خانه / اعتبار دین زرتشتی / نژادپرستی / چرا لعن عرب نه غرب؟!

چرا لعن عرب نه غرب؟!

به قلم مدیر سایت

زرتشتیان و باستانگراهای افراطی به هخامنشیان بیش از هر سلسله ی پادشاهی دیگر افتخار می کنند و آن را دوران طلایی ایران می خوانند.

اینان می پذیرند که ساسانیان، ظلم هایی را به ایرانیان روا داشتند و زمینه ی انحراف در دین زرتشتی را پدید آوردند.

به عبارت دیگر هخامنشیان در نظرشان بسیار عزیزتر از ساسانیان هستند.

هخامنشیان را یونانیان از پا در آوردند، و ساسانیان را عرب ها.

اما چرا میراث داران مهاجمان به ایران در زمان ساسانیان یعنی «عرب» در نظر اینان، بسیار منفورتر از میراث داران یونانیان یعنی اروپایی ها بلکه «غرب» است؟! چرا فقط نژاد عرب باید مبغوض باشد؟! دست چه کسانی در کار است که فقط نفرت از عرب را ترویج می کند نه غرب؟

پاسخ
آنان که بدگویی از عرب ها را بر سر زبان ها انداخته اند، هدفی دیگر را دنبال می کنند. آنان دشمنی خود با اسلام را در پوشش دشمنی با عرب ها دنبال می کنند و متأسفانه برخی افراد که آگاهی چندان از نقشه ی شوم اینان ندارند، در این دام افتاده اند.

اگر این دوگانگی را دنبال کنیم بعید نیست مسبب اصلی را غربی ها بیابیم و الا نباید این گونه شاهد یک بام و دو هوا باشیم. دعوای اصلی و اساسی، بر سر ارزش هاست و نژاد بهانه ای بیش نیست.

مهر ۱۳۹۷

همچنین ببینید

لزوم اخراج آریایی ها از ایران! / آریایی ها نیز به ایران مهاجرت کرده اند

به قلم مدیر سایت خواسته ی ایران پرست های افراطی، اخراج غیر آریایی ها ـ …

۲۰ نظر

  1. در تایید سخن شما باید گفت که از نکات شگفت انگبز دوران معاصر، تناقض رفتاری برخی مدعیان ایران پرستی است . در حالی که آنان به شدت، از افتخارات دوران هخامنشی و دلبستگی و شیفتگی نسبت به آن دوران دم می زنند و قاعدتا باید از یونانیان و میراث داران اروپایی امروز آنها که باعث سرنگونی آن امپراطوری شدند نفرت داشته باشند اما در عمل نه تنها این گونه نیستند بلکه با یک پرش تاریخی چند قرنی ، نفرت خود را نثار اعراب مسلمانی می کنند که باعث سقوط دولت ساسانی شدند. از یک سو در حوزه فرهنگ به شدت غربگرا و تابع ارزش های اروپایی هستند که خود را میراث دار تمدن پونان می دانند از سوی دیگر با ارزش های اسلامی مخالفند. این تناقض رفتاری نشان دیگری است از این که تقابل اصلی در حوزه اندیشه است و ادعاهای وطن پرستی گزافه ای بیش نیست و فقط پوششی است برای پنهان شدن در پشت آن. اسلام چیزی جز یک امر نرم افزاری نیست که بینش و مرام و مجموعه ای از ارزش ها ارائه کرده و در مهد ظهورش نیز به خاطر همین ارزش ها با مخالفت کسانی روبرو شد که مانند مخالفان آن در سایر سرزمین ها فکر می کردند . ارزش های غربی نیز امری نرم افزاری هستند. چه ارزش های اسلامی و چه ارزش های غربی، در سرزمینهای دیگری غیر از جغرافیای ایران بروز و ظهور پیدا کرده اند اما جالب است که برخی، تابعیت از ارزش های غربی را با ایران پرستی سازگار می دانند اما تبعیت ار ارزش های اسلامی را مغایر با آن و می دانیم غربیان پیش از اعراب مسلمان، برجسته ترین سلسله حکومتی ایرانیان را از بین بردند.

