خانه / اعتبار دین زرتشتی / نمادها و آیین ها / فروهر / فروهر، کپی برداری تاریخی!

فروهر، کپی برداری تاریخی!

به قلم محمدرضا احمدی (بیاتلی)
یکی از افتخارات جریان باستانگرا آثار بجامانده از ایران باستان همچون پرسپولیس و پاسارگاد و همچنین باورها و نمادهای فرهنگی منتسب به ایران باستان است.
پس از تجاوز کورش به بین النهرین و اشغال آنجا تعدادی از معماران آنجا را به سرزمین فارس آوردند و هخامنشیان در ساخت پرسپولیس و پاسارگاد از آنها استفاده کردند. آنچه ما در پرسپولیس می بینیم کپی برداری از معماری بین النهرین عراق و داشته های فرهنگی مردم بین النهرین باستانی است.
یکی از نمادهای ایران باستان که امروزه در فضای مجازی بسیار تبلیغ آن می شود نماد معروف به فروهر است. این نماد به لطف فضای مجازی از حدود ۱۵ سال قبل در جامعه ایرانی جا باز کرده و رفته رفته شناخته شده است و تعداد اندکی از افراد تا قبل از آن این نماد را می شناختند.

این نماد که تا قبل از هخامنشیان در فلات قاره ایران وجود نداشت و در کشفیات باستانشناسی متعلق به قبل از هخامنشیان در فلات قاره ایران دیده نشده است، نخستین بار در آثار بجامانده از هخامنشیان دیده شده و امروزه به عنوان نماد زرتشتیان معرفی می گردد.
در واقع فروهر کپی برداری از نقش خدای قوم آشور در بین النهرین عراق است
یکی از نقوش شناخته شده در علم باستانشناسی نقشی موسوم به خدای بالدار (محترم بالدار) است. این نقش که ترکیبی از انسان و بال پرنده است در تمدنهای مربوط به ایران، عراق و مصر باستان وجود دارد که ظاهر انسانی این نقش در هر سه تمدن متفاوت است
چون این مقاله بر اساس علم باستانشناسی تهیه شده است لذا از اصول تحقیقی در علم باستانشناسی پیروی می کند. هدف این مقاله اثبات کپی برداری نقش فروهر از خدای بالدار مصری و بخصوص خدای آشوری است. این مقاله بر اساس روش تحلیلی تطبیقی در علم باستانشناسی سعی در اثبات موضوع این مقاله دارد.

همانطور که می بینید نقش فروهر کپی از نقش کماندار پرپوش نماد خدای قوم آشور است که در آن تغییراتی دادند، کمان را حذف و به دست آن حلقه ای داده و در شکل کلاه آن نیز تغییراتی دادند.
در پایین تصویر حوروس یکی از خدایان مصری را مشاهده می کنید

این خدای بالدار مصری حوروس نام دارد که به دو صورت مجسمه و نگاره دیواری آن را مشاهده می کنید. مردی هم که در این نقش مشاهده می کنید با لباس و زینت مصری است.

برای اثبات موضوع این مقاله باید پرسشهایی تحلیلی را بر طبق دید علم باستانشناسی مطرح کرد:
پرسش اول: آیا این نقوش در هر سه تمدن کاربرد مشابهی دارند؟
بله هر سه نقش در هر سه تمدن دارای احترام می باشند پس، از این لحاظ دارای کاربرد تقریبا مشابه هستند
پرسش دوم: آیا هر سه نقش مربوط به یک دوره زمانی می باشد؟
بله هر سه نقش متعلق به قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) است و از نظر تقسیم بندی زمانی بشر در یک دوره زمانی جای می گیرند یعنی دوره زمانی تاریخ باستان (تاریخ باستان با پیدایش نخستین آثار نگاشته شدهٔ بشر از حدود سال‌های ۳۶۰۰ قبل میلاد آغاز می‌شود و تا حدود سال‌های ۵۰۰ پس از میلاد به پایان می‌رسد)
پرسش سوم: آیا هر سه منطقه تمدنی ( ایران، عراق باستان و مصر) دارای پیوستگی جغرافیایی هستند؟
بله فلات قاره ایران، بین النهرین عراق و شامات و مصر داری پیوستگی جغرافیایی هستند و جزو خاورمیانه به حساب می آیند؛ در زمان هخامنشیان بین النهرین باستانی و مصر جزو امپراطوری هخامنشی بودند
پرسش چهارم: آیا مستندات تاریخی در مورد تاثیر و یا ارتباطات تاریخی ـ سیاسی این سه منطقه تمدنی تاریخی (فلات قاره ایران، بین النهرین و مصر ) بر یکدیگر وجود دارد؟
بله مستندات تاریخی حکایت از ارتباطات و تاثیر این سه منطقه تمدنی تاریخی بر یکدیگر در قبل از میلاد حضرت مسیح(ع) دارد ارتباطات و تاثیراتی همچون تجارت، جنگ و غیره.
جواب هرکدام از این چهار پرسش تحلیلی که از پرسشهای کلیدی علم باستانشناسی در مورد ارتباط نقوش مشابه تاریخی است که بطور خاص در اینجا در مورد این سه نقش محترم بالدار در منطقه خاورمیانه مطرح می گردد مثبت است.
حال که جواب این چهار پرسش مثبت است و از طرفی حضور معماری بین النهرین عراق در پرسپولس با دیگر نقوش مشترک
مثل نقش ترکیبی انسان – گاو، نبرد شهریار و شیر و … به اثبات رسیده است و تایید کننده نقش مستقیم تمدن بین النهرین عراق بر تمدن هخامنشی است پس می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به پارامترهایی چون کاربرد مشابه این سه نقش (دارای احترام بودن)، قرار گرفتن در یک دوره زمانی( تاریخ باستان)، پیوستگی جغرافیایی هر سه منطقه تمدنی (ایران، عراق باستان و مصر) که امکان انتقال مفاهیم فرهنگی را فراهم می کند، و اثبات تاثیر این سه منطقه تمدنی بر یکدیگر از طریق جنگ و تجارت و غیره و از طرفی اثبات حضور معماران بین النهرین عراق و بکار بردن معماری بین النهرین عراق در پرسپولیس.

