خانه / سایر مطالب / کتاب راه راستی / نقد کتاب راه راستی(۳)

نقد کتاب راه راستی(۳)

به قلم سید محمد ناطقی

نقد کلی به کتاب
چهار مخاطب برای کتاب راه راستی می توان تعریف کرد:
زرتشتیان. (کتاب کفایت می کند).
مسلمانان. (کتاب کفایت می کند).
باستان ستای افراطی. (کتاب کفایت نمی کند).
باستان ستای غیر افراطی. (همان معامله مسلمان با آن می شود).
یک گروه دیگر هم با نام باستان ستای جاهل است که شاید بتوان گفت هیچ چیزی در او تأثیر ندارد و آنان همان هایی اند که بر مقبره کورش سجده می کنند.

یک زرتشتی هیچ گاه نمی تواند وقتی موبدین وندیداد را خرافه نمی دانند و ابطال نمی کنند، آن را ابطال کند، اگر چه موبدیار غیبی اینکار را در کامنتی در سایت راه راستی کرد اما آیا موبد یار غیبی در سخنرانی هایش هم بیان کرد؟ آیا کتاب یا مقاله نوشت تا وندیداد را بی اعتبار اعلام کند؟ پاسخ منفی است چون بزرگان این آیین این چنین عقیده ای ندارند که نسک ششم اوستای خود را ابطال کنند. فقط کسانی چون دستور دهالا از وارد شدن خرافه توسط آن حرف می زنند اما همین دستور دهالا به آن استناد نیز می کند و در معرفی خدای زرتشت و مسائلی از این دست از آن استفاده می کند.

برای یک مسلمان و باستان ستای غیر افراطی وندیداد کافیست تا فاتحه آیین ساسانی را بخواند و البته این کتاب راه راستی کفایت می کند تا قید باستان ستایی را ـ که دین اسلام را تحت تأثیر قرار دهد ـ بزند.

و اما باستان ستای افراطی:
آقای فاطمی و خوانندگان، یک باستان ستای افراطی هیچ قید و بندی ندارد، زرتشتی نیست که بخواهد هرچه موبد خورشیدیان گفت را قبول کند، زرتشتی نیست که بتوان وندیداد را بر علیه او استفاده کرد، به خاطر همین بی بند و بار بودن براحتی منکر وندیداد می شود، براحتی می گوید اصلا انوشیروان به من چه، براحتی می گوید فقط کورش و گاتها و اهورامزدا و زرتشت، چون هیچ قیدی در کارش نیست و به عبارتی پیامبر دینش، خودش است، برای همین است که این کتاب برای او کفایت نمی کند، برای این چنین کسی با این افکار به علاوه بحث کورش که پیشتر بیان کردم باید بیشتر به این مسائل پرداخت:
گاتها (تحریف – از هم پاشیدگی و تناقض)؛ اهورامزدا (قدیمی تر از آیین زرتشت بودن و پدر و رقیب و فرزند و همسر داشتن و مخلوق نبودن و خدای کم توانی بودن)؛ زرتشت (کاملا مجهول الهویه)؛ وارداتی های آیین زرتشت و مخلوط شدن این آیین با آیین های دیگر در زمان هخامنشیان؛ مهر: خدای دیروز، فرشته امروز.
به جز بحث زرتشت که تقریباً عالی بیان شده است درباره اهورامزدا و گاتها کاملاً پرداخته نشده است. البته شاید در آن صورت با مقاومت بسیار شدیدتر زرتشتیان مواجه می شدید.

نقطه قوت
کل کتاب نقطه قوت است، کل کتاب ردی است بر آیینی که هر ایرانی باید این رد را بخواند و بداند. این کتاب را می توان نقطه قوتی برای مبلغین دین مبین اسلام بیان کرد، چه ردها که برای مسیحیان و بهائیان و… ننوشتند، چه کتابها و مقالاتی که در نقد برادران سنی مان نوشته نشده است، اما آیین زرتشت و باستان ستایی چه؟ به شخصه فکر کنم شاید کتابهایی که کامل باشند همین راه راستی و یک کتاب دیگرند که اسمش یادم نیست، و البته خدمات متقابل اسلام و ایران در رده های بعد از اینهاست، چرا که به کاملی کتاب راه راستی نیست. این کتاب یک نقطه قوت برای اسلام است و نه فقط شیعه، چنانکه باستان ستایی و آیین زرتشت، مسلمان را هدف قرار نمی دهد، ایرانی را هدف قرار داده است، از هر مذهب و دینی که می خواهد باشد. پس باید رد نوشت تا بدانند وقتی دینی کتابش تحریف نشده باشد و ۱۳ معصوم بنیان آن را بعد از پیامبر این دین محکم کرده باشند، یعنی چه، تا بدانند فالله خیر حافظاً و هو ارحم الراحمین یعنی چه.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
عبد الله، سید محمد ناطقی

اردیبهشت ۱۳۹۷

همچنین ببینید

گزارشی از کتاب راه راستی در سایت دفتر فرهنگ معلولین

در سایت دفتر فرهنگ معلولین، کتاب راه راستی اینگونه معرفی شده است: به قلم محمد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code