    • میدانید چرا برعرب بیشتر لعن میکنند چون غربیه (یونانیها) پس از حمله مردم ایران را فقط صد سال بر مردم ایران حکومت کردن و زیاد با فرهنگ (نه منظورآثار تاریخی) ایران کاری نداشتند ولی اعراب با زور شمشیر و قتل عام وسیع و به اسارت بردن نوامیس ما و شما ها ایران را تصرف کردند، حملات داعش را در چند سال اخیر که همه دیدند با اینکه از نژادهای مختلف بودن ولی تفکر منحط عربی حاکم بود و اتفاقات آن شبیه به زمان حمله اعراب به ایران بود(در متون تاریخ هست) و چون این تفکر و فرهنگ عربی هنوز در کشور ما وجود دارد وتا حدودی در حاکمیت اجرا میشود باآن مخالفیم و مخالفتی با نژادی نداریم بلکه با فرهنگ پلید عربی مخالفیم.خواهشا کتابهای مستند تاریخی را بخوانید.

  2. لعن که هم بر عرب یا غرب فرق ندارد هرکس که به مردم ظلم کرده چه اعرابی که در زمان حمله به ایران باستان حق را زیرپا گذاشتند و چه غربیها و هرکسی،اما اینکه چرا اعراب همیشه زشت و خشن و احمق و… نمایش داده میشوند بپیشنهاد میکنم برای پاسخ این سوال همه یکبار هم که شده مستند ظهور را ببینند در یکی از قسمتهای آن دقیقا درمورد چهره ای که از اعراب نمایش داده میشود صحبت شده و خالی از لطف نیست

  3. اتفاقا اشتباه میکنید. وطن دوستان ایرانی هم از اعرابی که به ایران حمله کردند و ایران را اشغال کردند متنفرند و هم از اسکندر متجاوز که باعث سقوط سلسله هخامنشی شد متنفرند. ولی چرا از اعراب بیزارند و از انها بیشتر تنفر دارند. ۱- حکومت اسکندر و جانشینانش بر ایران حدود هفتاد سال طول کشید و بعد از ان سلسله قدرتمند اشکانیان برایران حاکم شدند به عبارتی بعد از دوره کوتاهی دوباره ایرانیان حکومت را بدست گرفتند و عظمت و شکوه خود را دوباره باز یافتند.۲- سلوکیان دین خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند.۳- انها فرهنگ خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند.۴- اسکندر در امر حکومت ایرانیان را نیز شرکت میداد و حکومت خیلی از سرزمینهای ایران را به ایرانیان سپرد. ولی اعراب ۱- بعد از فتح خیلی از شهرهای ایران مردم را شدیدا قتل عام کردند. ۲- زنها و پسران را به کنیزی و غلامی بردند در صورتیکه اسکندر این جنایت را انجام نداد. ۳- از همه بدتر انکه اعراب دین و فرهنگ خود را بر مردم ایران تحمیل کردند.۴- سعی در از بین بردن زبان فارسی داشتند۵- از ایرانیانی که دین اعراب را نمی پذیرفتند جزیه میگرفتند. ۶- ظلم و تبعیضات زیادی بر مردم ایران اعمال میکردند ۷- ایرانیان را موالی و نوکر خود میدانستند.۸- انقدر که ایرانیان در دوران استیلای اعراب مورد تحقیر و سر افکندگی قرار گرفتند در هیچ زمانی سابقه نداشت…… بطور خلاصه هفتاد سال بعد از حمله اسکندر ایران دوباره مستقل شد و اعتبار خود را باز یافت . ولی بعد از حمله اعراب، ایران دیگر هیچ وقت نتوانست کمر راست کند و در سراشیبی سقوط قدرت و فرهنگ قرار گرفت.

    • مدیر سایت

      در اینکه عربها بیشتر اثرگذار بودند تردیدی نیست اما برچیده شدن حکومت قدرتمند هخامنشیان (و بقول بعضی ایران پرستها دوران طلایی ایران) چیز کمی نیست

      یک نکته ی دیگر را هم نباید غفلت کرد. افرادی عربهای فعلی را بخاطر اجدادشان سرزنش می کنند اما در مورد غربیها بخاطر کاری که اجدادشان کردند هیچ مورد سرزنش نیستند!

