خانه / احکام / احکام زرتشتی / برده داری در زرتشتی / اسفندیار زرتشتی در جنگ کنیز گرفت!
اسفندیار

اسفندیار زرتشتی در جنگ کنیز گرفت!

به قلم سیاوش امیرشاهی
از بس می گویند: مسلمانان در جنگ با ایران، زنان ایرانی را به کنیزی گرفتند، ناچاریم از به کنیزی گرفتن زرتشتیان نیز نمونه ای بیاوریم.
به گواهی شاهنامه، اسفندیار زرتشتی در جنگ دینی با ارجاسب، با شکست دادن او در حمله به ترکستان، علاوه بر غارت گنجینه های او، دو گروه دختر کمرباریک و خواهران و دختران و مادر ارجاسب را با خود به ایران آورد.
حکیم فردوسی در شاهنامه می گوید:

همه گنج ارجاسپ در باز کرد
بکپّان درم سختن آغاز کرد

هزار اشتر از گنج دینار شاه
چو سیصد زِ دیبا و تخت و کلاه‏

صد از مشک، وَ ز عنبر و گوهران
صد از تاج، وَ ز نامدار افسران‏

از افگندنی هاى دیبا هزار
بفرمود تا برنهادند بار

چو سیصد شتر جامه چینیان
ز منسوج و زربفت و ز پرنیان‏

عمارى بسیچید و دیبا جلیل
کنیزک ببردند چینى دو خیل‏

برخ چون بهار و ببالا چو سرو
میان ها چو غرو و برفتن تذرو

ابا خواهران یل اسفندیار
برفتند بت روى صد نامدار

زپوشیده رویان ارجاسپ پنج
ببردند با مویه و درد و رنج‏

دو خواهر دو دختر یکى مادرش
پر از درد و با سوک و خسته برش

منبع: شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه چاپ مسکو، تهران: مؤسسه نور، صفحه ۷۱۰ ، بخش “بازگشتن اسفندیار نزد گشتاسپ‏”

تیر ۱۳۹۳

همچنین ببینید

جواز فروش زن و فرزند از سوی پدر!

به قلم مرتضی رمضان پور در میان زرتشتیان تامین معاش خانواده بر عهده مرد است …

۱۳ نظر

  1. سلام،استاد فاطمی متاسفانه توی اشعار شاعران ما خیلی به زنان بی مهری شده،در خورد شاهنامه خیلی پیدا میشه.مثلا
    مرا گفت چون دختر آید پدید/ ببایستش اندر زمان سر بُرید__که پیش زنان راز هرگز هرگز مگوی/ چو گویی سخن بازیابی به کوی__کی کاو بود مهتر انجمن/ کفن بهتر او را ز فرمان زن_ یا بخصوص این چه نیکو سخن گفت آن رای زن/ ز مردان مکن یاد در پیش زن.
    متاسفانه متاسفانه وقتی توی اشعار ایرانی اسم زن میاد،ما منتظر حرفی از کردار نامتعارف هستیم،
    با عرض معذرت از همه ی خانم ها،بخصوص وقتی که اسم خر هم باشه.
    واقعا خیلی بده که چنین شعرهایی داریم،بخصوص در اشعار شاعران بزرگ مثل مولوی و سعدی.

    زنان تاج سر مرد ها بودن و هستند.

    • مدیر سایت

      من این شعرهایی را که از شاهنامه نقل کردید بررسی نکردم. گاهی فردوسی داره سخن دیگران رو نقل میکنه نه اعتقاد خودشو. دیگر اینکه مردان نباید دربست فرمانبر زنانشان باشند.

  2. سیاوش امیرشاهی

    البته کنیز گرفتن در بعضی موقعیتها می تونه کار خوبی باشه، وقتی از وضعیتی “بدتر” جلویگری کنه
    مثلاً در صدر اسلام :
    با توجه به اینکه جنگهای پیامبر اکثراً دفاعی بودند و بقیه هم پس از پیمان شکنیها و آزار و اذیتهای دشمنان رخ میداد،
    مردانی که در جنگ کشته یا اسیر میشدند، با زنان انها میشد چند جور رفتار کرد :
    یا آنها را ازاد کرد که قرآن هم میگوید اسیران (مردان و زنان) را اگر فدیه دهند ازاد کنید (۴ محمد)
    یا آنها (زنان و دختران) را قتل عام کنند (که اگر بیگناه باشند خوب درست نیست)
    یا همه را در بیابان رها کنند تا خوراک لاشخورها شوند.
    یا آنها را در جامعه اسلامی جذب کنند. که این راه و راه اول (آزادی در صورت فدیه انجام میشد)
    و بهتر از راههای دیگر بود.
    البته کنیزان در جامعه اسلامی صاحب حق و حقوق بودند. مثلاً اگر کنیزی از ارباب خود بچه دار میشد رسماً به عنوان “ام ولد” آزاد میشد و دیگر کنیز نبود و به عنوان همسر ارباب میشد (ترفیع درجه هم میگرفت! )
    مسلمانها حق نداشتند کنیزان را به فحشا یا خودفروشی یا عمل جنسی با دیگران مجبور کنند. (۳۳ نور)

