خانه / احکام / احکام زرتشتی / برده داری در زرتشتی / برده داری در روایت پهلوی
برده داری

برده داری در روایت پهلوی

به قلم مدیر سایت
عبارتی از کتاب زرتشتی روایت پهلوی، صفحه ۴۲ نشان می دهد که فروش برده به زرتشتی جایز است و نباید برده را به پیروان دیگر ادیان فروخت:
«جایز نیست برده به بددینان فروشند».

در صفحه ۴۵ نیز سخن در آن است که اگر برده به صاحبش بگوید: «بردگی تو را نکنم» مانند گاوی که خوابیده و کار نکند او را آنقدر بزنند تا تن به کار دهد و اگر از کار خوب نافرمانی کند حکمش اعدام است.

روایت پهلوی ص 42

روایت پهلوی ص ۴۲

روایت پهلوی ص 45روایت پهلوی ص ۴۵

شناسنامه روایت پهلوی

مهر ۱۳۹۶

همچنین ببینید

دیدی نو از دینی کهن

ادعایی که به ضرر خودتان است!

به قلم مدیر سایت دکتر فرهنگ مهر در کتاب دیدی نو از دینی کهن، صفحه …

۲۴ نظر

  1. با سلام
    ما بین عقلا و اهل و علم رسمی است که معمولا به اخرین چاپ یک کتاب مراجعه می کنند و اخرین نظر یک مترجم یا محقق را بیان می کنند چرا که دانش ادمی رو به فزونی است نه کاستی اما تعصب شما مکرر موجب شده ترجمه های کهنه و منسوخ را در این سایت نمایش دهید به هر حال همانگونه که در ادامه بخش ۳۰ به صراحت امده و استاد میرفخرایی در روایت پهلوی چاپ پژوهشگاه علوم انسانی صفحه ۲۸۲ به درستی بند یک را بدینسان ترجمه نموده اند :
    …..که جایز نیست بهدین را به عنوان برده به جد دین فروخت

    اما دیگر نکته شگفت ان است که در مغالطات بسیار شما بارها دیده شده که از اثبات شی نفی ما عدا فرموده اید حال اینکه حکمای مسلمان و غیر مسلمان به درستی قاعذه ای منطقی بیان نموده اند که بر اساس اثبات شی نفی ما ادا نمی توان کرد و با اثبات حرمت فروش برده بهدین به جد دین نمی توان جواز نوع دیگر برده داری را نتیجه گرفت . لذا برای اثبات هر موضوع لازم است شاهد و قرینه و دلیل از همان موضوع باشد .

    مثال این موضوع دستورات اخلاقی اسلام در خصوص تعامل با دیگر مسلمانان است و به استناد دستورات اخلاقی اسلام در تعامل با مسلمانان نمی توان لزوما عکس آن را در مورد غیر مسلمان نتیجه گرفت . اگر اسلام حکم به یاری مستنمندان مسلمان داده لزوما نهی از یاری غیر مسلمان نکرده و مشابه همین موضوع .

    به دلیل اطاله کلام در مورد بخش دوم در مطلب جداگانه نظر می دهم

    • مدیر سایت

      شما یا علم اصول را نخواندید یا خوب نخواندید

      در اینجا بحث اثبات شیء نفی ماعدا می کند یا نمی کند نیست بلکه باید می گفتید که آیا این جمله مفهوم دارد یا ندارد

      در علم اصول نشان داده شده که بعضی جمله ها مفهوم دارند و بعضی ندارند. مثلا اگر شخصی به زیردستش گفت: «در بازار فقط کتاب بخر» این جمله مفهوم داره یعنی غیر از کتاب نخر اما اگر گفت: «در راه اگر کوری را دیدی کمکش کن» این جمله مفهوم نداره یعنی از آن بدست نمیاد که به غیرکور کمک نکن

      جمله ی «جایز نیست برده به بددینان فروشند» در روایت پهلوی مفهوم داره و عرف می فهمه که لازمه ی این سخن آن است که می توان به بهدینان فروخت

      اما جمله ای که از اسلام مثال زدید مفهوم نداره یعنی وقتی گفته میشه به مسلمانان فقیر کمک کن معناش این نیست که به غیرمسلمانان کمک نشود مگر کلمه ی «فقط» را بکار ببره که در این صورت مفهوم خواهد داشت.