    • در پاسخ پیمان نکات ذیل قابل تأمل است؛
      اشکال اول: حکومت اسکندر و جانشینانش بر ایران حدود هفتاد سال طول کشید و بعد از ان سلسله قدرتمند اشکانیان برایران حاکم شدند به عبارتی بعد از دوره کوتاهی دوباره ایرانیان حکومت را بدست گرفتند و عظمت و شکوه خود را دوباره باز یافتند.
      جواب : جانشینان اسکندر که به سلسله سلوکیان معروفند حدود سیصد سال در شرق حکومت کردند و فقط منطقه شرق ایران پس از هفتاد سال توانست با ظهور اشکانیان از یوغ سلوکیان خارج شود .
      اشکال دوم : سلوکیان دین خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند.
      جواب : برخورد یونانیان با دین ایرانیان به گونه ایست که حتی روحانیان در دوران ساسانی نیز از اسکندر و یونیانیان به نفرت یاد می کنند.
      اشکال سوم : انها فرهنگ خود را بر ایرانیان تحمیل نکردند.
      جواب : یونیانیان برنامه های برای استیلای فرهنگ خود داشتند. فرهنگ یونانی مآبی تا دوران اشکانیان نیز در بین ایرانیان خودنمایی می کرد حتی خط و شیوه نگارش کتیبه های دورانی شبیه یونانی بود و بدین جهت در ماهیت برخی کتیبه ها تردید وجود دارد که مربوط به اشکانیان است یا سلوکیان .

      اشکال چهارم: اسکندر در امر حکومت ایرانیان را نیز شرکت میداد و حکومت خیلی از سرزمینهای ایران را به ایرانیان سپرد.
      جواب : گرچه اسکندر پس از اشغال ایران در اداره آن از برخی ایرانیان کمک گرفت و مسولیت های به آنان داد اما این سیاست از سوی جانشینان او دنبال نشد و سلوکیان ایرانیان را از همان مسوولیت نیم بند هم اخراج کردند بنابر این سیاست تنها در دورانی کوتاه و در آغاز اشغال اعمال می شد و پس از استقرار استیلای یونانیان بر اوضاع، کنار گذاشته شد.

      اشکال پنجم : ولی اعراب بعد از فتح خیلی از شهرهای ایران مردم را شدیدا قتل عام کردند.
      جواب : بخش عمده متصرفات اعراب مسلمان در ایران و شامات و مصر با توافقات و مصالحه با مردمان شهرها و سرزمین ها بود که بر اساس قرارداد آنها مالیات (جزیه) پرداخت می کردند.درگیری های نظامی به دلیل شکست ارتش ساسانی و از هم پاشیدن آن بسیار محدود بوده است .
      تعبیر «قتل عام شدید مردم » بیشتر برای تحریک ابراز احساسات بکار می رود و گرنه در تصرف سرزمینی به وسعت قلمرو ساسانیان با شهرهای بسیار، مفهوم واقعی ندارد. در درگیری های نظامی محدود نیز افرادی از هر دو طرف کشته می شدند و نه مردم عادی و کوچه و بازار.
      اشکال ششم: زنها و پسران را به کنیزی و غلامی بردند در صورتیکه اسکندر این جنایت را انجام نداد.
      جواب : برابر رسم دیرینه جنگها در طول تاریخ گذشته، گروه پیروز در جنگ افراد مغلوب را به اسارت می گرفتند و بردگی می گرفتند این قانون نانوشته هم در جنگ بین ایرانیان با یونانیان و رومیان رعایت می شد و هم در جنگهای بعدی که اعراب مسلمان داشتند.البته اعراب مسلمان در فتوحاتی که با مصالحه صورت می گرفتند چنین تعاملی با مغلوبان نداشتند و کسی را به بردگی نمی گرفتند. و گفتیم که غالب فتوحات با مصالحه بوده است.
      اشکال هفتم: از همه بدتر انکه اعراب دین و فرهنگ خود را بر مردم ایران تحمیل کردند.
      جواب : اسلام با ظهور خود با عنوان یک دین به عرصه قدرت سیاسی وارد شد یعنی به خاطر ترویج این دین حکومت در مدینه تشکیل داده شد و بر اساس آن با بت پرستان عرب درگیر شد و هزینه های فراوانی پرداخت . پیامبر اسلام از امپراطوران ایران و روم نیز صریحا خواست به این دین بگروند و خود و ملتشان را از گمراهی نجات دهند . بنابر این طبیعی بود که مسلمانان برای ترویج آن در بین تمام ملتها تلاش کنند اما هرگز اسلام به ایرانیان تحمیل نشد. زردتشتان حتی تا قرن چهارم هجری در شهرهای مثل قم آتشکده داشتند. اگر قرار بود دین و فرهنگ تحمیل شود نباید اثری از آنها در شهری مثل قم باقی می ماند.
      اشکال هشتم: سعی در از بین بردن زبان فارسی داشتند.
      جواب : هیچ برنامه مدون و تعریف شده ای برای تغییر زبان نبود. در بین روایات شیعه مواردی از حضور شیعیان خراسانی نزد امام صادق علیه السلام نقل شده که امام صادق علیه السلام جمله ای را به فارسی سخن گفته اند . دلیل اقبال ایرانیان به قرآن و حدیث نیز، برتری محتوای آموزه های اسلام نسبت به محتوای دین زرتشتی بوده که عبدالحسین زرین کوب در دو قرن سکوت به آن اشاره کرده است.