    • مدیر سایت

      هدفم از انتشار این مطلب که از شما گرفتم، در واقع جواب نقضی به کسانی بود که مرتب می گویند مسلمانان دیگران را به بردگی می گرفتند و خواستم بگم که زرتشتیها هم این کار را می کرده اند نه اینکه بخواهم این کار را سرزنش یا تایید کنم

  3. یکی از رویداد های مهم سال نهم هجرت اسلام اوردن تعداد زیادی از مردم قبیله طی در یمن بود. بعد از این اتفاق پیامبر صلی الله دستور تخریب بتخانه قبیله طی را دادند که ۱۵۰ نفر از مسلمانان راهی انجا شدند.بزرگ قبیله عدی بن حاتم با همراهی عده ای که جایگاه خودرا در خطر میدید به همراه عده ای با مسلمانان درگیر شدند .بعد از غلبه مسلمانان عدی به شام گریخت.خواهر عدی بن حاتم اسیر سپاه اسلام گشت و بعد از ان در مدینه پیامبر اورا ازاد کرد و به شام رفت. او برای برادرش از بزرگواری پیامبر سخن گفت و به همین دلیل موجب گرایش او به اسلام شدوبعد ان دو با اختیار خود به مدینه امدند و در محضر پیامبر مسلمان شدند.سیره ابن هشام ج۴ ص ۲۲۵ مغازی واقدی ج۳ ص ۹۸۸

  4. اسفندیار درشاهنامه شاهزاده وپهلوان وجنگجو ومذهبی نام برده شده ولی به عنوان کسی که نقش منفی داستان است و سر اخر رستم به خاطر روئین تنیش با تیری از گز که توسط سیمرغ مظهر ازادی درست شده بود اسفندیار را از پادرمی اورد این داستان مثل این بود که از شمرکه مسلمان و قهرمان منفی داستان است تعریف کرده باشیم وکارهایش را الگویه مسلمانان

  5. سلام. اسفندیار در شاهنامه شخصیت منفی نیست ! کجا اومده که منفی بوده ؟! در اوستا هم شخصیت کاملاً مثبت و مورد ستایش هست !

  6. خوب اونا که مجوسن عیبی نداره شما که مسلمانی و معصومی و دینت از اسمان اومده چرا برای این کار ها دلیل میتراشین! مطالب شما واقعا از جنس شوخی های بچگانست اگر واقعا قدرت گفتگو ودفاع از عقایدتون رو دارید پرتالی ازاد در مورد اسلام بزارید تا نظر مردم ایران رو در مورد خودتون بدونید

    • مدیر سایت

      هدف از این نوشته، عیب گرفتن از مجوسی ها نبود بلکه خواستیم نشان بدیم شما که با ابزار بردگی، اسلام را می کوبید، خودتان نیز چنین سابقه ای دارید:
      http://www.raherasti.ir/category/%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85/%D8%A7%D8%AD%DA%A9%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%AA%DB%8C/%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%AA%DB%8C/ 