      جالب اینجاست که در دومین کامنت بعد از این کامنت، برای جمله ی روایت پهلوی مفهوم گرفتید و توضیح دادید که مراد این است که فروش برده های زرتشتی بین خودشان فروخته شود به فلان دلیل

      • مطلب دومین کامنت را به عنوان یک برداشت و ترجمه دارای اشکال ذکر کردم و تایید نکرده ام . به فرض صخت کتاب روایت پهلوی از جمله کتابهایی است که زرتشتیان در دوره استیلای عرب و برای رفع و رجوع برخی مسایل مذهبی که قبلا در بین ایشان سابقه نداشته تالیف کرده اند . در نهایت این کتاب نوشته و نظر یک موبد زرتشتی در زمان عباسیان بوده و مطالب آن نه قابل تعمیم به تمام زرتشتیان و نه قابل تعمیم به راه و رسم زیستن زرتشتیان در دوره ساسانی می باشد .

        در مورد جمله مثال زده از اسلام دقیقا نظر شما را بیان کرده ام یعنی از این جمله نمی توان نتیجه گرفت به غیر مسلمان کمک نکنید . اما چرا همین استدلال را در مورد بند ۳۰ روایت پهلوی قبول ندارید .
        مشخصا این استدلال شما مثال واضح اثبات شی نفی ما عدا می باشد و استناد به عرف در جایی که حکم منطقی وجود دارد سفسطه و مغالطه است .
        جهت توضیح واضخات قاعده منطقی اثبات شی …. به معنای آن است که وقتی حکمی بر صفتی صادر شد نمی توان خلاف آن حکم را بر خلاف آن صفت صادر کرد . در این جا حکم ممنوعیت فروش برده و صفت به دین است . خلاف حکم مجاز بودن فروش برده و خلاف صفت به دین بد دین است .
        یعنی شما به سادگی از ممنوعیت فروش برده به دین ، مجاز بودن فروش برده بد دین را نتیجه گرفته اید .
        در منطق ریاضی این اصل بسیار بدیهی است /
        اگر گزاره p آنگاه q درست باشد گزاره نقیض p انگاه نقیض q لزوما درست نیست . در اینجا p زرتشتی بودن برده و q ممنوعیت فروش برده است . نقیض p غیر زرتشتی بودن برده و نقیض q جواز فروش برده است . یعنی اگر فروش برده زرتشتی ممنوع باشد حکم درستی باشد لزوما نتیجه نمی دهد که فروش برده غیر زرتشتی مجاز است . در بهترین حالت وضعیت این گزاره نامشخص است .

        • مدیر سایت

          نوشته ام را دوباره بخوانید

          فهم عرفی از این جمله اهمیت داره چون مخاطب نوشته مردمند. مثلا اگر در توضیح المسائل مراجع تقلید در این زمان جمله ای نوشته بود که مردم یک جور متوجه میشن و مثلا فلاسفه گونه ای دیگر، فهم عرف مردم ترجیح داره چون مخاطب، مردمند. دقت کنید

          • برپایه این استدلال شما فهم عرفی مردم را برای کتاب دینی خود، قرآن نیز قبول دارید و آن را ارجح بر نظر خود و روحانیان مسلمان می دانید.

            • مدیر سایت

              درسته 

            • پس نیازی به تفسیر و تاویل قران نیست و در نتیجه همه تفسیر های قران باطلند. زیرا مردم خود متن قران را می خوانند و فهم خود را عملی می کنند.
              نیز آنجا که بر اساس فهم عرفی از قران تناقضات آن را برمی شمریم، نظر ما صایب است.

            • مدیر سایت

              معلوم نیست فهم عرفی شما درست باشه.

              اگر فهم عرفی متن عربی با ترجمه ی فارسی متفاوت باشه فهم عربی ملاکه نه ترجمه. یک مثال: ممکنه یک غیرایرانی بگه: ایرانی ها زمین را می خورند و توضیح دهد که خودم از ایرانی ها شنیدم که می گفتند: فلانی زمین خورد

              در اینجا کسی نمی تونه بگه براساس فهم عرفی این سخن درسته ووقتی کسی توضیح میده که مراد از زمین خوردن ، زمین افتادنه، این می شود تفسیر و نمی تونیم بگیم تفسیر باطله