      اشکال نهم: از ایرانیانی که دین اعراب را نمی پذیرفتند جزیه میگرفتند.
      جزیه همان مالیات است که از غیر مسلمانان در تمام متصرفات اسلامی گرفته می شد مسلمانان خود به حکومت مالیاتهای مانند زکات را پرداخت می کردند.
      اشکال دهم: ظلم و تبعیضات زیادی بر مردم ایران اعمال میکردند.

      جواب : لابد یونانیان در نهایت عدل برخورد کردند که می گویید اعراب ظلم زیادی داشتند. به هر حال ظاهرا میزان ظلم آنها به اندازه ساسانیان نبوده که ایرانیان گروه گروه اسلام می آوردند هر چند که اگر مسلمان صدر اسلام به توصیه پیامبر (ص) در تعیین جانشین در غدیر گوش می کردند نحوه تعامل با دیگر ملتها به نحو دیگری بود و حاکمان تحت نظارت شدید بودند و از هر نوع تخلفی از دایره عدل بر خورد می شد.
      اشکال یازدهم: ایرانیان را موالی و نوکر خود میدانستند
      جواب : موالی به معنای همپیمانان با قبایل عرب بودند.
      ابن فارس در قدیمی ترین کتاب لغت عرب در معنای موالی می نویسد:
      موالی به عمو زادگان یا خاندان پیامبر (ص) یا بردگان آزاد شده و یا همپیمانان و یا دوستان گفته می شود.
      الْمَوَالِی: بنو العم. و الْمَوَالِی من أهل بیت النبی صلى الله علیه و آله و سلم من یحرم علیه الصدقه. و الْمَوْلَى: المعتق و الحلیف و الولی.( کتاب العین، ج۸، ص: ۳۶۵)

      اشکال دوازدهم : انقدر که ایرانیان در دوران استیلای اعراب مورد تحقیر و سر افکندگی قرار گرفتند در هیچ زمانی سابقه نداشت…… بطور خلاصه هفتاد سال بعد از حمله اسکندر ایران دوباره مستقل شد و اعتبار خود را باز یافت . ولی بعد از حمله اعراب، ایران دیگر هیچ وقت نتوانست کمر راست کند و در سراشیبی سقوط قدرت و فرهنگ قرار گرفت.
      جواب : ایرانیان با آمدن اعراب مسلمان از شر نظام طبقاتی ساسانی نجات پیدا کردند و توده مردم توانستند به میدان علم و دانش وارد شوند و پس از دو سده دانشمندان سر شناس اسلام ایرانیان بودند و از کرامت و احترام فراوان نزد عموم مسلمان و حاکمیت برخوردار شدند . داستان وزارت ایرانیان در دولت عباسی و موقعیتهای فراوان آنها در سیاست، اقتصاد و فرهنگ جامعه بزرگ اسلامی در تاریخ انعکاس پیدا کرده است.
      در قرن چهارم هجری نیز ایرانیان (آل بویه ) توانستند بر پایتخت خلافت عباسی (بغداد) چیره شوند اما هرگز به این فکر نیفتادن که به آیین زرتشتی بازگردند بلکه عمیقا به اسلام پایبند بودند.
      نتیجه آنکه به قول آقای محقق دعوای اصلی بر سر اندیشه است . همفکران آقای پیمان به راحتی و احیانا با افتخار به شیوه غربیان و بر اساس فرهنگ آنها لباس می پوشند، فکر می کنند و زندگی می کنند و در مباحث کلی بدان افتخار می کنند اما با فرهنگ اسلام مخالفند نه به آن دلیل که اعراب مسلمان ساسانیان را ساقط کردند بلکه به همان دلیل که بت پرستان عربستان با آن مخالف بودند و امروز امپراطوری غرب با آن مخالف است.