نتیجه
نقشی که امروزه به اسم فروهر می شناسیم کپی از خدای آشوری است و هیچ ارتباطی با قوم پارس، تمدن پارسی و در نهایت هیچ ارتباطی با آیین زرتشتی ندارد.
لازم به ذکر است انتخاب عنوان خدای بالدار صرفا در اینجا به معنای تقدس این نقوش در این تمدنها است
اسفند ۱۳۹۹

همچنین ببینید

مهران غیبی

نگاره فروهر در گذشته مربوط به زرتشتی ها نبوده

به قلم موبد مهران غیبی (درگذشت: خرداد ۱۳۹۵) «این نگاره که با نام فروهر شناخته می …

۴ نظر

  1. سلام
    بسیار خوشوقتم که اندک نفراتی هستند که نه بر پایه خیال و امال خویش و عقده حقارت درونی مسایل رو میبینن

    موضوعی که گفتطد تا درصد بالایی صحیح و مستدل است البته دلایلی که اورده شد در قسمت هایی قانع کننده نیست ولی در کل نتیجه شفاف و صادق نمایان شد

    این جریان رو تا هر انچه که میشد یافت دنبال کردم و بدان که هر انچه از تاریخ سرزمینی به نام ایران در امروز و پرشی در قرون قبل از میلاد بسیار با خزعبلات ملی گرایانه و جدایی طلبانه و دشمن سازانه امیخته است

    اندک اشارتی
    تمام شاهنامه بابلی است
    فارسی امروزه یکی از زبان های سامی (مشتق شده از ارامی باستان) است
    اهورامزدایی نیست و به اشتباه خوانده میشود و زرتشت و برسم و کستی ادیان زرتشتی و میترایی و … همگی از ببن النهرین صادر شده
    مرز استحفاظی قلمرو بین النهربن خراسان امروز است که فقط در زبان اشوری معنای درستی میدهد
    هخامنشیان سلسله ای شاهنشاهانه و متجدد نیست و بدان که هخامنشی در تاریخ وجود ندارد و فارسی باستان هم هیچ استدلالی را با خود ندارد

    هنوز یک واژه در ۱۵ قرن اخیر متون فارسی پیدا نکردم که از زبان های بلاد الرافدین نباشد

    من فارسی و عربی و لری و کردی و آشوری رو با لهجه های مختلف به راحتی تکلم و تالیف میکنم
    بابلی و اکدی و به سختی بسیار ایلامی و با اندک تلاشی سومری رو میفهمم و میتونم بخونم

    جدا کردن ایران از مادر تمدنی فرهنگی زبانی خویش و ساخت توهماتی در قالب واژه هایی مانند عرب و عجم ، ایرانی و عرب ، زرتشتی و مسلمان و… فقط و فقط باعث ایجاد برترپنداری خویش بر دیگران و بی هویتی فرهنگی و افول هنر و ادبیات و … خواهد بود و لاغیر

    ایران دوهزارساله توهمی اروپایی با سرنگ رضاخانی است . حتی به نام این سرزمین رحم نکردند و از پرشیا به ایران تغییرش دادند و افسانه آریایی پارسی و پارتی و مادی را ساختند
    ریشه را پنهان کردند که حداقل با تعقیب زبان شناسی به حدود چهارهزار سال خواهیم رسید

    این مطالب هنوز ابتدای بلاست . زبانم را یارایی گفتن و استدلال و بحث ندارد که بماناد که گوشی برای شنفتارش نیست

    • هخامنشیان و بیش از ۲۰ هزار سال تاریخ این سرزمین خدایی و منحصر به فرد با اقتدار وجود داشته و داره!! اون چیزی که وجود نداره مغز نداشته شما پان های خائن و تروریست و وطن فروشه!! که اگه پانترکی صبر داشته باش که چطور دماغ گنده الهام علی اف زنازاده رو میمالیم به خاک وقتی که بلاخره جرئت کنه یه قدم بیاد جلو!! اگه پان کردی که لت و پار شدن موش مرگه های خائن اقلیم رو به همه ایرانیان تبریک میگم!!
      تمام مزخرفاتی که نوشتی توهمات و خزعبلات ناصر پورپیرار ننگ بزرگ تاریخ نگاری ایران بوده که قبلا بهش پاسخ داده شده!!

  2. اره راس میگید پرفسورا…..ایرانی وجود نداره همش توهمه…ایران اسم یه دهات بوده تو افریقا ماهم زامبی تشریف داریم … منم الان لیونل مسی ام
    شمام دکتر
    شما خوب
    ما بد…….
    برید بابا متوهما

  3. ابوالفضل مومیوند زاده

    چنتا ساندیس دادن بهت؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code