              در مورد خصوص قرآن سخنان دیگر نیز مطرحه که در این مجال نمی شه سخن گفت

          • اولا
            در فقه ملاک تشخیص موضوع و مفهوم ، فهم عرفی است نه قیاس و استحسان و استنباط قاعده .
            ثانیا
            اما در استنباط موضوع و قیاس و سایر مرتبط با روش عرفی ( در مقابل فهم عرفی )موضوع حجیت در میان است و سخن از حجیت روش عرفی است نه فهم عرفی . در این باب فقها ۴ شرط برای تمسک به عرف لازم شمرده اند که شرط نخست آن است که روش عرفی مورد پذیرش عقل و خواسته عموم باشد . عرف نزد اهل سنت اماره شرعی است در حالیکه نزد شیعه اعتبارش محدود به پذیرش عقلی است و نزد اصولیون شیعه بر خلاف حجیت مشروط عرف ، قواعد مسلم عقلی از جمله منطق ریاضی حجیت تام دارند . به نظر در این بخش نظر جنابعالی بیشتر شبیه ابن تیمیه و اهل سنت است .

            ثالثا
            همه اینها در شرایطی است که جنابعالی در جمع طلاب ( البته طلاب مدارس دینی وهابیت !!!!) در باب مسایل فقهی مباحثه فرمایید و استناد به قواعد فقهی نمایید در حالیکه این مباحثه یک مباحثه کلامی است و در مباحثات کلامی اسناد ، عقل ، سیره و سنت عملی رفتاری و گفتاری و نوشتاری و قواعد عقلی حاکم می باشد .

  2. اما در خصوص کلمه ترجمه شده به برده در روایت پهلوی ، در زبان پهلوی کلمه بندک که همان بنده می باشد مشخصا معنی بنده و برده می دهد .
    اما کلمه به کار رفته در هر دو بند اشاره شده کلمه ان شهریک ana shahrik می باشد . کلمه شهریک مشخصا به معنای شهروند و به نظر عمده اهل لغت به معنای شهروند ایران و ایرانی به کار میرفته .
    پیشوند ana همان پیشوند نفی نا امروزی است . در فرهنگ فره وشی صفخات ۱۹ تا ۲۶ این کلمات ذکر شده اند و مثلا ان چارک به معنای بیچاره و ناچار ، ان همبسان به معنای نا همسان ، ان هست به معنای لاوجود ، ان هست گر به معنی نیست کننده ، اناکامکی به معنای ناکامی ، انالوتیه به معنای نا آلوده و پاک ، ان آپ به معنای بی آب و ….. می باشد .
    فره وشی کلمه ان شهریک را در فرهنگ حود نیاورده ولی مشخصا معنای این کلمه غیر شهروند و غیر ایرانی می باشد . مشخص است که این کلمه حتی بهدینان و زرتشتیان غیر ایرانی را نیز شامل می شده چرا که در بند ۳۰ مشخصا از عدم اجازه فروش بهدینان ان شهریک سخن گفته . در بند ۳۰ سخن از منع فروختن ان شهریک به بد دینان امده است . اگر تفسیر کنونی بردگی به معنای انسان هایی که در مالکیت اشخاص بوده و خرید و فروش می شده اند را بپذیریم قاعدتا نوع تعامل ایرانیان با غیر ایرانیانی که در بند ایشان گرفتار شده اند مشابه برده داری امروز بوده است ولیکن آنچه موجب ضعف این برداشت و نیز ضعف ترجمه استاد میرفخرایی است گذشتن و ترجمه نکردن کلمه پدیخشای بعد از کلمه اگ دین به معنای بی دین می باشد . پدیخشای به معنی خارجی و اهل مملکت دیگر می باشد .

    • مدیر سایت

      بهر حال سخن از خرید و فروش انسان است خواه آن انسان، ایرانی باشه یا غیرایرانی و این یعنی همان برده داری
       

  3. اما تکمله کلام
    کتاب روایت پهلوی در سده سوم یا چهارم هجری یعنی سه قرن بعد از استیلای اعراب بر ایران نگارش یافته . در این زمان مشخصا اعراب و راه رسم ایشان از جمله برده داری در ایران حاکم شده بوده و نگارنده ربوایت پهلوی با فتوای عدم فروش بهدینان کوشیده زرتشتیانی که در جنگ ها اسیر و برده می شد ند را از ورطه بردگی نچات دهد و یا حداقل ایشان را در میان هم کیشان حفظ نماید

    • مدیر سایت

      عبارت روایت پهلوی این است: «جایز نیست برده به بددینان فروشند»

      ازکجای این عبارت، دین برده را بدست آوردید که می گویید: مراد عدم فروش بهدینان… است؟!