      • آقای داور هر دوازده تا جوابی که داده ای من قبلا اینها را مطالعه کرده ام بیشتر توجیه کردن است تا واقعیت من خودم به اعتقادات شیعه راستین عقیده کامل و اساسی دارم و اگر اهلبیت پیامبر نبودند عمق فجایع بسیار بیشتر بود و مردم ایران به اسلام اهلبیت ایمان اوردن نه به اسلام مهاجمین.این جوابهای شما بیشتر در برخی حوزه های علمیه سنتی روایی داده میشه و نه در حوزه هایی که تحقیق و تفکر و منطق دین در آن اصل است. درود بر ۱۴ نور درخشان عصمت و امامان برحق.

        • کاربر شیعی ! عرب ستیزی امروزی مدعیان وطن پرستی بهانه است برای اسلام ستیزی حتی بعضی ها پنهان هم نمی کنند و آشکارا بین این دو تفکیکی قائل نیستند چرا که اسلام را عربها آوردند و امروز عربها حاکم ایران نیستند بلکه اسلام حاکم است پس دشمنی بر سر اسلام است وگرنه، عربها در دوره معاصر خودشان ریر سلطه غربیان هستند و کشورهای مطرح عربی مثل عربستان ، مصر و …با آنها همسو هستند و دلیلی برای این همه عرب ستیزی نیست.

          نکته دیگر این که اتفاقا این جوابها بر اساس مستندات تاریخی است.کافی است به متون اصیل تاریخی مراجعه کنید یا از تاریخ مطلع باشید می بینید که این جوابها پژواک حقایق تاریخی است یونانی مآبی در ایران تا دوران اشکانیان ،
          معنای مولی در لغت، موقعیت های علمی و سیاسی ایرانیان پس از دوره اسلامی ، پایبندی آل بویه به اسلام حتی با غلبه بر مرکز قدرت خلافت عربیو … کدام توجیه است اینها همه عین واقعیت خارجی است. امثال شما بهتر است به جای مطالعه آثار افراد مغرض و غرب گرا به مطالعه تاریخ از روی منابع اصلی روی بیاورید.

          و سخن آخر این که گفتید« مردم ایران به اسلام اهلبیت ایمان اوردن نه به اسلام مهاجمین» از ناآشنایی شما از تاریخ حکایت دارد. مردم ایران قبل از آنکه با اهل بیت آشنا شوند با ایمانی و اسلامی که به قول شما مهاجمان ارائه کردند آشنا شدند و به همان اسلام ایمان آوردند . در سده نخست هجری که بسیاری از ایرانیان مسلمان شدند اندیشه رسمی اسلامی بود که توسط دستگاه خلافت تبیین می شد. اگر مردم ایران مثل سده هاب بعد با اهل بیت آشنا بودند و شیعه می شدند امام حسین (ع) از آن ها برای قیام کمک می گرفت.

