمد در تورات و یا مثل رائفی پور بدنبال
    پنج تن در تورات و انجیل میگردند ، نگاهی به داستان ذوالقرنین ( دوشاخ ) در تورات نمیکنند ؟

    داستان ذوالقرنین در تورات و آن سد آهنی و اقوام وحشی یاجوج و ماجوج و در قرآن دقیقا یکیست .
    با این تفاوت که نام آن شخص در تورات مجهول نیست و آن اسکندر مقدونیست .
    این داستان هم از قصه های یونانیست که برای یهودیان بابل جالب بنظر اومده
    که در کتاب مقدسشان درج کنند همانند حماسه گیلکمش که تبدیل به داستان کشتی نوح شده.
    خیالی بودن این داستان از آنجا ثابت میشود که هر دو کتاب ادعا میکنند که آن اقوام وحشی
    در آن سد آهنی تا فرارسیدن روز قیامت محبوس هستند و سپس رها میشوند …..
    حالا چرا حضرت محمد نخواسته نام اسکندر را بیان کند ، شاید او را درست نمیشناخته
    و شاید برایش غیرقابل هضم بوده که چرا الله باید چنین کرامت و قدرتی به یک یونانی جنگجو
    اعطاء کند و شاید هم تلفظش برایش آنقدر مشکل بوده که بی خیال ذکر نامش شده …….

    • چند پرسش از مسلمانان منتقد کوروش

      سلام دوست عزیز داستان اسکندر به شکل ذوالقرنین در تورات موجود نیست
      اسکندر هم ذوالقرنین بوده چون سکه هایی با تاج دوشاخ برای او موجود هست

      اما به هیچ وجه داستان اسکندر به شکل ذوالقرنین تو عهد عتیق نیست

      واسکندر هم اگر ذوالقرنین قرآن باشد

      خود اسکندر احترام بسیاری برای شخص کوروش بزرگ قائل بوده است

    • میشه بگید سد ذوالقرنین در کجای تورات اومده؟
      جوج و ماجوج در تورات اسم یه قبلیه است که بنا به کتاب حزقیال باب سی و نه در جایی به نام جمهور جوج در اراضی اسراییل دفن می شوند.
      همین و بس.
      حالا شما یه اسم رو دیدی خیال کردی کپی شده؟
      ادعای خالی که نمیشه اگه راست میگی بیا و دقیقا بگو آیات ذوالقرنین از کجای تورات گرفته شده.
      بعدش هم کجای تورات اومده اسکندر ذوالقرنین است.
      اسم اسکندر هم برای اعراب اصلا تلفظش مشکل نیست.
      معلومه بد جور ناراحتی که اینطور عقده ات رو خالی میکنی.

    • میشه لطفا آیاتی که در آن آمده این اقوام وحشی درون سد محبوس شده اند را بیان کنید.

    • چطور میشه که هم در تورات و هم در قرآن عده ای از مسلمانان متعصب و … ذوالقرنین رو اسکندر میدونن ؟
      این فرضیه دو اشکال دارد :
      ۱. وضعیت زندگی شخصی اسکندر در کتابهای مختلفی آمده او چندگانه پرست بوده و از نظر جنسی هم وضعیتش عادی نبوده چطور میشه که خداوند این آدم رو متقی و موحد و پاک و مصلح معرفی میکنه ؟ در اینصورت به این آیات در تورات و قران باید شک کرد که کلام خدا بوده چون این تعاریف از ذوالقرنین با اسکندرمقدونی همخوانی ندارد
      ۲. چطور میشه که پیامبر از وحی خداوند که بر او شده بی اطلاع باشه یا برایش سخت باشه که وحی خدا رو شناسایی کنه که اون شخص در زمین چه کسیست
      درصورتیکه پیامبر در حدیثی (اسراییلیات ) بوضوح کوروش هخامنشی رو ذوالقرنین معرفی کرده که با خلقیات و سکناتی و نشانه های ذوالقرنین قران همخوانی نزدیکی داره
      جنابان پژوهنده میتوانند درباره اش فکر و تحقیق کنند

      • منظورم از کلمه (بوضوح )دلالت بر موحد بودن کوروش هخامنشی در این حدیث دارد چون بقیه نشانه های ذوالقرنین بودن او با مناطقی که او فتح کرده یا دوشاخ یا غیره همخوانی نزدیکی دارد

  40. این حرفهای پوچ و از روی باد هوای بعضی مسلمین که
    کوروش بت پرست بوده و بتخانه داشته و در فلان کتیبه آمده ،
    خیلی نخ نما و کهنه شده .
    هر چند اطلاع کاملی از اعتقادات کوروش در دست نیست
    و اصلأ مهم هم نیست ولی آتشکده های پاسارگاد یک دلیل روشن از زرتشتی بودن کوروش هست .
    بازمانده‌های نقش گل نیلوفرهم در ورودی آرامگاه کوروش که با آیین ایرانی میترائیسم پیوند دارد .

    سیاست احترام به ادیان گوناگون در سراسر دوران فرمانروایی هخامنشیان وجود داشته.
    آیا اگر کوروش مردوک را با تمام معیارهایی که در بابل رواج داشت،
    می پرستید نباید اثر قابل توجه و فراگیری از آن در فرزندان،
    خویشان و جانشینانش و مردم آن دوره باقی مانده باشد؟

    ولی در کتیبه‌های پادشاهان هخامنشی پس از کوروش از جمله داریوش بزرگ
    مثلأ کتیبه ۷۰ متری بیستون ، می بینیم که اهورامزدا بمراتب گرامی داشته شده
    و به عنوان خدای آفریننده آسمان و زمین مطرح می‌شود
    به طوری که تداوم رفتار داریوش یادآور رفتار کوروش و کمبوجیه است.
    در زمان داریوش هم گروه دیگری از یهودیان به بازسازی معابد خود پرداختند
    و این نشان از احترام داریوش به آیین آنها دارد.
    به طور کلی بت پرستی عرب جاهلی، هیچگاه در ایران رواج نداشته است
    و ایرانیان هیچگاه بت پرست نبوده اند و ساخته دست خود را نپرستیده اند .
    در دوران قبل از ظهور آشور زرتشت ، در ایران آیین میترائیسم
    و مهرپرستی رواج داشته ، ایزد بانوی آناهیتا که از مادری باکره بنام
    میترا در شب یلدا بدنیا می آید و نمادی از خورشید و ماه بوده اند …….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code