      کتاب مادیان هزار دادستان قبل از اسلام نوشته شده و در جای جای آن سخن از برده داری است:

      http://www.raherasti.ir/2458

      چرا شما خود را موظف به ماله کشی می دانید؟!

  4. شما نام کتاب را نادرست نوشته اید. وقنی نام کتابی را نمی دانید چطور از ان استدلال می کنید؟ ماتِکانِ هَزار داتِستان، بررسی مجموعه ای از پروند ه های قضایی دوره ساسانی است. این کتاب آیین نامه حقوقی نیست و حتی وجود یک نقص حقوقی در آیین نامه های حقوقی یک کشور، نمی تواند مبنای قضاوت دین جاری مردم باشد. در همین سالها قوانین ایران که برگرفته از دین رسمی هستند، تغییرات زیادی داشته اند، ایا دین شما دچار تغییر یا تناقض شده؟

    • مدیر سایت

      روی جلد (ترجمه موبد رستم شهزادی) «ماتیکان» نوشته شده

      کلمه ی زرتشت بیش از ده گونه ضبط شده

      صرفا نقل تاریخ کردم که برده داری میان زرتشتیان نیز رواج داشته است و چنین نبوده که اسلام برده داری را به ایران آورده باشه

      • اگر هم رواج داشته اکنون از نظر دین بهی مردود است. در حالیکه در اسلام پذیرفته شده است مانند آنچه مسلمانان بر سر ایزدی ها آوردند. پس دین بهی از دین شما برتر است چرا که امکان اصلاح خود را داراست.

        • مدیر سایت

          در اسلام ولایت فقیه پیش بینی شده که از اجرای پاره ای احکام جلوگیری میکنه

          در ضمن ما غیرشیعه را اسلام واقعی نمی دونیم

  5. ترجمه جدید استاد میرفخرایی در کتاب روایت پهلوی چاپ اول پزوهشگاه علوم انسانی صفحه ۲۸۲
    ۱- این نیز پیداست که جایز نیست بهدین را به عنوان برده به جد دین فروخت

    در مورد ماتیکان دین مسیحی ایشان پر رنگ بوده و در قبال یورش رومیها و برده گرفتن ایرانیان ، ایرانیان نیز اسرای جنگ را به بردگی می فروخته اند .

    اما شواهد و دلایل بسیاری موجود است که برده داری در دین زرتشتی وجود نداشته ، رفتار زرتشتیان و کتب حقوقی غیر مذهبی مانند ماتیکان ارتباطی به دین زرتشتی ندارد . اگر سندی در متون دینی زرتشتی سراغ دارید که برده داری را مجاز نموده باشد ارایه دهید .

    اما در خصوص بند آخر سخن شما

    این سخنان آیت الله مصباح یزدی در سال ۱۳۷۲ بیان شده است :
    “در اسلام چاره ها و تدبیرها اندیشیده شده تا نظام بردگی برچیده شود، ولی این به آن معنا نیست که بردگی مطلقاً در اسلام محکوم است. اگر در جنگ مشروع مسلمان ها بر کفار مسلط بشوند و آن ها را اسیر بگیرند، اسیر کافر دردست مسلمانان پیروز، حکم برده را دارد و احکام بردگی بر او ثابت است. امروز هم اگر چنین جنگی اتفاق بیفتد، حکم همین است. این گونه نیست که بردگی به طور کلی برچیده شده باشد…… به هرحال مسأله بردگی فی الجمله در اسلام پذیرفته شده است و ما از آن دفاع می کنیم”

    “زنان و کودکان سرزمین فتح شده، غنیمت جنگی بوده به مجرد استیلای فاتحان مسلمان بر آنان مملوک و برده به حساب می آیند” جواهر جلد ۲۱

    “اگر پدر و مادر به یکی از طرق معتبر مملوک شده باشند، تمام فرزندان آنان که در زمان مملوکیت متولد می شوند، مملوک و برده خواهند بود” منهاج الصالحین

    “مالکیت مرد نسبت به برده مؤنث در حکم ازدواج با وی است. بنابراین هرگونه استمتاع جنسی مرد از کنیزانش جایز است ” عروه الوثقی

    “مولی علاوه بر اینکه حق دارد کنیزش را ـ حتی بدون رضایت وی ـ به زوجیت غلام خود یا غلام غیر (با اذن مالک وی) یا حری درآورد (العروه الوثقی ۲ / ۸۴۱)، مجاز است مملوک مؤنث خود را بدون ازدواج و حتی بدون رضایت وی در اختیار مرد دیگری ولو یکی از غلامانش قراردهد.”