  4. در شاهنامه امده که اسکندر مقدونی که هخامنشیان را برانداخت در واقع برادر دارا بوده است ، در داستانی که فردوسی از سقوط کیانیان تعریف کرده حملات وحشیانه ای از جانب رومی ها اتفاق نمیفتد و حتی زمانی که اسکندر متوجه برادریش با دارا میشود به برادر میگوید:
    تـــو ﺑﺮﺧﯿﺰ ﻭ بر مهـــد زرین نشیــن
    وﮔﺮ ﻫﺴﺖ نیـــروت بر زین نشیـــین
    ز ﻫﻨـــد و ز رومــــت پزشـــک اورم
    ز ﺩﺭﺩ ﺗــﻮ ﺧونیـــن سرشــــک اورم
    سپارم تورا پادشـــــاهی و تخـــــت
    چو بهـــتر شوی ما ببندیم رخــــــت
    جفــــا پیشگان تــــو را همکنـــــون
    بیــــاویزم از دارشان سرنگـــــــون
    بنده گمان نمیکنم در این داستان رمانتیک جایی برای کینه ورزی به غرب وجود داشته باشد ، البته طبری و مورخین مسلمان هم به اینکه اسکندر برادر دارا بوده است اشاره کرده اند هرچند در این مورد نظریات متعددی وجود داشته است.
    از طرفی حمله اعراب به ایران موجب نابودی کامل تمدن ایران شد ، فرهنگ حقوقی ساسانی که در حال رشد و تعالی بود ناگهان فروریخت و فرهنگ حقوقی اسلامی که بیشتر شبیه به قوانین اشوری هاست جایگزین ان شد .

  5. علت عرب ستیزی فقط غرب نیست ایا این را انکار میکنید که همین الان اگر عربستان و همفکر هاش دستشون به ایران برسه هر جنایتی رو انجام میدن . ایا از افکار شون بی خبرید ؟ من ایرانی شیعه هستم وعربها هم اکثریت دشمن شیعه هستن .باید هم عرب ستیز باشم و تئوری توطئه هم اگر درست باشه بازم تغییری در واقعیت ایجاد نمیکنه

    • مدیر سایت

      مردم عراق و سوریه هم عرب هستند آیا با آنها هم باید ستیزه کرد؟

      باید میان حاکمان و عربها تفکیک قائل شد

  6. ■- روش مسلمان کردن ایرانیان توسط عمر خلیفه مسلمین:…

  7. سلام مطمئنا حمله اعراب به ایران وحشتانک تر مخربتر با اثارمنفی طولانی مدتی نسبت به سایر جنگ ها وحملات به ایران است هیچ کشورو پادشاهی به بهانه دین وخدا و عدالت به ایران حمله نکرده هیچ کشور و پادشاهی نبوده که پس ازحمله واشغال ایران نسل کشی و قطع کردن ریشه فرهنگی ایران را تکلیف خدابداند.هزاران زن ودخترایرانی به اسارت گرفته شدند موردتجاوز قرارگرفتند وازمردانشان جداکردند فقط به بهانه اینکه زناکارند وعقدشان به زبان عربی خوانده نشده ودربازار برده فروشان مکه ومدینه بفروش رفتند وخودشان ونسلشان کنیز اعراب شدند اینکه ناراحت ازاین قضیه شویم افتادیم دردام افراطی گری ودین گریزی؟شدیم کافرو جاهل؟متاسفم

    • درود بر شما
      مخالفان عربهای اشغالگر و موافقان فرهنگ و تمدن ایرانی را غرب زده و وطن فروش و بی دین و افراطی و نژادپرست و … معرفی می کنند .

      در این تارنما بسیار از نظرات طرفداران ایران باستان و مخالفان اشغالگران عرب جاهلی را زیر تیغ تیز سانسور قیچی می کنند .
      ردیات و انتقادات منطقی و عالی اهل علم و نظر درباره ی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران اقای مطهری که توسط من نوشته بود نشر داده نشد چون قطعا سطح سواد تاریخی و اطلاعات عمومی اقای مطهری زیر سوال می رفت !!!!!!!!!۱
      مدیر تارنما از من دلایل علمی و منطقی برای زیر سوال بردن کتاب اقای مطهری طلب می کند بعد که من ان را نگارش کردم سانسور می کند !!!!!!!!
      کسانی که قدرت و زور و سرنیزه دارند تاریخ را همانگونه که دوست دارند نشر می دهند نه همانگونه که هست ….
      یا حضرت زرتشت

      • مدیر سایت

        یادم نمیاد در مورد آقای مطهری حرف علمی زده باشید و بعید می دانم حذف کرده باشم مگر اینکه آداب نقد و بحث را رعایت نکرده بودید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code