    • میر شعیب ابن صالح حسنی

      اسلام نظام و قوانین بردی داری رو که قرن ها بین جوامع ایران روم عرب و… رواج یافته بود به طور تدریجی از بین برد.با ازاد کردن برده ها هرکس روضه نمی کرفت برده ازاد می کرد هرکس قتل غیر عمد انجام می داد برده ازاد می کرد هربرده یاکنیزی که اسلام می اورد ازاد می شد مسلمانان حق برده گرفتن از مسلمانان رو نداشتند بدترین شغل برده فروشی محسوب میشد درقران تاکید بر ازاد کر دن بردگان است (فک رقبه)ازهزینه های خمس وزکات برای ازادی برده وکنیز استفاده می شد بردگان وکنیزان از حق مالکیت حق ازدواج حق فرزند دار شدن شکایت کردن از صاحب خود وهزار حقوق دیگر برخوردار بودند به رساله حقوق امام سجاد مراجعه کنید کلیه هزینه زندگی اون ها برگردن صاحبانشان بود درضمن میتوانستند باپرداخت مبلغی خود را ازاد کنند. واین خیلی بهتر از این بود که اسرای جنگی رو چه زن چه مرد در دخمه هایی زندانی کنی بعد هم هزینه شون رو از بیت المال تامین کنی و از کلی از حقوق محرومشون کنی این قانین باعث شد که برده داری وکنیز داری به تدریج از بین برود حال شماکه ازاد اندیشی به ما بگو سکولار ها ولیبرال ها برای بر دگان چه قوانینی وضع کردند غیر از این که ملاک شون برای برده بودن یک شخص سیاه بودن رنگ پوستش بود فرزند برده برده به دنیا میومد اونا رو مثل حیوون از پدر مادراشون جدا می کردند میفروختند البته امام علی تو نهج البلاغه میگه حیوون رو نباید از مادرش جدا کنی یااین که برده داری تا پنجاه سال پیش رسمی بودیا این که اونا رو می کشتند و می کشند از زن به انوان بردهی جنسی استفاده می کنند .تو ی فاحشه خونه ها توی فیل های پورن توی تبلیغات توی کارخونه ها به شوهر دار بی شوهر رحم نمی کنند مردیازن یا بچه بیگناه هم مهم نیست جاهلیت مدرن یعنی این بچه رو سقط کنی باهاش غذا درست کنی لا اقل اعراب زنده به گور شون می کردنند

  7. تذکر مجدد :

    شاهنامه کتاب تاریخ نیست کتاب اسطوره است
    اسفندیار شخصیت واقعی تاریخی نیست و قهرمان اسطوره ای است

    در این داستان هم سخن از برده گرفتن زنان خانواده ارجاسب نرفته . جالب است که نویسنده عمل مسلمانان در کنیز گرفتن از دیگران را مرحمت در حق ایشان میداند و از طرف دیگر وقتی در داستان فردوسی می گوید که خواهران اسفندیار ، زنان دربار ارجاسب را با احترام با خود آوردند نتیجه می گیرد که ایشان را به کنیزی آورده اند بدون اینکه دلیل ادعای خود را ارایه دهد !!!!
    این همه نه بی دقتی و بی سلیقگی در تحریف روایت که عمدا و ناشی از تعصب نویسنده است

    یعنی یزید زینب دختر امام علی را به کنیزی به شام برد ؟ در تمام جنگ های دوران کهن برای جلوگیری از شورش بعدی بزرگان ایشان را از محل قدرت و تخت گاهشان دور میکرده اند .

    ضمنا شاهان قدیم آنقدر برای خون و اصل و نسب احترام قایل بودند که شاهزادگان را به بردگی نمی برده اند کاری که اعراب لشکر عمر با ایرانیان انجام دادند و احترامشان را رعایت نکردند .

  8. با سلام ؛ اشتباه نکنید ، اسم بهمن پسر اسفندیار صراحتا در تاریخ طبری جلد ۵ – اگر اشتباه نکنم – آمده است . اگر بخواهید متنش را البته با کمی تأخیر می آورم . کسانی چون افراسیاب و … هم وجود داشتند – کشوری به نام آل افراسیاب که فکر کنم در تاریخ دوم و سوم راهنمایی اسمش بود – ، مسئله این جاست که در صحت تمام مطالب شاهنامه تردید نیست ، چون کلیت آن ها وجود داشتند . مثلا منظور از رستم همان رستم فرخزاد سپهسالار ایران در نبر قادسیه بوده است که البته برخی نظر دیگری دارند .

  9. بخش های ابتدایی تاریخ طبری اسطوره ای هستند و مستقیما مطالب خدای نامه های پهلوی را از ترجمه های عربی تقل کرده است . در اسطوره بودن این بخش ها هیچ شرق شناسی شک ندارد . این مشکل بزرگی است که با این اطمینان در مورد مسایلی صحبت کنیم حتی بدیهیات ان دانش را نمی دانیم .
    قراخانیان یا ایلک خانیان یا آل افراسیاب سلسله ترک‌نژادی بودند که از ۸۴۰ تا ۱۲۱۱ میلادی بر بخش‌هایی از آسیای میانه، از جمله ناحیه اسپیجاب و نواحی شمالی و جنوبی کوه‌های تیان شان حکمرانی کردند .
    ایشان قبل از حمله مغول توسط خوارزمشاهیان منقرض شدند . حالا ربط این آل افراسیاب با بحث ما چیست البته از این عجایب در مدارس علمی شما زیاد دیده ایم .
    اینکه با چنین استدلال های شاذی نظر قطعی بدهیم که در صحت تمام مطالب شاهنامه تردید نیست !!!! را از چه منبعی بیان می کنید ؟ پس لابد شما وجود سیمرغ و اکوان دیو و معجزات رستم در هفت خان را هم عین حقیقت می دانید !!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code