    درصورتی که برده مکاتب از پرداخت باقی مانده قیمت خود عاجز ماند، باقی مانده قیمت از سهم فی الرقاب زکات پرداخت شده، وی آزاد می شود، به شرطی که مؤمن باشد. (تحریرالوسیله ۱/ ۳۳۷)

    و نهایتا در قرآن جواز استمتاع مالک از کنیز شوهردارش بعد از استبراء. «و المحصنات من النساء الاماملکت ایمانکم» (نساء ۲۴)

    اگر می خواهید بدانید چه کسانی با شکافتن گورهای کهنه قصد ماله کشی بر عقاید غیر انسانی امروزین خود را دارند نیاز نیست به قران و سنت و اوستا و وندیداد مراجعه فرمایید . در یک نامه سرگشاده از مراجع شیعه ، مولوی های اهل سنت ، واتیکان و انجمن موبدان حکم شرعی برده داری در این زمان را استعلام فرمایید . تا سیه روی شود هر که در او غش باشد .

    • مدیر سایت

      در اینکه برده داری در اسلام پذیرفته شده تردیدی نیست اما ولایت فقیه هم پیش بینی شده که گاهی براساس مصالحی جلو اجرای برخی از احکام را می گیره چنانکه ما در جنگ با عراق برده نگرفتیم

      • نظر ادیان امروزی و رفتار پیروانشان در مورد برده داری
        اسلام شیعه : نظر به جواز عملا در میان پیروان از قرن نوزدهم مطرود شده
        اسلام سنی : جواز عملا در میان قبایل مسلمان افریقا داعش و بوکو حرام هنوز رایج است در سودان هنوز ۶ قبیله بزرگ مسلمان شغلشان شکار برده های سیاه پوست است .
        مسیحیت : به غیر از کلیسای اوانجلیکان که تندرو ترین و نزاد پرست ترین گروه مسیحیت است برده داری به فتوای تمام کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس و پروتستان ممنوع شده . حکم واتیکان در ممنوعیت برده داری در قرن ۱۸ صادر شده و پیش از آن کلیسا حامی برده داری بوده . دنیای مسیحیت از قزن ۱۸ به بعد برده داری را برانداخت.
        یهودیت : عمده تجارت برده در قاره امریکا توسط تجار یهودی انجام می شد . یهودیان عملا به جواز برده داری معتقدند و در جوامع بدوی یهودی این رسم هنوز رایج است . همچنین تلمود در میان سایر ادیان شرایط بسیار سخت تری برای ازادی بردگان قرار داده است.
        زرتشتیان : زرتشتیان قابل به ممنوعیت بلا شرط برده داری هستند و این رسم در میان ایشان در ایران به دلیل فقر ناشی از تحمیل جزیه عملا موجود نبوده . در هند عمده تجارت برده توسط تجار عرب و قفقازی صورت می گرفته ولی زرتشتیان ثروتمند از برده ها سود می برده اند . عملا برده داری در ایران و هند در میان زرتشتیان همزمان با دیگر شهروندان خاتمه یافته .

  6. همه این مطالب نیمه خالی لیوان برده داری در ایران پیش از اسلام و سیاه نمایی متعصبانه محض است . هزار بار هم تکرار کنید نمی توانید این حقایق را کتمان کنید :
    ۱- هیچ سندی از اوستا در تایید برده داری موجود نیست در حالیکه قرآن حتی جواز هم خوابگی با کنیز شوهر دار پس از استبرای کنیز را داده است .
    ۲- در نظر ادیان امروز اسلام از معدود ادیانی است که کماکان برده داری و برده گیری را مجاز می داند و تنها کسانی که عملا اقدام به برده گیری و فروش برده در قرن حاضر می نموده اند مسلمانان بوده اند . داعش و بوکوحرام و بازار برده حاشیه جنوبی خلیج که عملا هنوز دایر است و علنا تا ۴۰ سال پیش دایر بوده . در سودان هنوز ۴ قبیله مسلمان به شغل رسمی برده گیری مشغول هستند . اینکه در کنار حکم اصلی به ولایت فقیه و احکام فرعی استناد نموده اید نمونه واقعی ماله کشی بر حقیقت است چرا که ولایت فقیه در میان اهل سنت موضوعیت ندارد و در میان شیعه نیز فقهای بزرگی ولایت فقیه را معتبر نمی دانند . عجیب نیست از شما اینکه از ۱۵ قرن پیش زرتشتیان سخن می گویید و رفتار معاصر مسلمانان و حکم صریح قران و شریعت را توجیه نمایید .
    ۳- احکام حقوقی دوره ساسانی و بهره بردن بردگان از چتر حمایت قانونی در تاریخ بشر بی نظیر است رجوع فرمایید به
    http://www.raherasti.ir/4742/%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/
    مطلبی در همین سایت

    مطابق همین مقاله و مستتند به کتب حقوقی مانند ماتیکان مالکان بردگان در صورت بدرفتاری با ایشان جریمه و تنبیه قانونی می شدند و مهم تر از همه بردگان می توانستند با گرویدن به کیش زرتشتی و حتی گرفتن وام ، آزادی خویش را بدست اورند .
    بسیاری از بردگان در قبال کار خویش مزد می گرفتند و بخشی از برده زادگان می توانستند به جامعه انسانهای آزاد بپیوندند .

    اگر قصد نقد منصفانه دارید از قزان و سنت یا کتب حقوقی و یا روایات احکام مشابه چنین قوانین متمدنانه را در اسلام ارایه فرمایید .
    کمی پیش از لغو بهره برداری در دنیای مدرن این در حالیست که حتی در دنیای مدرن تا پیش از لغو برده داری مالکان بردگان کوچک ترین حق و قانونی برای بردگان قابل نبودند و شدیدترین شکنجه ها و رفتار غیر انسانی با بردگان صورت می گرفت .

    لذا افتخار می کنیم به نیاکان خویش که به عقیده ای باور مند بودند که برده داری را هرگز تایید نکرده و حتی پس از تعریف جوهره دین بهی ، مزدیسنان به حکم کردار نیک ملزم به رعایت حقوق انسانی بردگان بوده اند .

    شگفت انگیز است کسانی که بر اساس عقاید دینی خود برده داری را کماکان به لحاظ شرعی مجاز می دانند از برده داری ایرانیان ۱۴ قرن پیش خرده می گیرند .

    • مدیر سایت

      بارها تذکر دادم که کوتاه بنویسید

      چندبار گفتم اگر در اسلام برده داری هست، ولایت فقیه نیز پیش بینی شده که اگر مصلحت اقتضاکنه جلواجرای برخی احکام رو میگیره چنانکه در جنگ با عراق برده ای نگرفتیم

      اگر از برده داری میان زرتشتیها سخن گفتم برای خرده گیری نیست بلکه برای آن است که نشان دهم برده داری اختصاص به مسلمانها نداره و اسلام برده داری را به ایران نیاورده

      لازم است بخش برده داری در این سایت را ملاحظه کنید
      http://www.raherasti.ir/category/%d8%a7%d8%ad%da%a9%d8%a7%d9%85/%d8%a7%d8%ad%da%a9%d8%a7%d9%85-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c/%d8%a8%d8%b1%d8%af%d9%87-%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85/

    • آنجا که گفت :
      « هیچ سندی از اوستا در تایید برده داری موجود نیست »

      هیچ سندی از اوستا در رد برده داری موجود نیست .

      این باستانگرا در کامنتهای ابتدایی سعی در نفی برده داری داشت ولی در کامنتهای آخر و وقتی فهمید عجب اشتباهی کرده و در صحت این پست و برده داری شکی نیست گفت :
      « همه این مطالب نیمه خالی لیوان برده داری در ایران پیش از اسلام و سیاه نمایی متعصبانه محض است . »

      چقدر تحریف در سخنان یک نفر میتواند باشد …

      بنگرید به دکتر زرین کوب و برده داری در اسلام :

      http://www.adyannet.com/fa/news/12383

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

code